احتمال تغییر روند نزولی


الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس): موسسات زیادی وجود دارند که در بلندمدت سرمایه گذاری میکنند و شکست قوی در روند صعودی را به چشم فرصت خرید میبینند.

چون میدانند که فروشندگان سعی دارند روند را برگردانند، اما ۸۰ درصد از مواقع شکست میخورند.

حتی اگر اسپایک نزولی قوی و بزرگ باشد و از خط روند و میانگین متحرک دور شود، آنها همچنان میخرند.

و انتظار دارند که خرید آنها، به سایر معامله گران هم سیگنال خرید بدهد.

حداقل انتظار دارند که حرکت صعودی، نقطه شکست در زیر سقف بازار را تست کند.

وقتی تست کند، آنها در مورد برگشت روند تصمیم میگیرند. اگر روند برگشته باشد، آنگاه از خریدِ خود خارج میشوند.

اما اکثر پوزیشن های آنها سودآور است چون در نقطه خیلی پایینتری خریده بودند.

اما آنها بخشی از پوزیشن خود را در آخرین پولبک خریدند، پس بخشی از آن زیان آور است.

وقتی موسسات به این نتیجه برسند که بازار در حال نزولی شدن است، آنگاه روند برمیگردد.

چون این موسسات بودند که در پولبک های قوی میخریدند.

ولی الان هیچ موسسه ای تمایل ندارد که در یک اسپایک نزولی قوی بخرد.

موسسات صبر میکنند تا مطمئن شوند که قیمتها به اندازه کافی پایین رفته اند.

یعنی منتظر میشوند تا قیمتها به سطح حمایتِ بلندمدت برسند (مثلا خط روند ماهانه).

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

وقتی قیمتها به این سطح رسیدند، موسسات میخرند و در تمام پولبک ها هم میخرند.

از یکجایی، سایر موسسات هم متوجه میشوند که قیمتها حمایت شده اند، پس آنها هم میخرند.

پس به زودی یک اسپایک صعودی قوی شکل خواهد گرفت.

سپس یک پولبک شکل میگیرد که کف را تست کند و سپس بازار برمیگردد به روند صعودی.

هر الگوی برگشتی، نوعی از دامنه معاملاتی میباشد.

بنابراین معاملات در دو جهت میباشد تا اینکه مشخص شود جهت مخالف کنترل را در دست گرفته است.

عبارت “برگشت روند ماژور” میتواند معانی متفاوتی برای معامله گران داشته باشد.

هیچکس نمیتواند تغییر جهت روند را با قطعیت پیش بینی کند تا اینکه این برگشت روی چارت شکل بگیرد.

اما این برگشت روند را نمیتوان ماژور نامگذاری کرد. جهت پوزیشن های معاملاتی در چارت ۵ دقیقه ای میتواند دائما تغییر کند.

در صورتی که روند اصلی بدون تغییر میماند. برگشت روند ماژور یعنی دو تا روند بر روی چارت داشته باشیم که بین آنها برگشت ایجاد شده است.

یعنی یا روند صعودی برگشته است به روند نزولی و یا روند نزولی برگشته است به روند صعودی.

این نوع برگشت روند، با بالا و پایین شدنِ روند متفاوت است.

چون برگشت هایی که در قالب بالا و پایین شدن روند هستند، معمولا به اندازه یک معامله پیش میروند، اما در حدی نیستند که روند ماژور را تغییر بدهند.

همچنین برگشت های مینور در هر حالتی رخ میدهند(چه یم روند واضح داشته باشیم و چه نداشته باشیم).

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

art cobweb connection 276223 300x200 - الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

سیگنال های اولیه برای شکل گیری برگشت روند ماژور، احتمال کمی برای موفقیت دارند.

اما بازدهی بالایی دارند که معمولا چند برابرِ ریسک است.

بازار در اغلب اوقات اصلاحی است و پولبک های زیادی شکل میگیرد، اما اگر روند در حال برگشت باشد، آنگاه روند جدید به زودی مشخص میشود.

بسیاری از معامله گران ترجیح میدهند صبر کنند تا روند واضح شود و بعد وارد معامله شوند.

این افراد ترجیح میدهند که احتمال موفقیت ۶۰ درصد باشد، ولی سود کمتری داشته باشند.

هر دو حالت مناسب است چون در هر دو حالت سود میکنیم.

برای برگشت روند ماژور به چهار چیز نیاز داریم:

۱-یک روند بر روی چارت شکل گرفته باشد.

۲-یک برگشت قوی شکل بگیرد که بتواند خط روند و میانگین متحرک را بشکند.

۳- سپس سقف یا کف روند تست میشود و بعد دومین حرکت برگشتی شکل میگیرد.

این حرکت دوم در روند صعودی میتواند در قالب سقف بالاتر، سقف دوقلو، سقف پایینتر باشد. و در روند نزولی در قالب کف پایینتر، کف دوقلو و کف بالاتر میباشد).

۴-دومین حرکت برگشتی آنقدر ادامه میابد تا اینکه همه به این نتیجه برسند که روند برگشته است.

پس در ابتدا باید یک روند بر روی صفحه داشته باشیم.

سپس یک حرکت قوی در جهت مخالف شکل بگیرد که خط روند ماژور را بشکند و در آنطرف میانگین متحرک قرار بگیرد.

سپس روند باید ادامه یابد و سقف یا کف روند را تست کنیم. سپس مجددا بازار باید برگردد.

برای مثال یک روند صعودی داریم که در جهت نزولی شکسته شده است.

سپس معامله گران منتظر هستند که حرکت صعودی بعدی شکل بگیرد.

اگر بعد از تست کردن سقف، بازار برگردد، آنگاه تست موفق بوده و معامله گران شک میکنند که شاید روند در حال برگشت است.

