سیستم مدیریت اطلاعات (MIS )
نکته مهم این است که تغییرات واقعی که می تواند ارزش بالقوه اطلاعات را افزایش دهد ، توانایی سازمانها در استفاده از این منبع مهم ، از طریق کاربرد فن آوری جدید است لذا با استفاده از تجهیزات کامپیوتری و پایگاه داده ها ، می توان به طور منظم لیست قیمت و بروشور برای مشتریان احتمالی ارسال نمود .
MIS ) Management Information System )
اطلاعات یک منبع ارزشمند برای اتخاذ تصمیمات کوتاه مدت و تاکتیکی است که در عملیات روزمره سازمان جاری می باشد . اطلاعات علاوه بر مزایای کوتاه مدت و بلند مدت برای سازمان مزایای استراتژیک نیز برای سازمان دربردارد سازمان از نظر استراتژیک باید یک نگاه جامع نسبت به آینده بازار و برنامه ریزی خود در یک چارچوب زمانی 5 تا 7 ساله داشته باشد بدیهی است این برنامه ریزی همراه با ریسک و عدم اطمینان همراه است اما اگر مدیریت بتواند اطلاعات صحیحی از وضعیت و تحولات و روند محیط بیرونی داشته باشد ، می تواند منجر به کاهش خطرات شود . بدین ترتیب هر سازمانی که داده های صحیح ، دقیق ، بهنگام و جامع در اختیار داشته باشد و بتواند در کمترین زمان ، به داده های مورد نیازش دستیابی داشته باشد ، موفق تر است نقش داده ها و اطلاعات ترکیب چند چارچوب زمانی در مدیریت سازمانها ، نقش حیاتی و اساسی است هر چه فضای اطلاعات یک سازمان دقیقتر ، شفافتر ، منسجم تر و سیستماتیک تر باشد ، سازمان بهتر می تواند به اهدافش نائل آید. اطلاعات یکی از مهمترین منابعی است که در اختیار مدیران قراردارد لذا مدیران باید بتوانند آن را مانند هر منبع دیگری مدیریت نمایند .
سیستم های اطلاعات مدیریت شامل چه سیستم هایی است ؟
عمومی ترین سیستمهای اطلاعاتی که در سازمانها مورد بهره برداری قرار می گیرند عبارتند از سیستم پردازش عملیات ، سیستم اطلاعات مدیریت ، سیستم پشتیبانی تصمیم گیری و سیستم خبره . سیستم پشتیبانی مدیران اجرایی نیز که هدفش حمایت از مدیران ارشد و اجرایی از طریق ترکیب سیستم ها می باشد از دیگر انواع سیستم های اطلاعاتی می باشد.
سیستم پردازش عملیات
هدف این سیستم کاهش هزینه ها و افزایش کارایی سازمان از طریق انجام پردازشهای حجیم با سرعت بالا می باشد . سیستم پردازش عملیات مجموعه ای از افراد ، دستورالعملها ، حافظه و تجهیزات است که به جمع آوری ، پردازش و ثبت عملیات سازمانی می پردازد این سیستم مشابه سیستمهای دستی است که امور مربوط به محاسبات ، جمع بندی و ارائه گزارش از عملیات را با سرعت و دقت بالا انجام می دهد.
سیستم اطلاعات مدیریت
دومین نسل از سیستم های اطلاعاتی است که بطور خاصی گزارشات لازم از سیستم های پردازشی تعاملات را بطور ترکیبی تهیه و در اختیار مدیران قرار می دهد به همین دلیل به آن سیستم گزارش دهی مدیریت نیز گفته می شود. سیستم های پردازش عملیات در هر یک از زمینه های خاصِ عملیات ، طراحی و گزارشات مربوط به آن عملیات را ارائه می نمایند ولی نیاز مدیران سطوح میانی به گزارشات ترکیبی از زمینه های عملیات مختلف ، ضرورت طراحی چنین سیستمی را در اواخر دهه 1960 مطرح و با ابداع پایگاه داده ها و نیز سیستم مدیریت پایگاه داده ها ، مدیران توانستند به گزارشات مورد نیاز خود دست یابند . سیستم اطلاعات مدیریت مجموعه ای نظام یافته از افراد ، دستورالعملها ، پایگاه داده ها و تجهیزات است که گزارشات روزمره مورد نیاز مدیران را جهت تصمیم گیری ارائه می نماید .
تعریف سیستم اطلاعات مدیریت
سیستم اطلاعات مدیریت ، سیستمی است جامع و یکپارچه ، کامپیوتری ، کاربر - ماشین ، که نتیجه عملکرد آن ارائه اطلاعات جهت پشتیبانی مدیران در سازمان است . در تعریف فوق ، جامع و یکپارچه به این مفهوم است که سیستم اطلاعات مدیریت باید بتواند امکان استفاده کاربران متعدد را از یک پایگاه یا بانک اطلاعاتی مشترک امکان ترکیب چند چارچوب زمانی ترکیب چند چارچوب زمانی پذیر سازد . لذا با افزایش تعداد کاربران و حجم داده ها ، به منظور مدیریت صحیح اطلاعات و استفاده بهینه از داده ها، سیستم اطلاعات مدیریت نیاز به یک ( DataBase Management System) DBMS خواهد داشت .(1) که با ایجاد پایگاههای داده چند اتصاله ( Distribute Data Base ) تضاد اطلاعاتی در اثر تنوع سیستمی در یک سازمان ( Enterprise ) ، حذف خواهد شد و این همان مفهوم جامع و یکپارچه در سیستم اطلاعات مدیریت خواهد بود . پس به طور خلاصه می توان علل نیاز به سیستم های اطلاعات را به شرح زیر تقسیم بندی کرد:
آموزش تنظیم ابعاد/نسبت فیلم در پریمیر (به سادگی آب خوردن)
نسبت تصویر مشخص کننده ی نسبت عرض به ارتفاع است که فیلم و چارچوب های تصویر چنین ابعادی را دارا هستند. پیکسل هایی که چارچوب های تصویری و ویدیویی ایجاد میکنند دارای ابعاد پیکسلی هستند که گاهی اوقات به آنها PAR نیز میگویند. استاندارد های متفاوت ضبط فیلم از نسبت تصویر متفاوتی استفاده میکنند. برای مثال، شما فایلی را برای تلویزیونی به ابعاد ۴:۳ و یا ۱۶:۹ ضبط میکنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر، به نسبت تصویر مراجعه کنید.
زمانی که پروژه ای در پریمر پرو ساخته میشود، ابتدا باید ابعاد چارچوب و پیکسل را مشخص کنید. زمانی که این نسبت ها تنظیم شدند، دیگر قادر به تغییر آنها در این پروژه نخواهید بود. اگرچه شما میتوانید نسبت تصویر یک sequence را تغییر دهید. همچنین میتوانید از قالب های پیش فرضی که با نسبت های تصویر متفاوتی در برنامه ایجاد شده اند استفاده کنید.
