تعریف اهرم عملیاتی چیست؟


نرم افزار حسابداری صنعتی شماران سیستم، می تواند به بهبود عملکرد کسب و کارتان کمک کند. برای دریافت اطلاعات بیشتر، می توانید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.

هزینه ثابت چیست؟

اصطلاح هزینه ثابت به هزینه ای اطلاق می شود که با افزایش یا کاهش تعداد کالاها و خدمات تولید شده یا فروخته شده تغییر نمی کند. هزینه ثابت یا Fixed Cost هزینه‌هایی هستند که باید مستقل از هرگونه فعالیت تجاری خاص پرداخت شوند. این بدین معنا است که هزینه های ثابت عموما غیر مستقیم هستند، یعنی برای تولید کالا یا خدمات شرکت اعمال نمی شوند. هزینه ثابت می تواند شامل دارایی، اجاره، حقوق و سایر هزینه ها برای پرسنل غیر فروش و مدیریت باشد. هزینه ثابت یکی از سه نوع هزینه ای است که اکثر مشاغل متحمل می شوند و بقیه هزینه ها متغیر و نیمه متغیر هستند.

اهمیت محاسبه هزینه ثابت

برای صاحبان مشاغل مهم است که هزینه هایی که متحمل می شوند را درک کنند تا بتوانند آنها را به طور موثرتر مدیریت کنند. بر اساس یک قاعده کلی، حجم بالاتر فروش و تولید، منجر به افزایش هزینه‌های کل خواهد شد، اما به دلیل ثابت بودن برخی هزینه‌ها، درصد افزایش کل هزینه‌ها کمتر از درصد افزایش فروش و تولید خواهد بود.

هزینه های مرتبط با انجام کسب و کار را می توان به هزینه های غیر مستقیم، مستقیم، سرمایه و سود و زیان تقسیم کرد. هزینه های ثابت و متغیر هر دو ساختار هزینه کل یک شرکت را تشکیل می دهند. تحلیل گران هزینه، هر دو هزینه های ثابت و متغیر را از طریق سامانه های مختلف، تجزیه و تحلیل می کنند.

درک هزینه ثابت

هزینه ثابت به هزینه هایی می گویند که در طول زمان تغییر نمی کنند، آنها معمولا با توافق نامه ها یا برنامه های قراردادی ایجاد می شوند و به هزینه های پایه ای می گویند که برای راه اندازی یک کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرند. استهلاک، یکی از هزینه های ثابت رایج است که به عنوان هزینه غیر مستقیم ثبت می شود. زمانی که یک شرکت دارای یک جزء هزینه ثابت بزرگ است، باید حجم قابل توجهی از فروش را تولید کند تا سهم کافی برای جبران هزینه ثابت داشته باشد. برعکس، اگر شرکتی هزینه های ثابت پایینی داشته باشد، احتمالا هزینه متغیر بالایی برای واحد خواهد داشت، در این حالت، یک کسب و کار می تواند در سطوح بسیار کم نیز سود کند اما با افزایش فروش، سود بیشتری خواهد کرد.

اهمیت محاسبه هزینه ثابت

پارامترهای مهم در هزینه ثابت

هزینه های ثابت را می توان برای محاسبه چندین معیار کلیدی، از جمله تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر شرکت و اهرم عملیاتی استفاده کرد که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.

تجزیه و تحلیل نقطه سربه سر

تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر یا Breakeven Analysis شامل استفاده از هزینه های ثابت و متغیر برای شناسایی سطح تولید است که در آن درآمد برابر با هزینه است که بخش مهمی از تحلیل ساختار هزینه می باشد. برای محاسبه مقدار تولید یک شرکت از فرمول زیر استفاده می کنیم:

تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر = هزینه های ثابت ÷ (قیمت فروش هر واحد – هزینه متغیر برای هر واحد)

تحلیل سر به سر یک شرکت می تواند برای تصمیم تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ گیری در مورد هزینه های ثابت و متغیر مهم باشد؛ همچنین تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر، بر قیمتی که یک شرکت برای فروش محصولات خود انتخاب می کند، تاثیر خواهد گذاشت.

Operating Leverage

اهرم عملیاتی یا Operating Leverage یکی دیگر از معیارهای ساختار هزینه است که در مدیریت ساختار هزینه استفاده می شود. نسبت هزینه های ثابت به متغیر، بر اهرم عملیاتی شرکت تاثیر خواهد گذاشت؛ بدین صورت که هزینه های ثابت بالاتر، به افزایش اهرم عملیاتی کمک می کند. با استفاده از فرمول زیر، می توانید اهرم عملیاتی را محاسبه کنید:

Operating Leverage = [Q x (P – V)] ÷ [Q x (P – V) – F]

Q = تعداد واحدها
P = قیمت هر واحد
V = هزینه متغیر برای هر واحد
F = هزینه های ثابت

شرکت ها می توانند به ازای هر واحد اضافی تولید شده با اهرم عملیاتی بالاتر، سود بیشتری تولید کنند.

مقایسه هزینه ثابت و هزینه متغیر

همانطور که گفتیم، هزینه ثابت هر گونه هزینه ای است که یک شرکت متحمل می شود و هرگز در طول دورۀ ادارۀ یک تجارت تغییر نخواهد کرد. هزینه های ثابت معمولا برای یک دوره مشخص مورد مذاکره قرار می گیرند، از طرف دیگر هزینه های متغیر هزینه هایی هستند که مستقیما با تولید مرتبط می باشند و با توجه به بازده کسب و کار یا سطح تولید و فروش، افزایش و کاهش خواهند یافت. در حالت کلی، هزینه های متغیر با مواد اولیه و هزینه های حمل و نقل مرتبط می باشند. به این مسئله توجه کنید که نسبت هزینه های ثابت به متغیر که یک شرکت متحمل می شود، به صنعت آن بستگی دارد.

فرمول هزینه ثابت

هزینه های متغیر معمولا به عنوان بهای تمام شده کالای فروخته شده تعیین می شوند و نوسانات در سطح فروش و تولید می تواند بر هزینه های متغیر تاثیر گذارد، در حالی که هزینه های ثابت همچنان باید پرداخت شوند حتی اگر تولید به میزان قابل توجهی کاهش یابند.