سپس این حرکت برگشتی باید آنقدر قوی باشد که معامله گران باور کنند که بازار در روند نزولی قرار گرفته است.

اگر حرکت برگشتی در قالب یک اسپایک نزولی قوی باشد و چند شمع نزولی بزرگ هم داشته باشد، آنگاه همه بازار را در قالب روند نزولی میبینند.

اما معمولا بازار در یک کانال نزولی عریض قرار میگیرد که به اندازه ۵۰ شمع و یا بیشتر ادامه میابد. پس شکل گیری روند نزولی واضح نمیباشد.

برخی معامله گران فکر میکنند که وارد دامنه معاملاتی شده ایم، که اکثر اوقات این حالت رخ میدهد.

پس وقتی یک اسپایک نزولی قوی شکل نمیگیرد، معمولا بنظر میرسد که روند نزولی شکل نگرفته است تا اینکه چند شمع و مجموعه ای از سقف ها و کف های پایینتر شکل بگیرد.

اما در چنین حالتی معمولا بازار خیلی پایین رفته است و از سقف بازار خیلی دور شده است. پس احتمالا چیز زیادی از روند نزولی باقی نمانده است.

برگشت روند ماژور

تقریبا تمام الگوهای برگشت روند ماژور با شکست خط روند و سپس برگشت آغاز میشوند.

و در نهایت وقتی برگشت روند را داشته باشیم، آنگاه خط روند شکسته میشود.

برای مثال روند صعودی داریم و بعد الگوی سر و شانه شکل میگیرد و روند صعودی به پایان میرسد.

در این حالت، حرکت نزولی که بعد از سر شکل میگیرد، معمولا خط روند مربوط به روند صعودی کلی را میشکند.

سپس خریداران، این حرکت نزولی را در نزدیکی پولبک به شانه چپ میخرند تا الگوی پرچم صعودی-کف دوقلو تشکیل بدهند.

وقتی قیمتها از شانه چپ شروع به افزایش کردند و تا سر افزایش داشتند، بسیاری از فروشندگان فروختند.

و حالا که بازار مجدد در حال رشد است، این فروشندگان سودگیری میکنند چون ممکن است که بازار واردِ دامنه اصلاحی شده باشد و یا الگوی پرچم صعودی-کف دوقلو شکل داده باشد.

شانه راست، همان پولبک به نقطه شکست است. پس ستاپ مناسبی برای فروش در سقف پایینتر است.

برای فروشندگان بتوانند در جهت مخالف روند معامله کنند، باید خط روند شکسته شود.

چون نشاندهنده شکست روند و شروع احتمالیِ برگشت روند ماژور میباشد.

همچنین خریدارانی که در سقف قبلی(سر) خریدند، منتظر هستند که یک گام صعودی دیگر شکل بگیرد.

و با وجود حرکت نزولی بعد ازسر، همچنان پوزیشن خود را نگه میدارند.

اما وقتی میبینند که این حرکت نزولی قوی بوده و در زیر خط روند قرار گرفته است، آنگاه از صعودِ بعدی استفاده میکنند تا با ضرر کم خارج شوند.

پس هم خریداران و هم فروشندگان در حال فروش هستند و این باعث میشود که بازار پایینتر برود و سقف پایینتر(شانه راست) تشکیل بدهد.

وقتی بازار به خط گردن میرسد، خریداران و فروشندگان به ارزیابی قدرت حرکت نزولی میپردازند.

اگر قدرت آن زیاد باشد، فروشندگان اسکلپ نمیکنند، بلکه معامله خود را نگه میدارند و حتی بیشتر میفروشند چون انتظار دارند که برگشت روند ماژور شکل گرفته باشد(مخصوصا بعد از شکست خط گردن).

خریداران هم قدرت حرکت نزولی را میبینند و تا زمانی که بازار باثبات نشودف نمیفروشند.

در شکل زیر الگوی برگشت روند ماژور را داریم:

1 1024x522 - الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

الگوی برگشت روند ماژور(ال بروکس)

اگر بعد از شکست خط روند صعودی، سقف بالاتر شکل بگیرد و روند برگردد، آنگاه معمولا یک سقف پایینتر هم شکل میگیرد تا معامله گران دومین شانس برای فروش را داشته باشند.

در این چارت برگشت روند ماژور با سقف بالاتر و پایینتر را داریم. معمولا بعد از شکست قوی در خط روند، برگشت ماژور شکل میگیرد.

گام نزولی که در شمع ۴ شکل گرفته است، نتوانسته خط روند را بشکند و همچنین نتوانسته پایینتر از کف قبلی قرار بگیرد.

و حتی نتوانسته در زیر میانگین متحرک قرار بگیرد و اصلاحی شده است.

این نشان میدهد که فروشندگان به اندازه کافی قوی هستند که بتوانند روند صعودی را برای مدت طولانی احتمال تغییر روند نزولی متوقف کنند.

بعد از شکست خط روند، یک سقف بالاتر در شمع ۶ شکل میگیرد که ستاچ فروش است.

اما چون شکست نزولی در شمع ۴ خیلی قوی نبود، پس حرکت نزولی در شمع ۹ متوقف شده است.

شمع ۹، همان کفِ الگوی پرچم صعودی است که به شکل گوه میباشد. همچنین این شمع، ستاپ خریدِ H4 نیز میباشد.

شمع ۹ و ۵، پرچم صعودی-کف دوقلو را شکل داده اند. این الگو منجر شد که تا شمع ۱۰ افزایش داشته باشیم.

حرکت صعودی تا شمع، مومنتوم ضعیفی دارد و ستاپِ فروشِ L4 است و همچنین الگوی پرچم نزولی به شکل گوه نیز میباشد(که گام صعودی اول قبل از شمع ۹ میباشد).

