تفاوت جریان ورودی پول و ارزش بازار چیست و چگونه در پیشبینی بازار کاربرد دارند؟
یکی از باورهای اشتباهی که اغلب در میان سرمایهگذاران و معامله گران تازهکار وجود دارد؛ تصور یکسان بودن جریان ورودی پول (inflow) با ارزش بازار (market cap) است.
بهعنوانمثال اگر ارزش بازار ارزهای دیجیتال ۷۰۰ میلیارد دلار باشد، مردم گمان میکنند به این معنی است که ۷۰۰ میلیارد دلار در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری شده است. اما این برداشتی کاملاً نادرست است و در واقع اعداد واقعی با این ارقام فاصله بسیاری دارند.
اشتباه گرفتن این دو مفهوم با یکدیگر بهطورکلی روی برداشت شما از عوامل و خود بازار تأثیرگذار بوده و ارزش پول چیست ؟ درک کلی نادرست میتواند به تصمیمات اشتباه منجر شود.
تعریف جریان ورودی و ارزش بازار
پول سرمایهگذاری شده در یک بازار برخلاف تصور با نام ارزش بازار معرفی نمیشود بلکه به جریان ورودی مشهور است. جریان ورودی پول واقعی وارد شده به بازار است. بهعنوانمثال اگر شما به بازار نوبیتکس بروید و با پول نقد موجود ارزش پول چیست ؟ در حساب خود، بیت کوین بخرید؛ پول شما به بازار وارد شده و به عنوان جریان ورودی یا inflow در نظر گرفته میشود.
این در حالی است که در بازار ارزهای دیجیتال مارکت کپ یا ارزش بازار به مجموع تمامی سکههای در حال گردش در بازار ضرب در قیمت فعلی آنها گفته میشود.
مثال زیر شما را بیشتر با این دو مفهوم آشنا خواهد کرد:
درون یک جزیره ۵ خانه وجود دارد. شما ۳ خانه از این ۵ خانه را به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان برای هر خانه، خریداری میکنید.
دو صاحبخانه دیگر درون جزیره با توجه به اینکه ۳ خانه در جزیره با قیمت ۲۰۰ میلیون تومان به فروش رفته است، خانههای خود به همین اندازه قیمتگذاری میکنند؛ زیرا ۲۰۰ میلیون تومان قیمت کنونی بازار این قیمت است.
در مثال بالا ارزش بازار املاک جزیره ۱ میلیارد تومان (۲۰۰M x 5) است. اما ازآنجاییکه تنها سرمایه تزریقشده به بازار ۶۰۰ میلیون شماست و خانه همسایههایتان فروش نرفته است؛ مبلغ سرمایهگذاری شده روی این بازار ۱ میلیارد تومان نیست و ۶۰۰ میلیون است.
بنابراین ۶۰۰ میلیون تومان جریان ورودی به بازار املاک جزیره بوده است، و ارزش بازار یا مارکت کپ، ۱ میلیارد تومان است.
این مسئله در ارزهای دیجیتال هم دقیقاً به همین شکل است. در واقع همه سکههای در گردش با قیمت فعلی خریدارینشدهاند و ممکن است بسیاری از سکهها به دلیل پیش استخراج دارایی (Pre-mining) ، ایردراپ (Airdrop) و یا مواردی ازایندست، اصلاً خریدارینشده باشند. بنابراین ارزش بازار اغلب بسیار بیشتر از پول واقعی است که درون آن بازار سرمایهگذاری شده است.
تصور کنید اگر بعد از خرید خانهها مشخص شود که ۶۰۰ میلیون پول پرداختی برای خانهها تقلبی بوده است. این یعنی که تقاضای واقعی برای آن خانهها وجود نداشته و کل ماجرای ارزشگذاری یک کلاهبرداری بوده است. با مشخص شدن مصنوعی بودن جریان ورودی پول و ارزش بازار، قیمتها به طرز چشمگیری کاهش مییابد. ازآنجاییکه یک خریدار واقعی با پول واقعی بازار را ۲۰۰ میلیون تومان ارزشگذاری نکرده است، وضعیت املاک جزیره به پیشازاین قیمتگذاری بازمیگردد.
همانطور که گفتیم درک تفاوت بین ارزش بازار و جریان ورودی برای داشتن دیدگاه صحیح هنگام بحث درباره مقادیر مختلف پول و تأثیر آن بر بازارها بسیار مهم است.
البته دیدگاهی دیگر در مورد ارزش بازار و میزان جریان ورودی وجود دارد که به آن میپردازیم.
نسبت جریان بازار و ارزش بازار ارزهای دیجیتال به چه شکل است؟
محاسبات موسسه JP Morgan نشان میدهد که از سال ۲۰۰۹ تا به امروز تنها ۶ میلیارد دلار جریان ورودی منجر به وجود آمدن ارزش بازار ۳۳۰ میلیارد دلاری ارزهای دیجیتال شده است.
در واقع میزان پول کاغذی که طی چند سال گذشته به فضای ارزهای دیجیتال وارد شده است، تنها ۲% از ارزش کلی بیت کوینها است.
نهنگها در حال حاضر حدود ۴۰ میلیارد دلار وجه نقد در اختیاردارند. بهاحتمالزیاد این مبلغ در دسامبر سال گذشته نقد شده باشد. اگر فرض کنیم که آنها تنها ۴۰ درصد از دارایی دیجیتال خود را نقد کرده باشند؛ اکنون منتظر یک بازار گاویاند تا این ۴۰ میلیارد دلار را به ارزهای دیجیتال تزریق کنند.
