حسابداری
این نسبت مبلغ ریالی سود ناخالص را که به ازای هر ریال فروش حاصل می شود نشان می دهد این نسبت برای ارزیابی عملیات اجرایی و تحصیل درآمد شرکت مورد استفاده قرار می گیرد . همچنین توانایی شرکت را در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد نسبت سود ناخالص به فروش بلیان می کند که آیا شرکت در ثابت نگه داشتن یا کاهش بهای تمام شده کالای فروش رفته موفق بوده است یا نه ؟
اگر افزایش سود ناخالص شرکت به دلیل افزایش بیش از اندازه قیمتهای فروش باشد از قابلیت رقابت محصولات شرکت کاسته می شود و احتمال کاهش درآمد فروش وجود دارد اما اگر افزایش سود ناخالص به دلیل کاهش در هزینه های تولید باشد در این صورت بر قابلیت رقابت محصولات افزوده خواهد شد و احتمال افزایش در درآمد فروش وجود خواهد داشت.
نسبت سود عملیاتی به فروش
سود عملیاتی پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه های عملیاتی ( شامل کلیه هزینه های توزیع و فروش ، هزینه های عمومی و اداری ) از درآمد فروش بدست می آید . نسبت سود عملیاتی به فروش ، مبلغ ریالی سود عملیاتی شرکت را که به ازای هر ریال فروش حاصل می شود نشان می دهد . این نسبت ، نحوه کنترل هزینه های عملیاتی شرکت را در یک دوره مالی نشان می دهد . توجه داشته باشید که نسبت سود عملیاتی ، اقلام غیر عملیاتی نظیر: درآمد بهره ، هزینه بهره ، سود و زیان ناشی از عملیات غیر مستمر ، اقلام غیر عادی و اقلام غیر مترقبهرا در بر نمی گیرد.
نسبت سود خالص به فروش
این نسبت نشان می دهد که از هر ریال فروش ، چند ریال سود خالص برای سهامداران تحصیل شده است.
نسبت سود خالص به فروش ، نتیجه روابط متقابل سه عامل زیر می باشد :
1)حجم فروش 2) سیاست قیمت گذاری 3) ساختار هزینه های شرکت
یعنی هرچند نسبت سود خالص یکی از معیارهای مهم سنجش کارایی مدیریت به شمار می رود ، ولی باید توجه داشت که این نسبت به تنهایی قادر به ارائه میزان موفقیت یا عدم موفقیت عملیات یک شرکت نیست ، بلکه سایر عوامل نظیر حجم فروش ، سیاست قیمت گذاری محصولات ، ساختار هزینه های شرکت ، سرمایه بکار گرفته شده در شرکت، سرعت گردش موجودی ، سرعت گردش مطالبات ، سرعت گردش داراییها ، نوع فعالیت شرکت و . نیز باید در نظر گرفته شوند.
بازده کل داراییها
داراییهای شرکت ، نقش اصلی در تحصیل سود ایفا می کنند . هر چقدر داراییها با کارایی بیشتری بکار گرفته شوند ، شرکت سود آورتر خواهد بود . داراییها صرفنظر از اینکه از محل وجوه استقراض یا سرمایه گذاری صاحبان اصلی ، تامین شده باشند ، وظایف مربوط به خود را به نحوی مطلوب انجام می دهند. بازده کل داراییها ، نحوه بکارگیری از داراییهای شرکت در جهت ایجاد درآمد و فروش توسط مدیریت را مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد سهامداران و مدیران ، بازده کل داراییهای شرکت را با بازده بکارگیری منابع در زمینه های دیگر با هم مقایسه می کنند . هر چه این بازده بالاتر باشد ، کارایی شرکت در بکارگیری از داراییها و منابع بهتر است.
خالص بازده داراییها
اگر کلیه داراییهای یک شرکت توسط سهامداران عادی آن تامین شود ، در این صورت بازده کل داراییها برابر با بازده خالص داراییها خواهد بود ، ولی اگر بخشی از داراییهای شرکت از طریق دریافت وام و بدهی تامین شود ، در این صورت خالص بازده داراییها از بازده کل داراییها کمتر خواهد بود . خالص بازده داراییها به مبلغ بازده پس از کسر مالیات ، اشاره می کند و خالص بازده داراییها هنگامی محاسبه می شود که شرکت هزینه بهره پرداخت کرده باشدو به عبارت دیگر ، بخشی از داراییها از بدهیها و استقراض ، تامین شده باشند.
چون هزینه بهره نداریم پس نمی توانیم خالص بازده داراییها را بدست بیاوریم.
بازده حقوق صاحبان سهام
هدف مدیریت ، حداکثر ساختن ثروت سهامداران عادی شرکت است . نسبت بازده حقوق صاحبان سهام ، بهترین معیار سنجش موفقیت یا عدم موفقیت مدیریت شرکت در دستیابی به این هدف است . این نسبت تاکید می کند که بازده حاصل از درآمد ، وابسته به مبلغ سرمایه گذاری شده توسط سهامداران است.
اگر کلیه داراییهای یک شرکت توسط سهامداران عادی تامین شود ، کل بازده این داراییها متعلق به آنان است . اما در صورتی که شرکت برای تهیه داراییها از استقراض و وام استفاده نموده باشد و از محل این داراییها بتواند بازده ای بیشتر از نرخ بهره وامها و استقراض بدست آورد ، سهامداران عادی از این استقراض و وام منتفع می شوند . افزایش بازده سهامداران عادی به دلیل استفاده از استقراض و سرمایه گذاری وجوه استقراض شده در زمینه هایی که نرخ بازده بالاتر از نرخ استقراض بدست آید ، اهرم مالی نامیده می شود.
