آموزش کامل اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) + PDF
آموزش کامل اندیکاتور میانگین متحرک ( Moving Average ) + PDF استراتژی اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- معرفی کامل اندیکاتور میانگین متحرک
- انواع اندیکاتور از نوع میانگین متحرک
- گزینش بازهی زمانی در اندیکاتور میانگین متحرک
- ضرورت استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
- سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک
- مزایای اندیکاتور میانگین متحرک
- معایب اندیکاتور میانگین متحرک
- چگونگی استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
- دانلود فایل PDF آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
معرفی کامل اندیکاتور میانگین متحرک
سؤالی که ذهن بسیاری از کاربران فعال در حوزه بورس را درگیر خود کرده است، مفهوم اندیکاتور میانگین متحرک بوده و همچنین سؤالاتی در خصوص کارکرد آن را دارند. اگر شما یکی از این کاربران هستید، نگران نباشید. در این مقاله شما را با مفهوم اندیکاتور میانگین متحرک آشنا میکنیم. با ما همراه باشید.
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک ابزاری بوده که از کاربرد فراوانی برخوردار است، شما با استفاده از این ابزار میتوانید روندهای کلی و طولانی مدت را در مدت زمانی کم و به سرعت مشخص کنید. لازم به ذکر است که اندیکاتور میانگین متحرک یکی از مفیدترین و پرکاربردترین نوع اندیکاتورها در عملیات تحلیل تکنیکال میباشد. همچنین این اندیکاتور موجب حذف شدن تأثیری که تغییر قیمت در کوتاه مدت میگذارد، شده و همچنین موجب ساده سازی تاریخچه قیمت نسبت به آن میشود.
علاوه بر موارد ذکر شده اندیکاتور میانگین متحرک میتواند نسبت به قیمت میانگین در دورهای خاص و به فرم و شکل یک خط، یک دید کلی را ارائه نماید. باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک دورههای ثباتی که در بازار بورس وجود دارد یا به عبارتی دورههایی که تغییر قیمت کمی رخ میدهد و همچنین مسیر روندها را شناسایی و مشخص میکند.
از دیگر کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک میتوان به مشخص نمودن سطح مقاومت یا حمایت اشاره کرد. همچنین میتواند نحوه استراتژی خروج و یا ورود را در کنار دیگر اندیکاتورها مشخص نماید. باید بدانید که اندیکاتورهای میانگین متحرک دارای انواع مختلفی بوده که از میان کلیه آنها، میانگین متحرک نوع نمایی یا میانگین متحرک اکسپوننشیال و میانگین متحرک ساده پر کاربردتر میباشند. از آن جایی که برای مشخص نمودن میانگین متحرک، تنها باید نوع میانگین متحرک را به صورت دلخواه انتخاب کرده و سپس بازه زمانی مورد نظر را تعریف کنید، بنابراین کار سادهای میباشد. باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک میتواند برای سیگنالهای مختلف کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت در عملیات تحلیل تکنیکال بورس مورد استفاده قرار گیرد. چرا که این کار را بر اساس تعداد روزهایی انجام میدهد که توانایی نشان دادن آنها را دارد.
انواع اندیکاتور از نوع میانگین متحرک
میانگین متحرک را میتوان به وسیله روشهای متفاوت و مختلفی محاسبه نمود. برای نمونه، کاری که یک میانگین متحرک ساده پنج روزه، میتواند انجام میدهد به این صورت است که آخرین قیمتهای نهایی 5 روز اخیر را با یکدیگر جمع زده و سپس آنها را بر پنج تقسیم میکند، بنابراین از طریق این کار میتواند برای هر یک روز، میانگینی جدید را به دست بیاورد. باید بدانید که در این حالت هر میانگین به میانگین بعدی متصل شده و در نتیجه موجب ایجاد یک نمودار در بازار بورس میشود.
میانگین متحرک دارای نوع دیگری نیز میباشد که از محبوبیت خوبی برخوردار بوده و آن را میانگین متحرک اکسپوننشیال یا نمایی مینامند. باید بدانید که محاسبه این نوع از میانگین متحرک، پیچیده میباشد، چرا که این میانگین متحرک، وزن قیمتهای نهایی را نیز محاسبه میکند. برای نمونه اگر یک نمودار پنجاه روزه از هر دو نوع میانگین متحرک ساده و نمایی را در کنار یکدیگر رسم کنیم، به راحتی متوجه میشوید که نمودار نمایی به دلیل این که وزن را نیز در محاسبات خود لحاظ کرده، نسبت به تغییرات قیمت در بازار بورس، واکنشی سریعتر از خود نشان میدهد.
گزینش بازهی زمانی در اندیکاتور میانگین متحرک
اگر میخواهید بدانید که بازه زمانی در اندیکاتورهای میانگین متحرک به چه معناست و معاملهگرها در بازار بورس چگونه از آن استفاده میکنند، با ما همراه باشید. باید بدانید که معاملهگران در بازار بورس از بازه زمانی به صورت زیر استفاده میکنند:
- برای مشخص نمودن روندهایی که کوتاه مدت میباشند، از بازه پنج روز، ده روز و بیست روز استفاده میکنند.
- برای مشخص کردن مسیرهایی که میان مدت میباشند، از بازه سی روز، پنجاه روز تا صد روز استفاده میکنند.
- برای مشخص نمودن مسیرهایی که دارای روندهای طولانی مدت میباشند، از بازه دویست روز، دویست و پنجاه روز و یا در حالت کلی از بازههای بیشتر از صد روز استفاده میکنند. لازم به ذکر است که خط گاو_خرس به بازه زمانی 200 و 350 روز میگویند و معاملهگرها از این مدل برای مشخص نمودن روندهای گاوی یا خرسی استفاده میکنند.
همانطور که متوجه شدید، اندیکاتور میانگین متحرک قابلیت این موضوع را دارد که بسته به نیازها و استراتژی خود، بازه زمانی را تغییر داده و میتواند قابل تغییر نیز باشد.
ضرورت استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
از آن جایی که میانگین متحرک را میتوان چه به تنهایی و چه همراه با اندیکاتورهای دیگری که وجود دارند استفاده کنید، در تحلیل تکنیکال ابزار بسیار مفیدی است. همچنین شما میتوانید برای مشخص نمودن حرکت روند در بازار بورس و نیز تأیید نمودن آن، تعدادی میانگین متحرک را در بازههای زمانی متفاوت رسم کنید.
