انواع تحلیل در بازار


تحلیل بازار سهام

آشنایی با انواع تحلیل در بازارهای مالی | تکنیکال و فاندامنتال و سنتیمنتال

تا اینجا چیزهای زیادی یاد گرفتید. اما شاید خسته شده باشید.

همه می‌دانیم که این نکات بسیار مهم هستند ، اما شاید با خود می گویید …

حوصله ام سر رفت!

خوب، خبر خوش اینکه با دوستان خود خداحافظی کنید

زیرا سفر شما به عنوان یک تریدر فارکس می خواهد آغاز شود

یادتان باشد که این آخرین فرصت شما برای بازگشت است…

می توانید یک قرص پاک کننده حافظه بخورید، همه چیز را فراموش کنید و ما شما را به همان جایی که قبلاً بودید برمی گردانیم.

می‌توانید قرص قرمز را بخورید و به زندگی معمولی خود برگردید. از ۷ صبح تا ۲ عصر به اداره بروید و یا از ۹ صبح تا ۱۰ شب در مغازه خود کار کنید.

و می توانید قرص سبز را که کاملاً با عصاره دلار پر شده است، بخورید و یاد بگیرید که چگونه می توانید در فعال ترین بازار جهان، صرفاً با کمی استفاده از هوش، برای خود کسب درآمد کنید.

فقط به یاد داشته باشید ، یادگیری را هرگز متوقف نکنید.

حتی پس از فارغ التحصیلی از مدرسه فارکس سایت ما ، باید دائماً تا آنجا که می توانید بدنبال یادگیری و علم باشید ، تا بتوانید به یک استاد واقعی بازار فارکس تبدیل شوید!

حالا قرص سبز رنگ را بالا اندازید ، یک لیوان شیر شکلات خوشمزه هم بعد از آن بزنید و جعبه ناهار خود را بردارید … کلاس درس آغاز شده است!

انواع تحلیل در بازار

در بازار بورس اوراق بهادار، سرمایه‌گذارانی با شغل، تحصیلات و تجربه‌های متفاوت وجود دارند. هر یک از سرمایه‌گذاران براساس تخصص خود، شیوه‌ای خاص را جهت تجزیه و تحلیل سهام شرکت‌ها انتخاب می‌کنند. سرمایه‌گذاران با استفاده از این تحلیل‌ها، اقدام به خرید و فروش سهام می‌کنند. قیمت سهام هر لحظه و بر اثر تغییرات عرضه و تقاضای بازار قابل تغییر است. شاید درک عرضه و تقاضا و تغییرات قیمتی ناشی از آن آسان باشد؛ اما آنچه دشوار است، فهم آن چیزی است که تغییرات عرضه و تقاضا را در بازار ایجاد می‌کند. این موضوع سبب می‌شود تا یک سهم خواهان بیشتری پیدا کند. برای تشریح این رفتار، نظریه‌های زیادی شکل گرفته است؛ اما مهم‌ترین نظریه درباره این موضوع، آن است که تغییرات قیمت یک سهام بازتاب‌دهنده دیدگاه شخصی سرمایه‌گذاران نسبت به ارزش شرکت است. در این راستا تحلیل بازارهای مالی، اغلب به دو دسته‌ تحلیل تکنیکال و بنیادی تقسیم می‌شود. هر یک از این تحلیل‌ها، رویکردهای متفاوتی برای تصمیم‌گیری خرید یا فروش یک سهم دارند. استفاده از این تحلیل‌ها در هر یک از معاملات می‌توانند نقش متفاوتی را ایفا کنند؛ بنابراین، همواره این امکان وجود دارد که حتی در یک بازار کارآمد، بتوان از هر کدام از این نوع تحلیل‌ها استفاده کرد یا حتی آن دو را با هم به کار برد.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال سهام، بررسی قیمت سهام در گذشته سهام و استفاده از آن در حال حاضر می‌باشد. در انواع تحلیل در بازار این تحلیل از نمودار قیمت بر زمان، حجم معاملات و مقادیر محاسبه‌شده از قیمت استفاده می‌شود. تحلیل تکنیکال به هیچ وجه به بررسی نقاط قوت و ضعف یک سهم یا یک صنعت نمی‌پردازد. بلکه هدفش بررسی رفتار سرمایه‌گذار و روند تغییرات قیمت است. تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند که همه موارد همچون اخبار و . در قیمت سهم وجود دارد.

