در بازارها جملهی معروفی وجود دارد که حدود 90 درصد معاملهگران در بازارهای اهرمی کل سرمایهی خود را از دست میدهند. ما نمیدانیم این آمار چقدر واقعیت دارد، اما چندان هم نادرست نیست. حتی در صورت دانش و تجربهی کافی و اطمینان از معامله، در انتخاب اهرم زیادهروی نکنید.
لیکویید شدن به زبان ساده؛ چگونه از آن جلوگیری کنیم؟
بازار ارزهای دیجیتال در مقایسه با اکثر بازارها بسیار پرنوسان است، بنابراین معاملهگران در این بازار باید احتیاط و دقت بیشتری داشته باشند. در مرحلهای از معاملات مارجین و فیوچرز ممکن است لیکویید شوید، در چنین وضعیتی پوزیشن معاملاتی شما به زور بسته میشود. لیکویید شدن روی بد بازار رمزارزهاست. در این مطلب از چشم بورس در مورد لیکویید شدن به زبان ساده سخن میگوییم. همچنین چگونگی جلوگیری از لیکویید شدن را به شما آموزش میدهیم.
معاملات مارجین چیست؟
یک تریدر با استفاده از معاملات مارجین (Margin) یا اهرمی، میتواند با گرفتن اعتبار چند برابر سرمایهی خود معامله کند. به این اعتبار اصطلاحا اهرم یا لوریج (Leverage) میگویند. بدیهی است هیچکدام از صرافیها بدون ضمانت به شما وام نمیدهد. میزان سرمایهی اولیهی شما همان وثیقه یا مارجین است.
زمانی که مارجین یک پوزیشن معاملاتی به خطر بیفتد، صرافی یا بروکر برای اینکه وارد ضرر نشود به صورت خودکار موقعیت معاملاتی شما استفاده از اهرم را میبندد. در این حالت تمام سرمایهی اولیه که نقش مارجین (حاشیه) را دارد از بین خواهد رفت. به این اتفاق لیکویید شدن میگویند.
معاملات مارجین با استفاده از داراییهای شخص ثالث (بروکر یا صرافی) انجام میشوند. میزان دارایی قرض گرفته شده توسط وثیقه و اهرم تعیین میشود. اجازه دهید با یک مثال موضوع را روشن کنیم. فرض کنید 100 دلار دارایی دارید و میخواهید به اندازه 1000 دلار معامله کنید، شما در اینجا از اهرم 10 برابر استفاده میکنید. یا به عبارت دیگر اگر بخواهید وارد معاملهای به قیمت 1000 دلار و اهرم 10 شوید؛ باید 100 دلار را به عنوان وثیقه قرارد دهید.
صرافیهای ارز دیجیتال یا بروکرهای فارکس، اهرمهای متفاوتی ارائه میدهند. ممکن است میزان اهرم برای جفتارزهای مختلف، متفاوت باشد و همچنین برای نوع قراردادها. معمولا صرافیهای برای معاملات فیوچرز اهرم بالاتری نسبت به معاملات مارجین ارائه میدهند. معاملات فیوچرز در اکثر صرافیها از نوع دائمی (Perpetual) هستند. برای آشنایی بیشتر توصیه میکنیم مقاله زیر را بخوانید:
لیکویید شدن (Liquidation) چیست؟
لیکویید شدن در بازار ارز دیجیتال چیست؟
در بازارهای دو طرفه علاوه بر معاملات معمول دو نوع پوزیشن معاملاتی وجود دارد: شورت (Short) و لانگ (Long). در حالت اول تریدر انتظار دارد از کاهش قیمت دارایی سود ببرد و در حالت دوم از افزایش آن.
چنانچه تحلیل معاملهگر درست باشد، او میتواند سود معامله را با استفاده از اهرم افزایش دهد. پس از بستن موقعیت معاملاتی، پول قرض گرفته شده به همراه کارمزد به صرافی بازگردانده میشود و مابقی به کاربر خواهد رسید. بهتر است با یک مثال این معاملات را شرح دهیم:
فرض کنید یک موقعیت لانگ استفاده از اهرم با سرمایهی 1000 دلاری و لوریج 10 برابر باز کردهاید. مبلغ کل معامله ده برابر سرمایه اولیه یا مارجین است؛ یعنی 10,000 دلار. اگر سهم یک درصد رشد کند، سود شما معادل 100 دلار خواهد بود. حال تصمیم میگیرید موقعیت را ببندید و 100 دلار (منهای کارمزد) سود خواهید کرد. اگر معامله را بدون اهرم انجام میدادید، تنها 10 دلار نصیبتان میشد.
این روی خوش ماجرا بود. بسیاری از معاملهگران تازهکار در دام معاملات اهرمی میافتند. فرض کنید در همین معامله به هر دلیلی قیمت 10 درصد خلاف پوزیشن شما حرکت کند. ضرر شما با اهرم 10 برابر با 1000 دلار خواهد بود؛ یعنی کل سرمایهی اولیه! در این صورت شما اصطلاحا کال مارجین ( Call Margin) میشوید. یا باید حساب خود را شارژ کنید یا موقعیت معاملاتی شما به طور خودکار بسته و لیکویید خواهید شد. لیکویید شدن، انحلال پوزیشن معاملاتی به دلیل از دست رفتن مارجین است.
