ایجاد استراتژی بازاریابی
استراتژی بازاریابی چیست؟
استراتژی بازاریابی برنامه جامعی است که بهویژه برای دستیابی به اهداف بازاریابی سازمان طراحی شده است. این برنامه یک طرح برای دستیابی به اهداف بازاریابی ارائه میدهد. این استراتژی بلوک اصلی یک طرح بازاریابی است. همچنین این استراتژی پس از تحقیقات بازاریابی دقیق طراحی شده است. یک استراتژی بازاریابی به سازمان کمک میکند تا منابع کمیاب خود را روی بهترین فرصتهای ممکن متمرکز کند تا بتواند فروش را افزایش دهد .
یک استراتژی بازاریابی توسط موارد زیر طراحی میشود :
1. انتخاب بازار هدف: منظور از بازار هدف بازاری میباشد که سازمان قصد فروش محصولات خود را به آن دارد. کلیه بخشهای بازار برای یک سازمان مفید نمیباشند. بخشهای خاصی از بازار وجود دارد که سود سریع را تضمین میکنند و بخشهای خاصی وجود دارند که ممکن است توان بالقوه بالایی داشته باشند، اما ممکن است موانع زیادی برای ورود وجود داشته باشد. انتخاب دقیق باید توسط سازمان انجام شود. یک تحقیق بازاریابی عمیق باید از صفات خریداران و نیازهای خاص خریداران در بازار هدف صورت گیرد .
2. جمعآوری ترکیب بازاریابی: ترکیب بازاریابی به این معنا است که چگونه سازمان پیشنهاد فروش محصولات خود را میدهد. این سازمان باید چهار P بازاریابی را در ترکیب مناسب جمعآوری کند. جمعآوری ترکیب بازاریابی بخش مهمی از کار بازاریابی است. تصمیمگیریهای مختلف باید اتخاذ شود مانند:
- مناسبترین ترکیب چهار P در یک وضعیت خاص کدام است.
- چه کانالهای توزیعی در دسترس هستند و کدام یک باید استفاده شود.
- چه استراتژی توسعهای باید در بازار هدف مورد استفاده قرار گیرد.
- چگونه باید ساختار قیمت طراحی شود.
اهمیت استراتژی بازاریابی
- استراتژی بازاریابی باعث ایجاد برتری سازمان نسبت به رقبا میشود .
- این استراتژی در ایجاد کالاها و خدمات با بیشترین پتانسیل سود کمک میکند .
- استراتژی بازاریابی در کشف مناطق تحتتاثیر رشد سازمانی کمک میکند و در نتیجه باعث ایجاد یک طرح سازمانی برای تامین نیازهای مشتری میشود .
- این استراتژی کمک میکند تا قیمت مناسب برای کالاها و خدمات سازمان براساس اطلاعات جمعآوریشده توسط تحقیقات بازار تنظیم شود .
- این استراتژی هماهنگی مؤثر مؤسسات را تضمین میکند .
- این استراتژی به یک سازمان کمک میکند تا با استفاده بهینه از منابع خود، پیام فروش را به بازار هدف ارائه دهد .
- یک استراتژی بازاریابی، بودجه تبلیغاتی را از قبل تدوین میکند و همچنین روشی را برای مشخصکردن دامنه ایجاد استراتژی بازاریابی طرح ایجاد میکند، بدین معنا که این استراتژی درآمد حاصل از طرح تبلیغاتی را تعیین میکند .
بهطورخلاصه، یک استراتژی بازاریابی به وضوح توضیح می دهد که چگونه یک سازمان به اهداف پیشتعیینشده میرسد.
مراحل تهیه یک استراتژی بازاریابی موفق
طبق تحقیقاتی که انجام شده 46% از برندها استراتژی بازاریابی دیجیتال برای خودشون مشخص نکرده اند، و 16% از اونهایی که دارند هم هنوز اون استراتژی ها رو در عمل وارد نکرده اند. اما کسی به این فکر نمیکنه که بدون برنامه چطور میشه توقع رشد و پیشرفت داشت و چطور میشه از اشتباهات گذشته درس گرفت و به نتایج بهتر رسید؟
دیگه وقتشه که به تعویق انداختن کارها تا شنبه یا ماه دیگه رو کنار بذارید و یه برنامه درست و حسابی برای خودتون دست و پا کنید. ما تو این مقاله 5 مرحله مهم برای تهیه این برنامه رو ذکر میکنیم. با توجه به این مراحل میتونید از حصول نتیجه و افزایش سودتون مطمئن بشید.
1- اهدافتونو بشناسید (چی میخواهید)
اهدافتونو مشخص کنید:
- اول اهداف کلی تجاری خودتونو تعریف کنید. برنامه ای که میخواهید بریزید باید با اهداف بازاریابی دیجیتالی تون متناسب باشه.
- به این سوال جواب بدید: میخواهید ایجاد استراتژی بازاریابی از فعالیت های بازاریابی دیجیتالیتون به چه هدفی برسید (مثلا آیا میخواهید شرکتتونو به عنوان یک تولیدکننده آنلاین قطعات کامپیوتری در آسیا جا بندازید)؟ این میشه مأموریت شما.
میزان دستیابی به اهدافتونو با چی تعیین میکنید؟
- برای تعیین موفقیتتون میخواهید از چه معیارهایی استفاده کنید و موفیتتونو با چی اندازه میگیرید؟ اونها رو باید مشخص کنید.
- برای تعیین این معیارها باید واقع بینانه عمل کنید، برای این کار اول باید فعالیت های بازاریابی دیجیتالی قبلی رو آنالیز کنید. به این ترتیب میتونید متوجه بشید که اگه به کجا برسید پیشرفت حاصل شده، ضمن اینکه این کار از اتخاذ اهداف بیش از حد بلندنظرانه جلوگیری میکنه.
- برای تعیین هر کدوم از معیارهاتون یک روش مشخص تعیین کنید، مثلا میتونید برای تعیین نرخ تبدیل مشتری از گوگل آنالتیکس استفاده کنید، یا مثلا برای تعیین همراهی کاربرها شبکه های اجتماعیتونو تحلیل کنید و از ابزار مناسب این کار بهره ببرید.
- یه نمونه قالب برای تعیین معیار میتونه این باشه: فلان هدف، بوسیله فلان روش، طی انقدر ماه.
- قبل از تعیین معیارهای سنجش دستیابی به اهدافتون، مشخص کنید که چه معیارهایی برای کار شما اولویت دارند.
