نسبت قیمت به درآمد یا سود هر سهم (P/E) چیست و چه کابردی در تحلیل دارد
نسبت قیمت به درآمد (سود هر سهم) یکی از نسبتهای مشهور در ارزیابی ارزش یک بنگاه تجاری در سطح خرد و صنعت در سطح کلان میباشد. این نسبت توسط یک تحلیلگر مشهور و یکی از مشاوران «وارن بافت» به نام «بنجامین گراهام» به صورت گستردهای توسعه یافت.
«گراهام» متولد سال ۱۸۹۴ در لندن بود و خانواده او از همان دوران کودکی وی به ایالات متحده مهاجرت کردند. آنها در نتیجه بحران کوتاهمدت بانکی سال ۱۹۰۷ کل پسانداز خود را از دست دادند. «گراهام» به همراه یکی از دوستانش به نام «دیوید داد» و با همکاری «اروینگ کان» در سال ۱۹۳۴ کتابی نوشت به نام «تجزیه و تحلیل اوراق بهادار» که شهرت جهانی پیدا کرد. مفاهیمی از قبیل «ارزش ذاتی» و «حاشیه امن» برای اولین بار در این کتاب معرفی شدند و اکنون به وفور در تحلیل فاندامنتال بنگاهها و صنایع مورد استفاده قرار میگیرند.
«گراهام» کتاب مشهور دیگری دارد به نام «سرمایهگذار خبره» که این کتاب نیز اکنون به عنوان یک کتاب بنیادی در بین فعالان بازارهای مالی شناخته میشود.
محاسبه و کاربرد مفهومی P/E
محاسبه نسبت P/E تقریبا بسیار ساده است اما تجزیه و تحلیل و تفسیر آن دارای پیچیدگیهای خاصی است و به مانند «سود هر سهم» یا EPS یکی از مشهورترین محاسبات تحلیل فاندامنتال به شمار میشود. این نسبت به سادگی از تقسیم قیمت هر سهم به سود هر سهم محاسبه میشود اما تفسیرهای متفاوتی از آن میشود و گاها نیز برای محاسبه ارزش واقعی یا ذاتی هر سهم شرکت مورد استفاده قرار میگیرد.
P/E = قیمت هر سهم / سود هر سهم
اگر قیمت سهم شرکتی برابر ۵۰۰ تومان باشد و این شرکت سود هر سهم سالانه ۱۰۰ تومانی را اعلام کرده است، نسبت قیمت به درآمد یا سود هر سهم شرکت برابر ۵ خواهد بود. این عدد بدین معناست که سرمایهگذار حاضر است به هر تفسیر استوکستیک ازای هر تومان سود شرکت ۵ تومان بپردازد. در برخی تحلیلها گاها دیده شده که عدد ۵ را به این صورت تفسیر میکنند که ۵ سال زمان میبرد که سرمایهگذار بتواند از محل درآمد (یا سود) سرمایهگذاری خود کل سرمایه خود را بازیابی کند.
به همین دلیل است که این نسبت در واقع ما را به آینده ارجاع میدهد، یعنی سرمایهگذاران بر اساس آینده در زمان حاضر اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اساسا کل سرمایهگذاری در بازارهای مالی مبتنی بر انتظارات آینده و میزان بازدهی است که قرار است در آینده کسب کنند. این نسبت نیز یکی از نسبتهای مشهوری است که میزان بازدهی سرمایهگذاری در آینده را به طور نسبی نشان میدهد.
همچنین گاهی اوقات تحلیلگران نسبت «قیمت به درآمد» را با روشهای دیگری محاسبه میکنند که ممکن است نتیجه آن با نسبت قیمت به درآمد بازار متفاوت باشد. این P/E برآوردی جنبه مقایسهای دارد و میتواند در ارزشگذاری سهام شرکت مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال اگر برآورد P/E در مقایسه با P/E بازار که از طریق قیمت روی تابلوی بازار به دست آمده است بیشتر باشد، با توجه به اینکه سود هر سهم شرکت در طول سال ثابت است نشان میدهد که قیمت باید افزایش یابد تا P/E بازار با P/E برآوردی یکسان شود. این در حالت کلی به معنای ارزنده بودن یک سهم است چرا که هنوز ظرفیت افزایش قیمت بر اساس محاسبات انجام شده وجود دارد. به تعبیری در اینجا میتوان گفت سهم Undervalue است یعنی پایینتر از ارزش واقعی آن در حال معامله است. برعکس آن نیز صادق است و اگر P/E برآوردی نسبت به P/E بازار کمتر باشد به معنای این است که سهم Overvalue شده است و دیگر ارزش خرید ندارد.
همچنین تحلیلگران گاهی اوقات از طریق P/E اقدام به ارزشگذاری سهم یک شرکت میکنند تا بفهمند که اساسا شرکت با این قیمت روی تابلو برای سرمایهگذاری ارزنده است یا خیر. تحلیلگران با استفاده از روشهای محاسباتی خاص خود P/E برآوردی را به دست میآورند و سپس آن را در سود هر سهم شرکت ضرب میکنند. نتیجه به دست آمده در واقع قیمت یا ارزش هر سهم شرکت است. سپس این قیمت را که ارزش واقعی شرکت را نشان میدهد با قیمت روی تابلو یعنی قیمتی که سهم این شرکت در حال معامله است مقایسه میکنند. اگر قیمت برآوردی از قیمت روی تابلو بیشتر بود به معنای ارزنده بودن شرکت و اگر کمتر بود به معنای غیرارزنده بودن شرکت برای سرمایهگذاری است.
در حالت کلی این نسبت یک نسبت تفسیری است. دلیلی که تحلیلگران خود اقدام به محاسبه این نسبت میکنند دیدگاه آنها نسبت به روشهای حسابداری تحلیلگران خود شرکت در محاسبه سود هر سهم است. آنها بر این عقیده هستند که روشهای مورد استفاده دقیق نیست و لذا خود اقدام به محاسبه این نسبت میکنند و سپس آن را مورد مقایسه قرار میدهند. به همین دلیل است که نتایجی که این نسبت ارائه میدهد کاملا غیرقطعی است و انتظارات بازار که در این نسبت وجود دارد کاملا تئوریک است و ممکن است انتظارات بازار بر اساس برآوردهای تحلیلگران حرکت نکند.
مفهوم بالا و پایین بودن P/E
بالا و پایین بودن P/E یک بنگاه تجاری یا یک صنعت نیز کاملا نسبی است و هیچ تحلیلگری نمیتواند حد و حدودی قطعی در قالب یک رقم تعیینشده برای این نسبت مشخص کند. در حالت کلی چنین تفسیر میشود که اگر P/E یک بنگاه یا صنعت بالا باشد انتظار میرود در آینده سود هر سهم شرکت افزایش پیدا کند یا اینکه قیمت سهم کاهش یابد تا به حالت تعادل برسد. برعکس آن نیز صحیح است یعنی اگر P/E یک شرکت پایین باشد به معنای این است که یا سود هر سهم شرکت در آینده باید کاهش پیدا کند یا اینکه قیمت سهم افزایش پیدا کند تا این نسبت به وضعیت تعادل برسد.
