مدیریت ریسک برای پیش بینی مارجین کال
مارجین کال و استاپ اوت از جمله موقعیت هایی هستند که براساس شرایط شما در معامله اتفاق می افتد. مارجین کال یک علامت هشدار است. زمانی که میزان ضررهای معامله گر به سطح بحرانی برسد، بروکر به معامله گر پیامی ارسال می کند تا میزان سپرده حساب خود را افزایش دهد. اگر معامله گر، میزان سپرده حساب خود را افزایش ندهد و ضررها هم افزایش پیدا کنند، بروکر ممکن است حساب معامله گر را ببندد.
استاپ اوت، بستن خودکار معاملاتی است که سطح مارجین آنها برای باز نگه داشتن پوزیشن کافی نباشد. بروکرها، در توافق نامه خود درصد این لول یا سطح را مشخص می کنند، توجه داشته باشید که مقادیر تعیین شده برای هر حالت متفاوت است.
کنترل سطح مارجین ، یکی از قوانین ضروری کنترل ریسک است. به همین دلیل، معامله گران حرفه ای برای بهره برداری هرچه بهتر از این شرایط، از مدل هایی استفاده می کنند که بتوانند کمترین میزان مارجین را با استفاده از لوریج و حجم معاملات، تعیین کنند.
مارجین کال و استاپ اوت: مفاهیم و قوانین محاسباتی
دانستن اصطلاحات، اولین چیزی است که یک معامله گر باید قبل از تست قدرت خود در فارکس بیاموزد. بدون دانستن این مفاهیم نمی توان هم یک معامله گر موفق بود و هم با بروکر همکاری داشت.
در بسیاری از موارد، مبتدیان براین باورند که تنها با دانلود استراتژی از اینترنت و انجام دستورات آن به صورت مو به مو در حساب دمو می توانند موفق شوند.
قسمت هایی مانند « شرایط و ضوابط را قبول می کنم»، از جمله نکات مهمی هستند که باید به آنها توجه کرد زیرا، در این قسمت تمام شرایط و معاملات در حساب توضیح داده شده است و نباید بدون خواندن دقیق، از آنها عبور کرد.
جدی نگرفتن این مرحله می تواند زمینه اختلاف بین شما و بروکر را فراهم کند.
ما سعی کرده ایم در این مقاله شما را با مفاهیم زیر آشنا کنیم:
- مارجین کال و استاپ اوت همراه با مثال های کاربردی
- چگونگی طراحی مدلی برای کنترل مینیمم مارجین کال و نحوه استفاده از آن در معاملات
- چگونگی دور ماندن از استاپ اوت
- بر نخوردن به استاپ اوت و مارجین کال در زمان نامناسب
این داستان در تاریخ 30 دسامبر 2015 اتفاق افتاد. در آن روز، دنیس گروموف، معامله گری بود که با معجزه رو به رو شد. او توانست در عرض 4 ساعت و نیم ، بیش از 5000 معامله در زمینه خرید و فروش ارز به ارزش 483000 یورو انجام دهد. او بعد ها می گوید: « من نفهمیدم که چه اتفاقی افتاد، فقط می دانم که در آن زمان قیمت دلار در حال افزایش بوده است و برد در بازار سهام بهترین کاری بود که می توانستم انجام دهم» نتیجه ناراحت کننده بود: او تمام دارایی خود را از دست داد و به اندازه 110,000 یورو به بروکر مقروض شد.
این معامله گر، با دارایی خاصی به نام USDRUB_TOM معامله می کرد که نرخ مبادلات امروزی آن توسط بانک مرکزی روسیه به صورت رسمی مشخص شده است.
گروموف در ادامه اضافه کرده است که دلار آمریکا در مقایسه با USDRUB_TOD امروزی، کمی با ارزش تر است.
گروموف توانست در عرض 38 دقیقه، بیش از 2500 معامله را با دلار آمریکا به نرخ رسمی امروز خریداری کند و آن را با نرخ رسمی فردایی به فروش برساند. به نظر می رسد که میزان سپرده گذاری او کافی نبوده است به همین دلیل از بروکر درخواست لوریج کرد. پوزیشن خرید و فروش دارایی او از حد مورد نیاز برای مارجین فراتر نرفت ( مجموع سپرده حفظ شده توسط بروکر به عنوان تضمینی برای افتتاح عملیات تجاری) اما در آن زمان، حجم معاملات او در حدود 2724000 یورو بود.
در آن زمان، بروکر درباره مارجین کال به او هشدار داد، به همین دلیل به گروموف پیشنهاد داده شد تا با باز کردن پوزیشن های معکوس و مخالف، از میزان لوریج خود بکاهد و اما اشتباه معامله گر در این بود:
او به اختلاف قیمت ها توجهی نکرد ( انجام معاملات مکمل همزمان در اختلاف قیمت بین بازارهای مختلف در یک دارایی مالی) .
هرگونه استفاده از لوریج برای معاملاتی که بیش از یک روز باز بمانند، باعث ایجاد سوآپ و افزایش حجم معاملات می شود. معاملات با USDRUB_TOD در 31 دسامبر انجام شد در حالی که معاملاتی که با USDRUB_TOM صورت گرفته بود در 11 ژانویه انجام شد. در فاصله ایجاد شده در این چند روز، اکانت معامله گر شامل سوآپ شده بود که میزان آن بیشتر از سپرده او شد. این مسئله، نکته ای بود که مدیر بروکر به معامله گر اخطار می داد تا در مورد چنین معاملاتی دقت کند و آنها را ببندد. پس از آن، معامله گر تصمیم گرفت تا مسئله را از طریق دادگاه حل کند اما ناکام ماند.
باید گفت این داستان، توضیح کاملی درباره مفاهیم «مارجین کال»، « استاپ اوت» و «سوآپ» بود.
منظور از مارجین و مارجین کال چیست؟
مارجین ها گزینه هایی هستند که توسط بروکرها به معامله گران پیشنهاد داده می شوند. مارجین به معامله گر اجازه می دهد تا پوزیشن هایی به ارزش 10، 100 و حتی 1000 برابر بیشتر از میزان سپرده خود به شرط برگشت دادن آن، باز کند. هر بروکری لوریج مخصوص به خود را ارائه می دهد : نسبت های1:1( بروکر لوریجی را ارائه نمی دهد)، 1:10( معامله گر می تواند معاملات خود را با 10 برابر موجودی انجام دهد) ، 1:100 و حتی 1:200، توسط بروکرها به معامله گران عرضه می شوند.
براساس پیشنهاد رگولاتورهای اروپایی، قبلاً، میزان حداقل استفاده از لوریج به نسبت 1:200 بوده است اما امروزه این میزان تا 1:50 و حتی 1:30 نیز کاهش پیدا کرده است.