پارامترهای مرتبط با هزینه های ثابت

شرکت ها می توانند هزینه های ثابت یا هزینه های متغیر را هنگام تجزیه و تحلیل هزینه های هر واحد مرتبط کنند؛ بدین ترتیب بهای تمام شده کالای فروخته شده می تواند شامل هر دو هزینه باشد. تمام هزینه هایی که مستقیما با تولید یک کالا مرتبط می باشند محاسبه شده، سپس از درآمد کسر خواهند شد تا به سود ناخالص برسند. لازم به ذکر است حسابداری بهای تمام شده برای هر شرکت با توجه به هزینه های آن، می تواند متفاوت باشد.

هزینه ثابت می تواند به صرفه جویی در مقیاس بهتر کمک کند، زیرا هزینه های ثابت می توانند در هر واحد کاهش یابند تا مقادیر بیشتری تولید شود. هزینه هایی که ممکن است مستقیما با تولید مرتبط باشند، با توجه به شرکت متفاوت است، اما می تواند شامل هزینه هایی مانند نیروی کار مستقیم و اجاره باشد.

مدیریت تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ ساختار هزینه ها و نسبت ها

علاوه بر تهیه گزارش صورت های مالی، اکثر شرکت ها ساختار هزینه های خود را از طریق ساختار هزینه مستقل و داشبوردها دنبال می کنند. تجزیه و تحلیل ساختار هزینه مستقل به یک شرکت کمک می کند تا به طور کامل هزینه های ثابت و متغیر خود را درک کند؛ همچنین درک نحوه تاثیر آنها بر بخش های مختلف تجارت از مزایا تجزیه و تحلیل ساختار هزینه مستقل یک شرکت می باشد. در بسیاری از شرکت ها، تحلیلگرانِ هزینه را صرفا برای نظارت و تجزیه و تحلیل هزینه های ثابت و متغیر یک کسب و کار اختصاص داده اند.

نرم افزار حسابداری صنعتی شماران سیستم، می تواند به بهبود عملکرد کسب و کارتان کمک کند. برای دریافت اطلاعات بیشتر، می توانید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.

نمونه هایی از هزینه ثابت

هزینه های ثابت شامل هر تعداد از هزینه ها که شامل پرداخت اجاره، حقوق، بیمه، مالیات بر دارایی و برخی از خدمات مانند آب و برق می باشد. برای درک بهتر هزینه ثابت یک مثال برایتان آورده ایم: فرض کنید شخصی یک کسب و کار جدید راه اندازی می کند، در ابتدای کار، احتمالا با هزینه های ثابت برای اجاره و حقوق مدیریت شروع خواهد کرد و لازم به ذکر است همه شرکت ها قراردادهای هزینه ثابتی دارند که به طور منظم بر آن نظارت خواهند داشت، چرا که این هزینه ها ممکن است در طول زمان دچار تغییراتی شوند که این تغییرات به توافقات قراردادی یا برنامه های جدید مربوط خواهد شد.

مثال های هزینه ثابت

در حالت کلی، نمونه های رایج هزینه ثابت شامل: پرداخت های اجاره یا رهن، حقوق، پرداخت های بیمه، مالیات بر دارایی، هزینه های بهره، استهلاک و برخی خدمات آب و برق می باشد.

آیا هزینه های ثابت همان هزینه های غرق شده هستند؟

قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهیم، بهتر است با مفهوم هزینه های غرق شده آشنا شویم. هزینه غرق شده یا همان Sunk Cost، به هزینه هایی می گویند که پرداخت شده اند ولی دیگر قابل بازیابی نیستند. این هزینه ها همان هایی هستند که دیگر تاثیری در تصمیمات مالی آینده کسب و کار ندارند.

در حسابداری مالی تمام هزینه های غرق شده، هزینه های ثابت هستند اما همه هزینه های ثابت، به عنوان هزینه های کاهش یافته یا همان Sunk Cost در نظر گرفته نمی شوند. ویژگی تعیین کننده هزینه های غرق شده این است که نمی توان آنها را بازیابی کرد.

تاثیر هزینه های ثابت در حسابداری

هزینه های ثابت با هزینه های اصلی عملیاتی و سربار یک کسب و کار مرتبط می باشند. هزینه های ثابت به عنوان هزینه های غیر مستقیم تولید در نظر گرفته می شوند، به این معنی که هزینه هایی که مستقیما توسط فرایند تولید متحمل می شوند، مانند قطعات مورد نیاز برای مونتاژ نیستند اما در کل هزینه های تولید نقش دارند. در نتیجه، به جای هزینه کردن، به مرور زمان مستهلک خواهند شد.

اهرم مرکب

اهرم مرکب

اهرم مرکب

درجه اهرم مرکب (DCL) یا درجه اهرم کل یکی دیگر از نسبت‌های اهرمی است که اثر ترکیب درجه اهرم عملیاتی (DOL) و درجه اهرم مالی (DFL) بر سود هر سهم (EPS) را با فرض یک تغییر ویژه در فروش محاسبه می‌کند. این نسبت می‌تواند برای کمک به تعیین مطلوب‌ترین سطح اهرم مالی و عملیاتی برای استفاده در هر شرکتی به کار رود. برای واضح‌تر شدن موضوع، بهتر است فرمول محاسبه آن را مشاهده کنید:

این نسبت می‌تواند بسیار مفید باشد، چون اثر ترکیب اهرم های عملیاتی و مالی و اثری که این ترکیب بر درآمدهای شرکت دارد خلاصه می‌کند. همه شرکت ها از اهرم های عملیاتی و مالی استفاده نمی‌کنند، اما اگر این کار را بکنند، می‌توانند از این فرمول نیز بهره ببرند.

خوب است اشاره کنیم که شرکتی با سطح نسبتاً بالای اهرم مرکب، ریسکی تر از شرکتی با اهرم مرکب کمتر در نظر گرفته می‌شود، چون اهرم بالا به معنی هزینه‌های ثابت بیشتر برای شرکت است.

Degree of Combined Leverage – DCL

تهیه‌شده در: مدیر مالی

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

درجه اهرم مرکب (DCL) یا درجه اهرم کل درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود خالص چقدر تغییر می­کند) است. به عبارت دیگر درجه اهرم مرکب، اثر ترکیب درجه اهرم عملیاتی (DOL) و درجه اهرم مالی (DFL) بر سود هر سهم (EPS) را با فرض یک تغییر ویژه در فروش محاسبه می‌کند.

