معامله بر اساس واگرایی‌ها


اسیلاتور چیست؟ چطور با استفاده از اسیلاتور در معاملات خود بهتر و موثرتر عمل کنیم؟

اسیلاتورها یا نوسان‌گرها به مجموعه‌ای از اندیکاتورها اطلاق می‌شوند که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها چیزی شبیه دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم هستند و استفاده از اسیلاتور ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات اگاه می‌کنند. اسیلاتورها دارای دو محدوده هستند؛ اشباع خرید و اشباع فروش. در عموم اسیلاتورهای مشهور، اشباع خرید در محدوده‌ای بیش از هفتاد قرار دارد و حکایت از اوج هیجان‌زدگی در خریداران دارد، در حالی که اشباع فروش در محدوده‌ای کمتر از سی قرار گرفته است که نشانه‌ی اوج هیجان و شتاب‌زدگی در فروشندگان است. توجه داشته باشید که وقتی بازاری که با آن کار می‌کنید روندی قوی ندارد یا خنثی است، مناطق هیجان خرید و فروش به درستی نقاط ورود و خروج را به شما نشان می‌دهند. ولی در یک بازار قوی و رونددار، قرار گرفتن اسیلاتورها در مناطق اشباع خود، حکایت از قوی بودن و ادامه‌دار بودن روند فعلی دارد. بنابراین همیشه دقت داشته باشید که بازاری که در حال تحلیل آن هستید، یک بازار رونددار است یا یک بازار خنثی. اسیلاتورها به دو دسته‌ی روبانی و مرکزی تقسیم‌بندی می‌شوند. عمده سیگنال‌های اسیلاتورهای مرکزی بر مبنای خط مرکزی و سیگنال‌های اسیلاتورهای روبانی بر مبنای محدوده‌های بیش خرید و بیش فروش ایجاد می‌شوند. معمولاً استفاده از اسیلاتور می‌تواند سه نمونه سیگنال یا تحلیل عمده به معامله‌گر بدهد:

  • سیگنال خرید یا فروش بر اساس خط مرکزی
  • سیگنال خرید و فروش بر اساس محدوده‌ی بیش خرید و بیش فروش
  • سیگنال خرید و فروش بر اساس واگرایی

خط مرکزی

بر مبنای عبور شاخص اسیلاتور از خط مرکزی می‌توان تشخیص داد که روند صعودی یا نزولی است. بدین مفهوم که اگر شاخص اسیلاتور از پایین رو به بالا حرکت کرد، سیگنال خرید یا صعود ایجاد می‌شود و اگر از بالا رو به پایین حرکت کرد و از خط مرکزی عبور کرد، سیگنال فروش یا نزول ایجاد می‌شود. در اسیلاتورهای روبانی، خط مرکزی عدد پنجاه یا نقطه‌ی میانه‌ی آن است، در حالی که در اسیلاتورهای مرکزی، خط مرکزی نقطه‌ی صفر است.

کاربرد اسیلاتور در بورس

محدوده‌ی بیش خرید و بیش فروش

محدوده‌های بیش خرید و بیش فروش تنها با استفاده از اسیلاتور روبانی به وجود می‌آید. سیگنال فروش در این اسیلاتورها زمانی به وجود می‌آید که شاخص اسیلاتور از محدوده‌ی بیش خرید خارج شود. محدوده‌ی بیش خرید در بین اسیلاتورهایی که به صورت روبانی از صفر تا صد فاصله دارند، معمولاً روی عدد هفتاد یا هشتاد تعریف می‌شود. بنابراین ورود شاخص اسیلاتور به محدوده‌ی بالای هفتاد یا هشتاد، ملاک تصمیم‌گیری نیست، بلکه خروج قیمت از این محدوده، نشان‌دهنده‌ی تضعیف و به احتمال زیاد بازگشت روند است. عکس حالت خروج از محدوده‌ی بیش خرید می‌تواند در محدوده‌ی بیش فروش نیز روی دهد. بدین معنا که با ورود شاخص اسیلاتور به محدوده‌ی بیش فروش، سیگنال یا تحلیلی انجام نمی‌شود، بلکه با خروج اسیلاتور از محدوده‌ی بیست یا سی رو به بالا، صعودی بودن قیمت یا تضعیف روند نزولی تفسیر می‌شود.

