مخالف واردات خودرو، مخالف واردات آمبولانس شد!
عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس با بیان اینکه ظرفیت تولید آمبولانس با کیفیت در کشور وجود دارد گفت: تصمیم دولت برای واردات آمبولانس عجولانه بوده و باید نسبت به آن تجدید نظر صورت بگیرد.
به گزارش تحریریه، سیدمصطفی آقامیرسلیم نماینده مجلس شورای اسلامی، در خصوص استفاده از ظرفیتهای داخلی برای تولید آمبولانس، گفت: دولت برای تجهیز اورژانس ها تصمیم به واردات هزار آمبولانس گرفته که قطعا از سر خیر خواهی است اما با توجه به اینکه در حال حاضر، ظرفیت تولید آمبولانس با شیوه تولید داده بورس کیفیت در کشور وجود دارد، حتی تعدادی از آمبولانسها نیز به دلیل نبود سفارش خرید، موضوع نیمه تمام رها شده اند، تصمیم به واردات این خودروها خردمندانه نیست.
این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ما نباید مشتری برای کارخانههای خارجی درست کنیم، افزود: ما باید صنایع خودمان را تقویت کرده و دستاوردهایی که به لحاظ کیفی قابل قبول است را مورد توجه قرار دهیم . به نظر بنده تصمیم دولت برای واردات آمبولانس عجولانه بوده و باید نسبت به آن تجدید نظر صورت بگیرد.
وی با تاکید بر اینکه تعدادی ون با قابلیت تبدیل به آمبولانس تولید شده و تنها در انتظار سفارش دولت بوده تا تجیهزات داخلی مورد نیاز بر روی آن نصب شود تصریح کرد: وقتی در کشور امکان تولید با کیفیت آمبولانس وجود دارد بنده با واردات آن مخالف هستم. نباید تحت تاثیر تبلیغاتی که عنوان میکنند تولیدات داخلی کیفیت ندارد قرار بگیریم بلکه باید کیفیت مورد نظر خودمان را به سازندگان تحمیل کنیم. سازندگان و مهندسان نیز با روحیه بالا به دنبال تولید محصولات با کیفت و ارتقا تولید ناخالص کشور و سپس بهبود وضعیت اقتصادی کشور هستند.
آقامیرسلیم با بیان اینکه واردات تولید ناخالص داخلی را افزایش نداده و بلکه موجب تقویت و بهبود تولید ناخالص سایرکشورها میشود اظهار کرد: واردات آمبولانس بر خلاف سند تحول دولت بوده که در ابتدای سال با هدف حمایت از تولید داخلی منتشر کرده است. چرا دولت به این سند توجهی نمیکند؟
نماینده مردم تهران، شمیرانات، ری، اسلامشهر و پردیس در مجلس در گفتگو با خانه ملت گفـت: متاسفانه رویه غلطی در میان دستگاه های اجرایی وجود دارد که کارها را معطل نگه میدارند تا نیازهای امنیتی، اقتصادی، بهداشتی مردم با بحران مواجه شود و سپس عنوان میکنند که تولید داخلی پاسخ گوی نیاز داخلی نبوده و باید واردات انجام شود. این شیوه بسیار غلطی است چرا که دولت باید از ابتدای سال تدبیر کرده و نیازهای موجود را به سازندگان و کارخانههای داخلی سفارش داده تا به مرور تولید و در اختیار دولت و بخش خصوصی قرار بگیرند.
بهترين روش ارزيابی كارايی شركتها چيست ؟
تحليلگران و سرمايه گذاران بورس و بسياري از مديران ارشد اجرائي، از شاخص "نرخ بازگشت سهام" (Return on Equity یا ROE) بعنوان شاخص اصلي در ارزيابي كارايي شركت استفاده میكنند. اما هيچ شاخصي به تنهايي گویا نيست و اطمينان و تكيه بيش از حد به شاخص ROE مشكلساز است. بکارگیری شاخصهای مکملی نظیر ROA و . يك تصوير بهتر از کارایی شرکتها ارایه می دهد.
اكثر تحليلگران و سرمايه گذاران بورس تمايل دارند كه از شاخص "نرخ بازگشت سهام" (Return on Equity یا ROE) بعنوان شاخص اصلی در ارزيابی كارايی شركت استفاده كنند. بهطور مشابه، بسياري از مديران ارشد اجرائی نيز تاكيد زيادی بر اين شاخص دارند، زيرا آنها دريافتهاند كه سرمايه گذاران در بورس، بيشترين اهميت را به اين شاخص ارزيابی می دهند. با اين حال آيا اين بهترين شاخص ارزيابی است؟
باوجود اينكه روشها و مدلهاي ارزشگذاری و تعيين ارزش كاملتر و حرفهای تری نظير (IRR (Internal Rate of Return) ، CFROI(Cash Flow Return of Investment) و DCF(Discounted Cash Flow) نيز ارائه شده و بكار گرفته ميشوند، همچنان "نرخ بازگشت سهام"(ROE)پركاربردترين روش است. اين موضوع منطقی به نظر میرسد، زيرا ROEبر سود و بازگشت سرمايه سهامداران شركت تاكيد و تمركز دارد و اگر شما يك سهامدار هستيد، اين روش يك ارزيابی ساده و سريع و قابل فهم از اين زوايه به شما ارائه میكند.