برخی از معاملهگرها جهت تحلیل روند، از 3 اندیکاتور میانگین متحرک با بازه زمانی مختلف کوتاه مدت، میان مدت و طولانی مدت استفاده میکنند. همچنین معاملهگران بازار بورس میتوانند علاوه بر بازههای زمانی روزانهای که ذکر کردیم، از میانگین متحرک در بازه زمانی ساعتی نیز استفاده نمایند. باید بدانید که بازه زمانی اندیکاتور میانگین متحرک به نکاتی از قبیل استراتژی و اولویت معامله مورد نظر شما در تحلیل تکنیکال بورس، وابسته میباشد. از آن جایی که برخی از بازههای زمانی از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند، هیچ گونه بازه زمانی “درستی” در اندیکاتور موجود نمیباشد. همچنین گاهی معاملهگرهای بورس در لحظه تعریف نمودن پارامترهای میانگین متحرک از دنباله اعداد فیبوناچی در بازههای زمانی بهره میگیرند.
سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک از آن جهت کمک کننده است که به وسیله آن میتوان انواع مختلف سیگنالهای موجود در بازار بورس را شناسایی و پیدا کرد که انواع سیگنالها را در ادامه مورد بررسی قرار دادهایم.
سیگنال روند
سیگنال روند از متداولترین و رایجترین انواع سیگنالهای موجود میباشد. باید بدانید که میانگین متحرکی که رو به افزایش است، افزایش قیمت را نشان داده و میانگین متحرکی که رو به کاهش است، کاهش قیمت کل را نشان میدهد. هنگامی که شما قصد پیدا کردن روندی طولانی مدت را دارید، باید از بازه زمانی طولانی برای نمونه از بازه زمانی دویست روز استفاده کنید. حال اگر در میانگین متحرک روندی افزایشی مشخص باشد، شما توانستهاید در بازار بورس یک روند رو به افزایش را با موفقیت پیدا کنید.
پیدا کردن برخوردها
تشخیص و شناسایی سیگنالهای اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال کار سادهای بوده و به سهولت انجام میشود. برای این کار شما میتوانید از 2 نوع اندیکاتور میانگین متحرک در فرصتهای معامله جهت شناسایی برخوردها استفاده کنید. در واقع معاملهگرهای بازار بورس جهت انجام این کار از ترکیب کردن میانگین متحرک کوتاه مدت با میانگین متحرک میان مدت و یا بلند مدت استفاده میکنند. لازم به ذکر است که اگر از دو اندیکاتور میانگین متحرک کوتاه مدت و بلند مدت برای شناسایی نقطه برخورد استفاده شود، به آن نقطه برخورد قیمت نیز میگویند.
باید بدانید که در حالت کلی سیگنالهای برخورد دارای قانون کلی زیر میباشند:
- هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت بالایی میانگین متحرک بلند مدت برخورد کند، سیگنال از نوع گاوی بوده و آن را برخورد طلایی مینامند.
- هنگامی که میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت پایینی میانگین متحرک بلند مدت برخورد کند، سیگنال از نوع خرسی بوده و آن را برخورد مرگ مینامند.
در نمودار زیر میانگین متحرک بیست روزه و همچنین میانگین متحرک پنجاه روزه رسم شده است. به این نمودار نگاه کنید.
در قسمت بالا و سمت چپ نمودار، در مسیری رو به پایین خط میانگین بیست روزه، به قسمت زیر خط میانگین پنجاه روزه برخورد کرده است. در واقع این نقطه در تحلیل تکنیکال بورس، نشان دهنده حرکت خرسی و یا کاهشی میباشد. اما در قسمت پایین و سمت راست نمودار، درست در جایی که نمودار میانگین متحرک کوتاه مدت به قسمت بالایی میانگین متحرک بلند مدت حرکت کرده، یک برخورد طلایی اتفاق افتاده که نشان دهنده حرکت گاوی و یا افزایشی میباشد.
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک دارای اشکالاتی نیز میباشد و این اشکالات زمانی رخ میدهند که یک روند طولانی مدت ثابت شناسایی نشده و در نتیجه سیگنالهای برخورد به علت کمبودی که در میانگینهای متحرک وجود دارد، ناکافی باشند. شما باید در بازارهایی که نوسان بسیاری دارند، دقت بیشتری نسبت به این موضوع داشته باشید، زیرا امکان دارد در لحظهای که از سیگنالهای برخورد استفاده میکنید، با تغییری ناگهانی در روند حرکت قیمتها در بورس رو به رو شوید.
این موضوع از آن جهت که معاملهگرهای کوتاه مدت به نسبت معاملهگرهای طولانی مدت، با نوسانات بازار برخورد بیشتری دارند، برای آنها از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد.
سطوح حمایت و مقاومت
جالب است بدانید که از اندیکاتورهای میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال متحرک، برای پیدا کردن سطوح مقاومت و حمایت در قیمت یک سهام مشخص نیز استفاده میکنند. برای این منظور باید به دنبال نقطهای که موجب میشود تا قیمت کنونی با خط برخورد کند، باشیم. معاملهگرهای بازار بورس، سیگنالها را جهت شناسایی سطوح مقاومت و حمایت، این گونه میخوانند:
- زمانی که قیمت موجب قطع شدن نمودار میانگین متحرک از بالا شود، سیگنال در واقع سطح حمایت را نشان داده و این به معنای این است که قیمت بالا میرود و در این حالت میانگین متحرک گاوی تحت عنوان حمایتگر عمل خواهد کرد.
- زمانی که قیمت موجب قطع شدن نمودار میانگین متحرک از پایین شود، سیگنال در واقع سطح مقاومت را نشان میدهد و این به معنای این است که قیمت پایین میرود و در این حالت میانگین متحرک خرسی نقش مقاومت را در بازار بورس ایفا خواهد کرد.
نمودار شکل زیر نشان دهنده سطوح مقاومت و حمایت براساس اندیکاتور میانگین متحرک میباشد.