همچنین شانه راست در الگوی سر و شانه نیز میباشد، اما اکثر الگوهای سر و شانه سقف به نتیجه نمیرسند و تبدیل میشوند به مثلث یا پرچم صعودی(گوه).

در این حالت یک سقف پایینتر بعد از شکست خط روند است که سقف روند را تست کرده است.

الگوی برگشت روند ماژور

گام نزولی که به سمت شمع ۹ شکل گرفته است، به اندازه کافی از خط روند بلندمدت و میانگین متحرک دور شده است.

و کمی هم از کف پایینتر در روند صعودی(شمع ۵) پایینتر رفته است.

این گام نزولی بعد از یک گام نزولی شدید برای برگشت روند(شمع۴) شکل گرفته است.

همچنین به اندازه کافی به خط روند و یا شمع ۸(اولین پولبک در گام نزولی) نزدیک نشده است که بتواند آنها را تست کند.

تمام این موارد نشاندهنده این است که شکست خط روند قوی میباشد. پس به احتمال زیاد حداقل یک گام نزولیِ دیگر داشته باشیم و یا روند برگردد.

خریدارانی که در شمع ۶ و در سقف روند صعودی خریدند، قدرت فروشندگان در شمع ۹ و ضعف خریداران در شمع ۱۰ را دیدند و از پرایس اکشن ناامید شدند.

پس از حرکت صعودی ضعیف که به سمت شمع ۱۰ شکل گرفته است استفاده کردند تا با ضرر کم خارج شوند. و تا وقتی که بازار پایینتر نیاید، نمیخرند.

کندل مارابوزو چیست؟ روش معامله در این نوع از کندل ها

ارز یار | آموزش ارز دیجیتال

تحلیل تکنیکال ابزار بسیار موثری در پیش بینی روند های بازار است. یادگیری این ابزار، بسته به آشنایی و تسلط بر دسته بزرگی از الگوها و نمودارها و اندیکاتورها است تا بتوانیم از طریق آن، ارتباط میان عناصر مختلف تاثیرگذار در رشد و سقوط بازار را کشف کنیم و به نتیجه قابل قبولی دست پیدا کنیم. الگوی کندل مارابوزو، یکی از همین موارد است. این الگو یکی از زیر مجموعه های ساده و اما در عین حال قدرتمند تحلیل های تکنیکال است که دقیقا کاربرد آن در تشخیص امتداد و آینده روندهای جاری در یک نمودار است. آنچه در سطرهای بعدی در مورد آن بحث خواهیم کرد، دسته ای از اطلاعات اساسی حول و حوش کندل ها و علی الخصوص نوع کندل مارابوزو آن خواهد بود تا بدانیم چگونه می توان با استفاده از آن و البته الگوهای مشابه دیگر، بهترین پیش بینی را از روند باراز انجام داد.

کندل مارابوزو چیست

کندل مارابوزو چیست؟

کندل یا شمعدان یا همان نمودار شمعی از جمله ابزارهای مورد استفاده برای نمایش تغییرات قیمت است که در مفهوم کندل شناسی بسیار از آن استفاده می کنیم. این ابزارها برای بار اول در ژاپن و میان سرمایه گذاران آنجا برای ثبت تغییرات قیمت به کار گرفته شد. از نکات بسیار مهم در مورد کندل ها این است که آنها زمانی به کار می آیند که روند وجود داشته باشد و نوسانات سبب ایجاد یک دسته از اعداد مرتبط با قیمت شود. اصولا کندل ها را می توان بهترین تکنیک مورد استفاده برای ارزیابی ارزش سرمایه معرفی کرد. این کندل ها از دو جز بدنه و سایه تشکیل شده اند که در قسمت بدنه اصلی، قیمت آغاز و پایان نشان دهنده محدوده بالا و پایین می باشد. در بخش سایه کندل که از دو خط باریک تشکیل شده است، خط بالا به عنوان سایه بالا و خط پایین به عنوان سایه پایین شناخته می شود.

کندل مارابوزو به عنوان یک الگوی تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن است و در انواع روند های نزولی و صعودی قابلیت تشکیل و دیده شدن دارد. این کندل یک حالت مستطیلی بدون سایه است. بدنه ای که کاملا ستونی و بلند بوده و قطعا باید نسبت به کندل های عادی قبلی آن نمودار، سه یا چهار برابر ارتفاع داشته باشد. از همین جمله می توان این گونه نتیجه گرفت که کندل مارابوزو حکایت از قدرت ادامه در روند جاری است. این قدرت را پیش بینی می کنند که پس از رخ دادن الگوی مارابوزو، حداقل تا چهار کندل بعدی ادامه داشته باشد. طبق تمام ویژگی های کندل در حال عمومی، مارابوزوهایی که در روند صعودی تشکیل می شوند، به رنگ سبز و در روندهای نزولی به رنگ قرمز هستند.

سر تراشیده شده

مارابوزو یک کلمه در فرهنگ لغت ژاپنی است که معنای آن به صورت اصیل در مورد یک “کله تراشیده” است! این موضوع به معنای انعکاس این کندل در بی سایه بودن خودش است. بدین معنا که به طور مثال در یک روند صعودی، نبود سایه نشان از باز شدن قیمت در سطح پایین و بسته شدن آن در پایان روز با قیمت سطح بالا است. آنچه که شاید مهمتر از تمام این بحث ها به نظر برسد این است که اتکا به این تکنیک برای حفظ سرمایه در حداقل چهار کندل بعدی، ریسک بزرگی است. سعی کنید تا کمی بیشتر در مورد جوانب موضوع تحقیق کرده و با اطمینان نسبت به ادامه مسیر تصمیم بگیرید.