2- گذشته تونو ارزیابی کنید (و از اشتباهاتتون درس بگیرید)
نباید چشم بسته شروع به برنامه ریزی کنید. با ارزیابی موفقیت ها و شکستهای گذشته میتونید معیارهای بهتری برای سنجش میزان موفقییتون اتخاذ کنید. بنابراین مراحل 1 و 2 بهتره همزمان با هم انجام بشن.
یه بازه زمانی مشخصی رو در نظر بگیرید و اون عملکردتونو در اون بازه زمانی ارزیابی کنید (بهتره بازه ای که انتخاب میکنید مشابه بازه ای باشه که میخواهید براش برنامه ریزی کنید)، مثلا عملکردتونو طی سال، فصل یا ماه گذشته ارزیابی کنید.
نحوه ارزیابی:
دوره زمانی که میخواهید ارزیابی رو در اون بازه انجام بدید مشخص کنید و روی تقویم گوگل آنالتیکس این قالب زمانی رو تعریف کنید.
برای مقایسه پیشرفت خودتان با رقبا، از بخش Google’s Benchmarking Reports در اکانت انالتیکس استفاده کنید.
فراموش نکنید که استراتژی بازاریابی رقیبهاتون هم آنالیز کنید. برای این کار یه جدول تحلیلی از فعالیتهای آنلاینشون تهیه کنید. میتونید از SEMrush استفاده کنید و کلیدواژه هایی که براشون ترافیک میارن رو پیدا کنید یا ترافیک طبیعی و پولی وب سایتهای مختلف رو با هم مقایسه کنید تا ببینید چقدر بخاطر پولهایی که خرج کردند حرص میخورند!
هر از گاهی از خودتون بپرسید: چیزی هست که قبلا تحلیل نکرده باشم و حالا لازم باشه تحلیلش کنم؟ مثلا آیا لازمه زمانهایی رو که محتوامو ارسال میکنم یا نوع تصاویرم رو هم تحلیل کنم یا نه.
3- حواستون باشه چه کسانی رو میخواهید مخاطب قرار بدید (و به زبون خودشون صحبت کنید)
برنامه ریزی نباید تمرکز شما رو از مخاطبتون برداره. الآن شما باید مخاطبتونو بشناسید، هر چند ممکنه انتخاب روش بازاریابی، بودجه بندی، تعیین معیارهای سنجش میزان موفقیت و … به کل شما رو درگیر خودش کنه و این نکته مهم رو فراموش کنید.
اما دیگه این اشتباه رو نکنید. مخاطب رو در مرکز استراتژی بازاریابی دیجیتالتون قرار بدید. نیازهای عاطفیشونو رفع کنید و عمیق ترین خواسته هاشونو برآورده کنید. چطوری؟ با ساخت یک شخصیت ساختگی از مخاطب مورد نظرتون باید این عوامل رو مشخص کنید.
برای ساخت شخصیت ساختگی مخاطبتون این کارها رو انجام بدید:
- اطلاعات اولیه و آماری مشتری هدفتون رو بنویسید. مسائلی مثل سن، شخصیت، محل زندگی.
- یک مقدار عمیق تر بشید و اون دسته از مشکلات مشتری هدف که شما میتونید حل کنید یا میخواهید حل کنید رو تعیین کنید.
- تمایلات عاطفی، اهداف، آمال و آرزوها و ترسهای این شخصیت رو بشناسید و همه عواملی رو که در اونها دخیلند مستند کنید (هم تمایلات آگاهانه و هم تمایلات و گرایشهای ناخودآگاه).
- میتونید از گزارشاتی که گوگل آنالتیکس در بخش Audience Reports از مخاطب شما ارائه میده استفاده کنید و ویژگی های مهمی مثل سن، جنس، شغل و غیره رو شناسایی کنید.
- حالا که شخصیت مشتری هدف رو ساختید، باید افرادی رو روی اونها اثرگذاری دارند بشناسید. این افراد همون اثرگذارانی هستند که در استراتژی بازاریابیتون هدف میگیرید.
4- ابزار کارتون رو تعریف کنید (با توجه به بودجه مالی)
برای تعریف ابزار سه چیز رو باید در نظر بگیرید: بودجه، کانالهای دیجیتالیتون و افراد گروهتون. در کل منظورم اینه که باید با توجه به منابعی که در اختیار دارید تصمیم گیری کنید و نیازهاتونو برای دوره بعد بسنجید.
مثلا الآن بهترین موقع است که کانالهای دیجیتالی در اختیارتون رو بررسی کنید و ببینید آیا لازمه قسمتهای خاصی رو به یک نیروی خارجی (به جز شرکت خودتون) بسپرید یا آیا لازمه بودجه ای برای استخدام یکی دو نیروی جدید (در شرکت خودتون) در نظر بگیرید؟
روشهای تشخیص ابزار:
الف) بودجه
- بودجه کلی که میتونید صرف بازاریابی دیجیتالیتون کنید رو مشخص کنید.
- به داده های کارهایی که قبلا در این زمینه انجام شده رجوع کنید (مثلا آیا کانال خاصی بوده که تونسته باشه با هزینه ای پایین براتون کاربرهای دائمی خوبی جمع کنه؟)
- در مورد استفاده از تبلیغات پولی (مثل ادوردز یا تبلیغات پولی روی شبکه های اجتماعی) یا عدم استفاده از اونها تصمیم بگیرید.
- برای هر کانال دیجیتالی که میخواهید برای تبلیغات پولی استفاده کنید بودجه مشخصی رو اختصاص بدید. برای ارزیابی اینکه کدوم کانالها مقرون به صرفه ترند و میتونن با صرف هزینه های پایین تر، نرخ تبدیل بالاتری رو براتون به ارمغان بیارند میتونید از آنالتیکس کمک بگیرید.
- اگه عنصر خاصی از استراتژی تبلیغاتیتون هست که نتونسته نتایج مورد نظر شما رو به همراه داشته باشه، در موردش بازنگری کنید و بودجه اونو به روش دیگه ای که مناسب تر بوده اختصاص بدید.
ب) افراد گروهتون:
- اعضای فعلی گروهتون رو ارزیابی کنید و ببینید با توجه به شرایط موجود قادر به انجام چه کارهایی هستید. اینجا باید واقع بین باشید و بیش از توان کسی روش حساب نکنید.
- در مورد اینکه آیا لازمه نیروی بیشتری استخدام کنید و اینکه آیا ابزار لازم برای استخدام نیروی جدید رو دارید یا نه فکر کنید و تصمیم بگیرید.