واگرایی

به تناقض بین رفتار قیمت و رفتار اندیکاتور، واگرایی گفته می‌شود. واگرایی در روند صعودی در انتهای ریزموج‌های صعودی و در روند نزولی در ریزموج‌های نزولی به نمایش در می‌آید. واگرایی ابزار بسیار مفیدی برای تشخیص کاسته شدن قدرت روند یا بازگشت روند است. این ابزار معمولاً احتمال خطای کمتری نسبت به سایر استفاده‌های اندیکاتورها دارد. زمانی که انتهای ریزموج‌های صعودی قیمت در هر قله‌ی جدید، بالاتر از قله یا سقف قبلی تشکیل شوند، اما قله یا سقف مترادف و هم‌راستای اندیکاتور مانند قیمت رفتار نکند و سقف جدید هم‌راستا با سقف قبلی خودش یا پایین‌تر از آن تشکیل شود، واگرایی یا تناقض در انتهای روند صعودی ایجاد شده است که نشانه‌ای از بازگشت روند صعودی به نزولی است. در روند نزولی، زمانی که انتهای ریزموج‌های نزولی قیمت، در هر دره‌ی جدید پایین‌تر از دره یا کف قبلی تشکیل شوند، اما دره یا کف مترادف و هم‌راستای اندیکاتور مانند قیمت رفتار نکند و کف جدید هم‌راستا با کف قبلی خودش یا بالاتر از آن تشکیل شود، واگرایی یا تناقض در انتهای روند نزولی ایجاد شده است که نشانه‌ای از بازگشت روند نزولی به صعودی خواهد بود.

کاربرد استفاده از اسیلاتورکاربرد و موارد استفاده از اسیلاتور

کاربرد و استفاده از اسیلاتور محدود به دوره‌های بدون روند بازار نیست، تحلیل نمودارهای قیمت در طی روندهای بازار یکی از کارکردهای ارزشمند اسیلاتورها است که اخطارهای مناسبی را در نقاط هیجانی بازار که غالباً خرید هیجانی یا اشباع خرید و فروش هیجانی یا اشباع فروش نامیده می‌شوند به معامله‌گران اعلام می‌کنند. استفاده از اسیلاتور به معامله‌گر این امکان را می‌دهد که در دوره‌های تثبیت بازار و ثبت قیمت‌ها و نیز زمانی که روندی در بازار مشاهده نمی‌شود، همچنان بتواند سود به دست آورد. استفاده از اسیلاتور می‌تواند معامله‌گر را از رو به پایان بودن جنبش یک روند، پیش از اینکه وقوع این اتفاق قطعی شود، مطلع کند. هنگامی که یک اسیلاتور به بالاترین و یا پایین‌ترین مقدار خود می‌رسد، این طور تعبیر می‌شود که حرکت فعلی قیمت، خیلی سریع و یا خیلی تند بوده و لازم است که در آن تصحیح و یا توقفی انجام شود. معامله‌گر باید مراقب باشد که وقتی اسیلاتور در پایین‌ترین وضعیت خود قرار دارد، اقدام به فروش نکند. استفاده از اسیلاتور ما را در یافتن نقاط بازگشت یاری می‌کند. اسیلاتورها هیجانات احساسی بازار را به نمایش می‌گذرانند و این امکان را فراهم می‌کنند که معامله بر اساس واگرایی‌ها سطوحی را که خوشبینی و بدبینی بر آن‌ها حاکم است، بیابیم. حرفه‌ای‌ها در چنین سطوحی برعکس آماتورها رفتار می‌کنند؛ زمانی که بازار با افزایش روبرو می‌شود، معامله‌گران تازه‎کار به پا می‌خیزند و طمع بر آن‌ها حاکم می‌شود. در این هنگام است که معامله‌گران حرفه‌ای می‌فروشند. و زمانی که بازار با کاهش مواجه می‌شود و ترس بر معامله‌گران حاکم می‌شود، حرفه‌ای‌ها می‌خرند. اسیلاتورها به آن‌ها کمک می‌کنند زمان مناسب برای معاملات را پیدا کنند. وقتی معامله‌گران از سیگنال اسیلاتورها استفاده می‌کنند، برای تصمیم‌گیری باید از قضاوت شخصی خودشان استفاده کنند. اشباع خرید یک اسیلاتور هنگامی است که به سطح بالایی می‌رسد که قبلاً در آن نقطه یک سقف تشکیل داده شده است. اشباع خرید به معنای بسیار بالاست و آمادگی بازگشت از آن ناحیه به سمت پایین را نشان می‌دهد. اشباع فروش یک اسیلاتور هنگامی است که به سطح پایینی می‌رسد که قبلاً در آن نقطه یک کف تشکیل داده شده است. اشباع فروش به معنای بسیار پایین است و آمادگی بازگشت از آن ناحیه به سمت بالا را نشان می‌دهد. نواحی اشباع خرید و فروش را با قرار دادن یک خط افقی در اسیلاتور می‌توان مشخص کرد. یک معیار مناسب برای رسم این خطوط این است که ۵ ٪ از زمان تشکیل را بالای خط اشباع خرید و فروش سپری کرده باشند.

