پول را در بورس بگذارید


من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کرده‌ام، همه آنها یک‌چیز می‌گفتند: مهم‌ترین چیز داشتن دارایی است. اگر می‌خواهید ثروت داشته باشید، فقط باید دارایی‌های بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.

شرایط افتضاح بازار سرمایه و سنگر آخر؛ بچه سرراهی تأمین کسری بودجه دولت

مریدسادات کارشناس بازار سرمایه گفت: حقیقی های بزرگ بازار، هر روز ۳۰ درصد فروشنده و فقط بین پنج تا ۱۰ درصد خریدار هستند و این به معنای فراری دادن پول درشت از بازار است.

سمیه شوریابی؛ بازار: حسین مریدسادات کارشناس و مدرس بازار سرمایه در خصوص وضعیت بازار بورس بیان کرد: متأسفانه اصلاً شرایط بازار بورس خوب نیست و ریسک های پیش روی بازار از قبیل: نرخ کامودیتی ها و ریزش آنها، نرخ بهره آمریکا، مذاکرات برجام و نیز ریسک های اجتماعی و سیاسی به وجود آمده، به بازار تحمیل شده اند.

افتضاح بودن ارزش معاملات

مریدسادات با افتضاح خواندن ارزش معاملات امروز و نیز در هفته ای که گذشت، اظهار داشت: دو هزار میلیارد تومان ارزش معاملات و ۷۵۴ نماد قابل معامله حرفی برای گفتن نمی‌گذارد، امروز شاخص کل در محدوده یک میلیون و ۳۵۰ هزار واحدی و شاخص کل هم‌وزن در محدوده ۳۹۵ هزار واحدی آرام گرفتند و این در حالی است که آخرین سنگر ما برای برگشت بازار به شرط حجم خوردن و نیز به شرط بالا رفتن ارزش معاملات همین محدوده ها می باشد و با توجه به اتفاقاتی که در فضای سیاسی افتاده است امیدواریم این اعداد و ارقام از دست نرود.

شرایط افتضاح بازار سرمایه و سنگر آخر؛ بچه سرراهی تأمین کسری بودجه دولت

این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه در بسیاری از نمادها در هفته گذشته اردرهای حمایتی بسیار خوبی از طرف حقوقی های بازار گذاشته می شد در حالی که این هفته خبری از این اردرها نبود، ابراز داشت: هفته ها است که پول درشت حقیقی، فروشنده سنگین بازار می شود و حقیقی های درشت بازار، هر روز ۳۰ درصد فروشنده و فقط بین پنج تا ۱۰ درصد خریدار هستند و این به معنای فراری دادن پول درشت از بازار می باشد و تا پولی در بازار وجود نداشته باشد قطع به یقین رشدی هم نخواهد داشت.

فروش نامتوازن اوراق و دامن زدن به روزهای پرتنش بازار

مریدسادات با اشاره به فروش اوراقی که در این بازار کم رمق صورت می‌گیرد، افزود: متأسفانه روزهای بدی برای اهالی بازار سرمایه وجود دارد و این کم عمقی را در کنار فروش هر روزه اوراق بگذارید، امروز دو هزار میلیارد تومان ارزش معاملات روی تابلو بوده است در حالی که سه هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان اوراق فروخته شده و کماکان شیرفلکه فروش اوراق در بازار کم رمق بازار سرمایه باز است.

آخرین سنگر ما برای برگشت بازار به شرط حجم خوردن و نیز به شرط بالا رفتن ارزش معاملات همین محدوده ها می باشد و با توجه به اتفاقاتی که در فضای سیاسی افتاده است امیدواریم که این اعداد و ارقام از دست نرود

این کارشناس بازار سرمایه در نهایت خاطر نشان کرد: برای هفته آینده نمی‌توان پیش بینی عجیب و غریبی برای بازار داشته باشیم و تا پولی در این بازار نچرخد و ارزش معاملات بالا نرود بازار همین است و این سرمایه سهامداران خرد است که جلو چشم از بین می‌رود.

پسر ۱۲ ساله کره ای از بورس میلیونر شد!

پسر ۱۲ ساله کره ای از بورس میلیونر شد!

با وجود ریزش اخیر بورس کره، وون توانسته است سود زیادی از بورس کسب کند.