اما اینکه وضعیت تعادلی این نسبت در چه نقطهای قرار میگیرد بستگی به فاکتورهای اقتصادی و تاریخ شرکت یا صنعت دارد. فاکتورهایی از قبیل نرخ رشد سودآوری شرکت و نرخ رشد قیمت سهام این شرکت و سایر فاکتورهای اقتصادی دخیل در ارزش شرکت باعث شدهاند یک نرخ P/E میانگین برای هر بنگاه یا صنعت ایجاد شود. تحلیلگران با توجه به این نرخ میانگین و محدوده تعادلی، بالا و پایین بودن این نسبت را در مقایسه با این میانگین در نظر میگیرند.
به عنوان مثال میانگین P/E برای شاخص «اس اند پی ۵۰۰» آمریکا از ۴٫۷۸ در تاریخ دسامبر ۱۹۲۰ تا ۴۴٫۲۰ در تاریخ دسامبر ۱۹۹۹ نوسان داشته است. بنابراین به استثنای برخی دورههای کوتاه در بازه زمانی ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۹ نرخ P/E عمدتا بین محدوده ۱۰ تا ۲۰ نوسان داشته است. میانگین P/E بازار سهام آمریکا از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۵ حدود ۱۴ بوده است. بنابراین P/E میانگین بازارها بر اساس نرخ رشد انتظاری سود، ثبات نرخ انتظاری رشد سود، تورم انتظاری و بازدهی سرمایهگذاری در بازارهای رقیب متفاوت است.
نکته دیگری که ذکر آن در اینجا اهمیت دارد این است که در شرکتهای زیانده که زیان هر سهم را گزارش میکنند اساسا محاسبه نسبت P/E محلی از اعراب ندارد.
تفسیر استوکستیک
نتایج جستجو برای: مدلهای استوکاستیک
تعداد نتایج: 5329 فیلتر نتایج به سال:
مدلهای هیپوالاستیسیته و انتگرال پذیری آنها
در این مقاله انتگرال پذیری برخی مدلهای هیپوالاستیسیته شامل مدل لگاریتمی و مدلهای جامن، گرین-نقدی و مدلهائی بر پایه اسپین حاصل از چرخش محورهای اولری و لاگرانژی و نیز مدلهای کاتر- ریولین و تروزدل با استفاده از تعیین مقدار انرژی باقیمانده در انتهای یک مسیر بسته تغییرشکل الاستیک سه بعدی به روش اجزاء محدود مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق همچنین برخی روشهای بهنگام کردن تنش برای مدلهای اولری ن.
رفتار سالیتونی در مدلهای ناپایدار باروکیلینیک
در کار حاضر نظر خود را به استخراج معادله های تحول دستگاهی با بسته موج باروکلینیک با دامنه تغییرات کم معطوف می کنیم. همه معادله هایی که دارای حل سالیتونی هستند, همچون معادله های شرودینگر غیرخطی, گوردن سینوسی و شفافیت خودالقا, از حدود ویسکوزیته متفاوت ناشی می شوند. در حضور ویسکوزیته شکل معادله های تحول دستگاه تغییر می یابد و مشخصه جوابها از حل های سالیتونی از قبل پیش گویی شده به حل های آشوبی غیرق.
پیش بینی نوسانات بازارهای آتی های نفت با استفاده از مدلهای گارچ و مدلهای تغییر رژیم مارکوف گارچ
دراین مقاله مجموعهای از مدلهای مختلف garch استاندارد با گروهی از مدلهای تغییر رژیم مارکوف گارچ mrs-garch))براساس توانایی آنها در پیشبینی نوسانات بازارهای تفسیر استوکستیک آتیهای نفت در افقهای زمانی یک روزه تا یک ماهه مقایسه می شود. به منظور صحه گذاشتن بر ثبات بیش از اندازهای که معمولاً در مدلهای garch یافت میشود و بیانگر پیشبینیهای نوسانات بسیار بالا وبسیار نامحسوس میباشد، پارامترهای مدلهای mrs-garch .
هندسه جبری مدلهای فیلوژنتیک
فیلوژنتیک شاخه ای از علم زیست شناسی است که با استفاده از داده های موجود ، تحول مولکولی را استنباط می کند. از میان مدلهای ریاضیاتی که برای تسهیل این استنباط مورد استفاده قرار می گیرد ، مدلهای آماری کاربرد وسیع تری دارند. در این گونه از مدلها می توان فرض کرد که تحول مولکولی به عنوان یک فرایند احتمالاتی در امتداد یک درخت ریشه دار که تنها برگهای آن قابل مشاهده است، اتفاق می افتد. برای پارامتری سا.
تحلیل بیزی مدلهای arfima
پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - پژوهشکده آمار 1390
سریهای زمانی با حافظه بلند در علوم مختلف کاربردهای فراوانی دارند.در اینگونه سریهای زمانی ،تابع خود همبستگی دوامی نشان میدهد که نه با فرآیندهای arima(p,1.q) و نه با arima(p,0,q) سازگار است.به عبارت دیگر ضرایب خود همبستگی ،مانایی سری را تایید نکرده و پس از یکبار تفاضل گیری هم به نظر می رسد که بیش تفاضل گیری شده باشند.سریهای زمانی arfima (در حالی که فریندهای با حافظه بلند باشند)با تفاضل گیری کسری .
ارزیابی مدلهای رگرسیون در پیشبینی هزینههای تعمیر و نگهداری تراکتور
عباس روحانی, دانشجوی دکتری ایرج رنجبر, دانشیار گروه ماشین های کشاورزی دانشگا. استادیار گروه ماشین های کشاورزی دانشگ. استاد گروه زراعت دانشگاه تبریز,
مدیریت جایگزینی ماشین (به ویژه تراکتور) یکی از فاکتورهای کلیدی در انجام دادن به موقع عملیات زراعی میباشد. بنابراین باید با دقت هزینههای تعمیر و نگهداری تراکتور پیشبینی شود. این تحقیق برای ارزیابی تکنیک رگرسیونی در پیشبینی هزینههای تعمیر و نگهداری تراکتور اجرا شد. در این مطالعه از دادههای واقعی 60 تراکتور دو چرخ محرک موجود در کشت و صنعت آستان قدس رضوی استفاده شده است. تجزیه رگرسیونی انجام .
اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها، شاخصهای آماری هستند که برای اندازهگیری شرایط فعلی و همچنین پیشبینی روندهای مالی و اقتصادی مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرند. اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم میشوند.
- اندیکاتورهای اقتصادی «Economic Indicators»
از اندیکاتورهای اقتصادی بیشتر برای اندازهگیری پیشرفت یا پسرفت اقتصادی کشور به صورت کلی و یا در بخشهای مختلف استفاده میشود. به همین منظور تحلیلگران بنیادی از این اندیکاتورها استفاده میکنند تا شرایط فعلی را تحلیل و پتانسیل رشد در آینده را نیز بررسی کنند.
- اندیکاتورهای تکنیکال «Technical Indicators»
از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی تغییرات روند و الگوی قیمت داراییهای مورد نظر مانند طلا، سهام و غیره استفاده میشود. تحلیلگران با استفاده از دادههای قیمت و حجم معاملات، تغییرات را محاسبه و روی نمودار رسم میکنند. اندیکاتورها میتوانند به تحلیلگران در پیشبینی یک روند، تایید آن و تفسیر استوکستیک یا هشداری مبنی بر معکوس شدن روند کمک کنند.