باید گفت همچنان بروکرهایی هستند که لوریج هایی به نسبت 1:1000 و حتی 1:2000 نیز ارائه می دهند.
دلایل ارائه لوریج از سوی بروکرها:
کمک به تأمین کنندگان نقدینگی: تأمین کنندگان نقدینگی ، بانک های سرمایه گذاری هستند که میزان نقدینگی آنها وابسته به سپرده سرمایه گذارانی است که می توانند مقدار سپرده خود را افزایش دهند.
البته سوالی در اینجا مطرح می شود: تأمین کنندگان نقدینگی، چه چیزی را کسب می کنند؟
ممکن است بروکرها اسپرد خود را با آنها شریک شوند اما چیزی که مطرح است این است که چرا تأمین کنندگان، مکانیسم لوریج را به صورت مخفی نگه می دارند؟
ضریب های چند برابر کننده: صرف نظر از لوریج پیشنهادی، معاملات بر پایه دارایی و سپرده معامله گران انجام می شود. معامله گری که ارزی را می خرید، دیر یا زود برای بدست آوردن بالانس مورد نظر، آن را می فروشد. لوریج بروکر، تنها یک ابزار دیجیتالی است که به عنوان یک متعادل کننده برای معاملات مخالف در نظر گرفته می شود. مجموع حجم معاملات با استفاده از این روش بیشتر از حجم معاملاتی است که با استفاده از موجودی اکانت معامله گر انجام می شود.
بروکر- در نقش آشپزخانه: دستکاری ارقام در همان شرکت انجام می شود. هدف بروکر، دادن پیشنهاد به معامله گر برای دستیابی به بالاترین سطح در معاملات است تا به این ترتیب سرمایه خود را به راحتی از دست بدهد. از لحاظ تئوری، معاملات همراه با لوریج به معنای «استفاده از وام مجازی همراه با ضمانت سپرده معامله گر یا معاملات دو جانبه ای است که در آن معامله گر مجبور به فروش وام خود برای پس دادن آن می شود». این اظهار نظر 100% درست نیست . در هر معامله اعتباری، وام دهنده همچنین ریسک دریافت نکردن وام را می پذیرد.
در معاملات همراه با مارجین، بروکر این ریسک را برعهده نمی گیرد.
مثال هایی درباره لوریج
بدون لوریج- معامله گر 1000 دلار دارد که می خواهد 600 دلار از آن را در زمینه نفت سرمایه گذاری کنید. میزان نوسان نفت کم است : 0.1-0.3٪ در هر روز. فرض کنید که معامله گر به صورت روزانه معاملات خود را در این بازار انجام می دهد اما به دلیل بروز اتفاقیُ قیمت نفت ناگهان 5٪ افت پیدا می کند و از بشکه ای 60 دلار به 57 دلار می رسد. اگر معامله گر با 600 دلار، پوزیشن خریدی باز کرده باشد میزان ضرر او برابر با 30 دلار= 0.05*600 خواهد شد. توجه داشته باشید که 1000 دلار سپرده میزان ناچیزی است.
با لوریج- فرض کنید که معامله گر مطمئن است که قیمت نفت افزایش پیدا می کند به همین دلیل تصمیم گیرد از لوریجی به نسبت 1:1000 استفاده کند. بروکر 600 دلار از حساب شما را به عنوان وثیقه نگه می دارد و 400 دلار از آن را به عنوان بیمه در نظر می گیرد. بنابراین، معامله گر پوزیشنی به ارزش 60،000 دلار=100*600 باز می کند، اما در ادامه به دلیل وقوع حادثه ای، قیمت نفت افت پیدا می کند و ضرر 30 دلاری او برابر با 3000 دلار می شود. اگر معامله گر این میزان پول را در حساب خود نداشته باشد، تمام معاملات او با رسیدن نفت به بشکه ای برابر با 57 دلار بسته خواهد شد.
به این ترتیب، براحتی می توان محاسبه کرد که ضمانت 600 دلار همراه با لوریج مشخص می تواند تنها در برابر 1% کاهش قیمت (0.6 دلار) مقاومت کند.
مارجین کال شرایطی است که در آن بروکر به معامله گر اطلاع می دهد تا اکانت خود را در صورت کاهش میزان موجودی در زیر سطح معین شده، شارژ کند.
استاپ اوت، بسته شدن اجباری معاملات آزاد معامله گر با قیمت فعلی بازار در شرایطی که نسبت مبلغ سپرده و ضرر فعلی برای پوزیشن های باز در این زمان (سطح مارجین) کمتر از تونل قیمتی ایجاد شده برسد. در این صورت، پوزیشن هایی که باز هستند یکی پس از دیگری بسته می شوند تا اینکه مقدار مارجین آزاد به بیشتر از حد تعیین شده برسد.
مثال: فرض کنید که میزان مارجین کال در سطح 20% و استاپ اوت در سطح 10% مشخص شده باشد. میزان سپرده گذاری معامله گر برابر با 300 دلار است ، از لوریجی به نسبت 1:100 استفاده می کند و قراردادی به ارزش 20 هزار دلار را با بروکر می بندد. توجه داشته باشید که میزان بودجه ای که معامله گر باید برای باز کردن معاملات خود استفاده کند 1/100*20،000 یا 200 دلار است.
زمانی که معامله گر 260 دلار ضرر کند، سیگنال اخطاری به او فرستاده می شود و زمانی که میزان موجودی امانت او به 20 دلار برسد، معاملات به صورت اجباری بسته می شوند.
توجه داشته باشید که هدف رگولاتورهای اروپایی بوسیله تعیین محدودیت ها برای حداکثر میزان لوریج، مبارزه با بروکرها نیست بلکه هدف آنها ایستادگی در برابر بروکرها است.
میزان لوریج های تعیین شده در فارکس ریسکی را برای معامله گران به همراه ندارد. از آنجا که هیچ فرقی بین استفاده از لوریج های به نسبت 1:100 (همراه با ضمانت 200 دلاری) و 1:200 (با ضمانت 100 دلاری) برای سپرده ای به میزان 300 دلار وجود ندارد، می توان به این نتیجه رسید که حجم معاملات اهمیت زیادی پیدا می کند. اگر تارگت معامله گر در این شرایط، رسیدن به 20 هزار دلار باشد، تحت تأثیر احساسات عمل می کند ، از لوریج های بیشتری برای رسیدن به هدف خود استفاده می کند و در این صورت خود را در معرض ضرر بالایی قرار می دهد.
در پلتفرم معاملاتی MT4، اطلاعات مربوط به دارایی قابل دسترسی و سطح مارجین در منوی زیر تب « معامله» موجودند.