اما استفاده صرف از ROEميتواند بر مسائل و اشكالات بالقوه زيادی سرپوش بگذارد. اگر سرمايه گذاران هوشيار نباشند، اين روش نگاهها و توجه را از مسائل اساسي و پايهای كسبوكار شركت منحرف و به تغييرات تند روزانه و كوتاهمدت قيمت سهام در بورس جلب میكند. شركتها مي توانند با استفاده از استراتژيهاي مالی زيركانه و فريبكارانه، برای مدتی يک ROEمثبت و جذاب ارائه كنند و در پوشش آن، كارايي در حال افت و كاهششان در حوزه هاي پايهاي و كليدي كسب وكار را مخفی كنند. حتي در زمانيكه سودآوری عملياتی درحال كاهش و افت باشد، افزايش بدهیهای شركت و بازخريد و جمعآوری سهام شركت در بازار سهام از طريق نقدينگی تامين شده، می تواند به افزايش قيمت سهام و ROEشركت منجر شود. فشردگي بازار رقابت در تركيب زيركانهای با نرخ پائين بهره تسهيلات بانكي كه ويژگي چنددهه اخير بازارهاي پولی آمريكا و اروپا بوده است، انگيزهاي قوي براي اجراي چنين استراتژيهايي در شركتها ايجاد ميكند تا بدينوسيله سرمايهگذاران و سهامداران خود را با ارائه ROEهای دستكاری شده خوشحال نگهدارند.
رشد بيش از حد ميزان بدهيهاي يک شركت براي اجراي استراتژی فوق، در زمانيكه تقاضاي بازار و فروش محصولاتش در حال كاهش است، ريسک خطرناكی است كه آينده شركت را تهديد ميكند. همانطوریكه بسياری از شركت ها در زمان ركودهای اقتصادی متوجه شدهاند، چنين رويكردهايی باعث افزايش شديد ريسک شركت در دورههاي سخت بعدی میشود.
چنين اقداماتی میتواند به عادت تبديل شود. اگر سودآوري عمليات اصلی شركت همچنان كاهش يابد، افزايش ميزان بدهیهای شركت جهت جمعآوری سهام شركت و ايجاد بازدهي بيشتر سهام و بازده حقوق صاحبان سهام ضروري خواهد شد. اين رويكرد باعت افزايش ريسک و آسيبپذيری شركت در برابر زيانهاي غيرمنتظره كاهش تقاضای مصرفكننده و بحران هاي بازارهای مالی خواهد شد. اما عدمتوجه به كاهش ROEهم اغلب بسيار دشوار و دردناک است، زيرا اثر منفی فوری و آنی بر قيمت سهام شركت در بازارهای بورس میتواند داشته باشد. اما ريسک و خطر طرف مقابل و افزايش بدهیهای شركت جهت افزايشROE، كمتر فوری و قابل محاسبه است، بنابراين وسوسه شدن شركتها به پيشگيري از يك وضعيت دشوار و دردناک فوری، قابل فهم است.
اين نكات درباره ROE، زمانيكه در حال اصلاح رويكردها بوديم، ما را به انتخاب شاخص سودآوری متفاوتی برای ارزيابی كارايی مالی شركتها هدايت كرد. ما بر روي شاخص "نرخ بازگشت داراييها" (Return on Assets or ROA)كه بطور معمول خيليكمتر موردتوجه مديران ارشد اجرائي و سرمايهگذاران بود، براي تحليل روندهاي سودآوري درازمدت همه شركتهاي سهامي عام در ايالات متحده تمركز كرديم. "نرخ بازگشت داراييها" از تحريفهاي احتمالي با استفاده از استراتژيهاي مالي نظير موارد فوق الذكر جلوگيري ميكند.
همچنين ROAمعيار بهتري براي سنجش كارايي مالي، نسبت به شاخصهاي صورتهاي مالي نظير حجم فروش و حاشيه سود است. ROAمستقيما سراغ سرفصلي ميرود كه نشاندهنده نحوه بكارگيري داراييهاي شركت در پشتيباني از فعاليتهاي كسبوكار است. اين شاخص مشخص ميكند آيا شركت قادر به ايجاد جريان بازگشت متناسب و ارزشمندي از داراييهايش، بجاي صرفا نشان دادن ساده حجم فروش زياد، شده است. شركتهاي داراي حجم سنگين دارايي نياز به سطح بالاتري از درآمد خالص دارند تا بتوانند كسب و كارشان را ادامه دهند، اما شركتهايي كه حجم دارائي كمي دارند حتي با حاشيه سودهاي پائينتر ميتوانند يك "نرخ برگشت داراييها"كاملا سالم را ايجاد كنند.