انواع اندیکاتورهای تکنیکال از لحاظ مدل محاسبه
- اندیکاتورهای روندی: از اندیکاتورهای روندی برای تشخیص وجود روند، جهت حرکت و همچنین قدرت و سرعت آن استفاده میشود. اما این اندیکاتور نقاط مناسب جهت ورود یا خروج را نمایش نمیدهد. مانند اندیکاتور میانگین متحرک، میانگین متحرک جهتدار و باند بولینگر.
- اندیکاتورهای نوساننما «اسیلاتورها»: با استفاده از این اندیکاتورها میتوان بهترین نقاط ورود و یا خروج در بازار نوسانی را به دست آورد. اسیلاتورها از دو محدوده اشباع خرید و فروش تشکیل میشوند و هرگاه قیمت از این ناحیهها خروج کند به عنوان سیگنال خرید یا فروش به حساب میآید. مانند اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و قدرت نسبی.
- اندیکاتورهای حجمی: زمانی که حجمهای مشکوکی در خرید و فروشها اتفاق بیفتد با استفاده از اندیکاتورهای حجمی قابل شناسایی است. مانند اندیکاتور حجم و شاخص جریان مالی.
در ادامه به رایجترین اندیکاتورهای مورد استفاده تحلیلگران اشاره خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک «Moving Average»تفسیر استوکستیک
میانگین متحرک (MA)، یکی از اندیکاتورهای ساده و در عین حال معروف و مهم در تحلیل تکنیکال است که با حذف نوسانات قیمت، دید بهتری نسبت به متوسط قیمت و روند قیمتی سهم به تحلیلگران ارائه میکند.
یکی از پارامترهای حساس در استفاده از میانگین متحرک، انتخاب بازههای زمانی مختلفی است که در محاسبه میانگین مورد استفاده قرار میگیرد. به عقیده جان مورفی، دو ترکیب رایج هنگام استفاده از دو میانگین متحرک، میانگینهای ۵ و ۲۰ روزه و دیگری ۱۰ و ۵۰ روزه است. برای استفاده از سه میانگین متحرک نیز ترکیبی که عمدتا استفاده میشود ۴،۹ و ۱۸ روزه است.
تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور و محاسبه میانگین قیمت در بازههای زمانی مختلف میتوانند روندهای موجود در بازار و محدوده مناسب برای انجام معاملات را شناسایی کرده و به تحلیل بازار بپردازند.
استراتژیهای میانگین متحرک در میان معاملهگران محبوب هستند و با توجه به قابلیت استفاده در بازههای زمانی مختلف، هم برای سرمایهگذاران بلند مدت و هم برای معاملهگران کوتاه مدت مناسب است.
از میانگین متحرک هم برای دریافت سیگنال و هم تعیین حمایت و مقاومتها میتوان استفاده کرد. استفاده از یک میانگین متحرک به تنهایی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل تحلیلگران همواره از ترکیب دو یا سه میانگین متحرک استفاده میکنند.
معاملهگران تکنیکال معتقدند وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. همچنین ممکن است میانگین متحرک بلندمدت سهم به عنوان خط حمایت یا مقاومت سهم در نظر گرفته شود.
به طور مثال هنگام استفاده از میانگین ۵ و ۲۰ روزه، سیگنال خرید زمانی صادر میشود که میانگین ۵ روزه، میانگین ۲۰ روزه قیمت را قطع کند و رو به بالا حرکت کند.
اگر میانگین ۵ روزه میانگین ۲۰ روزه را قطع کند و زیر آن حرکت کند، سیگنال فروش سهم را صادر میکند. چرا که نشاندهنده روند نزولی سهم است.
هنگام استفاده از ترکیب ۹،۴ و ۱۸ روزه نیز اگر میانگین ۴روزه بالاتر از میانگین ۹روزه قرار بگیرد و میانگین ۹ روزه نیز از میانگین ۱۸ روزه بالاتر رفته باشد، نشان دهنده روند افزایشی سهم و سیگنال احتمالی خرید است. برای روند نزولی نیز برعکس این حالت اتفاق میافتد.
نکته مهم: انتخاب بازههای زمانی کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت بستگی به انتخاب و استراتژی معاملهگر دارد و بازه زمانی استانداردی وجود ندارد. ممکن است بازه یک ماهه برای یکی کوتاهمدت باشد و برای دیگری میانمدت و حتی بلندمدت.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده «SMA»: که متداولترین نوع میانگین بین تحلیلگران تکنیکال است. میانگین متحرک ساده در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به قیمت سهم در روزهای مختلف میدهد . مثلا در میانگین متحرک ۱۰ روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت پایانی ۱۰ روز پیش سهم اهمیت یکسانی دارد.
میانگین متحرک نمایی «EMA»: برخلاف میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی وزن و ارزش بیشتری به اطلاعات جدیدتر میدهد و قیمتهای قدیمیتر وزن کمتری دارند. همچنین تحلیلگران میتوانند با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کمتری را به قیمتهای جدید بدهند.
میانگین متحرک نمایی سریعتر از میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. اما چیزی که در هر دوی آنها مشترک است این است که وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. این روش استراتژی اصلی معامله بر اساس میانگین متحرک است.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص تکانه یا مومنتوم است که بزرگی تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در یک سهم یا دارایی، اندازه گیری میکند. RSI به صورت یک نمودار خطی نمایش داده میشود که بین دو مقدار ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. این شاخص اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» مطرح شد.
تفسیر و استفاده سنتی از RSI به این صورت است که مقادیر بالاتر از ۷۰ نشان دهنده اشباع خرید یک سهم است و احتمال معکوس شدن روند یا پولبک در نمودار قیمت زیاد است. RSI کمتر از ۳۰ نیز نشان دهنده اشباع فروش سهم است و احتمال افزایش قیمت در سهم وجود دارد.
فرمول محاسبه RSI:
RSI = 100 – (100/1+RS)
RS = Average Gain / Average Loss
برای محاسبه RSI ابتدا متوسط سود طی دوره را بر متوسط زیان طی دوره تقسیم میکنیم و حاصل را در فرمول RSI به جای RS قرار میدهیم.
معمولا دوره مورد نظر را ۱۴ روز در نظر میگیرند. وقتی مقدار RSI بالاتر از ۵۰ باشد، نشاندهنده این است که در ۱۴ روز گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بوده و متوسط سودی که از تغییر قیمت بدست آمده از متوسط زیان بیشتر بوده است و همانطور که در بالا اشاره شد مقادیر بالای ۷۰ را اشباع خرید تعبیر میکنند.
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD)
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک شاخص بسیار محبوب است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. MACD میتواند برای شناسایی جنبههای کلی روند یک سهم استفاده شود. MACD در واقع ترکیبی از دو نوع شاخص مختلف است. در ابتدا، MACD از دو میانگین متحرک با طولهای مختلف استفاده میکند (که اندیکاتورهای تاخیر هستند) و جهت و مدت روند را مشخص میکنند. سپس، MACD اختلاف بین مقادیر این دو میانگین متحرک (MACD Line) و میانگین متحرک نمایی تفسیر استوکستیک EMA آن را (خط سیگنال) به صورت یک هیستوگرام که بالا و پایین صفر نوسان می کند، رسم میکند. هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از حرکت سهم استفاده می شود.