021-88536880 (437)
با ما تماس بگیرید

در مطالب قبل نحوۀ محاسبۀ اهرم عملیاتی و مالی به عنوان معیار سنجش استفاده از هزینه‌های ثابت عملیاتی و مالی در ساختار هزینۀ شرکت توضیح داده شد. در این مطلب اهرم مرکب به عنوان یکی دیگر از معیارهای ارزیابی سود، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

این اهرم نشان‌ دهندۀ میزان استفاد از کل هزینه‌های ثابت (اعم از هزینه‌های ثابت مالی و عملیاتی) در ساختار هزینه‌های شرکت است و به شکل ذیل محاسبه می‌شود:

در این رابطه Q نشان‌دهندۀ تعداد محصول فروخته شده (میزان فروش)، P قیمت هر واحد محصول، V هزینۀ متغیر هر واحد محصول، F برابر هزینۀ ثابت عملیاتی و C معادل هزینۀ مالی ثابت است. فرض کنید که DTL برابر 2 شود، این امر بدین معناست که به ازای هر 1% افزایش در تعداد محصول فروخته شده، سود خالص 2% افزایش می‌یابد؛ چرا که اهرم مرکب یا DTL نشان می‌دهد که به ازای هر درصد تغییر در تعداد محصول فروخته شده، سود خالص چند درصد تغییر می‌کند، همان‌طور که در فرمول زیر مشاهده می‌شود اهرم مرکب (DTL) حساسیت سود هر سهم به تغییرات درآمد را نشان می‌دهد:اهرم مرکب

این فرمول تغییرات سود خالص (بر حسب درصد) را به تغییرات درآمد (بر حسب درصد) تقسیم می‌کند. درجه اهرم مرکب در سطوح مختلف تولید، مقادیر متفاوتی به خود می‌گیرد. این مطلب در شکل زیر (نمودار درجۀ اهرم مرکب بر حسب تعداد تولید) نشان داده شده است:

کاربرد اهرم مالیاهرم مالی دارای کاربردهای زیر است:۱- توجیه کنندۀ تغییرات شدید سود هر سهم۲- توجیه کنندۀ اشتباهات در پیش‌بینی سود هر سهم۳- اهرم مرکب شاخص ریسک کل شرکت است.ریسک کل شرکتریسک کل شرکت که همان ریسک ورشکستگی است شامل ریسک تجاری و ریسک مالی است. ریسک تجاری ناشی از درجۀ اهرم عملیاتی و ریسک مالی نیز ناشی از درجۀ اهرم مالی است. تغییر هزینۀ ثابت عملیاتی و مالی منجر به افزایش نقطۀ سربه‌سر شرکت گردد، ریسک کل شرکت نیز افزایش خواهد یافت.

موسسۀ حسابداران رسمی آمریکا سواد مالی را توانایی ارزیابی و مدیریت مؤثر امور مالی شخصی به منظور تصمیم‌گیری‌های عاقلانه در جهت رسیدن به اهداف زندگی و دستیابی به وضعیت مالی خوب تعریف کرده است. آکادمی مالی امید با طراحی آزمون‌های تعیین سطح، امکان سنجش دانسته‌های مالی کاربران را در سه سطح مقدماتی، متوسط و پیشرفته فراهم آورده است. متقاضیان با شرکت در این آزمون، طبق نمرۀ اخذ شده، گواهینامه دریافت می‌کنند.

اهرم عملیاتی عبارت است از درصد تغییرات سود عملیاتی نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود عملیاتی چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

S – VC = هزینه­های متغیر – فروش = (DOL) درجه اهرم عملیاتی

(S-VC) – FOC سود عملیاتی

و

DOL × فروش ∆% = سود عملیاتی ∆%

اهرم مالی عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات سود عملیاتی (با یک درصد تغییر در سود عملیاتی، سود خالص چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

(S-VC) – FOC = سود عملیاتی = (DFL) درجه اهرم مالی

FFC – (S-VC) – FOC هزینه های ثابت مالی – سود عملیاتی

و

DFL × سود عملیاتی ∆% = سود خالص ∆%

اهرم مرکب عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود خالص چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

S-VC = هزینه­های متغیر– فروش = (DCL) درجه اهرم مرکب

FFC – (S-VC) – FOC هزینه های ثابت مالی – سود عملیاتی

و

DCL × فروش ∆% = سود خالص ∆%

اهرم مرکب ترکیبی از اهرم­های مالی و عملیاتی است؛ به عبارت دیگر:

اهرم عملیاتی عبارت است از درصد تغییرات سود عملیاتی نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود عملیاتی چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

S – VC = هزینه­های متغیر – فروش = (DOL) درجه اهرم عملیاتی

(S-VC) – FOC سود عملیاتی

و

DOL × فروش ∆% = سود عملیاتی ∆%

اهرم مالی عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات سود عملیاتی (با یک درصد تغییر در سود عملیاتی، سود خالص چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

(S-VC) – FOC = سود عملیاتی = (DFL) درجه اهرم مالی

FFC – (S-VC) – FOC هزینه های ثابت مالی – سود عملیاتی

و

DFL × سود عملیاتی ∆% = سود خالص ∆%

اهرم مرکب عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود خالص چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

S-VC = هزینه­های متغیر– فروش = (DCL) درجه اهرم مرکب

FFC – (S-VC) – FOC هزینه های ثابت مالی – سود عملیاتی

و

DCL × فروش ∆% = سود خالص ∆%

اهرم مرکب ترکیبی از تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ اهرم­های مالی و عملیاتی است؛ به عبارت دیگر:

کامپیوتر – درس پنجم ( usecase دیاگرام سیستم ATM و سیستم فروش بلیط) – آموزش

آشنایی با صنعت تابلو سازی و مباحث فروش – ميميك دياگرام چیست – آموزش تخصصی تابلوهای برق فشار

می توان گفت که شناسایی Actor ها اولین قدمی است که برای رسم UseCase دیاگرام متصدی فروش بلیت به

فدک سرما کرج – دیاگرام سیم کشی کولر گازی اجنرال 30000 فروش آبسردکن و تصفیه آب در تهران و

فروش پایان نامه گزارش کاز آموزی – دیاگرام گسترده سیم بندی موجی مرکب دوگانه آرمیچر 18

رساله معماری – فروش و انجام پروژه معماري – رساله معماری پروژه رساله دیاگرام استاندارد

اهرم عملیاتی عبارت است از درصد تغییرات سود عملیاتی نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد

نگهداری و تعمیرات – دیاگرام سیستم پایش وضعیت ( cm) فروش نرم افزار نگهداری و

فروش یک دستگاه هندی کم، مودم usb وایمکس ایرانسل و یک عدد مو کن

اهرم عملیاتی عبارت است از درصد تغییرات سود عملیاتی نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود عملیاتی چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

S – VC = هزینه­های متغیر – فروش = (DOL) درجه اهرم عملیاتی

(S-VC) – FOC سود عملیاتی

و

DOL × فروش ∆% = سود عملیاتی ∆%

اهرم مالی عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات سود عملیاتی (با یک درصد تغییر در سود عملیاتی، سود خالص چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

(S-VC) – FOC = سود عملیاتی = (DFL) درجه اهرم مالی

FFC – (S-VC) – FOC هزینه های ثابت مالی – سود عملیاتی

و

DFL × سود عملیاتی ∆% = سود خالص ∆%

اهرم مرکب عبارت است از درصد تغییرات سود خالص نسبت به درصد تغییرات فروش (با یک درصد تغییر در فروش، سود خالص چقدر تغییر می­کند) و فرمول محاسبه آن به شرح زیر است:

S-VC = هزینه­های متغیر– فروش = (DCL) درجه اهرم مرکب

FFC – (S-VC) – FOC هزینه های ثابت مالی – سود عملیاتی

و

DCL × فروش ∆% = سود خالص ∆%

اهرم مرکب ترکیبی از اهرم­های مالی و عملیاتی است؛ به عبارت دیگر:

تعریف اهرم :اهرم عبارت است از وجود هزینه های ثابت در فهرست هزینه های شرکت.می توان گفت که اهرم ها به دلیل وجود هزینه های ثابت در واحد تجاری به وجود می آیند و واحد تجاری را با مخاطرات و ریسک زیادی روبرو می کنند. هزینه های ثابت عملیاتی مانند استهلاک و هزینه های ثابت مالی مانند بهره.انواع اهرم :الف : اهرم عملیاتیب : اهرم مالیج : اهرم مرکبالف : اهرم عملیاتی :از هزینه های ثابت عملیاتی ناشی می شود . مانند : تبلیغات ، استهلاک اموال و دارایی ها ، بیمه و …اهرم عملیاتی نشان می دهد که با تغییر 1% در فروش سود عملیاتی (سود قبل از بهره و مالیات EBIT) چه میزان یا چند درصد تغییر خواهد کرد. به معیاری که این تغییرات را می سنجد اهرم عملیاتی می گویند.

ب : اهرم مالی (DFL یا FL):FL درصد تغییرات در سود خالص نسبت به درصد تغییرات در سود عملیاتی را بررسی می کند. درجه اهرم مالی نشان دهنده ی درصد تغییرات سود خالص و سود عملیاتی می باشد:

ج : اهرم مرکب :معیاری برای سنجش تاثیر هزینه های ثابت مالی و عملیاتی در سود خالص و تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ بازده سهامداران است به عبارتی رابطه بین فروش و سود خالص و سود هرسهم را بررسی می نماید:

RSS

By FxFisherman.com Forex Systems

نشریات حسابرسی

اهرم مرکب

کلید واژه ها:
اهرم مالی ساختار سرمایه هزینه سرمایه اهرم عملیاتی اهرم مرکب اهرم مرکب

اهرم مالی چیست؟

یکی از روش‌های حفظ ارزش پول، سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی است. در این بازارها این امکان برای شما وجود دارد که با توجه به سرمایه کمی که دارید از کارگزاری خود وام بگیرید. هرچند که این کار ریسک معاملات شما را افزایش می‌دهد اما می‌تواند سود بیشتری را برای شما به همراه داشته باشد. در واقع با این کار فرد از اهرم مالی استفاده می‌کند. شرکت‌ها نیز می‌توانند برای تامین مالی خود از اهرم مالی استفاده کنند. در ادامه این مقاله به بررسی اهرم مالی می‌پردازیم.

مفهوم اهرم تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ مالی

اهرم مالی (Financial Leverage) که اهرم ترازنامه یا اهرم ساختار سرمایه نیز نامیده می‌شود، ناشی از تصمیماتی است که برای تامین مالی شرکت گرفته می‌شود. اهرم یعنی قرض کردن پول به قصد اینکه درآمد حاصل از داد و ستد آن چند برابر شود. مثلا شما 10 میلیون تومان پول دارید سپس از کارگزاری 90 میلیون تومان قرض می‌گیرید و با 100 میلیون تومانی که دارید معامله انجام می‌دهید. فرض کنید طی معاملات خود سود می‌کنید و 100 میلیون شما 120 میلیون می‌شود. 90 میلیون کارگزاری را باز می‌گردانید و به جز 10 میلیون تومانی که داشتید 20 میلیون دیگر نیز دارید. در واقع شما از اهرم استفاده کرده‌اید. همانطور که مشاهده کردید، شرکت‌ها نیز می‌تواند برای تامین مالی پروژه‌های خود استقراض کنند و به عبارتی اهرم مالی خود را افزایش دهند. توجه داشته باشید که استفاده از اهرم مالی همیشه باعث افزایش سود نمی‌شود بلکه ممکن است بازده کافی بدست نیاید و فرد یا شرکت دچار ضرر شود. کاربرد اهرم مالی در مدیریت مالی بسیار متداول است. با توجه به اهرم مالی می‌توان به این نکته پی برد که چرا با توجه به تغییر اندک در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) شاهد تغییرات شدیدی در سود هر سهم هستیم؟

درجه اهرم مالی (Degree of financial leverage)

درجه اهرم مالی با استفاده از معامله زیر محاسبه می‌شود:

EBIT= سود قبل از بهره و مالیات شرکت

این معادله به میزان فروش و هزینه‌های عملیاتی مربوط نیست؛ زیرا با توجه به قسمت پایانی(سود عملیاتی-سود هر سهم) صورت سود و زیان تهیه می‌شود. در واقع درجه اهرم مالی بیانگر درصد تغییرات سود هر سهم(EPS) به ازای یک درصد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات(EBIT) می‌باشد. درجه اهرم مالی با هزینه بهره رابطه مستقیم دارد. یعنی با افزایش هزینه بهره درجه اهرم مالی افزایش می‌یابد.

