اصول تشکیل سبد سهام


0 0 rasaadmin https://tomaneconomy.com/wp-content/uploads/2022/02/logo_shop-300x138.png rasaadmin 2021-11-06 10:15:32 2021-11-06 10:15:32 چطور با رعایت اصول کسب و کار، میلیاردر شدم؟

بهینه‌سازی سبد سرمایه‌گذاری با دارایی‌های متنوع

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های همیشگی سرمایه‌گذاران انتخاب بهترین فرصت‌های سرمایه‌گذاری با بیشترین ارزش سرمایه‌گذاری است و با توجه به گزینه‌های مختلف برای سرمایه‌گذاری، تنوع بخشی در سبد سرمایه‌گذاری یک استراتژی مفید و مطرح در مباحث سرمایه‌گذاری می‌باشد. اما استراتژی سرمایه‌گذاری در بین دارایی‌های مختلف نظیر بورس اوراق بهادار، طلا، ارز و رمز ارز نامشخص بوده و معلوم نیست که علیرغم رکود و رونق موقت برخی از دارایی‌ها (همانند بورس و طلا) و همچنین تأثیرات آن‌ها بر یکدیگر، اولویت‌بندی سرمایه‌گذاری (به لحاظ ریسک و بازده) بین دارایی‌های فوق چگونه تخصیص یابد.
هدف از انجام این تحقیق، پیشنهاد اوزان بهینه سرمایه‌گذاری بین دارایی‌های بورس اوراق بهادار تهران، سکه بهار آزادی، دلار آمریکا و بیت‌کوین از طریق حداقل‌سازی ارزش در معرض ریسک شرطی با روش میانگین– ارزش در معرض خطر شرطی می‌باشد. بدین منظور با توجه به دم‌پهن بودن توزیع بازدهی دارایی‌های مالی جهت پیش‌بینی توزیع دنباله‌ها از نظریه ارزش فرین، رویکرد فراتر از آستانه استفاده شده است. همچنین برای محاسبه ارتباط بین این دارایی‌ها از ترکیب روش همبستگی شرطی پویا و کاپولا استفاده شده است که همبستگی علاوه بر غیرخطی بودن، پویا و متغیر با زمان نیز باشد.
با استفاده از اطلاعات روزانه شاخص دارایی‌های فوق در فاصله زمانی مهر 1393 تا فروردین 1397، مرز کارای سرمایه‌گذاری رسم شده است. نتایج نشان می‌دهد در سطح ریسک (ارزش در معرض ریسک شرطی) صفر به دلیل تغییرات کم واریانس، بیش‌ترین وزن سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار و در بالاترین سطح ریسک، بیش‌ترین وزن سرمایه‌گذاری در رمز ارز (بیت‌کوین) به دلیل بازده بالاتر، تخصیص یافته است. همچنبن مقایسه پرتفوهای بهینه با استفاده از نسبت شارپ شرطی حاکی از عملکرد بهتر پرتفوهای متنوع نسبت به هر دارایی است و بهترین عملکرد را پرتفو شامل سکه با اختصاص بیش از 70 درصد و دلار و بیت‌کوین با وزن برابر داشته است. همچنین با توجه به نسبت شارپ شرطی در پرتفو بهینه حداقل وزن سکه 60 درصد وحداکثر سهم دلار و بیت‌کوین 20 درصد می‌باشد.

کلیدواژه‌ها

  • همبستگی شرطی پویا
  • نظریه ارزش فرین
  • کاپولا
  • ارزش در معرض ریسک شرطی
  • بهینه‌سازی
  • سبد با دارایی‌های متنوع

عنوان مقاله [English]

Mixed- Asset Portfolio Optimization

نویسندگان [English]

  • soudeh sabahi 1
  • Farimah Mokhatab Rafiei 2
  • MohammadAli Rastegar 3

1 Master of Financial Engineering of Tarbiat Modares University

2 Associate Professor of Faculty of Industrial and Systems Engineering of Tarbiat Modares University

3 Assistant Professor of Faculty of Industrial and Systems Engineering of Tarbiat Modares Universi

چکیده [English]

