بازار رونددار صعودی چیست؟


معاملات نوسانی در مقابل معاملات روزانه

روندها در تحلیل تکنیکال

روند در علم تحلیل تکنیکال به معنای رفتار قیمت است که تمام افزایش و کاهش‌های قیمت را شامل می‌شود. به‌ بیان دیگر روند ساختار قیمت است که از برآیند صعود و نزول‌های قیمت ساخته می‌گردد. در واقع زمانی که تغییرات افزایش یا کاهش قیمت در یک جهت شکل بگیرند، نظم خاصی در این تغییرات به وجود می‌آید که روند را تشکیل می‌دهد.

خط روند در تحلیل تکنیکال

مبحث خط روند در تحلیل‌ تکنیکال، بسیار پرکاربرد است. برای شناسایی روند حاکم بر بازار یا سهم از دو روش تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی می‌توان استفاده کرد. قبل از اینکه وارد مبحث روند شویم باید برخی تعاریف و اصطلاحات را بدانیم تا با کمک آن‌ها روند مناسب را روی نمودار تکنیکال رسم کنیم.

تعریف خط روند و انواع آن

احتمالا از تحلیل‌گران یا معامله‌گران شنیده‌اید که “روند دوست شماست” یا “در جهت روند معامله کنید”. اما به درستی این روند چیست و چه تاثیری در معاملات دارد؟

روند در علم تحلیل تکنیکال به معنای رفتار قیمت است که تمام افزایش و کاهش‌های قیمت را شامل می‌شود. به‌ بیان دیگر روند ساختار قیمت است که از برآیند صعود و نزول‌های قیمت ساخته می‌گردد. در واقع زمانی که تغییرات افزایش یا کاهش قیمت در یک جهت شکل بگیرند، نظم خاصی در این تغییرات به وجود می‌آید که روند را تشکیل می‌دهد.

می‌توان گفت روندها در تحلیل تکنیکال نوعی خطوط حمایت و مقاومت هستند که به شکل افقی رسم نمی‌شوند. بلکه با توجه به عرضه و تقاضای سهم، در قیمت‌های گوناگون، شکل مورب به خود می‌گیرند.

خطوط روند هر چه افقی‌تر یا عمودی‌تر باشند، ناپایدارترند و هر چه شیب این خطوط به ۴۵ درجه نزدیک‌تر باشد، به سختی مسیر خود را تغییر می‌دهند.

روندها به سه نوع تقسیم می‌شوند:

۱- روند صعودی

زمانی که در نمودار تکنیکالی، قیمت کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی می‌سازد، برآیند آن‌ها روند صعودی را شکل می‌دهد. در این حالت، قیمت نسبت به نقاطی واکنش نشان می‌دهد که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد می‌کند. بنابراین، خط روند صعودی به عنوان یک حمایت عمل می‌کند.

بالاتر بودن کف‌ها از کف قبلی در روند صعودی

ساختار روند صعودی کف‌های بالاتر از کف قبلی و سقف‌های بالاتر از سقف قبلی از شرایط روند صعودی است.

دلیل، آن است که در روند صعودی بازار هر مرتبه سقف بالاتری نسبت به قبل می‌سازد. یعنی همان‌طور که فروشندگان انتظار دارند خریدهای قبلی خود را در قیمت‌های بالاتری بفروشند، خریداران جدید حاضرند در طی روند، سهم را در قیمت‌های بالاتری بخرند.

آنچه در شکل شماتیک بالا دیده می‌شود این است که گاهی در خطوط روند صعودی ترسیم شده، قله‌ها از قبلی لزوما بالاتر نیستند، اما دره‌ها حتما باید از دره قبلی خود بالاتر باشند که این موضوع نقض روند صعودی نیست.

بالاتر بودن کف‌های قبلی

کف‌های بالاتر از کف قبلی در روند صعودی- بخش ایزی چارت از سامانه ایزی تریدر

۲- روند نزولی

روند نزولی در تحلیل تکنیکال یک نمودار زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت، سقف‌هایی پایین‌تر از سقف قبلی و کف‌هایی پایین‌تر از کف قبلی تشکیل بدهد. در اینجا خط روند نقاط سقف را به یکدیگر متصل می‌‌کند، به همین دلیل خط روند نزولی مشابه یک مقاومت مورب عمل می‌کند.

کف‌ها و سقف‌های پایین‌تر از کف و سقف قبلی.

ساختار روند نزولی. کف‌ها و سقف‌های پایین‌تر از کف و سقف قبلی.

۳- روند خنثی

در روند خنثی، قیمت به هیچ سمت و سوی مشخصی نمی‌رود و نمی‌توان پیش‌بینی کرد که حرکت بعدی سهم صعودی یا نزولی است. در این شرایط سهم بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است و تنها می‌‌توان بین کف و سقف و با رضایت به کسب سود کمتر، معامله کرد.

الگوی بدون روند در تحلیل تکنیکال

در روند خنثی بین چندین کف و سقف، قیمت در حال نوسان است. توصیه می‌شود با معاملات پی در پی از سهم غافل نشویم یا منتظر بمانیم تا روند بعدی قیمت مشخص شود.

نحوه رسم خط روند

رسم یک خط روند در تحلیل تکنیکال به‌سادگی کشیدن یک خط مستقیم است که با متصل کردن نقاط چرخش قیمت‌(مینیمم‌ها یا ماکزیمم‌ها) می‌توان جهت روند کلی بازار یا سهام را نشان داد. خط روند نقاط حمایت یا مقاومت قیمت سهام را به یکدیگر متصل می‌کند. در روند صعودی، از نقاط کف و در روند نزولی، از نقاط سقف برای ترسیم خط روند استفاده می‌شود. بنابراین، خط روند صعودی یک حمایت و خط روند نزولی یک مقاومت در نمودار تکنیکالی است.

برای رسم خطوط روند از دو نقطه استفاده می‌کنیم، اما برای جلوگیری از خطا بهتر است خط روند سه نقطه را پوشش دهد، سپس آن را ادامه دهیم تا اعتبار خط بازار رونددار صعودی چیست؟ روند ما ثابت شود. پس از انتخاب ابزار مورد نظر، با کلیک روی پیوت کف در روند صعودی یا کلیک روی پیوت سقف در روند نزولی و امتداد دادن هر کدام، می‌توان به راحتی خط روند را ترسیم کرد.

ابزار رسم خط روند روی پلتفرم ایزی تریدر مفید در تحلیل تکنیکال

ابزار رسم خط روند روی پلتفرم ایزی تریدر مفید

شکست خط روند

بهتر است بدانیم در تحلیل تکنیکال، هیچ خط روندی تا ابد ادامه نخواهد یافت. پس از اینکه خط روند اعتبار خود را از دست داد، آن را خواهد شکست و روند جدیدی را آغاز خواهد کرد. علت این اتفاق بنیادی است و باید به تحلیل بنیادی سهم مراجعه کرد. اما باید بدانید که نمودار سهم مایل است قیمت‌های متفاوت را تجربه کند.

شکست روند زمانی اتفاق می‌افتد که یک الگوی شمعی پر قدرت آن را به سمت بیرون خط شکسته و در همان جا بسته شود. ضمنا باید بیشترین بدنه کندل بیرون خط روند باشد. پس از کندل شکست، نیاز به یک کندل تاییدیه از جنس کندل شکست داریم. گاهی شکست روند پرقدرت است و سریع پیش می‌رود. گاهی نیز شکست روند با پولبک همراه است و خط روندی که شکسته می‌شود، توسط قیمت برای بار آخر آزمون می‌شود. پس از آن روند جدید آغاز می‌شود.

معامله گری روی خط روند

برای معامله سهام، روش‌های متفاوتی وجود دارد. یکی از روش ها اتکا به تحلیل تکنیکال است. زمانی که شما به نمودار تکنیکال نگاه می‌کنید، ممکن است کمی سردرگم شوید. اما استفاده از روندها، تحلیل نوسان را ساده‌تر می‌کند. تحلیل روند برای معامله در بازار رونددار صعودی چیست؟ بازار سهام بسیار تاثیرگذار است.