پس دور از انتظار نیست که ارزش بازار به حدود ۲ تریلیون دلار برسد.
در زمانهایی که بیت کوین وارد فاز بازار گاوی شده است میزان رشد ارزش بازار آن به شکل زیر بوده است:
- ۹ برابر در ۵ روز در سال ۲۰۱۰ از ۲۵،۰۰۰ دلار به ۲۵۵،۰۰۰ دلار
- ۱۰ برابر در ۵ ماه در سال ۲۰۱۰ از ۲۵۵،۰۰۰ دلار به ۲.۵ میلیون دلار
- ۱۰۰ برابر در ۲ ماه در سال ۲۰۱۱ از ۲.۵ میلیون دلار به ۲۲۷ میلیون دلار
- ۱۱۰ برابر در ۲ سال در سال ۲۰۱۳ از ۱۸ میلیون دلار به ۲.۱۳ میلیارد دلار
- ۱۹ برابر در ۵ ماه در سال ۲۰۱۳ از ۷۴۰ میلیون دلار – ۱۳ میلیارد دلار
- ۲۰ برابر در ۷ ماه در سال ۲۰۱۸ از ۱۵ میلیارد تا ۳۰۰ میلیارد دلار
بیت کوین به طور متوسط در هر بازار گاوی، ۴۴ درصد افزایش رشد بازار داشته است. بنابراین، منطقی است که انتظار ارزش بازار یا مارکت کپ ۲ تریلیونی را در بازار گاوی بعدی متصور شویم.
اگرچه تنها نهنگها در صعود قیمت و بازار صعودی بعدی دخیل نیستند، بلکه مؤسسات سرمایهگذاری که توانایی اضافه کردن ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار دیگر به بیت کوین را دارا بوده نیز در این مسئله سهم خواهند داشت. همین منجر به افزایش ۲۰ برابری میشود و پسازآن، سیر زیادی از مؤسسات سرمایهگذاری و سرمایهگذاران شخصی و همینطور و نهنگهای بیت کوین میزان کل بازار را به ۴۴ برابر افزایش میدهند. هرچند ممکن است بسته به احساسات بازار این میزان به ۸۰ برابر نیز افزایش یابد.
در واقع موسسه سرمایهگذاری BlackRock، بزرگترین موسسه دارایی جهان با سرمایه ۶.۲ تریلیون دلار، اعلام کرده است که احتمالاً بهزودی بخش کوچکی از دارایی موسسه را در بیت کوین سرمایهگذاری خواهد کرد!
۶.۲ تریلیون دلار مبلغ بسیار زیادی است. این عدد چیزی بیش از دو برابر تولید ناخالص داخلی آلمان و حدود ۱۰ درصد از تولید ناخالص جهانی است. (از سالهای بین ۲۰۱۲-۲۰۲۲ )
بر این اساس اگر موسسه BlackRock یک درصد از کل دارایی خود را روی ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کند، این میزان ۶۲ میلیارد دلار خواهد بود. منطقی است که فرض کنیم سایر مؤسسات سرمایهگذاری هم ۳۸ میلیارد دلار وارد بازار بیت کوین میکنند؛ بنابراین مؤسسات سرمایهگذاری جمعاً ۱۰۰ میلیارد دلار در بیت کوین سرمایهگذاری میکنند.
ازآنجاییکه سهم سرمایهگذاری نهنگها را ۴۰ میلیارد دلار در نظر گرفتیم؛ ارزش بازار بیت کوین میتواند به $ 140B * 50 = 7T$ افزایش پیدا کند و درنتیجه ۱ بیت کوین به ارزش ۴۰۰،۰۰۰$ برسد و ارزش بازار پنجاه برابر شود.
اگرچه فرض ما کمی خوشبینانه بود اما اگر این فرض را به حالت محافظهکارانهتری تغییر دهیم که در آن موسسه BlackRock تنها ۰.۲ از دارایی خود یعنی ۱۲.۴ میلیارد دلار را در بیت کوین سرمایهگذاری کند. همینطور سایر مؤسسات سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلار دیگر و نهنگها ۳۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کنند، در پایان به ارزش بازار ۲.۵۹۶ تریلیون دلاری خواهیم رسید و قیمت بیت کوین به ۱۵۰ هزار دلار خواهد رسید.
این فرض مطابق با آخرین بازار گاوی است که در آن ارزش بازار تنها ۱۸ برابر شد.
سخن پایانی
همانطور که دیدیم؛ ارزش بازار و جریان ورودی مفاهیم متفاوتی هستند که میتوانند در پیشبینیهای بلندمدت ارزش داراییها نقش بسیار زیادی داشته باشند. شما با درک تفاوتهای این دو مفهوم، حتی اگر موفق به پیشبینیهای دقیق بلندمدت نشوید؛ با درک بهتر از ارزش بازار، تصمیمات عاقلانهتر و درستتری خواهید گرفت.
کاهش ارزش پول ملی؛ مرگ خاموش اقتصاد / برنامه دولت برای ثباتبخشی به اقتصاد چیست؟
آمارها نشان میدهد نرخ برابری ریال ایران در برابر دلار آمریکا تنها طی یکسال گذشته بیش از ۱۳۷ درصد سقوط کرده و بهای دلار از ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان به ۲۷ هزار و ۳۰۰تومان در پایان معاملات روز دوشنبه (۳۱شهریور) رسیده است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، تضعیف ارزش پول ملی مرگی خاموش برای اقتصاد هرکشور است ولذا تقویت پول ملی سیاستی کلیدی در هر اقتصاد به شمار میآید. البته در این بین رئیس کل بانک مرکزی حفظ یا تقویت ارزش پول ملی را وابسته به رشد اقتصادی و تولید ملی میداند.
