الگوی های برتر نمودار که هر تریدری باید بداند
الگوهای نمودار، جنبه جدایی ناپذیر تحلیل تکنیکال هستند، اما قبل از آن که بتوان به طور موثر از آنها استفاده کرد، باید به آنها عادت کنید. برای اینکه بتوانید با آنها کنار بیایید، اینجا 10 الگوی نموداری که هر معامله گری باید بداند، آورده شده است.
الگوی نمودار، شکلی در نمودار قیمت است که بر اساس حرکاتی که قیمت در گذشته داشته است، پیشنهاد میدهد که حرکت قیمت در آینده چگونه خواهد بود. الگوهای نمودار اساس تحلیل تکنیکال هستند و یک معامله گر را ملزم میکنند که دقیقا بداند به چه چیزی نگاه میکند و به دنبال چه چیزی است.
بهترین الگوهای نمودار
- سر و شانه (Head and shoulders)
- دو سقف (Double top)
- دو کف (Double bottom)
- روندینگ باتم (Rounding bottom)
- فنجان و دسته (Cup and handle)
- ویجها (Wedges)
- پرچم (Pennant or flags)
- مثلث صعودی (Ascending triangle)
- مثلث نزولی (Descending triangle)
- مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
هیچ الگوی نموداری که “بهترین” باشد وجود ندارد، زیرا از همه الگوها برای برجسته کردن روندهای مختلف در بازارهای مختلف استفاده میشود. از الگوهای نمودار در معاملات کندلی استفاده میشود که تشخیص نقاط open و closeهای قبلی بازار را کمی آسانتر میکنند.
برخی از الگوها بیشتر برای بازارهای پرنوسان مناسب هستند، در حالیکه برخی دیگر کمتر مناسب این نوع بازار هستند. برخی از الگوها برای بازارهای صعودی بیشتری کاربرد را دارند، اما برخی دیگر برای بازارهای نزولی.
همان طور که گفته شد، مهم است که “بهترین” الگوی نمودار را برای بازار خاص خود پیدا کنید، زیرا استفاده از الگوی نادرست یا ندانستن استفاده از کدام الگو، ممکن است باعث شود فرصت کسب سود را از دست بدهید.
قبل از پرداختن به پیچیدگیهای الگوهای نمودارهای مختلف، باید به طور مختصر سطوح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. حمایت به سطحی گفته میشود که در آن، ریزش قیمت متوقف میشود و دوباره به بالا برمیگردد. مقاومت جایی است که افزایش قیمت متوقف شده و به پایین برمیگردد.
دلیل ظاهر شدن سطوح حمایت و مقاومت، تعادل بین خریداران و فروشندگان _ یا عرضه و تقاضا است. وقتی در یک بازار، فشار خریداران بیشتر از فروشندگان باشد (تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت تمایل به افزایش دارد. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد (عرضه بیشتر از تقاضا)، قیمت معمولا کاهش مییابد.
به عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است. با این حال، قیمت در نهایت به حداکثری میرسد که خریداران حاضر الگوهای بازگشتی فراکتال به پرداخت آن هستند و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش مییابد. در این مرحله، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که پوزیشن خود را ببندند.
این مقامت ایجاد میکند و قیمت شروع به کاهش به سطح حمایت میکند، زیرا عرضه شروع به پیشی گرفتن از تقاضا میکند، زیرا خریداران بیشتر و بیشتر پوزیشنهای خود را بستهاند. هنگامی که قیمت یک دارایی به اندازه کافی کاهش یابد، خریداران ممکن است دوباره به بازار برگردند زیرا قیمت در حال حاضر قابل قبولتر است – ایجاد سطحی از حمایت که در آن عرضه و تقاضا شروع به یکسان شدن میکنند.
اگر افزایش خرید ادامه یابد، شروع افزایش تقاضا نسبت به عرضه، قیمت را تا سطح مقاومت بالا میبرد. زمانی که قیمت از سطح مقاومت عبور کند، آن سطح میتواند به حمایت تبدیل شود.
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند: الگوهای ادامه دهنده، الگوهای بازگشتی و الگوهای دوطرفه.
- الگوی ادامه دهنده نشان دهنده ادامه دار بودن روند است.
- الگوهای بازگشتی، نشان میدهند که یک روند ممکن است در حال تغییر جهت باشد.
- الگوهای دوطرفه، نشان دهنده این هستند که قیمت میتواند به هر طرف حرکت کند – به این معنی که بازار بسیار پرنوسان است.
مهم ترین چیزی که هنگام استفاده از الگوها به عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود باید به خاطر بسپارید، این است که آنها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیشبینی شده نیستند – بلکه صرفا نشانهای از اتفاقاتی هستند که ممکن است برای قیمت رخ دهند.
الگوی سر و شانه
سر و شانه، الگویی است که در آن یک قله بزرگ، یک قله کمی کوچکتر در هر طرفش دارد. معامله گران از الگوی سر و شانه، انتظار بازگشت صعودی به نزولی را دارند.
معمولا، قلههای اول و سوم از قله دوم کوچکتر هستند، اما همه آنها به همان سطح حمایت ، که به عنوان گردن یا neckline شناخته میشود، برمیگردند. هنگامی که قله سوم به سطح حمایتی (خط گردن) برخورد کرد، این احتمال وجود دارد که به یک روند نزولی تبدیل شود.