اگر بازده حقوق صاحبان سهام عادی از خالص بازده داراییها بزرگتر باشد ، در این صورت اهرم مالی برای شرکت وجود دارد و مقدار آن نیز مثبت است.
اما اگر بازده حقوق صاحبان سهام عادی کمتر از خالص بازده داراییها باشد ، اهرم مالی منفی خواهد بود و این به ضرر سهامداران عادی است.
اگر شرکت هیچ بدهی نداشته باشد و از بدهیها و استقراض استفاده نکند ، در این صورت بازده حقوق صاحبان سهام عادی دقیقاً برابر با خالص بازده کل داراییها خواهد بود.
خالص بازده داراییها- بازده حقوق صاحبان سهام عادی = اهرم مالی
چون هزینه بهره نداریم پس نمی توانیم خالص بازده داراییها را بدست بیاوریم بنابراین بدست آوردن اهرم مالی هم امکان پذیر نیست.
بازده سرمایه گذاری
در چند دهه قبل ، شرکت دو پونت روشی را برای تفکیک و ارتباط صورتهای مالی با یکدیگر ارائه داد که اصطلاحاً به سیستم دو ونت نامگذاری شد این سیستم در واقع روابط متقابل بین نسبتهای مالی را نشان می دهد . هدف اصلی این سیستم ارائه معیاری جهت سنجش و اندازه گیری عملکرد مدیریت از طریق محاسبه بازده سرمایه گذاری می باشد . بازده سرمایه گذاری یک معیار مناسب و جامع برای اندازه گیری فعالیتهای مالی شرکت است داده های فرمول بازده سرمایه گذاری از فرمول بازده سود سهام اقلام اصلی صورتحساب سود و زیان و ترازنامه می باشد.
سرمایه بکار گرفته شده ، یکی از موارد زیر می تواند باشد:
1- مجموع سرمایه در گردش خالص ( شامل داراییهای جاری منهای بدهیهای جاری ) و داراییهای ثابت
2- جمع کل داراییها
اطلاعات مربوط به سود هر سهم به طور وسیعی در ارزیابی عملیات اجرایی شرکتها مورد استفاده قرار می گیرد . اغلب اوقات سود هر سهم به عنوان تنها مقیاسی تلقی می شود که به بهترین نحوه عملکرد یک شرکت در آن تبلور یافته است مبلغ سود هر سهم ، تفییر در سود هر سهم نسبت به دوره قبل و روند سود هر سهم تماماً مقیاسهای با اهمیتی درمورد موفقیت یا شکست یک شرکت است . سود هر سهم معمولاً در صورتهای مالی منتشر شده توسط شرکتها ارائه می گردد . شاید بتوان گفت که سود هر سهم یکی از مهمترین اقلامی است که در صورتحساب سود و زیان شرکتها نشان داده می شود ، زیرا سود هر سهم داده ای است که منعکس کننده سود خالص دوره جاری و در ارتباط با تعداد سهام عادی منتشر شده است.
معیاری دیگر که برای ارزشیابی سهام مورد استفاده قرار می گیرد ، ارزش دفتری سهم می باشد . ارزش دفتری سهام ، معادل خالص داراییهای شرکت می باشد . خالص داراییهای شرکت نیز برابر با جمع داراییها منهای جمع بدهیها ( برمبنای مبالغ ثبت شده در دفاتر شرکت ) است . ارزش دفتری سهم معمولاً به صورت قیمت ، بیان می شود وبرابر با سرمایه هرسهم منتشر شده شرکت می باشد . در محاسبه ارزش دفتری هر سهم معمولاً از ارزش با فرض تداوم فعالیت شرکت استفاده می شود .
نحوه محاسبه بازده سبد و کارمزد سبدگردان
برای بیشتر افرادی که سرمایه گذاری در بورس را به کمک شرکتهای مشاوره سرمایه گذاری و سبدگردانی بورس انجام میدهند، نحوه محاسبه بازده سبد و کارمزد سبد گردان اهمیت دارد. در این مطلب مجله آرکا، به تفصیل در مورد فرمول محاسبه بازده سبد گردانی اختصاصی و نحوه محاسبه کارمزد سبدگردان توضیح داده میپردازیم. در این نوشته قصد داریم، با یک مثال در مورد یک سبد فرضی این محاسبات را انجام دهیم چرا که خیلی از سرمایه گذاران در مورد نحوه محاسبات دارای ابهام هستند.