آشنایی با مفاهیم
موجودی حساب شما، میزانی است که به اکانت معاملاتیتان واریز می کنید.
بالانس، میزانی از سپرده حساب شماست که برای انجام معاملات در آن لحظه استفاده می شود و بعد از انجام معامله در حساب معاملاتی معامله گر باقی می ماند.
اگر میزان ضرر یک معامله باز بدون سود بیشتر از میزان سود معاملات همراه با سود باشد، مقدار بالانس شما کمتر از ضرر حاصل از معاملات می شود. برای مثال، فرض کنید میزان سپرده گذاری شما برابر با 100 دلار باشد. یکی از دو معامله انجام شده همراه با سودی محاسبه سطح مارجین برابر با 32 دلار بوده است اما معامله دوم با ضرری برابر با 43 دلار همراه شده است. در این صورت میزان بالانس حساب شما برابر است با: 89=43-32+100
مارجین (که عنوان «ضمانت» نیز شناخته می شود) یک سرویس وام کوتاه مدت است که توسط بروکر برای پوزیشن های باز در نظر گرفته می شود. اگر معامله گر یورو را به ارزش 10 هزار دلار خریداری کند و از لوریجی به نسبت 1:100 استفاده کند می تواند 100 دلار وام بگیرد.
مارجین آزاد، سرمایه ای است که در معاملات استفاده نمی شود و تصمیم گیری برای استفاده از آن به عهده معامله گر است که با عنوان « بالانس-مارجین» محاسبه می شود.
سطح مارجین به عنوان اندیکاتوری است که میزان بالانس حساب را منعکس می کند و به صورت درصد نوشته می شود. اگر میزان آن به کمتر از مقدار تعیین شده برای استاپ اوت برسد، معاملات معامله گر بسته می شود. فرمول زیر در محاسبه این میزان به شما کمک می کند:
100*مارجین /سرمایه حساب
به عنوان مثال،فرض کنید که معامله گر 100 دلار به حساب خود واریز می کند و پوزیشنی را در حجم 0.01 لات و با قیمت 1.4500 دلار با استفاده از لوریجی به نسبت 1:100 باز می کند. 1لات برابر است با 100 هزار واحد ارز مشروط مورد نظر، بنابراین با خرید 0.01 لات باید 14.5 دلار بپردازید، بنابراین، سرمایه مورد نیاز برای خرید 1 لات برابر است با 1450 دلار، این در حالی است که موجودی حساب شما برابر با 100 دلار است.
بالانس حساب شما نیز قبل از باز کردن پوزیشن برابر با 100 دلار بوده است. میزان مارجین برابر با 14.5 دلار، مارجین آزاد برابر با 85.5 دلار و سطح مارجین برابر با 689 %= 100* 100/14.5
چگونه می توان مقدار تقریبی سطح مارجین را محاسبه کرد؟
سیستم مدیریت ریسک باید شامل مدیریت های ریسک مختلف باشد تا بتواند با توجه به وضعیت بازار، اصلاحات لازم را در عرض چند دقیقه انجام دهد و نتایج معاملات آتی را به نفع معامله گر به پایان برساند.
مدیریت سپرده گذاری شما اجازه می دهد تا بتوانید پیش بینی کنید که نرخ کدام ارز با میزان لات تعیین شده در فارکس با استاپ اوت رو به رو می شود. با توجه به میانگین داده های نوسانی، یک استراتژی مناسب می تواند برای افزایش حجم پوزیشن ها مطابق با نرخ تغییرات در قیمت و سطح لوریج استفاده شود.
ویژگی کاربرد های مارجین در فارکس
در استفاده از مارجین، بر خلاف سایر وام ها، معامله گران به طور منظم، درصدی را برای استفاده از وام پرداخت نمی کنند. هر بروکری، سوآپ مخصوص به خود را دارد. (سوآپ، کمیسیونی است که برای پوزیشن های باز در طول یک شبانه روز پرداخت می شود). وجود سوآپ باعث می شود تا موجودی حساب معامله گر با سرعت بیشتری کاهش یابد.
در اکثر مواقع، موارد مربوط به استفاده از مارجین کوتاه مدت است.
توجه داشته باشید که معامله گر تنها در صورتی از لوریج استفاده می کند که از ادامه دار بودن ترند بازار اطمینان داشته باشد. بعد از کسب سود از پوزیشن های کوتاه مدت، معامله گر، دوباره و تنها با سرمایه خود شروع به کار می کند. در چنین شرایطی و در اکثر مواقع، فرد، بیشتر از مبلغ واریزی به حساب خود ضرر نمی کند و بالانس حساب او منفی نمی شود.
بهتر است توضیحی درباره پاراگراف بالا بدهیم: بروکری که تنها برای یک روز وام می دهد، در معرض ریسک قرار نمی گیرد زیرا در صورت تغییر ناگهانی قیمت ها سریعاً می تواند معاملات معامله گر را ببندد اما اگر معاملات تا روز بعد باز بمانند و یا شرایط اضطراری در بازار به وجود بیاید، وضعیت متفاوت خواهد شد.
برای مثال، در اواسط ژانویه 2015، بانک مرکزی سوییس اجازه داد تا واحد پولی این کشور نوسان کند، به گونه ای که در طول یک شب، ارزش فرانک در برابر دلار و یورو 30% افزایش پیدا کرد. این تصمیم برای بسیاری از افراد غیرمنتظره بود. در روز اول، به دلیل به وجود آمدن نوسانات زیاد :
برخی از معاملات مشکوک و در معرض خطر، میزان مارجین مورد نیاز خود را تغییر دادند.
می توان گفت که تقریباً تمام بروکرهایی که در بازارهای غیر شناور فعالیت می کردند، متحمل ضرر شدند و حتی بروکر آلپاری ورشکست شد. همچنین، ضرر و زیان مشتریان نیز بیش از سپرده های آنها شد و بروکرها مجبور شدند تا خسارت آنها را بپردازند.
چگونه می توان از مارجین کال و استاپ اوت دور بود؟
- پیشنهادات ارائه شده درباره شرایط هر معامله را با دقت مطالعه کنید.
- با استانداردهای مدیریت ریسک پیش بروید. توجه داشته باشید که نباید مجموع پوزیشن هایی که به صورت همزمان باز می کنید، بیشتر از 10% از میزان سپرده حسابتان باشد.
- به مثال های موجود در مقاله توجه کنید.
- در صورت استفاده از لوریج، بسیار محتاط عمل کنید. تارگتی را برای حجم پوزیشن های خود در نظر بگیرید و سعی کنید برای باز کردن پوزیشن های خود از ماکزیمم مقدار مجاز استفاده نکنید.