همانطور که در شکل میبینید، میانگین متحرک در قسمتی که طول روند رو به بالاست، نقش سطح حمایت از قیمت را دارد. همچنین در لحظهای که قیمت، نمودار را از قسمت بالا قطع میکند، در واقع حرکت قیمت رو به بالا را نشان میدهد که آن را با فلشهای سبز رنگ نشان دادهایم. این در حالی است که یک سطح مقاومت، به وسیله خط میانگین متحرک مشخص شده و با فلش قرمز نشان داده شده است. همچنین هنگامی که قیمت از قسمت پایینی با نمودار برخورد میکند، سیگنال به معنای حرکت قیمت رو به پایین میباشد.
مزایای اندیکاتور میانگین متحرک
در استراتژی معامله، اندیکاتور میانگین متحرک دارای مزایایی میباشد که بیان آنها خالی از لطف نیست:
- میانگین متحرک اندیکاتور ساده برای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد.
- از میانگین متحرک اندیکاتور کاربردی، در جهت شناسایی سریع و مشخص نمودن روند کل طولانی مدت استفاده میکنند.
- اگر میانگین متحرک با دیگر اندیکاتورهای ترکیب شود، تبدیل به یک ابزار قدرتمند خواهد شد.
لازم به ذکر است که از میانگین متحرک نیز میتوان به تنهایی استفاده کرد، اما از آن جایی که دارای معایبی نیز میباشد، در بازار بورس توصیه میشود آن را با دیگر اندیکاتورها ترکیب نمایید.
معایب اندیکاتور میانگین متحرک
باید بدانید که اندیکاتور میانگین متحرک نیز دارای معایبی میباشد که در ادامه به آن پرداختهایم:
- از آن جایی که میانگین متحرک را بر اساس تغییرات قیمت قبل محاسبه میکنند، بنابراین از اطلاعاتی که بر نحوه عملکرد سهم مورد نظر در آینده تأثیرگذار میباشد استفاده نمیکنند.
- احتمال دارد که اندیکاتور میانگین متحرک نتواند دوره تغییرات سریعی که در قیمت رخ داده و توانایی تغییر مسیر حرکت سهم را نیز دارد را به درستی نشان دهد.
- یک میانگین متحرک به دلیل بازههای زمانی پرکاربردی که وجود دارد، نمیتواند برای سهمهای متفاوت مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین بایستی مناسبترین بازه زمانی را برای سهمهای متفاوت در نظر بگیریم. باید بدانید که سهمهای متفاوت دارای واکنش و رفتاری متفاوت نسبت به تغییر موقعیت بازار دارند و دارای نوسانات متفاوتی نیز میباشند، بنابراین احتمال این موضوع وجود دارد که برای هر سهم، نیازمند یک اندیکاتور میانگین متحرک متفاوتی باشیم.
چگونگی استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال بورس
هنگامی که از اندیکاتورهای متفاوتی برای ساختن استراتژی معامله خود استفاده میکنید، باید اطمینان حاصل نمایید که این اندیکاتورها قدرت شناسایی فاکتورهای متفاوتی از قبیل تکانه، روند، نوسان و غیره را دارند. در این حالت میانگین متحرک تحت عنوان اندیکاتور روند، توانایی شناسایی و مشخص نمودن سیگنالهای نوسان قیمت و تکانه را با استفاده از دیگر اندیکاتورها را دارد.
اندیکاتورهای تکانه همانند میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی انواعی از اندیکاتورهایی میباشند که همراه میانگین متحرک ترکیب شده تا بتوانند تغییرات قیمت را شناسایی و پیدا کنند. همچنین ترکیب اندیکاتور اسیلاتور همانند اندیکاتور استوکاستیک با میانگین متحرک در جهت شناسایی افت قیمتهای کوچک میتواند نقش کمک کننده را ایفا نماید. به علاوه، کامل نمودن میانگین متحرک توسط اندیکاتورهای ولاتیلیتی همانند اندیکاتور باند بولینگر، توانایی این را دارد که در هنگام معامله همراه با استراتژی برخورد مفید واقع شود. چرا که باندها، بازههای معاملاتی پرایس اکشن را مشخص و تعریف میکنند. همچنین هنگامی که معاملهگر سعی در شناسایی نقطه ورود را میکند، میانگین متحرک توانایی ترکیب شدن با اندیکاتور برد واقعی میانگین و نیز دیگر اندیکاتورها را دارد.
دانلود فایل PDF آموزش اندیکاتور میانگین متحرک
جمع بندی
به صورت خلاصه میتوان گفت که میانگین متحرک اندیکاتور قابل استفاده در تحلیل تکنیکال بورس بوده که دادههای قیمت را ساده سازی نموده و همچنین با ساختن نموداری، درک مسیر روند قیمت را راحتتر میکند. اما میانگین متحرک نمایی و یا اکسپوننشیال نسبت به میانگین متحرک ساده، به تغییرات قیمت واکنش سریعتری از خود نشان میدهند.
این موضوع هم میتواند مفید و هم میتواند موجب ایجاد سیگنالهای اشتباه شود. برای نمونه میانگینهای متحرکی که بازه زمانی کوتاه بیست روزه دارند، نسبت به بازه زمانی طولانیتر دویست روزه به تغییرات قیمت واکنش سریعتری نشان میدهند. باید بدانید که به منظور ورود و خروج در بازار، برخورد نمودارهای میانگین متحرک میتواند استراتژی محبوب و مفیدی باشد.
همانطور که گفته شد میانگین متحرک توانایی نشان دادن مناطق با احتمال حمایت و یا مقاومت را دارد، این در حالی است که پیش بینی وضعیت را نیز ممکن است انجام دهد. میانگین متحرک همواره بر اساس دادههای قبلی بوده و تنها قیمت میانگین را در بازه زمانی معینی تعیین مینماید.
آشنایی با اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
شما در هر شغل و حرفهای که مشغول به کار باشید، نیاز به یک سری ابزار خاص دارید تا بتوانید کارتان را بهتر و دقیقتر انجام دهید. برای مثال یک پزشک به فشارسنج، اتوسکوپ، گوشی پزشکی و … نیاز دارد و یک معمار هم به تخته رسم و قلم راپید و خطکش. حال یک تحلیلگر و سرمایهگذار در بازار بورس هم به ابزارهایی نیاز دارد تا بتواند تحلیل درستی از حرکات بازار داشته باشد. یکی از این ابزارهای کاربردی، اندیکاتورها هستند. در واقع، اندیکاتورها ابزارهایی در نمودار هستند که از طریق محاسبات ریاضی، اطلاعات بیشتری راجع به قیمت در اختیار ما قرار میدهند. با استفاده از اندیکاتورها میتوانیم زمان مناسب برای ورود به پوزیشن در هر سهم را انتخاب نماییم. در ادامهی این مطلب از سایت آموزش و استخدام چراغ به بررسی مفهوم اندیکاتور، انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال و معرفی اندیکاتورهای پرکاربرد در بورس خواهیم پرداخت.