در بازارها جملهی معروفی وجود دارد که حدود استفاده از اهرم 90 درصد معاملهگران در بازارهای اهرمی کل سرمایهی خود را از دست میدهند. ما نمیدانیم این آمار چقدر واقعیت دارد، اما چندان هم نادرست نیست. حتی در صورت دانش و تجربهی کافی و اطمینان از معامله، در انتخاب اهرم زیادهروی نکنید.
روش محاسبهی قیمت لیکویید شدن
روش محاسبهی قیمت لیکویید شدن
هنگام باز کردن یک پوزیشن معاملاتی اهرمی، قیمت لیکویید شدن به صورت خودکار تعیین میشود. با عبور قیمت از این مقدار، موقعیت به صورت خودکار بسته میشود. قیمت لیکویید شدن به موقعیت معاملاتی، میزان اهرم و همچنین مقدار وجوه باقیمانده در حساب بستگی دارد. نیازی به محاسبه نیست. صرافیها همه چیز را برای شما محاسبه میکنند. برای درک بهتر این مفهوم با یک مثال آن را شرح میدهیم:
فرض کنید شما با 0.01 بیتکوین، یک سفارش به اندازهی 1 بیتکوین باز میکنید؛ یعنی اهرم 100 برابر. فرض کنید به هر دلیلی قیمت در خلاف جهت پوزیشن شما حرکت کند. در این مثال با حرکت 1 درصد خلاف پوزیشن، تمام مارجین خود را از دست میدهید. به محض عبور از این قیمت حساب شما به صورت خودکار لیکویید میشود.
به خاطر داشته باشید هر چقدر میزان اهرم بالاتر باشد، با درصد کوچکتری از تغییر قیمت، لیکویید میشوید. یعنی اگر معاملهای با اهرم 50 برابر باز کنید، تنها 2 درصد نوسان در جهت مخالف باعث انحلال معامله میشود.
وقتی یک پوزیشن لانگ باز میکنید، قیمت لیکویید شدن پایینتر از قیمت ورود است. برای یک پوزیشن شورت نیز، در صورت صعود قیمت به نقطهی مشخص، لیکویید شدن رخ میدهد.
توصیه میشود از اهرم بالاتر از 10 استفاده نکنید. تازهکارها نیز بهتر است از اهرم بیشتر از 2 استفاده نکنند.
لیکویید شدن چگونه اتفاق میافتد؟
در مواردی که صرافی قادر به انحلال موقعیتها پیش از رسیدن به تراز منفی نباشد، برای پوشش زیان از روشهای زیر استفاده میکند:
- صندوق بیمه (Insurance fund): صندوقی است که توسط صرافی نگهداری میشود. این صندوق تاسیس شده تا اطمینان حاصل استفاده از اهرم شود تریدرها سود خود را به طور کامل برداشت کنند و همچنین متحمل زیانهای غیرضروری نشوند.
- سیستم زیانهای اجتماعی (Socialized Losses): در این روش زیانهای موقعیتهای ورشکسته بین تمام معاملهگران سودآور تقسیم میشود.
- لیکوئید شدن با اهرمزدایی خودکار (Auto-deleveraging liquidation): با استفاده از اهرمزدایی خودکار، صرافی موقعیتهای معاملهگران را بر اساس اولویت و با توجه به میزان سود و اهرم لیکوئید میکند تا موقعیتهای دیگر را پوشش دهد.
صندوق بیمه چیست؟
صندوقهای بیمه از تریدرهای ورشکسته در مقابل زیانهای غیرضروری محافظت میکنند. علاوه بر این تضمین میکنند که دیگر معاملهها به سود خود خواهند رسید. هدف اصلی این صندوقها، کم کردن موارد لیکویید شدن از طریق انحلال خودکار است. با ADL یا اهرمزدایی خودکار، موقعیتها تریدرها به صورت خودکار منحل میشود. در چنین شرایطی، ممکن است پوزیشنهای مخالف با اهرم بالا نیز لیکویید شوند.
منابع این صندوق با موقعیتهای لیکویید شده تامین میشود. وقتی سفارشی با قیمت کمی متفاوت با قیمت لیکویید شدن منحل شود، تفاوت مثبت وارد صندوق میشود. این مدل فقط برای صرافیهای ارز دیجیتال نیست. صرافیهای سنتی نیز از این شیوه استفاده میکنند.
چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟
درک این نکته بسیار حیاتی است که هیچوقت از تمام سرمایهی خود به عنوان مارجین استفاده نکنید. معاملهگران حرفهای معمولا تنها 10 درصد از کل سرمایه را به عنوان مارجین وارد میکنند. به عنوان دومین نکته هیچگاه از اهرمهای بالاتر از 10 استفاده نکنید! در برخی از صرافیها اهرمهای 50 برابر و بالاتر ارائه میشوند، اما نباید در دام آنها بیفتید. هر چقدر لوریج بیشتر باشد، ریسک لیکویید شدن بالاتر خواهد رفت.