صعود و نزول‌های پی‌در‌پی است که یک روند را شکل می‌دهد. برای خرید سهم در یک روند صعودی بهتر است از تشکیل کف روی خط روند صعودی اطمینان پیدا کنیم. در اینجا باید به الگوهای شمعی بازگشتی برای تشکیل دره و صعود قیمت توجه کرد. اما تنها مشاهده الگوی برگشتی کندلی کاملا قابل اطمینان نیست و باید ابزارهای مختلفی برای اطمینان بیشتر به کار برد.

انواع بازارها

در تحلیل تکنیکال دو نوع بازار هنگام تعیین روندها وجود دارد. بازار نوسانی یا رنج و بازار روند دار یا ترند. شناخت کافی از این نوع بازارها، می‌تواند در انجام معاملات بسیار موثر باشد.

بازار روند دار یا ترند

بازاری است که قیمت با نظم خاصی به سمت بالا یا پایین در حرکت است. در این بازار قیمت، هدف مشخصی دارد و معامله در این بازار راحت‌تر است. در بازار ترند یا روند دار، قیمت با تشکیل کف و سقف‌های منظم پیش می‌رود. در روند صعودی، قیمت کف و سقف‌های بالاتری از بازار رونددار صعودی چیست؟ قبل می‌سازد و در روند نزولی سقف و کف‌ها پایین‌تر از روند قبل است. در بازار ترند قیمت به صورت پله‌ای و منظم در حال حرکت است و این حرکت می‌تواند به سمت بالا یا پایین باشد.

بازار روند دار- بازار صعودی-تحلیل تکنیکال

بازار روند دار- بازار صعودی

بازار روند دار- بازار نزولی- تحلیل تکنیکال

بازار روند دار- بازار نزولی

بازار رنج یا نوسانی

بازاری است که در آن قیمت هدف مشخصی ندارد و بین سطوح مشخصی به شکل افقی در حرکت است. در بازار رنج نظم خاصی بین سقف و کف قیمت وجود ندارد و بازار در حال نوسان بین قیمت‌های مشخص پیش می‌رود. دلیل تشکیل بازار نوسانی شاید نبود اطمینان کافی و سردرگمی سهامداران باشد. ممکن است پول کافی برای به حرکت در‌آوردن سهم در بازار موجود نباشد یا سهامداران منتظر اخباری تازه از بازار یا شرکت مد نظر هستند تا پس از اطمینان اقدام به خرید یا فروش سهم کنند. دلیل دیگر بازار رنج می‌‌تواند این باشد که بازار تاکنون رونددار بوده و حال وارد محدوده استراحت شده است. معامله در بازار رنج کمی مشکل است و باید با بررسی نقاط کف و سقف، به خرید و فروش‌های پی‌در‌پی و سودهای کم رضایت داد.

معاملات نوسانی چیست؟ کسب درآمد بر روی موج بازار

معاملات نوسانی یک استراتژی معاملاتی رایج است که می‌تواند برای تریدرهای مبتدی ایده‌آل باشد. با توجه به وسعت زمانی قابل مدیریت در آن، این نوع معاملات یک راه نسبتاً راحت برای معامله‌گری در بازار است. تریدرهای نوسانی در اکثر بازارهای مالی مانند فارکس، سهام و ارز دیجیتال فعال هستند. اما آیا معاملات نوسانی استراتژی مناسبی برای شماست؟ آیا باید معاملات روزانه را شروع کنید یا معاملات نوسانی؟

در این مقاله، آنچه را که باید در مورد معاملات نوسانی ارز دیجیتال بدانید توضیح می‌دهیم و به شما کمک می‌کنیم تصمیم بگیرید که آیا این استراتژی برای شما مناسب است یا خیر.

معاملات نوسانی چیست؟

نوسانی

معاملات نوسانی

معاملات نوسانی استراتژی است که به موجب آن تریدرها به دنبال سود بردن از حرکات قیمت در یک بازه زمانی (تایم فریم) کوتاه تا متوسط هستند. هدف معاملات نوسانی، گرفتن نوسانات (سویینگ‌های) بازار است که طی چند روز تا چند هفته ایجاد می‌شوند.

دو نوسان وجود دارد که تریدرها به آنها توجه می‌کنند:

  • Swing highs: زمانی که بازار قبل از پولبک سقفی تشکیل می‌دهد، فرصتی برای یک معامله شرت فراهم می‌کند.
  • Swing lows: زمانی که بازار افت کرده و سپس جهش می‌کند، فرصتی برای یک معامله لانگ فراهم می‌کند.

استراتژی‌های معاملاتی نوسانی در بازارهای ترند (رونددار) بهترین کارایی را دارند. اگر یک روند قوی در یک بازه زمانی بالاتر وجود داشته باشد، فرصت‌های معاملاتی نوسانی فراوان بوده و تریدرهای نوسانی می‌توانند از نوسانات قیمت بیشتر بهره ببرند. در مقابل، انجام معاملات نوسانی در یک بازار در حال تثبیت دشوارتر است. به هر حال، اگر بازار به سمت محدوده نوسان (sideway) حرکت کند، سود بردن از تغییرات بزرگ قیمت کار آسانی نخواهد بود.

چگونه از معاملات نوسانی باید کسب درآمد کرد؟

همانطور که گفته شد، تریدرهای نوسانی هدفشان این است که از نوسانات قیمتی که از چند روز تا چند هفته رخ می‌دهند، سود کسب کنند. به این ترتیب، معامله‌گران نوسانی موقعیت‌های معاملاتی بیشتری نسبت به معامله‌گران روزانه در اختیار دارند.

تریدرهای نوسانی معمولاً از تحلیل تکنیکال و البته نه لزوماً به اندازه معامله‌گران روزانه برای معامله استفاده می‌کنند. از آنجایی که رویدادهای فاندامنتال می‌توانند در طول هفته‌ها رخ دهند، تریدرهای نوسانی نیز ممکن است از تحلیل فاندامنتال در چارچوب معاملات خود استفاده کنند.

با این حال، پرایس اکشن، الگوهای نمودار شمعی، سطوح حمایت و مقاومت و اندیکاتورهای تکنیکال معمولاً برای شناسایی ستاپ‌های معاملاتی استفاده می‌شوند. برخی از رایج‌ترین اندیکاتورهایی که توسط تریدرهای نوسانی استفاده می‌شوند، میانگین‌های متحرک (MA)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر و ابزار فیبوناچی اصلاحی هستند.

تریدرهای نوسانی معمولاً نمودارها را در تایم‌ فریم‌های متوسط به بالا بررسی می‌کنند. در واقع، یک روند صعودی یا نزولی قوی باید در بازه زمانی بالاتر تأیید شده باشد. اما، آنها ممکن است به چارچوب‌های زمانی مانند نمودار ۱ ساعته، ۴ ساعته و ۱۲ ساعته نیز نگاه کنند تا نقاط ورود و خروج خاص را جستجو کنند. برای مثال، تریگرهای ورود می‌توانند از یک شکست (breakout) یا پولبک در یک بازه زمانی پایین‌تر به دست آمده باشند.

با این حال، مهم‌ترین تایم فریم برای معاملات نوسانی احتمالاً نمودار روزانه است. استراتژی‌های معاملاتی و سرمایه‌گذاری می‌توانند به طور قابل توجهی بین تریدرهای مختلف متفاوت باشند. توجه داشته باشید که آنچه ما در اینجا درباره آن صحبت کردیم قوانین ثابتی نیستند، بلکه فقط نمونه‌های رایج هستند.

معاملات روزانه یا معاملات نوسانی؟

فرق معاملات نوسانی و معاملات روزانه

معاملات نوسانی در مقابل معاملات روزانه

تریدرهای روزانه قصد دارند روی حرکات کوتاه مدت قیمت سرمایه‌گذاری کنند، در حالی که تریدرهای نوسانی به دنبال حرکت‌های بزرگتر هستند. در واقع، معاملات روزانه یک استراتژی فعال‌تر است که در آن معامله‌گران باید به طور مکرر بازار را زیر نظر داشته باشند. همچنین، آنها پوزیشن‌های معاملاتی را برای بیش از یک روز باز نمی‌گذارند.