Introduction
At the core of any investment lies the return on investment. To gain a favorable return, an investor should take investment-related risks. The interaction between risk and return can lead to decisions on asset allocation. A key strategy in investment discussions is diversification in investment portfolio.
Investment strategy is undetermined in different assets such as security, gold, currency and cryptocurrency. Despite the temporary recession and success of certain assets, it is hard to prioritize investment among assets (in terms of risk and return) to ensure that the investor makes the highest profit at the lowest risk. Thus, the present research used the Mean-CVaR model along with the Extreme value theory (EVT) based on Copula’s theory to estimate the correlations among time series. It used the dynamic conditional correlation (DCC) estimation method to measure the joint distribution of assets regardless of the normality assumption of data, collinearity, priorities and weights of investment in assets as optimal values.
Theoretical Framework
Diversification of conventional investment portfolio which only involves cash and security with alternative assets such as goods, currency and estate helps to decrease the correlation of assets and increase its resistance to severe changes in stock market. It, thus, helps to improve the performance of investment portfolio (Fischer & Lind-Braucher, 2010). Moreover, due to the low correlation between conventional assets and cryptocurrency and its high-efficiency, cryptocurrency is a good instrument to be combined with diverse investment portfolios and can increase the Sharpe ratio (Chuen et al., 2017).
One assumption of the distribution of financial return time series is the normality of data. However, in actuality, many financial return time series are not normal. When the normality assumption is violated, Value at Risk (VaR) is a proper measure.
Risk exposure value is not an integrated risk measurement and due to the lack of sub-aggregation property, may be inefficient in optimizing investment portfolio. Thus, researches introduced Conditional Value at Risk (CVaR) as an integrated measure and an alternative for VaR.
Methodology
As the return on financial assets is marked by a fat tail and is not marked by a normal distribution of data, to better predict the distribution of series, EVT was used. Moreover, Copula’s theory was اصول تشکیل سبد سهام adopted and the structure of correlations among series as time-varying was modelled via the dynamic conditional correlation estimation and the joint distribution of assets was analyzed regardless of data normality and collinearity. Then, the Mean-CVaR model was used to estimate the risk exposure value and set the investment priorities and weights among assets in Tehran Stock Exchange, Gold Coin, USD and Bitcoin as optimized values.
In this research, for an optimal allocation of investment among four above assets in daily return, Tehran Stock Exchange index (TEPIX) was used. The daily return on investment in Gold Coin (the old version) was estimated in Rials. That of USD was estimated in Rials in Tehran free market. Finally, the daily return on investment in Bitcoin was estimated in Rials between October 2014 and April 2018.
Results & Discussion
A negative correlation was estimated via DCC-Copula between certain assets, which shows that when a particular asset gains higher return on investment (than the mean value), the other asset does not follow the same trend. Thus, investors are capable of diversifying their portfolio accordingly.
Prediction of return on assets showed that the highest expected daily return on investment belonged, respectively, to Bitcoin, Gold Coin, Dollar and Tehran Stock Exchange. Moreover, as the optimized اصول تشکیل سبد سهام weights showed for zero CVaR, due to the low variance, the greatest investment weight was investment in Tehran Stock Exchange. The higher the investor’s risk-taking, the greater the investment weight of Gold Coin and Bitcoin.
Conclusions & Suggestions
Considering the investor’s risk-taking level, if s/he tolerates the least risks, s/he is suggested to make the most investment in securities. An increase in the minimum expected return on investment is followed by an increase in the investment share of Gold Coin and Bitcoin. Thus highly risk-taking investors are suggested to invest in Bitcoin and low risk-taking counterparts are suggested to invest in Gold Con.
Considering the conditional Sharp (C-Sharp) ratio optimal portfolio indicated a better performance of various portfolios than any other asset, and the best performance of the portfolio includes Gold Coin with more than 70% and Dollars and Bitcoins with an equal weight. Furthermore, according to the C-Sharp ratio in the optimal portfolio, the minimum weight of Gold Coin is 60% and the maximum share of Dollar and Bitcoin is 20%.

کلیدواژه‌ها [English]

  • DCC
  • EVT
  • Copula
  • CVaR
  • Optimization
  • Mixed-Asset Portfolio
مراجع

  1. پیروی, ع. 1390. تعیین سبد دارایی با تمرکز بر روابط بین بازارهای بورس، طلا، ارز، املاک و مستغلات. پایان‌نامه کارشناسی ارشد, دانشگاه صنعتی خواجه نصیر الدین طوسی.
    راغفر, اصول تشکیل سبد سهام ح. و آجورلو, ن. 1395. برآورد ارزش در معرض خطر پرتفوی ارزی یک بانک نمونه با روش GARCH-EVT-Copula فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی ایران.
    شکاری, س. 1397. پیش بینی ارزش در معرض خطر براساس کاپولای متغیر با زمان. کارشناسی ارشد, دانشگاه خاتم.
    قلی‌زاده, ع. ا. و متین, م. ط. 1390. انتخاب سبد دارایی ها در دوره رکود و رونق مسکن. فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی.
    محمودی, و., امام‌دوست, م. و شعبان‌پور, پ. 1395. بررسی نقش املاک و مستغلات در سبد دارایی سرمایه‌‌گذاران در ایران. فصلنامه پژوهش‌ها و سیاست‌های اقتصادی.
    نصیری, ف. 1393. بهینه‌سازی پرتفوی سرمایه‌گذاری در بازارهای ارز، طلا و سهام با استفاده از رویکرد ارزش در معرض خطر بر اساس مدل گارچ- کاپولا‌. کارشناسی ارشد, دانشگاه خاتم.