محاسبه بازده سبد اختصاصی
در اینجا ذکر کردیم، که از بازده پول وزنی ( Money Weighted Rate of Return ) برای محاسبه بازده سبد اختصاصی استفاده میگردد. فرمول محاسبه بشرح زیر است:
- MWRR= بازدهی سبد اختصاصی در دورۀ t
- E= ارزش سبد اختصاصی در پایان دورۀ t
- B= ارزش سبد اختصاصی در ابتدای دورۀ t
- C= جریان نقدی jام سبد اختصاصی در دورۀ t (افزایش سرمایه سرمایهگذار طی دوره به عنوان جریان نقدی ورودی و برداشت وی از سبد اختصاصی بهعنوان جریان نقدی خروجی تلقی میشود. جریان نقدی ورودی با علامت مثبت و جریان خروجی با علامت منفی خواهدبود)
- t= زمان باقیمانده (به روز) از تاریخ وقوع جریان jام سبد اختصاصی تا پایان دورۀ t
- T= طول کل دورۀ زمانی مورد نظر t (به روز)
برای مثال فرض کنید، یک سرمایه گذار با انعقاد قرارداد با سبدگردان آرکا، در تاریخ اول فروردین 1399 مبلغ یک میلیارد تومان در اختیار سبدگردان قرار داده است. بر اساس توافق مقرر شده، کارمزد ثابت سبدگردان بورس ، یک درصد سالانه باشد و کارمزد متغیر آن به اینصورت است، که تا بازده 25 درصد سالانه، صفر و تا بازده 40 درصد سالانه نسبت به مابه التفاوت کارمزد متغیر 20 درصد محاسبه میشود؛ و در صورت کسب بازده بالاتر از 40 درصد کارمزد متغیر 25 درصد از بازده مازاد کسب شده باشد. به این نحوه محاسبه کارمزد اصطلاحا روش پلهای گفته میشود. به صورت خلاصه، توافق سرمایه گذار و سبدگردان آرکا بشرح زیر است:
بازده کارمزد متغیر سبدگردان تا 25 درصد صفر تا 40 درصد 20 درصد نسبت به مازاد 25 درصد مازاد بر 40 درصد 25 درصد نسبت به مازاد 40 درصد کارمزد ثابت سبدگردان 1 درصد سالانه فرض کنید در تاریخ 31 خرداد 1399، ارزش روز پرتفوی سبد اختصاصی، برابر با 1 میلیارد و 300 میلیون تومان است و سرمایه گذار درخواست کرده تا 300 میلیون تومان از سبد اختصاصی برداشت نماید. در تاریخ 30 آبان ماه، ارزش سبد اختصاصی برابر با 1 میلیارد و 500 میلیون تومان بوده و سرمایه گذار مبلغ 500 میلیون تومان بهعنوان آورده جدید به حساب سبد خود واریز نموده است. در پایان سال 1399 ارزش سبد اختصاصی سرمایه گذار مبلغ 1 میلیارد و 900 میلیون تومان است. همچنین میانگین ارزش روزانه سبد اختصاصی طی کل سال معادل 1 میلیارد و 500 میلیون تومان است.
با مفروضات بالا محاسبه بازده پول وزنی سبد فوق بشرح زیر خواهد بود:
- 1.900.000.000 : ارزش پایانی سبد اختصاصی
- 1.200.000.000=1.000.000.000-300.000.000+500.000.000 : خالص آورده سرمایه گذار
- 700.000.000=1.900.000.000-1.200.000.000 = سود سبد اختصاصی
محاسبات بالا مربوط به صورت کسر در فرمول بالا است. حالا باید مخرج کسر را محاسبه کنیم تا بتوانیم بازده پول وزنی را محاسبه کنیم.
(A*(B/C C B A تاریخ مبلغ تعدیل شده کل دوره قرارداد(روز) تعداد روز مانده تا پایان قرارداد واریز ( برداشت) 1,000,000,000 366 366 1,000,000,000 1399/01/01 223,770,492- 366 273 300,000,000- 1399/03/31 336,065,574 366 246 500,000,000 1399/08/30 1,112,295,082 مبلغ تعدیل شده آورده سرمایه گذار * واریزیها با علامت مثبت و برداشتها با علامت منفی در محاسبه منظور می گردد. بازده پول وزنی سبد فوق عبارت است از تقسیم سود سبد بر مبلغ تعدیل شده آورده سرمایه گذار:
63% = 700.000.000/1.112.295.082 : بازده پول وزنی سبد
محاسبه کارمزد سبدگردان
همانطور که ذکر شد کارمزد سبدگردان بورس از دو قسمت کارمزد ثابت و کارمزد متغیر تشکیل میگردد:
15.000.000= 1%* 1.500.000.000 : کارمزد ثابت سبدگردان
کارمزد متغیر بشرح زیر محاسبه می گردد:
مبلغ کارمزد ضریب کارمزد متغیر نحوه محاسبه مبلغ شرح A 1,112,295,082 مبلغ تعدیل شده آورده B 700,000,000 کل سود سبد C=A*25% 278,073,770 25 درصد بازده D=A*40% 444,918,033 40 درصد بازده 33,368,852 20% E=D-C 166,844,262 مازاد 25 درصد تا 40 درصد 63,770,492 25% F=B-D 255,081,967 بازده مازاد بر 40 درصد 97,139,344 جمع کارمزد متغیر سبدگردان جمع کارمزد سبدگردان برابر است با جمع کارمزد متغیر و کارمزد ثابت :
112.139.344= 15.000.000+97.139.344 : جمع کارمزد سبدگردان
خالص بازده سبد اختصاصی
عملا با کسر کارمزد سبدگردان، بازده واقعی سبد اختصاصی که نصیب سرمایه گذار میشود، کاهش مییابد در مثال فوق بازده سبد اختصاصی که نصیب سرمایه گذار میشود بشرح زیر است:
53%= 1.112.295.082/ (700.000.000-112.139.344) : خالص بازده پول وزنی سرمایه گذار
فرمول بازده سود سهام
نحوه محاسبه مالیات بر سهم در معاملات سازمان بورس و اوراق بهادار مطابق قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب ۱۳۶۶ همراه با اصلاحات ۱۳۹۴)
بورس اوراق بهادار بعنوان بخش اصلی بازار سرمایه، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی کشورها بعهده دارد.
همچنین در بازار بورس اوراق بهادار با پس انداز نقدینگی بخش خصوصی، به تامین مالی پروژه های بلند مدت کمک میشود و از طرفی مرجع رسمی امنی برای سرمایه گذاران خرد با سرمایه های راکد است.
در بازار بورس اوراق بهادار، سهام شرکت ها، اوراق قرضه دولتی مطابق قوانین و مقررات خاصی مورد معامله قرار میگیرد.
با فرمول بازده سود سهام بررسی قوانین و نظام مالیات ستانی کشور در رابطه با بازارهای معتبر سرمایه گذاری از جمله بورس اوراق بهادار شاید بتوان بر رونق اقتصادی این بخش از چرخه اقتصاد و مشتاقان سرمایه گذاری در آن افزود. در زیر به نحوه محاسبه مالیات بر سهام در معاملات سازمان بورس و اوراق بهادار در ایران خواهیم پرداخت.