به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، که وون- پسر ۱۲ ساله کره ای مانند بسیاری از هم سن و سالان خود وقتش را پای کامپیوتر می گذراند اما با این تفاوت که به جای بازی های کامپیوتری به تابلوهای معاملات خیره می شود و با تحلیل اخبار بورسی سعی می کند بهترین سهام را خریداری کند. او اکنون ۲۵ میلیون وون ( ۲۲ هزار و ۴۰۰ دلار) پول از طریق معامله گری در بورس به دست آورده است.

که وون دوست دارد روزی به یک فرد مانند وارن بافت تبدیل شود و می گوید: دوست دارم روزی مثل او شوم. با پدر و مادرم جدی صحبت کرده ام تا در بازار حضور داشته باشم. برای آن که به حداکثر سود برسم ترجیح می دهد به جای تمرکز روی الگوهای کوتاه مدت بر روی اهداف بلندمدت تمرکز کنم.

هر چند در ماه های اخیر شاخص بورس کره جنوبی ریزش زیادی داشت اما سرمایه گذارانی مانند وون که شرکت های فناوری نوپا را انتخاب کرده بودند به سوددهی خوبی رسیدند. اکنون حدود دو سوم سهام شرکت های کره ای که در بورس عرضه شده است در اختیار جوانان و نوجوانان قرار دارد که بیش از هر زمان دیگری در تاریخ این کشور است. با شیوع کرونا و خانه نشینی مردم، علاقه کره ای ها به حضور در بازار بورس بیشتر هم شده و ورود سرمایه های جدید رکورد زده است.

لی یون جو- مادر این کودک کره ای- با انتقاد از عقب ماندن نظام آموزشی از بازارهای مالی گفت: تعجب می کنم چرا باید این همه مدرک دانشگاهی برای عده ای مهم باشد. پسر من از راه تجربی موفق تر از خیلی از افرادی بوده که تحصیلات دانشگاهی دارند.

سبد سهام این سرمایه گذار جوان کره ای شامل سهام پیام رسان کاکایو، سامسونگ الکترونیکس و هیوندای موتور است. او می گوید ترجیح می دهد به جای رفتن به دانشگاه، سرمایه گذار بزرگی شود.

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیده‌اند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمی‌رود، تعداد زیادی از مردم تلاش می‌کنند به معامله‌گر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال می‌کند که معامله‌گری نمی‌تواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه می‌خوانید.

«هرگز نفروشید»؛ این توصیه‌ای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو می‌کند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل می‌کرد.

کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود به‌عنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایه‌گذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.

اینکه کارتر [مانند اغلب معامله‌گران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینه‌های غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمی‌رسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.

با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که می‌خواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده می‌گیرند. او می‌گوید:

اگر من ثروت کلانی به دست نیاورده‌ام تنها دلیلش این است که دارایی‌هایم را به فروش پول را در بورس بگذارید رسانده‌ام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریده‌ام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریده‌ام، اما هرگز آنها را به‌اندازه کافی نگه نداشته‌ام.

نمی‌توانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شده‌ام، بنابراین صرفاً می‌خواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:

شما با سود معامله ثروتمند نمی‌شوید. با داشتن دارایی‌های ارزشمند ثروتمند می‌شوید.

سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.

ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

در اینجا ساده‌ترین الگوی ثروت دومرحله‌ای که من می‌شناسم، ارائه شده است:

۱. باید دارایی‌هایی بخرید که فکر می‌کنید دارای ارزش بالایی هستند.

۲. نباید آنها را بفروشید.

همه تصور می‌کنند انتخاب دارایی‌های مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود می‌کند.

از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت می‌کنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمت‌ها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارت‌های بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشته‌اند.

همه چیز به‌طور مداوم بالا می‌رود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل می‌کند و می‌دانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر پول را در بورس بگذارید هستیم و بشر به‌طور کلی با این موضوع دست‌وپنجه نرم می‌کند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غول‌پیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر می‌توانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟

قیمت‌ها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها می‌نویسیم و سپس می‌گوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ می‌کنیم و به تبع آن همه اعداد بالا می‌روند. آیا قیمت‌ها کار دیگری جز بالا رفتن می‌توانند انجام دهند؟

تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالات‌متحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا می‌دانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.