- میزان لوریج و نوسانات بازار را تخمین بزنید. هرچه نوسانات بیشتر باشد، از لوریج کمتری در معاملات همراه با مارجین استفاده کنید.
- استاپ ها را تعیین کنید.
در پایان باید بگوییم که از لوریج ها واهمه نداشته باشید زیرا هر ابزاری اگر در جای مناسب استفاده شود می تواند شما را به سود خوبی برساند. استفاده از لوریج، موضوعی شخصی است بنابراین در این مقاله برای استفاده از آن تأکیدی نکرده ایم. مدیریت ریسک و کنترل پوزیشن های غیر سود آور یکی از موثرترین روش های جلوگیری برای برخورد نکردن به استاپ اوت است.
راهنمای قدم به قدم ترید مارجین (معاملات Margin) در بایننس
معاملات مارجین یا معاملات حاشیهای به طور کلی دارای امکان وام گرفتن (Borrow) از کارگزار برای خرید سهام و کسب سود بیشترند. حساب معاملات مارجین (Margin Trading) قدرت خرید شما را افزایش میدهد و به شما امکان میدهد از پول شخص دیگری برای افزایش شانس کسب سود خود با استفاده از اهرم (Leverage) مالی استفاده کنید. این دسته از معاملات گاهی با معاملات و قراردادهای فیوچرز و بخصوص پرپچوال فیوچرز اشتباه گرفته میشوند، اما این دو کاملا با هم متفاوتند.
معاملات حاشیه ای سود بالاتری نسبت به معاملات سنتی در بازار اسپات دارند اما خطرات بیشتری نیز به همراه دارند. حال ما نحوه افتتاح حساب معاملات مارجین (Margin Trading) برای ترید ارزهای دیجیتال در صرافی بایننس (بهترین و بزرگترین صرافی حال حاضر ارزهای دیجیتال در دنیا)، نحوه انتقال رمز ارز و بسیاری نکات دیگر را در این مقاله بررسی میکنیم. اگر نیاز دارید قبل از مطالعهی این مقالهی تخصصی، کمی بیشتر با صرافی بایننس، ابتدائیات آن و آموزش ثبت نام در آن آشنا شوید ، اول این مقاله را مطالعه کرده و سپس به مقالهی فعلی برگردید.
فهرست مطالب
آموزش نحوه افتتاح حساب معاملات مارجین (Margin Trading) در بایننس
برای افتتاح حساب معاملات مارجین پس از ورود به اکانت بایننس، نشانگر موس را روی آیکن پروفایل در گوشه بالای سمت راست صفحه قرار دهید. این قسمت برا هرکس متفاوت بوده و دو حرف اول آدرس ایمیل شما را نمایش میدهد. پس از باز شدن منوی آبشاری، روی ایمیل کلیک کرده و وارد داشبورد حسابتان شوید.
پس از آن، وارد داشبورد حسابتان خواهید شد. در این صفحه، موجودی اکانت را مشاهده میکنید. در زیر قسمت «Balance Details»، روی «Margin» کلیک کرده تا فرایند افتتاح حساب مارجین در بایننس آغاز شود.
در مرحله بعد، تذکری درباره ریسک انجام معاملات Margin مشاهده میکنید. لطفا این قسمت را با دقت خوانده و سپس روی گزینه «Open Margin Account» کلیک کنید.
لطفا با دقت توافقنامه حساب مارجین را خوانده و در صورت موافقت با شرایط استفاده (Terms and Conditions)، باکس مربوطه را تیک زده و روی «I Understand» کلیک نمائید.
نحوه انتقال وجه و ارز دیجیتال به حساب مارجین بایننس
پس از فعال کردن اکانت Margin، قادر به ارسال وجه و رمز ارز از والت عادی بایننس به کیف پول ماجین تریدینگ خود خواهید بود. برای این کار، روی تب «Wallet» کلیک کرده و پس از انتخاب گزینه «Margin»، از سمت راست صفحه روی دکمه «Transfer» کلیک نمائید.
سپس ارز دیجیتال مورد نظر را برای ارسال انتخاب کنید. در این قسمت، برای مثال BNB را انتخاب میکنیم.
در این مرحله، مقدار رمز ارز مورد نظر برای ارسال از کیف پول معمولی صرافی (Exchange Wallet) به والت مارجین (Margin Wallet) را در قسمت «Amount» وارد کرده و روی گزینه «Confirm transfer» کلیک کنید.
نحوه وام گیری (Borrow) ارز دیجیتال
پس از انتقال BNB به کیف پول معاملات مارجین، میتوانید از این ارزهای انتقال داده شده بهعنوان وثیقه (Collateral) جهت وام گیری استفاده نمائید. موجودی و تراز والت معاملات Margin شما، به نسبت ثابت ۵ به ۱، مقدار ارزی که قادر به وام گیری هستید را نشان میدهد. بنابراین مثلا اگر یک واحد بیت کوین داشته باشید، میتوانید ۴ واحد BTC دیگر وام بگیرید. در این مثال، ما ۰/۰۲ بیت کوین وام میگیریم.
پس از انتخاب رمز ارز و مقدار مورد نظر برای وام گیری، روی گزینه «محاسبه سطح مارجین Confirm borrow» کلیک نمائید.
در این مرحله، بیت کوین های وام گرفته شده وارد حساب Margin شما خواهند شد. حال با داشتن ۰/۰۲ واحد BTC به علاوه نرخ بهره آن بهعنوان بدهی، قادر به معامله و ترید ارز دیجیتال وام گرفته شده خواهید بود. نرخ بهره هر یک ساعت یکبار بروزرسانی میشود. برای مشاهده جفتهای ارزی موجود و نرخ بهره آنها، به صفحه کارمزد معاملات مارجین مراجعه کنید.
از صفحه «Wallet Balance» و انتخاب تب «Margin» نیز میتوانید وضعیت فعلی حساب مارجین خود را مشاهده نمائید.
سطح مارجین (Margin Level)
از سمت راست صفحه، سطح مارجین را مشاهده میکنید که بر اساس ارزهای وام گرفته شده یا همان بدهی کل (Total Debt) و مقدار رمز ارز نگهداری شده بهعنوان وثیقه (Collateral) در حساب مارجین تریدینگ (Account Equity)، سطح ریسک شما محاسبه میشود.
سطح ریسک یا Risk Level بسته به تحرکات بازار تغییر میکند، بنابراین در صورت تغییر قیمت برخلاف جهت پیشبینی شما، امکان لیکوئید شدن داراییهایتان نیز وجود دارد. به خاطر داشته باشید که در صورت نقد شدن پوزیشن، کارمزد اضافی از شما دریافت خواهد شد.
