آپشن Greek: ریسک و پاداش دلتاDelta
ارزش دلتا وابسته به زمان باقی مانده تا تاریخ انقضا و قیمت انجام آپشن های وابسته به قیمت اساسی دارایی های پایه است
آپشن Greek: ریسک و پاداش دلتاDelta
دلتا رایج ترین و ساده ترین گزینه ی برای درک Greek است که نرخ تغیییر قیمت یک آپشن را با توجه به افزایش 1.00 دلاری در قیمت دارایی های پایه، اندازه گیری می کند. ارزش دلتا وابسته به زمان باقی مانده تا تاریخ انقضا و قیمت انجام آپشن های وابسته به قیمت اساسی دارایی های پایه است.
به طور مثال، جدول زیر آپشن هایی AAPL را که در سه ماه آینده منقضی می شوند و قیمت فعلی آن ها 157.44 دلار است را نشان می دهد. آپشن in-the-money (آپشنی که در آن قیمت خرید پایین تر از قیمت فعلی دارایی پایه باشد) با قیمت انجام شده ی 139.0 دلار دارای دلتای 0.908 است که یعنی با هر افزایش 1.00 دلاری در AAPL قیمت در حدود 0.91 دلار رشد می کند. با این حال آپشن out-of-the-money (آپشنی که در آن قیمت خرید بیشتر از قیمت فعلی دارایی پایه باشد) با قیمت انجام شده ی 160.00 دلار دارای دلتای 0.427 است که یعنی با افزایش 1.00 دلاری در AAPL تنها 0.43 دلار افزایش پیدا می کند.
قیمت آپشن در مقابل قیمت دارایی
برای شناخت و درک بهتر مفهوم دلتا به یک مسیر مسابقه فکر کنید که در آن لاستیک ها نشان دهنده دلتا و پدال گاز نشان دهنده قیمت پایه است. آپشن های پایین دلتا مانند ماشین های مسابقه ای با رینگ های اقتصادی هستند، در حالی که شما سرعت می گیرید، کشش زیادی نخواهید داشت. از سوی دیگر، آپشن های بالای دلتا همانند لاستیک های مسابقه ای هستند که با لمس پدال گاز، مقدار زیادی کشش را نشان می دهند. مقادیر دلتای نزدیک به 1.0 یا -1.0 بالاترین سطح کشش را ارائه می دهند.
به عنوان مثال، فرض کنید که یکی از آپشن های out-of-the-money دارای دلتا 0.25 است و یکی دیگر از آپشن های in-the-money دارای دلتا 0.80 است. 1.00 دلار افزایش قیمت سهام پایه موجب افزایش 0.25 دلار در اولین آپشن و افزایش 0.80 دلاری در آپشن دوم خواهد شد. معامله گرانی که بیشترین کشش را دنبال می کنند، می خواهند دلتا های بالایی را در نظر بگیرند، گرچه این گزینه ها گران تر از نظر هزینه های خود هستند، زیرا احتمالا درک مفهوم پوشش ریسک در معرض انقراض هستند.
احتمال به وجود آمدن In-the-Money
دلتای معمولا برای تعیین احتمال بودن تبدیل آپشن به In-the-Money در زمان انقضا مورد استفاده قرار می گیرد. به عنوان مثال، خرید آپشن out-of-the-money با دلتای 0.20، تقریبا 20% احتمال دارد که در تاریخ انقضایش به آپشن In-the-Money تبدیل شود، جایی که به عنوان یک آپشن خرید In-the-Money با دلتای 0.95 تقریبا 95٪ احتمال دارد که در انقضا به In-the-Money تبدیل شود. فرض این است که قیمت ها از توزیع نرمال منطقی پیروی می کنند.
در سطح بالا، این بدان معنی است که تریدرها می توانند از دلتا برای اندازه گیری یک آپشن یا ارزیابی یک استراتژی مشخص استفاده کنند. دلتاهای بالا ممکن است بیشتر برای استراتژی های با ریسک بالا و پاداش بالا با نرخ پایین برنده مناسب باشد، در حالی که دلتاهای پایین ممکن است برای استراتژی های کم خطر با نرخ بالای برنده مناسب باشد.