اگر چاپ پول قیمت‌ها را به‌صورت یکنواخت تغییر می‌داد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازه‌گیری می‌شوند، افزوده می‌شد. از آنجا که این اتفاق رخ نمی‌دهد برخی حوزه‌ها (جایی که پول‌های تازه چاپ‌شده ابتدا جریان می‌یابد) افزایش بیشتری را تجربه می‌کنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزه‌هایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه می‌کنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیه‌ای‌تر و کمتر قانون‌گذاری‌شده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارت‌های پوکمون پیدا می‌کند.

نکته‌ای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا می‌روند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر دارایی‌ها) را از کلاهی به‌صورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دهه‌ای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.

با این حال و علی‌رغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمون‌ها داریم، معمولاً در این قرعه‌کشی که همه می‌توانند در آن برنده شوند، موفق نمی‌شویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما دارایی‌های‌ خود را خیلی زود می‌فروشیم.

یک سرمایه‌گذار با گذشت زمان درآمد کسب می‌کند. او کاری ارزشمندتر از این نمی‌تواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.

چرا می‌فروشیم؟

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمی‌توان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمی‌توانیم اجازه دهیم که بازار از دارایی‌های ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.

طمع سرمایه‌گذار زمانی است که شما چیزی را خریده‌اید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را می‌فروشید، زیرا فکر می‌کنید باهوش‌تر از بازار هستید و یا تفکر کوته‌بینانه بر شما سایه افکنده است.

من در سال ۲۰۱۷ چین ‌لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. می‌دانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه ‌کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و می‌خواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد ‌لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور می‌توانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین ‌لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را به‌راحتی از دست دادم. در واقع من تحت‌تأثیر تفکر کوته‌بینانه قرار گرفتم.

ترس سرمایه‌گذار هنگامی رخ می‌دهد که شما چیزی را می‌خرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون می‌ترسید سودی را که دیگران به دست می‌آورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشسته‌اید. سؤالی که به وجود می‌آید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟

وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکت‌ها انجام می‌دادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهم‌هایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماه‌ها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نه‌تنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایه‌گذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.

تریدر شدن

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

اشتباه نکنید؛ گرگ وال‌استریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیون‌ها به ثروت رسید.

طمع و ترس شما را از یک سرمایه‌گذار به یک تریدر تبدیل می‌کند. تریدر شدن حرفه‌ای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمی‌خواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمی‌توانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.

اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر می‌رسد. این‌طور نیست؟

همه می‌خواهند تریدر شوند. معامله‌گری باحال است. جذابیت دارد. باعث می‌شود احساس زنده‌بودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهره‌وری، سلامت روانی و همچنین ویران‌کردن سبد سرمایه‌گذاری‌تان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.

اگر مردم می‌دانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغل‌هاست، شغلی که صرفاً اگر به‌طور مداوم کسب سود کنید، می‌شود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر می‌کنند می‌توان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن می‌توانند در این حوزه مسلط شوند.

وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل می‌شود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تمام‌وقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوش‌شانس هستید!

خوش‌شانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمی‌آید. پس چرا به‌دنبال کار دوم هستید؟ به‌ویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزش‌تر استفاده کنید.

هنگامی‌که شما دارایی‌ای را می‌خرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بی‌معناست. به‌صورت پیش‌فرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط به‌طور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.

فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی ‌که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار می‌کند؛ نه به‌صورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ می‌دهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که می‌داند چه کاری دارد انجام می‌دهد. چرا باید چنین گزینه‌ای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج می‌کنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را می‌فروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.

کمبود یک ذهنیت باعث می‌شود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول می‌زنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر می‌دهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایه‌گذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.

در عوض ما (سرمایه‌گذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم دارایی‌های بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.

اگر شما به سرمایه‌گذاری‌تان در زمانی که آن را انجام می‌دهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیب‌وغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید به‌صورت پاره‌وقت و ضعیف معامله کنید.

یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایه‌گذار باشید و سپس سعی کنید تا می‌توانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایه‌گذاری کنید.

ثروتمند شدن

در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ‌کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمی‌شود!