دو نوع اهرم یا لوریج معاملاتی وجود دارد: اهرم ایزوله و اهرم کراس (متقاطع). لازم است تفاوت این دو را بدانید. در اهرم ایزوله، حاشیه تنها به یک معامله محدود میشود. به عبارت دیگر، در صورت لیکویید شدن صرافی تمام وجوه حساب را برداشت نخواهد کرد. مارجین ایزوله برای کسانی مناسب است که فقط یک پوزیشن معاملاتی دارند. در این حالت حتی پس از باز کردن پوزیشن، تریدر میتواند اهرم را در حین معامله تغییر و یا مارجین را افزایش دهد.
در کراس مارجین یا اسپرد مارجین، صرافی میتواند از کل مارجین (Maintenance Margin) برای جلوگیری از لیکویید شدن استفاده کند. یعنی سود حاصل از یک معامله به صورت خودکار زیان پوزیشن باز دیگر را پوشش میدهد. این نوع اهرم برای تریدرهایی مناسب است که همزمان چندین معامله در جفتهای مختلف دارند و یا آربیتراژ میکنند. مارجین کراس از شما در برابر لیکویید شدن در یک پوزیشن خاص محافظت میکند.
با رعایت موارد فوق تا حدی ایمن خواهید بود، اما مهمترین و موثرترین راه برای جلوگیری از لیکویید شدن تعیین حد ضرر است. با تعیین حد ضرر مناسب در معاملات گیر نخواهید افتاد. حد ضرر را پیش از ورود به موقعیت تعیین کنید تا در صورت بروز مشکل بلافاصله پوزیشن معاملاتی بسته شود.
سوالات متداول
هنگامی که در یک معاملهی اهرمی تمام مارجین خود را از دست بدهید (ضرر به اندازهی 100 درصد سرمایهی اولیه باشد)، صرافی به صورت خودکار معامله شما را میبندد و اصطلاحا لیکویید میشوید.
مهمترین و موثرترین راه برای جلوگیری از لیکویید شدن تعیین حد ضرر است. علاوه بر این، در میزان اهرم زیادهروی نکنید و از کراس مارجین نیز میتوانید استفاده کنید.
اسپرد چیست : پیپ چیست ؛ ضریب اهرم چیست
اسپرد چیست ؛ پیپ چیست ؛ ضریب اهرم چیست : پیپ مخفف عبارت (Price Interest Point) و کوچکترین واحد نوسان قیمت در نرخ ارز است. از آنجا که جفت ارز ها به 4 مرتبه ی اعشاری مظنه می شوند، یک پیپ برابر است با 0.0001. بعضی از کارگزاران در حال حاضر پیپ های کسری ارائه می دهند که برای دقت بیشتر به بعضی از جفت ارز ها یک رقم اضافه می کند و به این ترتیب، آنها به 5 مرتبه ی اعشاری مظنه می شوند. یک پیپ کسری پیپت (Pipette) نامیده می شود.
معامله گران Forex اغلب از پیپ برای نشان دادن سود و یا ضرر استفاده میکنند به عنوان مثال، وقتی یک معامله گر در یک معامله 40 پیپ دریافت می کند، یعنی 40 پیپ سود کرده است. مقدار پول نقد به دست آمده به ارزش پیپ بستگی دارد. ارزش هر پیپ در فارکس تحت تأثیر سه عامل است؛ جفت ارز در حال معامله، مقدار معامله و نرخ ارز.
منظور اسپرد (Spread) در بازار فارکس چیست ؟
اسپرد، اختلاف بین نرخ خرید ( Ask ) و فروش ( Bid ) است که با پیپ اندازه گیری میشود. اسپرد تنها هزینه ای است که شما به عنوان یک معامله گر برای ورود به یک معامله در Forex می پردازید
به طور کلی، اسپرد های کوچکتر برای معامله گران مناسب تر هستند چون با وجود نوسانات کوچکتر در نرخ ارز معامله گران راحت تر سود می کنند
همان طوری که به درستی حدس زدید، درآمد کارگزاران از طریق مطالبه اسپرد است
معنای اهرم (leverage) در بازار فارکس چیست ؟
اهرم، توانایی کنترل یک چیز بزرگ توسط یک چیز کوچک است؛ به عبارت دیگر، شما میتوانید با داشتن سرمایه ای اندک در حساب خود، مقدار بسیار زیادتری را در بازار کنترل کنید و این تنها مختص معاملات Forex است.