اصول تشکیل سبد سهام

چطور با رعایت اصول کسب و کار، میلیاردر شدم؟

سلام کار من در حوزه پخش مواد غذایی هست. از هیچ شروع کردم و بار خریدم و توزیع کردم. اخلاق و آداب انسانی را تماما رعایت کردم و شخصتی محترم و بزرگمنش از خودم بروز دادم. فوق العاده نسبت به قولی که میدم پایبندم. چه به کسی که میفروختم و چه از کسی …

0 0 rasaadmin https://tomaneconomy.com/wp-content/uploads/2022/02/logo_shop-300x138.png rasaadmin 2021-11-06 10:15:32 2021-11-06 10:15:32 چطور با رعایت اصول کسب و کار، میلیاردر شدم؟

5 اصل کلیدی در تشکیل سبد سرمایه گذاری

سبد سرمایه گذاری (پورتفو) چیست؟ سبد سرمايه گذاری مجموعه کالاهای سرمایه ای مثل سهام ، املاك ، طلا و. است كه يك فرد در اختيار دارد. گام اول برای تشكيل يك سبد سرمايه گذاری خوب ، توجه به پنج عامل اساسی است: سطح ریسک پذیری، تخصص و دانش، سطح اصول تشکیل سبد سهام سرمایه،…

جزئیات خبر

نظریه جدید سبد سهام (MPT) به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین تئوری های اقتصادی بر مبنای اصول مالی و سرمایه‌گذاری توسط مارکوتیز (Markovits) در سال 1952 تحت عنوان انتخاب سبد سهام معرفی شد.

بر اساس این نظریه در انتخاب گزینه‌های مختلف برای سرمایه گذاری صرفا توجه به ریسک و بازده یک سهم کافی نیست و در حالتی که سرمایه‌گذاری در تعداد زیادی سهام صورت گیرد، می‌توان از توزیع دارایی در سهام مختلف برای کاهش ریسک و افزایش بازده بهره برد.

برای اکثر سرمایه گذاران، ریسک خرید تک سهم، کسب بازدهی کمتر از انتظار است و یا به عبارت دیگر انحراف از بازدهی میانگین است (هر سهمی به نوبه خود دارای انحراف معیاری از میانگین است که در این تئوری به آن ریسک اطلاق می‌شود.)

در حقیقت ریسک خرید با تشکیل سبد سهام با توزیع مناسب بسیار کمتر از ریسک خرید تک سهم است، به دلیل اینکه ریسک سهام مختلف مستقل از یکدیگر است. به عنوان مثال فرض کنید سبد سهامی از دو سهم که یکی در حالت افزایش نرخ بهره بانکی و دیگری در حالت کاهش نرخ بهره سود می دهد، تشکیل شده باشد.

این سبد در هر حالتی فارغ از اینکه نرخ بهره افزایش یا کاهش یابد، سود می دهد. در واقع مارکوتیز نشان داد سرمایه گذاری تنها انتخاب سهام نیست بلکه انتخاب ترکیب مناسبی از سهام است.

انواع ریسک

به تعبیر نگارنده MPT نشان می دهد که ریسک مترتب بر هر سهم از دو جزء تشکیل شده است:

  • ریسک سیستماتیک: ریسکی که به واسطه شرایط عمومی بر کلیه سهام وجود دارد مانند ریسک نرخ بهره، رکود اقتصادی و ناآرامی های سیاسی.
  • ریسک غیرسیستماتیک: ریسکی که در تک تک سهام وجود دارد و از طریق توزیع سهام در سبد دارایی می تواند کاهش یابد.

همان طور که در نمودار بالا ملاحظه می شود تفاوت یا کواریانس بین تک تک سهام سطح ریسک کل پرتفوی را کاهش می‌دهد و سرمایه گذاران از توزیع سهام در پرتفوی بهره مند می‌شوند.

مرز کارا (Efficient Frontier)

حال که مفهوم توزیع سهام در پرتفوی معرفی شد، نکته باقیمانده سطح مناسب (مرز کارآ) توزیع سهام است.

در هر سطح از بازدهی، پرتفویی وجود دارد که دارای کم ترین ریسک است و برای هر سطح ریسک نیز سبدی از سهام وجود دارد که بالاترین بازدهی را به سرمایه گذار می دهد.

با ترسیم این دو ترکیب بر روی یک نمودار می توان به سطح کارآ رسید. نمودار مقابل مرز کارآ بین دو سهم A و B را نشان می دهد.

حال اگر پرتفوی در قسمت بالای منحنی قرار گیرد، بیشترین بازدهی مورد انتظار را در مقابل سطح مشخصی از ریسک نشان می دهد.

اما سرمایه گذار عقلایی همواره بر روی مرز حرکت می‌کند.

MPT از این مرحله هم فراتر می رود، به این معنا که ترکیب سبدی از سهام را که بر روی مرز کارآ قرار دارد به همراه یک دارایی بدون ریسک پیشنهاد می دهد که در این حالت بازده مورد انتظار افزایش می‌یابد. به عبارت ساده‌تر حتی اگر سرمایه گذار با استقراض اقدام به خرید یک سهم بدون ریسک کند، می‌تواند با انتخاب سبدی از سهام پرریسک‌تر، به بازدهی بالاتر دست پیدا کند.