در مقابل، تریدرهای نوسانی ممکن است رویکرد منفعلانه‌تری اتخاذ کنند. آنها می‌توانند پوزیشن خود را کمتر نظارت کنند، زیرا هدف آنها سود بردن از تغییرات قیمتی است که مدت زمان بیشتری طول می‌کشند. از آنجایی که این حرکات قیمتی بزرگتر هستند، معامله‌گران نوسانی می‌توانند حتی از تعداد کمی معامله برنده سود قابل توجهی کسب کنند.

تریدرهای روزانه تقریباً به طور انحصاری از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. معامله‌گران نوسانی معمولاً از ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده می‌کنند که معمولاً تأکید بیشتری بر تکنیکال‌ها دارند.

کدام یک بهتر است؟

در میان معاملات روزانه یا معاملات نوسانی کدام یک برای شما بهتر است؟ کدام یک از تایم‌ فریم‌های کوچکتر تا بزرگتر و تکنیکال‌ها و فاندامنتال‌ها برایتان مناسب‌تر است؟ پاسخ به این سؤالات به شما کمک می‌کند تا دریابید که چه استراتژی معاملاتی با شخصیت، سبک معاملاتی و اهداف سرمایه‌گذاری شما مطابقت دارد.

شما می‌توانید نقاط قوت خود را در نظر گرفته و سبک معاملاتی را انتخاب کنید که به بهترین وجه این نقاط قوت را تقویت می‌کند. برخی ترجیح می‌دهند به سرعت وارد معامله شده و از آن خارج شوند و در هنگام خواب نگران پوزیشن‌های باز نباشند. برخی دیگر زمانی تصمیمات بهتری می‌گیرند که زمان بیشتری در مورد برنامه‌های معاملاتی خود در اختیار داشته باشند.

شما می‌توانید استراتژی‌های مختلف را امتحان کنید تا ببینید کدام یک بهترین نتایج را برایتان خواهد داشت. همچنین، می‌توانید معاملات کاغذی (ترید دمو) را قبل از اجرای استراتژی‌ها در برنامه معاملاتی واقعی خود انجام دهید.

چرا مدیریت ریسک در این نوع معاملات حیاتی است؟

مدیریت ریسک ضروری‌ترین مؤلفه در یک استراتژی معاملاتی نوسانی موفق است. در واقع، هر پوزیشن معاملاتی باید تقریباً ۲ تا ۵ درصد از کل سرمایه حساب معاملاتی باشد. حرفه‌ای‌ترین تریدرها ممکن است این مقدار را تا ۱۰ درصد افزایش دهند. این بدان معناست که یک سبد متشکل از ۵ معامله نوسانی به طور متوسط ۱۰ تا ۲۵ درصد از کل سرمایه حساب معاملاتی است.

کلید معاملات نوسانی، به حداقل رساندن ضرر است. همچنین، نسبت ریسک به ریوارد مطلوب در این نوع معاملات ۳:۱ است.

حد ضرر ابزاری حیاتی در مدیریت ریسک است. با وجود حد ضرر، تریدر دقیقاً می‌داند که چقدر سرمایه در معرض خطر است، زیرا ریسک هر پوزیشن به تفاوت بین قیمت فعلی و قیمت توقف محدود می‌شود. حد ضرر روشی مؤثر برای مدیریت ریسک در هر معامله است.

استراتژی‌های معاملات نوسانی

معاملات نوسانی

استراتژی‌های معاملات نوسانی

تریدرها می‌توانند استراتژی‌های زیادی را برای تعیین زمان خرید و فروش بر اساس تحلیل تکنیکال به کار گیرند، از جمله:

  • تقاطع صعودی یا نزولی میانگین‌های متحرک
  • تریگرهای حمایت و مقاومت
  • تقاطع میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD)
  • استفاده از الگوی فیبوناچی اصلاحی که سطوح حمایت و مقاومت و احتمال بازگشت قیمت را مشخص می‌کند

همچنین، تریدرها از میانگین متحرک برای تعیین سطوح حمایت (پایین) و مقاومت (بالا) یک محدوده قیمتی استفاده می‌کنند. در حالی که برخی از میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده می‌کنند، میانگین متحرک نمایی (EMA) تأکید بیشتری بر آخرین نقاط داده دارد.

به عنوان مثال، یک تریدر ممکن است از EMAهای ۹، ۱۳ و ۵۰ روزه برای جستجوی نقاط تقاطع استفاده کند. زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک حرکت کرده یا از میانگین‌های متحرک عبور می‌کند، نشانه روند صعودی قیمت است. هنگامی که قیمت به زیر EMA‌ها می‌رسد، این یک سیگنال نزولی است و تریدر باید از پوزیشن‌های لانگ خارج شده و احتمالاً وارد پوزیشن شرت شود.

مزایای معاملات نوسانی

معاملات نوسانی می‌تواند یک استراتژی فوق‌العاده برای مسلط شدن بر معامله‌گری باشد. ضمن اینکه انجام آن به اندازه سایر استراتژی‌های معاملاتی کریپتو سخت نیست. به علاوه، این نوع معاملات از مزایای دیگری نیز برخوردار است:

  • استراتژی بلندمدت : در مقایسه با سایر انواع معاملات، نیازی به صرف ساعت‌ها برای نظارت بر معاملات نیست، زیرا این معاملات ممکن است روزها یا حتی هفته‌ها طول بکشند.
  • تنش و هیجان کمتر : بسیاری از تریدرها به دلیل طولانی‌تر بودن بازه زمانی و دفعات کمتر معاملات، معاملات نوسانی را نسبت به معاملات روزانه همراه با استرس کمتری می‌دانند.
  • معامله به صورت پاره وقت : به دلیل موارد فوق، می‌توان مطابق سبک زندگی خود معامله کرد و حتی شغل تمام وقت خود را حفظ کرد.
  • نوسانات : به دلیل ماهیت ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین، بازار رونددار صعودی چیست؟ نوسان حائز اهمیت است. بازار ارزهای دیجیتال بسیار پر نوسان است که می‌تواند برای تریدرهای نوسانی با تجربه جذاب باشد.

معایب معاملات نوسانی

جای تعجب نیست که معاملات نوسانی می‌تواند چالش‌هایی را هم برای تریدر بی‌تجربه و هم حرفه‌ای ایجاد کند:

  • ریسک یک شبه : معاملات نوسانی می‌تواند منجر به زیان‌های قابل توجهی شود، زیرا پوزیشن این معاملات در مقایسه با معاملات روزانه مدت بیشتری باز هستند.
  • تغییر ناگهانی بازار می‌تواند منجر به زیان‌های قابل توجهی شود.
  • زمان‌بندی بازار : زمان‌بندی سویینگ‌های بازار می‌تواند حتی برای معامله‌گران باتجربه ارزهای دیجیتال دشوار باشد.
  • تریدرهای نوسانی اغلب روندهای بلندمدت را به نفع حرکات کوتاه مدت بازار از دست می‌دهند.

جمع‌بندی

معاملات نوسانی یک استراتژی معاملاتی رایج در بازار ارزهای دیجیتال است. تریدرهای نوسانی بسته به ستاپ معاملاتی، معمولاً چند روز یا چند هفته پوزیشن‌های معاملاتی خود را باز نگه می‌دارند.

جذابیت معاملات نوسانی در بازار کریپتو عمدتاً به دلیل سطح نسبتاً پایین‌تر تعهد زمانی و استرس آن در رابطه با سایر اشکال معامله است.

آیا باید معاملات نوسانی را شروع کنید یا معاملات روزانه؟ ساده‌ترین راه برای فهمیدن این است که هر دوی آنها را امتحان کنید و ببینید کدام یک برای سبک معاملاتی شما مناسب‌تر است. بهتر است ابتدا در یک حساب آزمایشی (دمو) تمرین کنید، برای اینکار می‌توانید از نسخه دموی کوین نیک مارکت استفاده کنید. همچنین، یادگیری اصول مدیریت ریسک قبل از شروع، مانند استفاده از حد ضرر و روش‌های محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی می‌تواند برایتان مفید باشد.