محاسبه خطوط MACD به صورت زیر است:
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
تفسیر کلی MACD این است که وقتی MACD مثبت است و مقدار هیستوگرام در حال افزایش است، احتمال حرکت صعودی بیشتر است. هنگامی که MACD منفی است و مقدار هیستوگرام در حال کاهش است، آنگاه احتمال حرکت نزولی بیشتر است.
شاخص MACD معمولاً برای شناسایی سه نوع سیگنال اساسی مناسب است. عبور از خط سیگنال، عبور از خط صفر و واگرایی.
- عبور از خط سیگنال: اگر MACD بالای خط سیگنال باشد نشاندهنده حرکت صعودی و اگر زیر خط سیگنال باشد نشان دهنده حرکت نزولی قیمت است. به همین خاطر در نقاط برخورد اگر از پایین خط سیگنال را قطع کرده باشد به عنوان سیگنال خرید و اگر از بالا قطع کرده باشد به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
- عبور از خط صفر: وقتی نمودار MACD از صفر عبور کرده و مثبت میشود نشانه حرکت صعودی سهم و وقتی از صفر عبور میکند و منفی میشود به عنوان نشانه حرکت نزولی در نظر گرفته میشود.
- واگرایی: سومین سیگنال MACD از واگرایی آن با نمودار قیمت بدست میآید. به این ترتیب که اگر قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی داشته باشد ولی کف جدید MACD از قبلی بالاتر باشد نشانه حرکت صعودی است. و اگر قیمت سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی بزند اما MACD سقف جدیدی پایینتر از قبلی تشکیل دهد نشان دهنده روند نزولی است.
استوکاستیک (نوسانگر تصادفی)
اسیلاتور استوکاستیک یا همان نوسانگر تصادفی، ابزاری است که نخستین بار توسط دکتر جورج لین در سال ۱۹۵۰ عنوان شد اما همچنان به عنوان یکی از ابزارهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرد. نوسانگر تصادفی (استوکاستیک) یک اندیکاتور مومنتوم است که با استفاده از دادههایی مانند سرعت و جهت حرکت قیمت، وضعیت آخرین قیمت سهم یعنی قیمت بسته شدن را نسبت به بالاترین قیمت و پایینترین قیمت سهم در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد.
دکتر لین معتقد بود که اسیلاتور استوکاستیک با بررسی میزان خرید و فروش میتواند به خوبی نقاط برگشتی ریزموجهای درون یک موج بزرگ را شناسایی کند.
محدوده نوسانی این نوسانگر تصادفی، بین ۰ تا ۱۰۰ است. البته نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در این نوسانگر به شدت حائز اهمیت است چرا که سیگنال خرید و فروش سهم را برای تحلیلگران صادر میکند. به همین خاطر محدوده ۲۰ تا ۸۰ به عنوان ناحیه تعادلی و محدوده اشباع خرید و فروش معروف شده است. به این ترتیب که هرگاه نمودارهای استوکاستیک به خط ۲۰ رسیدند، به این معنی است که بازار دچار اشباع فروش (فروش افراطی) شده است و هرگاه به خط ۸۰ رسید، به این معنی است که بازار دچار اشباع خرید (خرید افراطی) شده است.
سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک هنگام مشاهده علائم اشباع فروش انتظار روند صعودی قیمت را در آینده نزدیک دارند و به همین خاطر اقدام به خرید سهم میکنند. و در مقابل هنگام مشاهده علائم اشباع خرید، انتظار روند نزولی قیمت را داشته و اقدام به فروش سهم مینمایند.
خط K% و D% در اسیلاتور استوکاستیک و نحوه محاسبه آنها
خط k% و خط D% جزء نشانگرهای استوکاستیک هستند. خط K به نشانگر تصادفی سریع معروف است که در نمودار به صورت خط صاف نمایش داده میشود و خط D% نیز به نشانگر تصادفی کند یا آهسته، که برابر است با میانگین متحرک K% در طول سه بازه زمانی و به صورت خط نقطهچینی است که در کنار خط K% کشیده شده است.
K% = (C – L14)/(H14 – L14) × ۱۰۰
c: قیمت بسته شدن سهم
L14 : پایین ترین قیمت بسته شدن طی بازه زمانی ۱۴ تفسیر استوکستیک روز اخیر. ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
H14 : بالاترین قیمت بسته شدن سهم در بازه زمانی ۱۴ روز اخیر ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
فرمول دوم: D٪ میانگین متحرک سه روزه K٪ است.
زمانیکه خط K% یعنی خطوط صاف، خط D% یعنی خطوط نقطهچین را به سمت بالا قطع کند،سیگنال خرید سهم شناخته میشود و در حالت برعکس اگر به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
باندهای بولینگر
نام این اندیکاتور از طراح آن جان بولینگر گرفته شده است. در این روش، دو باند بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشوند. این باندها با انحراف معیار مشخصی در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. این انحراف معیار، نشاندهنده پراکندگی قیمتها نسبت به متوسط قیمت «میانگین متحرک» است.
با استفاده از انحراف معیارهای درست در این اندیکاتور، می توان گفت ۹۵٪ قیمتهایی که یک سهم میتواند در آن نوسان کند در بین این دو باند قرار دارد.
هنگامی که قیمتها به باندهای بالایی خود برسند، تحلیلگران انتظار افزایش روند صعودی سهم را دارند و برعکس. زمانی که قیمتها باندهای پایینی را لمس کنند انتظار فروشهای افراطی و روند نزولی سهم را دارند.
تعیین اهداف قیمتی با باند بولینگر
تحلیلگران عموما از باندهای بالا و پایین به عنوان اهداف قیمتی استفاده میکنند. اگر قیمتها از باند پایینی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به بالا قطع کنند، سیگنال شروع روند صعودی است و فاصله تا باند بالایی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود. اگر قیمتها بین میانگین متحرک و باند بالایی در نوسان باشند، نشان از قدرتمند بودن روند صعودی سهم است.
برعکس این حالت برای روند نزولی است. اگر قیمتها از باند بالایی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به پایین قطع کنند، سیگنال شروع روند نزولی است و فاصله تا باند پایینی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود.
تغییرات پهنای باند
باندهای بولینگر بر اساس تغییرات میانگین متحرک باز یا بسته میشوند. زمانی که تغییرات قیمت شدت میگیرد و نوسانات شدید است، فاصله دو باند افزایش مییابد و برعکس.
اکثر تحلیلگران معتقدند اگر باندهای بولینگر به صورت غیرمعمولی از هم باز شوند، به این معنی است که روند قبلی احتمالا به زودی تمام میشود. همچنین اگر باندها خیلی به هم نزدیک شوند به این معناست که بازار آماده شروع روند جدید است.
نکته: نوع دیگری از استراتژی خرید و فروش بر اساس بولینگر باند وجود دارد که بر اساس نظریه بازگشت به میانگین ساخته شده است. وقتی قیمت نزدیک باند پایین و زیر آن در نوسان است تحلیلگرانی که به نظریه بازگشت اعتقاد دارند از آن به عنوان موقعیت خرید استفاده میکنند چون معتقدند قیمت به سمت میانگین برمیگردد. عکس این حالت نیز برای موقعیت فروش در نظر گرفته میشود.