نسبت‌های اهرمی یا بدهی

این نسبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها توانایی شرکت را در برابر پرداخت تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت محاسبه می‌کنند. نسبت‌های اهرمی شامل نسبت‌های زیر می‌باشد:

  • نسبت بدهی = کل دارایی‌ها / کل بدهی‌ها

این نسبت بیانگر کل دارایی‌هایی می‌باشد که از محل بدهی‌ها تامین مالی شده‌اند.

  • نسبت سرمایه = مجموع دارایی‌ها / مجموع سرمایه

همانطور که گفتیم استفاده از بدهی در ساختار مالی شرکت در واقع اهرم مالی نام دارد و هرچه بدهی‌ها به نسبت سرمایه یا حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد درجه اهرم مالی شرکت بیشتر است. اگر نسبت بدهی را از یک کم کنیم نسبت سرمایه بدست می‌آید.

  • (پوشش هزینه بهره) توان پرداخت بهره = هزینه بهره / سود قبل از بهره و مالیات

این نسبت بیانگر این است که چندبار می‌توان از محل سود قبل از بهره ومالیات(عملیاتی) هزینه بهره را پرداخت. پس هرچه این نسبت بالاتر باشد بهتر است.

استفاده از اهرم مالی در شرکت‌های بورسی

همانطور که گفتیم یکی از راه‌های تامین مالی شرکت‌ها استفاده از اهرم مالی می‌باشد. اینکار باعث می‌شود تا شرکت دیگر مجبور به افزایش سرمایه و انتشار سهام جدید و تقسیم سود بین سهامداران نشود. استفاده از اهرم باعث افزایش بازدهی سرمایه‌گذاری‌های شرکت می‌شود اما ریسک آن را نیز بالا می‌برد چراکه اگر سرمایه‌گذاری‌ها طبق پیش‌بینی‌های انجام شده پیش نروند شرکت دچار زیان بسیاری می‌شود. در واقع اهرم هم سود وهم زیان را می‌تواند افزایش دهد. با بررسی اهرم مالی شرکت‌ها می‌توانید به اینکه چقدر از سودآوری و رشد آن‌ها حاصل از استقراض بوده است پی ببرید. بالا بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکت بیانگر بالا بودن اهرم مالی است. این نسبت با توجه به عملکرد هر شرکت می‌تواند متفاوت باشد.

استفاده از اهرم مالی در قراردادهای مشتقه

از اهرم مالی در بازارهای مشتقه نیز می‌توان استفاده نمود. از ابزارهای مشتقه اختیار معامله (OPTIONS)، قرارداد آتی (FUTURES CONTRACT) و پیمان آتی (FORWARD CONTRACTS) را می‌توان نام برد. در واقع می‌توان آن‌ها را مصداقی از اهرم مالی دانست. اهرم اختیار معامله می‌تواند در ساخت و تدوین سبد دارایی یا پرتفوی، در مدیریت ریسک و در توسعه سیستم معاملات کاربرد داشته باشد.

در بازار آتی قراردادهای هر دارایی در ابتدا، اهرمی برابر ۱۰ دارند و با توجه به شرایط بازار و وجوه تضمین در آن، ممکن است این مقدار متغیر باشد. برای مثال فرض کنید فردی می‌خواهد از بازار آتی یک کیلوگرم زعفران خریداری کند. قیمت هرگرم زعفران در بازار 10 هزارتومان می‌باشد. اگر قرار داد آتی زعفران به ازای 100 گرم باشد. وی باید 10 قرارداد آتی خریداری نماید. درصورتیکه وجه تضمین هر قرارداد 200 هزار تومان باشد، فرد باید مبلغ 2 میلیون تومان (200000×10) را بابت خرید بپردازد. در صورتی که اگر می‌خواست در حالت عادی زعفران را بخرد باید 10 میلیون تومان (10000×1000kg) پرداخت می‌کرد. در واقع مثل این است که از اهرم 5 (10/2) استفاده کرده است. به این خاصیت بازار آتی خاصیت اهرمی می‌گویند.

جمع بندی

همانطور که می‌دانید افراد با استفاده از اهرم مالی ریسک سرمایه‌گذاریشان را بالاتر می‌برند. شرکت‌ها نیز می‌توانند برای تامین مالی خود استقراض کنند که با اینکار ریسک مالی شرکت تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ افزایش می‌یابد. اگر شرکت بازدهی بالایی از این سرمایه‌گذاری‌ها بدست آورد و این بازدهی از هزینه بهره و وام و بدهی موردنظر بیشتر باشد برای شرکت بسیار خوب است. اما اگر برعکس این قضیه اتفاق بیافتد شرکت را با بحران مالی رو به رو می‌شود. درکل استفاده از اهرم می‌تواند برای فرد یا شرکت مفید باشد اما به شرطی که با دانش و آگاهی کامل از آن استفاده شود. جهت یادگیری بیشترمفاهیم مالی سایر مقالات سایت اقتصاد بیدار را مطالعه نمایید.

اهرم مالی چیست؟ بررسی کاربرد آن در بورس

اهرم مالی چیست؟

یکی از دغدغه‌های همیشگی افراد جامعه کسب درآمد و پیشرفت در مسائل مالی است که در این راستا افراد همواره به این می‌اندیشند که سرمایه خود را کجا قرار دهند و از چه راه‌هایی بهترین بازدهی را از سرمایه گذاری هایشان کسب کنند. رسیدن به این هدف مستلزم شناخت ابعاد مختلف حوزه‌های مالی و ابزارهای آن است. یکی از ابزارهای مهم برای کسب سود بیشتر استفاده از اهرم مالی است. اهرم مالی به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا بتوانند سودی بیشتر از سود سرمایه خود کسب کنند. این ابزار به افراد و شرکت‌ها فرصت‌های سرمایه گذاری و کسب سود بیشتری را ارائه می‌دهد.

اهرم مالی چیست؟

اهرم مالی یا Leverage به معنی استفاده از ابزارهای مالی یا بدهی برای افزایش سود سرمایه گذاری است. یک شرکت یا سرمایه گذار می‌تواند به غیر از دارایی‌ها و سرمایه‌اش، بدون اینکه سرمایه گذار جدیدی اضافه شود، از طریق قرض گرفتن (ایجاد بدهی) سرمایه و فعالیت‌های مالی خود را افزایش دهد.