الگوی دو سقف
الگوی دو سقف نیز از آن دسته الگوهایی است که معامله گران برای برجسته کردن احتمال بازگشت قیمت از آن استفاده میکنند. به طور معمول، قیمت قبل از بازگشت به سطح حمایتی، یک اوج (peak) را تجربه میکند. سپس قبل از این که به طور کامل در برابر روند غالب برگردد، یک بار دیگر بالا میرود.
الگوی دو کف
الگوی دو کف نشان دهنده دوره فروش است که باعث میشود قیمت به زیر سطح حمایت کاهش یابد. سپس قبل از ریزش مجدد، تا سطح مقاومت بالا میرود. در نهایت، روند معکوس خواهد شد و با صعودیتر شدن بازار، یک حرکت صعودی آغاز خواهد شد.
دو کف، یک الگوی بازگشتی صعودی است، زیرا نشان دهنده پایان یک روند نزولی و تغییر به روند صعودی است.
الگوی کف گرد
این الگو، میتواند یک الگوی ادامه دهنده یا بازگشتی باشد. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی، قیمت ممکن است قبل از افزایش مجدد، اندکی کاهش یابد، که در این صورت، ادامه دهنده صعودی خواهد بود.
یک مثال از Rounding bottom بازگشتی صعودی – که در زیر نشان داده شده است – این است که قیمت در روند نزولی باشد و یک Rounding bottom، قبل از معکوس شدن روند و ورود به روند صعودی، شکل بگیرد.
معامله گران به دنبال سرمایه گذاری با این الگو با خرید در نقطه پایینی، نیمه اطراف bottom (ته)؛ و سرمایه گذاری بر ادامه آن، پس از شکست آن بالای سطح مقاومت هستند.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که برای نشان دادن دورهای از سنیتمنت (احساسات) نزولی بازار، قبل از این که روند کلی در نهایت در یک حرکت صعودی ادامه یابد، استفاده میشود. فنجان شبیه به الگوی Rounding bottom و “دسته” شبیه به الگوی ویج است – که در بخش بعدی توضیح داده شده است.
بعد از Rounding bottom، قیمت احتمالا وارد یک اصلاح موقت میشود که به عنوان “دسته” شناخته میشود، زیرا اصلاح به دو خط موازی در نمودار قیمت محدود میشود. قیمت در نهایت از “دسته” خارج میشود و به روند کلی صعودی ادامه میدهد.
الگوی کنج ( ویج )
زمانی که قیمت بین دو خط روند شیبدار (هر دو خط شیب هم جهت دارند) حرکت میکند، ویجها شکل میگیرند. دو نوع ویج وجود دارد: افزایشی و کاهشی.
یک ویج افزایشی با یک خط روند نشان داده میشود که بین دو خط حمایت و مقاومت متمایل به بالا قرار دارد. در این حالت، خط حمایت از خط مقاومت، تندتر است. این الگو به طور کلی نشان میدهد که قیمت در نهایت کاهش مییابد – که زمانی که از خط حمایت عبور کند مشخص میشود.
ویج کاهشی بین دو سطح شیبدار به سمت پایین رخ میدهد. در این حالت، خط مقاومت از خط حمایت تندتر است. ویج کاهشی معمولا نشان دهنده این است که قیمت افزایش مییابد و از سطح مقاومت عبور میکند، همان طور که در مثال زیر نشان داده شده است.
هر دوی ویجهای افزایشی و کاهشی، الگوهای بازگشتی هستند، به طوری که ویج افزایشی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت و ویج کاهشی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است.
الگوی مثلث صعودی
مثلث صعودی، یک الگوی ادامه دهنده صعودی است که نشان دهنده ادامه روند صعودی است. مثلثهای صعودی را میتوان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد سویینگ هایها – مقاومت – و سپس رسم یک خط روند صعودی در امتداد سویینگ لوها – حمایت – روی نمودار ترسیم کرد.
مثلثهای صعودی اغلب دارای دو یا چن قله یکسان هستند که امکان ترسیم خط افقی را فراهم میکند. خط روند، نشان دهنده روند صعودی کلی الگو است، در حالی که خط افقی، نشان دهنده سطح مقاومت تاریخی برای آن دارایی خاص است.
الگوی مثلث نزولی
در مقابل، مثلث نزولی نشان دهنده ادامه روند نزولی است. به طور معمول، یک معامله گر در طول یک مثلث نزولی – احتمالا با CFDها – در تلاش برای سود بردن از یک بازار نزولی، وارد پوزیشن شورت میشود.
مثلثهای نزولی معمولا به سمت پایینتر حرکت میکنند و از حمایت عبور میکنند، زیرا این الگو نشان دهنده بازاری است که فروشندگان در آن تسلط دارند، به این معنی که سقفهای پایینتر متوالی، احتمالا رایح هستند و بعید است که قیمت معکوس شود.
مثلثهای نزولی را میتوان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت با شیب رو به پایین شناسایی کرد. در نهایت، روند از حمایت عبور خواهد کرد و روند نزولی ادامه خواهد یافت.
الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن، بسته به بازار میتواند صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت، معمولا یک الگوی ادامه دهنده است، به این معنی که پس از تشکیل الگو، بازار معمولا در همان جهت روند کلی به حرکت خود ادامه میدهد.