فرمول محاسبه سطح مارجین به صورت زیر است:
سطح مارجین= ارزش کل دارایی \ (مقدار کل وام گرفته شده + سود کل حاصل شده)
Margin Level = Total Asset Value / (Total Borrowed + Total Accrued Interest)
اگر سطح مارجین شما به ۱/۳ برسد، یک Margin Call دریافت خواهید کرد. مارجین کال یادآوری است که به شما میگوید یا مقدار وثیقهتان را (از طریق ارسال ارز بیشتر به حساب) افزایش داده، یا وام مربوطه را (از طریق بازگرداندن ارز وام گرفته شده) کاهش دهید.
در صورت رسیدن مارجین لِول به ۱/۱، داراییهای شما به صورت خودکار لیکوئید خواهند شد، به این معنا که بایننس برای تسویه وام گرفته شده، داراییهای مربوطه را به قیمت بازار میفروشد.
برای اطلاع از جزئیات پوزیشنهای فعلیتان، روی گزینه «Positions» کلیک کنید. برای مشاهده ارزش تتری (USDT) پوزیشنها، از قسمت راست صفحه گزینه «USDT Benchmark» را انتخاب نمائید.
آموزش نحوه انجام معاملات مارجین در بایننس
برای ترید با استفاده از وجوه وام گرفته شده، وارد صفحه «Exchange» شده و با انتخاب تب «Trade»، با استفاده از سفارشات لیمیت (Limit)، مارکت (Market)، استاپ لیمیت (Stop-Limit) و OCO به معامله بپردازید.
نحوه بازگردانی بدهی و تسویه ارزهای وام گرفته شده
برای بازپرداخت بدهی، روی گزینه «Borrow/Repay» کلیک کرده و وارد تب «Repay» شوید.
مقدار کلی بدهی قابل پرداخت، جمعی از کل داراییهای وام گرفته شده به علاوه نرخ بهره است. پیش از ادامه، حتما از وجود مقدار وجه لازم در حساب برای بازپرداخت اطمینان حاصل کنید.
در این مرحله، کوین و مقدار مورد نظر برای تسویه را انتخاب کرده و روی گزینه «Confirm repayment» کلیک نمائید. به خاطر داشته باشید که برای بازگرداندن بدهی، حتما باید از همان ارز وام گرفته شده استفاده نمائید.
دکمه سوئیچ (Switch Button)
در صفحه مارجین، در کنار قسمت موجودیها (balances)، دکمه سوئیچ را میبینید. این دکمه به شما اجازه میدهد تا به راحتی بین حالت Asset (سفارشات عادی) و حالت Margin (سفارشات مارجین) تغییر وضعیت دهید. بهعنوان مثال، اگر ۵ واحد توکن BNB در حساب مارجینتان داشته باشید، در کل قادر به فروش ۱۵ واحد BNB خواهید بود.
توجه داشته باشید که بهجای دکمه معمولی «Sell BNB»، دکمه «Margin Sell BNB» را خواهید داشت.
بنابراین، اگر مایل به فروش مارجین ۷ واحد BNB هستید، سیستم به صورت خودکار ۲ واحد BNB برای شما وام میگیرد. (به خاطر داشته باشید که موجودی واقعی شما ۵ واحد BNB است).
پس از کلیک روی دکمه «Margin Sell BNB»، پیام تائید زیر برای شما نمایش داده میشود:
بنابراین، دکمه سوئیچ به شما اجازه میدهد تا پس از افتتاح حساب معاملات مارجین، سریعا قادر به وام گیری ارز باشید. البته، بعدا باید به صورت دستی این بدهی را بازگردانید.
بازگرداندن دوباره ارز دیجیتال به حساب عادی
اگر میخواهید ارزهای دیجیتالتان را از والت مارجین به کیف پول عادی بایننس برگردانید، روی گزینه «Transfer» کلیک کرده و با استفاده از دکمه بین دو والت، جهت ارسال رمز ارزها را تغییر دهید.
بدون پراخت هیچگونه کارمزدی میتوانید از یک والت به یک والت دیگر رمز ارز ارسال کنید. اما توجه داشته باشید که اگر هماکنون دارایی وام گرفتهاید، سطح ریسک شما بهخاطر کاهش موجودی کیف پول مارجین افزایش خواهد یافت. در صورتی که سطح ریسک بیش از حد افزایش یابد، احتمال لیکوئید شدن داراییها نیز وجود دارد. بنابراین بهتر است پیش از استفاده از معاملات Margin، نحوه کار آنها را یاد بگیرید.
یک مثال
آلیس پیشبینی میکند که قیمت بایننس کوین (BNB) افزایش خواهد یافت، بنابراین خواهان باز کردن یک پوزیشن لانگ (خرید) لوریج دار برای ارز دیجیتال BNB است. برای این کار، ابتدا مقداری ارز به والت مارجین خودش میفرستد و بیت کوین وام میگیرد. در مرحله بعد، از این بیت کوینهای وام گرفته شده برای خرید بایننس کوین استفاده میکند.
در صورتی که مطابق انتظار آلیس قیمت BNB افزایش یابد، وی میتواند داراییهای خودش را فروخته و بیت کوینهای وام گرفته شده را بههمراه نرخ بهره مربوطه بازگرداند. هرچه از این معامله باقی بماند، سود آلیس خواهد بود.
البته معاملات مارجین باعث تشدید هر دوی سود و زیان میشوند. بنابراین اگر بازار برخلاف پوزیشن آلیس حرکت کند، ضرردهی وی نیز بزرگتر خواهد شد.
اگر در رابطه با نحوهی ترید در صرافی بایننس، استفاده از سرویس سیگنال برای ترید در صرافی بایننس یا پرسش از سرویس کپی تریدینگ اکسلایت برای ترید در اسپات و فیوچرز بایننس سوالی داشتید، خوشحال میشویم از طریق چت سایت یا باقی راههای ارتباطی، بیدرنگ آن را از اکسلایت بپرسید.
در آخر لازم به ذکر است که در نوشتن این مقاله، از مقالهای در سایت Academy.Binance کمک گرفتهایم.
مارجین (Margin) چیست و چه کاربردی در صرافی ها دارد؟
اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالاً اصطلاح مارجین را شنیدهاید و با آن آشنایی دارید. این پلتفرم یکی از مهمترین مفاهیم در بازار فارکس، رمز ارزها و قراردادهای CFD است؛ بنابراین هر کس که قصد دارد در این بازارها حرفهای شود، باید حتماً همهچیز را درباره مارجین یاد بگیرد. هرکدام از کارگزاریهای، دستورالعملهای مشخصی برای مشخصکردن این پلتفرم دارند و آنها تعیین میکنند که به کدام داراییها و حسابها Margin تعلق میگیرد. در این مقاله هر آنچه باید درباره این نوع وامدهی، نحوه محاسبه و سطح آن و ارتباط این پلتفرم با اهرم بدانید، بیان شده است.