ایده مهمی که در ورای نظریه MPT وجود دارد این است که کسب بازدهی بیش از میانگین بازار، ساده نیست و کسانی که موفق به کسب این بازدهی می شوند به طور مطمئن ریسک بالاتری را تقبل می کنند و در هنگام سقوط بازار نیز جریمه تقبل این ریسک را بیشتر پذیرا هستند.

در این میان سرمایه گذاران بزرگی مانند وارن بافت (Warren Buffett) معتقدند، MPT تنها یک نظریه است و رمز موفقیت در بازار سهام، مهارت سرمایه گذار در انتخاب سهام است.

بهزاد فراهانی از ترس «چارلی چاپلین» می گوید

بهزاد فراهانی هنرمند عرصه های رادیو، تئاتر، سینما و سریال های تلویزیونی، دومین مهمان «پروژه تاریخ شفاهی سینما» است. او در تمامی این موارد تا مرتبه استادی پیش رفته است و حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

بهزاد فراهانی از ترس «چارلی چاپلین» می گوید

بهزاد فراهانی ۷۷ ساله طی دو جلسه در خانه تئاتر نشست و با خبرنگار ما گفت و گو کرد. مصاحبه ای که در آن از خیلی چیزها صحبت شد. چون فراهانی کار سینما را از تئاتر و گویندگی صدا در رادیو آغاز کرده، در بخش قابل توجهی از این گفت و گو علاوه بر سینما؛ به تئاتر، گویندگی صدا و همین طور سریال های تلویزیونی نیز پرداخته شده است.

بخش نخست مصاحبه با استاد بهزاد فراهانی در پی می آید:

درباره شما گفته می شود که علاقه شدیدی به سبک رئالیسم جادویی دارید و این سبک تاثیر زیادی روی آثار شما داشته است؟

فراهانی: بله درست است. من تمامی آثار ادبی سبک رئالیسم جادویی آمریکای لاتین را خوانده و از آنها تاثیر گرفته ام.

شیفته ادبیات جادویی

بیشتر تحت تاثیر کدام نویسنده این سبک بوده اید؟

فراهانی: گابریل گارسیا مارکز، خورخه لوئیس اصول تشکیل سبد سهام بورخس و چند نفر دیگر.

چرا عاشق این سبک هستید؟

فراهانی: چون در یک محیط جادویی بزرگ شدم.

فراهانی: نه تنها من، بلکه تمام روستائیان قدیم چنین وضعی را داشتند. ما شب ها حق نداشتیم کاسه آب را بیرون بریزیم.

گابریل گارسیا مارکز. فراهانی شیفته آثار او و خورخه لوئیس بورخس است.
ترس اصول تشکیل سبد سهام از اجنه

فراهانی: بزرگترهای ما می گفتند این آب روی جن ها می ریزد و باعث خشم آنها می شود یا این که شب ها مرد می خواست که حتی با چراغ به قبرستان ده برود.

ما یک باربند در انتهای حیاط بزرگ خانه مان داشتیم که در آن گوسفندها، اسب ها و خرهایمان را نگهداری می کردیم. خیلی جای تاریکی بود و حتی در روز هم باید با چراغ به آنجا می رفتیم. وقتی سایه هامان روی دیوار باربند می افتاد این باور که جن و آل وجود دارد در ما تقویت می شد و وحشت می کردیم. به خصوص این که شنیده بودیم جن ها سم دارند ما را می ترساند. برای همین اصلا به آنجا نمی رفتیم مگر به زور کتک.

یک مستراح هم ته باربند داشتیم که برای قضای حاجت باید به آنجا می رفتیم. پدرم ۷ فرزند داشت. هر وقت می خواستیم به مستراح برویم یکی دو نفر از خواهرها و برادرهایمان را همراه خودمان می بردیم تا بیایند و ما به دستشوئی برویم.

یا هنگام خواب، سرمان را که روی متکا می گذاشتیم این شعر را می خواندیم:

سر را نهادم بر زمین/ ای زمین نازنین/ کس نیاید بالا سرم/ غیر از امیرالمومنین

اعتقاد داشتیم با خواندن این شعر دیگر هیچ جنی نمی تواند بالای سرمان بیاید چون امیرالمومنین آنجا بود. همه این موارد را در کتابم به نام ۵۵ داستان کوتاه نوشته ام.
شما در یک روستا در اطراف اراک به دنیا آمدید و آن طور که می دانم زندگی فقیرانه ای داشته اید؟
فراهانی: در آن روزگار همه روستاهای ایران دچار فقر بودند.
تمام شب های زمستان آبگوشت می خوردیم، ظهرهای تابستان آبدوغ

پس شما فقیر نبوده اید؟
نه فقیر نبودیم اما زندگی فقر آلودی داشتیم. آن زمان در روستاهای بخش مرکزی و جنوب ایران، برنج وجود نداشت. چطور می شد که شب تحویل سال نو، خانواده ای دو مشت برنج داشته باشد و اعضای آن بتوانند برای شب عید پلو بخورند. یادم است وقتی با بچه های ده بازی می کردیم بعضی شب ها، دور قلعه ارباب می رفتیم، در خانه ارباب چلو می پختند. چون برنج را آبکش می کردند عطر آن در اطراف قلعه پخش می شد و ما با ولع این بوی خوب را استنشاق می کردیم.