مثلثهای متقارن زمانی تشکیل میشوند که مجموعهای از سقفهای پایینتر و کفهای بالاتر، همگرا شوند (تشکیل شوند). در مثال زیر، روند کلی نزولی است، اما مثلث متقارن به ما نشان میدهد که دوره کوتاهی از بازگشتهای صعودی وجود داشته است.
با این حال، اگر قبل از شکلگیری الگوی مثلث، روند مشخصی وجود نداشته باشد، بازار میتواند درهر دو جهت حرکت کند. این باعث میشود مثلثهای متقارن به یک الگوی دوطرفه تبدیل شوند – به این معنی که در بازارهای بیثبات که هیچ نشانه روشنی از جهت حرکت قیمت وجود ندارد، بسیار استفاده میشوند. نمونهای از مثلث متقارن دوطرفه را میتوانید در زیر مشاهده کنید.
خلاصهای از الگوهای نمودار
تمام الگوهایی که در این مقاله توضیح داده شدهاند، شاخصهای تکنیکالی مفیدی هستند که میتوانند به درک چگونگی یا چرایی حرکت قیمت یک دارایی به سمت خاص – و احتمال حرکت قیمت در آینده به سمت خاص – کمک کنند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار میتوانند مناطق حمایت و مقاومت را برجسته کنند، که میتواند به معامله گر کمک کند تصمیم بگیرد پوزیشن لانگ یا شورت باز کند؛ یا در صورت تغییر احتمالی روند، پوزیشنهای باز خود را ببندد.
نظریه امواج الیوت : 3 قانون اصلی نظریه موج الیوت
نظریه امواج الیوت : سطوح فراکتال (امواج الیوت در داخل یک موج الیوت)
نظریه امواج الیوت : امواج اصلاحی
نظریه امواج الیوت : امواج Impulse الیوت (محرک، پیشرو)
نظریه امواج الیوت : معرفی و مقدمه
معرفی و آشنایی با الگوی بامپ اند ران ( Bump and Run )
الگوی کندلی چکش (Hammer) چیست ؟ چگونه به کمک آن تغییر روند را تشخیص دهیم؟
ستاپ معاملاتی پرایس اکشنی کوازیمودو (QM)
آزمون خرید یا فروش ( شماره سه )
کتاب معامله گر منضبط – مارک داگلاس
معرفی و آشنایی با الگوی مثلث
دانلود اندیکاتور نمایش حمایت و مقاومت ( Support and Resistance )
ایران اف ایکس تریدر یک پایگاه جامع برای تریدر های ایرانی در زمینه بازارهای مالی ( فارکس ، کریپتو و . ) می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند
فعالیت در بازارهای مالی ( فارکس ) از ریسک بالایی بر خوردار است و به هیچ شخصی پیشنهاد ورود به این بازار داده نمیشود . با توجه به ریسک بالای فعالیت در بازارهای مالی از تمامی جهات دقت داشته باشید که شخص شما مسئول سود یا ضرر حاصله خواهید بود نه این سایت و این مجموعه. توجه کنید : معرفی یا بنر هیچ بروکری در این سایت دال بر ضمانت آن بروکر نیست پس با مسئولیت خودتان بروکر مورد نظر را انتخاب کنید.
انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چطور به کار میروند؟
اگر میخواهید یک تحلیلگر حرفهای بازارهای مالی باشید باید بتوانید الگوهای قیمتی (Price Patterns) را بشناسید. این الگوها در تحلیل تکنیکال به شما کمک میکنند نقاط ادامه روند یا برگشت را دقیقتر شناسایی کنید. به طور کلی الگوهای قیمتی به ۴ دسته از جمله الگوهای کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی تقسیم میشوند. در این مقاله هر کدام را به اختصار توضیح خواهیم داد. با مدرسه تحلیل همراه باشید.
مقدمهای بر الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
- در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
- طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنیها شناسایی میشود.
- هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی مبنی بر تغییر جهت روند بدهد، به عنوان الگوی برگشتی محسوب میشود.
- از طرفی پس از یک الگوی ادامهدهنده روند در جهت قبلی خود ادامه پیدا میکند.
- برخی از الگوهای ادامه دهنده به عنوان یک مکث کوتاه در میان روندها محسوب میشوند.
- تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای قیمت به بررسی حرکات فعلی و پیشبینی حرکات آتی بازار میپردازند.
الگوهای کلاسیک تکنیکال
یکی از روشهای پایه در تحلیل تکنیکال استفاده از روش تحلیل کلاسیک است.
خطوط روند در تحلیل تکنیکال
- از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنیها شناسایی میشوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
- خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
- اینها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوتهای کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوتهای سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
- نحوه ترسیم خطوط روند میتواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم مینمایند و برخی از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
- در نمودارهای روزانه، تحلیلگران اغلب از قیمت های بسته شدن استفاده می کنند، نه از اوج یا پایین، برای ترسیم خطوط روند، زیرا قیمت های بسته شدن نشان دهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به حفظ موقعیت در یک شب یا در تعطیلات آخر هفته یا بازار هستند.
انواع الگوهای قیمتی
به طور کلی الگوهای قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم میشوند.
1- الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای ادامهدهنده یک اصلاح یا مکث قیمت است که در میانه روندها شکل میگیرد و پس از آن روند به حرکت قبل خود ادامه میدهد.
