خطوط حمایت داینامیک


آمار مطالب
کل مطالب : 95
کل نظرات : 17 آمار کاربران
افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا : 187
آمار بازدید
بازدید امروز : 160
بازدید دیروز : 359
گوگل امروز : 13
گوگل دیروز : 33
بازدید هفته : 519
بازدید کلی : 890,112

میانگین متحرک به عنوان حمایت و مقاومت

می‌توانیم از میانگین‌های متحرک به‌عنوان سطوح حمایت و مقاومت داینامیک نیز استفاده کنیم.

به آنها داینامیک می‌گوییم چون شبیه خطوط افقی حمایت و مقاومت قدیمی نیستند. آنها براساس حرکت اخیر قیمت مدام تغییر می‌کنند.

تریدرهای بسیاری داریم که این میانگین‌های متحرک را به‌عنوان حمایت یا مقاومت کلیدی درنظر می‌گیرند. این تریدرها، اگر قیمت افت و میانگین متحرک را تست کند، می‌خرند و اگر قیمت افزایش و به میانگین متحرک برسد، می‌فروشند.

در زیر یک چارت 15 دقیقه‌ای GBP/USD (پوند بریتانیا/دلار امریکا) داریم. یک EMA 50 در آن رسم شده است. بیایید ببینیم که آیا این میانگین می‌تواند حمایت یا مقاومت داینامیک باشد.

میانگین متحرک به عنوان حمایت و مقاومت

قیمت هر بار از EMA برگشته است.

به نظر می‌رسد که به‌خوبی پایدار باقی مانده! هر بار که قیمت به 50 EMA نزدیک شده و آن را تست کرده، این میانگین به‌عنوان مقاومت عمل کرده و قیمت از آن برگشته است. جالب است، نه؟

چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که این‌ها درست شبیه خطوط حمایت و مقاومت عادی‌ هستند.

به عبارت دیگر، قیمت همیشه کاملاً از میانگین متحرک برنمی‌گردد. گاهی کمی از آن عبور می‌کند و سپس برگشته و مسیر اصلی روند را ادامه می‌دهد.

گاهی نیز قیمت کاملاً از آنها عبور می‌کند. تریدرها در این شراط دو میانگین متحرک رسم می‌کنند و تنها زمانی که قیمت به فضای بین دو میانگین رسید، می‌خرند یا می‌فروشند.

می‌توانید این قسمت را “ناحیه” بنامید.

بیایید دوباره به چارت 15 دقیقه‌ای GBP/USD نگاهی بیندازیم و این بار از 10 EMA و 20 EMA استفاده کنیم.

میانگین متحرک به عنوان حمایت و مقاومت

قیمت با هر بار ورود به “ناحیه” سقوط کرد

در چارت بالا می‌بینید که قیمت کمی بالاتر از 10 EMA رفت، اما پس از آن سقوط کرد.

برخی تریدرها از استراتژی‌های روزانه‌ای مانند این استفاده می‌کنند.

ایده اصلی این است که درست شبیه نواحی حمایت و مقاومت افقی، این میانگین‌های متحرک نیز باید به‌عنوان نواحی یا مناطق موردتوجه درنظر گرفته شوند.

ناحیه‌ی بین میانگین‌های متحرک را می‌توانیم یک ناحیه‌ی حمایت یا مقاومت درنظر بگیریم.

شکستِ حمایت و مقاومت داینامیک

حالا می‌دانید که میانگین‌های متحرک می‌توانند مانند حمایت یا مقاومت احتمالی عمل کنند. با ترکیب دو میانگین، می‌توانید یک ناحیه‌ی کوچک و زیبا برای خودتان داشته باشید.

اما باید بدانید که آنها نیز، مانند هر سطح حمایت و مقاومت دیگری، ممکن است شکسته شوند!

بیایید دوباره به 50 EMA در چارت 15 دقیقه‌ای GBP/USD نگاهی بیندازیم.

میانگین متحرک به عنوان حمایت و مقاومت

مقاومت… MA شکسته شد. …تبدیل به حمایت شد.