پس بعضی خوراکی ها اصلا نبود؟
فراهانی: بله نبود. ما تمام شب های زمستان آبگوشت می خوردیم و سراسر ظهرهای تابستان آبدوغ خیار.

سایر امکانات چه؟
فراهانی: شاید باورتان نشود ما سه نوع نوشتن در مکتب خانه روستایمان داشتیم. در مرتبه نخست، درس و مشق مان را با مداد روی اصول تشکیل سبد سهام کاغذ می نوشتیم. برای این که بتوانیم از این کاغذ دوباره استفاده کنیم نوشته ها را از روی کاغذ با پاک کن، پاک می کردیم. در مرحله دوم با قلم مرکب روی آن می نوشتیم. سپس مقداری آب به آن کاغذ می زدیم و آن را جلوی آفتاب می گذاشتیم. نور خورشید یواش یواش سیاهه جوهر را از بین می برد و کاغذ سفید می شد. برای بار سوم هم با قلم درشت روی آن می نوشتیم.
یا در مورد کتاب، کتاب در ده کم بود و نوبتی می چرخید. یادم است کتاب حسین کرد شبستری را هر کس سه یا چهار روز می توانست همراه خود داشته باشد و باید آن را به دیگری می داد تا همه بتوانند آن را مطالعه کنند.
این مقدمات را گفتم تا به این نکته برسم که ما تنگدست نبودیم ولی زندگی فقرآلودی را با حفظ آبرو می گذراندیم. خاطرم است پدربزرگم به من می گفت لطفی ببین زنگ تفریح مکتب، کدام دانش آموز نان جو می خورد و بیا به من بگو. اسم شناسنامه ای من لطف الله است. من هم به پدربزرگ اسامی هم کلاسی هایی که نان جو می خوردند را می دادم. آن موقع اوایل بهار دیگر ذخیره آرد گندم بعضی از روستائیان ته می کشید. آنها دور از چشم همسایه ها جو را می کوبیدند و با آرد آن نان جو درست می کردند.
حوالی نصفه شب، من و پدربزرگ یک خورجین برمی داشتیم و داخل آن را پر از نان گندم می کردیم و سراغ خانه هایی می رفتیم که نان جو می خوردند. پدربزرگ می گفت لطفی من نمی توانم مثل تو بدوم. سر کوچه می ایستم تا نترسی. برو خورجین را در خانه این ها بگذار و درشان را محکوم بکوب و بدو بدو بیا پیش من تا نفهمند چه کسی کمک کرده است.
این قبیل اتفاقات به کرات در دهکده ما می افتاد تا کسی گرسنه نماند.

چارلی چاپلین از چه می ترسید؟
شما در این شرایط فقرآلود بزرگ شدید. به نظر شما فقر چه تاثیری می تواند بر کشف و شکوفایی انواع استعدادهای مثبت داشته باشد؟
فراهانی: من خودم را انگشت کوچک چارلی چاپلین هم نمی دانم. یکبار از او پرسیدند اکنون که هم شهرت داری هم پول؛ از چه می ترسی؟ چارلی گفت: از فقر و گرسنگی.

با این شرایط و امکانات قلیل، چگونه تصمیم گرفتید بازیگر شوید؟
فراهانی: من عضو خانواده ای بودم که همه شان اهل ادب بودند. پدربزرگ من که از او یاد کردم آثار نظامی و سهروردی را می خواند. او تمام تلاشش را کرده بود که فرزندانش با سواد و معلومات شوند. پدرم هم شهادت خوان تعزیه بود. خانواده ما نذر کرده بودند هر سال در دهه محرم تعزیه بخوانند. خود پدربزرگم کرسیه نشین بود. کرسیه نشین ها شخصیت های منفی تعزیه یعنی شمربن ذی الجوشن، ابن زیاد، عمر سعد و از این قبیل هستند. آنها در گوشه ی از صحنه تعزیه بیتوته می کنند. کل سکو هم در اختیار امام حسین(ع) است که به این ها اولیاء می گویند.
من از ۶ سالگی در تعزیه علی اکبرخوانی می کردم و بعداز مدتی شروع به مخالف خوانی کردم. ۸ سال بیشتر نداشتم که دایی ام که از روشنفکران ایران بود و در دادگستری پست بزرگی داشت، ظاهرا در من استعدادی دید. او به پدر و مادرم گفت لطف الله را به تهران می برم تا آنجا درس بخواند. والدینم استقبال کرده و با خوشحالی مرا دست دایی ام سپردند.