2- الگوهای برگشتی:
الگوهای برگشتی مشابه الگوهای ادامه دهنده اصلاح یا مکث قیمتی در میان روندها هستند. با شکل گیری این الگوها، قیمت در جهت خلاف روند قبل حرکت میکند.
الگوهای ادامه دهنده
- یک الگوی ادامه دهنده را میتوان به عنوان یک مکث کوتاه در طول یک روند غالب در نظر گرفت، اصطلاحآٓ زمانی که گاوها در طول یک روند صعودی نفس خود را میگیرند، یا زمانی که خرسها در طول یک روند نزولی برای لحظهای استراحت میکنند.
- در زمان تشکیل الگوهای قیمتی هیچ راهی برای تشخیص الگوی ادامهدهنده با الگوی برگشتی از قبل وجود ندارد.
- به این ترتیب، باید توجه دقیقی به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت داشت.
- پس باید دقت کنید که آیا نمودار قیمت قادر است از خط مقاومتی و یا حمایتی عبور کند.
- تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه میکنند که فرض کنیم روند جاری تا زمان تغییر روند ادامه خواهد داشت.
- به طور کلی، هرچه زمان تشکیل الگو بیشتر الگوهای بازگشتی فراکتال باشد، و حرکت قیمت در داخل الگو بزرگتر باشد، پس از خروج قیمت از الگو حرکت پر شتابتر خواهد بود.
متداولترین الگوهای ادامه دهنده
رایجترین الگوهای ادامهدهنده اینها هستند:
- مثلث: مثلث با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شدهاند.
- پرچم: پرچمها با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شدهاند.
- کنج: کنجهایی که با دو خط روند همگرا ساخته شدهاند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.
- مستطیل: در حقیقت کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.
الگوهای قیمتی برگشتی
- در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی میشود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت.
- در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی الگوهای بازگشتی فراکتال قبلی برگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود.
- به واقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود میآید که روند بعدی را تحت تأثیر خود میگذارد.
متداولترین الگوهای برگشتی
در اینجا میخواهیم درباره رایجترین الگوهای برگشتی توضیح دهیم.
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders)
شکل زیر الگوی برگشتی سر و شانه در سهام شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد فملی است. شاهد افزایش حجم معاملات در زمان شکست خط گردن هستیم.
دو قله (Double Tops & Bottoms)
سه قله (Triple Tops & Bottoms)
تئوری امواج الیوت و الگوهای قیمتی
- در تحلیل تکنیکال یک نظریه به نام تئوری امواج الیوت وجود دارد که برای توصیف حرکت قیمت در بازارهای مالی استفاده میشود.
- این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده شناسایی شده است.
- امواج را میتوان در تمام حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش میکنند از روند بازار سود ببرند را میتوان سوار بر موج توصیف کرد.
آشنایی با تئوری امواج الیوت
- این نظریه توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 ارائه شد.
- پس از اینکه الیوت به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را مشغول کند و شروع به مطالعه 75 سال نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30 دقیقهای در شاخصهای مختلف کرد.
- این نظریه در سال 1935 زمانی که الیوت پیشبینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد، شهرت یافت.
- از آن زمان تاکنون به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفولیو ، معاملهگران و سرمایهگذاران خصوصی تبدیل شده است.
- او دقت کرد که در نظر داشته باشد که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمیکنند، بلکه در به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدامات آتی بازار هستند.
- امواج الیوت را میتوان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخصهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص مورد استفاده قرار داد.
- معاملهگران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار موج الیوت بازار داشته باشند.
امواج الیوت چگونه کار میکنند
بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی میکنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه میگوید که حرکت قیمت سهام را میتوان پیشبینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد میشود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی میکند:
امواج حرکتی
امواج اصلاحی
با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم شامل ۳ موج است.
الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی
- الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص میشود.
- برخلاف سایر روشهای رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش میکند تا حرکات آتی را پیشبینی کند.
- از الگوهای معروف یا متداول این سبک، میتوان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.
هندسه و اعداد فیبوناچی
- الگوهای هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت بصورت یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبتهای فیبوناچی تکرار میشوند.
- ریشه روششناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (0.618 یا 1.618) است.
- ن سبتهای مکمل عبارتند از: 0.382، 0.50، 1.272، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
- ن سبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت میشود.
- از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار میشود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده میشود که تحت تأثیر محیطها و جوامعی هستند که در آن معامله میکنند.
- با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معاملهگران میتوانند نسبتهای فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیشبینی کنند.
مسائل مربوط به هارمونیک
- ممکن است یک معاملهگر غالباً الگویی را ببیند که شبیه یک الگوی هارمونیک است، اما سطوح فیبوناچی الگو را تایید نکند، بنابراین الگو را از نظر رویکرد هارمونیک، غیرقابل اعتماد میکند.
- این میتواند یک مزیت باشد، زیرا مستلزم آن است که معاملهگر صبور و منتظر تنظیمات ایدهآل باشد.
- الگوهای هارمونیک میتوانند مدت زمان حرکت قیمت را بسنجند. اما میتوان از آنها برای جداسازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد.
- این خط زمانی رخ می دهد که یک معاملهگر در منطقه معکوس وارد و در ادامه الگوی نقض شود.