مقدار استاندارد اهرم ارائه شده در یک حساب فارکس برابر است با 100:1 ، یعنی به ازای هر 1 دلار می توانید به ارزش 100 دلار معامله کنید. به همین ترتیب، با 1000 دلار سپرده می توانید به ارزش 100000 دلار معامله کنید
با استفاده از اهرم می توانید تنها با سرمایه ای اندک مقدار قابل توجهی پول به دست آورده و یا مقدار قابل توجهی از پول خود را از دست بدهید که این به چگونگی استفاده ی شما از اهرم و مدیریت ریسک بستگی دارد
معنای لات (Lot) در فارکس چیست ؟
لات نشان دهنده ی مقدار معامله ی شما است. مقدار لات مستقیماً بر روی ریسک ِ معامله ی شما تأثیر می گذارد
کوچکترین مقدار موجود در یک معامله میکرو لات (Micro Lot) است که در یک معامله برابر با 1000 واحد است؛ میکرو لات در اکثر جفت ارز ها معادل 0.10 دلار در هر پیپ است. این برای معامله گرانی که سرمایه اندکی دارند مقدار بسیار زیادی محسوب میشود
مینی لات (Mini Lot) در یک معامله برابر با 10000 واحد است که در اکثر جفت ارز های اصلی معادل 1 دلار در هر پیپ است
لات استاندارد در یک معامله برابر با 100000 واحد است که در اکثر جفت ارز ها معادل 10 دلار در هر پیپ است
لوریج Leverage یا اهرم در ترید چیست + مزایا و معایب آن
لوریج Leverage یا همان اهرم یکی از اصطلاحات پرکاربرد در معاملات مالی است که آشنایی با آن برای تریدرها ضروری محسوب می شود. امروز قصد داریم در داناپ مفهوم لوریج را با نگاهی عمیق تر مورد بررسی قرار دهیم، پس با ما همراه باشید.
لوریج چیست؟
تریدرها (معامله کنندگان) از لوریج استفاده از اهرم استفاده می کنند تا بازدهی بیشتری از سرمایه گذاری های کوچک داشته باشند. در حقیقت تریدرها فقط بخشی از سرمایه مورد نیاز برای بازکردن یک پوزیشن معاملاتی را فراهم می کنند و این سرمایه از طریق اهرم به سپرده نقدی بزرگتری تبدیل می شود و سود و ضرر آنها نیز بر اساس کل ارزش پوزیشن معاملاتی محاسبه می گردد.
در حقیقت اگر همه چیز به خوبی پیش رود، بازده نهایی آن معامله بسیار بیشتر از مبلغ اولیه سرمایه گذاری خواهد بود، اما اگر روند معاملاتی طبق انتظار پیش نرود، شما با ضرر عظیمی مواجه خواهید شد. تریدرها زمانی که می خواهند با سرمایه کم به بخش بزرگی از بازار دسترسی داشته باشند از لوریج سخن به میان می آورند. Leverage در برخی از محصولات مالی نظیر معاملات آپشن (Option)، مشتقات و قراردادهای CDF مورد استفاده قرار می گیرد.
لوریج یک تعریف دیگری نیز دارد؛ در حقیقت لوریج به بدهی های یک شرکت در مقایسه با ارزش سهام آن نیز اطلاق می شود. اگر یک شرکت، دارایی یا سرمایه گذاری لوریج بالایی داشته باشد به معنی این است که کالا یا سهام آن بدهی بیشتری به نسبت سهام آن دارد.
موضوع Leverage در مباحث بحران مالی بین سال های 2007 تا 2009 بر سر زبان ها افتاد، اما ارتباط مستقیم لوریج با رفتارهای ریسک پذیری که به سقوط مالی منجر می شدند موجب بدنامی آن در بین معامله کنندگان شد. البته لوریج تا به امروز، دوباره اعتبار و شهرت خود را بدست آورده است.
آنچه که باید درمورد Leverage بدانید
لوریج یا اهرم یک مدل سرمایه گذاری به شمار می رود که استفاده از اهرم در آن تریدر تنها بخشی از ارزش پوزیشن را پرداخت خواهد کرد. در حقیقت سپرده اولیه از طریق Leverage افزایش می یابد و تریدر می تواند سهام بیشتری را خریداری کند. این سهام نقدی کوچک با نام پرداخت مارجین (Margin) شناخته می شود و با تمام دارایی ها و بازارهای دیگری که استفاده از اهرم قصد تجارت در آن را دارید، متفاوت است.
یک بازار عمیق، شناور و نسبتا آرام به مارجین کمتری (حدود 5 تا 7 درصد ارزش پوزیشن) نیاز دارد، درحالی که تریدرها در یک بازار بی ثبات، مارجین بالاتری (حدود 10%) را درخواست می کنند. علاوه بر این، نرخ مارجین با توجه به مقررات و قوانین کشوری که حساب شما در آن قرار دارد، متفاوت خواهد بود.
لوریج و مارجین
لوریج و مارجین اگرچه با یکدیگر مرتبط هستند اما مفهوم یکسانی ندارند. زمانی که تریدر یک پوزیشن معاملاتی باز می کند، او مبلغ سپرده گذاری اولیه را با استفاده از Leverage افزایش می دهد تا از طریق آن سهام بیشتری را خریداری کند. به عبارت دیگر اهرم به معنای افزایش قدرت خرید یا فروش ابزارهای مالی است و عموماً به صورت نسبت های 1:2، 1:50 و غیره بیان می شود.