ارزیابی جهت ریسک
دلتا هنگام تعیین جهت ریسک نیز استفاده می شود. دلتاهای مثبت برای بازار طولانی مدت، دلتاهای منفی برای بازارهای کوتاه و دلتاهای خنثی برای بازارهای بی طرف هستند. هنگام خرید یک قرار داد آپشن، شما یک دلتا مثبت را می خواهید زیرا قیمت همراه با قیمت دارایی پایه افزایش می یابد. هنگامی که شما یک قرارداد فروش را می گیرید، دلتا منفی را می خواهید که قیمت آن در صورت افزایش قیمت دارایی ها کاهش پیدا کند.
ممکن است تریدرها از این فرضیه ها در هنگام ساخت استراتژی استفاده کنند. به عنوان مثال، یک تریدر که یک استراتژی آپشن خنثی را اجرا می کند، می تواند موقعیت دلتا را به حداقل برساند. جدول زیر موقعیت دلتای دلخواه را برای انواع استراتژی های انتخابی نشان می دهد که می تواند به تریدرها در برای یافتن فرصت ها کمک کند.
هجینگ یک موقعیت
اصطلاح دلتا در مورد هر دو دارایی های مالی و آپشن های آنها به کار می رود، گرچه دارایی های واقعی دلتای مطلق 1.0 را دارند زیرا آنها دلار را با دلار حرکت می دهند. به عنوان مثال، سرمایه گذاری که دارای 100 سهم است، 100 دلتا در سبد خود دارد.
ممکن است اگر سرمایه گذار ، فکر می کند که سهام ممکن است یک تحول پیش رو داشته باشد، بخواهد سبد سهام خود را در برابر چنین تعصب طولانی محافظت کند. در این مورد، ممکن است آنها تصمیم بگیرند که آپشن های خرید پوشش داده شده که دلتای منفی ارائه می دهند را تحریر کنند. دلتای 30- از این آپشن های خرید پوشیده شده می تواند کل مجموعه را به 170 کاهش دهد. البته دلتا با گذشت زمان تغییر می کند، بنابراين ممکن نيست هزينه همان مقدار خطر را در طول زمان پوشش دهد.
خط پایانی
دلتا برای تعیین اینکه چگونه قیمت آپشن به تغییر در سهام پایه واکنش نشان می دهد مفید است. این پویایی می تواند برای درک بهتر برآورد احتمالی بودن پول در زمان انقضا، محاسبه چگونگی محافظت از نمونه کارها یا به سادگی درک اینکه آپشن ها احتمالا بیشتر از یک حرکت در قیمت دارایی اساسی بهره مند خواهند شد، مفید باشد.
ارزش در معرض ریسک و ریزش مورد انتظار پرتفوی در نظریۀ امکان و الزام فازی
ارزش در معرض ریسک و ریزش مورد انتظار پرتفوی در نظریۀ امکان و درک مفهوم پوشش ریسک الزام فازی موضوعی است که بنا به یکی از نگرانیهای اصلی سرمایهگذاران و مدیران مالی، نحوۀ رویارویی با ریسک سرمایهگذاری و نوسانهای بازده است؛ از این رو شناسایی، اندازهگیری و مدیریت ریسک، که از موضوعات مهم در مباحث مالی تلقی درک مفهوم پوشش ریسک میشود تدوین و ارایه شده است. در سالهای اخیر، کانون توجه بسیاری از شرکتهای مالی به معیار ارزش در معرض ریسک و ریزش مورد انتظار برای اندازهگیری ریسک پرتفوی است. از جمله مهمترین مشکلات روشهای ارائه شده در اندازهگیری ریسک، در نظر نگرفتن عدم قطعیت موجود در دادههای مالی است. به همین دلیل در پژوهش پیش رو برای تطابق بیشتر مدل با واقعیت، به برآورد ارزش در معرض ریسک و ریزش موردانتظار پرتفوی با لحاظ عدم قطعیت دادهها، پرداخته میشود. در درک مفهوم پوشش ریسک این رابطه از مفهوم متغیر تصادفی فازی و نظریۀ امکان و الزام فازی، بهمنظور پوشش عدمقطعیت موجود در دادههای مالی، استفاده شده است. در نظر گرفتن عوامل ریسک بهصورت متغیر تصادفی، این امکان را برای سرمایهگذار فراهم میکند که با پذیرش سطح خاصی از عدم قطعیت، میزان ریسک پرتفوی خود را برآورد کند. علاوهبر این در پژوهش پیش رو، کلیه برآوردها با دو فرض توزیع نرمال و تی استیودنت انجام شده و نتایج بهدست آمده از حل مدل با دادههای عددی، نشاندهندۀ این است که لحاظ توزیع t و نیز عوامل ریسک بهصورت متغیر تصادفی، سبب ایجاد برآوردهای محافظهکارانهتری برای دو سنجۀ مد نظر شده است.