- وقتی این اتفاق میافتد، معاملهگر میتواند در معاملهای گرفتار شود که روند به سرعت در جهت خلاف معامله او حرکت کند.
- بنابراین، مانند همه استراتژی های معاملاتی، مدیریت ریسک باید لحاظ شود.
- دقت کنید که این الگوها ممکن است در الگوهای دیگر هم وجود داشته باشند.
- همچنین ممکن است که الگوهای غیرهارمونیک هم در بافت الگوهای هارمونیک وجود داشته باشند.
- اینها میتوانند برای کمک به اثربخشی الگوی هارمونیک و افزایش عملکرد ورود و خروج استفاده شوند.
- چندین موج قیمت نیز ممکن است در یک موج هارمونیک وجود داشته باشد (به عنوان مثال، یک موج CD یا موج AB). قیمت ها دائما در حال چرخش هستند.
- بنابراین، بررسی نمودار قیمت در تایم فریم بالاتر مهم است.
- ماهیت فراکتال بازارها اجازه میدهد که این نظریه در تایم فریمهای متفاوت اعمال شود.
الگوهای کندلی یا شمعی ژاپنی
نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، دادهها را در بازههای زمانی متعدد نمایش میدهند. قدمت نمودارهای شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم برمیگردد. نمودارهای شمعی ژاپنی نسبت به نمودارهای میلهای و خطی سادهتر و مفیدتر هستند. کندلها الگوهایی میسازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیشبینی میکنند.
استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال 1991، «تکنیکهای نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا میتوانند دهها مورد از این الگوها را شناسایی کنند که نامهای مختلفی به صورت زیر دارند:
الگو پوشش ابر سیاه
ستاره صبحگاهی
ستاره شامگاهی
الگوی پوشا
الگوی نافذ
علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در دهها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شدهاند.
مرد به دار آویخته
الگوهای پرایس اکشن
در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگوهای مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگوهای شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.
اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معاملهگر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبکها به نام این افراد شناخته میشوند. از اصلیترین استراتژیهای شناختهشده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:
- لنس بگز (Lance Beggs):نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معاملهگری شما (Your Trading Coach) است.
- گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپهای معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
- ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نامهای معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.
- یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته میشود.
کلام آخر
یکی از روشهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی بررسی الگوهای قیمتی است. به طور کلی الگوهای قیمتی شامل الگوهای کلاسیک (الگوهای قیمتی)، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی، الگوی پرایس اکشن هستند. آیا شما هم تجربه کار با این الگوهای قیمتی را داشتهاید؟ به نظر شما کدام یک از الگوهای قیمتی بهتر از بقیه است؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
سوالات متداول
الگوهای قیمتی به طور روندهای بازارهای مالی هستند که به صورت نمودارهای مختلف نمایش داده میشوند.در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
به طور کلی الگوهای قیمتی به ۴ دسته از جمله الگوهای کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگوهای شمعی ژاپنی تقسیم میشوند.
منابع
“Introduction to Technical Analysis Price Patterns”, Investopedia, 2022.
“What Is the Elliott Wave Theory?”, Investopedia, 2022.
“Harmonic Patterns in the Currency Markets”, Investopedia, 2022.
“The 5 Most Powerful Candlestick Patterns”, Investopedia, 2022.
فروشگاه
مدیریت اعتبارها و بدهی ها تصمیمات خرید حفاظت از اعتبار شخصی مشکلات و قوانین اعتباری پس انداز و سرمایه گذاری مبانی پس انداز و سرمایه گذاری گزینه های پس انداز و سرمایه گذاری خریدوفروش سرمایه گذاری ها واژه نامه
سود آوری در بحران های مالی
فهرست کتاب سودآوری در بحران های مالی - "آدام خو، کنراد آلوین لیم، ریان هوانگ"
سود بیشتر از ریسک کمتر – تناقضی قابل توجه در بازار سهام
خلاف جهت هدفتان آقای صرفه جو وارد بازار سهام می شود لاك پشت، خرگوش را شكست می دهد اندكی از آن اضافه است نادیده گرفتن هشتمین مورد از عجایب جهان فقط دیدگاه شما اهمیت دارد جذابیت پنهان ریسك ارزان بخرید.
سود و دیگر هیچ سیستمی برای تغییر نگاه کارآفرینان و صاحبان کسب و کار به سود
از نگاه نویسنده، فرمولهای قدیمی سود، دیگر جواب نمیدهند؛ بنابراین کسبوکارها برای حفظ بقا و رشدشان نیاز به اتخاذ رویکرد و روشهای جدید و متفاوتی دارند. او میگوید: برداشت سود بر پرداخت بدهی اولویت دارد؛ بنابراین اول سودتان را بردارید.
دانستنی های ریاضی و فیزیک هر انسان قرن بیست و یک باید بداند
مفهوم هندسه فراکتالی بسیار ساده است . این مبحث به دانستن سه مطلب اصلی که در ریاضی دوره دبیرستان آموختیم ، نیاز دارد :
الف) توابع ب) نمودارها ج)اعداد مختلط
به ساده ترین بیان فراکتال ها:
1- خود همانند هستند و آرایش تکرار شونده دارند.
2- بعد اعشاری دارند.