منظور از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال چیست؟
منظور از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
در حقیقت منظور از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال مجموعهای از اطلاعات میباشد که با استفاده از فرمولهای خاصی استنتاج میگردند. اطلاعات ورودی که از آنها برای به دست آوردن اندیکاتورها استفاده میشود، میتواند ترکیبی از قیمتهای آغازین (Open)،پایانی (Close)،سقف (High) و کف (Low) یک بازهی زمانی باشد. اطلاعات قیمت میتواند تنها شامل قیمت آغازین، پایانی، سقف، کف و یا ترکیبی از اینها باشد. این اطلاعات در قالب فرمولهای سادهی ریاضی و بعضاً پیچیدهای قرار میگیرد. خروجی نهایی به شکل یک گراف نمایش داده خواهد شد. این گراف در واقع روی قیمتها قرار میگیرد و یا به صورت یک پنجرهی مجزا از قیمتها میباشد. این پنجرهی مجزا و منحنیای که به شکل دیاگرام در داخل آن قرار دارد، به نام اندیکاتور شناخته میشود. تحلیلگران با توجه به اتفاقاتی که روی چارت رخ میدهد این دیاگرام را تجزیه و تحلیل مینمایند و نقاط خرید یا فروش به موقع سهم را تشخیص میدهند.
نکته: هیچگاه از اندیکاتورها به تنهایی برای پیشبینی بازار استفاده نکنید. این نکته را همواره به یاد داشته باشید که اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بهعنوان یک مکمل میباشد. در حقیقت، اندیکاتورها ابزاری هستند که از آنها برای اطمینان خاطر از تحلیلهایی که قبلاً روی نمودار انجام دادهایم، استفاده میشود.
انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
به طور کلی ۴ دسته اندیکاتور در تحلیل تکنیکال وجود دارد که در ادامه آنها را معرفی خواهیم کرد.
۱. اندیکاتور روند (Trend)
این نوع از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال همانطور که از نامش پیداست، برای تشخیص روند و یا جهت بازار مورد استفاده قرار میگیرد. این روندها میتوانند افزایشی، کاهشی و یا خنثی باشند. یک نمونه از اندیکاتورهایی که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند، شاخص حرکت جهتدار است. شاخص رگرسیون خطی، میانگینهای متحرک و شاخص روند قیمت و حجم، از انواع اندیکاتورهای تِرِند هستند.
۲. اسیلاتورها (Oscillators)
اسیلاتورها، نوع دوم اندیکاتور در تحلیل تکنیکال هستند. امروزه یکی از اشتباهات رایجی که در بخش تحلیل تکنیکال وجود دارد این است که اندیکاتورها و اسیلاتورها را مجزا از هم میدانند. در حالیکه اسیلاتورها از اندیکاتورها جدا نیستند و زیرمجموعهای از آنها به حساب میآیند، اما با کاربردی متفاوتتر؛ برای اسیلاتورها فرمولی تعیین شده است که معاملات خریدارها و فروشنده را در نظر میگیرد و هیجانات آنها را با آن فرمولها محاسبه میکند. همچنین، اکثر اسیلاتورها دارای محدودهای هستند که در آن محدودهی موردنظر نوسان میکنند. اسیلاتورها خود به دو نوع نواری و مرکزی تقسیمبندی میشوند. اندیکاتور مکدی (MACD) و ROC نمونههایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند. همچنین، اندیکارتور RSI و اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری به شمار میآیند.
۳. حجم (Volume)
اندیکاتور حجم، نوع سوم اندیکاتور میباشد که حجم و ارزش معاملات را آنالیز میکند. در نمودارها هر قسمتی که میلههای بیشتری شکل بگیرد، به معنای افزایش حجم آن قسمت از معامله میباشد. برای مثال، افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است. در مقابل، در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانهی استحکام روند میباشد. از جمله ابزارهای مهم در اندیکاتور حجم میتوان به اندیکاتور حجم تعادلی (OBV)، اندیکاتور جریان سرمایه (MFI) و اندیکاتور تجمع و توزیع، اشاره کرد.
۴. اندیکاتور بیل ویلیامز (Bill wiliams)
بیل ویلیامز، معاملهگر اسطورهای، خالق چندین اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بوده است. بهدلیل کاربرد خوب این دسته از اندیکاتورها، آنها را به نام خود بیل ویلیامز (Bill wiliams)، نامگذاری کردهاند. Aligator، معروفترین اندیکاتور این خانواده میباشد. البته در این دسته از اندیکاتورها، ۲ اسیلاتور نیز وجود دارد که به صورت روندی و حجمی میباشند. لازم به ذکر است که این نوع از اندیکاتور، بیشتر در بازارهای مالی خارجی و ارز فارکس کاربرد دارد.
نوع دیگری از تقسیمبندی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
نوع دیگری از تقسیمبندی اندیکاتور
انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال را به گونهای دیگر نیز میتوان تقسیمبندی کرد:
اندیکاتور تأخیری (Laging)، نوع اول از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
بهترین قابلیت این نوع از اندیکاتور در روندهای بلندمدت میباشد. اما در روندهای کوتاهمدت، این اندیکاتورها برای تغییرات قیمت اخطاری نمیدهند و صرفاً به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی قرار دارد یا نزولی. اندیکاتورهای دنبالهرو یا اندیکاتورهای پیروی روند، روند اخطارهای خریدوفروش را دیر صادر میکنند، اما با توجه نداشتن به تغییر جهتهای مقطعی و کوتاهمدت ریسک معاملهگر را کمتر میکنند و او را در سمتی که بازار قرار دارد، نگاه خواهند داشت. اندیکاتور MACD یک نوع از اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو (Leading)، نوع دوم از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
این نوع از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهتهایی که بعداً انجام خواهد استفاده میشود. اساساً وظیفه اندازهگیری میزان خرید و فروشهای هیجانی مثل یک جفت ارز، از وظایف اصلی اندیکاتورهای پیشرو میباشد. فرض کنید، یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارند. بهرهگیری از اندیکاتورهای پیشرو میتواند این تغییر جهت را به تحلیلگران، هشدار دهد. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی نوعی از اندیکاتورهای پیشرو میباشد.