بررسی منطق فازی
در نظریۀ امکان و الزام فازی و از تئوری مجموعههای فازی و منطق فازی که برای اولین بار توسط پرفسور لطفی زاده در سال ۱۹۶۵ معرفی شد استفاده شده است. هدف از معرفی و بررسی آن توسط وی، توسعه مدلی کارآمدتر برای توصیف فرآیند پردازش زبانهای طبیعی در آن زمان بود. او مفاهیمی درک مفهوم پوشش ریسک چون مجموعههای فازی، رویدادهای فازی، اعداد فازی و فازیسازی را وارد علوم ریاضیات و مهندسی کرد. پرفسور لطفی زاده به دلیل معرفی نظریه بدیع و سودمند fuzzy و تلاشهایی که در این زمینه انجام داده است، توانست تا جوایز بینالمللی متعددی را به دست آورد. پس از معرفی آن به دنیای علم، مقاومتهای بسیاری در برابر پذیرش آن صورت گرفت، اما در ادامه این نظریه توانست به خوبی برای خود در علوم مختلف جا باز کند.
با بررسی نظریه فازی به این نتیجه میرسیم که نظریه مجموعههای فازی، در پی محاسبات نو ظاهر شد. در اینجا معنای واژه fuzzy، غیردقیق، ناواضح و مبهم در نظر گرفته شده است. این منطق توانسته تا پا را از منطق ارزشهای صفر و یک نرمافزارهای کلاسیک فراتر بگذارد و درگاهی جدید را به سوی دنیای علوم نرمافزاری و رایانهها بگشاید. با بررسی منطق فازی پی میبریم که علت این امر، فضای شناور و نامحدود بین اعداد صفر و یک است که به چالش کشیده شده است.
منطق فازی، فضای شناور و نامحدود بین اعداد صفر و یک، یعنی فضای موجود بین دو ارزش، مثلا “برویم” یا “نرویم”، ارزشهای جدید “شاید برویم” یا “میرویم”، “اگربرویم” یا “احتمال دارد برویم” را استخراج کرده و استفاده میکند. بنابراین در بررسی آن به این نتیجه میرسیم که دانش مورد نیاز برای بسیاری از مسائل مورد مطالعه به دو صورت متمایز ظاهر میشوند:
- دانش عینی: منظور مباحث، معادلات و فرمولهای ریاضی است که از قبل وجود داشتهاند و برای حل و فصل مسائل معمولی فیزیک، شیمی، یا مهندسی مورد استفاده قرار میگیرند.
- دانش شخصی: منظور دانستنیهایی است که تا حدودی قابل توصیف و بیان زبانشناختی هستند. البته در اینجا امکان کمی کردن آنها با کمک درک مفهوم پوشش ریسک ریاضیات سنتی وجود ندارد. دانش شخصی، دانش ضمنی یا دانش تلویحی نیز گفته میشود.
اما نکته مهم در اینجا این است که با بررسی منطق فازی به این نتیجه میرسیم که در عمل، هر دو نوع دانش مورد نیاز است؛ منطق fuzzy این دو نوع دانش را به صورتی منظم، منطقی، و ریاضیاتی با هم و به صورت هماهنگ استفاده میکند.
کامپیوتر دارای منطق صفر و یک است. یعنی براساس منطق آن فقط دو واژه درست و غلط وجود دارد. اما این منطق تعبیری دیگر دارد. به عنوان مثال در پاسخ به این سوال که “آیا همه آنچه که دیروز به من گفتی، راست بود؟” میتوان اینگونه پاسخ داد، “بیشتر آنها حقیقت بود.” یعنی چیزی بین حقیقت (یک) و دروغ (صفر).درک مفهوم پوشش ریسک
در اینجا مشخص است که همه افراد در زندگی روزمره خود بارها از این مفهوم استفاده میکنند. دنیای صفر و یک، دنیایی انتزاعی و خیالی است، زیرا به ندرت پیش میآید که موضوعی صددرصد درست یا صددرصد نادرست باشد.