- ببینید آیا میشه همه فعالیتهای بازاریابی دیجیتالیتون در داخل شرکت خودتون انجام بگیره یا باید بعضی عناصر رو به شرکتهای دیگه بسپرید.
- از همه اعضای گروهتون بخواهید که فعالیتهای بازاریابی دیجیتالی خودشون رو مورد بازبینی قرار بدن و فکراشونو رو هم بریزند و برای کارهای آتی که در این زمینه قراره انجام بگیره ایده بدن. اینجا هر چقدر کارمندهاتون در انجام وظایفشون خودمختارتر باشند، بهتر با برنامه جدیدتون همکاری خواهند کرد.
ج) کانالهاتون:
- کانالهای بازاریابی دیجیتالی رو که تا حالا داشتید مرور کنید و در مورد اینکه کدومها رو ادامه بدید یا کدومها رو تغییر بدید تصمیم گیری کنید. این تصمیم به زمانهایی که شما در دسترسید و این که مشتریهاتون بیشتر روی کدوم کانالها هستند بستگی داره.
- به طور واضع مشخص کنید که هر کانال دیجیتالی قراره چه هدفی رو بدست بیاره.
- حتما حداقل یک معیار اندازه گیری برای تعیین میزان موفقیت هر کدوم از کانالهای دیجیتالیتون داشته باشید.
5- برنامه رو تهیه کنید (و در عین حال انعطاف پذیر باشید)
باید آماده باشید که هر جا لازم شد برنامه رو تغییر بدید. چون هیچ برنامه ای کامل و بدون مشکل نیست. ممکنه حتی بعضی از پیش فرضهایی که برای تهیه برنامه دارید اشتباه باشند و اواسط اجرای برنامه متوجه این امر بشید.
با اینکه با احتیاط و آگاهی کامل و بر اساس پیش فرضهای علمی و دقیق و تحلیل هاتون برنامه رو تهیه کردید، باز هم نمیتونید رفتاری مشتریهاتونو بطور دقیق پیش بینی کنید. بنابراین باید دائما عملکرد استراتژی بازاریابی دیجیتالتون رو ارزیابی و اندازه گیری کنید و هرجا لازم بود عناصری رو تغییر بدید.
7 مرحله برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی کامل در سال 2022
برای موفقیت در دنیای بازاریابی پرشتاب – و حفظ حس ارتباط با مخاطبان خود – مهم است که جلوتر از منحنی باشید.
برای کمک به کاهش بخشی از این عدم قطعیت، ما این راهنما را ایجاد کرده ایم تا گام به گام به شما نشان دهیم که چگونه یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنید که همه چیز شفاف و واضح باشد.
بیایید به اجزای حیاتی یک استراتژی بازاریابی کامل در سال 2022 و به دنبال آن چند مثال برای الهام گرفتن بپردازیم.
اهمیت مراحل استراتژی بازاریابی مشتری محور
یک استراتژی بازاریابی قوی به مخاطبان هدف شما خواهد رسید – این شامل کسانی می شود که هرگز نام تجاری شما را نشنیده اند تا مشتریان تکرار شوند.
بدون استراتژی تعریف شده، شما اساساً چیزهایی را به دیوار میاندازید تا ببینید چه چیزی میچسبد. و هزینه، زمان و منابع را برای شما به همراه دارد.
یک استراتژی بازاریابی:
تیم شما را با اهداف خاص هماهنگ می کند.
به شما کمک می کند تا تلاش های خود را با اهداف تجاری مرتبط کنید.
به شما امکان می دهد آنچه را که با مخاطب هدف شما طنین انداز می شود شناسایی و آزمایش کنید.
هفت مرحله کلیدی برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موفق وجود دارد: برنامه بازاریابی خود را بسازید، شخصیت های خریدار خود را ایجاد کنید، اهداف خود را شناسایی کنید، ابزارها را انتخاب کنید، منابع موجود خود را بررسی کنید، کمپین های رسانه ای را حسابرسی و برنامه ریزی کنید، و در نهایت، استراتژی خود را اجرا کنید.
بیایید در بخش بعدی به جزئیات هر مرحله بپردازیم.
7 مرحله از فرآیند استراتژی بازاریابی
1. یک برنامه بازاریابی بسازید.
صبر کنید، من باید برای استراتژی خود برنامه ریزی کنم؟ تفاوت در چیست؟
استراتژی بازاریابی شما نمای کلی از دلایلی را ارائه می دهد که چرا تیم بازاریابی شما به منابع خاصی نیاز دارد، اقدامات خاصی را انجام می دهد و اهداف خاصی را در طول سال تعیین می کند. برنامه بازاریابی شما اقدامات خاصی است که برای دستیابی به آن استراتژی انجام خواهید داد.
الگوی مناسب می تواند به شما کمک کند تا یک برنامه بازاریابی بسازید که بودجه سالیانه شما، ابتکاراتی که سازمان بازاریابی شما باید با آنها مقابله کند و کانال های بازاریابی که برای اجرای ایجاد استراتژی بازاریابی آن طرح ها استفاده خواهید کرد را مشخص می کند.
بهعلاوه، همه چیز را به خلاصهای از کسبوکار مرتبط میکند تا شما را با اهداف کلی شرکت هماهنگ نگه دارد.
2. پرسونای خریدار ایجاد کنید.
اگر نمی توانید در یک جمله تعریف کنید که مخاطب شما چه کسی است، اکنون فرصتی برای انجام آن است. شخصیت خریدار تصویری از مشتری ایده آل شماست.
به ایجاد استراتژی بازاریابی عنوان مثال، فروشگاهی مانند میسی میتواند شخصیت خریدار را بهعنوان Budgeting Belinda تعریف کند، یک زن شیک طبقه کارگر در دهه 30 زندگیاش در حومه شهر، و به دنبال پر کردن کمد خود با معاملات طراحان با قیمتهای پایین است.
با این توصیف، بخش بازاریابی میسی میتواند بودجه بلیندا را به تصویر بکشد و با تعریف روشنی در ذهن کار کند.
شخصیت های خریدار دارای اطلاعات جمعیت شناختی و روانشناختی مهمی هستند، از جمله سن، عنوان شغل، درآمد، مکان، علایق و چالش ها. توجه داشته باشید که چگونه بلیندا همه این ویژگی ها را در توصیف خود دارد.
شخصیت های خریدار باید هسته اصلی ساخت استراتژی شما باشند.