مارجین نیز وجه نقدی است که تریدر برای باز نگه داشتن یک پوزیشن معاملاتی باید پرداخت کند. مارجین در حقیقت عملکردی همانند ضمانت دارد تا خطرات ناشی از معاملات تجاری را پوشش دهد. به عبارت دیگر یک معامله کننده می تواند از مارجین برای ساخت لوریج استفاده کند.
مزایای لوریج
مزایای لوریج تقریبا در انواع مختلف دارایی کاربرد دارد که در ادامه آنها را معرفی خواهیم کرد:
- تریدرها بازار سهام می توانند لوریج را از طریق قراردادهای آتی، وام مارجین و معاملات آپشن به سبد سهام خود اضافه کنند. برای مثال تریدرها به جای این که 10 هزار یورو از سهام یک شرکت را خریداری کنند، می توانند همان مبلغ را در قراردادهای آتی سرمایه گذاری کرده و از این طریق سهام بیشتری را در کنترل داشته باشند.
- فرصت های Leverage در بازار اوراق قرضه نیز یافت می شود. تریدرها از طریق سرمایه گذاری در معاملات کوتاه مدت ارزان قیمت سهم بازار خود را افزایش می دهند و سپس آن را به یک سرمایه گذاری بلند مدت با نرخ بالاتر تبدیل می کنند، آنها در نهایت از اختلاف قیمت بین این دو سرمایه گذاری سود خواهند برد.
- بازار تبادل ارز یا همان بازار فارکس نیز یکی از مکان هایی است که لوریج های بالایی در آن ارائه می شود. برای مثال برخی کارگزاری های فارکس لوریج 1:400 یا بیشتر را به مشتریان خود پیشنهاد می دهند که یعنی 100 دلار شما را تبدیل به 40000 دلار می کند.
- شرکت هایی وجود دارند که برای تامین مالی خود از Leverage استفاده می کنند و تریدرها نیز با سرمایه گذاری بر روی آنها به طور غیر مستقیم به فرصت های لوریج دسترسی پیدا خواهند کرد. شرکت ها اغلب از وام های مالی برای توسعه بخش های جدید استفاده می کنند و از این طریق حقوق سهامداران خود را افزایش می دهند. شما می توانید با تحلیل تراز مالی شرکت ها از وام ها و بدهی آنها آگاه شوید.
نرخ اهرم و نوسانات بازار
سرمایه گذاری لوریج اغلب با نام نرخ اهرم نیز شناخته می شود که بر اساس میزان حقوق صاحبان سهم در مقایسه با دارایی های محاسبه می گردد. برای مثال اگر یک تریدر مبلغ 1000 پوند را با لوریج 1:4 در یک پوزیشن مالی سرمایه گذاری کند، سرمایه وی 3000 پوند افزایش خواهد یافت. در حقیقت سرمایه گذار به ازای هر 1 دلار نقدینگی می تواند معامله ای به ارزش 4 دلار انجام دهد، بنابراین اگر سرمایه گذاری آتی 10% سود کسب کند، ارزش سهام آن نیز به علت لوریج 40% افزایش خواهد یافت.
البته به خاطر داشته باشید که نسبت لوریج یک محاسبه ساده است و از هزینه های Leverage صرف نظر می کند. شما همچنین می توانید از طریق ضرب کردن نوسانات دارایی مربوطه در نرخ لوریج، نوسانات سهام را بدست آورید. یک سرمایه گذاری با نرخ لوریج 4 برابر به همان میزان از نوسان بیشتری نیز برخوردار خواهد بود که این نشان دهنده افزایش ریسک در معاملات Leverage است.
نحوه عملکرد لوریج
فرض کنید که می خواهید 1000 سهم از شرکت X که قیمتی معادل 1 پوند دارد را خریداری کنید، آنگاه باید مجموعا 1000 پوند هزینه اولیه برای این کار در نظر بگیرید. اگر ارزش هر سهم 20 پنی افزایش یابد، شما می توانید هزار سهم خود را به مبلغ 1200 پوند به فروش برسانید و در نتیجه 200 پوند (20%) سود کسب کنید.
مثال ذکر شده روند عادی خرید سهام بود، اما با استفاده از Leverage می توانید با پرداخت بخشی از هزینه اولیه (مارجین)، سهام شرکت X را معامله کنید. اگر مبلغ مارجین 10% باشد، باید از فرمول 10% × 1 پوند × 1000 استفاده کنیم که جواب 100 پوند خواهد بود. به عبارت دیگر شما با مبلغ 100 پوند می توانید یک سهام 1000 پوندی را خریداری کنید و اگر سهام با افزایش 20 درصدی به قیمت 1.20 پوند معامله شود، با فروش کل دارایی به مبلغ 1200 پوند به یک سود 200 درصدی خواهید رسید.