تاریخچه
چون تعداد کمی از افراد توانستند در بررسی مفهوم فازی به نتیجه برسند و آن را درک کنند، مفهوم آن مدتها از درگاه دانشگاهها بیرون نرفت. در اواسط دهه ۸۰ میلادی بود که صنعتگران ژاپنی معنا و ارزش صنعتی آن را درک کرده و به کار بردند. اولین پروژه ژاپنیها که براساس آن بود، طرح هدایت و کنترل تمام خودکار قطار زیرزمینی شهر سندای بود. این طرح موفق شد و از این پس، این نظریه بسیار سریع در تکنولوژی دستگاههای صوتی و تصویری ژاپنیها جا باز کرد. اما اروپاییها دیر متوجه اهمیت آن شدند و پس از آنکه موج بحثهای علمی در رابطه با این منطق کمرنگ شد، استفاده صنعتی از آن را آغاز کردند.
بیش از چهل سال از تولد این منطق میگذرد. در این مدت نظریه فازی، چارچوب فکری و علمی جدیدی را در محافل آکادمیک و مهندسی ایجاد کرده و دیدگاه دانشمندان را نسبت به کم و کیف دنیای اطراف تغییر داده است. بنابراین میتوان آن را جهانبینی بدیع و واقعگرایانهای دانست که به اصلاح، به شالوده منطق علمی و ذهنی بشر کمک شایانی کرده است.
مجموعه های فازی
با بررسی منطق فازی به این نتیجه میرسیم که بنیاد آن بر شالوده نظریه مجموعههای فازی قرار دارد. این نظریه در واقع تعمیم یافته نظریه کلاسیک مجموعهها در علم ریاضیات است. در تئوری کلاسیک مربوط به مجموعهها، یک عنصر، یا عضو مجموعه است یا نیست؛ بنابراین در اینجا به این نتیجه میرسیم که عضویت عناصر از یک الگوی صفر و یک و باینری تبعیت میکنند. اما منطق fuzzy این مفهوم را بسط میدهد و در واقع مفهوم عضویت درجهبندی شده را مطرح میکند؛ یعنی یک عنصر میتواند حتی تا حدودی و نه کاملا عضو یک مجموعه باشد.
مقاله علمی و پژوهشی در رشته مهندسی مالی با عنوان برآورد ارزش در معرض ریسک و ریزش موردانتظار پرتفوی با استفاده از نظریۀ امکان و الزام فازی برای دانلود این مقاله به لینک یر مراجعه کنید JFR_Volume 19_Issue 2_Pages 193-216(2
تحلیلی بر وجوه نهادی مدیریت ریسک در صنعت بیمه مبتنی بر رویکرد اقتصاد هزینه مبادله
نقش نهاد دولت در مدیریت ریسک از منظر وظایف حاکمیتی، قانون گذاری و سیاست گذاری در کاهش زمینه های بروز هزینه های مبادله در نهادهای پائین دستی، از اهمیت بنیادینی برخوردار است.
چکیده:
مطالعات متنوعی با رویکرد تحلیل و ارزیابی ریسک در بیمه صورت گرفته ولی کمتر به جنبه های شناختی و حقیقی مفهوم عدم اطمینان و ریسک توجه شده است. نقش شرکت های بیمه ای در پوشش عدم اطمینان های موجود، در چارچوب قراردادهای حقوقی متبلور می گردد. بنابراین واحد سنجش معاملات بین بیمه گر و بیمه شده، مبادله می باشد. اطلاعات ناقص و نامتقارن، در قالب عقلانیت محدود، بیشترین سهم را در ایجاد هزینه های مبادله ناشی از انتخاب نامساعد و مخاطرات اخلاقی ایفا می کند. رویکرد اقتصاد هزینه مبادله که مبتنی بر نگرش اقتصاد نهادی جدید می باشد، مهمترین روش برای تبیین، تحلیل و راه های کاهش هزینه های مبادله (ناشی از نهادهای رسمی و غیررسمی) و درک مفهوم پوشش ریسک به تبع آن ریسک های مرتبط خواهد بود. شواهد بسیاری وجود دارد که با درک عمیق از مفهوم هزینه مبادله و عوامل نهادی مؤجد آن، می توان بخش عمده ای از ریسک های مربوطه را شناسایی و به طور پایداری کنترل و مدیریت نمود. همچنین نقش نهاد دولت در مدیریت ریسک از منظر وظایف حاکمیتی، قانون گذاری و سیاست گذاری در کاهش زمینه های بروز هزینه های مبادله در نهادهای پائین دستی، از اهمیت بنیادینی برخوردار است. بنابراین می توان ساختار مدیریت ریسک را بر اساس رویکرد اقتصاد هزینه مبادله و توجه به زوایای پنهان که ناشی از بروز مخاطرات اخلاقی می باشد همراه با نظام های استاندارد ارزیابی ریسک، طراحی و سازماندهی کرد.