اهرم مالی سالیان زیادی است که در بخش‌های مختلف بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در بازار ملک و مسکن افراد برای خرید خانه، زمین و سایر موارد از وام یا قرض استفاده می‌کنند. هرچه میزان وام و قرض دریافتی بیشتر باشد، فرد می‌تواند سرمایه بیشتر را خریداری نماید در مقابل ریسک بیشتری را برای بازپرداخت وام و قرض متحمل خواهد شد. در سایر بازارهای مالی نیز افراد برای استفاده از فرصت‌های سرمایه گذاری و کسب سود از وام و اعتبار استفاده می‌کنند. دریافت اعتبار برای خرید سهام و اوراق بهادار نیز نوعی دیگر از استفاده از اهرم مالی است.

شرکت‌ها نیز برای اجرای طرح‌های جدید و تأمین منابع مالی از وام و اعتبار استفاده می‌کنند و اهرم مالی خود را افزایش می‌دهند. هرچه اهرم مالی به کار برده شده در یک شرکت بیشتر باشد به سرمایه کمتری نیاز دارد. استفاده از اهرم مالی سبب می‌شود سود یا ضرر بر روی پایه کمتری باشد اما نسبت بالاتری بسازد. برای مثال شرکتی را در نظر بگیرید که ۱۰ میلیارد تومان سرمایه دارد. در صورتی که این شرکت برای انجام فعالیت‌های خود بتواند وام و اعتباری برابر ۳۰ میلیارد تومان دریافت کند، اکنون ۴۰ میلیارد تومان برای سرمایه گذاری در عملیات‌های خود خواهد داشت.

در ادامه درباره چندین روش برای به کار گرفتن اهرم مالی در بازار سرمایه توضیح خواهیم داد.

استفاده از اهرم مالی در شرکت‌های بورسی

همان‌طور که اشاره شد شرکت‌ها برای تأمین منابع مالی جدید می‌توانند به جای افزایش تعداد سرمایه گذاران، از اهرم مالی استفاده کنند. یکی از مزیت‌های استفاده از اهرم مالی نسبت به انتشار سهام جدید و دعوت سرمایه گذاران، در این است که سودهای افزایش یافته از محل سرمایه گذاری های جدید، بین تعداد زیادی از سهامداران توزیع نمی‌شوند. البته باید در نظر بگیریم که اگر برنامه‌های توسعه‌ای شرکت طبق پیش‌بینی‌ها و سودی که مدنظر بوده محقق نشود، ممکن است بدهی بسیار زیادی از محل اهرم مالی برای شرکت ایجاد شود که شرکت را ناگزیر سازد تا از محل سود سهامداران این بدهی‌ها را تسویه کند.

استفاده از اهرم مالی در حالی که سبب می‌شود افراد یا شرکت‌ها بازدهی‌های بالاتری را کسب کنند، سبب بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری آن‌ها نیز می‌شود. هر چه استفاده از اهرم مالی بیشتر باشد ،‌افراد ریسک بیشتری را نیز باید بپذیرند. لذا زمانی که از اهرم برای سرمایه گذاری در بورس استفاده می‌شود و سرمایه گذاری مطابق با پیش‌بینی‌ها پیش نرود، زیان احتمالی بسیار بزرگ‌تر از زمانی می‌شود که از اهرم استفاده نشده است. اهرم سود و زیان بالقوه را بسیار بیشتر می‌کند.

بنابراین توجه به اهرم تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ مالی شرکت‌ها برای بررسی تحلیلی آن‌ها بسیار مهم است؛ زیرا اهرم مالی نشان می‌دهد که چه میزان از رشد شرکت به وسیله طرح‌های توسعه‌ای و فعالیت‌های شرکتی بوده است یا توسط منابع مالی قرض گرفته، ایجاد شده است. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام می‌تواند این موضوع را به خوبی نشان دهد. بالا بودن نسبت اهرم مالی به معنی بالا بودن بدهی شرکت و استفاده بیش از حد از اهرم مالی است. در مقابل کم بودن نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام به معنی استفاده بهینه شرکت از سرمایه سهامداران و منابع موجود است. این نسبت برای هر شرکت می‌تواند متفاوت باشد اما باید آن را با توجه به سایر شرایط شرکت در نظر گرفت تا به میزانی متناسب باشد که احتمال ضرر را کاهش دهد.

بسیاری از تحلیل گران از درجه اهرم مالی (Degree of Financial) برای بررسی‌های تحلیل شرکت‌ها استفاده می‌کنند. DFL به حساسیت سود هر سهم (EPS) نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی نیز گفته می‌شود. بدین معنی که هرچقدر اهرم مالی بالاتر باشد، نوسان سود سهم نیز بیشتر است.

استفاده از اهرم مالی در قراردادهای مشتقه

بازار مشتقه شامل بازارهای مختلفی از جمله قراردادهای اختیار معامله و آتی است. از اهرم مالی در بازارهای مشتقه نیز می‌توان استفاده کرد. به عنوان مثال در بازار آتی سرمایه گذاران از اهرم مالی برخوردارند. در این بازار، ‌قراردادهای هر دارایی در شروع، اهرم ۱۰ دارند؛ اما با توجه به شرایط بازار و تغییر وجوه تضمین این میزان تغییر خواهد کرد.

برای مثال اگر کسی بخواهد از بازار قراردادهای آتی ۱ کیلو زعفران بخرد، با توجه به اینکه اندازه قرارداد آتی زعفران ۱۰۰ گرم است، باید ۱۰ قرارداد آتی بخرد. برای اخذ ۱۰ قرارداد آتی زعفران این فرد باید به میزان ۱۰ برابر وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی، وجه نقد به حساب عملیاتی واریز کند. با فرض اینکه وجه تضمین اولیه قراردادهای آتی زعفران ۲۰۰ هزار تومان باشد؛ ،‌این فرد باید ۲ میلیون تومان پرداخت نماید.

وجه لازم = تعداد قرارداد * وجه تضمین اولیه

۲،۰۰۰،۰۰۰ = ۱۰ * ۲۰۰،۰۰۰

در مقابل اگر فرض کنیم که قیمت یک گواهی سپرده زعفران پوشال در بازار بورس که برابر با ۱ گرم زعفران است، برابر با ۱۰،۰۰۰ تومان باشد، این فرد برای خرید ۱ کیلو زعفران باید ۱،۰۰۰ واحد گواهی خریداری می‌کرد و به وجه نقدی معادل ۱۰ میلیون تومان نیاز داشت.