مزایای لوریج
استفاده موفقیت آمیز از لوریج، سود بسیار خوبی را برای سرمایه گذاران به ارمغان می آورد. مزیت شاخص Leverage این است که سرمایه شما را آزاد می کند و از این طریق می توانید معاملاتی به مراتب بزرگتر را انجام دهید؛ به عبارت دیگر شما قادر خواهید بود که سرمایه گذاری خود را در طیف وسیع تری انجام دهید.
علاوه بر این اگر دارایی های مربوط به سرمایه گذاری لوریج با نرخ بالایی همراه باشند به مراتب سوددهی بسیار بیشتری در مقایسه با معاملات بلند مدت برای شما به ارمغان خواهند آورد. برای مثال اگر یک وامی 10 هزار پوندی با نرخ بهره 5% دریافت کنید و سپس آن را در یک معامله با سود 10% سرمایه گذاری کنید، از تفاوت بین سود معامله و نرخ بهره (500 پوند) درآمد کسب خواهید کرد و این در حالی است که سود چنین معامله ای در بازه زمانی 10 استفاده از اهرم ساله مبلغی حدود 9.648 پوند خواهد بود.
معایب لوریج
یکی از معایب بزرگ در Leverage این است که شما از مزایای مالکیت کامل دارایی لذت نخواهید برد و اگر سرمایه گذاری با شکست روبرو شود ، ضرر و زیان زیادی گریبان گیر شما خواهد شد. برای مثال بحران مالی بین سال های 2007 تا 2009 کشور آمریکا به علت استفاده بیش از حد از لوریج های مالی اتفاق افتاد.
برای اینکه خطرات احتمالی لوریج را بهتر درک کنید، فرض کنید که یک سرمایه گذار در زمینه املاک با مبلغ 20 هزار پوند 10 خانه مسکونی به ارزش 200 هزار پوند را خریداری کرده است اما اگر ارزش هر خانه مسکونی به 160 هزار پوند کاهش یابد با مشکلات مالی بسیاری روبرو خواهد شد. در این حالت سرمایه گذار با ضرر 2000% مواجه خواهد شد و مبلغ 400 هزار پوند را از دست می دهد. علاوه بر این سرمایه گذار باید اقساط وام و بیمه را نیز پرداخت کند، بنابراین اهرم مالی همانقدر که سودآور است در برخی اوقات بسیار زیان بار خواهد بود.
مرندی: ایران هرگز از نفت یا گاز به عنوان اهرم فشار استفاده نکرده است
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم؛ محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان درباره رفتار آمریکا نسبت به افزایش حاملهای انرژی در جهان در صفحه شخصی خود نوشت: «غرب از تحریمهای ظالمانه به عنوان سلاح استفاده میکند، در حالی که ایران به دنبال روابط عادی با همه دولتهای قانونی و غیر متخاصم است.»
وی افزود: «ایران هرگز از نفت یا گاز به عنوان اهرم فشار استفاده نکرده است. ایالات متحده با سنگ اندازی بی مورد بر روی چند کلمه مبهم (اما بسیار مهم)، قیمت جهانی انرژی را افزایش میدهد.»
وی پیشتر نیز در خصوص پاسخ ایران به هماهنگ کننده اتحادیه اروپا نوشته بود: «برای اینکه توافق امضا شود (که می تواند ظرف چند روز اتفاق بیفتد) نباید هیچ ابهامی باقی بماند که بعداً برای آسیب رساندن به توافق مورد استفاده قرار گیرد. این پیچیده نیست.»
نحوه مدیریت ریسک در بازار فارکس
معاملات فارکس معمولا با لوریج یا اهرم همراه هستند. این اهرم، پتانسیل سودآوری معاملات را به میزان ضریبی که معامله گر استفاده می کند بالا می برد. اما از سوی دیگر درصورت پیش بینی نادرست معامله گر، زیان یک معامله ضرب در اهرم بکار گرفته شده در معامله می شود و سرمایه معامله گر را با سرعت بسیار بالایی از بین می برد. از آنجا که پیش بینی قیمتها در بازار فارکس بسیار مشکل است، این ریسک بالای معامله باید به گونه ای کنترل شود تا معامله گر بتواند در بلندمدت در بازار بماند و به سود برسد. همانگونه که می دانید مارجین، میزان سرمایه ای است که هنگام باز شدن یک موقعیت معاملاتی توسط بروکر بلوکه می شود. با وجود اینکه سرمایه در حساب معاملاتی معامله گر است دسترسی به آن توسط معامله گر ممنوع است. مگر اینکه معامله گر موقعیت معاملاتی خود را ببندد. میزان اهرم یا لوریج استفاده شده در یک معامله با درصد مارجین در هر معامله، رابطه عکسی دارد. یعنی هر چه در معاملات از اهرم بالاتری استفاده شود درصد کمتری از سرمایه برای باز کردن یک موقعیت معاملاتی لازم است. اگر معامله گر بخواهد یک موقعیت خرید با حجم یک لات استاندارد بر روی جفت ارز یورو/دلار باز کند می بایستی با اهرم یا بدون اهرم میزان 100،000 یورو درگیر این معامله کند. برای مثال اگر معامله گر در معامله یک لاتی از اهرم 1:20 استفاده کند اندازه مارجین او 5% (5000 یورو) خواهد بود. اگر اهرم 1:50 استفاده شده باشد میزان مارجین 2% (2000 یورو) و در اهرم 1:100 مارجین 1% (1000 یورو) خواهد بود.