  • آشنایی با انواع استراتژی های ترید و سرمایه گذاری
  • روانشناسی ترید و راهکارهای پرورش ذهنیت معامله‌گری

شما کدام یک از معاملات روزانه یا نوسانی را ترجیح می‌دهید؟ برای آشنایی با انواع معاملات و یادگیری انواع تحلیل‌ها حتماً وبلاگ کوین نیک مارکت را دنبال کنید. شما می‌توانید هر هفته با تحلیل‌های آنچین ارزهای دیجیتال نیز همراه ما باشید. همچنین، صفحه اینستاگرام و توییتر کوین نیک مارکت نیز مسابقات هیجان‌انگیزی را با جوایز رمز ارزی برگزار می‌کند. برای اطلاع از اخبار ارزهای دیجیتال نیز تلگرام کوین نیک مارکت را دنبال کنید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال بسیار پرنوسان است، شما باید برای پیشبرد معاملات خود یک استراتژی داشته باشید. بسیاری از تریدرهای ارز دیجیتال برای ساخت استراتژی‌ به تحلیل تکنیکال روی می‌آورند. این نوع تحلیل با ارائه بینشی در مورد حرکات گذشته بازار ارزهای دیجیتال، به شما کمک می‌کند تا پیش‌بینی کنید قیمت‌ها در آینده به چه سمتی حرکت خواهند کرد.

به طور کلی، برای تصمیم‌گیری در مورد سرمایه‌گذاری دو روش اصلی وجود دارد:

  • تحلیل فاندامنتال: شامل بررسی شرایط مالی یک شرکت، شرایط شبکه یک ارز دیجیتال و پیگیری رویدادها و اخبار آن‌ (شامل ارائه برخی به‌روزرسانی‌ها، انتقال به شبکه اصلی، گردهمایی و …) است.
  • تحلیل تکنیکال: شامل جستجوی الگوها و روندها برای تعیین حرکت آینده قیمت، پیش‌بینی روند آتی قیمت و درک شرایط است.

قیمت یک دارایی منعکس‌کننده مجموع دانش کل فعالان بازار شامل تحلیل، دیدگاه‌ها و اقدامات آن‌هاست.

تحلیل تکنیکال چیست؟

برای درک نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال در معامله ارزهای دیجیتال، باید از معنای آن آگاهی داشته باشید. تحلیل تکنیکال شامل استفاده از داده‌های واقعی قیمت در تلاش برای پیش بینی آینده بازار است. این کار شامل بررسی داده‌های آماری گذشته ارز دیجیتال موردنظر از جمله عواملی مانند حجم معاملات و حرکات قیمت است.

تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی در روند قیمت‌ها و الگوهای یافت شده در نمودارها به کار می‌رود. در واقع، تحلیل تکنیکال با نگاه به الگوها و ابزارهای تحلیل نمودار، نقاط قوت و ضعف ارز دیجیتال مورد نظر را یافته و بر اساس آن الگوهای آینده را پیش‌بینی می‌کند.

تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیت‌های معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته می‌توانند شاخص‌های ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند.

تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل فاندامنتال که بیشتر به امور مالی شرکت توسعه‌دهنده توجه دارد، در تضاد باشد.

تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟

تحلیل تکنیکال بیشتر کمی و مبتنی بر معیارهاست. از آنجایی که تحلیل تکنیکال از مدل‌سازی ریاضی و آماری برای درک رفتار بازار و قیمت استفاده می‌کند، کاربردهای گسترده‌ای در معاملات ارزهای دیجیتال دارد.

تریدرهای دارایی‌های سنتی‌تر، از جمله سهام، کالاها، انواع ارزهای فیات، معاملات آتی و فارکس نیز از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. فرآیند استفاده از تحلیل تکنیکال در هر یک از این موارد کاملاً مشابه استفاده از آن در مورد ارزهای دیجیتال است.

درک تحلیل تکنیکال

برخلاف تحلیل فاندامنتال که تلاش می‌کند ارزش یک سهم یا کالا را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش بازار رونددار صعودی چیست؟ و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معاملات متمرکز است. از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی دقیق عرضه و تقاضا که بر تغییرات قیمت، حجم معاملات و نوسانات اثرگذار است، استفاده می‌شود.

تحلیل تکنیکال را می‌توان برای هر کالای قابل معامله‌ای که داده‌های معاملاتی آن در گذشته در دسترس باشد، استفاده کرد. این کالا می‌تواند شامل سهام، معاملات آتی، مواد خام و فلزات، جفت ارزهای فیات، ارزهای دیجیتال و سایر اوراق بهادار باشد. تحلیل تکنیکال در بازار کالاها و فارکس که معامله‌گران بر حرکات کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند، رواج زیادی دارد.

بنیانگذار تحلیل تکنیکال

همانطور که امروزه می‌دانیم، تحلیل تکنیکال اولین بار توسط چارلز داو (Charles Dow) و با عنوان نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ ارائه شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام پی. همیلتون (William P. Hamilton)، رابرت رئا (Robert Rhea)، ادسون گولد (Edson Gould) و جان مگی (John Magee) به شکل گیری بیشتر مفاهیم نظریه داو کمک کردند. امروزه، تحلیل تکنیکال تکامل یافته و شامل صدها الگو و ابزار تحلیلی است که طی سال‌ها تحقیق توسعه یافته‌اند.

تحلیل تکنیکال با این فرض انجام می‌شود که فعالیت‌های معاملاتی و تغییرات قیمت در گذشته می‌توانند شاخص‌های ارزشمندی برای حرکات قیمت در آینده باشند. تحلیل‌گران حرفه‌ای اغلب از تحلیل تکنیکال به همراه سایر ابزارها استفاده می‌کنند. معامله‌گران خرد ممکن است تنها بر اساس نمودارهای قیمت و آمار تصمیم بگیرند، اما تحلیلگران حرفه‌ای به ندرت تحقیقات خود را تنها به یکی از دو روش تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال محدود می‌کنند.

تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر آیتم قابل معامله‌ای را که در معرض عرضه و تقاضا قرار دارد از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارزها را پیش بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه عرضه و تقاضا می‌دانند که در حرکات قیمت بازار منعکس شده است. تحلیل تکنیکال معمولاً در مورد تغییرات قیمت به کار می‌رود، اما برخی از تحلیلگران موارد دیگری غیر از قیمت، نظیر حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار می‌دهند.

تحلیل تکنیکال

برخی تحلیلگران به غیر از قیمت، حجم معاملات یا قراردادهای باز را هم مورد بررسی قرار می‌دهند.

ابزارهای متداول در تحلیل تکنیکال

صدها الگو و ابزار وجود دارد که توسط محققان برای پشتیبانی از تحلیل تکنیکال تولید شده‌اند. همچنین، تحلیلگران تکنیکال انواع مختلفی از سیستم‌های معاملاتی را برای کمک به پیش بینی و معامله در زمان تغییرات قیمت ساخته‌اند. برخی از شاخص‌ها (اندیکاتورها) در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار، مانند مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند و برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن تمرکز دارند. معروفترین شاخص‌های تکنیکال و الگوهای نمودار شامل خط روند، کانال‌ها، میانگین متحرک و شاخص‌های مومنتوم هستند.

به طور کلی، تحلیلگران تکنیکال انواع گسترده‌ای از شاخص‌های زیر را بررسی می‌کنند:

  • روند قیمت
  • الگوهای تشکیل شده در نمودار
  • شاخص‌های حجم معاملات و مومنتوم
  • اسیلاتورها
  • میانگین‌های متحرک
  • سطوح حمایت و مقاومت

تفاوت تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، در دو انتهای یک طیف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیش‌بینی روند آینده قیمت استفاده می‌شوند و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه‌گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.

تحلیل فاندامنتال روشی برای ارزیابی سهام، کالا یا ارز دیجیتال از طریق تلاش جهت سنجش ارزش ذاتی آن است. تحلیلگران فاندامنتال همه چیز را بررسی می‌کنند، از اقتصاد کلی و شرایط صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت‌ها. درآمد، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها از مهم‌ترین شاخصه‌ها برای تحلیلگران فاندامنتال هستند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

میان طرفداران تحلیل تکنیکال و فاندامنتال اختلافاتی وجود دارد

تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال از این جهت تفاوت دارد که قیمت و حجم معاملات تنها ورودی آن هستند. فرضیه اصلی این است که تمام فاندامنتال‌های شناخته شده در قیمت خلاصه می‌شوند. بنابراین، نیازی به توجه دقیق به آن‌ها نیست. تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی ارزش ذاتی یک سهم تلاش نمی‌کنند، بلکه در مقابل از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می‌کنند که نشان می‌دهند آن سهم در آینده چگونه رفتار خواهد کرد.