پریمیر پرو بطور خودکار سعی میکند تا نسبت تصویر پیکسل فایل های منبع را تنظیم کند. اگر قالب همچنان بطور نامرتبی در صفحه ظاهر شد، میتوانید بطور دستی نسبت تصویر پیکسل ها را مشخص کنید. سعی کنید نسبت تصویر پیکسلی را قبل از نسبت تصویر چارچوب تنظیم کنید؛ چراکه ضریب تصویر نادرست در چارچوب، ممکن است از خطا در ضرایب پیکسل نشات بگیرند.
توی این پک فوق العاده، پریمیر رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بدون هیچ کلاسی زیباترین تیزرها رو بساز، خفن ترین افکت ها و فیلم ها رو ویرایش کن، همه رو انگشت به دهان کن یا اصلا باهاش پول در بیار!
ویدیوی آموزشی کامل
انواع نسبت های تصویر
نسبت های تصویر رایج از این قرار هستند:
تصویر در حالت پهنای صفحه ۱۶:۹ (widescreen): این حالت، نسبت تصویر استانداردی است که معمولا در ویدیو های آنلاین، مستند ها و فیلم ها استفاده میشود که حجم زیادی از اطلاعات را همراه با جزئیات به تصویر میکشد.
عمودی (۹:۱۶): حالت ویدیویی است که در گوشی خود ضبط میکنید.
تمام صفحه ۴:۳: این حالت، نسبت تصویری است که قبل از اینکه از حالت پهنای صفحه در تلویزیون استفاده شود، نمایش داده میشد. این حالت بر روی عامل مشخصی در لحظه متمرکز بود.
مربع (۱:۱): مناسبترین نسبت تصویری است که در اینستاگرام استفاده می شود.
حالت متغییر ۲٫۴۰:۱: حالت پهنای صفحه ای است که معمولا در فیلم ها استفاده میشود که تقریبا مشابه حالت ۱۶:۹ میباشد، اما قسمت بالا و پایین بریده شده است. این افکت به تصویر حالت سینمایی میدهد.
تنظیم نسبت تصویر
برای تنظیم نسبت تصویر یک ردیف در برنامه:
- یک sequence جدید انتخاب کنید. (File > New > Sequence)
- به قسمت تنظیمات دیالوگ باکس sequence جدید بروید.
- زیر ویدیو، اندازه چارچوب (ارتفاع) و حالت افقی (پهنا) را وارد کنید. پریمر پرو به صورت خودکار نسبت تصویر را مدیریت میکند.
- بخش های مربوطه را پر کرده و ردیف را نامگذاری کنید و سپس دکمه انجام عملیات OK را فشار دهید.
اکنون نسبت تصویر sequence تنظیم شده است.
چارچوب نسبت تصویر
چارچوب نسبت تصویر نشان دهنده ی نسبت پهنا به ارتفاع در ابعاد تصویر است. قالب های ویدیو و تصویر دارای چارچوب ذکرشده هستند.
برای مثال، DV NTSC دارای چارچوب ۴:۳ میباشد (و یا نسبت ۴٫۰ پهنا به ۳٫۰ ارتفاع). رایجترین چارچوب پهنای صفحه دارای نسبت تصویر ۱۶:۹ است. بسیاری از دوربین هایی که حالت پهنای صفحه دارند میتوانند در چنین نسبت تصویری فیلم ضبط کنند. حتی بسیاری از فیلم ها با نسبت تصویر بزرگتری فیلم برداری شده اند.
در پریمر پرو، میتوانید با استفاده از امکانات موشن افکت مانند Position و Scale، از لترباکس و تکنیک پن و اسکن استفاده کنید.
لترباکسینگ (letterboxing)
زمانی که شما تصاویری از کلیپی را وارد پروژه ای میکنید که دارای نسبت تصویر متفاوتی است، شمایید که تصمیم میگیرید این اختلافات را چگونه باهم تطبیق دهید. این جایگذاری باعث ایجاد یک نوار سیاه رنگ در بالا و پایین چارچوب فیلم میشود که لترباکس نامیده میشود.
برای مثال، دو تکنیک برای نمایش دادن فیلمی در اندازه ی ۱۶:۹ بر روی تلوزیون استاندارد ۴:۳ استفاده میشود. شما میتوانید تمامی پهنای چارچوب ۱۶:۹ فیلمی را در چارچوب ۴:۳ قرار دهید.
پن و اسکن (Pan and Scan)
پن و اسکن جایگزینی دیگر برای استفاده ی پروژه ای با چارچوب نسبت تصویری دیگری است. تنها بخشی از چارچوب باقی میماند، در حالیکه مابقی بخش ها از دست میروند.
برای مثال، تکنیک دیگر برای نمایش دادن فیلمی با چارچوب ۱۶:۹ در تلوزیون استانداردی با چارچوب ۴:۳ این است که تمامی چارچوب ۴:۳ را بطور عمودی با ارتفاع چارچوب ۱۶:۹ پر کنیم. سپس شما موقعیت افقی تصویر ۱۶:۹ را در داخل چارچوب باریکتر ۴:۳ تنظیم میکنید تا بخش های مهم در داخل این چارچوب جدید باقی بمانند.
نسبت تصویر پیکسلی
این نسبت تصویر نسبت پهنا به ارتفاع را در چارچوب پیکسلی تعریف میکند. پیکسل هایی که چارچوبی را تشکیل میدهند دارای نسبت تصویر پیکسلی هستند که گاهی اوقات PAR نیز نامیده میشوند. نسبت های تصویر پیکسلی متنوع هستند چراکه سیستم های ویدیو مختلف فرضیه های متفاوتی در مورد تعداد پیکسل هایی که برای پر کردن چارچوب لازم است را ایجاد میکنند.
برای مثال، بیشتر استاندارد های ویدیو کامپیوتر ها چارچوب نسبت تصویر ۴:۳ را ۴۸۰*۶۴۰ پیکسل تعریف میکنند که باعث ایجاد پیکسل های مربعی میشود. پیکسل های ویدیو کامپیوتر نسبت تصویر پیکسلی ۱:۱ (مربعی) دارند. استاندارد های ویدیو مانند DV NTSC چارچوب نسبت تصویر ۴:۳ را ۴۸۰*۷۲۰ پیکسل تعریف میکند که باعث ایجاد پیکسل هایی باریکتر و مربعی شکل میشود. پیکسل های DV NTSC دارای نسبت تصویر پیکسلی ۰٫۹۱ (غیر مربعی) هستند. پیکسل های DV که همیشه مستطیلی هستند در سیستم های تولید ویدیو NTSC بطور عمودی و در سیستم های تولید کننده ویدیو PAL بطور افقی قرار دارند. پریمر پرو نسبت تصویر پیکسلی کلیپ را در کنار تصاویر کوچک تصویر در پنل پروژه نمایش میدهد.