حال فرض کنید یک معامله گر، حساب 1000 دلاری نزد یک بروکر فارکس افتتاح کرده است. او موقعیت خریدی روی یورو/دلار با اهرم 1:50 به اندازه یک مینی لات (10،000 یورو) باز کرده است. با توجه به اهرم 1:50 مارجین لازم برای این موقیعت 2% است. پس مقداری دلار معادل 200 یورو (%2×10،000 یورو) از حساب 1000 دلاری او درگیر این موقعیت معاملاتی شده است. یک اصل اولیه مدیریت ریسک، تعیین حد سود(TP) و حد زیان(SL) در هنگام ایجاد یک موقعیت استفاده از اهرم معاملاتی است. در بدترین حالت حد سود می بایستی دو برابر حد زیان باشد. یعنی حداقل نسبت پاداش به ریسک هر معامله 2 باشد. در غیر این صورت بهتر است که معامله گر وارد معامله نشده و با صبر و حوصله به دنبال موقعیت بهتری در بازار باشد. همچنین در هر معامله، معامله گر نباید بیشتر از 2% کل سرمایه خود را ریسک کند. یعنی اگر پیش بینی او اشتباه از آب درآمد بیشتر از 2% سرمایه اش را در یک معامله از دست ندهد. پس %2×1،000دلار برابر 20 دلار می شود. باید توجه داشت که در معامله یک مینی لاتی ارزش پولی هر پیپ یک واحد از ارز قیمت گذاری است. ارزش هر پیپ معامله یک مینی لاتی در یورو/دلار برابر $1=0.0001×$10،000 می باشد. بنابراین برای اینکه معامله گر حد ضرر خود را نهایتا به 20 دلار محدود کند نباید در این موقیعت معاملاتی استاپ لاس خود را بیشتر از 20 پیپ قرار دهد.استفاده از اهرم
حال فرض کنید در مثال قبل معامله گر با سرمایه 500 دلاری وارد بازار شده باشد. با توجه به اینکه بیشتر از %2 سرمایه خود (10 دلار) را نباید به خطر بیاندازد، استاپ لاس او نهایتا 10 پیپ خواهد بود. باید در نظر داشت که معامله گر می بایستی به نمودار فضای مناسب برای نوسان های کوچک را بدهد. اما حد ضرر 10 پیپی بسیار کم است و با یک نوسان کوچک بر خلاف موقعیت معاملاتی، معامله بسته می شود. حتی پیش بینی های درست معامله گر، پس از بسته شدن موقعیت معاملاتی وی به هدف قیمتی می رسند. برای اینکه این اتفاق نیفتد معامله گر دو گزینه پیش رو دارد. یکی اینکه سرمایه خود را افزایش دهد و دیگر اینکه با حجم کمتری وارد معامله شود. در مثال ذکر شده معامله گر می تواند با 5 میکرولات وارد شود تا بتواند حداقل 20 پیپ (0.5 دلار =0.0001×5000 یورو) حد ضرر برای معامله خود در نظر بگیرد. حال محاسبات را دوباره مرور می کنیم. 2% از 500 دلار برابر با 10 دلار می شود که نهایت ضرر قابل قبول معامله گر، تنها در یک معامله است. اینک 20 پیپ را بر 10 دلار تقسیم می کنیم تا بدانیم به ازاء هر پیپ نهایتا چه میزان ضرر را می توانیم تحمل کنیم که عدد 0.50 دلار بدست می آید. حال می دانیم که ارزش هر پیپ در یک میکرولات برابر با 0.10=0.0001×1000 است. بنابراین برای اینکه هر پیپ ارزش 0.50 دلاری داشته باشد باید موقعیت 5000 دلاری باز کنیم که برابر 5 میکرولات یا 0.05 یک لات استاندارد (5000=0.05×100،000) می باشد. در نظر داشته باشید که 20 پیپ نیز حد ضرر پایینی برای معاملات است و باید مقدار حد ضرر بیشتری برای موقعیت های معاملاتی خود در نظر بگیرید تا قیمت بتواند پس از نوسانات کوچکتر به پیش بینی شما برسد.
زمانیکه شما یک موقعیت معاملاتی را باز می کنید در پلتفرم معاملاتی تان چند عبارت مشاهده می کنید که در زیر شرح داده شده است.
تراز (Balance): کل پولی که شما در حسابتان دارید صرف نظر از موقعیت های معاملاتی بازتان. یعنی قبل از باز کردن موقعیت هایتان چه مبلغی در حساب معاملاتی شما بوده است. در واقع این رقم سود و زیانهای تحقق نیافته را در نظر نمی گیرد و تنها سرمایه اولیه بعلاوه سودها و زیان های خاتمه یافته می باشد.