تعیین پارامترهای بهینه برای بولینگر باند نیز معمولا به صورت تجربی صورت میگیرد. البته از طریق بک تست روی دادههای قیمت گذشته نیز میتوان پارامترهای بهینه را تعیین نمود.
«نماد من» بـه تازگی زیرساخت بهینهسازی پارامترها را برای بازار سهام ایران و ارز دیجیتال پیادهسازی کرده است. به این ترتیب هر روز تحلیل چند سهم و رمز ارز، بر مبنای استراتژی بهینه معاملات هر یک از اندیکاتورها در وباپلیکیشن «نماد من» قرار میگیرد و استراتژیهای دیگر نیز در حال توسعه است.
هر یک از کاربران با ارتقا حساب خود میتوانند به این تحلیلها در اپلیکیشن دسترسی داشته باشند.
آموزش کامل ۱۵ الگوی معروف نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (Candlesticks) یکی از رایجترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، برای بررسی الگوها و روندهای قیمتی است. این نمودارها قرنهاست که برای شناسایی و پیشبینی الگوهای قیمتی مورد استفاده معامله گران و سرمایهگذاران قرار میگیرد. در ادامه میتوانید با برخی از مهمترین و مشهورترین الگوهای نمودار شمعی آشنا شده و در تحلیل تکنیکال تفسیر استوکستیک خود از آنها کمک بگیرید.
چگونه از الگوهای نمودار شمعی استفاده کنیم؟
در واقع الگوهای شمعی بیشماری وجود دارد که معامله گران میتوانند به کمک آنها، ناحیههای موردنظر خود را در یک نمودار شناسایی کرده و درباره آینده آن تصمیمگیری کنند. از این موارد میتوان برای معاملات روزانه، معاملات نوسان گیری (Swing) و حتی معاملات بلندمدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعی ممکن است نقطهنظر و دیدگاهی در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهند، برخی دیگر از این الگوها ممکن است نشاندهنده تغییر یا ادامه روند و یا عدم تصمیمگیری باشند.
باید توجه داشت که الگوهای شمعی تنها معیار و سیگنال خریدوفروش نیستند. در عوض از آنها به عنوان راهی برای بررسی ساختار بازار و یافتن نشانهای بالقوه از یک فرصت پیش رو استفاده میشود. به همین ترتیب، بررسی الگوها همیشه مفید است.چراکه نشانههای گستردهتر در فضای بازار و سایر عوامل بازار، میتواند در این الگوها نمود پیدا کند.
به طور خلاصه، مانند سایر ابزار تجزیهوتحلیل بازار، الگوهای شمعی نیز در ترکیب با دیگر روشها و تکنیکها، کاربرد دارند. این تکنیکها ممکن است شامل روش ویکوف (Wyckoff Method)، نظریه امواج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، استوکاستیک RSI، باندهای بولینگر ، ابر ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD نیز در این مسئله کاربرد دارند.
مشهورترین الگوهای نمودار شمعی
الف – الگوهای بازگشت صعودی
چکش (Hammer)
شکل این تفسیر استوکستیک الگو، به صورت شمعی است که دم یا فتیله آن در سمت پایین تشکیلشده است و اندازه این فتیله حداقل دو برابر بدنه اصلی شمع است. تصویر این شمع به خوبی شکل چکش را تداعی میکند.
چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در این بخش زیاد بوده است، اما بازار گاوی یا صعودی قدرتمند ظاهرشده است و توانسته بر این حجم بالای فروش غلبه کند. بهطورکلی چکش را به عنوان نشانه تغییر بازار می دانند. چکش میتواند به رنگ قرمز یا سبز باشد، اما چکشهای سبز نشاندهنده قدرت بیشتر بازار گاوی از بازار خرسی است، در نتیجه میتوان نتیجه گرفت تمایل بازار به صعود قیمت است.
چکش وارونه
این الگو که به نام چکش معکوس نیز شناخته میشود، دقیقاً مانند الگو چکش است. اما فتیله بلند آن در قسمت بالای بدنه تشکیل میشود. درست مانند الگوی چکش، اندازه فتیله بالایی باید حداقل دو برابر خود بدنه شمع باشد.
یک چکش وارونه در کف روند نزولی رخ داده و میتواند نشاندهنده یک برگشت بالقوه به سمت بالا و تغییر جهت روند باشد. فتیله بالایی تشکیلشده در شمع نشان میدهد که اگرچه فروشندگان تلاش کردهاند قیمت نزدیک به قیمت شروع، بسته شود اما قیمت از مسیر حرکتی نزولی درآمده است. بهاینترتیب، چکش وارونه ممکن است نشاندهنده این باشد که خریداران بهزودی کنترل بازار را به دست میگیرند.
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید از سه شمع سبز متوالی تشکیل میشود، هر یک از آنها در بدنه شمع قبلی باز میشوند و در سطحی بالاتر از حد شمع قبلی خود بسته میشوند.
به طور ایده آل، در این شمعها نباید فتیلههای بلند به سمت پایین تشکیل شود. در این صورت سه سرباز سفید به معنای فشار خرید مداوم و نهایتاً افزایش قیمت است. البته از اندازه شمعها و اندازه فتیلهها میتوان بازار را قضاوت کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی، تشکیلشده از یک شمع قرمز بلند است که به دنبال آن یک شمع سبز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع سبز کاملاً در بدنه شمع قرمز جا میشود.
هارامی صعودی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی فروش در حال کند شدن است و احتمالاً فروش بهزودی پایان یابد.
ب – الگوهای وارونه نزولی
مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی مرد دار آویخته تقریباً معادل نزولی الگوی چکش است. بهطورمعمول در انتهای یک روند صعودی شمعی با بدنهای کوچک در بالای شمع و فتیلهای بلند، به سمت پایین (شبیه واژه انگلیسی T) شکل میگیرد.
فتیله به سمت پایین نشاندهنده آن است که فروش زیادی در جریان بوده است، اما با این وجود خریداران موفق شدند کنترل قیمت را پس بگیرند و قیمت را بالاتر ببرند. باید در نظر داشت، پس از یک روند قیمتی صعودی طولانیمدت، فروش اینچنینی، ممکن است به عنوان هشداری مبنی بر اینکه خریداران بهزودی کنترل بازار را از دست میدهند و روند نزولی آغاز میشود؛ تلقی شود.
ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نوعی از شمعها است که دارای یک فتیله بلند در قسمت بالایی و گاهی هم دارای یک فتیله کوچک در بخش پایین است. البته گاهی فتیله کوچک پایینی تشکیل نمیشود. بدنه شمع در اندازهای کوچک است و معمولاً در نزدیکی سطح پایینی شمع تشکیل میشود. ستاره دنبالهدار شکلی مشابه چکش وارونه دارد اما برخلاف چکش وارونه، در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود.
این الگو نشان میدهد که بازار به بالاترین سطح رسیده تفسیر استوکستیک است اما پسازآن فروشندگان کنترل را در دست گرفته و قیمت را به پایین نزول دادهاند. برخی از معامله گران ترجیح میدهند تا چند شمع بعدی هم برای تائید الگو تشکیل شود، سپس تغییر روند برایشان ثابتشده و بر اساس آن تصمیمگیری میکنند.
سه کلاغ سیاه (Three black crows)
الگوی سه کلاغ سیاه از سه شمع قرمز متوالی ساختهشده است که هر یک از آنها در راستای بدنه شمع قبلی باز یا آغاز میشوند و در سطحی پایینتر از سطح شمع قبلی بسته میشوند.
