درک بازار سهام


سهام شرکت سرمایه گذاری ملت از سال 1384 تا 1386 از حدود 360 تومن به حدود 30 تومن افت کرد ( بیش از 90 %ضرر )

درک بازار سهام

وقتی صحبت از بازار سهام به میان می‌آید، دو نشانه اصلی برای سرمایه‌گذاران وجود دارد که باید آنها را در

وقتی صحبت از بازار سهام به میان می‌آید، دو نشانه اصلی برای سرمایه‌گذاران وجود دارد که باید آنها را در نظر بگیرند: بازار خرسی و بازار گاوی یا همان Bear Market & Bull Market. این دو بازار بخشی از اصطلاحات رایج بورسی است که باید با آنها آشنا شوید.

براساس قراردادهای وضع شده وقتی بازاری در شرایط خرسی قرار دارد، در حال سقوط است؛ در حالی که بازار گاوی، نشانگر بازار در حال رشد است.

چه خوب و چه بد، بازارهای گاوی و بازارهای خرسی بخشی از چرخه عمر بازار سهام و بازار بورس هستند: برای رسیدن به بالاترین سطح گاوی، باید پایین‌ترین سطح بازار خرسی را تجربه کنید.

اما همواره این نکته را به عنوان سرمایه‌گذار در نظر داشته باشید که شما، سهم عادلانه‌ای از هر کدام از این بازارها را تجربه خواهید کرد بنابراین آگاهی شما از این دو بازار به شما کمک می‌کند تا تصمیمات سرمایه‌گذاری خود را بهتر مدیریت کنید.

درک بازارهای گاوی و خرسی

آیا سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه و بورس باید به بازار گاوی و بازار خرسی توجه کنند؟ به نظر می‌رسد بازارهای گاوی و خرسی، زبان و نمادهای کلیدی سرمایه‌گذاری هستند که احساسات مثبت (گاو) یا منفی (خرس) را به تصویر می‌کشند.

هیچ قاعده رسمی وجود ندارد؛ اما بازار گاوی معمولا به افزایش ۲۰ درصدی بازار در طول زمان اشاره می‌کند، در حالی که بازار خرسی نشان‌دهنده ۲۰ درصد کاهش ارزش بازار است.

به طور کلی، مثبت بودن «گاو» یا منفی بودن «خرس» می‌تواند به حرکات تقریبا صعودی یا نزولی هر چیزی مثل تک سهم هم اشاره داشته باشد. و حتی ممکن است این اصطلاحات را به گونه دیگری در بین سرمایه‌گذاران شنیده باشید وقتی که می‌گویند بازار یا این صنعت پتانسیل رشد صعودی دارد یا این سهام و این بازار رشد نزولی دارد.

دهه اول ۱۹۹۰ به دلیل موج اول رونق اینترنت تبدیل به یک بازار معروف گاوی شد. در آن دوره شاخص سهام ۵۰۰ شرکت برتر بورس جهانی از اکتبر ۱۹۹۰ تا مارس ۲۰۰۰ و قبل از افت‌شان، ۴۱۸ درصد افزایش یافته بود. اما بعد همه چیز نزولی شد و شاخص سهام ۵۰۰ شرکت برتر بورس جهانی تا سپتامبر ۲۰۰۲، ۴۰ درصد کاهش یافت.

اگر بخواهیم خیلی ساده بازار خرسی و بازار گاوی را در بازار بورس توصیف کنیم، می‌توانیم بگوییم اینها برچسب‌های ساده‌ای برای توصیف حرکت بازار در طول زمان هستند. به عبارتی این اصطلاحات رایج بورسی مثل بازار خرسی و بازار گاوی نشانگر احساسات کلی سهام، بازار، صنایع یا حتی احساس خوش‌بینی یا بدبینی سرمایه‌گذاران است.

اما این نام‌ها از کجا آمده است؟ تاریخچه بازار خرسی و بازار گاوی چیست؟

در این مورد بحث‌های زیادی وجود دارد و دیدگاه‌های زیادی هم در مورد این‌که چگونه جنبش‌های مثبت و منفی بازار چنین نمادهای بصری را به وجود آوردند بیان می‌شود، اما متداول‌ترین دلایل صرفا به طبیعت و تاریخ بشر اشاره دارند.

استدلال مبتنی بر طبیعت این دو حیوان

خب! قطعا ما جانورشناس نیستیم، اما گاوها تمایل دارند از شاخ‌های خود برای بالا کشیدن استفاده کنند، در حالی که خرس‌ها با پنجه خود به پایین فشار می‌آورند. این تصاویر نمادی از حرکات بازار شده است. اکنون می‌توانید یک گاو نر با شکوه را که هنگام صعود سهام بالا می‌آید یا خرس قدرتمندی را که در زمان سقوط بازار در حال شکست است، تصور کنید.

استدلال تاریخی

داستان این استدلال با پوست خرس گره خورده است. در این استدلال از پوست خرس‌هایی صحبت می‌شود که در دوران استعمار به همراه تعداد زیادی پوست حیوان دیگر تجارت می‌شدند.

معامله‌گران گاهی اوقات پوست خرس‌هایی را می‌فروختند که هنوز خریداری نکرده بودند چون امیدوار بودند که قیمت پوست خرس کاهش می‌یابد. تمایل به کاهش قیمت پوست خرس باعث شد تا به این معامله‌گران نام مستعار «خرسی» داده شود. از آنجایی که هر صعودی یک افول دارد، بنابراین گاوها، همتای خرس‌های مثبت شدند.