انواع کندل های مارابوزو

روش های شناسایی الگوی مارابوزو

این یک الگوی بسیار شناخته شده و واضح بر روی نمودار است که به راحتی می توانید آن را مشاهده کنید. چند نکته را در مورد شناسایی این الگو به خاطر داشته باشید :

  • ارتفاع کندل های الگوی مارابوزو، در کمترین حالت خود به میزان سه یا چهار برابر کندل های عادی نمودار است.
  • شرط اصلی برای مارابوزو بودن کندل را هیچ وقت فراموش نکنید. کندل های مارابوزو هیچ سایه ای ندارند و احیانا اگر سایه باشد آنقدر ظریف و مختصر است که می توان از آن چشم پوشی کرد.
  • مفهوم اصلی مارابوزو رو در نظر بگیرید. ایجاد و تشکیل این الگو نشان دهنده یک روند مداوم است. در واقع زمانی می توان به ایجاد این الگو دل بست که نوسان و معامله ای صورت بگیرد و به صورت بی وقفه تداوم داشته باشد. بنابراین فیلتر مورد نظر در مورد مارابوزو یک الگوی رونده و ادامه دهنده است.

در میان تمامی کندل های موجود بر روی نمودار به دنبال شناسایی کندل بلند و بدون سایه ای باشید. الگوهای سفید و سبز تشکیل شده در مارابوزو، بسیار رونده صعودی هستند و بی وقفه ادامه دارند و در صورت تشخیص آنها می توانند سیگنال ارزشمندی به حساب آیند. در نقطه مقابل الگوهای قرمز و سیاه نیز در حالت روند نزولی بسیار محکم و با شیب تند هستند که احتمال زیان را بسیار بالاتر می برند. ارتفاع هر کندل نشان دهنده رشد یا افت قیمت است و هرچه بلندتر باشد، شیب آن بیشتر است. به طور کلی معامله بر مبنای الگوهای مارابوزو باید کمی با تاخیر و صبر و حوصله همراه باشد تا بتوانید کندل بعدی را نیز مشاهده کنید. نمی توان در اولین شناسایی کندل نسبت به تداوم ان نظر قطعی داد و ریسک بسیار بالایی دارد.

ویژگی های الگوی مارابوزو

الگوی مذکور یک الگوی رونده و مداوم است که بر روی روند قبلی سوار می شود. دارای کندل های بدنه بلند و مستطیلی بوده و اندازه ارتفاع کندل های آن نشانه قدرت خریداران و فروشندگان در معاملات آن تایم فریم می باشد. میزان اعتماد شما به این الگو جهت کشف سیگنال های معاملاتی و اقدام موردنظر، به میزان قدرت و بلندی کندل های آن دارد. دقیقا به این معنا که هرچه میزان بلندی بیشتر باشد، الگوی مورد نظر قابل اطمینان تر بوده و می توان بر مبنای آن تصمیم گیری های درستی انجام داد. موضوع دیگر همخوانی و تطبیق این الگو با روند فعلی بازار است. بدین معنا که اگر یک کندل مارابوزو را مشاهده کردید که به صورت صعودی است، قطعا باید کندل های قبل و بعد به طور کلی روند اخیر بازار نیز با آن هم سو بوده و صعودی باشد. این موضوع در موورد روند نزولی نیز صادق است و باید روند کلی بازار هم سویی قابل درکی با کندل یا کندل های مارابوزوی کشف شده داشته باشند.

در مورد کندل مارابوزو صعودی که تکرار نیز شده و صحت بالایی دارد، خریداران بازار، قدرت زیادی یافته اند و نسبت به خرید بی رویه اقدام کرده اند. این خرید قیمت را بالاتر برده و سبب بسته شدن کندل در ارتفاع بالاتری شده است. از لحاظ روان شناختی باید تاکید کرد که این یک وضعیت مطلوب بسیار خوب است که نشان دهنده امیدواری آنها به رشد سهم می باشد. اما آیا خرید در این نقاط عقلانی است؟ به هر حال اوضاع آنقدر بر وفق مراد است که هیچ کس چند کندل به بعد را نمی بیند. اینکه تاکید در الگوی مارابوزو، به نبودن سایه در کندل است، به این معناست که هیچ خریداری، تا لحظه آخر بسته شدن بازار، از تصمیم خود پشیمان نشده و یا صرف نظر نکرده است. این یک نشانه بزرگ برای کندل روز بعد است. اینکه حتما این امیدواری در روز بعد نیز تداوم دارد. اما پدیدار شدن نشانه های یک سایه در کندل، شروع روند فردا را دچار تزلزل بزرگی می کند. این شک بردن خریداران به سهم، نشان از این دارد که قیمت در یک حاشیه خطرناکی سیر می کند و باید مراقب بود.

روش معامله به کمک مارابوزو

معامله با الگوی مارابوزو

چند نکته را در مورد تحلیل مبتنی بر مارابوزو و معاملات مربوط به آن، به یاد داشته باشید:

  • همخوانی روند پس زمینه و کندل های مارابوزو : چندین کندل مجاور را بررسی کنید تا در این دام بزرگ گرفتار نشوید. باید این همخوانی وجود داشته باشد تا بتوان آن را به الگوی مذکور ربط داد.
  • آیا روند صعودی است یا نزولی؟ آیا این روند قدرتی دارد؟ روندهای بی رمق و سینوسی هیچ ارزشی ندارند و نباید بر روی آنها تحلیل کرده و به دنبال مارابوزو باشید.
  • دامنه نوسان را در تایم بلندتر بررسی کنید : اگر بازار سرمایه شما مانند بورس ایران دامنه نوسان داشته باشد، باید به دنبال توسعه این تحلیل ها به مدت زمان های بلندتری باشید تا از صحت نتایج اطمینان پیدا کنید.
  • در مورد حد زیان خود تصمیم بگیرید و آن را بر روی حداقل قیمت ببندید.
  • قیمت ورود فردا، همان قیمت بسته شدن امروز است.
  • اگر به دنبال اطمینان و عدم ریسک هستید، ابتدا کندل بعدی را مشاهده کرده و سپس معامله کنید.