بهترین زمان استفاده از اسیلاتور

چه زمانی باید از اسیلاتورها استفاده کنیم؟

زمانی که یک اسیلاتور از خط مرکزی رسم شده بالاتر یا پایین‌تر بیاید به معامله‌گر در تشخیص نقاط سقف و کف کمک می‌کند. در معاملاتی که در فضاهای خنثی انجام می‌شود، استفاده از اسیلاتور خارق‌العاده عمل می‌کند، اما زمانی که قیمت از فضای خنثی خارج می‌شود و وارد یک روند جدید می‌شود، اسیلاتورها سیگنال‌های نابهنگام و خطرناکی تولید می‌کنند. باید دقت کرد وقتی یک روند صعودی جدید و قدرتمند شکل می‌گیرد، اسیلاتور می‌تواند برای هفته‌ها در حالت اشباع خرید باقی بماند و سیگنال‌های فروش بی‌موقع و نابهنگام صادر کند. همچنین زمانی که یک روند نزولی جدید شکل می‌گیرد، اسیلاتور می‌تواند برای هفته‌ها در حالت اشباع فروش باقی بماند و سیگنال‌های خرید بی‌موقع و نابهنگام صادر کند. یکی از معیارهای تحلیل‌گر حرفه‌ای بودن این است که چه زمانی از اسیلاتورها استفاده کنیم و چه زمانی از اندیکاتورها. اسیلاتورها مانند دیگر اندیکاتورها در زمانی که با نمودار قیمت واگرا می‌شوند بهترین سیگنال‌های معاملاتی‌شان را صادر می‌کنند. زمانی که قیمت با کاهش مواجه می‌شود و یک کف جدید شکل می‌گیرد، اما اسیلاتور از تشکیل یک کف جدید امتناع می‌ورزد یک واگرایی صعودی شکل می‌گیرد. واگرایی صعودی اغلب به پایان یک روند نزولی اشاره دارد و واگرایی نزولی اغلب در روند صعودی اتفاق می‌افتد و نشان می‌دهد که بازار به یک قله رسیده است. این واگرایی زمانی حاصل می‌شود که قیمت در روند صعودی خود به یک سقف جدید دست یابد. اما اسیلاتور همگام با قیمت یک سقف جدید شکل نمی‌دهد. برای آگاهی بیشتر و آموزش صفر تا صد استفاده از اسیلاتور در بورس می‌توانید از پکیج اندیکاتورها، اسیلاتورها و استراتژی آکادمی دکتر ژند استفاده کنید.

چگونه با واگرایی در اندیکاتور مکدی سیگنال بگیریم؟

واگرایی در معامله یکی از روش های رایج برای استفاده از هیستوگرام MACD است (که در زیر توضیح می دهیم) ، اما متأسفانه معامله واگرایی چندان دقیق نیست ، زیرا بیشتر از آنچه موفق می شود شکست می خورد. برای بررسی روش منطقی تر معامله واگرایی MACD ، ما از هیستوگرام MACD برای سیگنال های ورود و خروج معامله (به جای ورود فقط) و چگونگی موقعیت معامله گران به طور منحصر به فرد برای استفاده از چنین روشی برای استراتژی استفاده می کنیم.

یک مرور کلی در اندیکاتور مکدی

مفهوم پشت مکدی نسبتاً ساده است. اساساً ، تفاوت بین میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه و ۱۲ روزه یک ابزار (EMA) را محاسبه می کند. از میانگین میانگین متحرک که MACD را تشکیل می دهند ، میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه معامله بر اساس واگرایی‌ها سریعتر است ، در حالی که ۲۶ روز کندتر می باشد. در محاسبه ارزش های خود ، هر دو میانگین متحرک از قیمت های پایانی هر دوره ای که اندازه گیری می شود ، استفاده می کنند. در نمودار مکدی ، یک میانگین متحرک نمایی نه روزه از مکدی نیز ترسیم شده است و به عنوان محرک تصمیمات خرید و فروش عمل می کند. مکدی هنگامی که بالاتر از میانگین متحرک نمایی نه روزه خود حرکت می کند ، یک سیگنال صعودی ایجاد می کند و هنگامی که به زیر میانگین متحرک نمایی نه روزه خود حرکت می کند ، علامت فروش ارسال می کند.

هیستوگرام مکدی یک نمایش بصری زیبا از تفاوت بین MACD و EMA نه روزه آن است. هیستوگرام زمانی مثبت است که MACD بالاتر از میانگین متحرک نمایی نه روزه خود باشد وزمانی منفی است که MACD کمتر از میانگین متحرک نمایی نه روزه است. در صورت افزایش قیمت ها ، هیستوگرام با افزایش سرعت حرکت قیمت بزرگتر می شود و با کند شدن حرکت قیمت منقبض می شود. همین اصل با کاهش قیمت ها برعکس عمل می کند.

واگرایی معاملاتی در اندیکاتور مکدی

همانطور که قبلاً اشاره کردیم ، واگرایی معامله یک روش کلاسیک است که در آن از هیستوگرام MACD استفاده می شود. یکی از رایج ترین تنظیمات ، یافتن نقاط نمودار است که در آن قیمت نوسان جدید را بالا یا نوسان جدید را پایین می آورد ، اما هیستوگرام MACD چنین نمی کند ، که نشان دهنده اختلاف قیمت و حرکت است.

متأسفانه ، معامله با واگرایی اندیکاتور مکدی بسیار دقیق نیست ، زیرا بیشتر از آنچه موفق می شود شکست می خورد. قیمتها اغلب چندین جهش نهایی بالا یا پایین دارند که باعث توقف می شود و معامله گران را وادار می کند درست قبل از اینکه این حرکت واقعاً یک چرخش پایدار ایجاد کند و تجارت سودآور شود.