فهرست این مقاله
مارجین و کاربرد آن در صرافی ها
به پولی که تریدر بهعنوان وثیقه نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکند، مارجین میگویند. دلیل این سپردهگذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود میآورد. این پلتفرم وامدهی معمولاً کسری از پوزیشنهای ترید شده است و آن را با درصد نشان میدهند. این نوع وامدهی را باید سپردهای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین میکند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص میکند که میتوانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرمدار را معاملات مارجیندار نیز میگویند. تریدرهایی که با این پلتفرم ترید میکنند، میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه میدهد، پوزیشنهای اهرمدار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج میتوان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجیندار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همانطور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وامدهی میتوانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.
چگونگی محاسبه مارجین
برای درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم ۱:۲۰ میدهد؛ یعنی به ازای هر ۲۰ واحد از ارز در معاملات باز، ۱ واحد از آن ارز برای Margin لازم است. بهعبارت دیگر اگر پوزیشنی ۲۰ دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن ۱ دلار است و آن را ۲۰/۱ یا ۵ درصد نمایش میدهند.
به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری ۱۰ درصد است، باید این ۱۰ درصد را برای هر ۱۰ دلاری که ترید میکنید، محاسبه کنید. درواقع باید ۱ دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ بهعبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی ۱:۱۰ قرار دهید.
مارجین آزاد (Free Margin)
به مقدار پول آزاد در حسابهای معاملاتی گفته میشود که برای معاملههای جدید کاربرد دارد. مارجین آزاد با کمکردن مقدار Margin استفادهشده از اکوییتی (Equity) به دست میآید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته میشود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی میگویند که در حساب خود سپردهگذاری کردهاید (که شامل Margin استفادهشده برای پوزیشنهای باز نیز میشود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشنهای باز را نیز حساب میکند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.
مثال مارجین آزاد
فرض کنید حسابی با موجودی ۱۰۰۰ دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه میخواهیم یک پوزیشن ۸۰۰۰ دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
مارجین: ۴۰۰ دلار (۵ درصد از ۸۰۰۰ دلار)
مارجین آزاد: ۶۰۰ دلار (اکوییتی منهای Margin استفادهشده)
اکوییتی: ۱۰۰۰ دلار
اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه ۵۰ دلار سود کنیم، موارد بالا بهصورت زیر تغییر میکند:
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
Margin: 400 دلار
Free Margin: 650 دلار
اکوییتی: ۱۰۵۰ دلار
Margin استفادهشده و موجودی حساب تغییری نمیکنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش مییابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشنهای باز را نشان دهند.
به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما بهجای افزایش، بهاندازه ۵۰ دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش مییابند.
سطح مارجین
یکی از مهمترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفادهشده را نشان میدهد. این مفهوم را بهصورت درصدی نمایش میدهند و به شکل زیر محاسبه میشود:
Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * ۱۰۰
کارگزاریها ازاین سطح l استفاده میکنند تا ببینند آیا تریدرها میتوانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی محاسبه سطح مارجین که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به ۱۰۰ درصد میرسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور ناشی از پوزیشنهای باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمیدهد. تصور کنید حسابی با موجودی ۱۰ هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و ۹ هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با ۱۰۰۰ دلار خواهد بود (۱۰۰۰۰ منهای ۹۰۰۰). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر میشود؛ یعنی سطح مارجین ۱۰۰ درصد است؛ درنتیجه نمیتوان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.
برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.
فرض کنید قیمت همانطور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر بهصورت خودکار پوزیشن ضرر را میبندد. آن محدودهای که بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را میبندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) میگویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشنها را بهترتیب نزولی میبندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشنهای بزرگتر شروع میکند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفادهشده آزاد میشود؛ به این ترتیب سطح آن نیز افزایش مییابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشنهای باز ادامه میدهد.
کال مارجین
یکی از بزرگترین کابوسهای هر تریدر حرفهای، کال مارجینشدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایینتر برود، بروکر به شما اخطار Margin call میدهد. سطح کال مارجین در هر بروکری بهطور متفاوتی محاسبه میشود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوتشدن اتفاق میافتد. درواقع این اخطار به تریدرها میگوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین میدهند تا از موقعیتهایی که تریدر از پس هزینه ضرر محاسبه سطح مارجین خود برنمیآید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیتهایی که بازار بهسرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت میکند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر میکنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ پاسخ این است که اگر بهطور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشنهای خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.
Call Margin یکی از خطرات احتمالی استفاده از Margin است.
یکی دیگر از روشهای مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسکهای احتمالی، درک بهتری از آنها پیدا کرده و پوزیشنهای خود را در جایی باز میکنید که ریسک کمتر و حسابشدهتری به همراه داشته باشد.
مزایا و معایب استفاده از Margin
این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که میتوان آنها را بهصورت ریسکها و پاداشها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وامدهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.
مزایا
اگر در معاملات خود بهدرستی از Margin استفاده کنید، از مزایای زیر بهرهمند میشوید:
با استفاده از این پلتفرم میتوان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش میدهید.
تریدرهای باتجربه راحتتر و سریعتر معاملات خود را ارزیابی میکنند و در آن واحد تصمیم میگیرند.
به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایهگذاری میکنید.
معایب و ریسک ها
از آنجا که در معاملات مارجیندار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار میدهید.
معامله با Margin برای تریدرها استرس بسیاری دارد.
ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایههای خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.
ملزومه مارجین (Margin requirement)
Margin بهعنوان درصدی از اندازه کل پوزیشن در نظر گرفته میشود؛ به عبارت دیگر این پلتفرم به ارزش نظری پوزیشنی گفته میشود که میخواهید باز کنید.
Margin Requirement چه مفهومی دارد؟
دو عامل در Margin مورد نیاز تأثیرگذارند: جفت ارزی که معامله میکنید و بروکر. ممکن است در بروکرها و حسابهای مختلف با Margin Requirement های مختلفی مانند ۲۵/۰ درصد، ۵/۰ درصد، ۱ درصد، ۲ درصد، ۵ درصد، ۱۰ درصد و بالاتر مواجه شوید. به این درصدها Margin requirement میگویند. تعریف دیگری که باید یاد بگیرید، Required Margin است؛ یعنی مقدار مارجینی که برای ارز هر کشور مشخص میشود. هر پوزیشنی که باز میکنید، Required Margin خاصی دارد که نزد بروکر بلوکه میشود. برای درک بهتر این مفهوم، به مثالی که در ادامه آمده است، توجه کنید.