A: تصویر ۴:۳ پیکسل مربع که در مانیتور کامپیوتر ۴:۳ پیکسل مربع نمایش داده شده است. B: تصویر ۴:۳ پیکسل مربع که بطور درست برای نمایش بر روی مانیتور تلویزیون ۴:۳ پیکسل غیر مربعی تعریف شده است. C: تصویر ۴:۳ پیکسل مربع که بطور نادرست برای نمایش بر روی مانییتور تلویزیون ۴:۳ پیکسل غیر مربعی تعیرف شده است.
تصاویر بهم ریخته
اگر شما پیکسل های مستطیلی را بدون ایجاد تغییر بر روی مانیتوری با پیکسل های مربعی نمایش دهید تصاویر بصورت بهم ریخته ظاهر خواهند شد. برای مثال، دایره ها ممکن است به شکل های بیضی طور دیده شوند. اگرچه زمانی که این تصاویر بر روی مانیتور های برودکست نمایش داده شوند به شکل درستی دیده خواهند شد، چراکه پیکسل های این نوع از مانیتور ها مستطیلی هستند. پریمر پرو میتواند بدون هرگونه بهم ریختگی در تصویر، نمایش و ایجاد خروجی از کلیپ هایی با نسبت تصویری پیکسلی متفاوتی داشته باشد. این برنامه به صورت اتوماتیک سعی میکند تا تصاویر را با توجه به نسبت تصویر پیکسلی پروژه شما مطابقت سازی کند.
ممکن است که شما بطور تصادفی با کلیپ هایی بهم ریخته مواجه شوید که این اتفاق زمانی صورت میگیرد که برنامه پریمر پرو نسبت تصویر پیکسلی را به طور اشتباه تعریف کند. شما میتوانید بهم ریختگی هر کلیپ جداگانه را با استفاده از طبقه بندی نسبت تصویر پیکسل منبع به طور دستی در دیالوگ باکس Interpret Footage تصحیح کنید.
از قالب پیش فرض با نسبت تصاویر متفاوت استفاده کنید
زمانی که قالبی انتخاب می شود، پریمر پرو چارچوب نسبت تصویر، نسبت تصویر پیکسل و ابعاد چارچوب را حفظ می کند تا این قالب پیش فرض به طور بریده و یا بهم ریخته نمایش داده نشود.
برای قالب هایی که دارای فرادیتا هستند، این محاسبات به صورت اتوماتیک و مختصر انجام می شود. برای مثال:
- زمانی که شما با استفاده از سایز ۴۸۰*۷۰۴ چارچوب ATSC، سایز ۴۸۶*۷۲۰ چارچوب D1 و یا سایز ۴۸۰*۷۲۰ چارچوب DV، اندازه گیری فوتج NTSC انجام داده و یا آن را وارد می کنید، نسبت تصویر پیکسل بر روی D1/DV NTSC (0.9) تنظیم می شود.
- زمانی که با استفاده از سایز ۱۰۸۰*۱۴۴۰ چارچوب HD، اندازه گیری و یا وارد کردن فوتج را انجام می دهید، نسبت تصویر پیکسل بر روی HD 1080 Anamorphic (1.33) تنظیم می شود.
- و زمانی که فوتج PAL را با استفاده از رزولوشن ۵۷۶*۷۲۰ D1 و یا DV گرفته و یا وارد می کنید، نسبت تصویر پیکسل بر روی D1/DV PAL (1.094) تنظیم می شود.
قالب های خالی از فرا داده هستند، نیازمند مجموعه ای از قوانین برای تعریف نسبت تصویر پیکسلی هستند. برای اندازه های دیگر قالب ها، پریمر پرو اینچنین در نظر می گیرد که قالب با پیکسل های مربعی تنظیم شده است و نسبت تصویر پیکسل و ابعاد چارچوب را تغییر می دهد تا نسبت تصویرِ تصویر مورد نظر را حفظ کند. اگر قالب وارد شده بهم ریخته آغاز شد، شما می توانید نسبت تصویر پیکسل را به طور دستی تغییر دهید.
قالب هایی در یک sequence
هنگامی که شما قالبی را کشیده و وارد sequence می کنید، قالب به طور پیش فرض در مرکز چارچوب برنامه قرار می گیرد. بسته به اندازه ی چارچوب آن، تصویر نهایی ممکن است بسیار کوچک و یا خارج از چارچوب نمایشی مورد نیاز پروژه ایجاد شود. پریمر پرو می تواند به طور خودکار تراز آن را زمانی که قالب را وارد sequence تغییر دهد و یا خود شما می توانید به صورت دستی این تنظیمات را انجام دهید.
همیشه تعریف و تفسیر کردن صحیح فایل ها از اهمیت زیادی برخوردار است. شما می توانید ابعاد چارچوب قالب و نسبت تصویر پیکسل را در کنار thumbnail پیش نمایشی و یا در ستون اطلاعات ویدیو موجود در پنل پروژه مشاهده کنید. همچنین می توانید این اطلاعات را در قسمت دیالوگ باکس Properties قالب، دیالوگ باکس Interpret Footage، و یا پنل داده ها بیابید.
بهم ریختگی نسبت تصویر در sequence
تنظیمات پیش فرض sequence که شما در هنگام ایجاد آن انتخاب می کنید، چارچوب و نسبت تصاویر پیکسل را برای Sequence انتخاب و تنظیم می کند.
برای مثال، اگر قالبی با پیکسل مربعی که توسط گرافیک ایجاد شده است در پریمر پرو بهم ریخته ظاهر شود، شما می توانید نسبت تصویر پیکسل آن را برای اینکه به درستی نمایش داده شود تصحیح کنید. با اطمینان حاصل کردن از اینکه تمام فایل ها به درستی تعریف و تفسیر شده اند، شما می توانید فوتج با نسبت های تصویر متفاوتی را در یک پروژه یکسان ترکیب کنید. سپس می توانید خروجی را که باعث ایجاد تصاویر بهم ریخته می شود را ایجاد کنید.
تصحیح تعاریف اشتباه نسب تصویر
تعاریف اشتباه شخصی نسبت تصویر را تصحیح کنید
برای تصحیح تعاریف اشتباه جداگانه، مراحل زیر را انجام دهید:
۱- بر روی تصویر ثابت موجود در پروژه راست کلیک کنید.
۲- این مراحل را انتخاب کنید: Clip > Modify > Interpret Footage
(دقت کنید که اگر کلیپ را در پنل Timeline و یا مانیتور Program انتخاب کرده باشید، این گزینه برایتان غیر قابل دسترس خواهد بود.)
۳- یکی از موارد زیر را در بخش Pixel Aspect Ratio انتخاب کنید:
Use Pixel Ratio From File – از نسبت تصویر اصلی ذخیره شده به همراه نصویر ثابت پروژه استفاده می کند.
Conform To – اجازه می دهد تا از فهرست نسبت های تصویر استاندارد انتخاب بکنید.
(نکته: هنگام استفاده از فوتوشاپ برای ایجاد تصاویری جهت استفاده در پروژه های ویدیویی، بهترین کار استفاده از تنظیمات پیش فرض نامگذاری شده فوتوشاپ برای فورمت های ویدیوی است که شما خواهید دید. استفاده از تنظیمات پیش فرض این اطمینان را حاصل می کند که تصاویر شما با نسبت تصویر صحیحی ایجاد شده اند.)