3. اهداف خود را مشخص کنید.
اهداف استراتژی بازاریابی شما باید منعکس کننده اهداف تجاری شما باشد.
به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف تجاری شما این است که 300 نفر در کنفرانس سالانه شما در سه ماه شرکت کنند، هدف شما به عنوان یک بازاریاب باید در راستای افزایش ثبت نام آنلاین تا 10 درصد در پایان ماه باشد تا در مسیر خود بمانید.
سایر اهداف بازاریابی ممکن است افزایش آگاهی از برند یا تولید سرنخ های با کیفیت بالا باشد. همچنین ممکن است بخواهید رهبری فکری خود را در صنعت خود رشد دهید یا حفظ کنید یا ارزش مشتری را افزایش دهید.
اهداف شما هر چه که هستند، مشخص کنید که آنها چیست و چگونه سازمان بازاریابی شما می تواند برای رسیدن به آنها در سال آینده تلاش کند.
4. ابزار مناسب را انتخاب کنید.
هنگامی که اهداف خود را مشخص کردید، مطمئن شوید که ابزار مناسبی برای سنجش موفقیت آن اهداف دارید.
نرمافزار آنلاین مانند برنامهریزیهای رسانههای اجتماعی به شما تجزیه و تحلیل میدهد تا به شما کمک کند تا آنچه را که مخاطبان دوست دارند و نمیخواهند پیگیری کنید. از طرف دیگر، ممکن است Google Analytics را برای اندازه گیری عملکرد وبلاگ و صفحه وب در نظر بگیرید.
علاوه بر این، اهداف خود را SMART تعیین کنید.
5. رسانه خود را مرور کنید.
تصمیم بگیرید که چه چیزی در زرادخانه خود دارید که می تواند به شما در ایجاد استراتژی کمک کند. برای سادهسازی این فرآیند، به داراییهای خود در سه دسته فکر کنید – رسانههای پولی، مالکیتی و درآمدی.
رسانه پولی به معنای هر کانالی است که برای جذب مخاطب هدف خود پول خرج می کنید. این شامل کانالهای آفلاین مانند تلویزیون، پست مستقیم و بیلبورد به کانالهای آنلاین مانند رسانههای اجتماعی، موتورهای جستجو و وبسایتها میشود.
رسانه متعلق به هر رسانه ای است که تیم بازاریابی شما باید ایجاد کند: تصاویر، ویدئوها، پادکست ها، کتاب های الکترونیکی، اینفوگرافیک ها و غیره.
رسانه های به دست آمده راه دیگری برای بیان محتوای تولید شده توسط کاربر است. اشتراکگذاری در رسانههای اجتماعی، توییتهای مربوط به کسبوکار ایجاد استراتژی بازاریابی شما، و عکسهای ارسال شده در اینستاگرام با ذکر نام تجاری شما، همگی نمونههایی از رسانههای کسبشده هستند.
مطالب خود را در هر نوع رسانه جمع آوری کنید و آنها را در یک مکان ادغام کنید تا دید روشنی از آنچه دارید داشته باشید و چگونه می توانید آنها را برای به حداکثر رساندن استراتژی خود ادغام کنید.
به عنوان مثال، اگر قبلاً وبلاگی دارید که محتوای هفتگی را در جایگاه خود (رسانه های متعلق به خود) منتشر می کند، ممکن است در نظر داشته باشید که پست های وبلاگ خود را در توییتر (رسانه پولی) تبلیغ کنید، که مشتریان می توانند آن را مجدداً توییت کنند (رسانه کسب شده). در نهایت، این به شما کمک می کند تا یک استراتژی بازاریابی بهتر و جامع تر ایجاد کنید.
اگر منابعی دارید که با اهداف شما مطابقت ندارند، آنها را حذف کنید. این زمان عالی برای تمیز کردن خانه و شناسایی شکاف در مواد شماست.
6. حسابرسی و برنامه ریزی کمپین های رسانه ای.
تمیز کردن خانه مستقیماً وارد این مرحله می شود. اکنون، باید تصمیم بگیرید که کدام محتوا به شما کمک می کند.
بر اهداف رسانه ای و بازاریابی متعلق به خود تمرکز کنید. به عنوان مثال، آیا بهروزرسانی CTAها در پایان پستهای وبلاگ به شما کمک میکند تا RSVPها را برای رویداد خود افزایش دهید؟
بعد، به شخصیت های خریدار خود نگاه کنید. فرض کنید برای یک شرکت نرم افزاری ویرایش ویدیو کار می کنید. اگر یکی از چالشهای پرسونای شما اضافه کردن جلوههای صوتی تمیز به ویدیوهایشان است، اما محتوایی ندارید که منعکس کننده آن باشد، یک ویدیوی نمایشی ۱۵ ثانیهای برای اینستاگرام بسازید تا نشان دهید محصول شما چقدر در حل این چالش عالی است.
در نهایت یک برنامه تولید محتوا ایجاد کنید. این طرح باید شامل خوشه های موضوعی، اهداف، قالب و کانال برای هر قطعه از محتوا باشد. مطمئن شوید که چالشی که برای شخصیت خریدار شما حل میکند را وارد کنید.
انواع استراتژی بازاریابی چیست ؟ Marketing Strategy
استراتژی بازاریابی نیاز هر سازمانی است. فرقی نمیکند شما مدیر یک شرکت چندملیتی باشید یا به تازگی شروع به کار در اولین کسب و کار کوچک خود کردهاید، هر شرکتی در جهان به یک استراتژی بازاریابی (استراتژی مارکتینگ) موثر برای ایجاد آگاهی از برند و سوق دادن مشتریان جدید به محصولات و خدمات خود نیاز دارد. با این حال، اگر هرگز در نوشتن استراتژی های بازاریابی شرکت نکردهاید، گفتن آن آسانتر از انجام آن است.
مؤثرترین استراتژیهای بازاریابی، هر جنبهای از جریان بازاریابی را در نظر میگیرند، از درک کامل شخصیتهای مخاطب شما تا بودجه بازاریابی مشخص و موارد دیگر. در استراتژی بازاریابی شرکت چیزهای زیادی برای پوشش وجود دارد.
در این راهنما، ما قصد داریم در ابتدا به تعریف استراتژی بازاریابی بپردازیم و سپس به برخی از بهترین استراتژیهای بازاریابی در تمام دورانها نگاهی بیندازیم و توضیح دهیم که چگونه میتوانید از انواع مختلف استراتژیهای بازاریابی برای به حداکثر رساندن بازده خود در کمترین زمان استفاده کنید.