پدر و مادر مرحومتان چرا خوشحال شدند؟
فراهانی: آخر من سه سال در مکتبخانه درس خوانده بودم و همه آن چه که می شد از مکتب آموخت را آموخته بودم. مثلا گلستان سعدی را تقریبا حفظ کرده بودم. پدر و مادرم هم دوست داشتند من تحصیلم را ادامه دهم.
نزد دایی ام ر فتم و تا کلاس نهم درس خواندم. بعد هم از خانه دایی ام رفتم و یک خانه مجردی ارزان قیمت در خیابان شهباز اجاره کردم. من خود را بچه چهارصد دستگاه و میدان ژاله می دانم. روزها کارگری می کردم تا خرج زندگی ام را درآورم. در کلاس دهم با آقایان مرتضی عقیلی، بهمن مفید و رضا میرلوحی آشنا و رفیق شدم و جمعی تئاتری را به نام گروه مفید تشکیل دادیم. در این گروه هم از دانش پدر بهمن مفید بهره گرفتیم، هم از سواد برادر خدابیامرزش بیژن مفید و هم از معلومات تئاتری زنده یاد بهمن. همه ما زیر نظر بیژن با اصول آکادمیک تئاتر آشنا شدیم.
در ۲۱ سالگی برای ادامه تئاتر به همراه گروه مفید به گروه شاهین سرکیسیان پیوستم، سرکیسیان بنیانگذار تئاتر ملی بود.
آقای سرکیسیان چه تاثیری روی شما گذاشت؟ اصلا چطور آدمی بود؟
فراهانی: او انسانی شیفته تئاتر بود. در پاریس درس این رشته هنری را خوانده بود. همیشه تئاتر می دید؛ چه در دانشگاه چه در تئاترهای عام. عاشق کنستانتین سرگئی استانیسلاوسکی (از بزرگان تاریخ تئاتر) بود. مکتبش هم مکتب آنتوان چخوف و در مجموع آدمی تنها و عزلت گزیده بود.
وقتی گروه هنر ملی را به اتفاق آقایان عباس جوانمرد، علی نصیریان، بیژن مفید، احمد براتلو تشکیل داد، اعضای این گروه چون جوان بودند شاهین را برنتافتند. شاهین مرد بسیار بسیار افسرده و عارف پیشه ای بود. او دوست صادق هدایت هم بود و در بانک مرکزی در یک اتاق با هم کار می کردند. هر دو زبان فرانسه را می دانستند. علت جدایی شاهین از این گروه را نمی توانم بگویم چون اولا عباس جوانمرد و بیژن مفید از استادان من بودند در ثانی اتفاقاتی در این گروه افتاد که برازنده تئاتر کشور نبود.
من سال ۱۳۴۱ کارم را با شاهین شروع کردم. من با شاگردی شاهین فهمیدم بازی درونی یعنی چه؟ او نوشته های استانیسلاوسکی را به فارسی ترجمه می کرد. شاهین درون پویی و تحلیل های بسیارعمیقی از شخصیت و موقعیت در تئاتر را یاد ما داد. ما هم که جوان بودیم و عاشق تئاتر، حرف ها و آموزش های او را با جان دل گوش می دادیم. هر روز از چهار صددستگاه پیاده راه می افتادیم و تا خیابان خردمند شمالی در خیابان کریم خان زند که خانه شاهین در آن بود می آمدیم. بعد از کلاس هم قدم زنان به خانه برمی گشتیم. ما با شاهین کارهای تئاتری زیادی انجام دادیم اما به بیشتر این تئاترها مجال اجرا داده نشد؛ البته بهتر بگویم به شاهین این فرصت داده نمی شد.
صادق هدایت
چرا؟
فراهانی: چون موضع گیری شاهین سرکیسیان با بعضی از شاگردانش همسو و یکسان نبود.
دق کردن از غصه
این اتفاقات پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ اتفاق افتاد یا قبل از آن؟
فراهانی: بعد از آن.
یعنی اجازه پخش هیچ کدام از آثارش به او یا اعضای تیمش داده نشد؟
فراهانی: شاهین با کمک های دکتر فروغ رییس دانشکده دراماتیک و دوستان دیگری که داشت اجراهایی را با نقش آفرینی ما در انجمن ایران و آمریکا داشت. ایشان همچنین با حمایت دکتر سیحون تئاترهایی را در مدرسه ادبیات دانشگاه تهران برگزار کرد.
او در سال ۱۳۴۴ به خاطر اجرای نمایشنامه روزنه آبی اکبر رادی، یخچالش را هم فروخت. نمایشنامه های فراوان او روی دستش مانده بود. تنگدست بود. این که به او اجازه درسالن تئاتر سنگلج نمی دادند به شدت او را می آزرد. این غصه مندی آنقدر او را اذیت کرد که در سال ۱۳۴۵ فوت کرد.