یکی از دلایلی که معامله گران اغلب با این تنظیمات ضرر می کنند این است که آنها بر اساس سیگنال نشانگر MACD وارد معامله می شوند اما بر اساس حرکت قیمت از آن خارج می شوند. از آنجا که هیستوگرام MACD مشتق قیمت است و خود قیمت نیست ، این رویکرد در واقع نسخه تجاری مخلوط کردن سیب و پرتقال است.

استفاده از هیستوگرام مکدی برای ورود و خروج

برای حل ناسازگاری بین ورود و خروج ، یک معامله گر می تواند از هیستوگرام MACD برای سیگنال های ورود و خروج معامله استفاده کند. برای انجام این کار ، معامله گر با واگرایی منفی یک معامله بر اساس واگرایی‌ها موقعیت کوتاه در نقطه اولیه واگرایی می گیرد ، اما به جای اینکه در نزدیکترین نوسان بر اساس قیمت ، نقطه توقف را تعیین کند ، در عوض معامله را تنها در صورت بالا بودن MACD متوقف می کند. هیستوگرام از نوسان قبلی خود فراتر می رود و نشان می دهد که حرکت در واقع شتاب می گیرد و معامله گر واقعاً در معامله اشتباه می کند. اگر ، از طرف دیگر ، هیستوگرام MACD نوسان جدیدی ایجاد نکند ، معامله گر سپس به موقعیت اولیه خود می افزاید و به طور مداوم به قیمت متوسط ​​بالاتری برای کوتاه مدت دست می یابد.

کتاب واگرایی ها

رکن سوم بازار

بعد از نزدیک به سه سال بالاخره جلد سوم از مجموعه ده جلدی " نگاهی نو به بازار " منتشر شد. در این مدت به دلیل مشغله های فراوان برای توسعه یک مدل عددی برای تحلیل گری، موفق نشدم در زمانی زودتر کتاب را منتشر کنم. در این سه سال تجربیات فراوانی در خصوص سبک های مدرن تحلیل گری به دست آمد که امیدوارم در جلدهای بعدی با نگاهی خاص و مدرن و به دور از سنت گرایی در بحث تکنیکال به بازار نگاه شود.

در کتاب حاضر که تمرکزش بر روی مفهوم بسیار مهم واگرایی ها استوار است، سعی شده از تمام جنبه های با اهمیت به موضوع نگاه شود تا یک معامله گر با صرف دیدن یک واگرایی دنبال چرخش های بزرگ نباشد و همچنین سعی شده با توضیحاتی که در خصوص مبانی مدیریت سرمایه داده شد، اهمیت موضوع ریسک سنجی در بازار پر رنگ تر شود.

یقینا هیچ مدلی در تحلیل معامله بر اساس واگرایی‌ها گری چه در حوزه تکنیکال و چه غیر تکنیکال با قطعیت کامل صحبت نمی کند و هر مدلی که طراحی می شود صرفا کمک می کند با احتمال موفقیت بیشتر در بازار معامله کنیم. در سال های اخیر معامله گران زیادی وارد حوزه تحلیل تکنیکال شدند اما به دلیل برداشت اشتباهی که از موضوع داشتند تصور کردند در تکنیکال می توانند دنبال جام مقدس باشند و به همین دلیل به آرامی یا از بحث تحلیل گری در حوزه تکنیکال دلسرد شدند و با دنبال توجیهات تکنیکی رفتند.

هدف در لابلای مباحث مطرح شده در این کتاب، این بوده که آن ذهنیت ایده آل گرایی که برخی در بازار دارند را تعدیل نماید و ضرر را به عنوان جزیی از تحلیل گری و معامله گری بپذیرند تا با تدوین یک استراتژی معاملاتی مناسب دنبال فرصت های خرید و فروش معقول باشند.

بحث واگرایی ها در کنار سایر مباحث تکنیکی همانند مباحثی که در حوزه قیمت و زمان داریم براحتی کمک می کند در حباب قیمتی سهم نخریم و سهامی که ارزان هست نفروشیم. گام های پر قدرت و کم قدرت بازار را زیر نظر بگیریم و استراتژی خرید و فروش هایمان را بر مبنای قدرت و ضعف معامله گران با یک اسلوب مشخص و تعریف شده تدوین کنیم.

در این کتاب سعی شده به تحلیل گر یک دید جامع در خصوص تحلیل گری داده شود تا نگاه تحلیلی خلاصه به یک اتفاق ساده واگرایی نباشد بلکه در کنار بحث واگرایی حتما حوزه قیمتی و زمانی نیز در نظر گرفته شود. بسیاری از واگرایی ها قدرت لازم برای چرخش بزرگ را ندارند بنابراین باید با تکنیک هایی واگرایی هایی که عملکرد مناسب و غیر مناسب دارند تفکیک شوند.