۴- بر روی OK کلیک کنید.
تصحیح تعاریف اشتباه نسبت های تصویری که بطور مداوم مجدادا باز میگردند
پریمر پرو به صورت خودکار نسبت های تصویر پیکسل برای فایل ها را بر اساس مجموعه ای از قوانین انتخاب می کند. اگر نوع خاصی از تصویر زمانی که آن را وارد برنامه می کنید مدام اشتباه تفسیر شود (بهم ریخته ظاهر شود)، شما می توانید قانون مربوطه را تغییر دهید.
۱- ویرایش کننده متن را باز کنید.
۲- در داخل ویرایش کننده ی متن، به پوشه ی Pro Plug-ins بروید.
۳- پوشه ای را که با نام Rules.txt. نامگذاری شده است را باز کنید.
۴- قانونی را که قصد بر تغییر آن دارید را ویرایش کرده و گزینه ذخیره سازی را انتخاب کنید.
نسبت های تصویر پیکسلی رایج
نسبت تصویر پیکسل | زمان استفاده | |
پیکسل های مربعی | ۱٫۰ | فوتجی با اندازه چارچوب ۴۸۰*۶۴۰ و یا ۴۸۶*۶۴۸ به این شکل است: |
بسیار کاربردی پریمیر
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با 5 دقیقه در روز، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، تقویت حافظه، آموزش تصویری. یادگیری زبان کلید یادگیری هر مهارتی در قرن 21 !
اسمارت مانی، روش جدید معامله گران بزرگ در بازار فارکس!
پرایس اکشن اسمارت مانی، مدرن ترین سبک تحلیل دنیا می باشد که ترکیبی از پرایس اکشن سبک عرضه و تقاضا و سبک کلاسیک است و درصد برنده شدن و ریسک به ریوارد بالایی دارد، دو موردی که ما معامله گران همیشه به دنبال آن هستیم.
انواع مختلفی از سبک های استراتژی معاملات فارکس از تایم فریم های کوتاه تا تایم فریم های طولانی وجود دارد. این سبکها در طول سالها بهطور گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند و همچنان انتخابی محبوب از فهرست بهترین استراتژیهای معاملاتی فارکس در سال جاری باقی ماندهاند. بهترین معامله گران فارکس همیشه از سبک ها و استراتژی های مختلف در جستجوی نحوه تجارت موفق فارکس آگاه هستند.
وقتی صحبت از روشن شدن بهترین و سودآورترین استراتژی فارکس می شود، واقعاً هیچ پاسخ واحدی وجود ندارد.بهترین استراتژی های معاملاتی فارکس برای هر فرد مناسب است. این به این معنی است که شما باید شخصیت خود را در نظر بگیرید و بهترین سیستم معاملاتی فارکس را که مناسب شما باشد، انتخاب کنید. چیزی که ممکن است برای شخص دیگری بسیار خوب باشد، ممکن است برای شما کارساز نباشد.
یکی از جنبه های کلیدی که برای ساخت استراتژی باید در نظر بگیرید، آموزش فارکس و یک چارچوب زمانی برای سبک معاملاتی شما است.
قوانین پنج گانه اسمارت مانی برای ورود به معامله:
◼ روند مارکت را پیدا کنیم (بر اساس تایم های فرکتالی)
◼ مناطق عرضه و تقاضا را بشناسیم (بیس ها و اوردر بلاک های قیمتی)
◼ نقدینگی ها کجای بازار هستند؟
◼ خلاء ها (ipa) را دنبال کنیم
◼ ورود به معامله به صورت تدافعی یا تهاجمی: بعد از گذراندن این دوره شما به تمام این مطالب تسلط کامل خواهید داشت.
کسب درآمد دلاری بالا از بازار فارکس
ممکن است داستان هایی شنیده باشید که چگونه افراد از طریق معاملات فارکس توانسته اند از نظر مالی کاملاً آزاد باشند. آزاد بودن مالی در این مورد، به این معنی است که شما فقط باید یک روز یا چند ساعت را صرف تماشای نمودارها کنید، معامله کنید و با چند کلیک سود زیادی کسب کنید.
از یک طرف، به نظر می رسد این کار یکی از آن شعار های تقلبی "سریع پولدار شوید" باشد و در واقع حق با شماست زیرا ثروتمند شدن هرگز به این سادگی نیست.
از طرف دیگر، اگر این کار را به درستی انجام دهید، واقعاً می توانید از نظر مالی آزاد باشید. تنها مشکل این است که شما باید بدانید که چگونه معامله گری در فارکس را شروع کنید و چگونه آن را به درستی انجام دهید.
خوشبختانه، شما می توانید بسیاری از آموزش های فارکس را به صورت آنلاین پیدا کنید. آموزش فارکس چرتکه منبع بسیار مفیدی است که به شما کمک می کند تا با بازار معاملاتی فارکس شروع کنید و حداقل باید یک بار آن را مرور کنید تا ایده ای در مورد آنچه که در حال ورود به آن هستید داشته باشید.
با این حال، اگرچه این آموزش پایه محکمی برای شروع می باشد، نباید به طور کامل به منابع رایگان تکیه کنید زیرا آنها اطلاعات پایه را در اختیار شما قرار می دهند.
برای موفقیت در یک کلاس آموزش فارکس در تهران باید هزینه پرداخت کنید یا زمان زیادی را صرف معامله گری کنید تا تجربه کافی را جمع آوری کنید. خطر در اینجا این است که می توانید با معامله گران شکست خورده ای روبرو شوید که فقط می خواهند وعده های توخالی را به شما بفروشند.
چرا هرگز نباید بدون یادگیری یک دوره آموزشی مناسب فارکس معامله گری را شروع کنید؟ یک وکیل قبل از اینکه یک وکیل کامل شود به سالها مطالعه و تمرین نیاز دارد.یک دکتر قبل از اینکه یک پزشک کامل شود به سالها مطالعه و آموزش در کار نیاز دارد.یک دندانپزشک، یک حسابدار، یک آرایشگر، یک سرآشپز و غیرهنیز همینطور است. همه مشاغل تا قبل از اینکه یک فرد، واقعا موفق در حوزه خود بشود نیاز به تمرین و آموزش دارند. چه چیزی باعث می شود فکر کنید که معامله گری در فارکس به آن نیاز ندارد؟
در واقع وقتی به تریدکردن در فارکس تسلط پیدا کنید، درآمد حاصل از آن نسبت به اکثر مشاغل روی زمین بازدهی بسیار بیشتری خواهد داشت. آیا فکر می کنید برای چنین شغلی یا سرمایه گذاری به آموزش بیشتری نیاز ندارید؟
در کمال تعجب، اکثر مردم مستقیماً وارد معامله در حساب ریل فارکس میشوند و سرمایه واقعی واقعی خود را حتی بدون آموزش و درک مناسب در بازار فارکس معامله میکنند.