در چارت بالا می‌بینیم که 50 EMA به‌عنوان یک سطح مقاومت قوی عمل کرده و GBP/USD بارها از آن برگشته است.

اما همان‌طور که با مستطیل قرمز مشخص کردیم، قیمت در نهایت آن را شکست و افزایش یافت.

بعد از آن قیمت برگشت و دوباره 50 خطوط حمایت داینامیک EMA را تست کرد که به سطح حمایتی قوی تبدیل شد.

پس همه‌چیز را یاد گرفتید!

میانگین‌های متحرک می‌توانند هم‌چنین به‌عنوان سطوح حمایت و مقاومت داینامیک عمل کنند.

یکی از نکات جالب درباره‌ی میانگین‌های متحرک این است که دائماً در حال تغییر هستند. به عبارتی دیگر می‌توانید آنها را روی چارت رها کنید و دیگر لازم نیست که بارها در آنها به‌دنبال سطوح حمایت و مقاومت احتمالی بگردید.

می‌دانید که به احتمال زیاد خود خط یک ناحیه‌ی متحرک موردتوجه را نشان می‌دهد. البته تنها مشکل موجود انتخاب میانگین متحرک مناسب است!

توجه داشته باشید که، این تکنیک در خرید و فروش بیت کوین تاثیر زیادی دارد.

مقاومت داینامیک و استاتیک

مقاومت داینامیک و استاتیک

مقاومت داینامیک و استاتیک

مقاومت داینامیک و استاتیک

ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب

مقاومت داینامیک و استاتیک

ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب


کلمه کاربری یا ایمیل *


رمز عبور *


ورود

حمایت و مقاومت داینامیک در واقع حمایت ها و مقاومت هایی هستند که در نمودارها تشکیل می شوند و به لحاظ اعتبار و دقت تحلیل دسته بندی می شوند. در بخش های قبل در خصوص حمایت ها و مقاومت ها توضیح دادیم. در این بخش نیز یک تعریف مختصر ارائه میکنیم و سپس در خصوص حمایت ها و مقاومت های استاتیک و داینامیک صحبت میکنیم.

محدوده حمایتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پر قدرت ظاهر می شود و فروشنده نیز ضعیف می شود. در محدوده حمایت تقاضا برای سهم افزایش می یابد به گونه ای که هر گونه عرضه در بازار را خنثی میکند و از کاهش قیمت بیشتر سهم جلوگیری می شود. ساده ترین روش ممکن در تشخیص خطوط حمایت داینامیک نقاط حمایت سهم این است که کف های قیمتی در نمودار را به هم وصل کنیم.

محدوده مقاومتی محدوده ای در نمودار قیمتی است که فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می شود و همگام خطوط حمایت داینامیک با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. در این هنگام به دلیل افزایش عرضه ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم شروع به کاهش میکند و روند افزایش قیمت متوقف می شود.

به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس می باشند: استاتیک و داینامیک

به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر می کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق نیفتاده اند و دارای سابقه تاریخی نمی باشند. به عنوان مثال نمودار زیر یک روند صعودی را نشان میدهد. اگر به نمودار توجه کنید به این نتیجه میرسید که حمایت ها و مقاومت های سهم که در قالب کانال صعودی می باشد فقط یک بار تکررار شده اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.

به سطوحی گفته می شود که در زمان های مختلف تغییر نمی کند. به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان های گذشته اتفاق افتاده اند و دارای سابقه تاریخی می باشند. به عنوان مثال در شکل زیر سهم دارای مقاومت استاتیک می باشد.

در شکل بالا که سهم درگیر مقاومت استاتیک خود می باشد و فروشندگان زیادی نیز دارد بهتر است تا زمانی که مقاومت رو به بالا شکسته نشده است به دنبال فرصت معاملاتی خرید نباشیم و صبر کنیم تا نتیجه عرضه و تقاضا در بازار مشخص شود و سپس وارد معامله شویم.