معافیت مالیاتی سود سهام
مطابق ماده ۱۴۵ از باب چهارم قانون مالیات های مستقیم در خصوص معافیت های مالیاتی، سود سهام بورس اوراق بهادار از پرداخت مالیات معاف است دلیل اصلی این معافیت مالیاتی نیز جلوگیری از اخذ مالیات مضاعف است. به عبارت دقیقتر، از آنجا که شرکتهای سهامی قبل از آنکه سودی تقسیم کنند مالیات آن پرداخت کردهاند، لازم نیست سهامداران شرکت بابت سود نقدی که دریافت میکنند مالیات مضاعفی پرداخت کنند. ولی در مواد مختلفی صرفنظر از ریسک بازده سود سهام خریداری شده که ممکن است مثبت یا منفی باشد، در شرایطی که ذیلاً به آن میپردازیم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم فعالیت های مرتبط با سهام را مشمول پرداخت مالیات نموده است که مثال بارز آن در باب نقل و انتقال سهام است.
لزوم اظهار معاملات سهام از خارج از کشور
ماده ۱ ق.م.م.[۱] در بند ۲ اشخاص حقیقی ایرانی مقیم ایران را نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل، مینماید مشمول پرداخت مالیات قلمداد میکند:
مطابق این ماده اگر اشخاص حقیقی ایرانی در خارج از کشور سهام شرکتی را معامله نمایند، میبایست درآمد حاصل از این فعالیت را به سازمان امور مالیاتی ایران اعلام و مالیات آن را پرداخت نمایند مگر مدارک پرداخت این مالیات را به اداره مالیات کشور متبوع سهام به سازمان امور مالیاتی ارائه نمایند.
فعالیت های مشمول مالیات برای اشخاص حقوقی خارج از شمول پرداخت مالیات
ماده ۲ ق.م.م. (اصلاحی سال ۲۷/۱۱/۸۰) بطور کلی اشخاصی را از شمول پرداخت مالیات موضوع این قانون خارج نموده است :
اما فعالیت های اقتصادی خاص اشخاص حقوقی موضوع این ماده از جمله خرید و فروش سهام، مشمول پرداخت مالیات خواهد بود.
هزینه های غیر قابل قبول مالیاتی
باب چهارم از فصل دوم ق.م.م. به هزینه های قابل قبول پرداخته است، که مطابق آن میتوان نکاتی در خصوص هزینه های غیر قابل قبول برای سازمان امور مالیاتی ذکر نمود:
در بحث اخذ تسهیلات برای اشخاص حقوقی و نحوه ورود و استفاده آن در تشکیلات حقوقی، مواردی که میبایست رعایت گردد تا بازپرداخت تسهیلات اخذ شده بعنوان هزینه های قابل قبول دارایی تلقی شود، در قانون ذکر گردیده، نکته قابل توجه در بحث ما ردیابی موارد مصرف تسهیلات است که برای اداره مالیات اهمیت بالایی دارد و با وجودیکه این ردیابی بسیار سخت است اما سازمان امور مالیاتی راهکارها و قراینی برای اثبات آن دارد. دلیل اهمیت این ردیابی نیز این است که تسهیلات اخذ شده برای شرکت نباید در راه سرمایه گذاری صرف شود و باید در چرخه تولید و امثال آن صرف گردد، حال اگر مدیران شخصیت حقوقی تصمیم گرفته اند با تسهیلاتی که به نام شرکت دریافت نموده اند، سهام خریداری نمایند، اداره دارایی بلافاصله بخشی از هزینه مالی شرکت را برگشت می دهد قرینه این ردیابی بعنوان مثال میتواند افزایش در سرمایه شرکت باشد.
* بطور کلی ورود سهام شرکت ها در هر دارایی اشخاص حقوقی که معاف از پرداخت مالیات است یا مالیات آن با نرخ مقطوع محاسبه می گردد، ممنوع است.
معافیت سهام حساب تعدیلات سنواتی
* مطابق دستوالعمل ۲۱۰۱۲ مورخ ۲۵/۱۰/۱۳۹۱ با موضوع رسیدگی به حساب تعدیلات سنواتی و رأی شماره ۱۱۴۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال بند الف ـ۱ این بخشنامه، از جمله درآمد سود سهام سال های قبل که توسط مودی ابراز نشده و در دوره مالی جاری ابراز گردیده است که با توجه به رای مذکور دیوان عدالت اداری، ادراه دارایی بابت معافیت آن بخش از درآمد ثبت اصلاحی زده و آن را از درآمد مشمول مالیات خارج می نماید.
مالیات بر ارث سهام
مطابق بند ۲ ماده ۱۷ ق.م.م. مالیات سهام و سهم الشرکه و حق تقدم آنها که در نتیجه فوت شخص اعم از فوت واقعی یا فرضی انتقال می یابد، معادل یک و نیم (۵/۱) برابر نرخهای مذکور در تبصره(۱) ماده(۱۴۳) و ماده(۱۴۳مکرر) این قانون طبق مقررات مزبور در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث، محاسبه و اخذ می گردد.
مالیات سهام شرکت ها
مطابق ماده۴۸ ق.م.م. سهام و سهم الشرکه کلیه شرکتهای ایرانی موضوع قانون تجارت به استثنای شرکتهای تعاونی براساس ارزش اسمی سهام یا سهم الشرکه به قرار نیم در هزار مشمول فرمول بازده سود سهام حق تمبر خواهد بود.