شركتهاي زيادي، فعاليتهاي توليدي و لجستيك نيازمند زيرساختها و داراييهاي سنگين را به تامينكنندگان و پيمانكاران متخصصتر از خودشان برونسپاري ميكنند، تا كسبوكاري با حجم دارائيهاي سبكتر داشته باشند. اين زيرساختها و دارائي هاي سنگين جاي دوري نميرود و فقط از يك شركت (كارفرما) به شركت ديگر (پيمانكار) منتقل ميشوند، شركتي كه نرخ بازگشت قابل قبولي بر روي اين سرمايهگذاري در دارائيها بدست آورد و داشته باشد. اما حتي شركتهايي كه ذاتا كسبوكارهايي با حجم دارائي سبك هستند، حجم محدودي از دارائيهاي ثابت و جاري را نياز دارند و بايد داشته باشند تا از كسبوكارشان پشتيباني كنند.
استفاده از ROAبعنوان يك شاخص كارايي كليدي سريعا تمركز مديريت را به دارائيهايي كه براي فعاليت كسبوكار موردنياز است، جلب ميكند. اين روزها مديران اجرائي آزادي بيشتري در برونسپاري مديريت اين دارائيها و عمليات مرتبط با آنها به پيمانكاران تخصصيتر دارند. سئوال كليدي اين است: چه شركتي در بهترين موقعيت براي كسب بيشترين نرخ بازگشت بر روي اين دارائي هاست؟ اين پرسش به تيمهاي اجرائي كمك ميكند تا بر عمليات اصلي خودشان تمركز كنند، جائيكه در مديريت فعاليتها و دارائيهاي آن بهترين هستند و ساير فعاليتها و دارائيها را به شركتهاي تخصصيتر برونسپاري كنند.
اما جايگزين قدرتمندتري براي اهرم بدهي شركت وجود دارد تا كارايي شركت را بهبود ببخشد –اهرم توانائي و قابليت. چنانكه قبلا عنوان شد، اهرم مالي و بدهيهاي بيش از حد شركت، به يك بار سنگين و غيرقابل تحمل در شرايط ركود اقتصادي تبديل ميشود. در مقابل، اهرم قابليت، كسبوكار را در همه مراحل چرخه اقتصاد كمك و پشتيباني ميكند. تامينكنندگان متخصص خدمات مختلف برونسپاري، بعلت مقياس و تنوع عملياتشان، ميتوانند دارائيهاي كليدي و توانائيهاي موردنياز را سريعا و سودآورتر براي شركتها تامين كنند و به آنها كمك كنند كه در تغييرات مثبت اقتصادي، سريعا رشد كنند. هزينههاي متغير برونسپاري كمك ميكنند كه شركتها در روندهاي نزولي و ركودهاي اقتصادي، امكان كاهش مقياس عملياتشان را داشته باشند. اما اهرمهاي مالي و بدهي كه براحتي در دسترس شركتها قرار دارد و به آنها كمك ميكند كه نرخ بازگشت بالاتري را براي سهامدارانشان ايجاد كنند، باعث ميشود بسياري از شركتها از پتانسيل اهرم قابليت و توانائي غفلت كنند.
روندهاي بلندمدت ROAاهميت گزينههاي اهرم قابليت و توانائي را برجسته ميكند. براساس بررسيهاي ما، مشخص و آشكار شد كه از سال 1956 همه شركتهاي سهامي عام آمريكا كاهش عمده و مستمري را در نرخ ROAتجربه كردهاند–كاهشي 75 درصدي.
دورههاي فشارها و بحرانهاي اقتصادي بطور گستردهاي بوسيله معيارها و بازه زماني مورداستفاده ما، مبهم و تيره و تار نشان داده شدند. اين موضوع فقط بازتاب آخرين نزول و ركود اقتصادي نيست. اين روندهاي درازمدتتر نشان ميدهند كه رويكردهاي سنتي ما به كسبوكار، بطور پايهاي شكست خوردهاند. اين نزول و سقوط عليرغم حركت فعاليتهاي كسبوكار بسوي دارائيهاي سبكتر و باوجود عدم ذكر يك دارائي سنگين و عمده در ترازنامه رخ داده است –استعدادها و منابع انساني شركت.
هيچ شاخصي به تنهايي كامل نيست و شاخصهاي مختلف بسته به موقعيتهاي متفاوت مناسب هستند. اما اطمينان و تكيه بيش از حد ما به شاخص ROEدر سطوح مختلف مشكلساز شده است. در مقابل ROAيك تصوير بهتر از پايهها و اصول كسبوكار شامل نحوه بكارگيري دارائيها و منابع ارائه ميدهد. در يك فشار و نزول اقتصادي، مديران ارشد اجرائي با ROAبخوبي راهنمائي و هدايت خواهند شد تا بپرسند: در مديريت چه دارائيهايي ما توانائي منحصربفردي داريم؟ و چگونه ميتوانيم بقيه دارائيهاي خود و مديريتشان را به شركتهاي ديگري، واگذار كنيم، در حاليكه ما بر توانائي منحصربفردمان تمركز كردهايم؟
شما چه فكر ميكنيد؟ مفيدترين شاخص براي ارزيابي كارائي مالي و سودآوري چيست؟ پيامدها و نتايج درازمدت روندهاي ROAچيست؟ آيا شركتها به ميزان كافي در پيگيري اهرم توانائي، پيگير هستند و تلاش ميكنند؟ اگر پاسخ منفي است، چه چيزي آنها را از اينكار بازميدارد؟
روش تعیین ارزش سهام و نحوه قیمت گذاری سهم شرکتها
روش تعیین ارزش سهام و امر قیمتگذاری پایه در شرکتهای سهامی صورت میپذیرد، بهنوعی میتواند در سایر شرکتها باشخصیت حقوقی مجزا از شخصیت حقوقی شرکتهای سهامی با عناوینی قیمت پایه هر واحد سرمایه در شرکتی با مسئولیت محدود و قیمت هر واحد نسبت سرمایه در شرکتهای نسبی و غیره انجام پذیرد، در این مبحث در ارتباط با تعیین قیمت پایه سهام در شرکتهای سهامی مطلب ارائه خواهد شد و در مورد خصوصیات و ویژگیهای سایر شرکتها در مبحثی جداگانه در آینده صحبت به میان خواهد آمد.