استراتژی بازاریابی چیست ؟
استراتژی بازاریابی (استراتژی مارکتینگ Marketing Strategy) یک استراتژی است که اهداف بازاریابی یک سازمان را در یک کل منسجم یکپارچه می کند. بهطور ایدهآل برگرفته از تحقیقات بازار، بر ترکیب محصول ایدهآل برای دستیابی به حداکثر پتانسیل سود تمرکز دارد. استراتژی مارکتینگ در یک برنامه بازاریابی تعیین می شود.
مارکتینگ استراتژی نتیجه تصمیم گیری در مورد نحوه تبلیغ یک محصول یا خدمات خاص به مشتریان هدف است. استراتژی های بازاریابی برای افزایش فروش، عرضه محصولات جدید و به طور کلی تامین سود برای یک شرکت استفاده می شود.
استراتژی ها شامل ساخت و اجرای آمیخته بازاریابی است. آمیخته بازاریابی، که به عنوان 4p یا 7p نیز شناخته می شود، به محصول، قیمت، بسته بندی، تبلیغ و مکان یا توزیع اشاره دارد.
مانند یک برنامه بازاریابی، استراتژی بازاریابی شما باید “P” بازاریابی را پوشش دهد:
- محصول – چیزی که می خواهید بفروشید
- قیمت – حاشیه سود، بودجه بازاریابی و غیره
- مکان – از چه کانال ها یا پلتفرم هایی استفاده خواهید کرد؟ (به عنوان مثال، آیا در رسانه های اجتماعی تبلیغ می کنید، از بازاریابی ایمیلی استفاده می کنید یا آفلاین می شوید؟) در نظر بگیرید که مشتریان شما در حال حاضر وقت خود را برای مکان های بازاریابی بهینه می گذرانند.
- پروموشن (ارتقاء)- برای رسیدن به چه چیزی تلاش می کنید؟ (آیا امیدوارید حضور خود را در رسانه های اجتماعی ایجاد کنید، درک برند را افزایش دهید، محصول جدیدی را تبلیغ کنید یا چیز دیگری؟)
- مردم – مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟ چه چیزی آنها را هدایت می کند
هنگامی که به این سوالات پاسخ دادید، در موقعیتی عالی برای شروع ساختن استراتژی بازاریابی شرکت خود خواهید بود.
استراتژی مارکتینگ کسب و کار شما را بر اساس اهداف کلی کسب و کارتا شکل می دهد. این شامل تعریفی از کسب و کار شما، توصیفی از محصولات یا خدمات شما، مشخصاتی از کاربران یا مشتریان هدف شما است و نقش شرکت شما را در رابطه با رقبا مشخص می کند.
استراتژی مارکتینگ اساسا سندی است که شما از آن برای قضاوت در مورد مناسب بودن و اثربخشی برنامه های بازاریابی خاص خود استفاده می کنید.
تعریف دانشگاه استنفورد از استراتژی بازاریابی
یک استراتژی بازاریابی از چندین مؤلفه به هم مرتبط به نام آمیخته بازاریابی تشکیل شده است: آمیخته بازاریابی شامل پاسخ به یک سری سؤالات مربوط به محصول و مشتری است.
یک استراتژی مارکتینگ به سازمان اجازه می دهد تا منابع محدود خود را بر روی بزرگترین فرصت ها در جهت افزایش فروش و مزیت رقابتی خود متمرکز کند. اغلب شرکتها مبلغ زیادی را صرف فعالیتهای تبلیغاتی میکنند که به نتیجه نمیرسند. در عوض نگاهی دقیق تر به محصول، بسته بندی و قیمت ، مشتری بی اندازید و کشف کنید که چه چیزی شرکت شما را متمایز می کند. وقتی در مورد پیشنهادات خود شفاف و مطمئن باشید، می توانید کمتر برای استراتژی مارکتینگ خود هزینه کنید و به نتایج بهتری برسید.
نگاه پرافیت به استراتژی مارکتینگ
یک استراتژی بازاریابی اهداف را تعریف می کند و روش راضی کردن مشتریان در بازارهای هدف را تعیین میکند. لزومی ندارد که حتما راهبرد بازاریابی نوشته شود، اما در صورت وجود، برقراری ارتباط با افراد خارج از سازمان مانند مدیر بانک یا سایر سرمایه گذاران، آسان تر است.
مجموعهای از استراتژیهایی که معمولاً در کسبوکارهای کوچکتر یافت میشوند، استراتژیهای رشد هستند. یکی از راههای نگاه کردن به استراتژیهای رشد کسبوکارتان، استفاده از محصولات و بازارها یا مشتریان است.
به بیان ساده، استراتژی های بازاریابی کسب و کار ابزاری هستند که بازاریابان برای تشریح کمپین های مختلف و مدل های بازاریابی خود از آن استفاده می کنند. این روشی است که چگونه مشتریان را به محصولات و خدمات خود علاقه مند کنید.
برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی موثر، باید چهار کار را انجام دهید:
- بدانید چه کسی محصولات یا خدمات شما را میخرد (مشتریان شما چه کسانی هستند؟)
- درک کنید که چگونه این افراد را برای خرید/ادامه خرید محصولات یا خدمات خود تشویق کنید
- بدانید که رقبای شما چه کسانی هستند و برای رسیدن به اهداف مشابه چه می کنند
- نحوه اندازه گیری موفقیت کمپین ها و تلاش های بازاریابی خود را بدانید.
روش نوشتن یک استراتژی مارکتینگ موثر
ایجاد یک استراتژی بازاریابی موثر بر اساس یک فرآیند پنج مرحله ای است:
- درک فضای بازار و نقاط قوت و ضعف بازاریابی
- توسعه یک استراتژی بازاریابی
- ایجاد یک برنامه بازاریابی
- اجرای طرح
- نظارت بر موفقیت طرح
استراتژی بازاریابی واقعی یک نقشه راه برای ایجاد و ارائه ارزش واقعی به گروه های مختلفی از مشتریان ارائه می دهد. همه استراتژی های بازاریابی موفق باید با مشتری شروع و به پایان برسند. بنابراین بازاریابان باید مفروضات خود را در مورد مشتریان خود به طور مداوم آزمایش کنند.
انواع استراتژی های بازاریابی
اکنون زمان آن رسیده است که استراتژی های بازاریابی و نحوه عملکرد آنها به عنوان بخشی از طرح بازاریابی شما را بررسی کنیم.