ثروتمند شدن به‌معنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن به‌معنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگی‌تان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت دارایی‌های ارزشمند برای همیشه است.

تمدن این کار را از آنچه فکر می‌کنیم آسان‌تر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا می‌روند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفته‌ایم در سرمایه‌گذاری موفق نمی‌شویم.

روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدی‌مان مبارزه می‌کنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایه‌گذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن می‌دانیم.

کارتر تیز مجبور شد این درس را به‌سختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیه‌ها کاملاً توجه می‌کند:

من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کرده‌ام، همه آنها یک‌چیز می‌گفتند: مهم‌ترین چیز داشتن دارایی است. اگر می‌خواهید ثروت داشته باشید، فقط باید دارایی‌های بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.

شما با کسب سود معامله ثروتمند نمی‌شوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند می‌شوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که می‌خواهید برای همیشه آن‌ها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.

شرایط افتضاح بازار سرمایه و سنگر آخر؛ بچه سرراهی تأمین کسری بودجه دولت

مریدسادات کارشناس بازار سرمایه گفت: حقیقی های بزرگ بازار، هر روز ۳۰ درصد فروشنده و فقط بین پنج تا ۱۰ درصد خریدار هستند و این به معنای فراری دادن پول درشت از بازار است.

سمیه شوریابی؛ بازار: حسین مریدسادات کارشناس و مدرس بازار سرمایه در خصوص وضعیت بازار بورس بیان کرد: متأسفانه اصلاً شرایط بازار بورس خوب نیست و ریسک های پیش روی بازار از قبیل: نرخ کامودیتی ها و ریزش آنها، نرخ بهره آمریکا، مذاکرات برجام و نیز ریسک های اجتماعی و سیاسی به وجود آمده، به بازار تحمیل شده اند.

افتضاح بودن ارزش معاملات

مریدسادات با افتضاح خواندن ارزش معاملات امروز و نیز در هفته ای که گذشت، اظهار داشت: دو هزار میلیارد تومان ارزش معاملات و ۷۵۴ نماد قابل معامله حرفی برای گفتن نمی‌گذارد، امروز شاخص کل در محدوده یک میلیون و ۳۵۰ هزار واحدی و شاخص کل هم‌وزن در محدوده ۳۹۵ هزار واحدی آرام گرفتند و این در حالی است که آخرین سنگر ما برای برگشت بازار به شرط حجم خوردن و نیز به شرط بالا رفتن ارزش معاملات همین محدوده ها می باشد و با توجه به اتفاقاتی که در فضای سیاسی افتاده است امیدواریم این اعداد و ارقام از دست نرود.

شرایط افتضاح بازار سرمایه و سنگر آخر؛ بچه سرراهی تأمین کسری بودجه دولت

این تحلیلگر بازار سرمایه با بیان اینکه در بسیاری از نمادها در هفته گذشته اردرهای حمایتی بسیار خوبی از طرف پول را در بورس بگذارید حقوقی های بازار گذاشته می شد در حالی که این هفته خبری از این اردرها نبود، ابراز داشت: هفته ها است که پول درشت حقیقی، فروشنده سنگین بازار می شود و حقیقی های درشت بازار، هر روز ۳۰ درصد فروشنده و فقط بین پنج تا ۱۰ درصد خریدار هستند و این به معنای فراری دادن پول درشت از بازار می باشد و تا پولی در بازار وجود نداشته باشد قطع به یقین رشدی هم نخواهد داشت.

فروش نامتوازن اوراق و دامن زدن به روزهای پرتنش بازار

مریدسادات با اشاره به فروش اوراقی که در این بازار کم رمق صورت می‌گیرد، افزود: متأسفانه روزهای بدی برای اهالی بازار سرمایه وجود دارد و این کم عمقی را در کنار فروش هر روزه اوراق بگذارید، امروز دو هزار میلیارد تومان ارزش معاملات روی تابلو بوده است در حالی که سه هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان اوراق فروخته شده و کماکان شیرفلکه فروش اوراق در بازار کم رمق بازار سرمایه باز است.