این مقاله در ارتباط با روشهای مختلف تعیین قیمت پایه سهام ارائه میگردد:
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اسمی سهام
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزشهای دفتری
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس بازار
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش جاری خالص دارائی
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اقتصادی و ارزش ذاتی
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش سودآوری
روش قیمتگذاری سهام بر اساس ارزش اسمی سهام
سادهترین روشی که برای تعیین قیمت پایه سهام در جامعه وجود دارد، روش قیمتگذاری و تعیین ارزش سهام بر اساس مبلغ اسمی سهام است، در این روش قیمت مندرج بر روی ورق سهم، ارزش سهام را نشان میدهد.
بدیهی است با حاصلضرب تعداد سهام در مبلغ اسمی سهام، ارزش کل سهام واحد اقتصادی تعیین میگردد.
روش قیمتگذاری بر اساس ارزشهای دفتری
در این روش حاصل ارقام منعکس در دفاتر و صورتهای مالی شرکت، ملاک محاسبه ارزش سهام قرار میگیرد و درنتیجه قیمت پایه سهام از اختلاف حاصل دارائیها و بدهیها مبنای قیمت پایه سهام و تعیین ارزش سهام را تعیین مینماید.
البته باید توجه داشته باشید که روش دوم با روش اول اشتباه نشود، در روش اول همانطور که بیان شد، آنچه بهعنوان ارزش سهم میتواند مطرح شود همان رقمی است که بر روی برگ سهم درج گردیده است، لذا ارزش سهام حاصلضرب ارزش سهم در تعداد سهام آن واحد اقتصادی محاسبه میگردد.
روش قیمتگذاری بر اساس ارزشهای دفتری
روش تعیین ارزش سهام بر اساس بازار
در این روش قیمت واگذاری و خریدوفروش سهام در بازار فعال یا قیمتهای منعکسشده در تابلوی سازمان بورس و اوراق بهادار در زمان انجام معامله ملاک عمل است.
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی
در این روش با دریافت بودجه ۱۰ سال آتی شرکت، نسبت به ارزشهای فعلی خالص جریانهای نقدی آتی شرکت و سپس نسبت به تعیین و اعلام قیمت پایه سهام، ارزشگذاری سهام صورت میپذیرد.
در این روش توجه لازم به نکاتی اساسی ذیل حائز اهمیت ویژه است:
- محاسبه و تعیین ارزشهای فعلی جریانهای نقدی آتی شرکت، در مورد دارائیهای ثابت موجود در شرکت، در پایان سال دهم مبنای عمل است.
- نرخ اعمالشده در تعیین ارزش سهام فعلی جریانهای نقدی آتی میبایست مشخص گردد، زیرا نرخهای مختلف تنزیل، موجب تغییرات قیمت پایه سهام را فراهم میآورد، دراینارتباط معمولاً از نرخ تنزیل اوراق مشارکت دولتی و یا نرخ سپردههای ثابت بلندمدت بانکها استفاده میشود.
- موضوع هزینه بازخرید خدمت کارکنان و همچنین مالیات عملکرد شرکت، میبایست موردتوجه قرار گیرد.
- موضوع خالص سرمایه در گردش و همچنین دارائیهای ثابت خریداریشده طی دوره ۱۰ ساله مورد رسیدگی، میبایست موردتوجه قرار گیرد.
- این روش قیمتگذاری و تعیین ارزش سهام در جوامعی پاسخگو میباشد که اقتصاد شکوفا و اقتصادی با تورم یکرقمی و یا رشد معقولانه نرخ تورم سالانه و یا نرخ تورم صفر و یا نزدیک به صفر مواجه میباشد.
- روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش جاری خالص دارائی
- در این روش تعیین ارزش سهام، خالص دارائیهای ثابت شرکت میبایستی توسط کارشناسان رسمی دادگستری در رشتههای مختلف مورد ارزیابی قرارگرفته و این قیمتها در مقابل ارزشهای دفتری دارائیهای ثابت شرکت مورد ارزیابی و مابهالتفاوت این قیمتها توسط کارشناس مالی تعیین گردد.
- بدهی و دارائیهای جاری شرکت نیز میبایستی توسط کارشناسان مالی مورد ارزیابی قرار گیرد.