انواع مختلفی از استراتژیهای بازاریابی وجود دارد که می توانید بسته به نیازهای تجاری خود از آنها استفاده کنید. اینها برخی از اصلیترین مواردی هستند که احتمالاً با آنها روبرو خواهید شد:
استراتژی بازاریابی رسانه های اجتماعی
امروزه، بازاریابی رسانههای اجتماعی بخش بزرگی از برنامه بازاریابی هر کسبوکاری است، زیرا راهی بسیار قانعکننده برای هدایت ترافیک، ایجاد آگاهی از برند، و بهرهگیری از اگاه سازی اجتماعی است که بازاریابی آنلاین آن در اختیار گرفته است.
طبق تحقیقات اخیر، حدود 54% از کاربران رسانههای اجتماعی از پلتفرمهای اجتماعی برای تحقیق درباره برندها و محصولات استفاده میکنند و 89% از مصرفکنندگانی که یک برند خاص را دنبال میکنند، از آن برند خرید میکنند.
با این ارقام، اگر از یک استراتژی بازاریابی موثر در رسانه های اجتماعی استفاده نمی کنید،امتیازهای بسیاری را از دست داده اید.
استراتژی بازاریابی ایمیلی
دریافت ایمیل مشتریان (برای ارسال خبرنامه) ،بخشی ضروری از استراتژی بازاریابی شما باشد و راهی عالی برای ادامه گفتگو با افرادی است که به برند شما ابراز علاقه کردهاند.
ابزارهای ایمیل مارکتینگ زیادی برای کمک به شما در این زمینه وجود دارد. با این حال، شما همچنان به یک مارکتینگ استراتژی ایمیلی موثر برای تولید ایمیلهای متقاعدکننده و منسجم نیاز دارید که خوانندگان را به خریداران تبدیل میکند.
استراتژی بازاریابی درونگرا
یک استراتژی بازاریابی درونگرا همه چیز در مورد جذب مشتریان و هدایت ترافیک به وب سایت یا محصولات شما است. بهجای استفاده از تکنیکهای بازاریابی «تخریبکننده» (مانند تبلیغات تلویزیونی)، بازاریابی درونگرا مربوط به تولید مشتری راغب با استفاده از افرادی است که به محصولات، خدمات یا برند شما در کل علاقه نشان دادهاند.
بازاریابی ایمیلی می تواند نمونه خوبی از یک استراتژی بازاریابی ورود به بازار باشد. اگر شخصی در لیست ارسالی شما مشترک شده باشد، به احتمال زیاد تا حد زیادی به آنچه شما برای گفتن دارید علاقه مند است. این به شما امکان میدهد رویکرد نرم و ساده تری در بازاریابی خود داشته باشید، زیرا این سرنخها (مشتری راغب) در حال حاضر بیشتر به انتهای قیف فروش نزدیک و عملیات فروش به انتها میرسد.
یکی دیگر از استراتژی های بازاریابی می تواند پست های وبلاگ باشد. افراد فقط پست های وبلاگ مربوط به عبارات و علایق جستجوی خود را می بینند، به این معنی که آنها نیازی را بیان کرده اند که حداقل تا حدودی به چیزی که شما می فروشید مربوط می شود.
مشتریان شما همیشه سرنخی در مورد استراتژی مارکتینگ شما ارائه می دهند. آنها به شما کمک می کنند تا بفهمید روی چه چیزی تمرکز کنید.
استراتژی بازاریابی محتوا
یک استراتژی تولید محتوا احتمالاً با یک استراتژی بازاریابی درونگرا همپوشانی دارد، اما مشخص تر است. با استراتژی های بازاریابی محتوا، شما بر تولید محتوایی تمرکز می کنید که افراد را به سمت خود جذب می کند و علاقه ایجاد می کند.
این احتمالاً پست های وبلاگ و مقالات سفید را پوشش می دهد و حتی می تواند با بازاریابی رسانه های اجتماعی شما همپوشانی داشته باشد.
به طور موثر، هر بخشی از کمپین های بازاریابی شما که به محتوا نیاز دارد، به یک استراتژی بازاریابی محتوا موثر نیاز دارد.
استراتژی تحریریه
اتخاذ رویکرد تحریریه Editorial strategy یک استراتژی بازاریابی حیاتی برای شرکتهای تبلیغاتی است، زیرا فرمتهای محتوا، گردش کار و کانالهایی را که برای رسیدن به اهداف بازاریابی خود از آنها استفاده خواهید کرد، برجسته میکند.
این شبیه به نوعی از استراتژی های بازاریابی است که انتظار دارید در یک سازمان خبری یا رسانه ای ببینید و می تواند برای برندسازی یا تبلیغ کنندگان ضروری باشد تا تلاش ها و ایده های بازاریابی خود را در کانون توجه قرار دهند.
استراتژی ارتباطات بازاریابی
استراتژی ارتباطات بازاریابی شما باید در درجه اول بر پیام و ارزش پیشنهادی برند شما متمرکز باشد. همه چیز به این بستگی دارد که چگونه می خواهید آنچه را که باید بگویید.
- لحن صدای شما جدی است یا طنز؟
- آیا خود را به عنوان یک متخصص در صنعت خویش، بازاریابی می کنید؟
- پیامی که می خواهید برسانید چیست؟
استراتژی بازاریابی دیجیتال
بازاریابی دیجیتال احتمالاً نیازی به معرفی زیادی ندارد… این استراتژی بازاریابی همه بازاریابی آنلاین، سئو، تولید سرنخ رسانه های اجتماعی، بازاریابی عملکرد و موارد دیگر را در بر می گیرد. به طور موثر، اگر آنلاین است، باید توسط استراتژی مارکتینگ دیجیتال شما پوشش داده شود.
استراتژی بازاریابی داخلی
اگرچه بازاریابی داخلی برای SMB ها کمتر حیاتی است، اما می تواند بخشی حیاتی از تلاش های بازاریابی برای شرکت های بزرگ باشد. بازاریابی داخلی می تواند مسائل پیش پا افتاده تری را نیز پوشش دهد، مانند به روز نگه داشتن کارکنان در مورد هرگونه تغییر در شرکت، نام تجاری، یا رویه های داخلی.