آمارها نشان میدهد نرخ برابری ریال ایران در برابر دلار آمریکا تنها طی یکسال گذشته بیش از ۱۳۷ درصد سقوط کرده و بهای دلار از ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان به ۲۷ هزار و ۳۰۰تومان در پایان معاملات روز دوشنبه (۳۱شهریور) رسیده و همزمان نرخ تورم اقتصاد ایران به ۲۶ درصد رسیده است؛ در چنین شرایطی برای برون رفت از این تورم و حفظ ارزش پول باید از چه راهکاری استفاده کرد؟
افزایش حجم نقدینگی علت اصلی تورم
به گفته کارشناسان اقتصادی یکی از عوامل موثر در رشد نرخ تورم و بی ارزش شدن پول ملی افزایش حجم نقدینگی است. همزمان با آغاز کار دولت حسن روحانی در شهریور ۱۳۹۲ حجم نقدینگی ۵۰۶.۳۹ هزار میلیارد بوده و تا پایان بهار گذشته ۵.۲ برابر شده است. نرخ تورم تا مرداد ۱۳۹۷ تک رقمی بوده، ولی تا شهریور سال ۱۳۹۸ به ۴۳ درصد رسید و تاکنون نیز نتوانسته به کمتر از ۲۵ درصد برسد. این بدان معناست که متوسط قیمت کالاها و خدمات مصرفی یک خانواده ایرانی طی یکسال گذشته حداقل بیش از ۲۵ درصد افزایش یافته و به همین مقدار از قدرت خرید داخلی آنان کاسته شده است.
با بالارفتن قیمت کالاهای مصرفی، هجوم مردم به بازارهایی نظیر مسکن، خودرو، ارز، طلا، سکه و به خصوص سهام شدت گرفته و به تبع آن قیمت دلار آمریکا به بیش از ۲۷ هزارتومان رسیده است همچنین قیمت سکه نیز از ۱۳ میلیون تومان فراتر رفته و در مقطعی شاهد درخواست شدید مردم برای سرمایه گذاری در بازار بورس بودیم.
مردم برای حفظ ارزش پول ملی در برابر تورم، ترغیب شده بودند تا به بازارسرمایه ورود پیدا کنند. این حجم از استقبال در حالی است که وابستگی اقتصاد به نوسانات ارزی باعث تاثیر چشم گیر بر رشد شاخص بورس شده است.
در این بین برای حفظ ارزش پول ملی لایحهای با عنوان حذف چهار صفر از پول ملی اولین بار در سال ۱۳۷۲ مطرح شده بود و پس از کشکمشهای فراوان اواخر فروردین ۱۳۹۹ به تصویب دولت و تائید مجلس شورای اسلامی رسید.
سید کاظم موسوی نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم درباره کاهش ارزش ملی پول گفت: برنامه دولت برای حفظ ارزش ملی پول این بود که ۴صفر از پول حذف شود و به نظر من راهکار مناسبی برای حفظ ارزش نیست و هر روز شاهد سقوط ارزش ریال هستیم. با کاهش و یا حذف صفر مگر قیمت ارز پایین میآید؟ باید ارزهایی که از مرز خارج شده است به کشور بازگردد تا زمانی که این پولها به داخل کشور بازگردانده نشود ما در تولیدات خود هم دچار مشکل هستیم این مسائل مشکلات مربوط به دولت است و آنان باید به صورت اقناعی پاسخگو مردم باشند.
وی درباره برنامههای مجلس برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور اظهار داشت: مجلس به وظیفه ذاتی خود که نظارت است عمل میکند و در صدد جمع آوری مشکلات مردم هستیم. مجلس توصیه و نصایح خود را به دولت اعلام میکند اگر چشم پوشی از سوی دولت انجام گیرد مجلس مجبور است از ابزار قانونی خود استفاده کند.
این نماینده مجلس در پایان خبر داد: در ارتباط با ثبات قیمت بازار سرمایه بدین جهت که از سطوح مختلف جامعه در بورس سرمایه گذاری میکنند زیرساختهای بازار بورس درست شده است و به خانوادههای کم درآمد که به صورت خرد وارد این بازار شده اند توصیه میکنم باعجله و شتابزده پولهای خود را از این بازار خارج نکنند و با دانش و آگاهی کافی در این بازار سرمایه گذاری کنند. در بازار بورس و قیمت ارز قرار است به زودی اتفاقات خوبی رخ دهد.
سرمایه گذاری در بورس راه فرار از تورم
حسین خزلی خرازی کارشناس بازار بورس هم در خصوص رابطه تورم با افزایش حجم سرمایه گذاری در بازار بورس گفت: رشد بورس تابعی از تورم است. افزایش حجم سرمایه گذاری در بازار بورس باعث بالارفتن تورم نمیشود. زمانی که اقتصاد یک کشور دچار تورم میشود مردم برای آن که بتوانند بخشی از دارایی خود را در برابر تورم مصون نگاه دارند اقدام به سرمایه گذاری در بازار بورس میکنند. تورم به دلایل دیگری رشد کرده است و بخشی از مردم برای فرار از تورم به سرمایه گذاری در بورس روی میآورند.