آخرین سنگر ما برای برگشت بازار به شرط حجم خوردن و نیز به شرط بالا رفتن ارزش معاملات همین محدوده ها می باشد و با توجه به اتفاقاتی که در فضای سیاسی افتاده است امیدواریم که این اعداد و ارقام از دست نرود

این کارشناس بازار سرمایه در نهایت خاطر نشان کرد: برای هفته آینده نمی‌توان پیش بینی عجیب و غریبی برای بازار داشته باشیم و تا پولی در این بازار نچرخد و ارزش معاملات بالا نرود بازار همین است و این سرمایه سهامداران خرد است که جلو چشم از بین می‌رود.

بورس را از کجا شروع کنم؟

خیلی از دوستانم این روزها می‌پرسند سرمایه‌گذاری در بورس را از کجا شروع کنم؟ آن‌ها پولی پس‌انداز کرده بودند و حالا قصد دارند دارایی خود را به گردش بیندازند، یا از این‌که می‌شنوند فعالان بازار سرمایه هرروز دارند سود می‌کنند خوششان آمده. برای کسانی که در بورس سابقه دارند سوال‌های تازه‌کارها جالب است. آیا می‌شود از بورس پول درآورد؟ آیا بورس‌بازی یک شغل است؟ چه کسی بورس را تضمین می‌کند؟

بیشتر این سوال‌ها برای فعالان بازار، چالشی است. آیا واقعا بورسی‌ها دارند پول در می‌آورند؟ پس چرا بیشتر آن‌ها شغلی دیگر (حتی مثلا به‌عنوان تحلیلگر در یک کارگزاری) دارند؟ آیا واقعا ضمانتی وجود دارد؟ چرا به سازمان بورس اعتماد می‌کنیم؟ آیا سازمان برای جلب اعتماد سرمایه‌گذاران قدمی برمی‌دارد؟

اول کد بورسی بگیرید

کد بورسی به‌هیچ‌وجه چیز عجیب‌وغریبی نیست. همان‌طور که کار با بانک، با باز کردن یک حساب بانکی شروع می‌شود، برای این‌که در بورس سرمایه‌گذاری کنید باید یک حساب در یک کارگزاری معتبر ایجاد کنید. تعداد کارگزاری‌های موجود کم نیست و هر یک مزایایی دارند.

اگر ساکن تهران نیستید هم ایرادی ندارد. مثلا حدود 28 کارگزاری در شهر شیراز شعبه دارند. در شهرهای دیگر مثل رشت، گرگان، مشهد، یزد، اصفهان و غیره هم می‌توانید کارگزاری پیدا کنید. اگر در دو شهر سکونت دارید (دانشجوی تهران و ساکن یزد) بهتر است کارگزاری‌ای انتخاب کنید که در هر دو شهر شعبه داشته باشد.

شروع بورس بازار سرمایه سهام

فراموش نکنید که درخواست یک حساب آنلاین بدهید. به‌این‌ترتیب خودتان می‌توانید از هر جایی که هستید در کسری از ثانیه سفارش خریدوفروش خود را ثبت کنید. به‌این‌ترتیب تنها با داشتن اینترنت و وسیله‌ای برای اتصال، می‌توانید فعالیت کنید.

صندوق‌ها را بشناسید

قبل از آن‌که به بحث شیرین سهام بپردازیم، لازم است بدانید که در بورس علاوه بر سهام شرکت‌ها (که ممکن است نوسان زیاد داشته باشند) ابزارهایی وجود دارند که ریسک کم‌تری دارند و سرمایه‌گذاری بر آن‌ها به هیچ دانش بورسی‌ای نمی‌خواهد.

یکی از این ابزارها صندوق است. صندوق با درآمد ثابت شبیه به‌حساب سپرده در بانک است. با این تفاوت که در بازه‌ای کوتاه‌مدت می‌توانید از سود سرمایه‌گذاری بلندمدت استفاده کنید.

صندوق با درآمد ثابت شبیه به‌حساب سپرده در بانک است.

صندوق‌های کالایی مثل صندوق سکه، عملا شبیه به خرید سکه طلا است. حتی معادل سکه‌ای که می‌خرید، در انبار استاندارد بورس کالا سکه فیزیکی وجود دارد. طبیعتا ریسک این معامله بسیار کم‌تر از ریسک خرید سکه به‌صورت فیزیکی است.