استراتژی روابط عمومی
اگر در تجارت هستید، احتمالاً می دانید که استراتژی های روابط عمومی چقدر می توانند پیچیده باشند. نه تنها به درستی انجام روابط عمومی تضمین می کند که مشتریان خود را راضی نگه می دارید، بلکه برای محافظت از تصویر برند شما در چشم سهامداران، رسانه ها و حتی ارگان های دولتی یا سایر مؤسسات تأثیرگذار نیز حیاتی است.
هر کسب و کار بزرگی باید یک تیم PR اختصاصی داشته باشد که مسئولیت تصویر عمومی برند را بر عهده دارد. روابط عمومی خوب علاوه بر محافظت از آن، می تواند تبلیغات شفاهی ارزشمندی را نیز ارائه دهد.
استراتژی سئو
سئو باید بخشی از همه استراتژیهای بازاریابی مختلف باشد. با این حال، ممکن است برای شما مفید باشد که برخی از تلاشهای بازاریابی خود را به صراحت به سئو اختصاص دهید، زیرا احتمالاً این منبع اصلی تولید سرنخ شما خواهد بود.
سئو (یا بهینه سازی موتورهای جستجو) تقریباً همان چیزی است که روی قلع می گوید: هنر استفاده از کلمات کلیدی و عبارات برای افزایش دید زمانی که کاربران عبارات مرتبط را در اینترنت جستجو می کنند. بهترین راه برای هدایت ترافیک به وب سایت شما، درست کردن سئو سایت است و باید در تمام استراتژیهای بازاریابی دیجیتال و بازاریابی محتوا در ذهن شما باشد.
به طور طبیعی، سئو فراتر از بهینهسازی کلمات کلیدی است و بسیاری از جنبههای دیگر را در نظر میگیرد تا به شما کمک کند تا در صفحات نتایج موتورهای جستجو (SERP) رشد کنید. بنابراین، ایده خوبی است که حداقل یک عضو تیم بازاریابی را به آخرین روندهای سئو اختصاص دهید تا بتوانید رتبه 1 را در گوگل کسب کنید.
هنگامی که استراتژی بازاریابی را نوشتید، به برنامه بازاریابی Marketing Plan خود فکر کنید.
مشاوره استراتژی مارکتینگ
شرکت IranMCT به شما کمک می کند تا بیشتر در مورد استراتژی مارکتینگ فکر کنید:
برنامه ریزی استراتژیک – یتیم فرهنگ مدیریت شما است. ما نمونه هایی از آنچه مدیران هنگام مشاوره در خصوص استراتژی و برنامه ریزی می گویند را با شما اشتراک می گذارد:
- “به نظر می رسد تجربه خوبی است، اما آیا می توانم اجرایش کنم؟”
- “در این شرکت، همه افراد بسیار استراتژیک هستند، بنابراین ما به دنبال افرادی هستیم که بتوانند اجرا کنند.”
- “اگر نتوانید اجرا کنید، “استراتژی” چه فایده ای دارد؟
- “استراتژی ما این است که یک ایمیل به لیست مشتریان ارسال کنیم تا آنها را از تغییرات مطلع کنیم.”
- “استراتژی اینجا هزینه ها را پرداخت نمیکند، بلکه اجراست که مهم است”
اگر نظر مدیران برندهای رقیب شما نیز اینگونه باشد، متمایز کردن خود و برتری دادن نباید خیلی سخت باشد.
- بازاریابی ویدیویی ( ویدیو مارکتینگ ) Video Marketing
- تأثیر رسانه های اجتماعی بر آگاهی از برند
مطالب این سایت شامل حمایت از حق مؤلف و مترجم بوده و هرگونه کپی برداری بدون درج لینک منبع پیگرد قانونی دارد.
ایجاد یک استراتژی بازاریابی حرفه ای را بیاموزید!
بازاریابی موثر با یک استراتژی بازاریابی مدنظر و آگاهانه شروع می شود. یک استراتژی بازاریابی خوب به شما کمک می کند تا اهداف بازاریابی واضح، واقعی و قابل اندازه گیری را برای کسب و کار خود تعریف کنید.
در این مطلب که توسط تیم نویسندگان آژانس تبلیغاتی آسابرندینگ آماده شده است، شما ایجاد یک استراتژی بازاریابی را می آموزید. شرکت تبلیغاتی آسابرندینگ، ارائه دهنده خدمات مختلف تبلیغاتی از دیجیتال مارکتینگ گرفته، تا طراحی کمپین تبلیغاتی، سئو، خدمات فنی سایت و مشاوره کسب و کار در مشهد است.
استراتژی بازاریابی شما بر نحوه اداره کسب و کار شما تأثیر می گذارد، بنابراین باید با مشورت تیم خود برنامه ریزی و توسعه یابد. این یک ابزار برنامه ریزی استراتژیک گسترده و جامع است که:
- کسب و کار شما و محصولات و خدمات آن را شرح می دهد
- موقعیت و نقش محصولات و خدمات شما را در بازار توضیح می دهد
- پروفایل مشتریان و رقبای شما است
- تاکتیک های بازاریابی را که استفاده خواهید کرد را مشخص می کند
- به شما این امکان را می دهد که یک برنامه بازاریابی (تاکتیک های ارائه) بسازید و اثربخشی آن را اندازه گیری کنید.
یک استراتژی بازاریابی جهت و اهداف کلی بازاریابی شما را تعیین می کند و بنابراین با یک برنامه بازاریابی که اقدامات خاصی را که برای اجرای استراتژی بازاریابی خود انجام خواهید داد، متفاوت است. استراتژی بازاریابی شما می تواند برای چند سال آینده توسعه یابد، در حالی که برنامه بازاریابی شما معمولاً تاکتیک هایی را که باید در سال جاری به دست آورید، توصیف می کند.
یک استراتژی بازاریابی موفق بنویسید
استراتژی بازاریابی به خوبی توسعه یافته شما به شما کمک می کند تا اهداف کسب و کار خود را تحقق بخشید و بر اقدامات لازم برای دستیابی به مشتریان مناسب تمرکز کنید.
توسعه یک استراتژی بازاریابی که شامل مولفه های ذکر شده در زیر باشد به شما کمک می کند تا از سرمایه گذاری بازاریابی خود نهایت استفاده را ببرید، بازاریابی خود را متمرکز نگه دارید و نتایج فروش خود را اندازه گیری و بهبود بخشید.