. بقیه در ادامه مطلب
مفهوم هندسه فراکتالی بسیار ساده است . این مبحث به دانستن سه مطلب اصلی که در ریاضی دوره دبیرستان آموختیم ، نیاز دارد :
الف) توابع ب) نمودارها ج)اعداد مختلط
به ساده ترین بیان فراکتال ها:
1- خود همانند هستند و آرایش تکرار شونده دارند.
2- بعد اعشاری دارند.
خود همانندی در اشکال هندسی
فراکتال ها خود همانند(خود متشابه) هستند بدین معنی که:
یک فراکتال: درهر اندازه ای، وبا هر مقیاسی، مشابه مقیاسهای دیگر به نظر می رسد. (کل شکل از اجزایی مشابه شکل اول تشکیل شده است.)
به این خاصیت خود همانندی می گویند
مثلا درمثلث سرپینسکی مثلث بزرگ از مجموعه ای مثلثهای همسان به وجود آمده است. این یکی ازخصوصیات زیبای فراکتالهاست که همزمان از سوی طبیعت و فناوری به کار گرفته شده است.اگر تا به حال به یک برگ سرخس نگاه کرده باشید، می توانید متوجه تشابه اجزای مختلف آن شوید. ساختار کل ساقه همانند یک برگ و ساختار یک برگ همانند یک جزو کوچک آن است.
اگر فرصت کردید نگاهی هم به سواحل الگوهای بازگشتی فراکتال دریاها یا تصاویر هوایی کوهستان ها و گیاهان اطرافتان بیندازید،بسرعت درخواهید یافت که در جهانی آشوب زده احاطه شده اید. اگر هنوز از این موجودات ساده و در عین حال پیچیده هیجان زده نشده اید، این نکته را هم بشنوید.این اجسام نه یک بعدی اند، نه دو بعدی و نه سه بعدی.
این ها ابعادی کسری دارند. فراکتالها دقیقا به دلیل همین خاصیت ویژه ای که دارند، زمانی توانستند روشی برای ذخیره سازی تصاویر ارائه دهند. معمولا زمانی که یک تصویر گرافیکی قرار است به شکل یک فایل تصویری ذخیره شود، باید مشخصات هرنقطه از آن (شامل محل قرار گیری پیکسل و رنگ آن به صورت داده هایی عدی ذخیره شود و زمانی که یک مرور گر بخواهد این فایل را برای شما به تصویر بکشد و نمایش دهد، باید بتواند این کدهای عدی را به ویژگیهای گرافیکی تبدیل کند و آن را به نمایش بگذارد. مشکلی که در این کار وجود دارد، حجم بالایی از داده ها ست که باید از سوی نرم افزار ضبط کننده و تولید کننده بررسی شود.
اگر بخواهیم تصویر نهایی ما کیفیتی عالی داشته باشد،نیازمند آنیم که اطلاعات هریک از نقاط تشکیل دهنده تصاویر را با دقت بالایی مشخص و ثبت کنیم و این حجم بسیار بالایی از حافظه را به خود اختصاص می دهد، به همین دلیل ، روشهایی برای فشرده سازی تصویر ارائه می شود.
اگر نگاهی به فایلهایی که با پسوندهای مختلف ضبط شده اند، بیندازید متوجه تفاوت فاحش حجم آنها می شوید. برخی از این فرمتها با پذیرفتن افت کیفیت بین تصویر تولیدی و آنچه آنها ذخیره می کنند، عملا این امکان را در اختیار مردم قرار می دهند، که بتوانند فایلها و تصاویر خود را روی فلاپی ها و با حجم کمتر ذخیره کنند یا روی اینترنت قرار دهند.
برای این فشرده سازی از روشهای مختفی استفاده می شود. درواقع در این فشرده سازی ها بر اساس برخی الگوریتم های کار آمد سعی می شود به جای ضبط تمام داده های یک پیکسل مشخصات اساسی از یک ناحیه ذخیره شود، که هنگام باز سازی تصویر نقشی اساسی تر را ایفا می کنند.
در اینجاست که روش فراکتالی اهمیت خود را نشان می داد. در یکی از روشهایی که در این باره مطرح شد و با استقبال بسیار خوبی از سوی طراحان مواجه شد، روش استفاده از خاصیت الگوهای فراکتالی بود. در این روش از این ویژگی اصلی فراکتالها استفاده می شد که جزیی از یک تصویر در کل آن تکرار می شود.برای درک بهتر به یک مثال نگاهی بیندازیم. فرض کنید تصویری از یک برگ سرخس تهیه کرده اید و قصد ذخیره کردن آن را دارید.
همان طور که قبلا هم اشاره شد، این برگ ساختاری کاملا فراکتالی دارد؛ یعنی اجزای کوچک تشکیل دهنده در ساختار بزرگ تکرار می شود.
بخشی از یک برگ کوچک ،برگ را می سازد و کنار هم قرار گرفتن برگها ساقه اصلی را تشکیل می دهد. اگر بخواهیم تصویر این برگ را به روش عادی ذخیره کنیم ، باید مشخصات میلیون ها نقطه این برگ را دانه به دانه ثبت کنیم ، اما راه دیگری هم وجود دارد. بیایید و مشخصات تنها یکی از دانه های اصلی را ضبط کنید. در این هنگام با اضافه کردن چند عملگر ریاضی ساده بقیه برگ را می توانید تولید کنید.