واگرایی ها

در کتاب واگرایی ها نوشته نیما آزادی که تمرکزش بر روی مفهوم بسیار مهم واگرایی ها استوار است،سعی شده از تمام جنبه های بااهمیت به موضوع نگاه شود تا یک معامله گر به صرف دیدن یک واگرایی دنبال چرخش های بزرگ نباشد و هم چنین سعی شده با توضیحاتی که در خصوص مبانی مدیریت سرمایه داده شده،اهمیت موضوع ریسک سنجی در بازار پررنگ تر شود.
یقینا هیچ مدلی در تحلیل گری چه در حوزه ی تکنیکال و چه غیر تکنیکال با قطعیت کامل صحبت نمی کند و هر مدلی که طراحی می شود صرفا کمک می کند با احتمال موفقیت بیشتر در بازار معامله کنیم.در سال های اخیر معامله گران زیادی وارد حوزه ی تکنیکال شده اند، اما به دلیل برداشت اشتباهی که از موضوع داشتند تصور کردند در تکنیکال می توانند دنبال جام مقدس باشند و به همین دلیل به آرامی یا از بحث تحلیل گری در حوزه تکنیکال دلسرد شدند و یا دنبال توجیهات تکنیکی رفتند. هدف در لابه لای مباحث مطرح شده در این کتاب این بوده که آن ذهنیت ایده ال گرایی که برخی در بازار دارند را تعدیل نماید و ضرر را به عنوان جزیی از تحلیل گری و معامله گری بپذیرند تا با تدوین یک استراتژی معاملاتی مناسب دنبال فرصت های خرید و فروش معقول باشند.

فهرست مطالب :
فصل اول: مفاهیم مقدماتی تکنیکال
فصل دوم: اندیکاتورها
فصل سوم: واگرایی معمولی (Regular Divergence)
فصل چهارم: واگرایی مخفی (Hidden Divergence)
فصل پنجم: واگرایی زمانی (Time Divergence)
فصل ششم: تکنیک های ورود به بازار
فصل هفتم: استراتژی معاملاتی بر اساس واگرایی ها

اندیکاتور MACD ؛ آموزش کامل اندیکاتور مکدی

اندیکاتور

اندیکاتور MACD ؛ آشنایی کامل با اندیکاتور MACD در این مقاله ، شما خواهید فهمید که نشانگر واگرایی همگرایی میانگین متحرک یا به اختصار اندیکاتور MACD چیست. این یکی از محبوب ترین و مورد استفاده ترین ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی است. ما در مورد شاخص MACD ، از نحوه محاسبه و نحوه صحیح خواندن ، تا نحوه استفاده از اندیکاتور MACD هنگام معامله مستقیم ، به همه موارد خواهیم پرداخت.

macd

این شاخص تقریباً 40 سال پیش توسط Gerald Appel ایجاد شده است. اولین بار در سال 1979 مورد استفاده قرار گرفت. MACD مخفف Moving Average Convergence / Divergence است .

شاخص در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شود . به تعیین جهت ، قدرت و مدت زمان روند کمک می کند. محدوده قیمت ، سطح معکوس ؛ همچنین توصیه های تجاری را ارائه می دهد .

این شاخص را شاخص روند می نامند زیرا بر اساس دو میانگین متحرک شکل می گیرد . آنها روی نمودار قابل مشاهده نیستند ، فقط از مقادیر آنها در محاسبات استفاده می شود. نشانگرهای MACD در پنجره جداگانه ای در زیر نمودار نشان داده می شوند. عملا ، ما یک نوسانگر روند داریم. نمودار MACD کلاسیک یک هیستوگرام با میله های عمودی و یک خط صاف کننده اضافی است. هیستوگرام فاصله بین میانگین متحرک و پویایی همگرایی یا واگرایی را نشان می دهد. با افزایش فاصله بین میانگین ها ، میله های هیستوگرام نیز طولانی می شوند. اگر منطقه کوچکتر شود ، میله ها کوتاه می شوند. وقتی آنها بالای خط صفر صف آرایی کنند و برای مدت طولانی تری رشد کنند ، قیمت در حال افزایش است. وقتی میله های نمودار زیر صفر جمع می شوند و کوتاه می شوند ، انتظار می رود قیمت کاهش یابد.

MACD یک شاخص ذاتاً عقب مانده از قینا است زیرا داده های اولیه را از میانگین متحرک نمایی سریع (دوره 12) و کند (دوره 26) (EMA) دریافت می کند .

چرا آگاهی از واگرایی همگرایی میانگین متحرک مهم است؟ دلیل این امر این است: با آگاهی از اینکه شاخص شامل تعریف ، فرمول و روش محاسبه آن می تواند به شما کمک کند سیگنالهای قوی مانند عبور یا واگرایی را تشخیص دهید. یادگیری استفاده از اندیکاتور برای پیش بینی دقیق شکل گیری روندهای جدید در بازار ، تجارت شما را تا حد زیادی بهبود می بخشد. برای معامله گران فنی ما روش ساده تری را برای استفاده از شاخص MACD با استفاده از نمودار آن پیشنهاد می کنیم. علاوه بر این ، ما همچنین نحوه کار با تنظیمات نشانگر را توضیح خواهیم داد.