پیش بینی های احتمالی الگو

– اگر سهم یا ارز در یک روند نزولی قرار دارد و به نظر این روند به انتها رسیده باشد، ایجاد یک کندل سبز مارابوزو، سبب بالارفتن شدید احتمال تغییر روند به صعودی خواهد بود و باید حمایت از آن صورت بگیرد.

– اگر سهم یا ارز در یک روند صعودی بوده و یک مارابوزوی سبز بلند تشکیل شود، این روند قطعا ادامه دار خواهد بود و قیمت بالاتر خواهد رفت.

– اگر سهم در نقاط پایانی یک روند صعودی بوده و یک مارابوزوی قرمز تشکیل شود، احتمال تغییر روند به حالت نزولی بسیار بالاست و اگر با مقاومتی نیز روبرو باشد که اوضاع بسیار خطرناکتر نیز می شود.

– اگر روند نزولی باشد و مارابوزوی قرمز نیز به آن افزوده شود باید ادامه روند و سقوط بیشتر را احتمال داد.

با مواردی که ذکر شد می توانید به سادگی و در عین حال با قدرت در مورد کندل های معامله خود تصمیم گیری کرده و سودهای بزرگی را کسب کنید. تنها کاری که باید بکنید افزایش بی رویه دانش تحلیل خود است. این بهترین راهکار برای کسب سود و زیان کمتر می باشد. اگر به دنبال خرید ارز دیجیتال هسیتد، باید به دنبال این دانش بروید؛ فارغ از اینکه می خواهید بیت کوین بخرید یا ارز دیجیتال MANA، ارز دیجیتالی که به دنبال خرید آن هستید با باید در بهترین قیمت خریداری کنید که کندل شناسی این قدرت را در اختیار شما قرار می دهد.

کندل دوجی Doji

یعنی اینکه قیمت باز شدن و بسته شدن سهم یکی است یا بسیار نزدیک است.

کندل دوجی نشان دهنده عدم تصمیم گیری در بازار و احتمال تغییر روند است.

کندل های Doji از محبوبیت بالایی برخوردارند و در تجارت بسیار مورد استفاده قرار می گیرند زیرا یکی از آسانترین کندل ها برای شناسایی است و فتیله های آنها راهنمایی های بسیار خوبی را در مورد محل فروش یک معامله گر ارائه می دهد.

الگوهای دوجی چگونه شکل می گیرند؟

کندل های دوجی مانند صلیب ، صلیب معکوس یا علامت بعلاوه به نظر می رسند.

دوجی ها به تنهایی الگوهای خنثی هستند که در تعدادی از الگوهای مهم نیز وجود دارند.

Doji زمانی تشکیل می شود که قیمت یک جفت ارز تقریباً در همان سطح در بازه زمانی نمودار که Doji روی آن رخ می دهد باز و بسته شود.

حتی قیمت ها ممکن است بین باز و بسته شدن شمع حرکت کرده باشند.

واقعیت این است که باز و بسته شدن زمانی که با یک قیمت انجام می شود ، همان چیزی است که نشان می دهد بازار نتوانسته است تصمیم بگیرد که قیمت را به کدام سمت ببرد (به سمت صعودی یا نزولی).

به خاطر داشته باشید که معاملات با احتمال بالاتر معاملات بیشتری در جهت روندهای بلند مدت خواهند بود.

هنگامی که یک Doji در پایین یک روند صعودی یا بالای یک روند نزولی رخ می دهد ، روش احتمال بالاتر معامله Doji در جهت روند است.

در روند صعودی ، حدضرر به زیر فتیله پایین Doji می رود و در یک روند نزولی حدضرر به بالای فیتیله بالایی می رود.

آموزش الگوهای کندل استیک کندل دوجی Doji

دوجی به شما چه می گوید؟

تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که تمام اطلاعات شناخته شده در مورد سهام در قیمت منعکس می شود ، یعنی قیمت کارآمد است. هنوز هم ، عملکرد قیمت گذشته هیچ ارتباطی با عملکرد آینده ندارد و ممکن است قیمت واقعی سهام هیچ ارتباطی با ارزش واقعی یا ذاتی آن نداشته باشد.

بنابراین ، تحلیل گران تکنیکال از ابزاری برای کمک به غربالگری برای یافتن بیشترین معاملات احتمالی استفاده می کنند.

هر الگوی کندل دارای چهار مجموعه داده است که به تعریف شکل آن کمک می کند.

بر اساس این شکل ، تحلیلگران قادرند در مورد رفتار قیمت فرضیاتی ارائه دهند.

هر کندل بر اساس یک باز ، بالا ، پایین و بسته است.

میله پر یا توخالی ایجاد شده توسط الگوی شمعدان ، بدنه نامیده می شود.

خطوطی که از بدن خارج می شوند سایه نامیده می شوند.

دوجی جمع ، زمانی ایجاد می شود که باز و بسته برای یک سهام تقریباً یکسان باشد.

Doji تمایل دارد که مانند یک علامت ضربدر یا بعلاوه به نظر برسد.

از دیدگاه تئوری ، doji نمایندگی بلاتکلیفی در خریداران و فروشندگان است.

همه به یک اندازه مطابقت دارند ، بنابراین قیمت به جایی نمی رسد.

خریداران و فروشندگان در بن بست قرار دارند.