اینها افرادی هستند که کارگزاران فارکس آنها را بیشتر دوست دارند زیرا ترکیب چند چارچوب زمانی آنها درختان پول برای کارگزاران فارکس هستند.
چنین افرادی فقط می آیند و یک حساب را خراب می کنند، با پول بیشتری باز می گردند تا دوباره و دوباره حساب های خود را خراب کنند تا اینکه در نهایت معامله فارکس را کنار بگذارند. افراد زیادی از این دست هر روز بیرون می آیند. به همین دلیل است که صنعت معامله گری در فارکس یک تجارت پررونق است.
نقش آموزش اصولی در کسب درآمد دلاری از فارکس حتی سادهترین کار روی زمین که بدون آموزش مناسب انجام میشود، شما را به جایی نمیبرد.
طمع چیزی است که هر روز انسان را می کشد و حرص و طمع اکثر افرادی را که در فارکس معامله می کنند را می کشد.
اینها اصول اساسی و پایه اصلی آزادی مالی هستند.تعداد کمی از افراد از طریق شانس خالص به آزادی مالی دست می یابند، کسانی که به آزادی مالی دست می یابند کسانی هستند که انگیزه و پشتکار برای رسیدن به آن را دارند. کسانی که می فهمند از طریق کوشش،یادگیری و اجراست که فرد موفق خواهند شد.
مهم ترین نکته قبل از معامله گری در بازار فارکس
احتمال برنده شدن شما چقدر است؟ آیا شما پاسخ این سوال را دارید؟ اگر این کار را نکنید، احتمالاً حتی نباید معامله کنید. این یک سوال بسیار ساده است که قبل از هر معامله ای باید از خود بپرسید."احتمال برنده شدن من برای این معامله چقدر است؟ "اگر چیزی کمتر از 60٪ باشد، از معامله صرف نظر کنید. می بینید که اصلا منطقی نیست که معامله ای را انجام دهید که کمتر از 60 درصد شانس برنده شدن دارد. اگر کمتر از 50 درصد شانس برنده شدن است، چرا حتی معامله کنید؟ مطمئناً در آن معامله ضرر خواهید کرد، درست است؟ اگر احتمال برنده شدن آن 50٪ است. شما روی شانس خود شرط بندی می کنید. این قمار است، معامله نیست.
داشتن یک احتمال برنده شدن 60٪ و بالاتر برای آن معامله به این معنی است که شما از بازار برتری دارید. شما باید به طور مداوم معاملاتی را انجام دهید که بیش از 60٪ شانس برنده شدن دارند. اما اگر در مواقعی ترکیب چند چارچوب زمانی که معامله ای انجام می دهید 50 درصد شانس برنده شدن دارد. شما کل بازی و کل برنامه معاملاتی خود را خراب خواهید کرد.
واقعیت بازار فارکس چیست؟
مهم است که قبل از ورود به این بازار یک چیز را بدانید. این واقعیتی است که شما برخی از معاملات را برنده می شوید و برخی را از دست می دهید.
گاهی اوقات، شما پول زیادی به دست می آورید، زیرا شانس در کنار شماست. گاهی اوقات، شما پول را از دست می دهید، حتی اگر همه چیز را درست انجام دهید، فقط به این دلیل که آن روز بدشانس بودید.
سنجش عملکرد و پیشرفت برنامه استراتژیک
بدون یک برنامه استراتژیک دقیق، هیچ گونه تناسبی بین تلاش های صرف شده و اهداف تحقق یافته وجود نخواهد داشت. سنجش استراتژیک، بخش جدایی ناپإیر مدیریت استراتژیک است. قبل از کامل شدن برنامه استراتژیک ،باید معیار های اندازه گیری استراتژیک شناسایی و تدوین گردد.
ارتباط برنامه ریزی استراتژیک با مدیریت کیفیت
در مدیریت استراتژیک، برنام ه ریزی استراتژیک با تلاش های مدیریت کیفیت اد غام می شود.
تاکید بر رضایت مشتری، مشارکت کارکنان و کار گروهی، استفاده از سنجش عملکرد و تمرکز بر نتایج، جمع آوری و تفسیر اطلاعات، حمایت بر مبنای حقیقت ، تخصیص اثربخش و کارآمد منابع و تاکید بر بهبود مستمر (نه تاکید بر تغییر یک باره) از ویژگی های مشترک مدیریت کیفیت و مدیریت استراتژیک است.
نقش اهداف سازمانی در تشریح جایگاه سازمان ها
تعيين مسیر حرکت سازمان ها بر عهده اهداف سازمانی است. اهداف برنامه ها و زیربرنامه ها (که در مقایسه با اهداف سازمان ها جزیی تر می باشند) نیز به بررسی مسیر استراتژیک می پردازند.
اهداف، مسیری روشن را برای سازمان، برنامه ها و زیر برنامه ها مشخص می سازند ولی استراتژی خاصی را نشان نمی دهند. مقاصد کوتاه مدت و برنامه های عملیاتی این نقش را بر عهده دارند (اگر بتوان در کمتر از سه سال به یک هدف سازمانی دست یافت، آن هدف ه دف کوتاه مدت خواهد بود).
اهداف به بررسی شکاف موجود میان سطوح ارایه خدمات فعلی و خدمات مورد نظر می پردازد. بنابراین نمی توان موارد زیر را به عنوان هدف نام برد:
– تداوم ارایه خدمات به مشتریان(چالش آفرین نیست)
– پردازش پرونده های ثبت نام (مبهم، متناسب با برنامه عملیاتی و مقاصد است)
– ثبت سه هزار سابقه تا سال 1999(بسیار اختصاصی، کوتاه مدت، متناسب با برنامه عملیاتی و مقاصد است).
لازم به تذکر است اهداف در مقایسه با رسالت، اختصاصی تر هستند. وآن قدر کلی و عمومی هستند که منجر به تقویت خلاقیت و نوآوری می شوند.
توضیح چند اصطلاح
رسالت:
یک عبارت جامع، کوتاه و مختصر در خصوص هدف یک سازمان، برنامه یا زیر برنامه است.
اهداف:
نتایج موردنظر که پس از سه یا چند سال تحقق می یابند
مقاصد:
اهداف ویژه و قابل سنجش جهت دستیابی به اهداف سازمان.( مقاصد، اهداف ویژه، اهداف کوتاه مدت، اهداف اختصاصی به یک مفهوم اطلاق می شود)
خصوصيات اهداف ترکیب چند چارچوب زمانی اختصاصي (ويژه)
اهداف ویژه ی خوب،SMART (مخفف واژه های اختصاصی، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، نتیجه مدار و وابسته به زمان) هستند.
اختصاصی: این اهداف باید نشان دهنده دستاوردهای اختصاصی مورد نظر باشند ونه روش های دستیابی به آن ها. اهداف بایستی به اندازه کافی مفصل باشند و مسیر دقیق را مشخص نمایند.
قابل اندازه گیری: محدوده زمانی برای دستیابی به نتایج، مشخص باشد.