- ارقام موجودی مواد اولیه، کالای در جریان ساخت و کالای ساختهشده میبایست به ترتیب باارزشهای جایگزین، بهای تمامشده و خالص ارزش بازیافتی تعیین گردد.
- سرمایهگذاریهای شرکت میبایستی به شرح زیر مورد ارزیابی قرار گیرد: ( روش تعیین ارزش سهام )
الف) شرکتهای بورسی معادل و برابر قیمت سهام در بازار فعال در زمان انجام معامله سهم میباشد، لذا تاریخ انجام معامله نزدیک به تاریخ ارزیابی موردنظر، ملاک تعیین قیمت میباشد.
ب) درصورتیکه میزان سهام شرکت در شرکت سرمایه پذیر زیر ۵ درصد باشد، ارزش سرمایهگذاری بر اساس دفتری خالص دارائیهای شرکت سرمایه پذیر تعیین شیوه تولید داده بورس میگردد.
ج) درصورتیکه سرمایه شرکت سرمایه پذیر بین ۵ تا ۲۰ درصد باشد و شرکت اصلی دارای نفوذ غیرقابل ملاحظه باشد، قیمت از بازار غیررسمی و در صورت امکان به روش ارزش ویژه تعیین میگردد.
د) درصورتیکه سرمایه شرکت سرمایه پذیر بین ۲۵ تا ۵۰ درصد باشد و شرکت دارای نفوذ غیرقابل ملاحظه باشد، به روش تعیین ارزش سهام ویژه میبایستی ارزش سرمایهگذاری تعیین گردد.
ه) درصورتیکه میزان سرمایه شرکت سرمایه پذیر بیش از ۵۰ درصد باشد، شرکت مشمول تلفیق گردیده که میبایستی سرمایهگذاری به روش ارزش ویژه محاسبه گردد.
و) ارزش دارائیهای پولی در این روش بر اساس ارزش دفتری است، مگر اینکه صحت اثبات این اقلام برای کارشناس محقق نباشد که در این زمینه میبایست نسبت به تعیین ارزش جاری آنها اقدام و مابهالتفاوت در امر ارزیابی موردنظر قرار گیرد.
ز) کسری ذخیره حساب مطالبات مشکوک الوصول میبایست تعیین گردد و در امر تعیین ارزش سهام مور توجه قرار گیرد.
ح) بدهیهای شرکت شامل مالیات عملکرد، مالیات کسورات تکلیفی، حق بیمه سازمان تأمین اجتماعی و یا هرگونه بدهی احتمالی میبایست تعیین و در امر تعیین ارزش سهام لحاظ گردد.
ط) دریافت گزارشهای حسابرسی عملکرد دورههای مالی قبل از ارزیابی میبایست موردتوجه قرارگرفته و نسبت به اعمال بندهای گزارش حسابرسی در صورت لزوم در امر تعیین ارزش سهام موردنظر قرار داده شود.
ی) درصورتیکه گزارش تعیین ارزش سهام در نیمه دوم دوره مالی شرکت انجام پذیرد، دریافت گزارش حسابرسی میاندورهای و اعمال نکات درجشده در این گزارش و همچنین با توجه به صورتهای مالی دوره قبل از ارزیابی موردبازنگری قرار گیرد. باید توجه داشت که در فاصله تاریخ ارزیابی و تاریخ صورتهای مالی قبل از ارزیابی میبایست سود و زیان مربوطه تعیین و در امر تعیین ارزش سهام موردتوجه قرار گیرد. این امر میتواند با توجه به روند سود سه سال قبل از ارزیابی و یا نرخ سود علیالحساب اوراق مشارکت دولتی تعیین گردد.
ک) لیست ارزیابی کارشناسان رسمی رشتههای مختلف میبایست با لیست دارائیهای ثابت شرکت طبق دفاتر شرکت مورد تطبیق و کنترل قرار داده شود.
ل) در این روش کارشناس مالی میبایستی اطمینان حاصل کند که کارشناسان رشتههای مختلف درزمینه ارزیابی حق الامتیاز، حق الاختراع، حق لیسانس، حق رویالیتی و … . اقدام نموده و نظریه خود را در این زمینه در کارشناسی خود منظور نموده باشند. همچنین بایستی ارزش برندهای شرکت در ارزیابی آن شرکت موردبررسی قرار گیرد.
م) میزان مزایای پایان خدمت کارکنان در شرکتهای فعال بر اساس قانون محاسبه و در تعیین ارزش سهام منظور خواهد گردد. شرکتها معمولاً این رقم را معادل یک ماه آخرین حقوق و مزایای کارکنان محاسبه میکنند و در شرکتهایی که فرض تداوم فعالیت آنها زیر سؤال رفته و یا تعدادی از کارکنان آنها مازاد تشخیص دادهشده باشند، حداقل معادل سه ماه آخرین حقوق دریافتی محاسبه و در حسابها منظور میگردد.