به هر حال با شروع سال ۱۳۹۹ همزمان با آخرین سال کار دولت حسن روحانی اقتصاد ایران شرایط نابسامانی را به خود دیده است. بالا رفتن قیمت مسکن، خودرو، ارز وطلا مردم را روز به روز نگرانتر کرده است. آنها برای فرار از این وضع نابسامان تمام یا بخش اعظمی از نقدینگی و سرمایه خود را تبدیل به ارز، طلا و یا سهام کردند بی آن که از نتیجه کار خود اطلاع دقیقی داشته باشند آنان تنها به دنبال حفظ ارزش سرمایه خود بودند. حال باید دید برنامه دولت حسن روحانی برای حفظ ارزش پول و ثبات قیمتها در سال پایانی کار خود چیست. چرا که این روزها مردم برای از دست ندادن پول خود و بیشتر کردن آن به روشهای گوناگون همچون خرید ارز، طلا، خودرو، مسکن، بورس، فلزات قیمتی روی آوردنده اند.
حفظ ارزش پول نقد در بیمه عمر چگونه ممکن است
در چند سال گذشته که همه چیز آرام بود، سودهای بانکی بیشتر از تورم و نرخ تورم همواره روندی کاهنده داشت. به همین دلیل، بسیاری از افراد سرمایه خود را به بانکها سپردند. اما مشکلی به نام رکود وجود داشت که به دلیل سود زیادی که بانکها میدانند، افراد حاضر به در جریان انداختن سرمایه خود در بازار کار نبودند و این باعث نابودی تقریبی بازار کسب و کار شد. حال چه روشی مناسب به نظر میآید که علاوه بر سرمایهگذاری، اقتصاد را از رکود نجات دهد و باعث تضمین آینده شود؟ بیمه عمر نقدی که به عنوان بیمه عمر دائمی نیز شناخته می شود، علاوه بر افزایش ارزش پول، مزایای بعد از مرگ را نیز شامل می شود. حفظ ارزش پول نقد در بیمه عمر با خرید بیمه عمر دائمی، ممکن است. برای اطلاع از جزییات این موضوع با ما همراه باشد.
پرداخت های حق بیمه تقسیم می شوند
هنگامی که پرداخت های حق بیمه در بیمه عمر را به صورت پول نقد پرداخت می کنید، یک قسمت از پرداخت به شرایط فوت در سیاست بیمه (بر اساس سن، سلامتی و سایر عوامل بیمه گزار) اختصاص می یابد. قسمت دوم هزینه های عملیاتی و سود شرکت بیمه را پوشش می دهد. بقیه پرداخت حق بیمه به ارزش پول نقد شما خواهد رسید. به طور کلی، شرکت بیمه عمر این سرمایه را در جاهایی مطمئن سرمایه گذاری می کند. همان طور که شما همچنان به پرداخت حق بیمه و کسب سود بیشتر میپردازید، در همان زمان، ارزش پول نقدتان همواره در حال افزایش است.
حفظ ارزش پول نقد در بیمه عمر
هنگامی که بیمه عمر نقدی دارید، معمولا حق بیمه را پرداخت می کنید. در سال های اولیه، سیاست بیمه این گونه است که درصد بالاتری از حق بیمه شما به ارزش نقدی می رسد. با گذشت زمان، مقدار اختصاص یافته به ارزش نقدی کاهش می یابد. به این گونه که با افزایش سن، مقدار سود پولتان در اثر سرمایه گذاری، از سال های ابتدایی کمتر می شود و مستلزم پرداخت بیشتر برای سود بیشتر است. هر ساله، با افزایش سن، هزینه بیمه عمر شما برای شرکت بیمه عمر بیشتر می شود. به همین دلیل است که اگر شما مسن تر باشید، هزینه خرید بیمه عمر با شرایط یکسان گران تر است.
در سالهای اولیه بیمه عمر، بخش بزرگ تری از حق بیمه شما سرمایه گذاری می شود و به حساب ارزش پول نقد اختصاص می یابد. به طور کلی، این ارزش نقدی می تواند در سال های اولیه به سرعت رشد کند. سپس در سال های بعد، تجمع ارزش نقدی با افزایش سن شما کاهش می یابد و بیشتر از حق بیمه، به هزینه شرکت بیمه اعمال می شود.
سیاست های مختلف ارزشهای نقدی با راههای مختلف افزایش مییابد. البته، انباشت ارزش نقدی بسته به نوع سیاست برگزیده شما برای بیمه متفاوت است. سیاست های بیمه عمر، حساب های پول نقد تضمین شده را فراهم می کنند که بر اساس فرمولی خاص، توسط شرکت بیمه تعیین می شود. بیمه عمر ارزش پول نقد را بر اساس نرخ بهره فعلی حساب می کند. سیاست های متغیر بیمه عمر سرمایه گذاری در حساب هایی سرمایهگذاری می شود که مانند صندوق های متقابل کار می کنند. ارزش پول نقد، بر اساس شرایط این حسابها، افزایش یا کاهش می یابد.
چگونه ارزش پول نقد افزایش می یابد
فرض کنیم شما، زمانی که ۲۵ ساله هستید، یک سیاست کلی بیمه عمر را با سود صد میلیونی خریداری می کنید. شما به طور مرتب حق بیمه ماهانه خود را پرداخت می کنید و هر ماه، یک درصد از این پرداخت به ارزش نقدی بیمه شما اضافه می شود. سی سال پس از خرید این بیمه، شما ۵۵ سال سن دارید و حساب ارزش پول نقد شما به ۵۰ میلیون افزایش یافته است. این سیاست به شما کمک می کند ۱۰۰ میلیون داشته باشید. در حال حاضر، ارزش نقدی ۵۰ میلیونی دارید و بیمه باید مبلغ ۵۰ میلیون باقی مانده را پوشش دهد. این یک مثال بسیار ساده است. بسته به شرکت بیمه عمر، نوع سیاست خریداری شده و در برخی موارد نرخ بهره فعلی، اعداد به میزان قابل توجهی متفاوت خواهند بود.