آموزش تحلیل تکنیکال

فصل اول – پیش فرض‌ها

چارلز داو مجموعه مقالاتی را در مورد تئوری تحلیل تکنیکال منتشر کرد. نوشته‌های او شامل دو فرض اساسی است که همچنان به شکل چارچوبی برای معامله بر پایه تحلیل تکنیکال در آمده است.

  1. بازارها با مقادیر نشان‌دهنده عواملی که بر قیمت تأثیر می‌گذارند، کارا هستند.
  2. به نظر می‌رسد حرکات تصادفی قیمت بازار در قالب الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت می‌کنند که تمایل دارند با گذشت زمان تکرار شوند.

سه فرضیه در تحلیل تکنیکال

امروزه زمینه تحلیل تکنیکال بر اساس کارهای داو بنا شده است. تحلیلگران حرفه‌ای معمولاً سه فرضیه کلی را در این تحلیل می‌پذیرند:

  1. نمودار قیمت گویای همه چیز است: تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه چیز، از اصول شرکت تا عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار، از قبل در نمودار قیمت موجود هستند. این نقطه نظر با فرضیه بازارهای کارا (EMH) که نتیجه مشابهی راجع به قیمت‌ها فرض می‌کند، سازگار است. تنها چیزی که باقی مانده، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیلگران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار می‌دانند.
  2. حرکات قیمت در روندها: تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمت‌ها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به تایم فریم‌های مشاهده شده، روندهایی را نشان دهند. به عبارت دیگر، قیمت بیش از حرکات نامنظم، احتمالاً به روند گذشته ادامه می‌دهد. بیشتر استراتژی‌های معاملات تکنیکال بر اساس این فرض است.
  3. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند: تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار خودش دارد. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می‌شود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده می‌کند. در حالی که بیش از ۱۰۰ سال است که از انواع تحلیل تکنیکال استفاده شده، اما هنوز اعتقاد بر این است که در بازارهای امروزی هم کاربرد دارد، زیرا این تحلیل الگوهای حرکات قیمت را نشان می‌دهد که اغلب تکرار می‌شوند.

در فصل اول از مقاله‌های آموزش تحلیل تکنیکال توضیحات کامل‌تری درباره پیش فرض ها و تاثیر آن‌ها بر بازار صحبت رده‌ایم:

استراتژی های معاملاتی خرید و فروش سهام

بسیاری افراد معتقد هستند که به هیچ وجه نباید خلاف جهت جریان آب شنا کرد. این افراد اگر به دنیای معامله­ گری وارد شوند به طور قطع جزء آن دسته از معامله­ گرانی می­ شوند که به فلسفه­ “روند دوست ما است و هرگز نباید در خلاف جهت روند معامله گرفت” ایمان دارند. اما عده ­ای دیگر به این موضوع معتقد نیستند. از این رو، براساس این دو شخصیت متفاوت، می­ توان دو نوع از استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت؛ یعنی استراتژی معامله­ گری در جهت روند (Trend Trading) و استراتژی معامله­ گری در خلاف جهت روند (Countertrend Trading).

★ انجام معامله­ در جهت روند

معامله­ گری در جهت روند که آن را پیروی از روند نیز می­ نامند، یک نوع استراتژی بازار رونددار صعودی چیست؟ معاملاتی در تحلیل تکنیکال است که قصد دارد با استفاده از تحلیل حرکت قیمت در یک جهت خاص سود به دست آورد. ریچارد دانکیان را پدر استراتژی پیروی از روند می­ نامند اما این استراتژی زمانی محبوبیت یافت که ریچارد دنیس و ویلیام اکهارت، آن را به گروهی معامله ­گر تازه­ کار آموختند و نام آن گروه را لاک­پشت­ ها نهادند. معامله ­گران پیرو روند زمانی به پوزیشن­ های خرید وارد می­ شوند که روند صعودی بوده و بازار دائماً در حال ایجاد سقف­ های جدید باشد و هنگامی وارد پوزیشن­ های فروش می­ شوند که روند نزولی بوده و بازار به طور پیوسته در حال ایجاد کف­ های جدید باشد.

✔ مفهوم بازگشت قیمت در معامله­ گری در جهت روند

در استراتژی های معاملاتی پیروی از روند فرض بر این است که قیمت همچنان به روند کنونی خود ادامه می­ دهد و هر گونه نشانه ­ای از سیگنال بازگشت، معامله­ گر را مجبور می­ کند تا پوزیشن خود را ببندد. همه معامله­ گران از جمله معامله­ گران کوتاه­ مدت، میان­مدت و بلندمدت می­ توانند از این استراتژی بهره ببرند. صرف­ نظر از تایم­ فریم انتخابی، معامله­ گر تا زمانی در معامله می­ ماند که متوجه علائم بازگشت روند شود. هر چند، بازگشت قیمت برای تایم­ فریم­ های مختلف در زمان­ های متفاوت رخ می­ دهد. بنابراین نقطه خروج از معامله برای یک معامله­ گر پیرو روند، نقطه بازگشت روند است.

✔ استراتژی های معاملاتی انجام معامله در جهت روند

برای معامله در جهت روند، استراتژی­ های معاملاتی مختلفی وجود دارد:

✰ میانگین­ های متحرک: در این استراتژی از دو میانگین متحرک با دوره­­ های زمانی مختلف کمک می­ گیریم. زمانی وارد معامله خرید می­ شویم که میانگین متحرک کوتاه­ مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند و زمانی وارد معامله فروش می­ شویم که میانگین متحرک کوتاه­ مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند.

✰ اندیکاتورهای نشان­ دهنده مومنتوم: در این استراتژی زمانی که قیمت سهام دارای حرکت قوی است وارد معامله خرید و زمانی که حرکت ضعیفی دارد، وارد معامله فروش می­ شویم. اغلب می­ توانیم از اندیکاتور MACD کمک بگیریم.

✰ الگوهای نموداری و خطوط روند: با کمک این استراتژی زمانی که روند در حال افزایش است وارد معامله خرید می­ شویم و حد ضرر را زیر خط حمایت کلیدی قرار می ­دهیم. بدین ترتیب زمانی که روند قیمت معکوس می­ شود می­ توانیم با سود از معامله خارج شویم. در مورد الگوهای نموداری نیز باید گفت که در این استراتژی معامله­ گران از الگوهای ادامه دهنده روند استفاده می­ کنند.

بسیاری از اوقات معامله­ گران پیرو روند از ترکیبی از استراتژی های معاملاتی فوق استفاده می ­کنند. یک معامله­ گر ممکن است برای تأیید شروع یک روند جدید به دنبال شکست کانال باشد، اما زمانی وارد معامله شود که میانگین متحرک کوتاه­ مدت میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند و حرکت نزولی قوی ایجاد شود. البته برای کسب حداکثر بازده، بهتر است که استراتژی­ های معامله در جهت روند را با تکنیک­ های مدیریت ریسک همراه کرد.

استراتژی های معاملاتی خرید و فروش سهام

ذکر این نکته ضروری است که درست است ترکیب روش ­های فوق اطمینان بیشتری در معامله ­گر ایجاد می ­کند، اما تحلیل براساس خطوط روند نوعی تحلیل قدرتمند است که معامله­ گران می توانند تنها با استفاده از آن سودهای خوبی از بازار کسب نمایند. از این رو، در ادامه کمی راجع به خطوط روند صحبت می­ کنیم.

✔ تحلیل تکنیکال براساس خطوط روند

جریان قیمتی رو به بالا یا رو به پایین را روند گویند و در تعریفی کلی برآیند حرکات قیمت در بازار را روند می­ نامند. تحلیل روند بر این اصل استوار است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده در آینده نیز رخ خواهد داد. در واقع روشی است که سعی دارد با داده های کنونی قیمت و روند، حرکت آینده قیمت را پیش­ بینی کند. سه نوع روند در بازار قابل مشاهده است؛ روند صعودی، نزولی و خنثی.