اهداف کسب و کار خود را مشخص کنید
استراتژی بازاریابی خود را با اهداف تجاری که در طرح کسب و کارتان مشخص شده است، هماهنگ کنید. سپس می توانید مجموعه ای از اهداف بازاریابی را برای حمایت از آنها تعریف کنید. اهداف تجاری شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- افزایش آگاهی از محصولات و خدمات شما
- فروش محصولات بیشتر از یک تامین کننده خاص
- رسیدن به یک بخش مشتری جدید
هنگام تعیین اهداف، بسیار مهم است که تا حد امکان هدفمند باشید تا بتوانید به طور موثر نتایج را با آنچه که برای دستیابی به آن تعیین کرده اید اندازه گیری کنید. یک معیار ساده برای هدف گذاری، روش SMART است:
- خاص - به وضوح آنچه را که می خواهید به دست آورید بیان کنید
- قابل اندازه گیری – معیارهای ملموس را تنظیم کنید تا بتوانید نتایج خود را اندازه گیری کنید
- دست یافتنی – اهدافی را تعیین کنید که در حد ظرفیت و بودجه شما باشد
- مرتبط – اهدافی را تعیین کنید که به شما در بهبود جنبه های خاص کسب و کارتان کمک می کند
- محدود به زمان - اهدافی را تعیین کنید که می توانید در مدت زمانی که نیاز دارید به آنها برسید.
- اهداف بازاریابی خود را بیان کنید
مجموعه ای از اهداف بازاریابی خاص را بر اساس اهداف تجاری تعریف کنید. این اهداف به شما و تیمتان انگیزه می دهد و شما را قادر می سازد تا موفقیت خود را دنبال کنید.
نمونه هایی از اهداف بازاریابی عبارتند از افزایش نفوذ بازار (فروش محصولات موجود بیشتر به مشتریان فعلی) یا توسعه بازار (فروش محصولات موجود به بازارهای هدف جدید). این اهداف بازاریابی می تواند بلندمدت باشد و ممکن است چند سال طول بکشد تا موفقیت آمیز باشد. با این حال، آنها باید واضح و قابل اندازه گیری باشند و چارچوب زمانی برای دستیابی به آن داشته باشند.
مطمئن شوید که استراتژی های کلی شما نیز عملی و قابل اندازه گیری هستند. یک استراتژی بازاریابی خوب هر سال تغییر نمی کند، اما زمانی که استراتژی های شما به دست آمده یا اهداف بازاریابی شما برآورده شده است، تجدید نظر می شود. اگر بازار خارجی شما به دلیل یک رقیب جدید یا فناوری جدید تغییر می کند یا اگر محصولات شما به طور اساسی تغییر می کند، ممکن است لازم باشد استراتژی خود را اصلاح کنید.
درباره بازار خود تحقیق کنید
تحقیق بخشی ضروری از استراتژی بازاریابی شما است. شما باید اطلاعاتی در مورد بازار خود جمع آوری کنید، مانند اندازه، رشد، روندهای اجتماعی و جمعیت شناسی (آمار جمعیت مانند سن، جنسیت و نوع خانواده). مهم است که بازار خود را زیر نظر داشته باشید تا از هرگونه تغییر در طول زمان آگاه باشید، بنابراین استراتژی شما مرتبط و هدفمند باقی می ماند.
مشتریان بالقوه خود را مشخص کنید
از تحقیقات بازار خود برای ایجاد نمایه ای از مشتریان مورد نظر خود و شناسایی نیازهای آنها استفاده کنید.
نمایه الگوهای خرید آنها را نشان می دهد، از جمله اینکه چگونه خرید می کنند، کجا می خرند و چه چیزی می خرند. باز هم، به طور منظم روندها را مرور کنید تا فرصت های جدید را از دست ندهید یا با پیام بازاریابی خود بی ربط نشوید.
در حالی که سعی می کنید مشتریان جدیدی پیدا کنید، مطمئن شوید که استراتژی بازاریابی شما به شما اجازه می دهد تا روابط خود را با مشتریان فعلی خود حفظ کنید.
رقبای خود را مشخص کنید
به طور مشابه، به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی خود، باید مشخصاتی از رقبای خود را با شناسایی محصولات، زنجیره تامین، قیمت گذاری و تاکتیک های بازاریابی ایجاد کنید.
از این برای شناسایی مزیت رقابتی خود استفاده کنید - آنچه کسب و کار شما را از رقبای شما متمایز می کند. همچنین ممکن است بخواهید نقاط قوت و ضعف فرآیندهای داخلی خود را شناسایی کنید تا به بهبود عملکرد خود در مقایسه با رقبا کمک کنید.
استراتژی هایی برای حمایت از اهداف بازاریابی خود ایجاد کنید
بازارهای هدف خود را فهرست کنید و مجموعه ای از استراتژی ها را برای جذب و حفظ آنها طراحی کنید. یک هدف مثال می تواند افزایش آگاهی جوانان از محصولات شما باشد. استراتژی های مربوطه شما می تواند افزایش حضور آنلاین خود در رسانه های اجتماعی با ارسال به روز رسانی منظم باشد
اطلاعات مربوط به محصول شما در اینستاگرام یا فیس بوک؛ تبلیغات در مجلات محلی برای جوانان؛ یا ارائه تخفیف برای دانشجویان
از 7 P بازاریابی استفاده کنید
با استفاده از 7 P ترکیب بازاریابی به بازار انتخابی خود برسید. اگر بتوانید ترکیب مناسبی از بازاریابی را بین محصول، قیمت، تبلیغ، مکان، افراد، فرآیند و شواهد فیزیکی انتخاب کنید(price, promotion, place, people, process and physical evidence)، استراتژی بازاریابی شما به احتمال زیاد موفقیت آمیز خواهد بود. شما می توانید هر ترکیبی از اینها را برای دستیابی به استراتژی بازاریابی خود انتخاب کنید.
ایده های خود را آزمایش کنید
در تصمیمگیری تاکتیکهای خود، تحقیقات آنلاین انجام دهید، ایدهها و رویکردها را بر روی مشتریان و کارکنان خود آزمایش کنید و آنچه را که کار میکند مرور کنید. برای رفع نیازهای مشتریان، دستیابی به مشتریان در بازار هدف و بهبود نتایج فروش، باید چندین تاکتیک را انتخاب کنید.
اگر شما هم برای طراحی و اجرای حرفه ای تبلیغات در فضای آنلاین و دیجیتال به دنبال جای مناسبی بودید، آسابرندینگ به عنوان یک آژانس دیجیتال مارکتینگ در مشهد می تواند تمام مسیر تبلیغات را برای شما هم طراحی و هم اجرا نماید. برای تماس با آسابرندینگ به سایت آسابرندینگ
دیدگاه شما