فرض کنید میخواهیم روی جفت ارز EUR/USD ترید کنیم. برای اینکه بتوانیم بدون اهرم به اندازه ۱۰۰ هزار دلار یورو/ دلار بخریم یا بفروشیم، باید در حساب خود ۱۰۰ هزار دلار موجودی داشته باشیم؛ یعنی بهاندازه کل ارزش یک لات. در این مرحله Required Margin نقش خود را ایفا میکند که اگر ۲ درصد باشد، برای بازکردن و باز نگهداشتن معامله ۱۰۰ هزار دلاری روی جفت ارز یورو / دلار، تنها ۲ هزار دلار کفایت میکند و نیازی نیست از کل سرمایه خود استفاده کنید.
ارتباط Margin و اهرم (Leverage)
برای موفقیت در بازارهای مالی باید تفاوت بین Margin و اهرم یا لوریج را بدانید. این دو در معاملات با یکدیگر مرتبط هستند، اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. تا اینجای کار، درک کاملی از این موضوع پیدا کردیم که مارجین چیست. Margin به پولی گفته میشود که تریدرها نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکنند تا پوزیشنهای خود را باز نگه دارند. از سوی دیگر، اهرم نیز به تریدرها کمک میکند تا با حجم بیشتری معامله کنند.
نقش اهرم در معاملات مارجین دار
برای مثال اگر نسبت اهرم در بروکری ۱:۳۰ باشد، یعنی تریدر میتواند به اندازه ۳۰ برابر موجودی حساب خود ترید کند. فرض کنید تریدری برای بازکردن پوزیشن جدید، ۵ هزار دلار در حساب خود دارد. اهرم ۱:۳۰ این امکان را به او میدهد تا به اندازه ۱۵۰ هزار دلار معامله کند. ارتباط اهرم و Margin به این شکل است که اهرم در معاملات مشخص میکند چه درصدی از ارزش کل معامله (Margin) برای بازکردن پوزیشن لازم است؛ بنابراین اگر Margin برابر با ۳/۳ درصد باشد، اهرم این بروکر ۱:۳۰ خواهد بود. در همین راستا، اگر ۵ درصد باشد، متوجه میشویم که نسبت اهرم ۱:۲۰ است و بقیه نسبتها و درصدها نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند.
کاربرد Margin در صرافی ها
شاید با خود فکر کنید چرا صرافیها و بروکرها باید پول بیشتری را برای معامله در اختیار تریدرها بگذارند؟ در پاسخ باید گفت، با اینکه تریدرها با استفاده از اهرم میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب میشود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافیها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرمدار خود سود میکند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود میبرد. به این ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای صرافیها به شمار میآید.
جمع بندی
همانطور که پیش از این بیان شد، یکی از مهمترین اصولی که در مسیر تبدیلشدن به تریدر حرفهای به شما کمک میکند، یادگیری مفهوم مارجین است. بسیاری از تریدرها بر این باورند که این پلتفرم ابزار خطرناکی است که البته با مواردی که عنوان کردیم، منطقی است آنها چنین عقیدهای داشته باشند. با این حال اگر راه استفاده مؤثر از این نوع وامدهی را یاد بگیرید و به اندازه کافی تجربه ترید داشته باشد، دیگر جای نگرانی نیست و با استفاده از آن به سودهای کلانی دست مییابید.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
استاپ اوت چیست | Stop Out چیست | سفارش توقف چیست
Stop Out استاپ اوت راهکاری است اجباری برای کلوز کردن معاملات ضررده در هنگامی که حساب معاملاتی شما موجودی کافی را نداشته باشد. در واقع استاپ اوت به این دلیل اتفاق می افتد که جلوی کال مارجین شدن حساب معاملاتی را بگیرد. مقدار استاپ اوت را بروکر تعیین میکند و این میزان در هر بروکر متفاوت است. به طور مثال استاپ اوت 20 درصد یا 30 درصد یا 50 درصد و غیره.
فرض کنید استاپ اوت بروکر شما 20 درصد است . حال حساب معاملاتی شما در ضرر است و بازار هم همچنان به روند خلاف پوزیشن شما ادامه میدهد. در این حالت هنگامی که سطح « مارجین لول »شما به 20 درصد برسد ، متاتریدر به طور اتوماتیک معامله شما را کلوز میکند. اگر هم چندین پوریشن ضررده داشته باشید ، این کار را با کلوز معامله ای که بیشترین ضرر را دارد، شروع می کند.
جهت ثبت نام در بروکر آمارکتس کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.
مقدار استاپ اوت چگونه محاسبه میشود؟
برای درک بهتر این محاسبه بهتر است ابتدا با مفهوم Margin Level(مارجین لول) آشنا شویم :
Margin Level(مارجین لول) چیست؟
مارجین لول در واقع نسبت اکوئیتی به مارجین می باشد که با درصد مشخص میشود :
Margin Level = (Equity÷margin) × 100
مارجین لول همان مقداری است که شما با توجه به آن میتوانید تشخیص دهید که آیا امکان گرفتن پوزیشن جدید را دارید یا خیر . به طور کلی اکثر بروکر ها سطح 100% را برای مارجین لول در نظر میگیرند. به این محدودیت سطح کال مارجین (Margin Call) گفته می شود. سطح کال مارجین 100% به این معنی است که اگر مارجین لول حساب شما به صد درصد برسد ؛ دیگر نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید.
در زمان استاپ اوت اگر میخواهید به معاملات ادامه دهید ، میتوانید قبل از اینکه استاپ اوت اتفاق بیفتد ، مجددا مبلغی را به اکانت خود واریز کنید تا مارجین لازم جهت پوزیشن ها فراهم شود. رعایت مدیریت سرمایه نکته کلیدی بازار است . اگر میخواهید دچار استاپ اوت یا کال مارجین نشوید همیشه و همیشه money management را در معاملات خود لحاظ کنید. پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت money management ؛ مطلب آموزشی «مدیریت سرمایه در بورس و فارکس چیست؟» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
حاشیه سود (Profit Margin) چیست و چگونه محاسبه میشود؟
حاشیه سود یا Profit Margin یکی از نسبتهای سودآوری است که معمولا برای سنجش میزان درآمدزایی یک شرکت یا فعالیت تجاری مورد استفاده قرار میگیرد. این معیار نشان میدهد که چند درصد از فروش به سود تبدیل شده است. به عبارت ساده، عدد کنار این درصد نشان میدهد که چه مقدار سود برای هر دلار (یورو یا هر ارز دیگری) در فروش یک کسبوکار به دست آمده است. به عنوان مثال، اگر یک کسبوکار گزارش دهد که در سهماهه اخیر به حاشیه سود ۳۵ درصدی دست یافته، به این معنی است که برای هر دلار فروش ایجاد شده، خالص ۰/۳۵ دلار درآمد داشته است.