در واقع ، با در اختیار داشتن این بلوک ساختمانی و اعمال عملگرهایی چون دوران حول محورهای مختلف ، بزرگ کردن یا کوچک کردن و انتقال می توان حجم تصویر ذخیره شده را به طور قابل توجهی کاهش داد.
در این روش نرم افزار نمایشگر شما هنگامی که می خواهد تصویر را بازسازی کند، باید ابتدا بلوک کوچک را شبیه سازی کرده ، سپس عملگرهای ریاضی را روی آن اعمال کند، تا نتیجه نهایی حاصل شود.
به نظر می رسد این روش می تواند حجم نهایی را به شکل قابل ملاحظه ای کاهش دهد، اما تنها یک مشکل کوچک وجود دارد و آن هم این نکته است که همه اشیای اطراف ما برگ سرخس نیستند و بنابراین الگوهای تکرار در آنها همیشه اینقدر آشکار نیست.
بنابراین باید روشی بتواند الگوهای فراکتالی حاضر در یک تصویر را شناسایی کنند و در صورت امکان آن را اعمال کند.
به همین دلیل ، معمولا روش فراکتالی با روشهای فشرده سازی دیگر همزمان به کار برده می شود؛ یعنی اگر الگوهای تکرار چندان پررنگ نبودند، بازهم فشرده سازی امکانپذیر باشدالبته زیاد نگران ناکارامدی این روش نباشید. یادتان نرود، شما در جهانی زندگی می کنید که براساس یافته جدید ساختاری آشوبناک دارد.
مطمئن باشید هندسه فراکتال بر بسیاری از اشکال عالم حاکم است ؛ حتی اگر در نگاه اول چندان آشکا ر نباشد.
آرایش تکرار شونده
فراکتال ها اغلب با مراحل تکراری ایجاد می شوند.برای ساخت یک فراکتال:
یک شکل هندسی مثل یک خط یا مثلث را در بگیرید و روی شکل مورد نظر عملیاتی انجام دهید،حال شکلی پیچیده تر از شکل اولیه دارید.
همان عملیات را روی شکل جدید انجام دهید، اینبار شکلی پیچیده تر از قبل دارید.
باز همان عملیات را تکرار کنید و الی آخر. به نظر می رسد می توان تا بی نهایت ادامه داد.
هر عملیات تکرار شونده روی اشکال، منجر به پیدایش فراکتال ها نمی شود. مثلاً یک خط را بخش بخش کنید و تا بی نهایت این کار را ادامه دهید،یک فراکتال ایجاد نخواهد شد.
در ادامه، مراحل تکرار در یک فراکتال را برسی می کنیم:
بخشی از یک خط را در نظر بگیرید و یک سوم میانی آن را خارج سازید.آنچه باقی مانده یک خط است با یک فضای خالی میانی
این کار را تکرار کنید یعنی یک سوم میانی بخش های باقی مانده خط را خارج سازید. حال تصور کنید این کار را تا بی نهایت انجام می دهید. آنچه حاصل می شود فراکتال معروفی به نام " غبار کانتور" است.
تولید اشکال فراکتالی :
اشکال فراکتالی معمولا به کمک توابع بازگشتی تولید می شوند.مثلا تابع بازگشتی f(n)=f(n)*f(n)+c یا f(n)=f(n)^2+c یک تابع فراکتال است. این معادله ی به خصوص یک فراکتال معروف ، موسوم به مجموعه ی جولیا را تشکیل می دهد
در این معادله c یک عدد مختلط (شامل یک عدد موهومی) است که می تواند هر مقداری باشد و نتیجه ی آن یک مجموعه ی جولیای متفاوت باشد. n به جای مختصات نقطه قرار می گیرد
این موضوع را در نظر داشته باشید زیرا به زودی به آن باز می گردیم . این مختصات ویژه هستند زیرا همان طور که حدس زدید اعداد موهومی را در بر می گیرند.هنگامی که این مختصات
(x,y) هستند ، در هندسه ی فراکتال به صورت x+iy نشان داده می شوند . به عبارت دیگر ، x
مقداری ثابت و y یک عدد موهومی است . همان طور که در مبحث اعداد مختلط مشاهده کردید، محور x نشان دهنده ی اعداد حقیقی و محور y نشان دهنده ی اعداد موهومی است .
حال به تابع فراکتال بر می گردیم . از مختصات (x+iy) به جای n استفاده می کنیم . حالا می پرسید که این تابع چه طور نمودارهای بزرگ فراکتال را می سازد . بسیار خوب ، نتیجه ی یک تابع ، به جای این که یک خط شود ، تنها یک نقطه را نمایش می دهد ـ که اگر ما به تعریف یک نقطه نگاه کنیم ، می تواند بی نهایت کوچک باشد ـ که بیان می کند چه طور می توانیم یک قسمت از یک فراکتال را بزرگ کرده و به فراکتال جدید کاملی برسیم . نقطه در مختصات n قرار دارد . البته فراکتال ها بسیار رنگارنگ هستند. حالا این رنگ ها چه طور انتخاب می شوند؟ مثل هر چیز دیگر ، نسبتاً ساده است . ابتدا لازم است که یک نقطه را رنگ کنید ، بیایید نقطه (2+1i)
را در نظر بگیریم . برای مقدار c از (1+1i) استفاده می کنیم . به خاطر آورید که c می تواند هر عدد مختلطی باشد . حال این را در معادله قرار می دهیم .