پرکاربردترین و معروفترین نمونههای اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
نمونههای اندیکاتور
در حالت کلی تعداد زیادی اندیکاتور در تحلیل تکنیکال وجود دارد. تحلیلگران و تریدرها به جهت صرفهجویی در زمان و ساخت استراتژیهای کارآمد و مفید، تعدادی از اندیکاتورهای مهم را برای خود گلچین میکنند. و از مهمترین آنها استفاده میکنند. در ادامه به معرفی و توضیح مختصر برخی از مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای بورسی میپردازیم.
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastics)
این نوع از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال سرعت حرکت قیمت را به ما نشان میدهد. اندیکاتور استوکاستیک (Stochastics)، یک اندیکاتور محدودهای و بازگشتی میباشد. گسترش این اندیکاتور حاکی از قدرت قیمت است. هرچقدر که این اندیکاتور محدودتر و باریکتر باشد، شاهد کاهش حرکت بیشتری خواهیم بود.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
با استفاده از این نوع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال میتوان قدرت روند و میزان بیش خریدی یا بیش فروشی یک سهم را تشخیص داد. در واقع با استفاده از این اندیکاتور متوجه خواهیم شد که فروشندگان قویتر هستند و یا خریدارن.
اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی، نوع دیگری از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال میباشد که به تعقیب روند و مقدار حرکت را نشان میدهد. پایین بودن این اندیکاتور به معنای روندی نزولی و قوی میباشد. در مقابل، بالا بودن آن یک روند صعودی و قوی را به ما نشان میدهد. خطوط متقاطع این اندیکاتور سیگنال محل خرید و فروش را ارسال مینمایند. زمانیکه اندیکاتور ADX سیگنال سناریوی روند را صادر نماید، میتوان از این اندیکاتور استفاده کرد. اندیکاتور MACD بهمنظور حصول اطمینان برای برای ورود و خروج از معامله و همچنین شناسایی روند و برگشت روند، فیلتر خوبی به حساب میآید.
اندیکاتور میانگین متحرک
به این نوع از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال مووینگ اوریج نیز گفته میشود که میانگینی از دادههای بازار در یک بازهی زمانی مشخص میباشد. اندیکاتور میانگین متحرک، در اصل روند تغییرات قیمتی یک سهم در بازههای زمانی بلند مدت را نشان میدهد. ضمناً با توجه به درجهی شیب در این اندیکاتور، میتوان به افت قیمت سهم و یا سرعت رشد آن پی برد.
اندیکاتور باند بولینگر
باند بولینگر هم یک نوع مهم از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال میباشد. این اندیکاتور، علاوه بر محاسبهی حرکت قیمت سهام، مرز نسبی از سقف و کف قیمت را نیز فراهم میکند. باند بولینگر یکی از اندیکاتورهای روندنما است که برای سنجش نوسانات از آن استفاده میشود. عرض این اندیکاتور، نوسان موجود را به تحلیلگران نشان میدهد. اگر قیمت بیش از اندازه افزایش یابد و در باند بیرونی قرار گیرد، به معنای روند قوی میباشد و میتواند سیگنال برگشتی را صادر نماید. میانگین متحرک ساده، باند بالایی و باند پایینی، سه قسمت اصلی در این اندیکاتور میباشند.
کاربرد اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
کاربرد اندیکاتور
همانطور که بارها در دوره های آموزش آنلاین بورس گفتهایم، تاریخ در بورس همواره تکرار میشود. بنابراین با توجه به تکرار الگوهای مختلف، گاهی میتوان با استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال بهعنوان یک مکمل (نه به تنهایی) برای پیشبینی رفتار سهم یا بازار در آیندهی نزدیک استفاده کرد. همچنین اندیکاتورها در پارهای از اوقات قادر هستند تا هشدارهای مناسبی را به معاملهگران اعلام نمایند. این هشدارها، معمولاً در زمان تغییر جهت روند بازار به کار خواهند آمد. علاوه بر اینها اندیکاتورها در کنار سایر ابزارهای تکنیکال، میتوانند تایید مناسبی برای تداوم روند حرکتی بازار به شمار بیایند. در اغلب موارد تریدرهای کوتاهمدت یا همان نوسانگیران با استفاده از اندیکاتورها، توانستهاند سودهای مناسبی برای خودشان در بورس ذخیره نمایند.
سخن آخر
در این مقاله از سامانه آموزش چراغ ، راجع به اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال و انواع مختلف آنها صحبت کردیم. به یاد داشته باشید که اندیکاتورها ابزار مناسبی برای پیشبینی نیستند و معمولاً چیزی را در بازارهای مالی برای شما پیشبینی نخواهند کرد! دلیل آن هم این است که اندیکاتورها گذشتهنگر هستند، نه آیندهنگر. اندیکاتورها به معاملهگران کمک میکنند تا گذشتهی سهم را در یک شکل شماتیک بررسی کنند و آنگاه دست به خرید یا فروش سهامشان بزنند. بنابراین از این شاخصهای جذاب، تنها برای تایید گرفتن در معاملات خود استفاده نمایید. برای اطلاعات بیشتر دوره آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام با بیان نکات مهم و کاربردی در بورس به شما کمک میکند تا برای سرمایهگذاری در بورس و دیگر بازارهای مالی، به بهترین شکل ممکن عمل نمایید.
مفاهیم پایه ای اندیکاتورها و اوسیلاتورها
شاخص های فنی یا اندیکاتورها سیگنال های ابتکاری یا مبتنی بر الگو هستند که توسط قیمت ، حجم و / یا بهره باز اوراق بهادار یا قرارداد مورد استفاده معامله گرانی که تحلیل تکنیکال را دنبال می کنند ، تولید می شود.