تحلیل بنیادی

بررسی علمی درباره عوامل اساسی تعیین‌کننده ارزش سهام را تجزیه و تحلیل بنیادی می‌نامند. تحلیل‌گر بنیادی به بررسی دارایی‌ها، بدهی‌ها، فروش، درآمد، محصول، مدیریت شرکت و . می‌پردازد و آن‌ها را با بقیه شرکت‌ها مقایسه می‌کند. تحلیل‌گر بنیادی باید بتواند ارزش واقعی سهم را نیز تخمین بزند. در این تحلیل از اطلاعات مختلفی همچون اطلاعات داخلی شرکت و اطلاعات پیرامونی شرکت استفاده می‌شود. در تحلیل بنیادی انتخاب صنعت بسیار اهمیت دارد. تحلیل‌گر بنیادی باید بتواند با بررسی متغیرهای مختلف، صنایع پیش‌رو در آینده را انتخاب کند و از آن صنایع منتخب نیز بهترین سهم را انتخاب کند.

هر یک از تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی نقاط ضعف و قوت خود را دارند. به طوری که می‌توان گفت بهتر است از این دو نوع تحلیل با هم استفاده کرد. با تلفیق این دو تحلیل می‌توان در بازه‌های زمانی مختلف سود خوبی به دست آورد.

بهترین روش تحلیل تکنیکال چیست؟ آشنایی با بهترین روش سرمایه‌گذاری

بهترین روش تحلیل تکنیکال

برای ورود به بازار سرمایه باید با انواع روش‌های تحلیل تکنیکال آشنا شد و کارآمدترین آن‌ها را استفاده کرد. به این منظور ابتدا باید انواع روش تحلیل تکنیکال را شناخت و سپس در میان آن‌ها به دنبال بهترین روش تحلیل تکنیکال گشت. به همین منظور امروز در این مقاله قصد داریم با هم نگاهی بر روش‌های تحلیل تکنیکال بیندازیم. پس از آشنایی با این روش‌ها باید به یک سوال نهایی پاسخ داد: بهترین روش تحلیل تکنیکال چیست؟

رسیدن به بهترین پاسخ برای این پرسش هدف اصلی کلینیک سرمایه در این مقاله است، چرا که بسیاری از تازه واردان در دنیای سرمایه‌گذاری همواره به دنبال بهترین روش می‌گردند.

فهرست عناوین مقاله

آشنایی با روش‌های تحلیل تکنیکال برای یافتن بهترین روش تحلیل تکنیکال

همانطور که گفتیم برای یافتن بهترین روش ابتدا باید با انواع روش‌ها آشنا شد. روش‌های تحلیل تکنیکال به طور کلی به هشت دسته تقسیم می‌شوند که در ادامه به بررسی هر یک به صورت جداگانه می‌پردازیم.

پیش از آن به یاد داشته باشید که به طور کلی روش تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی حرکات آینده سهام بورس یا ارز دیجیتال به کار می‌روند و هرگز به صورت 100 صحیح نیستند. این روش‌ها همگی با کمک سوابق پیشین سهام به کار گرفته می‌شوند.

نمودارهای سهام

یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال استفاده از نمودارها است. نمودارها تمامی سوابق قیمتی یک سهام را در خود جای می‌دهند. این نمودارها به سه شکل شمعی، میله‌ای و خطی ایجاد می‌شوند و هر یک در بازه‌های زمانی متفاوت به ترتیب زمانی شکل می‌گیرند. تحلیل‌گر می‌تواند هر نمودار را مطابق میل خود طی بازه‌های زمانی ساعتی، روزانه، ماهیانه، فصلی، سالیانه و حتی دهه‌ای یا سده‌ای بررسی کند.

انواع نمودارهای سهام در تحلیل تکنیکال

معامله‌گر با توجه به اهداف خود زمان مورد نظر را بررسی می‌کند. برای تریدینگ در بازه‌های زمانی کوتاه مدت باید بازه‌های کوتاه یک سهام همچون روزانه یا ماهیانه را بررسی کرد. اما اگر قصد سرمایه‌گذاری بلند مدت دارید، بررسی نمودارهای بازه‌های زمانی بزرگ‌تر کمک بیشتری به شما خواهد کرد.

در نمودارها شما چهار فاکتور اصلی قیمت یعنی قیمت شروع، پایان، سقف و کف را مشاهده می‌کنید. این فاکتورها با توجه به بازه زمانی شما نشان داده می‌شوند.

برای مثال اگر به بررسی روند یک سهام طی یک ماه گذشته بپردازید، این چهار فاکتور مطابق هر یک روز شکل می‌گیرند. به این ترتیب اگر نموداری شمعی را انتخاب کنید، شما 30 شمع با 30 قیمت آغازی و پایانی متفاوت یا گاهی یکسان خواهید داشت، که هر شمع یک کف قیمت و یک سقف قیمت مختص به خود را دارد.