مهدی احراری: دانشجوی دکترای اقتصاد نفت و گاز، بازرها و مالیه دانشگاه علامه طباطبایی
ریسک چیست و انواع ریسک کدام است؟
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند.
برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
در ادامه این مطلب از سایت بورسینس چند ریسک دیگر را بطور کوتاه لیست کرده ایم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک عملیاتی، ریسک زیان ناشی از فرایند ناقص یا شکست خورده، سیاستها، سیستمها یا رویدادهایی است که فرایند عملیاتی کسب و کار را تحت شعاع قرار میدهد.
خطای کارکنان، فعالیتهای مخربانه و خلافکارانه مانند تقلب و رویدادهای فیزیکی نیز از جمله فاکتورهایی هستند که میتوانند ریسک عملیاتی را پی داشته باشند.
اغلب سازمانها پذیرفتهاند که مردم و فرایندها به طور ذاتی دچار خطا میشوند و کماثر یا بیاثر شدن عملیات را به بار میآورند.
دلایل ریسک عملیاتی:
- بلایای طبیعی، مانند زمینلرزه، طوفانها یا آتشسوزی
- بحرانهای سلامتی و بهداشت، مانند همهگیری ویروس COVID-19
- فجایع ناشی از انسانها، مانند حملات سایبری، تروریسم و جرایم سایبری
- شبهجرمها مانند اختلاس، جرایم سایبری درون سازمانی، غفلت کارکنان، تهدیدات جنسی، محیط کاری خصومتآمیز و…
- نقض قوانین، نقض قرارداد، دستکاری در بازار و اعمال معاملات غیرمنصفانه
- قوانین و شرایط کاری جدید
- شکست خوردن در پایبندی به سیاستها یا فرایندهای کاری شرکت یا شکست در اطمینان حاصل کردن از پیشبرد سیاستها
- سیستمهای کامپیوتری یا IT قدیمی
- اختلال در زنجیره تامین
- استفاده ناکارآمد از سیستمهای ابری
- سیاستهای کاری متناقض یا غیرمنصفانه
- رفتارهای ناایمن
- کاستی و نقص در محصولات
- خطاهای انسانی مانند خطا در وارد کردن داده، یا از دست دادن ضرب العجلها
- ناکارآمدی فرایندهای داخلی یا درک اشتباه فرایندها
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود.
ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
به عبارت دیگر، ریسک مالی به درک مفهوم پوشش ریسک توانایی کسب و کار در مدیریت بدهی و پاسخگو بودن در مقابل تعهدات مالی اشاره دارد.
این نوع از ریسک اغلب به خاطر بیثباتیها، زیان در بازار مالی یا تحرکات قیمت سهام و ارزها، تغییر نرخ بهره و… به وجود میآید.درک مفهوم پوشش ریسک
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد.
ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید.
طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.
شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.
هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند.
سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.
البته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ بهره (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد.
این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
به عبارت دیگر، ریسک نرخ بهره، احتمال کاهش ارزش یک دارایی به خاطر نوسانات غیرمنتظره در نرخ بهره است. ریسک نرخ بهره، اغلب با داراییهایی که درآمد ثابت ایجاد میکنند (fixed-income assets مانند اوراق مشارکت) مرتبط است.
مانند سایر انواع ریسکها، ریسک نرخ بهره درک مفهوم پوشش ریسک را میتوان کاهش داد. اصلیترین ابزارها برای کاهش ریسک نرخ بهره شامل تنوعسازی داراییها در سبد و پوشش ریسک (hedging) است.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد.
این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق ( این مقاله را بخوانید : روانشناسی، حلقه مفقوده تصمیمگیری در بازار بورس )
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
ریسک تورمی
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک تجاری
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.
برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک نقدینگی
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
اگر در مورد انواع ریسکها سوالی دارید در بخش نظرات بنویسید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
استراتژی خرید و فروش برای مبتدیان و تازه واردان بازار سهام
در صورتی که از معامله گران تازه کار بازار سهام محسوب میشوید و قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، بایستی ۲ نکته را در رابطه با استراتژی خرید و فروش در شروع کار خود مد نظر قرار دهید:
۱- زمانبندی در بازار سهام بسیار مهم است.
۲- سهام را در قیمت پایین بخرید و در قیمت بالا بفروشید.