با مشاوران بیمه دات کام، برای تعیین نحوه محاسبه انباشت پول بالقوه و ارزش پول نقد بیمه عمر ارزش پول چیست ؟ خود مشورت کنید. مشاوران ما می توانند بهترین شرایط را برای شما فراهم آورند تا مطمئن باشید که سرمایهتان را به هدر نداده اید. سامانه جامع بیمه دات کام، با خدمات آنلاین خود و با تحت پوشش قرار دادن بیش از ۲۵ شرکت بیمه مختلف با ارزشها و سیاستگذاری های متفاوت، می تواند کمک بزرگی باشد تا بتوانید بیمه ها را به راحتی مقایسه کنید و سرمایهگذاری مطمئنی برای آینده خود داشته باشید.
- بیمه خودرو
- بیمه آتش سوزی
- بیمه ماشین
- بیمه تکمیلی
زمان مطالعه 3 دقیقه
چگونگی افزایش ارزش پول ملی
تهران (پانا) - افت ارزش پول ملی به اعتقاد برخی اقتصاددانان، به مرگ خاموش اقتصاد تعبیر شده است، اتفاقی که درکنار کاهش ارزش پول چیست ؟ شدید قدرت خرید مردم، اقتصاد را نیز از تعادل خارج میکند.
بهگزارش ایران، در شرایط فعلی نشان دادن اینکه ارزش ریال کاهش یافته است، به تحلیل و فرمولهای پیچیده نیاز ندارد و هر ایرانی به روشنی آن را درک و تجربه کرده است. براساس محاسبه گر تورم مرکز آمار ایران، ارزش ریالی 100 تومان درسال 1360 ارزش پول چیست ؟ به 104 هزار و 417 تومان درسال 1399 افزایش یافته است، به معنای دیگر قدرت خرید ریالی 100 تومان سال 60 به اندازه 104 هزارتومان سال گذشته بوده است. این قیاس به نیکی نشان میدهد که ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم تا چه حد کاهش یافته است.
اما چه عواملی ارزش پول ملی را تضعیف میکند و راه تقویت آن چیست؟ به اعتقاد اقتصاددانان، مجموعهای از عوامل درافت ارزش پولی ملی مؤثر است که شامل نرخ تورم بالا، رشد نرخ ارز، تراز تجاری منفی، کاهش تولید و. میشود. بر همین اساس اکثر اقتصاددانان، نخستین گام برای افزایش ارزش پول را مهار تورم میدانند که خود ناشی از متغیرهای متعددی از جمله رشد نقدینگی بالا، نرخ ارز، ضعف طرف عرضه و. است.
در همین راستا، رئیس جمهوری در نخستین نشست ستاد اقتصادی دولت، از وزرا خواست تا برنامهای برای کاهش نرخ تورم و افزایش ارزش پول ملی تدوین و ارائه کنند. در این زمینه در گفتوگو با دو اقتصاددان، ضمن بررسی عوامل افت ارزش ریال، راههای تقویت آن را مورد تحلیل قرارداده است.
چرایی افت ارزش پول ملی
در این زمینه وحید محمودی، اقتصاددان در گفتوگو با اشاره به اینکه کاهش ارزش پول ملی را از دو نگاه میتوان بررسی کرد، گفت: از نظر طرفداران اقتصاد پولی، رشد بیرویه نقدینگی عامل اصلی افت ارزش پول ملی است. رشد بالای نقدینگی باعث میشود تا تورم افزایش یابد و روی رشد نرخ ارز و سایر متغیرهای اقتصادی نیز تأثیر بگذارد.
وی ادامه داد: میان نرخ ارز و نرخ تورم هم یک رابطه مستقیم وجود دارد و افزایش نرخ ارز موجب رشد نرخ تورم میشود. این درحالی است که هرچه برمیزان تورم افزوده شود، به دلیل افزایش مابهالتفاوت و اختلاف ارزش پول چیست ؟ تورم با سایر کشورها، ارزش پول ملی افت میکند.
وی با بیان اینکه کاهش ارزش پول ملی را میتوان در عرصه داخلی و بینالمللی مشاهده کرد، توضیح داد: در واقع مقایسه قدرت خرید پول ملی نسبت به دورههای قبل نشاندهنده افت ارزش پول در داخل است و ارتباطی به نرخ ارز ندارد، بلکه بهواسطه تورم این اتفاق میافتد. درعرصه بینالمللی نیز افزایش نرخ ارز و تفاضل نرخ تورم با سایر اقتصادها، عامل تضعیف ارزش پول ملی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، با اشاره به اینکه از دهه 50 که قیمت نفت افزایش یافت، معضل تورم در اقتصاد ایران آغاز شد و با وجود تلاش بسیار، دولتها در مهار آن موفق ارزش پول چیست ؟ نبودهاند، اظهار کرد: اگر عامل اصلی افت ارزش پول ملی را نقدینگی بدانیم باید با یک برنامهریزی دقیق مجاری خلق نقدینگی را مهارکنیم.
محمودی درعین حال، گفت: اما ازنگاه نهادی و ساختاری و آنگونه که ساختارگراها اعتقاد دارند، در افت ارزش پول ملی مشکل تنها به طرف تقاضا مربوط نمیشود و ضعف طرف عرضه و تولید مهمترین نقش را در افت ارزش پول دارد. به طوری که اگر طرف عرضه و تولید ظرفیت بالایی داشته باشد، میتواند با جذب نقدینگی موجود در اقتصاد نه تنها از تورم جلوگیری کند، بلکه موجب افزایش نرخ رشد اقتصادی شود تا در میانمدت به تعادل متغیرهای اقتصادی کمک کند.