در نهایت شما قادر به مشاهده آخرین تغییرات و همچنین حجم معاملات در نمودارها نیز هستید. حجم تغییرات به شما نشان می‌دهد چه میزان سهام طی هر بازه خریداری یا فروخته شده‌اند؛ و آخرین تغییرات نمایانگر کوچک‌ترین تغییرات در قیمت سهام است.

به این ترتیب شاید استفاده از نمودارها بهترین روش تحلیل تکنیکال باشد.

میانگین متحرک

یکی از قدیمی‌ترین، شناخته‌شده‌ترین و پرکاربردترین روش‌ها و شاخص‌ها در تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خطی است که برای از بین بردن نوک‌های تیز در نمودار استفاده می‌شود. این شاخص همانطور که از نامش پیداست میانگین قیمت را نشان می‌دهد. به علاوه از آن‌جایی‌که برای از بین بردن نوک‌های تیز مکرر در نمودار است، در نتیجه خود به صورت انحنا شکل می‌گیرد.

میانگین متحرک در نمودار خطی

میانگین متحرک صرفاً از قیمت‌های پیشین بازار استفاده می‌کند و تحلیل‌گر با توجه به میانگین قیمت هر سهام، برای خرید یا فروش آن تصمیم‌گیری می‌کند. این شاخص برای تشخیص جهت روند بسیار کاربرد دارد و با استفاده از آن جهت قیمت نزولی، صعودی یا خنثی به راحتی نمایان می‌شود.

برای به دست آوردن میانگین متحرک ابتدا باید میانگین 4 قیمت هر بخش را به دست آورد. برای مثال اگر میانگین یک ماه را می‌خواهیم به دست آوریم، ابتدا میانگین قیمت آغازین، قیمت پایانی و قیمت‌های سقف و کف را برای هر روز به صورت جداگانه به دست می‌آوریم.

پس از آن میانگین‌های به دست آورده را با هم جمع می‌کنیم و بر تعداد آن‌ها تقسیم می‌کنیم.

این میانگین به تحلیل‌گر کمک می‌کند داده‌های قیمتی بازه‌های زمانی گذشته را راحت‌تر درک کند و زمان کمتری را برای تجزیه و تحلیل اعداد بسیار صرف کند.

شاخص‌های تکنیکال

شاخص‌های تکنیکال با گستردگی بالا قابلیت استفاده به عنوان بهترین روش تحلیل تکنیکال را دارند. این شاخص‌ها از بررسی فاکتورهایی همچون قیمت و حجم معاملات انجام شده در گذشته شکل می‌گیرند. شاخص‌ها با استفاده از فرمول‌ها و محاسبات ریاضی به بررسی، تجزیه و تحلیل داده‌ها می‌پردازند. همچنین این شاخص‌ها به صورت سیگنال‌هایی روی نمودارها قرار می‌گیرند.

شاخص‌های تکنیکال

با استفاده از فرمول‌های ریاضی متفاوت تحلیل‌گر روند آینده سهام و جهت حرکت روند را تا حدودی پیش‌بینی می‌کند. به این صورت زمان ورود و خروج مناسب هر سهام را می‌یابند.

این شاخص‌ها خود به دو دسته بزرگ دیگر تحت عنوان‌های شاخص‌های مومنتوم و شاخص‌های قیمت تقسیم می‌شوند.

شاخص‌های مومنتوم

شاخص‌های مومنتوم قدرت یا ضعف قیمت را نشان می‌دهند. این شاخص‌ها به تحلیل‌گر کمک می‌کنند که وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش را پیدا کنند و در زمان درست برای خرید یا فروش سهام خود تصمیم بگیرند. به بیانی دیگر مومنتوم میزان صعود یا ریزش هر سهام را نشان می‌دهد. برخی از شاخص‌های مومنتوم عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI) شاخص میانگین حرکت جهت‌دار ( اندیکاتور MACD ).

شاخص‌های مومنتوم در تحلیل تکنیکال

شاخص کانال کالا تفاوت بین قیمت حاضر سهام و میانگین قیمت پیشین آن را نمایان می‌سازد. زمانی‌که عدد این شاخص بالاتر از صفر باشد به معنای این است که قیمت سهام از میانگین آن در گذشته بیشتر است. زمانی که قیمت سهام از میانگین آن کمتر باشد، CCI عددی کمتر صفر را نشان می‌دهد.

شاخص قدرت نسبی سیگنال‌هایی از قیمت‌های خرسی (نزولی) و گاوی (صعودی) ارائه می‌دهد. این شاخص اغلب در زیر نمودار قرار می‌گیرد. زمانی که RSI بالاتر از 70% باشد، به معنای اشباع خرید و زمانی که پایین‌تر از 30% باشد، به معنای اشباع فروش سهام است.