بورس ترینر


در این وبسایت آموزش های اصولی و کاربردی در زمینه بازارهای مالی از جمله بازار بورس ایران ارائه میگردد.

آمار سایت

آمار مطالب
کل مطالب : 95
کل نظرات : 17 آمار کاربران
افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا : 187
آمار بازدید
بازدید امروز : 160
بازدید دیروز : 359
گوگل امروز : 13
گوگل دیروز : 33
بازدید هفته : 519
بازدید کلی : 890,112

مطالب پربازدید

مطالب تصادفی

خطوط روند - حمایت و مقاومت

یکی از مهمترین و پرکاربردترین ابزار تحلیلی استفاده از خطوط روند و حمایت و مقاومت هاست .

اما ترسیم درست این خطوط بسیار مهمتر است . یک معامله گر اگر بتواند این خطوط را درست ترسیم کند و علاوه بر این با مدیریت ریسک و سرمایه آشنایی داشته باشد در بازار موفق است

در این ویدیو با خطوط روند و حمایت و مقاومت ها آشنا خواهیم شد و نحوه ترسیم و استفاده درست از این ابزار را آموزش خواهیم داد

چگونه خط روند رسم کنیم؟ رسم خط روند

رسم خط روند

استفاده از خطوط روند، یکی از پرکاربردترین روش‌های شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در نمودار است. اما شیوه ترسیم درست خط روند، هنوز برای بسیاری از معامله گران سوال برانگیز است. در این مقاله به سراغ ماهیت خط های روند و روش رسم آن‌ها می‌رویم تا پس از مطالعه آن بتوانید محتمل‌ترین کف و سقف‌های نمودار را شناسایی کرده و معاملات پرسودی را تجربه کنید.

نحوه رسم خط روند

خط روند، یک ابزار ترسیم نموداری دینامیک است. این خط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده می‌کنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار می‌توانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. در واقع خط روند، حمایت یا مقاومت به صورت افقی مورب است. این روش برای معامله گران نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا – که می‌توانند عامل تغییر مسیر بازار و شکل‌گیری روند جدید باشند – کمک می‌کند. تصویر زیر را مشاهده کنید:

رسم خط روند

نمودار فوق متعلق به قیمت سهام شرکت «دارو رازک» است. در این تصویر خط روند ماهیت صعودی داشته و نقش حمایتی دارد. همان‌ گونه که در تصویر مشخص شده، طی روند صعودی بر اساس این خط، معامله گران حداقل یک فرصت خرید مطمئن داشته‌اند. در نمودار زیر شرایط دیگری برقرار است.

رسم خط روند

خط روند در نمودار فوق از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت دو نمودار در این است که حالت اول برای معامله گران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم می‌کند و حالت دوم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران، فرصت خروج از سهم در سقف‌های قیمتی و در بازارهای دو طرفه مانند بازار جهانی موقعیت معاملاتی فروش را مهیا می‌کند.

چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟

تا اینجای مقاله، سعی ما بر این بود تا تعریف مناسبی از مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط روند بیان کنیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست آن‌ها را خواهیم آموخت. اساسی‌ترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است. به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می‌شود. به مثال زیر به دقت توجه کنید.

رسم خط روند

نمودار بالا مربوط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در دوره زمانی هفتگی است. آخرین شمع قیمتی نشان داده شده در مربع با پوشش شمع‌های قیمتی خنثی پیشین دقیقا روی خط روند صعودی، برای دو دسته از معامله گران نوید بخش است. دسته اول کسانی هستند که سهم را در قیمت‌های پایین خریداری کرده و پس از مدتی روند اصلاحی نزولی، در مورد ادامه صعود مردد بوده‌اند که پس از وقوع این اتفاق معمولا سهام خود را حفظ می‌کنند. دسته دوم معامله‌گرانی هستند که منتظر فرصت مناسب و کم ریسک برای ورود به سهم بوده‌اند تا با موج صعودی جدید همراه شوند. بیشتر این افراد، پس از بسته شدن شمع قیمتی نمودار هفتگی و مطمئن شدن از قدرت صعودی بازار، وارد موقعیت خرید می‌شوند.