نرخ مقطوع مالیات نقل و انتقال سهام
طبق ماده ۱۴۳ مکرر: هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکتها اعم از ایرانی و خارجی در بورسها یا بازارهای خارج از بورس دارای مجوز، مشمول پرداخت مالیات مقطوعی به میزان نیم درصد (۵/۰%) ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام خواهد بود و این در حالی است که از بابت این نقل و انتقال وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام* و همچنین حق تقدم سهام و مالیات بر ارزش افزوده خرید و فروش مطالبه نخواهد شد.
* در این ماده منظور از عبارت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام مطالبه نخواهد شد، همان سود حاصل از نقل و انتقال سهام (اختلاف بین قیمت خرید و فروش) است که معاف از پرداخت مالیات میباشد.
و مطابق تبصره ۱ ماده ۱۴۳: از هر نقل و انتقال سهام و سهم الشرکه و حق تقدم سهام و سهم الشرکه شرکا در سایر شرکتها (منظور شرکت هایی است که سهام آنها در بورس اوراق بهادار عرضه نشده است) مالیات مقطوعی به میزان چهار درصد (۴%) ارزش اسمی آنها وصول میشود. از این بابت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال فوق مطالبه نخواهد شد.
موارد مذکور در خصوص نقل و انتقال سهام شرکتها بطور خلاصه از این قرار است:
–مالیات مقطوع نقل و انتقال سهام شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار نیم درصد (۰.۵%) مبلغ فروش آن است
–مالیات مقطوع نقل و فرمول بازده سود سهام انتقال سهام سایر شرکت ها که در بورس حضور ندارند، ۴ درصد ارزش اسمی سهام است.
– پرداخت مالیات نقل و انتقال به عهده واگذار کننده سهام است.
معافیت شرکتهای بورسی و خارج از بورس
مطابق صدر ماده ۱۴۳ : شرکتهایی که در بورس کالا حضور دارند، معادل ده درصد (۱۰%) از مالیات بردرآمد حاصل از فروش کالاهایی که در بورس کالا به فروش میرسد معاف از پرداخت مالیات هستند و شرکت های که خارج از بورس هستند معادل ۵ % معافیت دارند.
اگر سهام شناور شرکتهای مذکور بالای ۲۰ % باشد و سازمان بورس اوراق بهادار این مطلب را تایید نماید، تاییدیه را به سازمان امور مالیاتی ارسال نموده و نرخ های معافیت مذکور در ماده ۱۴۳، ۲ خواهد شد، معافیت در شرایط ۱۰ درصد، معادل ۲۰ % و معافیت در شرایط ۵ درصد ، معادل ۱۰ % اعمال میشود. به بیان ساده تر نرخ مالیات برای شرکتهای بورسی ۲۲.۵ درصد و برای شرکتهای بورسی دارای سهام آزاد شناور بیش از ۲۰ درصد، برابر ۲۰ درصد محاسبه میشود.
با مطالعه اجمالی تطبیقی چند نظام مالیات ستانی از بورس و اوراق بهادار، در میابیم که در کشورهای توسعه یافته که گردش بازارهای سرمایه برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، با کاهش شدید نرخ مالیات مقطوع خرید و فروش سهام، موفقیت بزرگی در جذب سرمایه گذاران کسب نموده اند و البته به این نکته باید اشاره کرد که در بحث جذب سرمایه های خارجی و رونق سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم خارجی، تفاوت پرداخت مالیات سهام از سوی سرمایه گذاران خارجی و داخلی مشهود و قابل تامل است بدینگونه که مالیات نقل و انتقال و همچنین سود سهام برای سرمایه گذاران خارجی تقریباً معادل نصف نرخ سود آن برای سرمایه گذاران داخلی است. همچنین با تفکیک سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت در این بازار و اخذ مالیات کمتر در سرمایه گذاریهای بلند مدت نیز میتوان گام بلندی در تشویق سرمایه گذاران برای نگهداری سهام خود در بلند مدت برداشت.
با توجه به موارد مذکور و با در نظر گرفتن آییننامه سرمایهگذاری خارجی در بورسها و بازارهای خارج از بورس (تصویب نامه شماره ۱۷۷۹۳/۴۲۴۵۹ مورخ ۱۳۸۹/۰۱/۲۹ هیأت وزیران) به نظر میرسد با وضع قوانین مالیاتی جدید برای سرمایه گذاران خارجی در بورس اوراق بهادار و طرح تفکیک نرخ مالیات سرمایه گذاری بلند و کوتاه مدت میتوان به رونق این بخش مهم از اقتصاد کشور کمک شایانی نمود.
فرمول بازده سود سهام
دیروز کمیتها برام مهم بود! امروز شاید کیفیتها!
دیروز شاید چیزهای خیلی بزرگ برام کوچیک بود . امروز چیزهای خیلی کوچیک برام بزرگ اند .
دیروز آرزوهای بزرگی داشتم . امروز دلخوشی های کوچیک .
شاید به کوچیکی یه لبخند .
(رسول صالحی)مفاهیم بازده وریسک:
مازاد درآمد افراد برمصرف آنها به سرمایه گذاری اختصاص می یابد. زیرا پس انداز می تواند به طور مستقیم وغیرمستقیم سرمایه گذاری شود. بانکها وموسسات مالی بعنوان موسسات واسطه وجوه پس انداز مردم را جمع آوری می کنندودر اختیار کارفرمایان قرار می دهند. در این صورت صاحبان پس انداز عملاً دخالتی در سرمایه گذاری ها ندارند وسپرده آنها به طور غیرمستقیم به سرمایه گذاری اختصاص می یابد ولی ممکن است صاحبان وجوه مازاد، تصمیم بگیرند راساً وجوه خود را سرمایه گذاری کنند. در این صورت یکی از روشهای سرمایه گذاری خرید مستغلات یا خرید سهام ویا سایر اوراق بهادار می باشد.