با تجزیه و تحلیل داده های تاریخی ، تحلیلگران تکنیکال از اندیکاتور هایی برای پیش بینی حرکات قیمت در آینده استفاده می کنند. نمونه هایی از شاخص های فنی یا اندیکاتور های متداول شامل شاخص قدرت های نسبی ، شاخص های جریان پول ، استاتیک ها ، MACD و بولینگر باند است.
شاخص های فنی یا اندیکاتورها، محاسباتی ابتکاری یا ریاضی بر اساس قیمت ، حجم یا سود بازده اوراق بهادار یا قرارداد است که توسط بازرگانانی که تجزیه و تحلیل فنی را دنبال می کنند ، استفاده می شود.
تحلیل گران تکنیکال یا نمودارشناسان برای تعیین در مورد نقاط ورود و خروج معاملات به دنبال شاخص های فنی یا اندیکاتور در داده های نمونه های اندیکاتور تاریخی دارایی هستند.
چندین شاخص فنی وجود دارد که به طور کلی در دو دسته اصلی قرار می گیرند:پوشش ها و اسیلاتورها یا overlays and oscillators.
چگونه شاخص های فنی یا اندیکاتورها کار می کنند؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری جمع آوری شده از فعالیت های تجاری ، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.
بر خلاف تحلیلگران بنیادی ، که تلاش می کنند ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را بر اساس داده های مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند ، تحلیلگران تکنیکال برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک اوراق بهادار بر الگوهای حرکت قیمت ، سیگنال های تجاری و سایر ابزارهای نمودار تحلیلی تجزیه و تحلیل می کنند.
تحلیل تکنیکال را می توان در هر شاخصی با داده های معاملات تاریخی استفاده کرد.
این شامل سهام ، معاملات آتی ، کالاها ، درآمد ثابت ، ارزها و سایر اوراق بهادار است.
در این آموزش ، ما معمولاً سهام موجود در مثالهای خود را تجزیه و تحلیل می کنیم ، اما بخاطر داشته باشید که این مفاهیم را می توان در هر نوع شاخه ای به کار برد.
در واقع ، تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازارهای کالاها و فارکس که معامله گران بر حرکت کوتاه مدت قیمت تمرکز دارند ،کاربرد بیشتری دارد.
شاخص های فنی ، همچنین به عنوان "اندیکاتور" شناخته می شوند ،که به مبانی اساسی یک تجارت ، مانند درآمد ، درآمد یا حاشیه سود ، بر داده های معاملات تاریخی مانند قیمت ، حجم و سود باز متمرکز هستند.
شاخص های فنی یا اندیکاتورها معمولاً توسط معامله گران فعال مورد استفاده قرار می گیرد ، زیرا این شاخص ها برای تجزیه و تحلیل حرکات کوتاه مدت قیمت طراحی شده اند ، اما ممکن است سرمایه گذاران بلند مدت نیز از شاخص های فنی برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع اندیکاتور
شاخص های فنی یا اندیکاتور ها دو نوع اساسی دارند:
Overlays: شاخص های فنی که از مقیاس مشابه قیمت ها استفاده می شوند در بالای قیمت های نمودار سهام ترسیم می شوند.
به عنوان مثال می توان به میانگین های متحرک و بولینگر باند اشاره کرد.
اسیلاتورها: شاخص های فنی که بین حداقل و حداکثر محلی در نوسان هستند ، در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم شده اند. به عنوان مثال می توان به نوسان ساز استاتیک ، MACD یا RSI اشاره کرد.
معامله گران اغلب هنگام تجزیه و تحلیل اوراق بهادار ، از شاخص های فنی مختلفی استفاده می کنند.
با هزاران گزینه مختلف ، معامله گران باید شاخص هایی یا اندیکاتور هایی را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را برای آنها داشته باشد و با نحوه کار آنها آشنا شوند.
معامله گران همچنین ممکن است شاخص های فنی یا اندیکاتورها را همراه با اشکال ذهنی بیشتری از تجزیه و تحلیل تکنیکال ، مانند مشاهده الگوهای نمودار ، ترکیب کنند تا ایده های تجاری خود را ارائه دهند.
شاخص های فنی یا اندیکاتورها همچنین با توجه به ماهیت کمی که دارند می توانند در سیستم های تجاری خودکار گنجانده شوند.
نمونه ای از شاخص های فنی یا اندیکاتور
نمودار زیر برخی از متداول ترین شاخص های فنی شامل میانگین های متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) و میانگین متحرک همگرایی - واگرایی (MACD) را نشان می دهد.
در این مثال ، میانگین متحرک 50 و 200 روزه در بالای قیمت ها ترسیم شده است تا نشان دهد که قیمت فعلی نسبت به میانگین های تاریخی آن در کجا ایستاده است.
میانگین متحرک 50 روزه در این مورد بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه است که نشان می دهد روند کلی مثبت بوده است.
RSI بالای نمودار قدرت روند فعلی را نشان می دهد - در این حالت 49.07 خنثی است –
و MACD زیر نمودار نحوه همگرایی یا واگرایی دو میانگین متحرک را نشان می دهد - در این مورد کمی نزولی است.
بهطورکلی از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر اساس تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده میشود:
هشدار: اندیکاتورها در برخی مواقع و بر اساس شرایط، قبل از تغییر روند یا همزمان با آن، علائم بازگشت روند را نمایش میدهند. پس یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.
پیشبینی: یکی دیگر از موارد استفاده از اندیکاتورها، پیشبینی قیمت مناسب برای ورود به سهم است.
تایید: مهمترین استفادهای که از اندیکاتورها میشود، برای گرفتن تایید از تشخیص درست روند و جهت آن است. این روش معمولاً زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که تحلیلگر بر اساس دادههای تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیشبینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده میکند.
اندیکاتورها از نظر نوع نمایش یا مدل محاسبات به 4 دسته تقسیم میشوند:
Trend:1 برای شناسایی روندها کاربرد دارند.
2. اسیلاتور یا نوسانگرنما (به انگلیسی Oscillators) ابزارهایی برای تشخیص روند جاری و محدوده بیش خرید و بیش فروش هستند. اسیلاتورها خود به دو دسته Banded و Centered تقسیم میشوند.