این الگو معادل نزولی سه سرباز سفید است. در حالت ایده آل، این شمعها نباید دارای فتیلههای بلند به سمت بالا باشند. از اندازه شمعها و طول فتیلهها میتوان برای قضاوت در مورد ادامه استفاده کرد و پی بهاحتمال ادامه حرکت یا اصلاح احتمالی قیمت برد.
هارامی نزولی
هارامی نزولی یک شمع به رنگ سبز و بلند است و به دنبال آن یک شمع قرمز کوچکتر تشکیل میشود و همچنین شمع قرمز کاملاً در بدنه شمع سبز جا میشود.
هارامی نزولی میتواند طی دو یا چند روز آشکار شود و این الگویی است که نشان میدهد نیروی خرید در حال کند شدن است و معمولاً در پایان یک روند نزولی آشکار میشود.
پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover)
الگوی پوشش ابر سیاه از یک شمع قرمز تشکیلشده است که در بالای یک شمع سبز قبلی خود باز میشود اما این شمع، در زیر نقطه میانی شمع قبلی خود بسته میشود.
اغلب این الگو میتواند با حجم زیاد همراه بشود، که نشاندهنده آن است که حرکت ممکن است از روند صعودی به روند نزولی تغییر جهت دهد. معامله گران برای تائید این موضوع ممکن است منتظر شمع قرمز سوم در الگو شوند.
پ – الگوهای ادامهدار
الگو سهگانه صعودی(Rising three methods)
این الگو در یک روند صعودی اتفاق میافتد، جایی که سه شمع قرمز متوالی با بدنههایی کوچک در روند صعودی به دنبال یکدیگر در نمودار ظاهر میشوند. در حالتی ایده آل، شمعهای قرمز نباید محدوده شمع قبلی خود را نقض کنند.
ادامهدار بودن این روند با ظاهر شدن یک شمع سبز با بدنهای بلند تائید میشود، که نشاندهنده آن است که گاوها دوباره کنترل روند را در دست گرفته اند و روند صعودی ادامه دارد.
الگو سهگانه نزولی (Falling three methods)
این الگو نقطه عکس الگو سهگانه صعودی است و نشاندهنده آن است که ادامه حرکت به سوی روند نزولی است.
دوجی (Doji)
الگو دوجی زمانی تشکیل میشود که نقطه باز شدن و بسته شدن یک شمع یکسان باشد (یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد). قیمت میتواند به سمت بالا یا پایین نقطه باز شدن شمع حرکت کند اما در نهایت در نقطه باز شدن قیمت یا نزدیک آن بسته میشود. بهاینترتیب،از یک الگو دوجی میتوان بلاتکلیفی بین نیروهای خریدوفروش را مشاهده کرد.
در این الگو، بسته به جایی که خط(Line) باز شدن/بسته شدن شمع اتفاق میافتد ، میتوان دوجی را به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱- دوجی سنگ قبر(Gravestone تفسیر استوکستیک Doji) :
شمع وارونه نزولی که از یک فتیله بلند در قسمت بالایی تشکیلشده و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع نزدیک پایین شمع ظاهر میشود.
۲ – دوجی پا بلند (Long-legged Doji) :
شمع بلاتکلیف که دارای دو فتیله هم در قسمت پایین و هم در قسمت بالای شمع است و نقطه باز شدن و بسته شدن شمع هم نزدیک به نقطه میانی ظاهر میشود.
۳- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) :
الگویی است که بسته به شرایط هم میتواند صعودی باشد و هم نزولی. این الگو از یک فتیله بلند به سمت پایین ساختهشده است و نقطه باز شدن و بسته شدن قیمت هم در نزدیکی سطح بالای شمع نمایان میشود.
طبق تعریف اولیه دوجی؛ نقطه باز و بسته شدن شمع باید دقیقاً یکسان باشد اما اگر این نقطه دقیقاً یکسان نباشد اما بسیار به هم نزدیک باشند چه؟ در این حالت با کندل اسپینینگ تاپ (spinning top) مواجهیم. ازآنجاییکه بازار رمزارزها میتواند بسیار بیثبات باشد ، یک دوجی تفسیر استوکستیک دقیق خیلی نادر رخ میدهد. بهاینترتیب اغلب ازاسپینینگ تاپ به جای دوجی استفاده میشود.
سخن پایانی
حتی اگر قصد استفاده از الگوهای شمعی را نداشته باشید، آشنایی حداقلی با آنها برای هر معاملهگری ضروری است.
علاوه بر این استفاده بدون هیچ ابزار دیگری از آنها نیز بههیچعنوان توصیه نمیشود. آنها میتوانند بدون شک برای تجزیهوتحلیل بازارها مفید باشند، اما فراموش نکنید که بر اساس هیچ اصول علمی یا قانونیای نبوده و تنها نقش بصری نیروهای خریدوفروش هستند.
بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال برای نوسان گیری
میدانید اگر بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال را بشناسید، تا چه اندازه می توانید معاملات سودآورتری داشته باشید؟ اندیکاتور مناسب ارز دیجیتال به شما کمک می کند تا تحلیل و دید بهتری نسبت به رمزارز و قیمت آن پیدا کنید و نقاط ورود و خروج از معامله را به راحتی تشخیص دهید. بنابراین شناسایی و استفاده از بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال برای افرادی که در بازار ارزهای دیجیتالی مشغول هستند بسیار کاربردی است و این افراد همچنین می توانند از این اندیکاتورها در بازار بورس و سایر بازارهای مالی نیز استفاده کنند، پس اگر دوست دارید با بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال آشنا شوید، این مطلب رو تا انتها مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال
در ابتدا باید گفت که اندیکاتورهای تکنیکال، ابزارهایی هستند که به منظور اندازه گیری و تفسیر رفتار بازار مورد استفاده قرار می گیرند. این ابزارها معمولا به وسیله معامله گران و سرمایه گذاران برای شناسایی زمان معامله، نقاط مناسب معامله و یا شناسایی روندهای قیمتی جدید اعم از صعودی، نزولی و یا خنثی در بازارهای مالی کاربرد دارند. اندیکاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی و داده های تاریخی مرتبط با قیمت و حجم معاملات ارزهای دیجیتال، با هدف پیش بینی روند بازار طراحی می شوند.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
حال این سوال پیش می آید که چه زمانی باید از چه اندیکاتوری و به چه دلیلی استفاده کنیم؟ در پاسخ باید گفت که هزاران اندیکاتور و اسیلاتور در دنیای تحلیل تکنیکال وجود دارد که معامله گران و بعضا سرمایه گذاران می توانند آن ها را مورد استفاده خود قرار دهند. به این منظور که بدانید از کدام اندیکاتور در چه زمانی باید استفاده کرد، لازم است با نحوه عملکرد هریک از آن ها آشنایی پیدا کنید و ببینید کدام یک از آنها با استراتژی معاملاتی شما تناسب دارد و با استفاده از تعریف کارایی برای اندیکاتورهای مختلف، می توانید آن ها را در زمانی که نیاز داشتید استفاده کنید.