شاخص میانگین حرکت جهت‌دار ارتباط بین دو میانگین متحرک را نشان می‌دهد. تحلیل‌گر با استفاده از این شاخص متوجه می‌شود چه زمانی باید از خرید یا فروش یک سهام دست بکشد. همچنین سرعت این خطوط بیان‌گر اشباع خرید و فروش است. علاوه بر آن قدرت یا ضعف روندهای صعودی و نزولی را می‌توان به سادگی با MACD به دست آورد.

این شاخص‌ها بیشتر در زمان صعود قیمت کاربرد دارند، چرا که به طور کلی روند صعودی دوام بیشتری نسبت به روند نزولی دارد.

شاخص‌های قیمت

شاخص‌های قیمت همانطور که از نامشان پیداست بر پایه قیمت هستند. شاخص‌هایی همچون میانگین متحرک (MA) و باندهای بولینگر از دسته شاخص‌های قیمت به شمار می‌روند. میانگین متحرک به طور مداوم از قیمت‌های هر روز بازار به دست می‌آید، سپس میانگین‌های هر روز با دیگر روزها میانگینی دیگر برای بازه رمانی بزرگ‌تر تشکیل می‌دهند.

شاخص‌های قیمت

باند بولینگر از ترکیب میانگین متحرک و دو خط منحنی دیگر تشکیل می‌شود. با این شاخص تحلیل‌گر قیمت میانی، تغییر مسیرها انواع تحلیل در بازار در سقف و تغییر مسیرها در کف را مشاهده می‌کند. به این ترتیب بهترین زمان ورود و خروج به بازار را می‌توان دریافت. شاخص‌های قیمت به نوعی یکی از پرکاربردترین و بهترین روش تحلیل تکنیکال به شمار می‌روند.

حمایت و مقاومت

تحلیل‌گر با استفاده از نمودارها نقاطی را تحت عنوان نقاط حمایت و مقاومت شناسایی می‌کند. این نقاط اغلب به دنبال عدم تعادل بین عرضه و تقاضا ایجاد می‌شوند. این نقاط با کمک خط روند و میانگین متحرک به دست می‌آیند. حمایت زمانی رخ می‌دهد که سهام‌های بسیاری از یک عرضه خریداری می‌شوند و آن عرضه با کمبود سهام مواجه می‌شود.

نقاط حمایت و مقاومت

مقاومت برعکس حمایت است. در این حالت عرضه بیش از تقاضا است و در نتیجه سهام قادر به ادامه روند صعودی نخواهد بود. به این ترتیب مقاومت اتفاق می‌افتد و از ریزش سهام جلوگیری می‌شود.

در هر یک از نقاط حمایت و مقاومت احتمال معکوس شدن بازار وجود دارد. به این ترتیب تریدر با یافتن این نقاط می‌تواند سرمایه‌گذاری موفق‌تری را داشته باشد.

حجم سهام

یکی دیگر از روش‌های تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار حجم سهام است. این نمودار انواع تحلیل در بازار تمامی سهام‌های خریداری شده و فروخته شده طی یک روز یا یک بازه زمانی مشخص را نشان می‌دهد. هر یک از خط‌ها نشان دهنده یک ترید هستند و برای به دست آوردن حجم تریدینگ به کار می‌روند.

نمودار حجم سهام

این نمودار اغلب در زیر صفحه قیمت‌ها نمایش داده می‌شود. تاثیر حجم سهام بر نقاط شکست قیمت نمایان می‌شود. در صورتی‌که خرید بسیار بالاتر از فروش باشد، شاهد بریک اوت (breakout) خواهیم بود، این اتفاق منجر به افزایش ناگهانی قیمت‌ها می‌شود. در صورتی‌که فروش بیشتر باشد بریک داون (breakdown) اتفاق می‌افتد، که این اتفاق باعث کاهش ناگهانی قیمت خواهد شد.

با این وجود، نمودار حجم سهام هم می‌تواند بهترین روش تحلیل تکنیکال باشد.

روندها

روند خطی است که جهت حرکت بازار را نشان می‌دهد. این روند می‌تواند به یکی از حالت‌های صعودی، نزولی یا خنثی باشد. روند صعودی به معنای افزایش خریداران با افزایش سهام است و بالعکس.

خط روند بر نمودار شمعی

روند را به صورت خطی بر نمودار نشان می‌دهیم. این خط با اتصال نقاط کف و سقف قیمت به دست می‌آید. با کمک خط روند تحلیل‌گر نقاط حمایت و مقاومت، نقاط شکست یا چرخش بازار و جهت قیمت بازار را پیدا می‌کند. علاوه بر این با استفاده از میانگین متحرک نیز می‌توان روند بازار را مشخص کرد. برای اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کنیم مقاله خط روند را مطالعه کنید.