✔ روند صعودی و روند نزولی چیست ؟

هنگامی که قیمت­ ها رو به افزایش باشند، مجموع حرکات صعودی و نزولی، روندی با شیب مثبت را ایجاد می­ کند که به آن روند صعودی می­ گوییم. در روند صعودی هر کفی که­ ایجاد می­ شود بالاتر از کف قبلی و هر سقفی­ که­ ایجاد می­ شود بالاتر از سقف­ قبلی است. وقتی قیمت­ ها رو به کاهش هستند نیز روندی با شیب منفی ایجاد می­ شود که به آن روند نزولی گفته می ­شود و در آن هر سقف پایین­تر از سقف قبلی و هر کف پایین­تر از کف قبلی است.

✔ رسم خط روند

برای رسم خط روند صعودی به حداقل دو کف قیمت (باید دومی بالاتر از اولی باشد) نیاز داریم که با متصل کردن آنها به یکدیگر می­ توان این نوع خط روند را رسم نمود. در مورد رسم خط روند نزولی نیز عکس این قضیه صادق است. یعنی برای رسم خط روند نزولی به حداقل دو سقف قیمت نیازمندیم.

خط روند نزولی خط روند صعودی

✔ رسم کانال قیمت

کانال قیمت را از آن جهت رسم می­ کنیم تا بدانیم محدوده حرکات قیمت به چه شکل خواهد بود و با شکست کانال یا برگشت قیمت به درون آن سیگنال­ های لازم برای ورود به معامله یا خروج از آن را دریافت کنیم. همانند خطوط روند صعودی و نزولی، دو کانال صعودی و نزولی را می­ توانیم رسم کنیم. کانال صعودی، کانال قیمتی است که شیب مثبتی دارد و با استفاده از دو خط روند موازی رسم می­ شود. برای این کار، به موازات خط روند صعودی، خطی را رسم می­ کنیم که سقف ­ها را در بر بگیرد. کانال نزولی نیز شیبی منفی دارد و حاکی از ریزش قیمت­ هاست و برای رسم آن، به موازات خط روند نزولی، خطی را می­ کشیم که کف­ ها را در بر بگیرد.

رسم کانال قیمت رسم کانال قیمت

✔ شکست کانال صعودی و نزولی

همان­ گونه که پیشتر بیان شد شکست کانال می­ تواند به منزله سیگنالی برای ورود به معامله باشد. چرا که حکایت از تغییر روند دارد. به طور مثال، در کانال صعودی اگر قیمت به خط پایینی کانال برخورد کند و آن را بشکند می­ توان وارد معامله فروش شد. اگرچه، برخی از معامله­ گران منتظر می­ مانند تا پولبک ایجاد شود. به هر جهت حد سود را می­ توان به اندازه عرض کانال در نظر گرفت.

✔ بازگشت قیمت به داخل کانال

این حالت نیز می­ تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد. برای مثال همانند شکل زیر، در کانال صعودی اگر قیمت به خط پایینی کانال برخورد کند و نتواند آن را بشکند و دوباره به داخل کانال باز گردد می­ توان معامله خرید گرفت. برای کانال نزولی نیز اگر قیمت به خط بالایی کانال برخورد کند و آن را نشکند می­ توان معامله فروش گرفت.

بازگشت قیمت به داخل کانال

البته ناگفته نماند اگر قیمت در کانال نزولی به خط پایینی برخورد کند و برگردد نیز معامله­ گرانی هستند که وارد معامله خرید می ­شوند. عکس این امر در مورد کانال صعودی نیز صادق است.

✔ روند خنثی در نمودار های تکنیکالی

زمانی که قیمت­ ها در یک محدوده مشخص شروع به نوسان می­ کنند می­توان دو خط را به عنوان حمایت و مقاومت برایشان در نظر گرفت. برای انجام معامله در روند خنثی می ­توان دو نوع استراتژی های معاملاتی در نظر گرفت. یک استراتژی شکست سطوح حمایت و مقاومت و استراتژی دیگر بازگشت قیمت از سطوح حمایت و مقاومت است.

✔ شکست سطوح حمایت و مقاومت

شکست حمایت و مقاومت خود به عنوان سیگنالی برای ورود به معاملات در نظر گرفته می­ شود. اگر مقاومت شکسته شود می­ توان وارد معامله خرید و اگر حمایت شکسته شود می­ توان وارد معامله فروش شد، البته گاهی برای اطمینان، می­ توان از روند غالبی که پیش از این روند خنثی شکل گرفته است کمک گرفت. بدین صورت که اگر روند غالب صعودی بوده و اکنون مقاومت شکسته شده باشد معامله­ گر با اطمینان بیشتری معامله خرید می­ گیرد و اگر روند غالب نزولی بوده و اکنون حمایت شکسته شده باشد معامله ­گر با اطمینان بیشتری وارد معامله فروش می ­شود.

شکست سطوح حمایت و مقاومت

✔ برگشت قیمت از سطح حمایت و مقاومت

از آنجا که در روند خنثی هم می­ توان معامله خرید و هم می­ توان معامله فروش گرفت، اگر قیمت به حمایت برخورد کند و آن را نشکند می­ توان معامله خرید و اگر به مقاومت برخورد کند و آن را نشکند نیز می­ توان معامله فروش گرفت.

★ انجام معامله در خلاف جهت روند

استراتژی های معاملاتی در خلاف جهت روند که به عنوان”معامله­ گری معکوس” نیز شناخته می­ شود، یک روش معاملاتی است که در آن معامله­ گر با معامله در خلاف جهت روند سودهای کوچکی به دست می­ آورد و در واقع بخش بزرگی از حرکت روند را از دست می­ دهد. این استراتژی برخلاف استراتژی پیروی از روند است؛ گاهی برخی سهام خوب، بنا به دلایلی به نحوی که باید عمل نمی­ کنند. بنابراین این سهام با عملکرد ضعیف را که حدس می­ زنید به زودی رشد خواهد کرد، پیدا می ­کنید و در تلاش هستید تا آنها را در قیمت پایین و در کف، زمانی که همه در حال فروش آن هستند بخرید و با بالا رفتن قیمت، هنگامی که در سقف قرار گرفت آنها را بفروشید و سود کسب کنید.

در استراتژی های معاملاتی در خلاف جهت روند اگر مسیری که دیگران می­ روند را دنبال کنید، فرصت­ های مناسب را از دست می­ دهید و به سود مورد نظر خود دست نمی­ یابید. اگر فقط به این دلیل که دیگران سهامی را خریداری کرده ­اند، شما نیز به سمت آن یورش ببرید موجب می­ شود دچار ضرر شوید. چون در هنگام خرید دیگران، قیمت­ ها بسیار بالا می­ رود و در هنگام فروش دیگران قیمت­ ها بسیار پایین می­ آید. به طور مثال، معامله­ گرانی که در هنگام تشکیل صف فروش، سهم را می­ خرند و با تشکیل صف خرید، سهم را می­ فروشند از همین استراتژی پیروی می­ کنند. آنها با حرکت در خلاف روند غالب امیدوارند پیش از خرید دیگران، خرید خود را انجام دهند و درنهایت فروش بزرگی نصیب­شان شود.

✔ استراتژی انجام معامله در خلاف جهت روند

در استراتژی های معاملاتی خلاف جهت روند برای تعیین بهترین ناحیه برای اجرای معاملات می­ توان از اندیکاتورهای نوع مومنتوم، محدوده­ های معاملاتی و الگوهای بازگشتی استفاده نمود. معامله­ گرانی که از این استراتژی استفاده می­ کنند همیشه باید توجه داشته باشند که سهام می­ تواند در هر لحظه روند خود را دوباره از سر بگیرد، به همین دلیل باید تکنیک های مدیریت ریسک را به طور جدی رعایت کنند؛ یعنی تا حد امکان ضررها را کوچک نگه دارند و از حد ضررهای مناسب بهره ببرند. به همین علت پیشتر گفته شد که این نوع معامله­ گران در تلاشند تا در هر معامله سودهای کوچکی از بازار کسب نمایند.