قابل دسترس: مقاصد (اهداف ویژه) باید چالش دار باشد ولی غیر ممکن نباشد.برای مثال، امکان کاهش تصادفات در بزرگ راه ها وجود دارد ولی غیر قابل دسترس نیست.
اهداف ویژه باید مطابق منابع در دسترس باشد.
مبتنی بر نتیجه: مقاصد باید نتیجه ای را مشخص نمایند. به عنوان مثال وقتی پاسخ گویی به 75 درصد از کلیه مکاتبات در 30 روز یک هدف ویژه است نتیجه مشخصی را به دنبال دارد وآن نتیجه افزایش ارایه خدمات به مردم از طریق بهبود پاسخ گویی است.
محدودیت زمانی: برای دستیابی به مقاصد مشخص باید یک چارچوب زمانی نسبتاً کوتاه تعیین کرد. محدودیت زمانی از چند هفته تا کمتر از یک سال طول می کشد.(در صورت تطبیق اهداف ویژه با سال مالی و تطابق آن ها با فرآیند بودجه، امکان مدیریت آن ها بیشتر است).
بهترین اهداف ویژه آن هایی هستند که ظرفیت افراد و برنامه ها را افزایش می دهند و در عین حال امکان پذیر هم باشند.
سنجش عملکرد
چرا عملکرد اندازه گیری می شود؟ عملکرد، اندازه گیری می شود زیرا:
¯ در برابر نتایج ایجاد پاسخ گویی می کند(اطمینان از پاسخ گویی).
¯ امکان شناسایی اقدامات بهبود دهنده کیفیت و کاهنده هزینه را به وجود می آورد.0(شناسایی اقدامات بهبود دهنده کیفیت و کمیت)
¯ هر آنچه ارزیابی می شود تحقق می یابد (تحقق نتایج).
انتخاب شاخص های سنجش عملکرد
یکی از مهم ترین نکات فرآیند برنامه ریزی استراتژیک انتخاب شاخص ها ی سنجش عملکرد برای ارزیابی پیشرفت و موفقیت برنامه هاست. قبل از آن، لازم است با انواع شاخص های سنجش عملکرد آشنا شویم.
انواع شاخص های سنجش عملکرد
شاخص های سنجش عملکرد به پنج دسته؛ ورودی (Input)، خروجی (Output)، نتیجه ((outcom، کارایی و کیفیت ترکیب چند چارچوب زمانی تقسیم می شود. هردسته از این شاخص ها به منظور پاسخ گویی به سوال متفاوتی طراحی شده است و اغلب به صورت ترکیبی مورد استفاده قرار می گیرد تا نتایج عملکرد سازمان، برنامه و زیر برنامه را تجزیه تحلیل نماید.
ورودی:
میزان منابع مورد نیاز برای ارایه خدمات و تولیدات خاص را نشان می دهد.
نیروی کار، مواد، تجهیزات و تسهیلات ورودی ها را تشکیل می دهند. سنجش ورودی ها در نشان دادن هزینه ارایه یک خدمت، ترکیب منابع مورد استفاده در ارایه خدمات، تقاضای خدمات و میزان منابع مورد استفاده در ارایه یک خدمت در مقایسه با یک خدمت دیگر مفید است.
مثال:
تعداد مشتریان متقاضی یک خدمت، تعداد مشتریان واجد شر ایط یک برنامه، میزان مواد اولیه موجود، تعداد گزارشات سوء استفاده از کودکان، تعداد درخواست های دریافتی
خروجی:
میزان تولیدات و خدمات ارایه شده را نشان می دهد(اندازه گیری می کند). سنجش خروجی ها درتعریف تولیدات یک برنامه مفید هستند. خروجی ها چیزی در مورد کیفیت یا کارایی خدمت ارایه شده، نشان نمی دهند.
مثال:
تعداد کیلو مترهایی از بزرگراه که اسفالت شده است، تعداد گزارشات پلیس که بایگانی شده، تعداد بیماران درمان و مرخص شده، تعداد واکسیناسیون کودکان دبستانی در سال
نتایج:
دست یابی یا عدم دستیابی به مقاصد (اهداف ویژه) را اندازه گیری می کند (دستاورد های واقعی و تاثیر یا مزایای برنامه ها را نشان می دهند). سنجش نتایج برای ارزیابی نتایج فوری و بلند مدت مفید است. با توجه به اینکه نتایج میزان اثربخشی یا موفقیت برنامه را ارزیابی می کنند، سیاست گذاران بیشتر به سنجش نتایج توجه دارند.
مثال:
درصد کاهش خرابی خودروها، درصد کاهش بیماری سرخجه، درصد بیماران ترخیصی که به طور مستقل زندگی می کنند، درصد کاهش تکرار شکایات ارایه شده به هیات قانون گذاری
شاخص غیر مستقیم نتایج:
اغلب امکان سنجش نتایج فوری وجود ندارد یا اطلاعات مربوط به این نتایج در دسترس نیست. در این موارد، استفاده از شاخص های غیر مستقیم ضروری است. برای مثال، تکمیل پایه درسی دوازدهم نشان دهنده سواد و فرهیختگی نیست ولی در اندازه گیری سطح سواد از این شاخص استفاده می شود.
آیا شاخص عملکرد خروجی می تواند میزان موفقیت برنامه را نشان دهد؟
شاخص خروجی به تنهایی نمی تواند این کار را انجام دهد. میزان حجم کار یک برنامه با میزان خوب بودن یک برنامه تفاوت دارد. این وظیفه بر عهده شاخص نتایج است که میزان اثربخشی یا موفقیت برنامه را ارزیابی کند.
کارایی:
سنجش کارایی به عنوان سنجش بهره وری نیز شناخته شده است و به شکل نسبت بیان می شود.این نسبت ها برای نشان دادن ارتباط میان شاخص های مختلف عملکردی جهت اطلاعات مربوط به بهره وری و هزینه کارایی برنامه ها کمک می کند.
مثال:
تعداد دانش آموزان فارغ التحصیل به دانش آموزان ثبت نامی(خروجی/ورودی)، زمان صرف شده برای رسیدگی به هر درخواست(زمان/خروجی)، هزینه به ازای هر بیمار(هزینه/ورودی)، هزینه به ازای هر بیمار مرخص و توانبخشی شده(هزینه/نتیجه)
کیفیت:
اثربخشی در پاسخ گویی به نیاز مشتریان و ذی نفعان را نشان می دهد. دقت، کفایت، نزاکت، پاسخ گویی، قابلیت اطمینان و شایستگی خدمت عرضه شده یا کالای تولیدی را شامل می شود. عدم وجود کیفیت نیز قابل اندازه گیری است.
مثال:
تعداد گزارشات فاقد نقص در مقایسه با مجموع تعداد گزارشات، درصد صحت اطلاعات ورودی به پایگاه اطلاعاتی، هزینه مربوط به اشتباه در مجوز های ابطال شده یا تمدید شده(شاخص عدم کیفیت)
طراحی شاخص های سنجش عملکرد خوب، یک فرآیند تکمیلی است که در طول زمان و با کسب تجربه کامل می شود. با تکمیل وبهبود شاخص های سنجش عملکرد اطلاعات واقعی عملکرد جمع آوری و اهداف واقع گرایانه برای عملکرد آینده تنظیم می شود.