به گفته وی، این درحالی است که بخش تولید و عرضه در اقتصاد ایران با مشکلات بسیاری از جمله نبود تکنولوژی روز، اشکال و ضعف در ساختارهای تولید، بیتوجهی به تحقیق و توسعه و آموزش با معضلات جدی روبهروست و توان جذب ندارد. ازسوی دیگر در اقتصاد ایران هزینه مبادله بسیار بالاست به گونهای که 35 تا 40 درصد از این ناحیه به بخش تولید هزینه تحمیل میشود. علاوه بر این، به دلیل تحریمها در مبادلات جهانی و جذب سرمایهگذاری نیز با محدودیتهای شدیدی مواجه هستیم.
وی افزود: از طرف دیگر بهرهوری تولید و اجزای آن در کشور ما بشدت پایین است. در حالی که در کشورهایی نظیر مالزی و ترکیه سهم بهرهوری در رشد اقتصادی بیش از40 درصد است، در ایران این سهم به 10 درصد میرسد. اگر بهرهوری افزایش یابد، بخش تولید توان جذب نقدینگی و استفاده بهینه از آن را دارد. به دلیل پایین بودن بهرهوری سرمایه در ایران، حتی درصورت جذب سرمایه جدید در تولید، نمیتواند کمکی به رشد کند.
به گفته وی، دربرنامههای وزیرجدید اقتصاد، ارتقای بهرهوری مشاهده میشود. در این زمینه باید مشخص شود که این ارتقا براساس چه برنامهای صورت خواهد گرفت.
راههای تقویت ارزش پول ملی
این اقتصاددان، درباره راههای افزایش ارزش پول ملی، گفت: برای این کار باید به صورت سیستمی به اقتصاد نگاه کنیم و برای تمام حوزههای اقتصادی برنامه مشخصی داشته باشیم تا عدم تعادلها در اقتصاد کاهش یابد. این در شرایطی است که هم هماوندی و نیز هم آیندی را در چالشهای اقتصادی داریم که نتیجه آن افت شدید ارزش پول ملی شده است.
وی ادامه داد: تنها با تغییر در مدیریت بخش اقتصاد قادر نخواهیم بود این چالشها را برطرف کنیم و مدیریت کلان در بخش سیاسی نیز تأثیر بسیار زیادی دارد.
به گفته وی، در وهله اول دولت باید برنامه روشنی برای کاهش نرخ تورم داشته باشد. همراستا با آن باید در زمینه تقویت تولید و همچنین مهار نقدینگی نیز در دستورکار قرارگیرد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، تأکید کرد: اینکه گفته میشود سیاست خارجی اقتصادمحور خواهد شد، اهمیت بسیار زیادی دارد. برای این کار نیازمند تغییر ساختار وزارت امور خارجه هستیم تا در کنار شکار فرصتها و خلق آن، تهدیدها نیز به فرصت تبدیل شود. بدین ترتیب برنامههای وزارتخانههای امور خارجه و اقتصاد باید با هم تلفیق شود تا پشتوانهای برای افزایش ارزش پول ملی شود.
وی اظهار کرد: اگر راه ورود سرمایهگذاری خارجی به کشور باز شود، در کنار کمک به رونق تولید، تعادل به اقتصاد بازمیگردد. امروزه اقتصاد ایران از نظر جذابیت سرمایهگذاری با بازدهی بیش از 20 درصدی، یکی از جذابترین مقاصد سرمایهگذاران محسوب میشود، اما آنچه مانع ورود سرمایه میشود، مجموعهای از ریسکهای اقتصادی و سیاسی است که باید از بین برود. درصورتی که میلیاردها دلار پروژه اقتصادی کشور به منابع مالی خارج دسترسی پیدا کند، علاوه بر رشد اقتصادی، اشتغال نیز افزایش مییابد.
نیاز به یک برنامه جامع
محمودی با اشاره به اینکه به صورت تکساحتی نمیتوان ارزش پول ملی را افزایش داد، گفت: در این زمینه باید از شعار فاصله گرفت. ستاد اقتصادی دولت باید با رصد دقیق شرایط، برای هر بخش برنامه دقیق کوتاه، میان و بلندمدت داشته باشد. هماکنون مشکلات زیادی در اقتصاد و معیشت مردم وجود دارد، اما اگر بخواهیم این مشکلات را با تزریق نقدینگی حل کنیم، به طور قطع معضلات بیشترخواهد شد.
وی افزود: باید به جای رفع معلولها به سراغ علتها رفت. دراین زمینه باید با اتکا به اصول علم اقتصاد درجهت رفع مشکلات گام برداشت.
وی با بیان اینکه هماکنون یکی از دلایل رشد نرخ تورم، افزایش انتظارات تورمی است، توضیح داد: بهطور قطع در کوتاهمدت امکان افزایش ارزش پول ملی وجود ندارد، اما یک گام اساسی در این زمینه کاهش انتظارات تورمی است. در این زمینه اگر دولتمردان نشان دهند که براساس هدف و برنامه حرکت میکنند، انتظارات نیز مدیریت میشود.
این اقتصاددان، گفت: باید پشت تمام دستورات و سخنان یک برنامه مدون وجود داشته باشد، برای مثال برای کاهش نرخ بهره بانکی اگر از مسیر سرکوب مالی حرکت کنیم مشکلات را بیشتر خواهیم کرد. این درحالی است که هماکنون 70 درصد از منابع بانکی در دسترس نیست، 20 تا 30 درصد به عنوان بدهی نزد دولت است، 20 درصد داراییهای سمی بانکهاست و 20 درصد مطالبات معوق آنهاست. بدین ترتیب بانکها باید با 30 درصد منابع 100 درصد هزینه پول را تأمین کنند.