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲
برخی از دستاندرکاران حرفه حسابداری و حسابرسی پیشنهاد مینمایند که معدل ۲ یا چند قیمت پایه سهام تعیینشده از سایر روشها میتواند بهعنوان یک روش قیمت پایه سهام تعیین گردد. در این زمینه معمولاً در شرکتهای سود ده معدل قیمت پایه سهام تعیینشده به روش سودآوری و قیمت پایه سهام تعیینشده به روش ارزشهای جاری بهعنوان قیمت پایه سهام تعیین و اعلام میگردد.
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش معدل ۲
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش اقتصادی و ارزش ذاتی
قیمت پایه سهام را میتوان با توجه به ارزش ذاتی و ارزش اقتصادی تعیین و اعلام نمود. در این زمینه میبایست کارشناس مالی با توجه به وضعیت موجود شرکت در مقام مقایسه با شرکتهای مشابه داخلی و خارجی (رقبا) شرکت را مورد ارزیابی قرار دهد. نقش شرکت در بازار داخلی و خارجی با توجه به میزان و تعداد تولیدات و همچنین وجود مدیریت کارآمد، وجود پرسنل متخصص و دارای دانش و مهارتهای فنی میتواند در تعیین قیمت پایه سهام نقش عمده و اساسی داشته باشد.
وجود واحد حسابرسی داخلی یکپارچه در شرکت که اهداف زیر را در شرکت تدارک میبیند:
الف) coso (کمیسیون تردوی)
- اهداف عملیاتی: این اهداف مربوط به اثربخشی و کارایی عملیات سازمان (شرکت) است ازجمله اهداف مربوط به عملکرد عملیاتی و مالی و حفاظت از داراییها.
- اهداف گزارشگری: این اهداف مرتبط با گزارشگری داخلی و خارجی، مالی و غیرمالی میباشد.
- اهداف رعایتی: این اهداف مرتبط با پایبندی به قوانین و ضوابط سازمان (شرکت) است.
ب)COBIT 5 (آیساکا)
- اهداف سازمانی (شرکتی) اهداف مربوط به فناوری اطلاعات
- اهداف توانمندسازی سازمان (شرکت)
روش تعیین ارزش سهام بر اساس ارزش سودآوری
- این روش در مورد شرکتهایی که میانگین سود موزون سه سال قبل از کسر مالیات، سه سال قبل از ارزیابی پس ازلحاظ کردن عوامل سود، دستکم معادل ۵ درصد ارزش خالص داراییها باشد قابلاجرا خواهد بود.
- با توجه به آنچه قبلاً گفته شد، در این روش شرکت میبایست در سه سال قبل از ارزیابی دارای سود باشد.
- در این روش تعیین ارزش سهام صورتهای مالی سه دوره قبل از ارزیابی میبایست موردحسابرسی، حسابرس مستقل قرارگرفته باشد.
- در این روش ابتدا میبایست سود شرکت تعدیل گردیده و بعداً با توجه به سود تعدیلشده، ارزش سهام تعیین گردد و سپس قیمت بهدستآمده با توجه به عوامل تعدیلکننده قیمت پایه سهام، ارزش تعیین سهام و اعلام گردد.
عوامل تعدیلکننده سود به شرح زیر میباشد
الف) درآمد و هزینههای استثنایی و غیرمترقبه طبق استانداردهای حسابداری
ب) کسری ذخایر مربوط به سه سال آخر مبنای تعیین سود طبق بندهای شرط گزارش حسابرس و رسیدگی کارشناس ارزیاب درصورتیکه در گزارش حسابرسی به علت محدودیت و یا ابهام برای ذخایر رقم ارائه نشده باشد. لازم است کارشناس ارزیاب برآورد منطقی از کسری ذخایر در محاسبات خود منظور نماید. رویدادهای تعدیلی بعد از تاریخ ترازنامه و بعد از تاریخ گزارش حسابرس مستقل و قبل از صدور گزارش قیمتگذاری میبایستی موردتوجه قرار گیرد.
ج) درآمد و هزینههای غیرعملیاتی که در روال عادی فعالیتهای مستمر شرکت واقع نشده است، نظیر سود و زیان حاصل از فروش داراییهای ثابت شرکت.
د) سایر عوامل تعدیلکننده بر اساس گزارش حسابرسی و بازرس قانونی
ه) پس از اعمال مندرج در ردیفهای (الف ب ج د) سود سنوات سوم، دوم و اول میبایستی در شاخص قیمتهای عمدهفروشی ضرب گردد.
و) قوانین، مقررات و ضوابط خاص دولتی که سود شرکت را تحت تأثیر قرار داده و در صورت واگذاری سهام تداوم نخواهد داشت و یا تغییر هرگونه حمایت و نمایندگی بخش دولتی میبایستی در ضریب وزنی برای سالهای ۱ و ۲ و ۳ به ترتیب در اعداد ۳ و ۲ و ۱ ضرب گردیده و حاصل جمع آن بر عدد ۶ تقسیم گردد. حاصل بهدستآمده میبایست بر نرخ بازده تقسیم گردد. این درصد شامل نرخ سود اوراق مشارکت دولتی بهاضافه درصد نرخ ریسک میباشد.