اندیکاتور MACD چیست؟

اندیکاتور MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. این اندیکاتور ابداع آقای جرالد بی اپل است. از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال در بازار معامله بر اساس واگرایی‌ها فارکس برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده می‌شود. این اندیکاتور در اغلب موارد با استفاده از قیمت پایانی محاسبه می‌شود. بر خلاف اندیکاتورهای دیگر اندیکاتور MACD فرمول سختی برای محاسبه خود ندارد

در یک نمودار معاملاتی ، MACD به عنوان دو خط چرخش بدون محدودیت نشان داده شده است. خط کوتاه تر ، میانگین متحرک نمایی 12 دوره (EMA) است و سریعتر حرکت می کند و مسئول اکثر حرکات MACD است. در حالی که طولانی ترین میانگین متحرک نمایی 26 دوره است که به کندی نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهد.

برای درک کامل نشانگر MACD ، ابتدا باید نگاهی بیندازیم که چرا این محبوبیت بین معامله گران است. برای تعیین بازارهای بیش از حد (خرید بیش از حد) یا فروش بیش از حد (بیش از حد فروخته شده) استفاده نمی شود. با ترکیب دو میانگین متحرک نمایی که روند را دنبال می کنند و به یک معامله بر اساس واگرایی‌ها معامله بر اساس واگرایی‌ها نوسان ساز حرکت تبدیل می شوند و همزمان به عنوان یک نشانگر دنباله روند و یک نشانگر حرکت است.

اسیلاتور واگرایی MACD در اواخر دهه 1970 توسط جرالد آبل که مدیر ETF است توسعه داده شد. این شاخص با گذشت زمان به عنوان یکی از ساده ترین ابزار تجزیه و تحلیل فنی ثابت شده است. این بسیار ساده است زیرا به دنبال همگرایی و واگرایی بین دو EMA است. جایی که همگرایی است وقتی خطوط به سمت یکدیگر حرکت می کنند. در حالی که تفاوت یا کنتراست زمانی است که آنها از یکدیگر دور شوند.

فرمول نشانگر MACD

برای محاسبه MACD ، ابتدا باید مقادیر میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت و بلند مدت را داشته باشیم. ایده استفاده از EMA این است که آنها بیشتر وزن بر جدیدترین تغییرات قیمت قائل می شوند (برعکس ، میانگین متحرک ساده ، وزن برابر را برای تمام نقاط قیمت اعمال می کنند). در این معادله ، EMA بلند مدت برای یک دوره 26 دوره ای در نظر گرفته می شود ، در حالی که مقدار EMA کوتاه مدت برای یک دوره 12 دوره ای در نظر گرفته می شود. این دوره بازه زمانی را نشان می دهد که در آن معامله می کنید ، بنابراین برای نمودار روزانه به ترتیب 12 و 26 روز EMA خواهد بود. در مرحله بعدی ، ما باید EMA بلند مدت را از EMA کوتاه مدت کم کنیم و این تفاوت در همگرایی MACD را به ما می دهد. برای این کار باید از قیمت های پایانی هر دوره استفاده کنیم.

MACD = EMA دوره 12 معامله بر اساس واگرایی‌ها – میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای

ما همچنین باید خط سیگنال MACD و هیستوگرام را در آن قرار دهیم. در مورد مقدار خط سیگنال ، ما باید یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از MACD بگیریم. این امر با شناسایی زمانی که روند معکوس وجود دارد ، به تولید سیگنالهای تجاری (توصیه ها) کمک می کند. در همین حال ، هیستوگرام فاصله بین خط MACD و خط سیگنال را نشان می دهد. اگر MACD بالاتر از خط سیگنال باشد ، هیستوگرام مثبت است و بالعکس.

نحوه خواندن نشانگر MACD

برای اینکه بتوانید تفاوت همگرایی میانگین متحرک را با جزئیات درک کنید ، مهم است که بتوانید اجزای آن را بر روی نمودار بخوانید. نشانگر از سه عنصر تشکیل شده است که به دور خط صفر حرکت می کنند: خط MACD ، خط سیگنال و هیستوگرام.

  • MACD Line(EMA 12 دوره ای – EMA 26 دوره ای) – به معامله گران کمک می کند روند صعودی و نزولی آینده بازار را شناسایی کنند.
  • Signal Line(9-EMA MACD Line) – علاوه بر خط MACD برای کمک به شناسایی چرخش روند و شناسایی بهترین نقاط ورود و خروج ، تجزیه و تحلیل می شود.
  • هیستوگرام(خط MACD – خط سیگنال) – هیستوگرام نمایشی گرافیکی از همگرایی و واگرایی دو مورد قبلی یعنی MACD و خطوط سیگنال را ارائه می دهد.