نکته‌هایی مهم در مورد دوره زمانی نمودار

خطوط روند ترسیم شده در دوره‌های زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به‌ صورت پله‌ای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمع‌های قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمع‌های قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا این‌گونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود. بسیاری از معامله گران معتقد هستند که نمودار روزانه، بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل روند بازار است. زیرا ماهیت زمانی آن به طور محض بلند یا کوتاه مدت نیست و بر این اساس می‌توان دوره زمانی معقولی را به همراه جزئیات مهم آن مشاهده و تحلیل کرد. همچنین زمان طی شده بین نقاط اولیه تشکیل خط روند – حداقل دونقطه – مهم است و هر چه بازار طی دوره طولانی‌تری به آن واکنش دهد، بدون شک اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در مورد دوره زمانی نمودار، نکته‌ای بسیار با اهمیت وجود دارد؛ بهتر است معامله گران برای افزایش اعتبار تحلیل‌ها و معاملات کم ریسک‌تر از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند. مثلا برای معامله بر اساس یک خط روند صعودی در نمودار هفتگی، بهتر است در مواقع اصلاحی یا بر اساس خطوط روند هم‌پوشان در نمودار روزانه، معامله کنید.

شمع‌های قیمتی و خطوط روند

یکی از مهمترین سوالاتی که هنگام ترسیم برای معامله گران پیش می‌آید این است که باید بر اساس کدام ناحیه – قیمت باز و بسته شدن یا بیشترین و کمترین – از شمع‌های قیمتی، خط روند مد نظرشان را رسم کنند! پاسخ این سوال به شرایط نمودار و دیدگاه تحلیل‌گر بستگی دارد. به طور کلی، خط روندی که کاملا منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع‌های قیمتی باشد، در مواقع نادر شکل می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر، قاعده خاص و تثبیت شده‌ای در این زمینه وجود ندارد و هر فرد می‌تواند طبق دیدگاه و تجربه‌های شخصی خود از آنها استفاده کند. در این زمینه معامله گران فقط باید بر عدم تقاطع خط و بدنه شمع‌های قیمتی تمرکز کنند.

دست و پنجه نرم کردن با خط روند تنظیم شده!

این موضوع شاید بزرگترین مشکل افراد حین رسم خطوط روند باشد که در اصطلاح به آن «تنظیم اجباری منحنی» می‌گویند. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که فرد از روی تعصب نسبت به شرایط نمودار، به درستی یک ناحیه ایمان آورده و بر اساس تصورات ذهنی غلط شروع به رسم و تنظیم خطوط می‌کند. مهمترین نکته در ترسیم خطوط و سطوح حمایت و مقاومت این است که همواره بهترین نقاط بازگشت در نمودار، واضح‌ترین آن‌ها هستند. بنابراین اگر یک خط روند به اندازه کافی منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، بهتر است به سراغ ابزار یا الگوی دیگری بروید یا دست نگه دارید تا موقعیت مناسبی فراهم شود.

چگونه با استفاده از خطوط روند، معامله کنیم؟

به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل فنی دو روش عمده وجود دارد. حالت اول زمانی است که قیمت، روند مشخصی را طی کرده و این خطوط نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق دارند که در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید می‌شوند. در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از معامله بازارهای یک طرفه مثل سهام تهران استفاده می‌کنند. حالت دیگر زمانی است که توسط شمع‌های قیمتی شکسته شوند و قیمت بالاتر یا پایین‌تر از آن‌ها بسته شود که در این صورت خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده و در اصطلاح به سطوح اتفاق تبدیل می‌شوند. مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می‌شود و اکثر معامله گران منتظر می‌مانند تا قیمت به خط روند بازگردد و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک می‌شوند. در این زمینه به نمودار شرکت داروسازی جابر ابن حیان توجه کنید.