عوامل تعدیل کننده قیمت سهام
عوامل تعدیلکننده قیمت سهام به شرح زیر میباشد
- افزایش سرمایه نقدی و غیر نقدی بهغیراز افزایش سرمایه از محل مطالبات اشخاص و سهامداران در سال قیمتگذاری به سهام اضافه میشود.
- توزیع سود سهام در سال مورد ارزیابی و سال قبل از آن از قیمت سهام میبایست کسر گردد.
- کسری ذخایر مالیات برای سالهایی که برگ تشخیص قطعی صادر نشده است، میبایست محاسبه و از قیمت سهم کسر گردد.
- داراییهای بلااستفاده قبل از سال واگذاری که در تعیین سود اثر نداشته و همچنین ارزش بازیافتنی موجودی کالای نایاب میبایستی به قیمت سهم اضافه شود.
- ارزش طرح توسعه و تکمیل شامل طرحهای نیمهتمام و یا آماده بهرهبرداری که تا پایان سال قبل از واگذاری به مرحله بهرهبرداری نرسیده باشد، حسب مورد میبایست طبق یکی از روشهای زیر محاسبه و به قیمت سهام اضافه گردد.
- ارزش جایگزینی
- ارزش خالص بازیافتی
- ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی ناشی از اجرای طرح
- بهای تمامشده طرح که طبق استانداردهای حسابداری تعیینشده است
تبصره ۱: ارزش طرحهای توسعه که کمتر از سی ماه از تاریخ بهرهبرداری آنها گذشته است، نسبت به پایان سال آخر قبل از سال قیمتگذاری به قیمت سهام میبایست اضافه گردد.
تبصره ۲: ارزش داراییهای سرمایهای ایجادشده از محل منابع بودجه عمومی دولت به قیمت سهم اضافه نمیشود.
۶- سپردههای سرمایهگذاری، اوراق مشارکت و سایر داراییها که در سال قبل از سال قیمتگذاری از محل افزایش سرمایه و از محل آورده نقدی صاحبان سهام ایجادشده، به قیمت سهام اضافه و سود آنها میبایستی بهعنوان تعدیل سود از سود کسر گردد.
۷- برای دوره بین تاریخ آخرین سال و تاریخ قیمتگذاری سهام میبایستی سود و زیان بر مبنای سود علیالحساب اوراق مشارکت دولتی تعیین و به قیمت سهام اضافه گردد.
۸- درصورتیکه سهام بهصورت بلوک و یکجا واگذار گردد، میتوان تا میزان ۳۰ درصد بهعنوان ارزش مزیت مدیریتی به قیمت سهام اضافه نمود.
کشف روش جدید دستکاری دی انای برای ذخیره طولانی داده
محققان چینی روش جدیدی را برای دستکاری دی انای و بازتنظیم آن ابداع کردهاند که ذخیرهسازی اطلاعات را برای دهها هزار سال ممکن میکند.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به نقل از سی جی تی ان، بر مبنای مقالهای که در نشریه نیچر درتاریخ ۱۲ سپتامبر منتشر شده است، تسهیل ذخیره سازی دادهها بر روی دی انای به علت چگالی زیاد و پایداری بالای آن یک مزیت مهم محسوب میشود.
اما دی انای ممکن است بسیار ناپایدار باشد، زیرا رشتههای آن گاهی شکسته میشوند و بازآرایی و بازتنظیم آن در طول سنتز، تقویت، توالییابی و حفظ DNA به طور دائم رخ میدهد و ذخیره دادهها را دشوار میکند.
بر اساس این مقاله، محققان مرکز علوم مرزی زیستشناسی مصنوعی و آزمایشگاه کلیدی مهندسی زیستی سیستمها در دانشگاه تیانجین در شمال چین با استفاده از نمودار de Bruijn و از طریق جستجوی مسیری برای مقابله با چنین چالشهایی، الگوریتم بازتنظیم رشتهای جدیدی را ابداع کردند.
این الگوریتم یک سیستم رمزگشایی است که از نقص ذاتی دی ان ایها یعنی ناپایداری بهره میگیرد و از شکستگیها و بازآراییهای دی ان ایها و روند کپی دادههای مبتنی بر واکنش زنجیرهای آنزیمهای پلیمراز به عنوان ابزاری برای تشخیص و تصحیح خطا استفاده میکند.
دانشمندان موفق شده اند بدین شیوه ۱۰ قطعه از نقاشیهای دیواری کشف شده در شهر دونهانگ، در استان گانسو در شمال غربی چین را با اطلاعاتی معادل ۶.۸ مگابایت ذخیره کنند. استحکام الگوریتم ذخیرهسازی دی انای بدین شیوه، با بازیابی موفقیتآمیز اطلاعات کدگذاری شده در دی انای در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد به مدت ۷۰ روز بدون نیاز به استفاده از هیچ روش حفاظتی، اثبات شد.
زمان و نحوه اخذ مالیات بر عایدی سرمایه چگونه است؟
نحوه و زمان اخذ مالیات بر عایدی سرمایه بر اهداف و نتایج کلی مورد انتظار از آن موثر خواهد بود. در طرح مربوطه در مجلس، شیوه پرداخت مالیات به صورت دوره یکساله و تا پایان اردیبهشت ماه سال بعد از انجام معامله است. در مورد برخی از مودیان نیز با لحاظ شرایطی امکان تاخیر پنج ساله در پرداخت مالیات وجود خواهد داشت.