✔ مزایای انجام معامله در خلاف جهت روند

✰ فرصت­های معاملاتی بیشتر: با استفاده از استراتژی پیروی از روند، وقتی معامله ­گری در بازارهای رونددار برای ورود به معامله فقط به دنبال ایجاد پولبک­ ها باشد برای مدت زمان طولانی باید دست روی دست بگذارد و منتظر بماند. اما در معامله ­گری معکوس، معامله­ گر حتی هنگامی که قیمت در یک محدوده معاملاتی در نوسان است، در سطوح حمایت و مقاومت فرصت­ های معاملاتی بسیاری زیادی برای خرید و فروش خواهد داشت.

✰ افت­ های سرمایه­ کمتر: از آنجا که معامله­ گران خلاف جهت روند سودهای کمتر، اما به صورت منظمی، کسب می­ کنند نسبت به معامله­ گران پیرو روند با افت­های سرمایه­ کمتری نیز مواجه خواهند شد.

✔ محدودیت­های معامله در خلاف جهت روند

✰ کمیسیون­ ها: هر چه ورود و خروج به بازار بیشتر باشد، هزینه­ های معاملاتی بیشتری در پی خواهد داشت.

✰ اهمیت زمان: معامله­ گران خلاف جهت روند باید به طور مرتب بر بازار نظارت داشته باشند تا بهترین نقاط ورود و خروج برای معاملات خود را پیدا کنند. که البته می­ توانند با انجام خودکارسازی معاملات بر این مشکل فائق آیند.

✍ سخن پایانی

چه معامله­ گر پیرو روندی باشید که در بازارهای دارای روند مشغول معامله در جهت روند هستید و چه معامله­ گر معکوسی باشید که به فلسفه معروف “روند دوست شماست” اعتقادی ندارید، به طور قطع هدفتان کسب سود از بازارهای سرمایه است. این امر میسر نمی­ شود مگر آنکه بدون داشتن تعصب نسبت به استراتژی های معاملاتی ، قوانین مربوط به خود را وضع نمایید که در آن از مدیریت ریسک قوی استفاده کنید و بدانید که در معامله­ گری سادگی حرف اول را می­زند، بنابراین قوانین خود را پیچیده نکنید.

معاملات نوسانی چیست؟ کسب درآمد بر روی موج بازار

معاملات نوسانی یک استراتژی معاملاتی رایج است که می‌تواند برای تریدرهای مبتدی ایده‌آل باشد. با توجه به وسعت زمانی قابل مدیریت در آن، این نوع معاملات یک راه نسبتاً راحت برای معامله‌گری در بازار است. تریدرهای نوسانی در اکثر بازارهای مالی مانند فارکس، سهام و ارز دیجیتال فعال هستند. اما آیا معاملات نوسانی استراتژی مناسبی برای شماست؟ آیا باید معاملات روزانه را شروع کنید یا معاملات نوسانی؟

در این مقاله، آنچه را که باید در مورد معاملات نوسانی ارز دیجیتال بدانید توضیح می‌دهیم و به شما کمک می‌کنیم تصمیم بگیرید که آیا این استراتژی برای شما مناسب است یا خیر.

معاملات نوسانی چیست؟

نوسانی

معاملات نوسانی

معاملات نوسانی استراتژی است که به موجب آن تریدرها به دنبال سود بردن از حرکات قیمت در یک بازه زمانی (تایم فریم) کوتاه تا متوسط هستند. هدف معاملات نوسانی، گرفتن نوسانات (سویینگ‌های) بازار است که طی چند روز تا چند هفته ایجاد می‌شوند.

دو نوسان وجود دارد که تریدرها به آنها توجه می‌کنند:

  • Swing highs: زمانی که بازار قبل از پولبک سقفی تشکیل می‌دهد، فرصتی برای یک معامله شرت فراهم می‌کند.
  • Swing lows: زمانی که بازار افت کرده و سپس جهش می‌کند، فرصتی برای یک معامله لانگ فراهم می‌کند.

استراتژی‌های معاملاتی نوسانی در بازارهای ترند (رونددار) بهترین کارایی را دارند. اگر یک روند قوی در یک بازه زمانی بالاتر وجود داشته باشد، فرصت‌های معاملاتی نوسانی فراوان بوده و تریدرهای نوسانی می‌توانند از نوسانات قیمت بیشتر بهره ببرند. در مقابل، انجام معاملات نوسانی در یک بازار در حال تثبیت دشوارتر است. به هر حال، اگر بازار به سمت محدوده نوسان (sideway) حرکت کند، سود بردن از تغییرات بزرگ قیمت کار آسانی نخواهد بود.

چگونه از معاملات نوسانی باید کسب درآمد کرد؟

همانطور که گفته شد، تریدرهای نوسانی هدفشان این است که از نوسانات قیمتی که از چند روز تا چند هفته رخ می‌دهند، سود کسب کنند. به این ترتیب، معامله‌گران نوسانی موقعیت‌های معاملاتی بیشتری نسبت به معامله‌گران روزانه در اختیار دارند.

تریدرهای نوسانی معمولاً از تحلیل تکنیکال و البته نه لزوماً به اندازه معامله‌گران روزانه برای معامله استفاده می‌کنند. از آنجایی که رویدادهای فاندامنتال می‌توانند در طول هفته‌ها رخ دهند، تریدرهای نوسانی نیز ممکن است از تحلیل فاندامنتال در چارچوب معاملات خود استفاده کنند.

با این حال، پرایس اکشن، الگوهای نمودار شمعی، سطوح حمایت و مقاومت و اندیکاتورهای تکنیکال معمولاً برای شناسایی ستاپ‌های معاملاتی استفاده می‌شوند. برخی از رایج‌ترین اندیکاتورهایی که توسط تریدرهای نوسانی استفاده می‌شوند، میانگین‌های متحرک (MA)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر و ابزار فیبوناچی اصلاحی هستند.

تریدرهای نوسانی معمولاً نمودارها را در تایم‌ فریم‌های متوسط به بالا بررسی می‌کنند. در واقع، یک روند صعودی یا نزولی قوی باید در بازه زمانی بالاتر تأیید شده باشد. اما، آنها ممکن است به چارچوب‌های زمانی مانند نمودار ۱ ساعته، ۴ ساعته و ۱۲ ساعته نیز نگاه کنند تا نقاط ورود و خروج خاص را جستجو کنند. برای مثال، تریگرهای ورود می‌توانند از یک شکست (breakout) یا پولبک در یک بازه زمانی پایین‌تر به دست آمده باشند.

با این حال، مهم‌ترین تایم فریم برای معاملات نوسانی احتمالاً نمودار روزانه است. استراتژی‌های معاملاتی و سرمایه‌گذاری می‌توانند به طور قابل توجهی بین تریدرهای مختلف متفاوت باشند. توجه داشته باشید که آنچه ما در اینجا درباره آن صحبت کردیم قوانین ثابتی نیستند، بلکه فقط نمونه‌های رایج هستند.

معاملات روزانه یا معاملات نوسانی؟

فرق معاملات نوسانی و معاملات روزانه

معاملات نوسانی در مقابل معاملات روزانه

تریدرهای روزانه قصد دارند روی حرکات کوتاه مدت قیمت سرمایه‌گذاری کنند، در حالی که تریدرهای نوسانی به دنبال حرکت‌های بزرگتر هستند. در واقع، معاملات روزانه یک استراتژی فعال‌تر است که در آن معامله‌گران باید به طور مکرر بازار را زیر نظر داشته باشند. همچنین، آنها پوزیشن‌های معاملاتی را برای بیش از یک روز باز نمی‌گذارند.

در مقابل، تریدرهای نوسانی ممکن است رویکرد منفعلانه‌تری اتخاذ کنند. آنها می‌توانند پوزیشن خود را کمتر نظارت کنند، زیرا هدف آنها سود بردن از تغییرات قیمتی است که مدت زمان بیشتری طول می‌کشند. از آنجایی که این حرکات قیمتی بزرگتر هستند، معامله‌گران نوسانی می‌توانند حتی از تعداد کمی معامله برنده سود قابل توجهی کسب کنند.

تریدرهای روزانه تقریباً به طور انحصاری از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. معامله‌گران نوسانی معمولاً از ترکیبی از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده می‌کنند که معمولاً تأکید بیشتری بر تکنیکال‌ها دارند.