کاربرد اندیکاتورها دقیقا کجاست؟
اندیکاتورها قسمت مهمی از تحلیل تکنیکال به شمار می روند و در موارد زیر کارایی لازم را خواهند داشت:
- پیش بینی : اندیکاتورها برای پیش بینی جهت روند قیمت در آینده مورد استفاده قرار می گیرند.
- تایید : به منظور تایید یک روند خاص یا حرکت قیمت، اندیکاتورها یکی از اصلی ترین ابزارهای تکنیکال محسوب می شوند.
- هشدار : اندیکاتورها به منظور هشدار دادن موقعیت های مناسب معاملاتی به معامله گران و سرمایهگذاران نیز کاربرد دارند.
اندیکاتورهای تکنیکال معمولا به وسیله فعالان بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرند، چرا که آن ها برای ارزیابی حرکات قیمت در کوتاه مدت طراحی شده اند، ولی با این وجود سرمایه گذارانی که تمایل به سرمایه گذاری با افق بلندمدت را دارند، می توانند از این اندیکاتورها برای شناسایی موقعیت های معاملاتی بهره بگیرند.
بهترین اندیکاتورها برای تحلیل ارزهای دیجیتال
تنوع ابزارهای معامله گری بسیار بالا است، حتی بعضی از معامله گران حرفه ای خودشان برای طراحی اندیکاتور اقدام می کنند، آن ها با توجه به رفتار بازار و فرمول های ایجاد شده، گرافی را روی نمودارهای ارزهای دیجیتال می اندازند و در ادامه معاملات خود را با توجه به این گراف ها پیش می برند.
قبل از معرفی این اندیکاتورهای معروف برای استفاده در بازار ارزهای دیجیتالی بهتر است بدانید که بهترین بودن یک شاخص، امری نسبی است، به این خاطر که هر معامله گری روش و استراتژی خود را برای معامله دارد، لذا شما باید با توجه به روند معاملاتی خود بهترین اندیکاتورها را انتخاب نمایید. در ادامه ۷ مورد از بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال برای نوسان گیری را خدمتتان معرفی کرده ایم؛
۱) اندیکاتور مقاومت نسبی – RSI
آر اس آی یک اسیلاتور است و تفسیر استوکستیک در آن قدرت خریدار و فروشنده مورد بررسی قرار می گیرد، این شاخص عددی بین صفر تا صد را نشان می دهد و قیمت ارز دیجیتال و میزان معاملات آن را در یک بازه زمانی مشخص که معمولا ۱۴ روز است، مورد ارزیابی قرار می دهد. این ابزار معاملاتی سرعت و مومنتوم قیمت یک ارز دیجیتال را نیز بررسی می کند.
این طور فکر کنید که شاخص مقاومت نسبی یک ارز دیجیتال ۷۰ یا بالاتر است. این یعنی در بازه دو هفته ای اخیر، افراد زیادی برای خرید این ارز دیجیتال اقدام کرده اند، بنابراین به احتمال زیاد بهتر است که ارز دیجیتال مورد نظر را بفروشیم و از آن خارج شویم. بنابراین می توان این طور نتیجه گرفت که هر چقدر عدد اندیکاتور RSI بیشتر باشد، بدین معنی است که احتمال تغییر روند مومنتوم ارز دیجیتال نیز بالاتر می باشد.
البته این را از یاد نبرید که احتمال خطا نیز در این شاخص وجود دارد، لذا بهتر است در کنار استفاده از این ابزار، از دیگر شاخص ها و تجربه خود در بازار نیز بهره لازم را ببرید. اگر دوست دارید در مورد آموزش اندیکاتور rsi – بهترین اندیکاتور برای نوسان گیری اطلاعات بیشتری کسب کنید، این مطلب شما را به بهترین شکل راهنمایی می کند.
۲) اندیکاتور مکدی – MACD
این شاخص از دو خط برخوردار است که با استفاده از دو میانگین متحرک میزان مومنتوم بازار را مشخص می کنند، این خطوط، خط مکدی و خط سیگنال نام دارند. چنانچه میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه را از میانگین متحرک ۱۲ روزه کم کنیم، خط مکدی قابل محاسبه خواهد بود. همچنین میانگین متحرک نمایی ۹ روزه خط مکدی، خط سیگنال را به وجود خواهد آورد. نمودار هیستوگرام موجود در این اندیکاتور نیز تفاضل خط مکدی از خط سیگنال را نمایش می دهد.
چنانچه در دو خط موجود در این اندیکاتور برخورد وجود داشته باشد، می تواند نشانی برای روند صعودی یا نزولی بازار باشد. این شاخص کاربرد دیگری نیز دارد و آن هم این است که چنانچه واگرایی بین قیمت و میانگین متحرک های موجود در این اندیکاتور واگرایی زیادی داشته باشند، روند بازار احتمالا به زودی عوض خواهد شد.
تعداد زیادی از معامله گران از اندیکاتور مکدی به عنوان مکملی برای شاخص RSI بهره می گیرند. این موضوع احتمال خطا را تا حدی کاهش می دهد ولی باز هم تاکید می کنم که این اندیکاتورها به هیچ عنوان نباید به تنهایی مبانی تصمیم گیری شما در بازارهای مالی قرار گیرند. اگر دوست دارید درباره اندیکاتور مکدی بیشتر بدانید، مطلب آموزش اندیکاتور macd – اندیکاتور مکدی چیست و چه کاربردی در بازار بورس دارد؟ راهنمای جامع و رایگانی برای شما علاقه مندان است.
۳) اندیکاتور شاخص میانگین جهت دار – ADX
اندیکاتور ADX یا همان شاخص میانگین جهت دار اندیکاتوری است که از ۰ تا ۱۰۰ عددگذاری شده است و کاربرد آن بدین صورت است که قدرت یک روند را مشخص می کند. چنانچه اندیکاتور ADX عدد کمتر از ۲۰ را نمایش دهد، نشان دهنده روند ضعیف است و چنانچه این عدد بالاتر از ۵۰ باشد، بیانگر قدرت روند خواهد بود. البته این موضوع را نیز در خاطر داشته باشید که این اندیکاتور تنها قدرت روند را تعیین خواهد کرد و جهت روند را به شما نمایش نخواهد داد.
استفاده از این اندیکاتور کمک زیادی به دریافت اطلاعات دقیق می کند، به این خاطر که قدرت روندی که می خواهید به آن ورود کنید را تعیین می نماید و بدین ترتیب با اطمینان خاطر بیشتری برای ورود به معامله اقدام خواهید کرد. با استفاده از اندیکاتور ADX این توانایی را خواهید داشت که ضعیف شدن روند نمودار را زودتر از سایرین متوجه شوید و سریعا از آن خارج شوید تا با عقب نشینی قیمت و بازگشت مواجه نشوید.
نکته شایان ذکر دیگر اینجاست که از این اندیکاتور می توانید در راستای محاسبه و تخمین زدن قدرت یک روند استفاده نمایید. چنانچه علاقه دارید بیشتر در مورد این اندیکاتور کاربردی بدانید، مقاله اندیکاتور adx – آموزش کامل و کاربردی اندیکاتور adx را همین الآن مطالعه کنید.
۴) شاخص بولینگر باند – Bollinger Band
در این اندیکاتور میزان نوسان های بازار مورد اندازه گیری قرار می گیرد. در این ابزار معاملاتی ۳ خط وجود دارد که یک عرض بیشتری نسبت به دو خط دیگر دارد. خط عریض تر بیانگر میانگین متحرک ساده است، دو خط بالا و پایین نیز میزان انحراف معیار این میانگین متحرک را به نمایش خواهند گذاشت.