صندوق‌های سهام هم جذابیت دارند. خبرگان بازار با استفاده از دانش چندین تحلیل‌گر باتجربه یک پرتفوی کم‌ریسک و پربازده طراحی کرده‌اند که اتفاقا بازده‌های خوبی دارد.

با بهره مرکب آشنا شوید

یکی از مهم‌ترین مفاهیم بورسی، بهره مرکب است. اگر چهار روز متوالی از یک سهم 5 درصد بازده بگیرید، بعد از چهار روز پول شما چند برابر می‌شود؟ ممکن است بگویید چهار تا 5 درصد مساوی است با 20 درصد. پس یک‌میلیون تومان تبدیل می‌شود به یک‌میلیون و دویست.

این محاسبه درست نیست. شما بعد از چهار روز یک‌میلیون دویست و پانزده هزار تومان دارید. چرا؟ فرض کنید این ماه به یک‌میلیون تومان شما ده درصد سود بدهم. حالا 1.1 میلیون دارید. اگر دوباره بخواهم ده درصد به شما سود بدهم نه 100 هزار تومان بلکه ده درصد از 1.1 میلیون یعنی 110 هزار سود این ماه شما است. حالا 1.21 دارید. طبیعی است که ده درصد ماه بعد باید 121 هزار باشد، نه صد هزار.

با همین محاسبات اگر از یک صندوق سالانه سی درصد بگیرید، در پنج سال یک‌میلیون تومان شما تبدیل می‌شود به سه میلیون و هفت‌صد (و نه پنج تا سیصد هزار). حالا تصور کنید صندوق‌هایی وجود دارند که در پنج سال اخیر به‌طور میانگین بالای پنجاه‌درصد بازدهی داشته‌اند.

با سود هر سهم آشنا شوید

دو مفهوم در بازار سرمایه وجود دارد که بعد از آشنایی با قیمت سهام باید با آن‌ها آشنا شوید. مفهوم اول سود هر سهم یا EPS است. یک شرکت کار می‌کند و پول در می‌آورد. برای درآوردن این پول قطعا هزینه می‌کند. تمام درآمد منهای تمام هزینه‌ها سود شرکت است که بین سهامداران تقسیم می‌شود.

مثلا اگر شرکتی که یک میلیارد سهم منتشر کرده است، صدوبیست میلیارد سود بسازد، به ازای هر سهم صدوبیست تومان سود ساخته می‌شود. اگر اتفاقی بیفتد که سود هر سهم سال دیگر بیشتر شود، قیمت سهم بالا می‌رود. با پایین آمدن این سود، سهم ارزان می‌شود.

معمولا می‌توانید بگویید سود هر سهم ضرب‌در 5 تقریب خوبی از ارزش ذاتی یک سهم به دست می‌دهد. یعنی اگر EPS یک شرکت 214 تومان است، هر سهم این شرکت تقریبا 1070 می‌ارزد. اگر این سهم در بازار 500 تومان باشد می‌گوییم سهم ارزنده است.

توجه کنید که این عدد 5 برای همه شرایط و همه صنایع صادق نیست. برای همین می‌توانید (از سایت TSETMC) اول ببینید که p/e یک گروه چقدر است. مثلا اگر p/e گروه 6.5 است، می‌توانید عدد 6.5 یا 6 را در EPS ضرب کنید. ارزش ذاتی ممکن است با این عدد فرق کند، اما این روش تقریب بدی نیست.

از اطلاعات رایگان استفاده کنید

کسانی که تازه وارد بورس می‌شوند، از کانال‌های تلگرامی سیگنال خرید می‌گیرند و در موارد زیادی ضرر می‌کنند. بجای این‌کار می‌توانید به دنبال پیش‌بینی تحلیلگران از EPS باشید. دقت کنید که EPS سال گذشته ممکن است با امسال خیلی فرق کند. هدف یافتن EPS برای سال بعد است.

اما چرا توصیه نمی‌کنم که خودتان به پیش‌بینی EPS بپردازید؟ حتی اگر شغل دیگری نداشته باشید، هرگز نمی‌توانید به‌طور مداوم نزدیک به 600 شرکت را بررسی کنید. اما می‌توانید پیش‌بینی دیگران برای تمام شرکت‌ها را جمع کنید، در یک فایل اکسل بریزید، پیش‌بینی‌ها را در p/e گروهشان ضرب کنید و مقدار ارزندگی آن‌ها را با قیمتشان مقایسه کنید.