3. Volumes: برای تشخیص حجم معاملات کاربرد دارند.
4. Bill Williams: برای تشخیص جابجایی سطوح قیمتی روند مورد استفاده قرار میگیرند.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتور تکنیکال یک محاسبه ریاضی است که می تواند بر داده های قیمت و حجم اعمال شود. حتی می تواند روی یک اندیکاتور تکنیکال دیگر هم اعمال شود. نتیجه محاسبه یک مقدار است که برای پیش بینی تغییرات آتی در قیمت ها استفاده می شود.
اندیکاتور های تکنیکال ، عموما خطوطی هستند که در بالا ، پایین و روی اطلاعات قیمتی در یک نمودار قرار می گیرند. معامله گران فارکس که پیگیر تحلیل تکنیکال هستند از آنها استفاده می کنند.
یک اندیکاتور تکنیکال دیدگاه متفاوتی را ارائه می دهد که با استفاده از آن می توان قدرت و جهت قیمت اصلی را بخوبی تجزیه و تحلیل کرد. با تجزیه و تحلیل سابقه داده ها ، تحلیلگران تکنیکال از اندیکاتورها برای پیش بینی حرکات و نوسانات قیمت در آینده استفاده می کنند.
یک اندیکاتور تکنیکال می تواند سه کارکرد داشته باشد:
1. به معامله گران در خصوص ایجاد یک شرایط خاص هشدار و خبر دهد.
2. جهت قیمت را پیش بینی کند.
3. تحلیل پیشنهاد شده توسط پرایس اکشن (حرکات قیمتی) یا یک اندیکاتور تکنیکال دیگر را تأیید کند.
دو دسته از اندیکاتور های تکنیکال
دو دسته اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
1. اندیکاتور های پیشرو که سیگنال های معاملاتی را در جایی که روند می خواهد شروع شود صادر می کنند
2. اندیکاتور های تاخیری یا پسرو که دنباله روی پرایس اکشن (حرکات قیمتی) هستند.
اندیکاتور های پیشرو با استفاده از یک بازه زمانی کوتاه تر در محاسبه خود ، که پیش از نوسان قیمت است ، سعی در پیش بینی قیمت دارند. از مشهورترین اندیکاتور های پیشرو می توان به MACD ، RSI و استوکاستیک اشاره کرد.
این اندیکاتور ها معمولاً با اندازه گیری میزان ” اشباع خرید ” یا ” اشباع فروش” یک دارایی کار می کنند. فرض این است که وقتی چیزی در حالت “اشباع فروش” است ، قیمت واکنش داده و دوباره برمی گردد. اندیکاتور های تاخیری یا پسرو پس از شروع روند یا تغییر روند ، سیگنال می دهند. متداول ترین اندیکاتور تاخیری ، میانگین متحرک است.
آنها در مورد تغییرات آتی قیمتی هشدار نمی دهند ، بلکه فقط به شما می گویند که قیمت نمونه های اندیکاتور ها چگونه هستند (ریزشی یا افزایشی) تا بر آن اساس بتوانید معامله کنید. اندیکاتور های پسرو گرچه باعث دیر فروختن یا دیر خریدن شما می شوند ، اما در ازای از دست رفتن فرصت های اولیه ، با حفظ شما در سمت درست بازار ، ریسک معامله را تا حد زیادی کاهش می دهند.
رویکرد کلی این است که شما باید در طول بازارهای روند دار از اندیکاتور های پسرو و در بازارهای ساید (رنج) از اندیکاتور های پیشرو استفاده کنید.
جایگاه اندیکاتورهای تکنیکال بر روی نمودار
در مورد محل قرارگیری یک اندیکاتور تکنیکال بر روی نمودار ، باید توجه داشت که دو دسته اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
1. همپوشانی ها: اندیکاتور های تکنیکالی که از همان مقیاس قیمتی استفاده می کنند در بالای قیمت ها در نمودار ترسیم می شوند. از این دسته می توان به میانگین متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
2. اسیلاتورها: اندیکاتور های تکنیکال که بصورت موضعی بین دو نقطه حداقل و حداکثر در نوسان هستند ، در بالا یا زیر نمودار قیمت ترسیم می شوند. در این دسته به عنوان مثال می توان به MACD ، RSI و استوکاستیک اشاره کرد.
چهار نوع اندیکاتور تکنیکال
چهار نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
اندیکاتور های دنبال کننده روند
اندیکاتور های دنباله روی روند به معامله گران کمک می کنند بتوانند جفت ارزی که دارای روند صعودی یا نزولی است ، معامله کنند. این اندیکاتور ها می توانند به شناسایی جهت روند کمک کرده و به ما بگویند که آیا روند واقعاً وجود دارد یا خیر.
اندیکاتور های دنباله رو با استفاده از نوعی میانگین گیری قیمت ، جهت و قدرت یک روند را اندازه گیری می کنند. اگر قیمت بالاتر از میانگین حرکت کند ، در یک روند صعودی در نظر گرفته می شود. وقتی قیمت در زیر میانگین حرکت می کند ، روند نزولی را نشان می دهد.
در زیر نمونه هایی از اندیکاتور های دنباله روی روند آورده شده است:
- میانگین های متحرک که برای شناسایی روندهای فعلی و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده می شود.
- MACD که برای نشان دادن تغییرات در قدرت ، جهت ، مومنتوم و مدت زمان ادامه یافتن یک روند استفاده می شود.
- Parabolic SAR که برای یافتن نقاط برگشت احتمالی قیمت استفاده می شود.
اندیکاتور های حرکت ( مومنتوم)
اندیکاتور های مومنتوم با مقایسه قیمت ها در طول زمان ، به شناسایی سرعت حرکت قیمت کمک می کنند. از آنها همچنین می توان برای تحلیل حجم نیز استفاده کرد. آنها از طریق مقایسه قیمت بسته شدن فعلی با قیمتهای بسته شده قبلی محاسبه می شوند. به طور معمول ، بصورت یک خط زیر نمودار قیمت نشان داده می شوند که با تغییر مومنتوم نوسان می کند.
وقتی بین قیمت و اندیکاتور مومنتوم واگرایی شکل گیرد ، می تواند نشانه تغییر قیمت در آینده باشد. در اینجا مثال هایی از اندیکاتور های مومنتوم وجود دارد:
- استوکاستیک که محل بسته شدن قیمت را نسبت به دامنه کف و سقف در مجموعه ای از دوره های مشخص نشان می دهد.
- CCI که یک اسیلاتور است که به شناسایی تغییر جهت های دوره ای (چرخشی) یا تغییر روند کمک می کند.