شخصی که وجوه خود را نزد بانک سپرده گذاری می نماید از سود ثابتی برخوردار میشود اما معمولاً سرمایه گذاری در مستغلات در صورت افزایش قیمت آن موجب سود ناشی از افزایش قیمت آن طی زمان گردد. یا در صورت خرید سهام یا سایر اوراق بهادار خریدار از سود سهام وافزایش قیمت سهام طی زمان برخوردار می گردد اما چگونه میتوان انواع اوراق بهدار را از نظر سرمایه گذاری درآنها ارزشیابی کرد تا بتوان در خصوص سرمایه گذاری در آنها اطمینانی بدست آورد.
این مووضع از طریق بررسی بازده اوراق بهادار واز طرفی ریسک خرید این اوراق انجام میشود که بایستی یک سرمایه گذار اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهد.
در هرحال هدف هرسرمایه گذار حداکٍثر کردن بازده مورد انتظار واز طرفی کاهش ریسک خود در زمینه سرمایه گذاریهای انجام شده مخصوصاً سهام می باشد.
بازده در فرآیند سرمایه گذاری نیروی محرکی است که ایجا د انگیزه میکند وپاداشی برای سرمایه گذاران محسوب میشود. سرمایه گذاران معمولاً در پیش بینی بازده مورد انتظار خود توجه خاصی به بازده های گذشته یک سرمایه گذاری می نماید وآنرا بعنوان پیش بینی بازده های آتی آن سرمایه گذاری میدانند..
به بازده های گذشته یک سرمایه گذاری بازده تحقق یافته وبازده های آتی را بازده مورد انتظار می نامند که یک بازده تخمینی می باشد.
بازده از دو بخش تشکیل شده است:
· سود دریافتی که بصورت جریانات نقدی دوره ای سرمایه گذاری به شکل بهره یا سود تقسیمی به سرمایه گذار تعلق میگیرد.
· سود(زیان) سرمایه که ناشی از تفاوت قیمت خرید وقیمت ارزش سرمایه گذاری می باشد این بخش از بازده در خصوص مستغلات یا سهام شرکتها بسیارمشهود می باشد اما در اوراق قرضه بلندمدت مصداق کمتری دارد.
بازده کل شامل دو جزء بازده یعنی سود دریافتی وتغییرات قیمت است که برمبنای آن میتوان بازده کل اوراق بهادار را بدست آورد واز فرمول زیر محاسبه میشود.
تغییرات قیمت اوراق بهادار طی دوره+دریافت وجوه نقد با سود یا بهره TR=
قیمت اوراق بهادار در زمان خرید
در فرمول TR نشان دهنده بازده کل، D معرف هرگونه سود یا بهره دریافتنی طی دوره سرمایه گذاری، P1 وP2 به ترتیب نشان دهنده قیمت خرید اوراق بهادار در زمان سرمایه گذاری وقیمت فروش این اوراق در زمان خرید آن است.
بازده نسبی- چون در برخی از محاسبات نمیتوان از بازده منفی استفاده کرد با افزودن عدد 1 به بازده کل این مورد را برطرف میکنند که به آن بازده نسبی گویند. بازده نسبی از فرمول زیر محاسبه میشود:
TR+ 1=بازده نسبی یا P1+P2 = بازده نسبی
میانگین حسابی بازده ها
معمولاً بسیاری جهت یک محاسبه سریع از بازده ها از میانگین حسابی بازده استفاده می کنند. میانگین حسابی بازده از فرمول زیر محاسبه میشود:
در این فرمول . میانگین حسابی بازده ها و . معرف جمع بازدههای مختلف در زمانها گوناگون و n معرف تعداد سالها می باشد.
میانگین هندسی بازده ها
نظر به اینکه در صورت که طول زمان محاسبه بازده ها افزایش یابد مثلاً از یکسال به چندسال افزایش یابد محاسبه بازده از طریق میانگین حسابی معرف میانگین بازده ها نمی تواند باشد جهت رفع این مشکل از فرمول میانگین هندسی جهت محاسبه میانگین استفاده می گردد.
می دانیم اگر یک ريال سرمایه گذاری کنیم این یک واحد با یک نرخ رشد افزایش ونهایتاً در طی زمان به مبلغ رشد یافته ای تبدیل میشود.مثلاً اگر در ابتدای یکسال مبلغ 1000 ريال سرمایه گذار یشود واین مبلغ سالانه نرخ رشدی معادل 20% داشته باشد مبلغ رشد یافته آن در پایان سال سوم معادل 1.728 ريال میگردد که از فرمول زیر محاسبه میشود:
در این فرمول V0 ارزش سرمایه گذاری شده در سال اول وg نرخ رشد، t مدت زمان و Vt ارزش سرمایه گذاری در پایان سال آخر می باشد.بر مبنای فرمول محاسبه ارزش رشد یافته اگر بخواهیم نرخ رشد را که همان میانگین هندسی بازده ها می باشد را محاسبه کنیم فرمول ما به شکل زیر تغییر خواهد یافت.
فرمول فوق جهت محاسبه میانگین هندسی بازده ها طی زمان مورد نظر استفاده میشود وهمانگونه که ملاحظه می کنید عبارت . همان بازده نسبی است که به جای آن میتوان (1+TR) را قرار داد پس از معادله بالا به شکل زیر نیز قابل تغییر است:
میانگین هندسی به شکل بالا مشکل بازده های متنی را نیز از بین می برد.
جهت پی بردن به تفاوتهای میانگین حسابی وهندسی به مثال زیر توجه کنید.