سرمایه(Equity) : بر خلاف تراز، در سرمایه سود و زیان های تحقق نیافته نیز محاسبه می گردد و نشان می دهد که اگر همین الان همه موقعیت های شما بسته شود چه میزان دارایی در حسابتان باقی خواهد ماند.
مارجین(Margin): وجهی است که بروکر شما بسته به میزان موقعیت هایی که باز کرده اید بعنوان وجه تضمین معامله در حسابتان بلوکه کرده است. توجه داشته باشید که مارجین شما جزئی از سرمایه(Equity) شماست. اگر میزان سرمایه بر اثر زیان، کاهش یافته و به درصد مشخصی از مارجین(معمولا 100%) برسد شما مارجین کال می شوید. این درصد در بروکرهای مختلف متفاوت است. اگر مارجین کال شوید بروکر به شما اخطار شارژ حساب می دهد و شما نمی توانید در این شرایط موقعیت معاملاتی جدیدی باز کنید. در صورتی که سرمایه از میزان مارجین کال نیز پایین تر بیاید تمام یا قسمتی از موقعیت های بازتان توسط بروکر به قیمت بازار بسته خواهد شد. به این حالت Stop Out می گویند. برای درک کامل مارجین، مارجین کال و استاپ اوت این مقاله را مطالعه کنید.
مارجین آزاد (Free Margin): وجهی است که می توانید با آن موقعیت های معاملاتی جدید باز کنید. در نظر داشته باشید که سود و زیان موقعیت های باز روی مارجین آزاد اعمال می شود و مارجین تغییری نمی کند.
سطح مارجین (Margin Level): سطح مارجین، یک درصد را نشان می دهد. این درصد از تقسیم میزان سرمایه بر میزان مارجین بدست می آید. این رقم ریسک معامله گر را به او نشان می دهد.
شما می بایستی در هر موقعیت معاملاتی که باز می کنید مدیریت ریسک ذکر شده در بالا را محاسبه و اعمال کنید. بسیاری از معامله گران در بازار همین موارد اصولی را رعایت نمی کنند و پس از مدتی با مقداری زیان، بازار را ترک می کنند. علاوه بر این موارد پایه ای، شما می توانید از راهکارهای دیگری برای کاهش ریسک معامله خود استفاده کنید. زمانیکه احساس می کنید پیش بینی نادرستی داشته اید، می توانید با حجم برابر یک موقعیت معکوس بر روی همان جفت ارز بگیرید. در این صورت چند پیپ اسپرد به زیان شما اضافه می شود اما پس از آن، زیان شما عدد ثابتی خواهد ماند. چرا که هر چه یک موقعیت به زیان می رود موقعیت دیگر به همان میزان وارد سود می شود. این عمل به شما فرصت می دهد تا با خیال راحت دوباره بازار را بررسی کنید و در موقع مناسب یکی از موقعیت های خود را ببندید و به موقعیت دیگر اجازه دهید تا به سود خود ادامه دهد. توجه داشته باشید که در این حالت مارجین معامله جدید، معمولا کمتر از مارجین در یک معامله عادی است. مثلا ممکن است 50% مارجین معمول از حساب شما بلوکه شود. اما اگر بر روی جفت ارز دیگری یک موقعیت معکوس ایجاد کنید دوباره مارجین لازم از حساب شما بلوکه می شود.
راهکار دیگر این است که در دو جفت ارز بصورت همزمان موقعیت بگیرید. برای مثال می توان در جفت ارز یورو/دلار یک موقعیت خرید گرفت و همزمان در دلار/ین نیز یک موقعیت خرید دیگر باز کرد. در این حالت وقتی که دلار در برابر یورو قوی شود و موقعیت اول شما وارد زیان شود، دلار در برابر ین نیز قوی خواهد شد و زیان شما در معامله اول از طریق معامله دوم جبران خواهد شد. اما تا آنجا که امکان دارد معاملات خود را ساده کنید مگر اینکه کاملا به بازار و پلتفرم معاملاتی خود تسلط داشته باشید. فارغ از همه این مسائل هیچگاه موقعیت معاملاتی خود را بدون حد ضرر باز نکنید. این کار نه تنها ریسک مالی را پوشش می دهد بلکه ریسک های غیر مالی را نیز پوشش خواهد داد. فرض کنید در حال معامله اید و اینترنت یا برق منزل شما قطع شود. پس حتی زمانیکه سفارشات خود را به نرخ بازار ارسال می کنید سعی کنید حد ضرر خود را در سیستم اعمال کنید. تعیین حد ضرر یا همان استاپ لاس تضمینی بر بسته شدن معامله شما در نرخ مشخص شده توسط شما نیست. ممکن است دقیقا بر روی نرخ استاپ لاس شما یک گپ قیمتی اتفاق بیفتد. در این حالت خروج شما از موقعیت معاملاتی به اولین نرخ بعد از گپ قیمتی خواهد بود. گر چه احتمال این اتفاق ضعیف است اما غیر ممکن نیست.
دیدگاه شما