کدام روش تحلیل تکنیکال بهتر است؟

حال که با هشت روش تحلیل تکنیکال آشنا شدید، می‌دانید که هر کدام از این روش‌ها به نوعی می‌تواند جایگاه بهترین روش تحلیل تکنیکال را از آن خود کنند.

هر کدام از این روش‌ها مزیت‌ها و کاربردهای خود را دارند و بهترین روش می‌تواند کاملاً فردی باشد. بدین معنا که بهترین شیوه با توجه به خصوصیات فردی و کاربردهای مورد نیاز هر شخص می‌تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد.

در نتیجه بهترین روش به یکی از این روش‌ها منتهی نمی‌شود. با این حال شاید بتوان گفت بهترین روش ترکیبی از چند روش است. به این صورت فرد با ادغام روش‌ها و بررسی سرمایه‌گذاری از چندین جهت می‌تواند با ریسک کمتر و پیش‌بینی دقیق‌تر تریدینگ کند.

کلام آخر

امروز با هم برای یافتن بهترین راه تحلیل تکنیکال تلاش کردیم. در این راه با انواع روش‌های تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و شاخص‌ها و معیارهای متعددی را با توجه به کاربردهای آن‌ها شناختیم.

برخی از روش‌ها همچون حمایت و مقاومت با کمک دیگر روش‌ها همچون نمودارها و قیمت‌ها به دست می‌آیند و برخی دیگر پایه و اساس نمایان شدن دیگر روش‌ها هستند مانند نمودارها.

خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند

اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان می‌دهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل می‌گیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل می‌کنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه می‌شود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سه‌گانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمت‌ها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.

سرفصل آموزشی

خط روند

خط روند چیست؟

تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل می‌گیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمت‌ها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور انواع تحلیل در بازار خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظاره‌گر باشید و شعر بخوانید 🙂

انواع خط روند

انواع خط روند

با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.

روند صعودی

با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود می‌آید که به آن خط روند صعودی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر انواع تحلیل در بازار از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!

شکل‌های زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده می‌کنید.

روند صعودی

نحوه ترسیم trendline

روند نزولی

با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود می‌آید که به آن خط روند نزولی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایین‌تر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایین‌تر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX می‌توانید پوزیشن Short بگیرید.

نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطه‌گری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر می‌برد!

روند نزولی

روند خنثی (ساید)

در روند خنثی، قیمت‌ها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمت‌ها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمت‌ها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایین‌تر از سقف و کف قیمت‌های قبلی شکل نمی‌گیرد.

آموزش نحوه ترسیم خط روند

همان‌طور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کف‌های قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقف‌های قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:

  1. در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتمل‌تر است.
  2. در روند نزولی هر سقف جدید باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایین‌تر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
  3. اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده می‌کنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا می‌تواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
  4. ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکان‌پذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
  5. هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!

اعتبار روند

اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.

زاویه خط روند

هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر می‌شود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود می‌گیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.

گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد می‌شود که می‌توان این افزایش شیب را نشانه‌ای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین می‌توان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمت‌ها به خطوط روند نزدیک‌تر باشند می‌توان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا می‌توان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!

تحلیل نمودار 10 ساله سکه

تعداد دفعات برخورد کندل‌ها

هر چه قیمت‌های بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر می‌شود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود می‌توان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمت‌ها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.

اهمیت تایم فریم

در تمام دوره‌های زمانی مختلف (1 دقیقه‌ای تا هفتگی و ماهانه) می‌توان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریم‌های بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دوره‌های زمانی پایین‌تر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسان‌گیری دارید قطعا تایم فریم‌های پایین‌تر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال می‌کنید بایستی دوره‌های زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایم‌فریم‌های مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه می‌شود.

برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند انواع تحلیل در بازار صعودی را به وضوح مشاهده می‌کنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همان‌طور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر می‌برد.

نمودار شاخص کل بورس در 25 سال اخیر

حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا انواع تحلیل در بازار مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دوره‌های زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهره‌گیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!

روند نزولی شاخص کل بورس

شکست خط روند

هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنال‌هایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم می‌کنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، می‌توان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمت‌ها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده می‌گیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند می‌توان انواع تحلیل در بازار به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.

شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده می‌کنید.

شکست خط روند

نحوه تایید شکست

گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندل‌ها از خط روند عبور می‌کنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل می‌تواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده می‌کنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید می‌شود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) می‌توان شکست را تایید کرد! برای تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده می‌شود. وقتی صحبت از نفوذ کندل می‌کنیم منظور نفوذ کامل همه قیمت‌ها است نه صرفا سایه شمع!

فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته می‌شود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمت‌های پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.

نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

تحلیل بازار سهام (آموزش انواع تحلیل در بازار بورس)

تحلیل بازار سهام

تحلیل بازار سهام (آموزش انواع تحلیل در بازار بورس)

در این پست می خواهیم با تحلیل بازار سهام (تحلیل بازار بورس) آشنا شویم.
امروزه بیشترین مقدار سرمایه گذاری انواع تحلیل در بازار ها از طریق بازارهای بورس در سطح جهان مبادله می شود.
بعلاوه بورس به عنوان یک ابزار سرمایه گذاری هم برای سرمایه گذاران کلان اقتصادی و هم برای عموم مردم به کار گرفته می شود.
برای تحلیل بازار سهام دو تحلیل بنیادی و تکنیکال داریم.
تحلیل بنیادی که عوامل اساسی تعیین کننده آن ارزش ذاتی یک سهم می باشد.
تحلیل تکنیکال در یافتن زمان مناسب برای خرید و فروش سهام و با هدف پیش بینی آینده روند قیمت ها انجام می شود.
در ابتدا عواملی که در تحلیل بنیادی مورد نیاز است شرح می دهیم. با ما همراه باشید.

تحلیل بازار سهام از منظر تحلیل بنیادی (fundamental analysis)

یک سرمایه گذار موفق باید قبل از اینکه سهام شرکتی را انتخاب کند، وضعیت کلی آن سهم را به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار دهد تا بتواند تصمیم هوشمندانه ای بگیرد. وضعیت کلی مانند عوامل محیطی (وضعیت اقتصادی و سیاسی شرکت، بودجه سالانه شرکت، قوانین و مقرارت )، عوامل مرتبط با صنعت (عرضه و تقاضا، حجم سرمایه گذاری در صنعت، نحوه سرمایه گذاری محصولات ) و عوامل درونی شرکت (وضعیت دارایی و بدهی های شرکت، نسبت P/E ، ترکیب سهامداران شرکت ) می باشد؛ و با تجزیه وتحلیل این عوامل و در زمان مناسب اقدام به سرمایه گذاری در آن سهم می کنند. سرمایه گذار بعد از بررسی این عوامل، ارزش ذاتی( واقعی) آن سهم را مشخص می کند. سپس با مقایسه ارزش واقعی با ارزش فعلی تصمیم گیری می کند.

مقایسه ارزش ذاتی و ارزش فعلی

اگر ارزش واقعی(ذاتی) بیشتر از ارزش فعلی باشد آن سهم امکان رشد بیشتری دارد و گزینه خرید می باشد. اگر ارزش واقعی کمتر از ارش فعلی باشد اصطلاحا آن سهم گران است و گزینه فروش می باشد. اما اگر ارزش ذاتی و ارزش فعلی با هم برابر باشند قیمت آن سهم منصفانه است انواع تحلیل در بازار و از خرید و فروش سهم سودی عاید نمی شود. اما ارزش ذاتی دائما در حال تغییر است و سرمایه گذاران نیاز به اطلاعات به روز دارند تا بتوانند تحلیل به موقعی انجام دهند.

تحلیل بازار بورس

تحلیل بازار سهام (تحلیل بازار بورس)

عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی

عوامل درونی شرکت، تحلیل بنیادی است که سرمایه گذار به درک عوامل کمی و کیفی برای تحلیل بازار بورس می پردازد. عوامل درونی شرکت به دو دسته کمی و کیفی تقسیم می شود:

1-عوامل کمی

قابل اندازه گیری با اعداد هستند و دقت زیادی در ارائه تحلیل سهام نشان می دهند.مانند صورت سود و زیان، صورت وضعیت مالی و صورت جریان وجوه نقد

صورت وضعیت مالی

نشان دهنده وضعیت دارایی ها و بدهی های یک شرکت در یک برهه ای از زمان را نشان می دهد.

صورت سود و زیان

عملکرد شرکت را در یک دوره زمانی مشخص نشان می دهد و اطلاعات آن در مورد درآمد، هزینه و سود شرکت می باشد.

صورت جریان وجوه نقد

اطلاعات ورودی و خروجی وجوه نقد را نشان می دهد.

2-عوامل کیفی

عواملی هستند که به نحوه کیفیت مدیران، مدل تجاری و مزیت رقابتی توجه می کند.

مدیران

بسیاری بر این عقیده هستند که مهم ترین عامل برای سرمایه گذاری مدیریت خوب شرکت است.