خطوط باریک را باندهای شاخص بولینگر نامگذاری کرده اند. نوسان و تغییرات قیمت تعیین کننده فاصله باندها خواهد بود. چنانچه قیمت به باند بالایی اندیکاتور نزدیک شود، یعنی شاهد اشباع خرید هستیم و در مقابل چنانچه قیمت به باند پایینی نزدیک باشد، بازار با اشباع فروش روبرو است و در حالت آخر شکستن باندهای اندیکاتور قرار دارد که رویدادی نادر است و میزان قدرت ترید بازار را نشان می دهد.
در نظر داشته باشید که با استفاده از باندهای بولینگر می توانید تحلیل دیگری نیز انجام دهید. هنگامی که دو باند بالایی و پایینی به هم نزدیک شوند، معامله گران سیگنال یک حرکت شدید را خواهند گرفت و در مقابل چنانچه فاصله بین باندها زیاد شود، بدین معنی است که نوسان بازار کاهش می یابد و قیمت ارز دیجیتال در یک بازه زمانی قیمت نسبتا ثابتی پیدا خواهد کرد.
۵) اندیکاتور استوکاستیک – Stochastic
از دیگر اندیکاتور های مهم برای تحلیل تکنیکال، اندیکاتور استوکاستیک است که تعیین می کند یک روند در چه زمانی به پایان خواهد رسید. مثل اندیکاتور RSI می تواند شاخصی برای نمایش خرید بیش از حد و فروش بیش از اندازه یک سهم باشد. اندیکاتور استوکاستیک شامل دو خط است.
در واقع این دو خط در مقیاس و نمودار جداگانه ای رسم می شوند. استوکاستیک می توانید برای تعیین زمان ورود و خروج معامله در شروع هر روندی استفاده کنید. هنگامی که این اندیکاتور به عددی بالاتر از ۸۰ برسد، بدین معنی است که رمزارز مورد نظر بیش از حد معقول خریداری شده است، از همین روی امکان روند نزولی آن وجود خواهد داشت.
وقتی قادر هستیم متوجه خرید بیش از اندازه بشویم که عدد اندیکاتور استوکاستیک کمتر از ۲۰ باشد، به همین خاطر به احتمال زیاد شاهد روند صعودی آن سهم خواهیم بود. اندیکاتور استوکاستیک با اندیکاتور RSI شباهت های زیادی دارد، لذا امکان دارد اطلاعات اشتباه را در روند کار مشاهده کنیم. بهترین کار برای مقابله با ضررهای احتمالی این است که حد ضرر خود را کمی بالاتر انتخاب نمایید. مطلب اندیکاتور stochastic – همه چیز راجب کاربرد اندیکاتور stochastic در این خصوص بیشتر و جزئی تر توضیح داده است.
۶) اندیکاتور شاخص کانال کالا – CCI
اندیکاتور CCI به شاخص کانال کالا هم معروف است و در دهه ۸۰ میلادی از آن برای کالاهای مختلف استفاده داشته است که با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی در حال حاضر از آن به عنوان یکی از اندیکاتورهای اصلی تحلیل تکنیکال استفاده می شود. در بازار ارزهای دیجیتال و دیگر بازارهای مالی می توان از آن استفاده کرد و نتایج خوبی هم با استفاده از این اندیکاتور می توانید به دست آورید.
ولی سوال اینجاست که این اندیکاتور چه معیاری را برای تریدرها تعیین می کند؟ اندیکاتور CCI قیمت فعلی یک سهم یا ارز دیجیتال را به نسبت میانگین قیمت آن در یک بازه زمانی مشخص مورد محاسبه قرار می دهد و بین منفی ۱۰۰ تا مثبت ۱۰۰ نوسان دارد. چنانچه عدد مشخص شده در این اندیکاتور بیشتر از صفر باشد، بیانگر تغییرات سنگین قیمت دارد که در این هنگام باید رمزارز را به صورت کامل بررسی کرد.
این نکته را هم در خاطر داشته باشید که از این اندیکاتور برای نمودارهای کوتاه مدت استفاده می شود، چرا که در این وضعیت، سیگنال هایی بهتری دریافت خواهد شد. اگر دوست دارید با نحوه کار دقیق این اندیکاتور آشنا شوید، مطلب اندیکاتور cci – آموزش استفاده از اندیکاتور CCI برای شما نوشته شده است.
۷) اندیکاتور میانگین متحرک – moving average
اندیکاتور میانگین متحرک یا مووینگ اوریج، اندیکاتوری است که تغییرات قیمتی را به صورت اصلاح شده و با گرفتن میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی تعیین شده به نمایش می گذارد. شما عزیزان می توانید با استفاده از این شاخص، روند قیمتی را به سادگی تشخیص دهید، چرا که این اندیکاتور از داده های قیمتی در گذشته بهره می گیرد، یک شاخص پس رو به حساب می آید. البته این اندیکاتور انواعی دارد که میانگین متحرک ساده و میاتگین متحرک نمایی، بیشترین کاربرد را در بین میانگین متحرک ها دارند. میانگین متحرک ساده یا SMA یا MA، میانگین قیمت را در یک دوره زمانی مشخص نشان می دهد.
به عنوان مثال، میانگین متحرک ساده ۱۰ روزه یا SMA-10 میانگین قیمت را در ۱۰ روز گذشته محاسبه کرده و آن را نمایش می دهد. از طرفی میانگین متحرک نمایی یا EMA، میانگین قیمت در یک دوره مشخص را با ضریب بیشتر روزهای اخیر مورد محاسبه قرار می دهد. به صورت کلی هر چقدر دوره زمانی این شاخص بیشتر شود، تغییرات اندیکاتور به نسبت قیمت، کندتر و با تاخیر بیشتر خواهد شد. برای مثال میانگین متحرک ۲۰۰ روزه به نسبت میانگین متحرک ۵۰ روزه، حرکت کندتری خواهد داشت. معامله گران از این اندیکاتور معمولا به عنوان ابزاری جهت تشخیص روند بازار بهره می گیرند.
به عنوان مثال وقتی که قیمت برای مدتی بالای میانگین متحرک ۲۰۰ روزه در نوسان باشد، بیشتر معامله گران روند بازار را صعودی در نظر خواهند گرفت. کاربرد دیگر این اندیکاتور، استفاده از دو میانگین متحرک با دوره زمانی متفاوت و در نظر گرفتن تقاطع آن ها به عنوان سیگنالی برای انجام معاملات است. مثلا هنگامی که میانگین متحرک ۱۰۰ روزه میانگین متحرک ۲۰۰ روزه را به طرف پایین شکسته و به زیر آن حرکت کند، بهتر است از رمزارز مورد نظر خارج شویم و از طرفی خلاف این حرکت را می تواند نشانه ای برای صعود قیمت ها در آینده باشد.
همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۷ مورد از بهترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال را برای شما معرفی کردیم و هر یک را شرح دادیم.
اگر به سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال علاقه دارید، حمتا باید بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال را شناسایی و مورد استفاده قرار دهید که از این این مطلب برای آموزش رایگان این موضوع میتوانید استفاده کنید.
دیدگاه شما