وجه لازم = قیمت گواهی سپرده * مقدار گواهی سپرده

۱۰،۰۰۰،۰۰۰= ۱۰،۰۰۰ * ۱،۰۰۰

استفاده از اهرم مالی برای انجام معاملات اعتباری

همواره بخشی از معاملات صورت گرفته در بازار سرمایه با استفاده از اهرم مالی یا همان اهرم بدهی انجام شده است. این بخش از معاملات توسط خریدارانی صورت می‌پذیرد که با تثبیت رونق بازار، به دنبال استفاده از فرصت رشد سریع قیمت‌ها هستند. افرادی که همچنان معتقد به بازدهی بالای بازار سرمایه هستند و می‌خواهند با گرفتن منابع مالی از کارگزاری‌ها (گرفتن اعتبار) کسب سود بیشتری کنند. با توجه به ناپایدار بودن این منابع و ریسک بالایی که این قسمت از بازار به خریداران تحمیل می‌کند، معاملات انجام شده با ضررهای بسیار زیادی پایان می‌یابند.

به‌عنوان مثال استفاده از اهرم مالی در سال ۹۲ باعث شد تا بسیاری از سهامداران حقیقی و حقوقی بیش از میزان سرمایه خود، سود کسب کنند و به تبع آن، شاخص کل بورس نیز بیش از حد معمول بالا رفت. در ادامه سال ۹۳ وضعیتی مشابه اما در مسیر نزولی مشاهده شد. در این سال سهامدارانی که از این اهرم‌های مالی در زمان نامناسب و نزول بازار استفاده کردند، زیان‌های سنگینی را متحمل شدند؛ به عبارت دیگر در زمان‌هایی که بازار سرمایه با هیجان و رشد زیادی همراه است، همراهی یک اهرم مالی همانند خرید اعتباری بر میزان هیجانات افزوده و نگرانی بابت اضافه جهش (overshoot) در بازار به وجود می‌آید.

لذا این تجارب تلخ باعث شکل‌گیری تصور اشتباه درباره مناسب نبودن بازار سرمایه برای سرمایه گذاری می‌شود. در این راستا سازمان بورس به‌عنوان نهاد ناظر در سال‌های اخیر تلاش فوق‌العاده‌ای در جهت قانونمند کردن اعطای اعتبارات در شبکه کارگزاری‌ها به ویژه رعایت نسبت‌های کفایت سرمایه و اخذ وثایق کافی از مشتریان کرده است اما هنوز هم ضرورت مدیریت حجم منابع تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ اعتباری در کل شبکه کارگزاری احساس می‌شود.

نتیجه‌گیری

همان‌طور که توضیح دادیم اهرم مالی ابزاری برای استفاده بیشتر از فرصت‌های سرمایه گذاری در بازار سرمایه و کسب سودهای بالاتر است. با توجه به اینکه اهرم مالی موقعیت‌های سودآوری را افزایش می‌دهد در عین حال ریسک سرمایه گذاری را نیز افزایش می‌دهد؛ بنابراین همواره باید در نظر داشته باشیم استفاده از اهرم مالی همان‌طور که می‌تواند منجر به کسب سود بیشتری شود می‌تواند احتمال ضرر را هم بیشتر کند. بدین‌صورت که در زمانی که از اهرم در سرمایه گذاری‌هایمان استفاده کنیم و برآوردما برای کسب سود با واقعیت منطبق نشود، زیان احتمالی ما بسیار بیشتر از حالتی می‌شود که از اهرم استفاده نکرده بودیم.

نسبت های اهرمی

نسبت های اهرمی

در تعریف نسبت های اهرمی که نسبت سرمایه گذاری نیز نام دارد، گفته شده است که میزان توانایی شرکت ها را در انجام و اجرای تعهدات میان مدت و طولانی مدت منعکس می‌کند.

این نسبت ها از آن جهت که شیوه تأمین بدهی های شرکت و توان پرداختی شرکت نسبت به این بدهی ها را ارزیابی می­کند، اهمیت بالایی دارد.

عوامل اهمیت نسبت های اهرمی از نگاه تحلیل گران:

  • این نسبت ها از این نظر که مقدار ثروتی که سهام داران برای شرکت تأمین کرده اند را مشخص می­کند، در نزد اعتبار دهندگان به آن شرکت اهمیت زیادی دارد.
  • این نسبت ها از جهتی که مشخص می­کنند که آیا میزان درآمد شرکت برای پرداخت بدهی ها و مخارج مالی مثل هزینه های سود (بهره) و مخارج ثابت شرکت کافی است یا خیر، برای سهام داران خاص اهمیت دارد.
  • وقتی شرکت سرمایه گذاری مناسبی در محل هزینه های خود داشته باشد و سود سرمایه گذاری از هزینه های پرداخت شده برای آن بیشتر شود، این سرمایه گذاری ها باعث افزایش سرمایه سهام داران در شرکت می­شود و نیاز به منابع مالی خارجی را کاهش می­دهد.
  • با بررسی ساختار دارایی شرکت و مشخص کردن هزینه های شرکت می­توان گفت در زمان های رشد یا رکود اقتصادی میزان سود آوری شرکت چه وضعیتی خواهد داشت. به تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ طور مثال شرکتی که هزینه های کمتری برای بدست آوردن سرمایه بپردازد در زمان رکود اقتصادی زیان کمتری را متحمل می­شود و در زمان رشد اقتصادی نیز سود کمتری خواهد داشت.

انواع نسبت های اهرمی:

نسبت های اهرمی یا همان نسبت سرمایه گذاری انواع مختلفی دارد که به توضیح هر کدام می پردازیم.

نسبت بدهی:

اهمیت و تاثیر بدهی های طولانی مدت و جاری را در تأمین همه‌ی سرمایه و ثروت شرکت نشان می­دهد.

مشخص می­کند که چه مقدار از سرمایه های کل از طریق بدهی ها بدست آمده است.

این نسبت برای اعتبار دهندگان بسیار اهمیت دارد.

برای محاسبه نسبت بدهی به روش فرمول زیر عمل می­کنیم:

مجموع دارایی / مجموع بدهی = نسبت بدهی

  • چنان چه نسبت بدهی بالا باشد، این تفسیر را در پی دارد که شرکت جهت تأمین منابعی که به آن ها نیاز داشته از منابع سرمایه خارج از شرکت استفاده کرده است.
  • برای وام دهندگان مانند بانک ها و از این قبیل مهم است که نسبت بدهی پایین باشد، چون بالا رفتن این نسبت، ریسک و خطر پذیری شرکت را افزایش خواهد داد.