دلایل تشکیل کندل دوجی در چارت ها

برخی از تحلیلگران این را به عنوان علامت معکوس تعبیر می کنند.

با این حال ، ممکن است زمانی باشد که خریداران یا فروشندگان برای روند ادامه حرکت در حال افزایش هستند.

Doji معمولاً در دوره های ادغام دیده می شود و می تواند به تحلیلگران در شناسایی احتمال شکسته شدن قیمت کمک کند

محدودیت های یک Doji

به طور جداگانه ، کندل دوجی یک شاخص خنثی است که اطلاعات کمی را ارائه می دهد.

علاوه بر این ، دوجی یک اتفاق معمول نیست.

بنابراین ، این یک ابزار قابل اعتماد برای ردیابی مواردی مانند تغییر قیمت نیست.

وقتی اتفاق می افتد ، همیشه هم قابل اعتماد نیست.

هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت پس از کندل تأیید در مسیر مورد انتظار ادامه یابد.

اندازه دم یا فتیله doji همراه با اندازه بدنه کندل تأیید گاهی اوقات می تواند به این معنی باشد که نقطه ورود به معامله فاصله زیادی با محل توقف ضرر دارد.

این بدان معناست که معامله گران باید مکان دیگری را برای حد ضرر پیدا کنند ، یا ممکن است لازم باشد از تجارت خود صرف نظر کنند زیرا حدضرر زیاد ممکن است پاداش احتمالی تجارت را توجیه نکند.

برآورد پاداش احتمالی معامله آگاه از doji نیز می تواند دشوار باشد زیرا الگوهای کندلی به طور معمول اهداف قیمتی را ارائه نمی دهند.

برای خروج از معامله در زمان و در صورت سودآوری ، تکنیک های دیگری مانند سایر الگوهای کندل ، شاخص ها یا استراتژی ها لازم است.

خطوط روند

خطوط روند ، خطوط فرضی هستند که قیمت پس از برخورد به آنها به جهت اصلی خود ادامه میدهند.
خط روند از اصولی ترین و مفیدترین ابزار های تکنیکال است.

دو نوع خط روند وجود دارد:

خطوط روند

خط روند صعودی: خط صافی است که کف موج های بالا رونده را به یکدیگر متصل می‌کند و شیبی مثبت دارد.

خطوط روند

خط روند نزولی: خط صافی است که سقف موج های پایین رونده را به یکدیگر متصل می کند و شیبی منفی دارد.

خطوط روند

روند های رو به بالا یا صعودی بصورت حمایت عمل می‌کنند و نشان دهنده این است که تقاضا با بالا رفتن قیمت افزایش می‌یابد.
تا زمانی که قیمت بالای خط روند باقی بماند روند مثبت، محکم و بدون تغییر باقی میماند،
یک شکست قیمت به زیر خط روند مثبت، نشان دهنده ضعیف شدن تقاضای خالص بوده و احتمال تغییر دارد.

خطوط روند

یک روند نزولی خطی احتمال تغییر روند نزولی با شیب منفی است که از وصل کردن دو یا چند نقطه ماکزیمم بدست می‌آید.
نقطه دوم حداکثر باید پایین تر از نقطه اول باشد تا خطی با شیب منفی را تشکیل دهد.

روند منفی بصورت مقاوت عمل کرده و نشان دهنده افزایش در عرضه، علی رغم افت قیمت است.
یک شکست ناگهانی در قیمت و بالا رفتم قیمت از خط روند نشان دهنده کم شدن عرضه خالص بوده،
و باید احتمال تغییر در روند قیمت را در نظر داشت.

در یک روند صعودی شاهد برخورد قیمت به خط زوند و تغییر دوباره آن به جهت صعود هستیم.
خط روند صعودی نقش حمایت قیمت را ایفا میکند

در یک روند نزولی شاهد برخورد قیمت به خط روند و تغییر دوباره آن به جهت نزول هستیم.
خط روند نزولی نقش مقاومت قیمت را ایفا میکند.

در یک روند هر چه تعداد برخورد قیمت با روند و برگشت قیمت بیشتر باشد،
روند معتبر تر است.

روند ها در بازه زمانی بالاتر اعتبار بیشتری دارند، مثلا روند روزانه از روند یک ساعته معتبر تر است.

نفوذ ناچیز قیمت به داخل خط روند به معنای شکسته شدن آن نیست. در این صورت خط روند،
ثانوی نیز باید رسم شود.

چگونه میتوان تشخیص داد که روند در حال تغییر است؟

دو عامل اصلی، اولین اخطار های تعییر روند هستند.

  • کم شدن شیب قیمت و ماندن در نزدیکی خط روند
  • شکسته شدن خط روند و نفوذ قیمت به زیر خط روند

خطوط روند

اولین اخطار روند صعودی : کم شدن شتاب صعود و نزدیک ماندن قیمت به خط روند
دومین اخطار : شکسته شدن خط روند و نفوذ قیمت به زیر آن

خطوط روند

اولین اخطار روند نزولی : کم شدن شتاب قیمت و نزدیک ماندن در کنار خط روند
دومین اخطار : شکسته شدن خط روند و نفوذ قیمت به بالای آن