(a روی نمودار قرار نمی گیرد (مثال : در یک نمودار 10*10 مؤلفه های جدیدی که به دست می آیند(97 ، 234-) هستند)
(b هرگز نمودار را ترک نمی کند (این قانون بعد از 200 بار تکرار ، اگر نقطه باز هم روی نمودار باشد ، صادق است .)
نحََوه ی انتخاب رنگ به این صورت است که اگر نقطه بعد از یک بار تکرار نمودار را ترک کند ، یک رنگ به آن نسبت می دهیم . هر نقطه بعد از آن ، که بعد از یک تکرار نمودار را ترک کند ، همان رنگ را دارد . تمام نقاطی که بعد از 2 تکرار نمودار را ترک می کنند ، با یک رنگ مشخص نشان داده می شوند و هر نقطه ای که نمودار را هرگز ترک نکند با رنگ متمایز معمولاً سیاه علامت گذاری می شود . بعد از انجام این فرایند ، برای تمام نقاط داخل این صفحه ، نتیجه ای نظیر این مجموعه ی جولیا می شود .
تابع f(x)=f(x-1)^2+c فراکتال دیگری را موسوم به مجموعه ی مندلبرات می سازد.
همان طور که می بینید ، در بسیاری از حالات ، 200 تکرار لازم است تا تنها یک نقطه تعیین
شود . در اغلب کامپیوترها ، معمولاً تعداد نقاط برای یک فراکتال 303,200 تاست . به همین
دلیل است که برای محاسبه ی عملیات زیاد و دقت انجام آن ها به کامپیوتر نیاز داریم .
فراکتال ها تصویری از یک زندگی واقعی دارند . کامپیوترها می توانند یک شکل واقعی را بگیرند و با انجام تکرار زیاد به آن شکل تخیلی بدهند . یک معادله ی فراکتال می توان ساخت که ََکنند .
قابل ذکر است که در آلبوم اول مستندات علمی مباحث روز دنیای فیزیک و ریاضی مدرن کوثرپرداز شما می توانید فیلم های ویدئویی آموزشی در خصوص فراکتال و کاربردهای آن در طراحی لباس و گرافیک و طراحی آنتن موبایل و شمارش تعداد درختان و. را مشاهده نمائید. این فیلم ها با زیرنویس فارسی می باشند و درکنار ده ها فیلم آموزشی بی نظیر دیگر روی شش دی وی دی به قیمت بی نظیر بیست و چهار هزارتومان در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.
همچنین همراه با این محصول شما می توانید یکی از دی وی دی های رایگان کوثرپرداز را نیز هدیه بگیرید.لیست دی وی دی های هدیه را می توانید در نشانی زیر مشاهده نمائید.
تحلیل الگوهای نموداری
الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی یا نشانههایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.
الگوهای نموداری
یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار میشود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوشبینانه به سمت ترس حرکت میکند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایهگذاران شروع به فروختن سهمهای خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخصهای مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معاملهگر میبود نه یک سرمایهگذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخصها میتواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب بهصورت یک هنر دیده میشود تا یک علم.
یک دستهبندی محبوب برای نمودارها بهصورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال میدهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالیکه سیگنال ادامهدهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی میدهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوبترین الگوهای نموداری شرح داده میشوند.
الگوهای بازگشتی
الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت میشوند و به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- سر و شانه
در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگتر باشد، شانههای چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمیتواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص دادهایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمیتواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمیشود.
زمانی که سر و شانه را مشاهده میکنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد میدهیم. بهگونهای که خط به دونقطهای که سر را تشکیل دادهاند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان اینکه بهاندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.
۲- کف یا سقف دو قلو
برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت دو بار یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر میرسند که حمایت قوی تشکیلشده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث میشود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمتها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود.
این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار میکند و از تمایل فروشندگان به فروش میکاهد. در بیشتر مواقع قیمت بهاندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان میشود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.
از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف میکند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت میشود که در اکثر مواقع بهاندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.
در دستهبندیها، کف یا سقف سهقلو هم داریم که تنها تفاوت آنها با مثالهای بالا در این است که در آنها سه برخورد وجود دارد.
الگوهای ادامهدهنده
۱- مثلث
این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیلشده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکتهای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.
در دستهبندیها، مثلث جزو الگوها ادامهدهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود میتواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه میتواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.
۲- کنج
کنجها از همان قواعد مثلثها پیروی میکنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدتزمان شکلگیری است. کنجها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج میگوییم.
۳- پرچم
زمانهایی وجود دارد که در بازار حرکتهای صعودی یا نزولی در مدتزمان بسیار کوتاه شکل میگیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی میشود؛ اما این اصلاح نباید طولانیمدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطهای که این اصلاح به پایان میرسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار میگیرد، برای هدف بعدی قیمت، میتوان طول میله پرچم را تصور کرد.
۴- مستطیل یا کانال
کانالها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل میگیرند و میتوانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال بهاندازه ارتفاع کانال خود میتواند صعود یا نزول داشته باشد.
سخن آخر
در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما میکند. هرچه تحلیل شما دقیقتر باشد؛ ریسک شما کاهش مییابد و با قطعیت بیشتری میتوانید سرمایهگذاری کنید.
برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آنها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما بهدرستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آنها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.
دیدگاه شما