سرمایه ثابت نسبت به ارزش ویژه:

ارزش ویژه میزان سرمایه ای است که پس از کم شدن میزان بدهی ها از دارایی شرکت باقی می­ماند.

برای محاسبه این نسبت از فرمول زیر استفاده می­کنیم:

دارایی ثابت / ارزش ویژه = سرمایه ثابت نسبت به ارزش ویژه

  • نسبت فوق نشان می­دهد که چه میزان از ارزش ویژه برای خرید سرمایه های ثابت هزینه شده است.
  • اگر سرمایه ثابت شرکت نسبت به ارزش ویژه پایین تر باشد نشان می‌دهد که مقدار کمی از ارزش های تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ ویژه برای خرید سرمایه ثابت خرج شده است. بنابراین میزان نقدینگی این شرکت بالا است و توان تسویه بدهی های جاری خود را دارد.

کل بدهی نسبت به ارزش ویژه:

این نسبت وضعیت اعتبار دهندگان را با سهام داران شرکت مقایسه می­کند و قدرت آن ها را به یک دیگر نشان می­دهد.

برای محاسبه این نسبت از فرمول زیر استفاده می­کنیم:

کل بدهی / ارزش ویژه = کل بدهی نسبت به ارزش ویژه

  • وقتی نسبت کل بدهی به ارزش ویژه کمتر باشد، شرکت مربوطه ریسک و خطر پذیری مالی کمتری خواهد داشت و وام دهندگان نیز از شرکت هایی که این نسبت در آن ها پایین تر است استقبال بیشتری می­کنند.
  • هرچه این نسبت بالا برود یعنی در ساختار دارایی شرکت از بدهی های بیشتری استفاده شده است و به همان میزان حقوق و سرمایه اعتبار دهندگان نسبت به سهام داران بیشتر خواهد بود.
  • اگر سهام داران شرکت بخش بیشتری از سرمایه های شرکت را تأمین کنند به تناسب آن کنترل و نسبت مالکانه آن ها بیشتر خواهد شد و پرداخت سود (بهره) و وام کمتری برای شرکت به دنبال خواهد داشت.

به طور مثال اگردر یک شرکت جواب تناسب کل بدهی به ارزش ویژه 4 باشد، یعنی این شرکت جهت تأمین سرمایه ی مورد نیاز خود 4 برابر بیشتر از همیشه از منابع خارجی مانند وام استفاده کرده است.

بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه:

برای محاسبه نسبت فوق از فرمول زیر استفاده می­کنیم:

بدهی جاری / ارزش ویژه = بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه

  • بدهی جاری (کوتاه مدت) شرکت از سرمایه های جاری آن به دست می­آید و می­تواند نقدینگی تعریف اهرم عملیاتی چیست؟ شرکت را تحت تاثیر قرار دهد و در صورت افزایش این نوع بدهی (جاری) میزان نقدینگی کاهش می­یابد.
  • بدهی جاری میزان سود بالاتری در مقایسه با دیگر بدهی ها دارد. و بالا بودن بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه قدرت اهرمی را تحت تاثیر قرار می­دهد و موجب کاهش آن می­شود.
  • اگر این روند افزایش بدهی جاری تداوم داشته باشد نشان دهنده ضرورت مدیریت و اصلاح در ساختار دارایی شرکت است.

موسسه مشاوران شما را به خواندن مطلب مالیات حقوق دعوت می نماید.

بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه

بدهی جاری نسبت به ارزش ویژه

بدهی های طولانی مدت نسبت به ارزش ویژه:

نسبت فوق ارتباط میان بدهی های طولانی مدت که موعد پرداخت آن ها از یک سال بیشتر است را با ارزش ویژه بررسی می­کند.

برای محاسبه این نسبت از فرمول زیر استفاده می­کنیم:

بدهی طولانی مدت / ارزش ویژه = بدهی های طولانی مدت نسبت به ارزش ویژه

نسبت مالکانه:

برای محاسبه نسبت مالکانه از فرمول زیر استفاده می­کنیم:

ارزش ویژه / کل دارایی ها = نسبت مالکانه

  • این نسبت میزان سرمایه های شرکت که مربوط به سهام داران است را مشخص می­کند و نشان دهنده نقش سهام داران در فراهم کردن سرمایه های شرکت است که به صورت درصدی بیان می­شود.
  • بالا بودن درصد نسبت مالکانه در یک شرکت نشان دهنده میزان پایبندی آن شرکت به تعهد های خود است و نشان می­دهد از اهرم مالی در این شرکت به میزان خیلی کم استفاده شده است.
  • پایین بودن این نسبت مشخص می­کند که بخش زیادی از ثروت شرکت ازمنابع خارجی (وام و..) تأمین شده است و هم چنین ریسک مالی را در پی داشته است.

حقوق سهام داران نسبت به همه ی بدهی ها:

حقوق سهام داران / کل بدهی = حقوق سهام داران نسبت به همه ی بدهی ها

  • نسبت فوق ادعای اعتبار دهندگان و سهام داران را ارزیابی می­کند و حقوق سهام داران را نسبت به کل اعتبارات که از منابع سرمایه خارجی تأمین شده می­سنجد.
  • اگر این نسبت بالا باشد یعنی حقوق واختیارات سهام داران از اعتبار دهندگان بیشتر است و این افزایش حقوق سهام داران به تناسب همه بدهی ها موجب می­شود که شرکت در مواجهه با ورشکستگی و خطرهای اقتصادی آسیب پذیری کمتری داشته باشد.

حقوق سهام داران نسبت به سرمایه های ثابت:

برای محاسبه نسبت بالا از این فرمول استفاده می­کنیم:

حقوق سهام داران / سرمایه های ثابت = حقوق سهام داران نسبت به سرمایه های ثابت

  • این نسبت نقش و همکاری سهام داران را در تأمین ثروت برای خرید اموال و سرمایه های ثابت نشان می­دهد.
  • بالا بودن این نسبت یعنی سهام داران سرمایه مالی بیشتری برای شرکت فراهم کرده اند. بنابراین شرکت در شرایط مالی و اقتصادی سخت، ساختار سرمایه ای محکم تری دارد.

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله نسبت نقدینگی را به شما پیشنهاد می کنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.