آربی آوانسیان
ما دو پرده از این نمایشنامه را کار کرده بودیم که ایشان درگذشت. روزنه آبی حداقل برای آن زمان، اثر تئاتری بسیار نو و باطراوتی بود. آربی آوانسیان با شنیدن خبر فوت شاهین از انگلستان به ایران آمد. چون خود آربی طراحی این اثر را انجام داده بود ما را جمع کرد و این کار را در انجمن ایران و آمریکا به اجرا گذاشت. روزنه آبی اولین نمایشنامه زنده یاد اکبر رادی بود.
شاهین رفت و درگذشت او غصه مندی تلخی داشت. او در تمام عمرش چه در ایران و چه در فرانسه، شادکام نبود. یک همدم و همخانه به نام سیف الله داشت که در کار خانه کمک او می کرد. شاهین آنقدر انسان منزه، سالم و شریفی بود که از دست دادنش برای ما ضربه روحی بزرگی بود. بعد از شاهین من در گروه های مختلف تئاتر نقش بازی کردم تا این که سر از گروه هنر ملی درآوردیم، گروهی که آقایان عباس جوانمرد و بهرام بیضایی آن را می چرخاندند.

شرحی درباره بروز رسانی نشان آرم سازمان ملی استاندارد ایران

اگر می‌خواهید بدانید که چرا تحول در کشور ما با آتش بازی کردن است، خوب است که به صفحات مجازی و نشریات مکتوب و واکنش های رسانه ای، چند وقت اخیر در برابر سازمان ملی استاندارد توجه کنید.

شرحی درباره بروز رسانی نشان آرم سازمان ملی استاندارد ایران

تغییرات همیشه وجود دارند و تحول و رشد نیازمند تغییر است. این یکی از مهمترین اصول مدیریتی است که در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود و هر مدیر کارآمدی را برآن می‌دارد که برای تحولات اساسی دست به تغییرات کوچک و بزرگ زند. با این همه موضوع تغییر و تحول در کشور ما به گونه‌ای شده که در جامعه امروز، ایجاد تغییر، یعنی با آتش بازی کردن.

اگر می‌خواهید بدانید که چرا تحول در کشور ما با آتش بازی کردن است، خوب است که به صفحات مجازی و نشریات مکتوب و واکنش های رسانه ای، چند وقت اخیر در برابر سازمان ملی استاندارد توجه کنید. بعد از آن متوجه خواهید شد که یک تغییر ظاهری آرم در سازمان ملی استاندارد ایران که برای بازتولید ققنوس‌وار این سازمان از رخوتی که سال ها در آن گرفتار بوده، چگونه باعث شده تا مواجهه ای این چنین را برانگیزد.

اما به جای پرداختن به این موضوع انحرافی و یکجانبه نگرانه که با رمز «بازگشت به طرح اصلی استاد ممیز» شروع شده، بهتر است بر چگونگی تغییر این آرم متمرکز شویم که چرا اصلا آرم سازمان ملی استاندارد ایران تغییر کرد؟

در پاسخ به این پرسش خوب است در ابتدا یادآوری کنم که نام سازمان ملی استاندارد ایران مدتی است تغییر کرده، از همین رو با تغییر نام و رسالت و ماموریت‌های اصول تشکیل سبد سهام قانونی سازمان به طبع باید دیگر ارکان آن نیز تغییر مشهودی داشته باشند در نتیجه به نظر ما و حتی دولت های پیشین، آرم که نماد و نشان سازمان محسوب می‌شود نیز باید بر وظایف جدید منطبق باشد.

از سویی دیگر تلاش شد تا این تغییرات در طراحی مجدد آرم، جزئی بوده و آنچنان به هویت بصری و ذهنیت مخاطبان و جامعه فهیم و هنردوست ایران خدشه وارد نیاورد در حالی که منعی از سوی قوانین داخلی و بین المللی برای تغییر آرم و نشان سازمان ملی استاندارد ایران وجود نداشته و حتی برخی از برندهای مطرح جهانی و دولتی مانند ایزو، اپل، سامسونگ و ناسا و حتی ایرانی وابسته به دولت مانند شرکت ملی پست، بانک ملی ایران و ایران‌خودرو سابق بر این رنگ یا نشان سازمان خود را به یکباره عوض کرده اند؛ البته که نظرات اهل فن همواره برای مدیریت سازمان ملی استاندارد محل مراجعه و احترام ویژه است و به صورت مشتاقانه این نظرات را شنیده و آن ها را دنبال کرده و اگر لازم باشد آن ها را در مکانیزم های قانونی طرح، بارها و بارها اعمال خواهد کرد اما اینکه بعضی بر موجی رسانه ای سوار شده و با اعمال فشار و فضاسازی نظرات غیرکارشناسی خود را بر سازمان ملی استاندارد تحمیل کنند این سازمان، ناچار از حق قانونی خود برای جایگزینی آرم بازطراحی شده استفاده خواهد کرد.