کدام یک بهتر است؟

در میان معاملات روزانه یا معاملات نوسانی کدام یک برای شما بهتر است؟ کدام یک از تایم‌ فریم‌های کوچکتر تا بزرگتر و تکنیکال‌ها و فاندامنتال‌ها برایتان مناسب‌تر است؟ پاسخ به این سؤالات به شما کمک می‌کند تا دریابید که چه استراتژی معاملاتی با شخصیت، سبک معاملاتی و اهداف سرمایه‌گذاری شما مطابقت دارد.

شما می‌توانید نقاط قوت خود را در نظر گرفته و سبک معاملاتی را انتخاب کنید که به بهترین وجه این نقاط قوت را تقویت می‌کند. برخی ترجیح می‌دهند به سرعت وارد معامله شده و از آن خارج شوند و در هنگام خواب نگران پوزیشن‌های باز نباشند. برخی دیگر زمانی تصمیمات بهتری می‌گیرند که بازار رونددار صعودی چیست؟ زمان بیشتری در مورد برنامه‌های معاملاتی خود در اختیار داشته باشند.

شما می‌توانید استراتژی‌های مختلف را امتحان کنید تا ببینید کدام یک بهترین نتایج را برایتان خواهد داشت. همچنین، می‌توانید معاملات کاغذی (ترید دمو) را قبل از اجرای استراتژی‌ها در برنامه معاملاتی واقعی خود انجام دهید.

چرا مدیریت ریسک در این نوع معاملات حیاتی است؟

مدیریت ریسک ضروری‌ترین مؤلفه در یک استراتژی معاملاتی نوسانی موفق است. در واقع، هر پوزیشن معاملاتی باید تقریباً ۲ تا ۵ درصد از کل سرمایه حساب معاملاتی باشد. حرفه‌ای‌ترین تریدرها ممکن است این مقدار را تا ۱۰ درصد افزایش دهند. این بدان معناست که یک سبد متشکل از ۵ معامله نوسانی به طور متوسط ۱۰ تا ۲۵ درصد از کل سرمایه حساب معاملاتی است.

کلید معاملات نوسانی، به حداقل رساندن ضرر است. همچنین، نسبت ریسک به ریوارد مطلوب در این نوع معاملات ۳:۱ است.

حد ضرر ابزاری حیاتی در مدیریت ریسک است. با وجود حد ضرر، تریدر دقیقاً می‌داند که چقدر سرمایه در معرض خطر است، زیرا ریسک هر پوزیشن به تفاوت بین قیمت فعلی و قیمت توقف محدود می‌شود. حد ضرر روشی مؤثر برای مدیریت ریسک در هر معامله است.

استراتژی‌های معاملات نوسانی

معاملات نوسانی

استراتژی‌های معاملات نوسانی

تریدرها می‌توانند استراتژی‌های زیادی را برای تعیین زمان خرید و فروش بر اساس تحلیل تکنیکال به کار گیرند، از جمله:

  • تقاطع صعودی یا نزولی میانگین‌های متحرک
  • تریگرهای حمایت و مقاومت
  • تقاطع میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD)
  • استفاده از الگوی فیبوناچی اصلاحی که سطوح حمایت و مقاومت و احتمال بازگشت قیمت را مشخص می‌کند

همچنین، تریدرها از میانگین متحرک برای تعیین سطوح حمایت (پایین) و مقاومت (بالا) یک محدوده قیمتی استفاده می‌کنند. در حالی که برخی از میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده می‌کنند، میانگین متحرک نمایی (EMA) تأکید بیشتری بر آخرین نقاط داده دارد.

به عنوان مثال، یک تریدر ممکن است از EMAهای ۹، ۱۳ و ۵۰ روزه برای جستجوی نقاط تقاطع استفاده کند. زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک حرکت کرده یا از میانگین‌های متحرک عبور می‌کند، نشانه روند صعودی قیمت است. هنگامی که قیمت به زیر EMA‌ها می‌رسد، این یک سیگنال نزولی است و تریدر باید از پوزیشن‌های لانگ خارج شده و احتمالاً وارد پوزیشن شرت شود.

مزایای معاملات نوسانی

معاملات نوسانی می‌تواند یک استراتژی فوق‌العاده برای مسلط شدن بر معامله‌گری باشد. ضمن اینکه انجام آن به اندازه سایر استراتژی‌های معاملاتی کریپتو سخت نیست. به علاوه، این نوع معاملات از مزایای دیگری نیز برخوردار است:

  • استراتژی بلندمدت : در مقایسه با سایر انواع معاملات، نیازی به صرف ساعت‌ها برای نظارت بر معاملات نیست، زیرا این معاملات ممکن است روزها یا حتی هفته‌ها طول بکشند.
  • تنش و هیجان کمتر : بسیاری از تریدرها به دلیل طولانی‌تر بودن بازه زمانی و دفعات کمتر معاملات، معاملات نوسانی را نسبت به معاملات روزانه همراه با استرس کمتری می‌دانند.
  • معامله به صورت پاره وقت : به دلیل موارد فوق، می‌توان مطابق سبک زندگی خود معامله کرد و حتی شغل تمام وقت خود را حفظ کرد.
  • نوسانات : به دلیل ماهیت ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین، نوسان حائز اهمیت است. بازار ارزهای دیجیتال بسیار پر نوسان است که می‌تواند برای تریدرهای نوسانی با تجربه جذاب باشد.

معایب معاملات نوسانی

جای تعجب نیست که معاملات نوسانی می‌تواند چالش‌هایی را هم برای تریدر بی‌تجربه و هم حرفه‌ای ایجاد کند:

  • ریسک یک شبه : معاملات نوسانی می‌تواند منجر به زیان‌های قابل توجهی شود، زیرا پوزیشن این معاملات در مقایسه با معاملات روزانه مدت بیشتری باز هستند.
  • تغییر ناگهانی بازار می‌تواند منجر به زیان‌های قابل توجهی شود.
  • زمان‌بندی بازار : زمان‌بندی سویینگ‌های بازار می‌تواند حتی برای معامله‌گران باتجربه ارزهای دیجیتال دشوار باشد.
  • تریدرهای نوسانی اغلب روندهای بلندمدت را به نفع حرکات کوتاه مدت بازار از دست می‌دهند.

جمع‌بندی

معاملات نوسانی یک استراتژی معاملاتی رایج در بازار ارزهای دیجیتال است. تریدرهای نوسانی بسته به ستاپ معاملاتی، معمولاً چند روز یا چند هفته پوزیشن‌های معاملاتی خود را باز نگه می‌دارند.

جذابیت معاملات نوسانی در بازار کریپتو عمدتاً به دلیل سطح نسبتاً پایین‌تر تعهد زمانی و استرس آن در رابطه با سایر اشکال معامله است.

آیا باید معاملات نوسانی را شروع کنید یا معاملات روزانه؟ ساده‌ترین راه برای فهمیدن این است که هر دوی آنها را امتحان کنید و ببینید کدام یک برای سبک معاملاتی شما مناسب‌تر است. بهتر است ابتدا در یک حساب آزمایشی (دمو) تمرین کنید، برای اینکار می‌توانید از نسخه دموی کوین نیک مارکت استفاده کنید. همچنین، یادگیری اصول مدیریت ریسک قبل از شروع، مانند استفاده از حد ضرر و روش‌های محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی می‌تواند برایتان مفید باشد.

  • آشنایی با انواع استراتژی های ترید و سرمایه گذاری
  • روانشناسی ترید و راهکارهای پرورش ذهنیت معامله‌گری

شما کدام یک از معاملات روزانه یا نوسانی را ترجیح می‌دهید؟ برای آشنایی با انواع معاملات و یادگیری انواع تحلیل‌ها حتماً وبلاگ کوین نیک مارکت را دنبال کنید. شما می‌توانید هر هفته با تحلیل‌های آنچین ارزهای دیجیتال نیز همراه ما باشید. همچنین، صفحه اینستاگرام و توییتر کوین نیک مارکت نیز مسابقات هیجان‌انگیزی را با جوایز رمز ارزی برگزار می‌کند. برای اطلاع از اخبار ارزهای دیجیتال نیز تلگرام کوین نیک مارکت را دنبال کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.