شخصی در ابتدای سال مبلغ 1000 ريال برای یک دوره دو ساله در اوراق بهادار سرمایه گذاری می نماید در سال اول معادل 100% بازده بدست م یآورد ودر سال دوم متحمل 50% زیان میشود. حال اگر بازده متوسط این شخص از طریق میانگین حسابی محاسبه شود نتیجه زیر که موید 25% متوسط بازده است بدست می آید:
اما در صورت استفاده از فرمول میانگین هندسی نتیجه زیر حاصل میشود:
شخص مذکور در سال اول از مبلغ 1000 ريال سرمایه گذاری خود 1000 ريال بازده (100%) بدست آورده است پس مبلغ سرمایه گذاری او در پایان سال معادل 2000 ريال میشود اما در سال دوم معادل 50% زیان دیده پس میلغ سرمایه گذاری او در پایان سال دوم به همان مبلغ 1000 ريال ابتدای سرمایه گذاری تبدیل میشود ومیانگین بازده او معادل صفر است. در صورتی که براساس فرمول میانگین هندسی این مبلغ 25% بدست می آید.
بازده سرمایه گذاری
بازدهی سرمایهگذاری یا نرخ بازگشت سرمایه یا به اختصار ROI نسبتی است که سود حاصل از سرمایهگذاری را در قالب درصدی از هزینهی اولیه محاسبه میکند. به عبارت دیگر، در قالب درصدی از هزینهی خرید، حساب میکند که این سرمایهگذاری چقدر سودآوری داشته است. نرخ بازگشت سرمایه به سرمایهگذاران نشان میدهد که هر یک تومانی که در فلان پروژه سرمایهگذاری کردند، چقدر سود داشته است. سرمایهگذاران نه تنها برای ارزیابیِ چگونگی عملکردِ سرمایهگذاریشان، بلکه برای مقایسهی عملکرد سرمایهگذاریهای مختلف در انواع و اندازههای متفاوت هم از این نسبت استفاده میکنند.
به عنوان نمونه میتوان گفت، سرمایهگذاری x در بورس، میتواند با سرمایهگذاری دیگری در زمینهی تجهیزات مقایسه شود. نوع سرمایهگذاری مهم نیست؛ زیرا محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه فقط به هزینهها و سود مرتبط با این سرمایهگذاری توجه میکند.
محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه یکی از رایجترین نسبتهای مورد توجه در بحث سرمایهگذاری است، زیرا بسیار ساده و تطبیقپذیر است. مدیران میتوانند از این نسبت برای مقایسهی نرخهای عملکرد در خرید تجهیزات سرمایهای (تجهیزاتی که گران هستند و برای خریدشان سرمایهی زیادی لازم است) استفاده کنند، در حالیکه سرمایهگذاران میتوانند محاسبه کنند کدامیک از سهام خریداریشده، عملکرد بهتری داشتهاند.
فرمول نرخ بازگشت سرمایه:
با توجه به فرمول داده شده میتوان مشاهده کرد که فرمول محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه بسیار ساده و در عین حال گسترده است. منظورم این است که درآمد و هزینهها دقیقا مشخص نشدهاند. هزینهی کل و درآمد کل برای هر چیزی و در نظر هر کسی میتوانند متفاوت باشند. برای مثال، شاید مدیری به جای درآمد و هزینه در این معادله، فروش خالص و هزینهی کالاهای فروختهشده را جایگزین کند، در حالیکه سرمایهگذار دید جهانیتری به این معادله دارد و از کل فروش و همهی هزینههایی استفاده میکند که در فرایند تولید یا فروشِ محصول پرداخت شدهاند، از جمله هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی.
با استفاده ار این فرمول، محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه میتواند بسیار تطبیقپذیر باشد، اما بسته به اینکه کاربر چه چیزی را میخواهد ارزیابی کند یا نشان دهد، ممکن است گمراهکننده هم بشود. باید بدانید که هیچ معادلهی استانداردِ واحدی برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه وجود ندارد. در عوض، به این ایدهی اولیه توجه میکنیم که سودها درصدی از درآمد هستند. برای درک درست این نسبت، باید بفهمید که چه درآمدها و هزینههایی در این معادله استفاده میشوند.
در فرمول بالا، «عواید حاصل از سرمایه گذاری» به درآمدهای حاصل از فروش سرمایه گذاری اشاره دارد. چون ROI به شکل درصد اندازهگیری میشود، درنتیجه میتواند به آسانی با نرخ بازده سایر سرمایه گذاریها مورد مقایسه قرار گیرد و درنتیجه، یک شخص میتواند انواع مختلفی از سرمایه گذاریها را با هم مقایسه کند.
توضیحات مدیر مالی در مورد نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری، به خاطر انعطافپذیری و سادگیاش، معیار محبوبی است. این نرخ ضرورتاً میتواند به عنوان پیمانه ابتدایی سودآوری یک سرمایه گذاری مورداستفاده قرار گیرد. محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار آسان است و میتواند به شکلهای گوناگون اعمال گردد. این یعنی اگر یک سرمایه گذاری دارای ROI مثبت نباشد، یا اگر سرمایهگذار فرصتهای دیگری با ROI بالاتر در اختیار داشته باشد، این معیار میتواند به او نشان دهد که چه سرمایه گذاریهایی بر دیگری ارجحیت دارند.
به طور مثال، فرض کنید آقای x ۱۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی شناسا و در سال ۱۳۹۵ سرمایه گذاری کرده و یک سال بعد، سهامش را به قیمت ۱۲۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، او سودش را (۱۲۰۰۰۰۰-۱۰۰۰۰۰۰=۲۰۰۰۰۰) بر هزینه سرمایه گذاری که همان سرمایه گذاری اولیه است (۱۰۰۰۰۰۰) تقسیم میکنیم، و نتیجه ۲۰ درصد میشود.