هر یک از این خطوط مقدار جداگانه ای دارند. هرچه از EMA کوتاهتر دورتر افزایش یابد ، در مقدار مثبت خط MACD افزایش می یابد. این نشانه حرکت رو به رشد صعودی است. از طرف دیگر ، یک MACD منفی نشان می دهد که خط EMA کوتاه تر زیر خط EMA طولانی تر است. و دوباره مقادیر منفی با افزایش فاصله دو خط افزایش می یابد. در این حالت ، یک حرکت نزولی فزاینده داریم.

انواع اندیکاتور مکدی :

در شکل زیر دو نوع و شکل اندیکاتور قدیم (classic MACD) و جدید را مشاهده می‌کنید. همانطور که می‌بینید با وجود اینکه کارایی هر دو تقریباً مشابه است اما از نظر ظاهری با هم تفاوت دارند که در این مطالب کاربرد هر دو را توضیح می‌دهیم

آ٠وزش اندیکاتور MACD

اندیکاتور مک دی کلاسیک (در شکل بالا اندیکاتور بالایی) شامل یک هیستوگرام (خطوط عمودی مشکی) و دو خط است که در اینجا این دو خط با آبی و قرمز نشان داده شده‌اند. خط قرمز رنگ با نام خط سیگنال (Signal) و خط آبی رنگ با نام خط MACD شناخته می‌شوند.

MACD جدید نیز از یک هیستوگرام و یا همان نمودار میله‌ای و خط قرمز رنگ که همان خط سیگنال است تشکیل شده است که برای سیگنال گیری در بازار فارکس می توانید استفاده کنید.

کاربرد اندیکاتور MACD:

همانطور که گفته شد از اندیکاتور MACD استفاده‌های متفاوتی می‌شود. از جمله محاسبه واگرایی MACD همانطور که در شکل زیر می‌بینید زمانی که واگرایی در MACD و خط روند اتفاق افتاده است بعد از آن ریزش سهم ایران خودرو اتفاق افتاده است و برعکس این موضوع نیز صادق است.

آ٠وزش اندیکاتور MACD

همچنین زمانی که دو خط سیگنال و مک دی همدیگر را قطع می‌کنند نیز نوعی سیگنال خرید و فروش محسوب می‌شود که البته به تنهایی قابل استفاده نیست و باید حتماً در کنار ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال درست استفاده شود، در شکل زیر این نوع سیگنال را همزمان در هر دو اندیکاتور نشان داده‌ایم.

MACD یک فرکانس است ، گرچه غالباً آن را شاخص روند یا حتی “نوسانگر روند” می نامند ، زیرا نشانگر MACD بر اساس دو قرائت میانگین متحرک است که مستقیماً روی نمودار قرار گرفته اند.

نشانگر MACD خود در یک پنجره جداگانه در زیر نمودار نشان داده می شود و به نظر می رسد یک نمودار میله ای با یک خط کمکی است و نمودار درجه اختلاف را در دو میانگین متحرک نشان می دهد: اگر یکی از دیگری دور شود ، میله های نمودار رشد می کنند ، و اگر میانگین های متحرک به هم نزدیکتر باشند ، میله ها پایین می آیند ، وقتی که حرکت MACD میله های طولانی روی نمودار با یک تخت کوتاه است.

اگر نمودار بالای خط صفر ساخته شده باشد ، این بدان معنی است که میانگین متحرک به سرعت از سطح آهسته در حال حرکت است و به تدریج در حال افزایش است ، به این معنی که به سمت بالا حرکت می کند. اگر میله ها از صفر به پایین تراز شوند ، روند نزولی سریع و کند انجام می شود و روند نزولی است.

خط کمکی که به طور دوره ای با هیستوگرام در پنجره نشانگر تلاقی می کند ، یک میانگین متحرک است ، در واقع به جای نمودار قیمت ، روی نمودار MACD ساخته می شود و این خط برای دریافت سیگنال های اضافی از نشانگر ایجاد می شود تا از سردرگمی جلوگیری کند و می توانیم آن را “کشوی MACD” بنامیم.

بولینگر باند و MACD

به منظور استفاده موثرتر از اختلافات ، معامله گرها شاخص دوم را به نمودار اضافه می کنند و سیگنالهای اضافی دریافت می کنند. باندهای بولینگر شاخص یک نمونه از این ابزارهای مکمل است. دامنه های نشانگر محدوده فعلی حداکثر و حداقل قیمت را نشان می دهد. نفوذ آن نوسانات شدیدی در نظر گرفته می شود. اگر همزمان با شکست قیمت از مرز ، واگرایی ایجاد شود ، این یک سیگنال قوی برای باز کردن موقعیت محسوب می شود. به داخل محدوده ، قیمت تایید می کند که رالی به پایان رسیده است معامله بر اساس واگرایی‌ها ، و تلاش می کند تا در واگرایی ها حرکت کند.