اندازه گیری پیشرفت
بعد از تصمیم گیری در باره انتخاب مجموعه شاخص های سنجش عملکرد مبتنی بر نتیجه جهت دست یابی به اهداف و مقاصد باید پیشرفت برنامه را اندازه گیری ترکیب چند چارچوب زمانی کرد. پس باید:
¯ شاخص های سنجش عملکردی را تعریف کرد. (شاخص ها باید به روشنی تعریف شوند و شامل موضوع تحت اندازه گیری، منبع اطلاعات و نحوه محاسبه آن باشد. ضمنا تلاش کنید برای هر هدف انواع مختلفی از سنجش ها تعریف شود)
¯ نیاز های اطلاعاتی را مشخص کرد. (به جمع آوری چه اطلاعاتی نیاز است؟ به چه فرم هایی برای جمع آوری اطلاعات نیاز است؟ برای مدیریت اطلاعات عملکردی به چه منابعی نیاز است؟ برای کمک در جمع آوری و تجزیه تحلیل اطلاعات چه نرم افزار ها و سخت افزارهای کامپیوتری نیاز داریم؟ اطلاعات در چه دوره زمانی (ماهانه، سه ماهانه یا سالانه) جمع آوری می شوند؟ و …)
¯ عملکرد پایه را تعیین نمود.(ارزیابی عملکرد فعلی سازمان و این که اکنون ما در کجا هستیم؟)
¯ عملکرد موجود را با با نتایج مورد نظر ترکیب چند چارچوب زمانی مقایسه کرد. (اطلاعات حاصل از عملکرد فعلی سازمان با اطلاعات آینده مقایسه می شود. تفاوت یا شکاف میان عملکرد مورد نظر و عملکرد موجود نشان دهنده فاصله پیشرفت است).
پس ازمرحله مقایسه عملکرد موجود با نتایج مورد نظر و اندازه گیری پیشرفت برنامه ها می توان به تنظیم مقاصد عملکردی واقع گرایانه پرداخت؛ یعنی تخمین نتایج کمی موردنظر در یک دوره زمانی.
برنامه عملیاتی چیست؟
برنامه عملياتي، تعریف جامعی از ترکیب چند چارچوب زمانی استراتژی ها و اقدامات اجرایی برای انجام برنامه است. هنگامی که هزینه ها، مزایا، فشار های احتمالی، چارچوب های زمانی و منابع تحلیل گردیدند می توان بهترین استراتژی را انتخاب کرد. استراتژی چگونگی دست یابی به نتایج مطلوب است یا همان شیوه های اقدام. گام بعدی پس از انتخاب بهترین استراتژی، تشخیص اقدامات لازم برای اجرای موفق استراتژی، به منظور دست یابی به مقاصد است. این اقدامات، عملیاتی هستند که در برنامه عملیاتی ظاهر می شوند.
مراحل برنامه ریزی عملیاتی
1- تعیین مسوول اجرای تمامی مراحل برنامه عملیاتی
2- جزییات برنامه عملیاتی در اجرا
3- تعیین چارچوب زمانی
4- تعیین تاثیر مالی سالانه برنامه عملیاتی و منابع لازم برای اجرای آن
5- سازماندهی برنامه عملیاتی با ایجاد یک نظام شماره گذاری یا حروف گذاری
چگونه پیشرفت خود را پیگیری کنیم؟
بدون استفاده از برنامه پیگیری، مسوولیت ها و پاسخ گویی فراموش خواهد شد و برنامه استراتژیک تنها تبدیل به یک کاغذ نوشته خواهد شد.
یک برنامه پیگیری باید شامل این موارد باشد:
اهداف، مقاصد، شاخص های سنجش عملکرد، برنامه عملیاتی، نظرات و توضیحات اقدامات انجام شده، اطلاعات در خصوص وضعیت فعلی.
در سند پیگیری این نکات باید رعایت شود:
پیشرفت یا عدم پیشرفت باید گزارش شود.
در صورت عدم پیشرفت دلایل آن و اقدامات انجام شده جهت برگرداندن مراحل انجام برنامه به مسیر اصلی خود باید گزارش شود.
از کدهای قابل درک و ساده برای استفاده از گزارش استفاده شود. برای مثال ((ط.ب)) برای نشان دادن اینکه برنامه عملیاتی طبق برنامه انجام می شود.
جایی برای ارایه نظرات در سند پیگیری درنظر گرفته شود.
مدیران باید ضمن استفاده از نظرات کوچک و بزرگ، مدیریت سطح بالا را در جریان جزییات اطلاعات قرار دهند.
پیشرفت در اهداف ومقاصد برنامه را در جلسات کارکنان و در خبرنامه های سازمان مطرح کنید.
علاوه بر آن، سنجش عملکردها باید جمع آوری ودر فواصل منظم ارسال شود. اطلاعات سنجش عملکرد باید به صورت سالانه و در برخی از موارد با فاصله کمتری جمع آوری و محاسبه شوند.
اطلاعات مربوط به پیشرفت برنامه و تجزیه تحلیل آن ها نقطه شروع چرخه برنامه ریزی آینده خواهد بود.
نتیجه آن که فرآیند برنامه ریزی هیچ گاه پایان نمی یابد و همیشه ادامه دارد.
برنامه ریزی استراتژیک و سنجش عملکرد، ترجمه: دکتر سید جمال الدین طبیبی، دکتر محمد رضا ملکی؛ وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد. تهران : 1383
استراتژی ادغام و تملک چگونه منجر به رشد کسب و کارها میشود؟
لی فردریکسن یک بازاریاب برنده جایزه ، Visible Expert ، و استراتژیست مشهور کسب و کار است که به پیشگامی در زمینه بازاریابی مبتنی بر تحقیق کمک کرد.
ادغام و تملک (Mergers and Acquisitions) به یک استراتژی محبوب برای شرکتهایی تبدیل شده است که به دنبال گسترش بازارها یا قلمروهای جدید، کسب برتری در رقابت یا دستیابی به فناوریها و مجموعه مهارتهای جدید هستند.
اما تأثیر این ادغامها چیست؟ از همه مهمتر، آیا ادغام و تملک برای شرکت شما منطقی است؟
در این مقاله عواملی را که باعث رشد بالای کسب وکار است، بررسی کردهایم و برخی از حقایق را که ممکن است شما را متعجب کند بیان میکنیم.
ادغام و تملک استراتژیک: جستجوی راهحل برای مشکل کسب و کار
اساساً دو نوع ادغام و تملک وجود دارد: استراتژیک و مالی.
همانطور که از نام آن پیداست، ادغام یا تملک مالی به دلایل مالی دنبال میشود؛ اغلب برای گرفتن سریع پول نقد یا به عنوان سرمایهگذاری. اما در این مقاله قرار نیست درباره ادغام مالی صحبت کنیم.