انواع مختلفی از حاشیه سود وجود دارد. با این حال، در استفاده روزمره، معمولا به حاشیه سود خالص اشاره میکنیم. این مهم در نتیجه نهایی که شرکت پس از اینکه همه هزینهها، از جمله مالیات و موارد اضافی را از درآمد خارج کرد، مشخص میشود. در متن پیش رو به بررسی فرمولها و انواع این نوع سوددهی پرداختیم تا درک بهتر این موضوع را برای شما آسان کنیم.
مبانی حاشیه سود
کسبوکارها و افراد در سراسر جهان، فعالیتهای اقتصادی انتفاعی را با هدف ایجاد سود انجام میدهند. با این حال، اعداد مطلق – مانند فروش ناخالص X میلیون دلار، هزینههای تجاری Y هزار دلار یا درآمد Z دلار – نمیتواند تصویری روشن و واقعبینانه از سودآوری و عملکرد یک کسبوکار ارائه دهد. چندین معیار کمی مختلف برای محاسبه سود (یا زیان) کسبوکار به کار میرود که ارزیابی عملکرد یک کسبوکار را در دورههای زمانی مختلف یا مقایسه آن با رقبا آسانتر میکند. این اقدامات حاشیه سود نامیده میشوند.
در حالی که کسبوکارهای اختصاصی، مانند مغازههای محلی، ممکن است حاشیه سود را به تعداد دفعات دلخواه خود محاسبه کنند (مانند هفتگی یا دو هفته یکبار)، کسبوکارهای بزرگ از جمله شرکتهای بازرگانی، موظفاند آن را مطابق با بازههای زمانی استاندارد گزارش (مانند سهماهه یا سالانه) گزارش دهند. کسبوکارهایی که با پول قرض شده کار میکنند ممکن است ملزم به محاسبه و گزارش محاسبه سطح مارجین آن به وامدهنده (مانند بانک) به صورت ماهانه به عنوان بخشی از روشهای استاندارد باشند.
سود یا حاشیه سود چهار سطح دارد:
- سود ناخالص
- سود عملیاتی
- سود قبل از مالیات
- سود خالص
این موارد در صورت درآمد شرکت به ترتیب زیر منعکس شده است: شرکت درآمد فروش را دریافت کرده، سپس هزینههای مستقیم محصول خدمات را پرداخت میکند. آنچه باقی مانده حاشیه ناخالص است. سپس هزینههای غیرمستقیم مانند دفتر مرکزی شرکت، تبلیغات، تحقیق و توسعه را پرداخت میکند. آنچه باقی مانده حاشیه عملکرد است. سپس سود بدهی را پرداخت میکند و هرگونه هزینه یا ورودی غیرمعمول غیرمرتبط با کسبوکارها اصلی شرکت را با حاشیه قبل از مالیات باقی مانده اضافه یا کم میکند. سپس مالیات میپردازد و حاشیه خالص را که به عنوان درآمد خالص نیز شناخته میشود، باقی میگذارد.
انواع حاشیه سود
اجازه دهید انواع مختلف حاشیه سود را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
۱- حاشیه سود ناخالص
با فروش شروع کنید و هزینههایی را محاسبه سطح مارجین که مستقیما مربوط به ایجاد یا ارائه محصول یا خدمات مانند مواد اولیه، نیروی کار و غیره است، بردارید. این هزینهها معمولا به عنوان “هزینه کالاهای فروخته شده” یا “هزینه محصولات فروخته شده” یا ” هزینه فروش” شناخته میشوند. در صورت داشتن درآمد مناسب، شما حاشیه ناخالص دریافت میکنید. محاسبه آن بر اساس فروش هر محصول انجام میشود. حاشیه ناخالص برای شرکتی که مجموعه محصولات خود را تجزیهوتحلیل میکند (هرچند این دادهها با عموم به اشتراک گذاشته نمیشود) مفید است، اما به طور کلی حاشیه ناخالص تصویر ناخالص سودآوری یک شرکت را نشان میدهد.
۲- حاشیه سود عملیاتی
با کسر هزینههای فروش، هزینههای عمومی، اداری یا عملیاتی، از میزان سود ناخالص یک شرکت، ما حاشیه سود عملیاتی دریافت میکنیم که به عنوان سود قبل از بهره و مالیات یا EBIT شناخته میشود. در نتیجه رقم درآمد موجود برای پرداخت بدهی و دارایی صاحبان کسبوکارها و همچنین بخش مالیاتی، سود حاصل از عملیات اصلی و مستمر یک شرکت محاسبه سطح مارجین است. این سود اغلب توسط بانکداران و تحلیلگران جهت ارزشگذاری کل یک شرکت برای خریدهای احتمالی مورد استفاده قرار میگیرد.
۳- حاشیه سود قبل از مالیات
درآمد عملیاتی را کسر کرده و هزینه سود را با افزودن هرگونه درآمد از سود، حساب کنید. اقلام غیرتکراری مانند سود یا زیان ناشی از عملیات متوقف شده را تعدیل کنید و سود قبل از مالیات یا درآمد قبل از مالیات (EBT) داشته باشید. سپس بر درآمد تقسیم کنید تا حاشیه سود پیش محاسبه سطح مارجین مالیات را به دست آورید.
حاشیه سود قبل از مالیات، همه سطوح از سود باقی مانده را با فروش مقایسه میکند. به عنوان مثال، ۴۲ درصد حاشیه ناخالص به این معنی است که به ازای هر ۱۰۰ دلار درآمد، شرکت ۵۸ دلار هزینههایی را که مستقیما به تولید محصول یا خدمات مرتبط است، پرداخت میکند و ۴۲ دلار به عنوان سود ناخالص باقی میماند.
۴- حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص با تقسیم سود خالص بر فروش خالص یا تقسیم درآمد خالص بر درآمد حاصل از یک دوره زمانی معین محاسبه میشود. در زمینه محاسبه حاشیه سود، سود خالص و درآمد خالص به جای یکدیگر استفاده میشود. به طور مشابه، فروش و درآمد به جای یکدیگر استفاده خواهند شد. سود خالص با کسر تمام هزینههای مربوط از جمله هزینههای مربوط به مواد اولیه، کار، عملیات، اجاره، پرداخت سود و مالیات از مجموع درآمد ایجاد شده تعیین میشود. فرمول اصلی محاسبه این مورد به این شرح است:
دیدگاه شما