وی اضافه کرد: باید برای تک تک این موارد برنامه داشت تا درنهایت هزینه پول کاهش یابد و زمینه را برای کاهش نرخ بهره فراهم کند.
تلاش برای افزایش حقیقی ارزش پول
عباس دادجوی توکل، تحلیلگر اقتصادی نیز با اشاره به اینکه برای تقویت ارزش پول ملی دو مسیر وجود دارد، گفت: یکی از این مسیرها کاهش نرخ ارز در یک دوره زمانی است که به نوعی نشاندهنده ارزشمندتر شدن ریال است.
وی تأکید کرد: اما راه دوم افزایش حقیقی و واقعی ارزش پول ملی است که با کاهش نرخ تورم و افزایش تولید اتفاق میافتد.
به گفته وی، با تغییر متغیرهایی مانند ذخایر ارزش و آزادسازی داراییهای ایران میتوان، نرخ اسمی ارز را کاهش و در نتیجه ارزش ریال را بالا برد، اما آنچه اهمیت بیشتری دارد، این است که ارزش پول ملی به صورت حقیقی تقویت شود که این کار از طریق مهار نرخ تورم امکانپذیر است.
حفظ ارزش پول در دوران تورم
شاید بارها داستانهایی از بزرگترها درمورد اینکه در زمان قدیم با پول کمتری میتوانستند خریدهای خود را انجام دهند یا امور روزانه خود را بگذرانند شنیدهاید؛ اما امروزه برای همان خریدهای مقدار پول بیشتری نیاز است.
در هر ارزش پول چیست ؟ حال همه ما تورم را در زندگی خود احساس کردیم و تاثیرات آن را بر روی کیفیت زندگی دیدهایم؛ اما ممکن است هنوز معنی دقیق آن و علت بهوجودآمدن دوران تورم و چگونگی حفظ ارزش پول را در دوران تورم هنوز ندانیم.
در این مقاله تلاش بر این شده که تعریف ساده و عامهای برای تورم بیان شود و راهکارهایی برای حفظ ارزش ریال در مقابل تورم معرفی شود.
حفظ ارزش پول
تعریف تورم:
به زبان ساده افزایش بیرویه و لجامگسیخته قیمتها تورم نام دارد.
نرخ رشد قیمتها=تورم
تورم موجب افزایش سطح عمومی قیمتها میشود. این تعریف به معنای آن است که با گذرزمان، تورم باعث میشود که قیمت اکثر کالاها و خدمات افزایش یابد. اگرچه ممکن است قیمت برخی از آنها ثابت و گاهی کاهش بیابید اما متوسط و میانگین قیمت همه کالاها و خدمات دردوران تورم افزایش خواهدداشت.
قیمت مواد اولیه + یارانه انرژی = هزینه تولید ⇑ ⇐ قیمت تمام شده محصول ⇑
حذف یارانه انرژی تورم
نمودار بالا به خوبی یکی از علتهای تورم را نشان میدهد.
دلایل تورم:
1- تورم ناشی از فشار تقاضا: تقاضا > عرضه = نرخ تورم
2- تورم ناشی از افزایش هزینه: افزایش قیمت مواد اولیه
دلایل افزایش هزینه ها
3- تورم ناشی از وضعیت بخشی:
اگر در یک بخش از اقتصاد قیمتها افزیش یابد اما تولید و درآمد ملی ثابت باشد به دلیل چسبندگی قیمتها (قیمتها تمایلی بهحرکت روبهپایین ندارند و میچسبند) افزایش قیمت در یک بخش موجب میشود سایر بخشها نیز هم افزایش قیمت پیدا کنند.
4- تورم بنیادی یا ساختاری:
مخصوص کشورهای در حال توسعه است و از ساختار خاص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها ایجاد میشود بهدلایلی مانند کمبود امکانات حمل و نقل، وجود انحصارات قانونی، تولید بسیار بد درآمد، بروکراسی اداری.
تورم در ایران:
تورم در ایران موضوعی جدید نیست بلکه این موضوع از چندین دهه پیش زندگی مردم را تحت شعاع خود قرار داده است.
طبق اعلام مرکز آمار ایران نرخ تورم سالانه اسفند ماه ١٣٩٨ برای خانوارهای کشور به ٣٤,٨ درصد رسیده است.
طبق اعلام بانک جهانی, افزایش رکود و تورم درصورت تداوم محدودیت صادرات نفت، تداوم کاهش ارزش پول ملی، افزایش هزینههای دولت و محدودتر شدن توان بانکها در تسهیل فعالیتهای اقتصادی در انتظار اقتصاد کشور ایران است.
راهکارهایی برای حفظ ارزش ریال در مقابل تورم:
در دوران تورم همواره مردم برای حفظ ارزش سرمایه خود راهکارهای متفاوتی از جمله خرید مسکن و زمین، خرید طلا، تبدیل ریال به ارزهای خارجی و سرمایهگذاری در بازار بورس را انتخاب کردهاند.
با توجه به رکود دورهای مسکن که در پیشرو بخش ساخت و ساز و مسکن ایران قرار داد، سرمایه گذاری در 4 گزینهی مسکن، طلا، ارز و بورس میتواند انتخاب خوبی برای جلوگیری از کاهش ارزش ریال باشد.
حفظ ارزش پول در دوران تورم
در نمودار پیشتازی بازاربورس در طی این چندسال کاملاً مشهود است.