- RSI قدرت یا عدم قدرت یک جفت ارزی را با مقایسه حرکت های صعودی و نزولی آن در یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند.
اندیکاتور های نوسانات
اندیکاتور های نوسانات ، بدون توجه به جهت ، سرعتِ حرکت قیمت ها را اندازه گیری می کنند. اندیکاتور نوسانات به طور کلی بر اساس تغییر در سقف ها و کف های قیمتی تاریخی تعریف می شود. آنها اطلاعات مفیدی در مورد دامنه خرید و فروش که در یک بازار معین انجام می شوند را فراهم می کنند و به معامله گران کمک می کنند تا نقاطی که ممکن است قیمت در آنها تغییر جهت دهد را شناسایی کنند.
در زیر مثال هایی از اندیکاتور های نوسان ارائه می شود:
- باندهای بولینگر که به صورت نسبی کمک می کنند تا تعیین کنیم قیمت ها بالا هستند یا پایین.
- میانگین واقعی دامنه یا ATR ، که با در نظر گرفتن هرگونه گپ قیمت ، نوسانات را اندازه گیری می کند.
- انحراف معیار ، که معیار آماری نوسانات بازار است و میزان پراکندگی قیمت ها از قیمت میانگین را اندازه گیری می کند.
اندیکاتور های حجم
شاخص های حجم ، قدرت یک روند را اندازه گیری می کنند یا با استفاده از میانگین گیری حجم معاملات (یا صاف کردن) جهت را تأیید می کنند.
اغلب قوی ترین روند ها وقتی رخ می دهند که حجم افزایش می یابد.
در زیر نمونه هایی از شاخص های حجم ارائه می شود:
- Chaikin Money Flow یا (CMF) که میانگین وزنی حجمِ مجموع و توزیع را طی یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند. قانونی که در پشت CMF وجود دارد این است که هرچه قیمت بسته شدن به سقف قیمتی نزدیک تر برسد ، تجمیع بیشتری نیز صورت گرفته است.
- On Balance Volume یا (OBV) فشار خرید و فروش را به عنوان یک اندیکاتور تجمعی اندازه گیری می کند که حجم در روزهای صعودی را جمع و حجم در روزهای نزولی را تفریق می کند.
- Volume Oscillator یا (VO) تفاوت بین دو میانگین متحرک حجم یک دارایی را نشان می دهد که به صورت درصد نشان داده می شود. نحوه کار آن بر اساس این فرض است که میزان واقعی حجم مهم نیست ، بلکه تغییر حجم ، نسبت به گذشته اخیر است که از اهمیت تکنیکال بیشتری برخوردار است.
چگونه سیگنالهای اشتباه را به حداقل برسانیم
هیچ اندیکاتور تکنیکالی مصون از خطا نیست. برای به حداقل رساندن سیگنالهای کاذب ، که در آن حرکات قیمت با آنچه اندیکاتور نشان می داده متفاوت است ، باید اندیکاتور تکنیکال را اغلب با سایر اندیکاتور ها ترکیب و “تست” کرد تا معتمد بودن آن تایید شود.
به چنین چیزی صبر کردن برای “تأیید” سیگنالی که اندیکاتور تکنیکال صادرکرده گویند. به تست های اضافی “فیلتر” گویند. رایج ترین فیلترها را می توان در دسته های زیر طبقه بندی کرد:
- زمان: سیگنال باید برای مدت زمان مشخصی وجود داشته و حاضر باشد. به عنوان مثال ، میانگین متحرک 50 روزه باید حداقل برای 3 روز کاری بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه باشد.
- بزرگی: سیگنال باید در یک محدوده و دامنه مشخص باشد. به عنوان مثال ، یک اسیلاتور باید بیشتر از 80٪ یا کمتر از 20٪ باشد.
- حجم: شاخص ها معمولاً وقتی بر اساس حجم بالاتر باشند از اهمیت بیشتری برخوردار می شوند.
برخی از اندیکاتور ها در افق های زمانی مشخص بهتر عمل می کنند ، بنابراین منطقی است که اندیکاتور هایی را انتخاب کنید که برای افق معاملات شما مناسب هستند. فراوانی و بسامد سیگنالهای معاملاتی عامل دیگری است که باید در نظر گرفته شود.
اگر تریدر روزانه هستید ، باید بدنبال اندیکاتور هایی باشید که سیگنالهای معاملاتی زیادی را در یک روز صادر می کنند. یک معامله گر نوسان گیر سیگنال کمتری می خواهد. استفاده از ترکیبی از اندیکاتور ها و تجزیه و تحلیل حرکات قیمت (پرایس اکشن) معمولاً نتیجه آن سیگنال های کمتر و هزینه های معاملاتی کمتر است.
همیشه به یاد داشته باشید که اندیکاتور های تکنیکال فقط اندیکاتور هستند… اندیکاتور! تضمینی نمی دهند که قیمت در یک مسیر خاص حرکت کند.
با تحلیل تکنیکال ، نمی توانید به صورت تضمینی بفهمید که این یک برگشت روند واقعی است یا جعلی تا اینکه واقعیت مشخص شود. به همین دلیل است که مشاهده نمودار هایی با بازه های زمانی متعدد توصیه می شود تا اینگونه روح بیشتری به بافت معاملاتی شما دمیده شود.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
در ابتدا اندیکاتورها را معرفی می کنیم و در ادامه آموزش انواع واگرایی ها که در قیمت و اندیکاتورها به وجود می آید را ارائه می کنیم .
اندیکاتور چیست ؟
اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.
کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.
اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :
۱٫ اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.
۲٫ اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.
شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.
در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واگرایی چیست ؟
واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.
انواع واگرایی
واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :
۱٫ واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :
خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .
واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .
همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.
برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.
واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است نمونه های اندیکاتور که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .
نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .
۲٫ واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل نمونه های اندیکاتور می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته
الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.
همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.
ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.
همان طور که در تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)
مثال هایی از انواع واگرایی
واگرایی مثبت در نمودار وساخت
شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.
همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)
واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم
این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.
واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت
نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.
نتیجه گیری و جمع بندی
برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود نمونه های اندیکاتور بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.
دیدگاه شما