مزیت رقابتی

موفقیت یک صنعت بستگی به توانایی و ماندن در صحنه رقابت می باشد.

مدل تجاری

باید مدل کسب و کار شرکت و فعالیتی که شرکت انجام می دهد، اطلاعات لازم را داشته باشیم.

هیچ کدام از عوامل کمی و کیفی به تنهایی خوب نیست و باید یک سرمایه گذار به هر دوی این عوامل اهمیت دهد.

EPS و DPS چیست؟

EPS یکی از پرکاربرد ترین مفاهیم بورسی برای تحلیل بنیادی در تحلیل بازار سرمایه برای سرمایه گذاران تازه کار و حرفه ای می باشد.

EPS در تعریفی ساده به میزان سود آن شرکت به ازای هر سهم شرکت بدست آمده است.

DPS به میزان EPS است که بین سهامداران شرکت تقسیم می شود. شرکت ها سیاست های متفاوتی در مورد تقسیم سود دارند. برخی از شرکت ها ترجیح می دهند بیشتر سود خود را بین سهامداران تقسیم کنند و برخی دیگر درصد کمی بین سهامداران و بخش عمده سود را برای انجام طرح های توسعه ای اختصاص می شود و اینکه برای فهمیدن رویه میزان تقسیم سود به روند شرکت توجه و مورد بررسی قرار می گیرد.

مهم ترین ابزار برای تحلیل بنیادی استفاده از سامانه کدال می باشد.

تحلیل بازار سهام

تحلیل بازار سهام

تحلیل بازار سهام از منظر تحلیل تکنیکال(Technical analysis)

تحلیل تکنیکال یک هنر در عصر بازار سرمایه است و یکی از جدیدترین تحلیل های بورسی است که به ما این امکان را می دهد تا با استفاده از تکنیک های که شامل اندیکاتورها، نمودارها، حجم معاملات و عرضه و تقاضا هستند به پیش بینی قیمت سهم بپردازیم و حرکت بعدی سهم را تشخیص دهیم.

سه محور اصلی که در بحث تحلیل تکنیکال مطرح می شود:

  1. تاریخ تکرار می شود.
  2. همه چیز در قیمت ها لحاظ می شود.
  3. قیمت ها بر اساس یک روندی حرکت می کنند.

این سه مورد در تحلیل تکنیکال حرکات قیمت را به عنوان فعالیت حجمی از بازیگران بازارهای مالی ارائه می کنند و رفتار آن ها با هیجانات و احساسات همراه است و باعث می شود حرکت دارای الگویی و قابل پیش بینی باشد.

انواع تحلیل تکنیکال

تحلیل بازار بورس از منظر تحلیل تکنیکال به دو دسته تقسیم می شود:

تحلیل تکنیکال ذهنی: این تحلیل بر اساس یکسری از مشاهدات است. پس از مشاهده، هر فردی برداشت خود را از آن الگو خواهد داشت. مانند الگوهای کلاسیک

تحلیل تکنیکال عینی: این نوع تحلیل بر اساس محاسبات انجام می شود و تا حدودی دقیق است و به عبارتی تفسیر همه تحلیل گران می باشد.

مراحل پیشنهادی تحلیل تکنیکال

1-سهام مورد توجه را پیدا می کنیم

با تحقیق و بررسی متوجه این امر میشویم که در حال حاضر به کدام صنعت بورسی توجه بیشتری می شود. این اولین و مهم ترین قدم است.

2-استراتژی مناسب را پیدا کنید

در قالب سهامی که انتخاب کرده اید استراتژی مهم تر را پیدا کنید.

3-ابزار مورد انواع تحلیل در بازار معامله و ابزار تحلیل خود را بشناسید

برای انجام معامله نیاز به یک کد که از کارگزاری مورد نظر دریافت کرده اید نیاز دارید و به برنامه ای نیاز دارید که بتوانید تحلیل نمودارها را انجام دهید.

4-ابتدا با سرمایه کم شروع کنید

بدون دانش و مهارت اندک وارد بورس شدن اشتباه بزرگی است اما در این حالت با سرمایه پایین استراتژی انواع تحلیل در بازار خود را بسنجید.

5-حد ضرر تعیین کنید

یکی از عواملی که باعث موفقیت در بازار بورس می شود گذاشتن حد ضرر و اجرای آن می باشد.

بهترین برنامه تحلیل تکنیکال دربازار بورس ایران برنامه مفید تریدر یا متاتریدر می باشد.

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

تحلیل بازار سهام (تحلیل بازار بورس)

تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی یکی از بهترین روش های تحلیل بازار سهام است. اما روش تحلیلی هر کدام با دیگری تفاوت دارد.

تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در داده های ورودی

تحلیل گران بنیادی تحلیل خود را با وضعیت مالی شرکت شروع می کنند و برای ارزش ایجاد کردن با اعداد سروکاردارند. در تحلیل بنیادی به وضعیت درآمد، صورت وضعیت مالی و وضعیت نقدینگی و … تحلیل انجام می دهند اما در تحلیل تکنیکال نیازی به بررسی وضعیت مالی یک شرکت نیست و اینکه قیمت شامل تمامی موارد مورد نیاز برای پیش بینی آینده بازار سهام می باشد.

تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در ایجاد ارزش

در تحلیل تکنیکال قیمت سهم به عرضه و تقاضا بستگی دارد و به ارزش واقعی سهم توجه نمی شود اما در تحلیل بنیادی به ارزش ذاتی(واقعی) سهم توجه می شود.

تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در زمان

در تحلیل بنیادی برای پیش بینی ارزش سهام در بلند مدت به آن توجه می شود اما در تحلیل تکنیکال به تغییرات قیمت سهم در کوتاه مدت توجه می شود. در تحلیل بنیادی باید سرمایه گذاران تحمل کنند چون صورت های مالی که آن ها بررسی می کنند سالانه است و اطلاعات را به صورت فصلی یا سالانه بررسی می کنند. اما در تحلیل تکنیکال می توان نمودارهای سهام ها را به چند هفته، چند روز یا دقیقه محدود کرد.

تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در اهداف

در تحلیل بنیادی سرمایه گذار به قیمت های پیش بینی شده تمرکز می کند. یعنی زمانی که قیمت بازار پایین تر از ارزش ذاتی می شود اقدام به خرید می کند. در تحلیل تکنیکال به قیمت بازار توجه می کند و هدف این است که در زمان معامله گری خرید انجام شود و فکر می کند می تواند بعدا به قیمت مناسب تری فروش انجام دهد.

تحلیل بازار سهام از طریق تابلوی بورس

در تحلیل بازار سهام (تحلیل بازار بورس) اطلاعاتی را که در مورد سهم مورد نظرمی خواهند، را می توانند تا حدودی از طریق سایت مدیریت فناوری بورس تهران (www.tsetmc.ir) که در اختیار عموم قرار گرفته است، مورد استفاده گیرند. بدین منظور وارد سایت شده و سهم مورد نظر را جستجو و اطلاعاتی کلی سهم را مشاهده می کنند؛ تا بتوانند تحلیل سهام انجام دهند و سیگنال خرید را دریافت کنند. در این سایت اطلاعاتی که مربوط به تحلیل بنیادی و تکنیکال مورد نیاز است یافت می شود.

تابلوی معاملات سهم داده هایی را در اختیار می گذارد که شامل 3 دسته هستند:

  1. داده های متغیر لحظه ای و روزانه (قیمت، حجم، تعداد معاملات و …)
  2. داده های متغیر دوره ای (ترازنامه، صورت سود و زیان، DPS و EPS و …)
  3. اطلاعات هویتی (اعضای هیئت مدیره، سهامداران و …)

تاثیر کرونا در بورس

این روزها شیوع کرونا بر روند فعالیت ها در حوزه های مختلف تاثیر گذاشته است.

ویروس کرونا تحلیل بازار سهام (تحلیل بازار بورس) را دچار فراز و نشیب هایی کرده است که تاثیر این ویروس در بازار بورس جهانی فقط منفی نبوده و در بعضی از سهم ها رشدی مثبت را داشته ایم. مانند سهم شرکت های بیوتکنولوژیکی که در عرض چند هفته و با گسترش این بحران ویروس کرونا جهش بیش از 40 درصدی در این سهم ها را تجربه کرده است و قیمت سهم آن ها دو یا سه برابر شده است.

توصیه جدی برای تحلیل گران بازار سرمایه

از سرمایه گذاری بر روی شرکت هایی که بیش از اندازه معمول موجب آلودگی می شوند و یا محصولات مضری تولید می کنند جدا پرهیز کنید. این شرکت ها بیش از شرکت های دیگر در معرض ریسک قوانین و محدودیت ها هستند و شاید همین فردا تولید آن ها متوقف شود.

سخن آخر

ما در این مقاله سعی داشته ایم مواردی که برای تحلیل بازار سهام (تحلیل بازار بورس) مورد استفاده سرمایه گذاران است به طور کلی مورد بررسی قرار دهیم. ما به تعریف تحلیل بنیادی و تکنیکال به صورت کلی پرداختیم و نتیجه کلی این مقاله اینکه برای خرید سهام اطلاعات بنیادی، تکنیکال ،اخبار و عوامل تاثیر گذار جهانی همه و همه برای تحلیل سهام اثر گذار هستند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.