رسم خط روند

به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمع‌های قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده ال‌تر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود. این روش معاملاتی بدون شک یکی از بهترین روش‌ها برای شکار حرکت‌های بزرگ بازار با کمترین ریسک ممکن است. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد.

پرایس اکشن چیست؟

پرایس اکسن

پرایس اکشن (Price Action) به عنوان یکی از روش های تحلیل تکنیکال در دست یک چارتیست ماهر که می تواند در تایم فریم های متفاوتی به کار خطوط حمایت داینامیک گرفته شود. و از آن جایی که بسیاری ازمعامله گران علاقه مند به معاملات کوتاه مدت (اسکالپ) هستند، می توانند از روش پرایس اکشن استفاده کنند.

پرایس اکشن یکی از کاربردی ترین استراتژی های معاملاتی می باشد که برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت روش مناسبی است به اعتقاد پرایس اکشن هر آنچه نیاز است در نمودار قیمتی قابل مشاهده می باشد و همچنین استفاده از اندیکاتور در این روش الزامی نیست.

در واقع پرایس اکشن نوعی تحلیل تکنیکال است و جنبه های بنیادی Asset (دارایی) را نادیده می گیرد و بیشتر اولویت خود را به تاریخچه ی قیمتی می دهد.

بنابراین یک چارتیست که ایده های پرایس اکشن را به عنوان روش خود برگزیده مدعی است که همه چیز در چارت خلاصه می شود و چیزی بیرون از آن، از جمله داده های بنیادی وجود ندارد.

تاریخچه ی قیمت

شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح مقاومتی و حمایتی می گردد.

ما در روش پرایس اکشن چگونگی تغییر قیمت را میبینیم و یک تحلیل گر پرایس اکشن : اندازه، شکل و موقعیت نمودارهای میله ای یا شمعی را مورد مشاهده قرار می دهد و در برخی موارد از میانگین متحرک (Moving Average) و خطوط روند نیز استفاده می کند.

پرایس اکشنیست های بزرگی خطوط حمایت داینامیک همچون ال بروکز تنها از خطوط استاتیک و داینامیک و یک میانگین متحرک 21 دوره ای در چارت استفاده می کنند و معتقدند نمودار باید کاملا تمیز باشد.

در روش پرایس اکشن ما باید به دنبال مناطق حمایتی و مقاومتی برای کسب سود هستیم و ابزار اصلی ما زمان یا محور طولی t ،قیمت یا محور عرضی p وگاهی هم عمق و حجم بازار است.

نکته جالب در پرایش اکشن این است که باور داریم : تنها منبع اطلاعاتی مادر باره ی نمودار قیمت – زمان تنها خود تغییرات قیمت است.

چگونگی تشخیص روند بازار

یکی از اولین مراحل یادگیری معامله با پرایس اکشن تشخیص روند بازار است در واقع اینکه بازار روند دار است یا رنج، یکی از مهمترین مراحل یادگیری در پرایس اکشن محسوب می شود.

بازار رنج

بازاری است که روند خاصی ندارد و قیمت در یک محدوده ی خاص نوسان می کند.

بازار صعودی

بازاری است که در نمودار قیمت، سقف ها و کف های بالاتر تشکیل شود.

روند نزولی

روندی است که کف ها و سقف ها پایین تر از آن تشکیل شود.

خط روند

برای اینکه بتوانیم بازار صعودی یا نزولی را تشخیص بدهیم باید خط روند را درست ترسیم کرده باشیم.

همانطور که در تعریف هندسی خط آمده است هر خط حداقل از دو نقطه تشکیل می شود.

بنابراین برای کشیدن خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم :

یادآوری می شود که در ترسیم خط روند صعودی دو نقطه ی کف و در ترسیم خط روند نزولی دو نقطه ی سقف را باید به هم متصل کنیم.

بخش عمده ای از تحلیل تکنیکال درست کشیدن خط روند و انجام معامات بر اساس نمودارها است و در صورت استفاده صحیح از خط روند یا ترند، این ابزار وسیله ی مناسبی برای یک معامله گر است اما در صورت استفاده نادرست از این ابزار نیز دچار مشکل خواهیم شد.