احتمال سقوط بیت‌کوین به ۱۰هزار دلار

احتمال سقوط بیت‌کوین به ۱۰هزار دلار

بیت‌کوین از سه روز پیش با قیمتی پایین‌تر از ۲۱،۰۰۰ دلار معامله می‌شود. روند نزولی قیمت ممکن است باز هم ادامه داشته باشد، مگر اینکه خریداران بتوانند خود را به بالای مقاومت ۲۰،۷۵۰ دلاری برسانند. سرمایه‌گذاران بازار ارزهای دیجیتال همچنان به دنبال پاسخ این سوال‌اند که کف و نقطه پایان روند نزولی بیت‌کوین کجاست. این در حالی که شاخص‌های زیادی نشان می‌دهند کف قیمتی بیت‌کوین جایی در اطراف محدوده ۱۰,۰۰۰ دلار است. تاریخ نشان داده است که معامله‌گران در بازارهای نزولی با چالش‌های زیادی مواجه می‌شوند. علاوه بر این، شاخص‌های «قابل‌اعتمادی» که می‌بایست نقاط ورود را تعیین کنند، نمی‌توانند پیش‌بینی کنند که زمستان ارزهای دیجیتال ممکن است چقدر ادامه یابد. با صعود اخیر قیمت بیت‌کوین به بالای ۲۰,۰۰۰ دلار که مقاومت روانی مهمی محسوب می‌شود، بسیاری از معامله‌گران تصور می‌کردند این ارز دیجیتال به کف خود رسیده‌ است. با این حال داده‌های موجود نشان می‌دهد که صعود کوتاه‌مدت بیت‌کوین احتمالاً دلیل کافی برای تغییر روند کلی آن نیست. گزارش اخیر شرکت تحقیقاتی دلفی دیجیتال نشان می‌دهد که معامله‌گران می‌بایست بیشتر احتیاط کنند. طبق این گزارش، «قبل از اینکه مطمئن شویم بازار به کف خود رسیده‌ است، باید کمی بیشتر درد بکشیم.» همه می‌دانند که معامله‌گران از ماه نوامبر (آبان ۱۴۰۰) که بیت‌کوین خودش را به اوج تاریخی جدیدی رساند، ضرر زیادی را متحمل شده‌اند. با این حال، با مقایسه روند اصلاحی بیت‌کوین از ماه نوامبر (آبان ۱۴۰۰) و روند اصلاحی سال ۲۰۱۷ به این نتیجه می‌رسیم که قیمت بیت‌کوین به احتمال زیاد در آینده‌ نزدیک بیش از پیش کاهش خواهد یافت. در جریان بازارهای نزولی قبلی، قیمت بیت‌کوین نسبت به اوج چرخه تقریباً ۸۵ درصد کاهش یافته است. به گفته دلفی دیجیتال، اگر تاریخ دوباره تکرار شود، بیت‌کوین «به کمی بالاتر از ۱۰,۰۰۰ دلار می‌رسد و نسبت به قیمت فعلی خود حدود ۵۰ درصد کاهش می‌یابد.» پیش‌بینی‌های مربوط به اتریوم حتی بدتر از بیت‌کوین است؛ زیرا قیمت این ارز دیجیتال در بازار نزولی قبلی نسبت به اوج خود ۹۵ درصد کاهش یافته بود. در نتیجه، اگر همین اتفاق دوباره بیفتد، قیمت اتریوم ممکن است تا احتمال تغییر روند نزولی ۳۰۰ دلار کاهش یابد. دلفی دیجیتال در این باره در گزارش خود نوشته است: «خطر تکرار سقوط قبلی بیشتر از چیزی است که اکثر مردم پیش‌بینی می‌کنند؛ خصوصاً اگر بیت‌کوین نتواند حمایت خود در محدوده ۱۴,۰۰۰ تا ۱۶,۰۰۰ دلار را حفظ کند.»

وضعیت اشباع فروش همچنان ادامه دارد

داده‌های موجود به معامله‌گرانی که می‌خواهند کف چرخه نزولی فعلی را بدانند، نشان می‌دهد که پایان روندهای نزولی قبلی با ورود بازار به وضعیت اشباع فروش مصادف بوده است. همانطور که در نمودار هفتگی زیر می‌بینید، شاخص قدرت نسبتی (RSI) بیت‌کوین در نمای ۱۴ هفته‌ای، اخیراً برای سومین بار در تاریخ خود به زیر سطح ۳۰ (منطقه اشباع فروش) سقوط کرده است. گفتنی است در دو سری قبلی که این اتفاق افتاد، قیمت بیت‌کوین در نزدیکی نقطه پایان روند نزولی بود. هرچند که برخی ممکن است این وضعیت را سیگنالی برای ورود مجدد به بازار بدانند، دلفی دیجیتال به کسانی که منتظرند بیت‌کوین سریعاً رشد کند، هشدار داده‌ و گفته‌ است که «در دو مورد قبلی، بیت‌کوین به مدت چند ماه در یک محدوده و کانال متلاطم در نوسان بود و بعد از آن، توانست بهبود یابد و روند صعودی قوی خود را آغاز کند. بررسی میانگین متحرک ساده (SMA) ۲۰۰هفته‌ای بیت‌کوین، این سوال را مطرح می‌کند که آیا حمایت تاریخی این ارز دیجیتال دوباره حفظ خواهد شد یا نه. بیت‌کوین در روزهای اخیر برای اولین‌بار از مارس ۲۰۲۰ (اسفند ۹۸) به زیر میانگین متحرک ۲۰۰ هفته‌ای خود رسید. در روندهای نزولی قبلی، بیت‌کوین به مدت چند هفته زیر این سطح معامله می‌شد. در نتیجه این امر نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین ارز دیجیتال بازار احتمالاً بزودی می‌تواند کف خود را پیدا کند.