سرمایه گذاری در طلا:
بسیاری از سرمایهگذاران در بازار طلا معتقدند که طلا به عنوان محافظ تورمی، در طول زمان ارزش خودرا از دست نمیدهد.
طلا یکی از عنصرهای سرمایهگذاری است که تنها با عوامل خارجی تحت تأثیر قرار میگیرد و عوامل داخلی بر قیمت آن آنگونه تأثیر نمیگذارد.
جذابیت بازار طلا به عنوان یک بازار سودده در کل دنیا و حتی کشورهای دیگر نیز مطرح است. یکی دیگر از روشهای سرمایه در ایران خرید سهام صندوقهای سرمایه گذاری طلا است مانند: ( صندوق پشتوانه طلای لوتوس، صندوق سرمایهگذاری زرافشان امید ارزش پول چیست ؟ ایرانیان، و صندوق سرمایه گذاری در اوراق بهادار مبتنی بر سکه طلای مفید).
با سرمایه گذاری در صندق های سرمایه گذاری طلا علاوه بر کم کردن ریسک نگهداری طلا به صوت فیزیکی از قابلیت (ایی.تی.اِف) بودن آن میتوانید بهرهمند شوید.
این بدان معناست که برای صدور یا ابطال واحدهای این صندوق (همان خرید و فروش) نیاز به مراجعه حضوری به مدیر صندوق نیست و از طریق سامانه معاملات آنلاین همه کارگزاریها قابل انجام است.
سرمایه گذاری در ارز:
بازار ارز یکی از پر ریسکترین بازارهاست و برای کسانی که آشنایی به این بازار ندارند ریسک زیان زیادی وجود دارد.
در کنار بازار ارز بازارهایی وجود دارند که ریسک کمتری دارند ولی بازدهی بیشتری عاید شما میشود مانند بازار بورس.
سرمایه گذاران در بازار ارز معتقدند که رابطهای مستقیم بین نرخ ارز و نرخ تورم وجود دارد و از نگهداری ارز به جای ریال به عنوان راهکاری در برابر تورم استفاده میکنند.
سرمایه گذاری در این حوزه باعث حفظ ارزش پول در این سالهای ارزش پول چیست ؟ تورم نبوده که از جمله دلایل آن میتوان به کنترل دولت بر بازار ارز و ممانعت از تعدیل قیمت آن بوده است. (معمولاً دولتها به صورت محسوس و نامحسوس بازار ارزهای اصلی را تحت کنترل دارند و از نوسان شدید آن جلوگیری کرده و حتی گاهی قیمت این نوع ارزها را به صورت مصنوعی پایین نگه میدارند.)
(چنانچه نرخ ارز آزاد هم محاسبه شود، میزان بازدهی ارز از طلا و بورس کمتر خواهد بود.)
سرمایه گذاری در بازار مسکن:
تحولات بازار مسکن همواره وابسته به متغیرها و عواملی مختلف بوده و نمیتوان هیچگاه با قاطعیت از رشد یا عدم رشد این بخش سخن به میان آورد.
آنچه که مشهود است با افزایش قیمت 100 درصدی قیمت مسکن در دو سال گذشته قدرت خرید خانوارها در این زمینه کاهش یافته است، اما انتظار میرود بخش متولی مسکن و مسئولان نظام بانکی اقدام به دادن تسهیلات در این حوزه کنند.
با توجه به تنشهای سیاسی کشور به نظر میرسد بخش مسکن تا مدتی در مرکز توجه سرمایهگذاران و سفته بازان قرار نداشته باشد؛ بنابراین از این جهت انتظار افزایش محسوس قیمت و جهش گونه وجود ندارد.
البته یک بخش از بازار مسکن تابع تورم است؛ یعنی وقتی سطح قیمت ها افزایش مییابد بازار مسکن نیز هم دچار تورم ناشی از افزایش هزینهها میشود، با توجه به شرایط تورمی جامعه افزایش قیمت دور از انتظار نخواهد بود.
امّا با توجه به تمامی جوانب و شرایطها افزایش قیمت مسکن فعلاً مورد انتظار نیست چون اساساً کشش افزایش قیمت توسط متقاضیان وجود ندارد.
طبق این شرایط انتظار میرود افزایش قیمت مسکن آرام و جزیی باشد نه جهشگونه.
سرمایه گذاری در بورس:
سرمایهگذاران در این بخش توانستهاند طی چندین سال بهطور متوسط سرمایه خود را تا 100 برابر افزایش دهند که این بازدهی خارقالعادهای است.
ولی این روش سود کردن در بازار بورس، نوسان قیمت سهام است که امروزه نسبت به گذشته رواج بیشتری پیدا کرده است.
دومین روش دریافت سود نقدی تقسیم شده از سوی شرکت سرمایهپذیر است. در این روش در پایان هر سال مالی، شرکتهای بورسی درصدی از سود سالیانه خود را بهعنوان سود نقدی بین سهام دارانشان تقسیم میکنند.
تمامی آمار و ارقام حاکی از این است که بازار بود در طی چند سال گذشته توانسته است سود خوبی عاید سرمایهگذاران خود کند و با یک محاسبه سرانگشتی میتوان گفت 2 دارایی طلا و بورس در چندین سال گذشته توانستهاند فقط بر غول تورم فایق آیند.
بدون شک فاکتور مهم در سودآوری، داشتن دانش و مهارت در این بازار است. افراد بسیاری نیز وجود داشتند که ضررهای بسیار سنگینی را در این بازار متحمل شدهاند. اگر در این بازار بدون آگاهی و دانش فعالیت کنید طبیعتاً ریسک زیان خود را بالا بردهاید.
دیدگاه شما