علاوه بر این باید مخاطبان فرهیخته و هنردوست بدانند که همانطور که پیشتر گفته شد سازمان ناگزیر بود که آرم خود را بازطراحی کند اما با این همه به دنبال کنار گذاشتن اثر گران‌سنگ مرحوم استاد اصول تشکیل سبد سهام مرتضی ممیز که در سال 1364 براساس اقتضائات آن دوران طراحی شده بود، نبود.

سازمان ملی استاندارد ایران در رویکرد جدید خود نسبت به بازآفرینی آرم سازمان، تنها تلاش کرد تا آن اثر را باز، زنده سازی کند و در این فرآیند حساس تمام اهتمام خود را به کار بست تا به ظاهر و شاکله اصلی آن و حتی مفهوم و کانسپت اثر که به صورت دو فلش رو به بالا و رو به پایین که تشکیل حرف S لاتین را می دهد که بیانگر کلمه استاندارد (standard) بوده و برای کشورهای خارجی و مردم آنها قابل فهم است و نمایش دهنده مفهوم حداقل اصول تشکیل سبد سهام و حداکثر است، لطمه ای وارد نشود.

این در حالی روی داد که پیرو تصویب نامه یکصدو پنجاه و دومین جلسه شورای عالی اداری در مهرماه 1390 «موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی» به «سازمان ملی استاندارد ایران» تغییر نام یافت و از زیرمجموعه وزارت صنایع به نهاد ریاست جمهوری منتقل شد، در نتیجه نوشتار داخل نشانه‌ ‌ای که استاد مرتضی ممیز برای این موسسه طراحی کرده بود که مخفف انگلیسی عبارت« Institute of Standards and Industrial Research of Iran» با عنوان ISIRI درج شده که مخفف«موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران» بود باید به مخفف انگلیسی« Iranian National Standard Organization »در قالب عبارت INSO باید تغییر می یافت، امری که لازم بود پیش از این و در حدود 10 سال قبل و سه دولت گذشته روی می‌دادکه دولتمردان سابق، برای اینکه با انتقادات روبرو نشوند از آن سر باز زدند و حتی دولت قبل در جلسه معاونان اداری خود با مصوبه ای دولت بعد را مکلف کرده بود تا تغییر نشان را انجام دهد.

با این همه کارشکنی دولت گذشته دربرابر تغییرات قانونی ما تلاش کردیم که با تایید فرهنگستان زبان فارسی راه حلی را برای رفع این مشکل بیاندیشیم از همین رو به دلیل مکاتبات متعدد بین المللی و درخواست اصلاح نشان سازمان ملی استاندارد و دستور الزام آور باقی مانده از دولت قبل تلاش شد تا با حداقل تغییرات این نشان ملی را به روز رسانی کرده و آن را در سطح بین الملل ارتقا دهیم.

یکی دیگر از دلایل تغییر نشان‌ سازمان ملی استاندارد، کاستن از بروکراسی اداری و تسهیل استفاده از این نشان‌ در مکاتبات اداری و درج آن بر روی کالاهای مختلف بود زیرا دستورالعمل های استفاده از آن در داخل و خارج کشور برای کالاها متفاوت بود و این مساله تولیدکنندگان و صادرکنندگان را با دردسرهای بسیاری مواجه می ساخت از همین رو در بازطراحی نشان به گونه ای عمل شد تا نوشتار داخل نشان از سمت راست همچنان به فارسی ایران خوانده شده و از سمت چپ کلمه انگلیسی INSO ، مخفف نام جدید سازمان ملی استاندارد، قابل رویت باشد تا دیگر نیاز به بازطراحی بسته بندی محصولات برای داخل و خارج کشور از بین رفته و یک وحدت بصری در نشان ایجاد شود.

افزون بر موارد بالا برای اینکه بتوان نشان استاندارد را از آرم سابق تشخیص داد، طی فراخوان گسترده ای، گروه بازطراحی که به احترام استاد مرحوم مرتضی ممیز نام آن ها ذکر نخواهد شد، در یک فرآیند بسیار دقیق انتخاب شده و پس از انجام موارد مذکور پیشنهاد دادند تا رنگ نشان نیز از سیاه و آبی به سبز ایرانی یعنی « Persian Green » که از سال 1930 در دیکشنری رنگ، به نام ایران و فرهنگ ایران ثبت شده است، تغییر کند تا هویت ملی در ارم جدید تقویت شده و نشان استاندارد ایران پرچمی باشد که معرف تاریخ کهن ایران اسلامی است.

در نتیجه آنچه گفته شد، نه پاسخی به انتقادات نه جوابی به صاحب نظران بلکه یادبودی است که با آن توانستیم آنچه را که استاد بلامنازع هنر استاد ممیز در کسوت یک طراح نشان به آن اندیشه بود در بازافرینی نشان ملی استاندارد بازخوانی کنیم.

«مصطفی آجرلو» مدیرکل روابط عمومی و اطلاع رسانی سازمان ملی استاندارد ایران



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.