درک مفهوم این استراتژی خرید و فروش بسیار ساده است. خرید (یا فروش) در زمان مناسب جهت افزایش حاشیه سود، که تفاوت بین خرید و فروش سهام محسوب میشود. یک سرمایهگذار باهوش، به عنوان یک قاعده کلی به تعقیب استراتژیهای بازار سهام ذکر شده در بالا میپردازد و به دنبال افزایش حاشیه سود خود و در نتیجه دستیابی به حداکثر میزان سود خواهد بود.
اخیراً یکی از رایجترین اشتباهاتی که سرمایهگذاران مرتکب آن میشوند، این است که آنها مستعد واکنش سریع بوده و بیش از حد بر اصطلاحات و نکات سرمایهگذاری متکی هستند. در حقیقت میتوان گفت که چیزی به عنوان نکته سرمایهگذاری وجود ندارد. چرا که تمام نکات سرمایهگذاری از دیدگاه شخص دیگری اتخاذ شده است و ممکن است صحیح و یا نادرست باشد و در بهترین حالت ممکن است قمار محسوب شود.
تمرکز بر استراتژی خرید و فروش بازار سهام کم ریسک، که از مفهوم ذکر شده در بالا پیروی میکند و مانعی بر سر راه سرمایهگذاری از نوع \”یک شبه پولدار شدن\” است، شروعیایدهآل برای هر سرمایهگذاری به شمار میآید که قصد ثروتمند شدن در بلند مدت را دارد. علاوه بر این، سرمایهگذاران بایستی اقدام به بکارگیری مواردی همچون تحقیق، تجربه، بصیرت و خونسردی در کنار هم، جهت استفاده بهینه از پولی که سرمایهگذاری میکنند، نمایند.
مدیریت کارآمد ریسک، یک استراتژی خرید و فروش بازار سهام
سرمایهگذارانی که مدت طولانیتری از ورود آنها به بازار سهام میگذرد، در مقایسه با افرادی که به تازگی فعالیت خود را در این بازار شروع کردهاند دارای درک نسبتاً بهتری از بازار هستند. پیشنهاد استراتژی پیشرفته بازار سهام برای اینگونه سرمایهگذاران با تجربه، مدیریت کارآمد معاملات و ریسک سبد سهام است.
در صورت نبود ریسک در بازار، پاداش و سودی نیز وجود نخواهد داشت و از آنجا که امکان حذف ریسک نیست، بنابراین این مسأله باید به درستی مدیریت شود. مدیریت ریسک یا با حمایت از سرمایهگذاریها انجام میشود و یا با پوشش دادن یا استفاده از سایر ابزارهای مالی از این دست امکانپذیر است. مدیریت کارآمد ریسک سبب کاهش ضرر و زیان و حفظ سود میگردد.
سرمایهگذارانی که توانایی مدیریت ریسک را ندارند، معمولاً به سرمایهگذاری در سود تقسیمی سهام عنوان بخشی از استراتژی خرید و فروش افزایش سود خود میپردازند.
سود تقسیمی، مبلغ ثابتی است که شرکت انتشار سهام به سهامداران خود بسته به مقدار سهامی که در اختیار دارند، پرداخت میکند. با وجود این، در برخی مواقع شرکت سهام مورد نظر ممکن است در یک سال به سود تعیین شده خود نرسد، در چنین شرایطی سهامداران صاحب سهم میشوند، اما از نظر سود تقسیمی دست خالی برمی گردند.
با توجه به اینکه این نوع استراتژیها، یک استراتژی خرید و فروش کم ریسک در بازار سهام محسوب میشوند، از این رو، سرمایهگذاری مناسبی تلقی میگردند و معمولاً درآمد ثابتی را بسته به تحمل ریسک سرمایهگذاران ارائه میدهند و میتوانند سبب آرامش خاطر سرمایهگذاران و پایه و اساس ایجاد ثروت در دراز مدت گردند.
کلام آخر:
یکی از اقدامات ارزشمند در بازار سهام، بررسی برخی از این استراتژیها و سبک معاملاتیتان میباشد، زیرا انجام آن میتواند تا حد زیادی سبب افزایش شانس موفقیت شما در بازار سهام گردد. با داشتن کمی آگاهی از بازار سهام، میتوانید بارها و بارها از استراتژیهای معاملاتی به نفع خود بهره گیرید و بسیار فراتر از عملکرد کلی بازار حرکت کنید.
بهترین استراتژی خرید و فروش در بورس با فیلتر و اندیکاتور …..دانلود کنید: سیگنال خرید
دیدگاه شما