ادغام و تملک استراتژیک راهحلی برای یک مشکل کسب و کار ارائه میدهد. شاید خریدار به دنبال بدست آوردن یک خط تولید جدید، افزودن برخی امکانات اضافی، ورود به بازار جدید یا کسب تخصص و مالکیت معنوی است. برای شرکتهای خدمات حرفهای، ادغام و تملک استراتژیک معمولاً به دلیل کسب اعتبار، افزودن قدرت فکری یا تغییر توازن قدرت در یک بازار خاص اتفاق میافتد.
نتیجه نهایی این است که ادغام استراتژیک هم برای شرکت خریداریشده و هم برای شرکت خریدار ارزش دارد. میتوان گفت با پیادهسازی این استراتژی هر دو طرف برنده خواهند بود.
بنابراین ادغام استراتژیک چگونه اتفاق میافتد؟ این یک مثال خوب است:
چند سال پیش ما در حال تحقیق در مورد شرکتهایی بودیم که ارزیابیهای غیرمعمول بالایی دریافت کردند. یکی از آنها توجهم را جلب کرد. این شرکت کوچکتری بود که در کارهای فوق سری ترکیب چند چارچوب زمانی تخصص داشت و در یکی از آژانسهای اطلاعاتی تجربه و ارتباط عمیقی داشت. این شرکت با درآمد چشمگیر ۱۰ برابر به فروش رسید.
وقتی از شرکت متبحر در مورد دلیل تمایل به پرداخت چنین مبالغی سوال کردیم، دلایل آنها کاملاً روشن بود.
شرکت هدف مدارک و شرایط لازم را با مشتری لازم ارائه داده است. نداشتن این قابلیتها شرکت متقاضی را در هنگام رقابت برای کارهای آینده در معرض آسیب جدی قرار میدهد. به طور خلاصه، آنها اعتقاد داشتند که ارزش درازمدت برای شرکت خریدار بسیار بیشتر از قیمت خرید دچار تورم است.
این یک ادغام استراتژیک است.
اما چه زمانی باید به جای تکیه بر رشد آلی منضبط، به استراتژی رشد تهاجمی ادغام و تملک روی بیاورید؟
چه زمانی ادغام و تملک به عنوان یک استراتژی رشد کار میکند
ادغام و تملک در شرایط مختلف کاملاً منطقی است. به عنوان مثال، شاید فرصتی پیش بیاید که نیاز به اقدامی سریع و قاطع دارد. یا شاید یک تهدید رقابتی این نیاز را به وجود میآورد که به سرعت شرکت خود را گسترش دهید.
در اینجا پنج موقعیت وجود دارد که ادغام و تملک به عنوان یک استراتژی رشد مفید شناخته شدهاند:
۱- خلاء مهم در ارائه خدمات یا لیست مشتری را پر میکند.
وقتی بازار در واکنش به رویدادهای خارجی یا قوانین و مقررات جدید تغییر میکند، میتواند شکافی در پیشنهادات مهم یک شرکت ایجاد کند. این یک فرصت عالی برای ادغام استراتژیک است.
پس از واقعه ۱۱ سپتامبر، صنعت امنیت ملی و دفاع فاقد مهارتهای مربوطه برای مطابقت با الزامات فدرال در حال تغییر سریع بود. شرکتها به سرعت فهمیدند که بدون مهارت و تجربه لازم برای پاسخگویی به تقاضای امنیتی جدید به حاشیه رانده میشوند. شرکتهایی که تجربه لازم و لیستهای مربوط به مشتری را داشتند، ناگهان دریافتند که از نظر استراتژیک بسیار باارزش بوده و جهت تملک اهداف پرطرفداری هستند.
۲- روش کارآمد برای به دست آوردن استعداد و مالکیت معنوی
بسیاری از صنایع با کمبود شدید نیروهای متخصص و باتجربه روبرو هستند. در این مورد امنیت سایبری، حسابداری و مهندسی تنها چند نمونه است که بلافاصله به ذهن خطور میکند.
واقعیت این است که مالکیت معنوی (IP) واحد پول جدید کسب و کار مدرن است. چیزی که زمانی دزدکی انجام میشد، اکنون به طور فعال خرید و فروش میشود. برای بسیاری از شرکتها، تملک یک شرکت و مالکیت معنوی آن سریعترین راه برای تسلط بر بازار است.
۳- فرصت همافزایی
ادغام استراتژیک، اگر به عنوان بخشی از یک استراتژی رشد مدبرانه انجام شود، میتواند منجر به همافزایی شود که برای اکتساب ارزش واقعی دارد.
دو نوع همافزایی مرتبط با ادغام و تملک وجود دارد: هزینه و درآمد.
همافزایی هزینهها در واقع کاهش هزینهها با استفاده از همپوشانی عملیات یا منابع و تلفیق آنها در یک نهاد است. در ادغام و تملک استراتژیک، تعدادی از مناطق برای کاهش هزینه مناسب هستند مانند امکانات اضافی، نیروی کار یا واحدهای کسب و کار و مناطق عملیاتی. اما همافزایی هزینهها همچنین به لطف بودجه ترکیبی بیشتر میتواند منجر به افزایش قدرت خرید و مذاکره شود.
همافزایی درآمد توازن قدرت را در رقابت تغییر داده و فرصتهایی را برای تغییر پویایی بازار، فروش محصولات بیشتر یا افزایش قیمت ایجاد میکند. شرکتها میتوانند از مزایای همافزایی درآمد استفاده کرده و از بسیاری جهات از جمله موارد زیر سود بیشتری کسب کنند:
- کاهش رقابت
- دسترسی به بازارهای جدید (از طریق تخصص، محصولات، خدمات یا ظرفیت تازه به دست آمده)
- گسترش پایگاه مشتری برای فرصتهای فروش متقابل
- توسعه فرصتهای فروش با بازاریابی محصولات یا خدمات مکمل
۴- اضافه کردن یک مدل کسب و کار جدید
بسیاری از شرکتهای خدمات حرفهای بر اساس یک مدل کاری بنا شدهاند، اما مطمئناً این تنها گزینه نیست. برخی از شرکتها به عنوان هزینه ثابت یا از طریق مشوقهای عملکرد درآمد کسب میکنند. برخی دیگر ممکن است از مدلهای اشتراک (محبوب در صنعت نرمافزار) استفاده کنند.
مطمئناً ارزش یک استراتژی موثر در رشد ادغام و تملک فقط مربوط به نحوه پرداخت شما نیست. ادغام همچنین ممکن است نوع جدیدی از خدمات مانند کارگزاری، بیمه یا مدیریت پول را ارائه دهد. اگر مدل کسب و کار جدیدی را در نظر دارید، سادهترین راه برای توسعه و آزمایش آن، کسب شرکتی است که قبلاً با موفقیت از این مدل استفاده کرده است. به این ترتیب از سوءقدمهای احتمالی و بیتجربگی جلوگیری میکنید.
دیدگاه شما