آقای x با داشتن این اطلاعات میتواند سودآوری سرمایه گذاریاش در شرکت شناسا را با سایر سرمایه گذاریها، مقایسه نماید. فرض کنید که آقای y، ۲۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی هیستوری در سال ۱۳۹۳ سرمایه گذاری کرده و سهامش را در سال ۱۳۹۶ و به مبلغ ۲۸۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای y در شرکت هیستوری ۴۰ درصد خواهد بود. حالا شما میتوانید با استفاده از ROI این دو نفر به سادگی سودآوری این سرمایه گذاریها را با هم مقایسه کند. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای x ۲۰ درصد و نرخ بازده سرمایه گذاری آقای y دو برابر و ۴۰ درصد است. پس به نظر میرسد که سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری اقدام هوشمندانهتری بوده است.
مزایا و معایب ROI
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد بهویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگیهای خاصی دارد کار سادهای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد.
مهمترین مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه
- سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایهگذاری انجام شده
- ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
- بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
- سنجش عملکرد پلنهای مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
- بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
- ارائه محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
اما در مورد مهمترین معایب ROI میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اشتباه محاسباتی در ROI میتواند باعث گمراهی مدیران در سرمایهگذاری شود
- مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریها
- مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روشهای تبلیغاتی
- اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری
توسعههای مربوط به نرخ بازده سرمایه گذاری
اخیرا گروهی از سرمایه گذاران و کسبوکارهای خاص علاقه خود را به توسعه شکل جدیدی از معیار نرخ بازده سرمایه گذاری، «نرخ بازده اجتماعی سرمایه گذاری» یا SROI نشان دادهاند. SROI ابتدا در دهه اول ۲۰۰۰ توسعه داده شد و عوامل اجتماعی پروژهها را در نظر گرفته و میکوشد تا آنهایی که تحت تأثیر این عوامل قرارگرفتهاند، برای برنامهریزی جهت تخصیص سرمایه و سایر منابع، در نظر بگیرد.
مثال برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) برای اینکه بتوانید درک بهتری از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشید و کمی از فاز تئوری خارج شویم، بد نیست این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم.
تصور کنید یک کتاب فروشی آنلاین دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری نصیبتان میشود ۲۰ هزار تومان باشد. از آنجایی که قیمت کاغذ بالا رفته و حاشیه سود کمی دارید و از طرف دیگر رقابت در بازار کار شما حسابی داغ است، تصمیم میگیرید یک میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی بپردازید تا بتوانید مشتریان خود را افزایش دهید.
حال تصور کنید درآمد کل شما در این کمپین ۱٫۵ میلیون تومان بوده است. حالا براساس فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داریم:
۰٫۵ = ۱، ۰۰۰، ۰۰۰ / (۱، ۰۰۰، ۰۰۰ – ۱، ۵۰۰، ۰۰۰)
با ضرب نتیجه به دست آمده در ۱۰۰ متوجه میشوید که نرخ بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد بوده که عدد خوبی است. در واقع اگر در ازای هر مشتری ۲۰ هزار تومان سود کنید، برای یک میلیون تومانی که بابت تبلیغات پرداخت کردهاید باید ۵۰ مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید و وگرنه ضرر میکنید. هر چه از تعداد مشتریانتان از ۵۰ نفر بیشتر شود، سود شما بیشتر خواهد بود.
بهبود نرخ بازگشت سرمایه
برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه راههای مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند میتوانند مصداقهای مختلفی از بهبود نرخ بازگشت سرمایه باشند.
اولین قدم برای بهبود ROI مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از “بازگشت سرمایه“ مورد نظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلانتر، کاهش قیمت سر به سر، کاهش هزینههای تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثالهای خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند. برای نمونه به جای تعریف “افزایش فروش“ به عنوان هدف، “افزایش فروش در بازه زمانی مشخص، در یک منطقه خاص، از یک کانال توزیع بخصوص“ را به عنوان هدف در نظر بگیرید. مشخصترین راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه، افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود است. دیگر راه بهبود نرخ بازگشت سرمایه کاهش هزینههاست. هزینههای خود را به تعداد فروش سر به سر تقسیم کنید تا دید بهتری نسبت به راهها و فرصتهای کاهش هزینهها پیدا کنید.
توقعات خود را مورد ارزیابی دوباره قرار دهید. اینگونه نیست که هر سرمایه گذاری به صورت ریالی به شما سود برساند. به عنوان مثال ارسال ایمیل تبریک عید به مشتریان، فروش شما را افزایش نخواهد داد ولی سبب افزایش رضایتمندی و وفاداری مشتریان میشود. یا مثلا دادن مزایا و تسهیلات بیشتر به کارمندان سبب افزایش مخارج شما شده ولی رضایت شغلی برای کارمندان ایجاد میکند و کارایی و راندمان آنها را افزایش خواهد داد. بنابراین توقعات خود از نرخ ROI را مورد بررسی دوباره قرار دهید تا بتوانید نرخ بازگشت سرمایه را بهبود دهید.
سوالات متداول:
1-نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
یکی از معیارهای کلیدی عملکرد است ودر واقع نسبت سود حاصل از تبلیغات به میزان هزینه انجام شده است.
2- محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به چه صورت است؟
نسبت سود حاصل از تبلیغات بر مبلغ کل سرمایه گذاری را نرخ بازگشت سرمایه میگوییم. که البته سود را میتوانیم میزان کسر شده هزینه از کل درآمد محاسبه کنیم.
3- دانستن نرخ بازگشت سرمایه چه فایدهای دارد؟
یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله محاسبه نرخ بازده داخلی و چندگانه را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
دیدگاه شما