الگوی سر و شانه ها روی MACD

جستجوی الگوهای نمودار در نمودار در بین معامله گران غیر معمول نیست. با این حال ، این روش تا حدودی موثر است. همه مدل هایی که باید مراقب آنها باشید فقط سر و شانه ها یکی نیستند. علاوه بر این ، نمودار قیمت ممکن است هیچ نشانه ای از وارونگی نداشته باشد ، در حالی که نمودار MACD الگوی واضحی را نشان می دهد. بهترین حالت برای ورود به بازار شانه راست است ، همانطور که در معامله به روش کلاسیک با نمودار قیمت منظم انجام می شود. نقطه ای که خط سیگنال از ناحیه هیستوگرام فرار می کند می تواند نقطه ورودی دیگری باشد. برای خروج باید منتظر ورود خط سیگنال به ناحیه هیستوگرام بود.

هیستوگرام MACD در مک دی کلاسیک:

تفاوت بین خط سیگنال و خط مک دی است، به همین خاطر هر زمان که این دو به هم رسیده‌اند هیستوگرام نیز صفر شده است.

در مک دی جدید خط سیگنال تبدیل به همان هسیتوگرام و یا نمودار میله‌ای شده است. اگر دقت کنید در اندیکاتور پائینی که مک دی کلاسیک است هیستوگرامش دقیقاً مثل خط MACD نوسان می‌کند. و خط قرمز رنگ همان خط سیگنال است.

یک استراتژی تجارت ساده شاخص MACD

ساده ترین استراتژی معاملاتی MACD نیازی به نصب هیچ شاخص اضافی ندارد ، یک سیگنال تنها برای یافتن نقاط ورود به بازار کافی است.

معاملات بر اساس این استراتژی به شرح زیر باز می شوند:

  • اگر نمودار MACD در نمودار از پایین به بالا حرکت معامله بر اساس واگرایی‌ها کند ، یک موقعیت خرید باز می شود.
  • اگر نشانگر نمودار را از بالا به پایین کاهش دهد ، یک موقعیت فروش باز می شود.

تجارت همگرایی / واگرایی MACD

همگرایی MACD یکی از قوی ترین سیگنالهای ارائه شده توسط این شاخص است ، و تناقض بین جهت نمودار MACD و نمودار قیمت را بیان می کند ، برای تعیین واگرایی شما نیاز به اتصال دو سر مخالف (یا شکاف) بر روی نمودار و نشانگر دارید مانند این:

نمودار نشان می دهد که چگونه ، پس از یک روند نزولی شدید ، قیمت با کند شدن حداقل کاهش یافته ، اصلاح شده و سپس دوباره کاهش یافته است ، در همان زمان MACD نیز حداقل محلی را تشکیل داده است ، اما بالاتر از سطح قبلی است. این نشان می دهد که حرکت “خسته” شده است. ، و احتمال افزایش قیمت زیاد است حتی اگر در نمودار دیده نشود ، این شاخص سیگنال اصلی را می دهد.

تجارت واگرایی به شرح زیر انجام می شود:

هنگامی که دومین حداقل شاخص “روند” بالاتر از شاخص اول است ، شما باید برای ورود به خرید آماده شوید.
ورود به بازار زمانی اتفاق می افتد که نقض خط روند بالایی (مقاومت) تأیید شود.
تفاوت همگرایی با واگرایی در این است که خطوط رسم شده روی نمودار و بالای نمودار همگرا نیستند بلکه واگرا می شوند (یک خط روی نمودار به سمت بالا است و در پنجره نشانگر پایین است).

در این حالت ، اگر قیمت خط حمایت کانال قیمت در نمودار را بشکند ، یک موقعیت فروش باز می شود.

نتیجه

صرف نظر از این شاخص که تقریبا 40 سال پیش تاسیس شده است ، هنوز هم بسیار محبوب است. البته مانند سایر شاخص ها مزایا و معایب خاص خود را دارد. برخی ممکن است بگویند منسوخ شده و نیاز به ارتقا دارد. دیگران آن را ترجیح می دهند زیرا ایجاد شده و در زمان حال وجود دارد. این سوال هر معامله گر باید به طور مستقل به آن پاسخ دهد. تنظیمات MACD به قدری انعطاف پذیر هستند که می توانند با هر سازه یا چارچوب زمانی سازگار شوند .

البته ، نباید انتظار داشت که سیگنال ها 100٪ صحیح باشند. بدون توجه به الگوهایی که با آنها کار می کنید ، هیچ شاخصی وجود ندارد که 100٪ پیش بینی دقیق داشته باشد. با این حال ، شاخص MACD همراه با سایر شاخص ها و ترکیبات تنظیمات دیگر می تواند نه تنها در بازار فارکس ، بلکه در بازار کالاها نیز مفید باشد. جام مقدس تجارت در بازار مالی هنوز کشف نشده است و حتی اگر وجود داشته باشد ، در راز نگهداری می شود تا برای مدت طولانی به مردم نشان داده نشود.

نشانگر MACD می تواند کمک بزرگی در تجزیه و تحلیل فنی معاملات کند ، اما اگر بدون ابزار دیگری استفاده شود بی اثر است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.