خط روند صعودی

در یک روند صعودی برای رسم کردن خط روند کف های قیت به کف های بالاتر وصل می شود این اتصال شامل پایین ترین نقطه در حرکات قیمت می شود. وقتی قیمت افزایش یابد خط روند نیز به سمت بالا حرکت می کند و شیب مثبت می یابد.

اتصال این کف ها به یکدیگر یک خط روند صعودی را نشان می دهد و حرکت قیمت به سمت بالا است. همچنین خط روند صعودی مانند یک خط حمایت عمل می کند.

زمانی که این خط روند شکسته شود به احتمال زیاد تغییر روند را در پیش داریم.

یک خط روند همچنین می تواند در امتداد نوسانات رو به بالا کشیده شود و خطوط حمایت داینامیک این خط روند نشان دهنده ی صعودی یا نزولی بودن قیمت و قدرت حرکت قیمت است.

ممکن است در یک نمودار بیش از یک خط روند داشته باشیم که همگی نشان دهنده حرکت قیمت در زمان های مختلف خواهند بود.

خط روند نزولی

خط روند نزولی خطی ست با شیب منفی، ودر این صورت هر سقف پایین تر از سقف قبلی است.

این خط از اتصال نقاط ماکزیمم Max بدست می آید. همچنین خط روند نزولی مانند یک مقاومت در مقابل حرکت قیمت به سمت بالا عمل می کند.

زمانی که این خط روند (نزولی) شکسته شود به احتمال زیاد تغییر روند را در خطوط حمایت داینامیک پیش داریم. در یک روند نزولی بهترین کار فروش دارایی است (در معاملات اسپات) و باید منتظر بود تا روند نزولی پایان یابد و سپس اقدام به خرید سهام کرد.

خط روند نزولی

محدوده های مقاومت و حمایت استاتیک

حمایت استاتیک سطحی از قیمت است به صورت افقی، که در آن تقاضا آنقدر قوی است که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری می کند. در سطح حمایت خریداران تمایل به خرید بیشتر و فروشندگان تمایل کمتری به فروش دارند ،زمانی که قیمت به سطح حمایت رسید تقاضا بیشتر از عرضه می شود و از سقوط قیمت به زیر سطح حمایت جلوگیری می کند. البته باید این را هم در نظر گرفت که سطح حمایتی همیشگی نیست و ممکن است شکسته شود.

خط حمایت (یا مقاومت) استاتیک از اتصال نقاط حمایت (یا مقاومت) در یک راستا ایجاد می شود.

در مقایسه با حمایت و مقاومت داینامیک، خطوط استاتیک همگی کاملا افقی و داری زاویه صفر هستند اما خطوط استاتیک همیشه با خط افقی زاویه ای مثبت (صعودی) یا منفی (نزولی) ایجاد می کنند.

حمایت استاتیک

اسکالپ تریدینگ چیست ؟

اسکالپینگ به معاملاتی گفته می شود که نوسانات به صورت لحظه ای و در تایم فریم های چند دقیقه ای بررسی و انجام می شود. با توجه به این مسئله یک تریدر در یک روز تعداد زیادی معامله با سود کم انجام می دهد، تا با جمع سود هر معامله در یک روز به سود کلی مد نظر خود برسد.

به صورت کلی، بیشتر هدف یک اسکالپر (معامله گری که به روش اسکالپینگ معامله می کند) کسب سودهای کوچک در بازار، ضمن رعایت نسبت سود به زیان است.

هدف آن‌ها این نیست که از هر معامله مقدار زیادی سود دریافت کنند، بلکه می‌خواهند سودهای کم را بارها و بارها از بازار بگیرند. اگر این کار را خوب انجام دهند، حسابشان در طول زمان رشد می‌کند.

معامله گران اسکالپی معمولا از اهرم استفاده کرده و حد ضررهای بسیار کوچکی دارند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.