به گزارش مسیر اقتصاد طرح مالیات بر عایدی سرمایه در آینده نزدیک در صحن علنی مجلس بررسی خواهد شد. جزئیات متن طرح در مطالب قبلی شرح داده شد و در این مطلب زمان و نحوه اخذ مالیات بر عایدی سرمایه توضیح داده خواهد شد.
زمان و نحوه اخذ مالیات تحت تاثیر شرایط اجرایی و طراحی کلی پایه مالیاتی است
یکی از اجزای اصلی هر پایه مالیاتی، زمان و نحوه اخذ مالیات است. شیوه دریافت مالیات میتواند به شکل کسر در منبع به معنای پرداخت مالیات قبل از تحقق درآمد باشد (مانند مالیات بر درآمد حقوق) و یا به صورت علیالحساب یا اظهارنامهای در موعد مشخص باشد. در هر حالت، بسته به شرایط اجرایی، نحوه و زمان اخذ مالیات، به خصوص در مورد مالیات بر عایدی سرمایه بر اهداف و نتایج کلی موثر خواهد بود.
از آنجایی که در متن طرح مالیات بر عایدی سرمایه، عایدی مشمول مالیات با لحاظ زیان سرمایه محاسبه شده و مجموع عواید سرمایهای در طی سال مشمول مالیات میشود، لذا نحوه دریافت مالیات بر عایدی سرمایه به صورت اظهارنامهای در سامانه مودیان و در بازه زمانی مشخص یکساله خواهد بود.
نحوه و زمان اخذ مالیات بر عایدی سرمایه چگونه است؟
موعد زمانی پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه طبق موعد تبصره ۱ ماده ۱۶ مکرر قانون پایانه های شیوه تولید داده بورس فروشگاهی و سامانه مودیان یعنی پایان اردیبهشت سال بعد از وقوع معامله است. در مورد داراییهای موضوع بندهای (۱) و (۲) ماده ۴ (املاک، حق واگذاری محل و وسایل نقلیه) متعلق به اشخاص غیرتجاری، پس از سه سال از استقرار کارپوشه غيرتجاری، ماليات بر عايدی سرمايه حاصل از انتقال این نوع از دارايیها با نرخ ماده(۱۳۱) قانون مالیاتهای مستقیم، به صورت ماليات علی الحساب پرداخت خواهد شد. در صورت عدم پرداخت ماليات، اشخاص فوق مجاز به انجام انتقال دارایی های مذکور نيستند. در جدول زیر موعد و نحوه پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه به طور خلاصه آمده است:
امکان تاخیر پنج ساله در پرداخت مالیات برای گروهی خاص
نقطه اثر اصلی مالیات بر عایدی سرمایه بر تقاضای سوداگرانه و غیرمولد است. لذا در مواردی که تقاضا مصرفی و یا مولد باشد، عموما معافیت اعطا میشود. املاک به عنوان نهاده تولید، مورد تقاضای فعالان اقتصادی است. لذا اگر شخصی ملک یا مغازهای را به قصد تغییر محل فعالیت بفروشد، طبیعتا تقاضای سفتهبازانه نداشته و باید معاف از مالیات باشد یا نهایتا نحوه و زمان اخذ مالیات به شکلی باشد که شخص برای ادامه فعالیت اقتصادی در تنگنا قرار نگیرد.
در طرح مالیات بر عایدی سرمایه درباره موضوع مذکور که در قوانین مالیات بر عایدی سرمایه کشورهای جهان به ساز و کار Roll Over مشهور است، پرداخته شده است. بر این اساس چنانچه داراییهای موضوع بند(۱) ماده(۴) (املاک و حق واگذاری محل) با رعایت شرایطی فروخته شوند، میتوان پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه مشمول شده را حداکثر به مدت پنج سال از تاریخ صدور صورت حساب الکترونیکی انتقال دارایی اولیه یا تاریخ فروش دارایی جایگزین شده به تاخیر انداخت.
شرایط ذکر شده به شرح زیر است:
الف- دارایی متعلق به اشخاص حقيقی بوده و مالک يا صاحب حق بر اساس اطلاعات سامانهای سازمان مالیاتی، به عنوان صاحبان مشاغل در نظام مالياتی ثبت نام شده باشند و حداقل به مدت دو سال شاغل به فعاليت اقتصادی در محل مذکور باشد و بيش از شش ماه متوالی از توقف فعاليتهای مذکور در محل دارایی نگذشته باشد؛
ب- دارایی کاربری غيرمسکونی داشته باشد.
ج- مالک يا صاحب حق دارایی، تصميم خود مبنی بر جايگزينی دارايی ديگری برای انجام فعاليت اقتصادی خود را به سازمان اعلام نمايد و حداکثر پانزده ماه از تاريخ انتقال دارايی نسبت به تملک دارايی جايگزين و شروع فعاليت شغلی خود بر اساس اطلاعات سامانه مؤديان اقدام نمايد.
دیدگاه شما