فراموش نکنید که ارزندگی بیش‌ازاندازه هم بی‌دلیل نیست. چرا یک سهم خریدار ندارد؟ چرا باوجود ارزش ذاتی 250 تومانی، سال‌ها است که قیمتش بالای 110 تومان نیامده؟ آیا حالا که شما خریدارش شده‌اید قرار پول را در بورس بگذارید پول را در بورس بگذارید است نگاه همه به این شرکت تغییر کند؟

نمی‌خواهم بگویم برای ورود به بازار حتما و الزاما به تحلیل تکنیکال نیاز دارید. اما بد نیست قبل از خرید نگاهی گذرا به سابقه قیمت سهم هم بیندازید.

صبر داشته باشید

برخلاف تصور عموم، بازار سرمایه بازاری کند و بلندمدت است. اگر در مورد فردای سهم از من سوال کنید، بهترین و دقیق‌ترین جواب این است که نمی‌دانم. در مورد یک هفته هم همین‌قدر ابهام داریم. اما با اطمینان بیشتری می‌توانیم از بازه‌های بلندمدت‌تر صحبت کنیم.

خیلی وسوسه‌انگیز است که هرروز قیمت سهم را چک کنید. هرروز بخرید و بفروشید. اگر دیدید قیمت دارد پایین می‌آید وحشت‌زده در صف فروش بنشینید. اما بعد از یک سال به همان سهم نگاه کنید می‌بینید قیمت خیلی بیشتر از توقع شما رشد کرده است.

خیلی وسوسه‌انگیز است که هرروز قیمت سهم را چک کنید.

یکی از بهترین خاطراتم مربوط به زمانی بود که یکی از سهم‌هایی که داشتم 12 درصد منفی خورد. بجای فروش، مبلغ زیادی خرید کردم. روز بعد یک منفی پنج و روز بعد منفی پنج دیگر را دیدیدم. در تمام این منفی پنج‌ها خرید کردم. مدت زیادی طول نکشید تا قیمت این سهم 50 درصد رشد کند.

منظورم این نیست که هر منفی پنجی ارزش خرید دارد. منظورم پایبندی به درک و تحلیلی است که از یک سهم به‌خصوص دارید. مثلا اگر فکر می‌کنید آیفون ایکس ارزنده است، با ارزان شدن آن خوشحال می‌شوید. اگر سهم هم برای شما ارزنده است، باید از ارزانی آن استقبال کنید.

درس بخوانید، واقعا درس بخوانید

بورس ازجمله مواردی است که در آن داشتن سواد بی‌اندازه ارزنده است. هیچ ایرادی ندارد اگر امروز ده نماد از مجموع 30 شرکت بزرگ‌تر بازار را انتخاب کنید و مبلغی مثل ده میلیون تومان را در آن‌ها بگذارید. اما کار اینجا شروع می‌شود.

شروع بورس بازار سرمایه

کتاب بگیرید و مطالعه کنید. شبکه‌های خارجی مثل بلومبرگ را دنبال کنید. به آکادمی تجارت یا سایت‌های آموزشی دیگر سر بزنید. توجه کنید که بورس بیشتر از آن‌که در مورد عدد قیمت باشد، در مورد روندها، مردم، شرکت‌ها، صنایع، فناوری‌های نوین و مجموعه عواملی است که قیمت‌ها را ایجاد می‌کنند.

شروع کنید

همیشه وقت برای یادگرفتن هست. تا ضرر نکنید، تا با سهم مجمع نروید، تا برای دریافت سود نقدی به بانک نروید، تا تغییر قیمت بعد از مجمع را با سودی که گرفته‌اید مقایسه نکنید، معنای درست مطالبی را که می‌خوانید متوجه نمی‌شوید.

هیچ‌کدام از این مفاهیم سخت نیستند. بعد از چند ماه بالا و پایین کردن اینترنت، ورق زدن کتاب‌ها و خریدوفروش به‌سادگی می‌توانید با مفاهیم کلی آشنا شوید. بهتان قول می‌دهم همین الان‌که این مقاله را خوانده‌اید، از خیلی از کسانی که در بازار فعال هستند اطلاعات بیشتری دارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.