ریزش نهایی هنوز اتفاق نیفتاده است؟

هم‌اکنون بازار ارزهای دیجیتال به دنبال موج فروش نهایی معامله‌گران است. تاریخ نشان داده‌ است که این اتفاق در انتهای یک روند نزولی و در ابتدای چرخه بعد رخ می‌دهد. هرچند که ناامیدی معامله‌گران در حال حاضر به بیشترین میزان خود از زمان سقوط بازار در مارس ۲۰۲۰ (اسفند ۹۸) به‌خاطر شیوع ویروس کرونا رسیده‌، هنوز کمتر از ناامیدی معامله‌گران در سال ۲۰۱۸ است. دلفی دیجیتال در این باره نوشته است: «قبل از اینکه بهبود احساسات معامله‌گران شروع شود، ممکن است نیاز داشته باشیم درد بیشتری را تحمل کنیم.» با اینکه بازار ارزهای دیجیتال به‌طور کلی از پایان سال ۲۰۲۱ ضعیف‌تر شده‌، نیروی محرکه واقعی سقوط آن تورم افسارگسیخته و افزایش نرخ بهره بانکی در امریکا بوده‌ است. با افزایش نرخ بهره بانکی معمولاً بازارهای مالی با اصلاحاتی مواجه می‌شوند و با توجه به اینکه فدرال رزرو قصد دارد نرخ بهره را همچنان افزایش دهد، بیت‌کوین و سایر دارایی‌های پرریسک احتمالاً در ادامه با اصلاح بیشتری مواجه می‌شوند. شاخص دیگری که نشان می‌دهد «ریزش نهایی» هنوز رخ نداده، سهم واحدهای در سود از عرضه درگردش بیت‌کوین است. شایان ذکر است که در بازارهای نزولی قبلی، این نرخ تا ۴۰ درصد هم پایین آمده است. طبق داده‌های سایت گلسنود، این شاخص در حال حاضر روی سطح ۵۴.۹ درصد است. در نتیجه همچنان می‌توان ادعا کرد که بازار قبل از رسیدن به کف واقعی خود، یک روند نزولی دیگر را تجربه خواهد کرد.

احتمال سقوط قیمت به یک کف ماهانه جدید

بیت‌کوین از دو روز پیش با قیمتی پایین‌تر از ۲۱،۰۰۰ دلار معامله می‌شود. روند نزولی قیمت ممکن است باز هم ادامه داشته باشد، مگر اینکه خریداران بتوانند خود را به بالای مقاومت ۲۰،۷۵۰ دلاری برسانند. بیت‌کوین پس از سقوط به زیر ۲۱،۰۰۰ دلار، وارد یک جریان نزولی شد. خریداران ابتدا تلاش می‌کردند تا قیمت را به سطوح بالاتر بازگردانند، اما این اقدام آنها با واکنش فروشندگان و سقوط به زیر حمایت ۲۰،۸۰۰ دلاری همراه شد. این حرکت در ادامه با سقوط قیمت به زیر سطح ۶۱.۸ درصد اصلاحی فیبوناچی دنبال شد. گفتنی است که در این تحلیل سطوح فیبوناچی بر اساس حرکت صعودی قیمت از ۱۹،۷۵۰ دلار تا اوج ۲۱،۷۸۰ دلاری تنظیم شده است. ضمن اینکه این ریزش هم‌زمان با سقوط قیمت به زیر حمایت‌های ۲۰،۵۵۰ و ۲۰،۵۰۰ دلاری اتفاق افتاد. در نهایت هم قیمت تا سطح ۷۶.۴ درصد اصلاحی فیبوناچی پایین آمد. بیت‌کوین در حال حاضر پایین‌تر از میانگین متحرک ساده ۱۰۰ ساعته و مقاومت ۲۰،۵۰۰ دلاری معامله می‌شود. در صورت صعودی‌شدن بازار، نزدیک‌ترین مقاومت پیش روی خریداران سطح ۲۰،۵۲۰ دلار خواهد بود و مقاومت کلیدی بعدی در ۲۰،۷۵۰ دلار است. ضمن اینکه در نمای ۱ ساعته بازار بیت‌کوین یک خط روند نزولی مقاومتی را در سطح ۲۰،۸۲۰ دلار تشکیل داده است. عبور از مقاومت خط روند نزولی روی نمودار و سطح ۲۱،۰۰۰ دلار می‌تواند جرقه‌ای برای آغاز یک حرکت صعودی تازه باشد. در چنین شرایطی شانس بیت‌کوین برای جهش تا ۲۱،۲۵۰ دلار نیز بیشتر خواهد شد. مانع بعدی پیش روی خریداران می‌تواند در نزدیکی ۲۱،۷۵۰ دلار باشد و عبور از آن راه را برای رشد قیمت تا ۲۲،۵۰۰ دلار باز خواهد کرد. در مقابل، اگر خریداران در عبور از مقاومت ۲۱،۰۰۰ دلاری ناموفق ظاهر شوند، ممکن است جریان نزولی حاکم بر بازار ادامه پیدا کند. در این صورت، نزدیک‌ترین حمایت پیش روی قیمت در ۲۰،۲۲۰ دلار است. شکسته‌شدن حمایت ۲۰،۲۲۰ دلاری می‌تواند بیت‌کوین را از این هم پایین‌تر بکشد و پس از آن حمایت کلیدی بعدی در نزدیکی ۲۰،۰۰۰ دلار خواهد بود. ضمن اینکه از دست رفتن حمایت این سطح نیز ممکن است به سقوط قیمت تا ۱۸،۸۰۰ دلار منجر شود؛ سطحی احتمال تغییر روند نزولی که کف قیمتی ماهانه جدید بیت‌کوین خواهد بود. شاخص مکدی (MACD) در حال شتاب‌‌گرفتن در محدوده نزولی است و شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز زیر محور میانی در سطح ۵۰ قرار دارد. در حال حاضر ۲۰،۲۲۰ و ۲۰،۰۰۰ دلار حمایت‌‌های کلیدی بیت‌کوین هستند و ۲۰،۵۲۰، ۲۰،۸۰۰ و ۲۱،۲۵۰ دلار هم به عنوان مقاومت‌‌‌های پیش روی قیمت عمل می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.