چه عواملی باعث ایجاد بازارهای گاوی و خرسی می‌شود؟

آیا قوانینی برای تعریف بازارهای گاوی و خرسی وجود دارد؟

نه دقیقا! هیچ دستورالعمل خاص پذیرفته شده و کاملا محاسبه شده در سطح جهانی در مورد اینکه چه عددی بازار گاوی یا خرسی را به طور دقیق تعیین می‌کند، وجود ندارد. اما برخی تعاریف کمی پذیرفته شده هم برای آن در نظر گرفته شده است.

متداول‌ترین روش اندازه‌گیری بازار گاوی یا خرسی قانون ۲۰ است: اگر سهم بازار ۲۰ درصد در بازارهای رو به افول (معروف به یک ناهمواری) افزایش یابد، بازار گاوی اتفاق می‌افتد. برای بازار خرسی، اگر سهم بازار ۲۰ درصد کاهش از نقطه ارتفاع خود (معروف به قله) کاهش یابد، بازار خرسی روی می‌دهد.

این به این معناست که شما باید به تغییرات تاریخی سهام یا بازار نگاه دقیقی داشته باشید تا بتوانید در هر کدام از این دو حالت تصمیم درستی بگیرید.

نمونه‌هایی از بازارهای گاوی و خرسی در تاریخ

تاریخچه مدرن بازار سهام با دوره‌های مداوم گاوی و خرسی تعریف می‌شود. دوره‌های رونق و رکود که در آن سهام به طور کلی بیش از ۲۰ درصد افزایش می‌یابد و سپس دوره‌هایی که بیش از ۲۰ درصد سقوط می‌کند. اما در سطح جهانی سرمایه‌گذاران از ۱۱ بازار گاوی از پایان جنگ جهانی دوم لذت برده‌اند که هر کدام با واکنش احتمالی بازار خرسی هم همراه بوده است.

بحران مالی که در سال ۲۰۰۸ روی داد بیشتر ناشی از سفته‌بازی و بدهی‌های ناپایدار در بازار املاک بود که باعث شد در نهایت بازار سهام به سرعت سقوط کند و به این ترتیب بیش از نیمی از ارزش سهام ۵۰۰ شرکت برتر در عرض بیش از یک سال از دست رفت. این اتفاق در آن دوره کافی بود تا یک دوره زمانی کوتاه در تاریخ بازار سهام، بازار خرسی ایجاد شود.

با محو شدن بحران، نهادهای مالی نجات یافتند و مشاغل رونق گرفتند، بهبود اقتصادی در مارس ۲۰۰۹ از نقطه پایین بازار (معروف به نقطه حفره‌ای) آغاز شد. در بیش از ۱۰۰ ماه از آن زمان، ارزش ۵۰۰ شرکت برتر جهانی رشد یافت و این روند تا اوایل سال ۲۰۲۰ ادامه یافت به این ترتیب بازار جهانی مدت طولانی، بازار گاو قابل توجهی را تجربه کرد. در حقیقت، این طولانی‌ترین دوره بازار گاوی از زمان جنگ جهانی دوم بود.

در فوریه و مارس ۲۰۲۰ مجدد به خاطر آشفتگی اقتصادی و عدم قطعیت ناشی از همه‌گیری کرونا، مجدد بازار سهام دچار سقوط تاریخی شد. اما در نهایت با سیاست‌های کلی که در بازار جهانی رخ داد در نهایت بین مارس و آگوست ۲۰۲۰، دوباره بازار رشد صعودی به خود دید.

چه عواملی باعث ایجاد بازارهای گاوی و خرسی می‌شود؟

تقریبا می‌توان گفت همه چیز در بازارهای گاوی و خرسی به سادگی، بازتاب چگونگی حرکت سهام یا همان عرضه و تقاضا هستند. بنابراین هر چیزی که بر سهام تاثیر بگذارد بر گاوی یا خرسی بودن بازار هم تاثیر می‌گذارد.

در ادامه برخی از عوامل متداولی که باعث حرکت در بازار هستند و می‌توانند باعث ایجاد یا نشان دادن بازارهای صعودی یا نزولی شوند را معرفی می‌کنیم:

وضعیت اشتغال جامعه: به طور کلی نرخ اشتغال یک شاخص اصلی برای ایجاد یک بازار گاوی یا خرسی است. در واقع این مساله یک رابطه دوسویه دارد یعنی در شرایطی که بازار خرسی است احتمال کاهش نرخ اشتغال وجود دارد و از طرفی کاهش نرخ اشتغال هم نشان از بازار خرسی دارد و برعکس.

وضعیت سرمایه‌گذاری بین‌المللی: افزایش سرمایه‌گذاری خارجی یا تقاضای کالا از یک کشور خارجی می‌تواند اقتصاد را رشد دهد. اما کاهش سرمایه‌گذاری از یک کشور دیگر می‌تواند به تجارت آسیب برساند و بازار سهام آن کشور را تحت تاثیر قرار دهد.

وضعیت اعتماد در سطح ملی: اشتیاق سرمایه‌گذاران می‌تواند محرک اصلی خرید یا فروش سهام باشد که باعث تحرک بازار شود. اگر سرمایه‌گذاران پول نقد داشته باشند و فکر کنند اقتصاد در مسیر درست یا غلط حرکت می‌کند، حرکت‌هایی را انجام می‌دهند که می‌تواند این روند را تقویت کند.

وضعیت تولید ناخالص داخلی یا GDP: تولید ناخالص داخلی، یک شاخص محکم برای بازارهای گاوی و خرسی است.

اگر تولید ناخالص داخلی یک کشور در حال افزایش باشد، احتمالا نشان‌دهنده یک اقتصاد رو به رشد است که مصرف‌کنندگان در آن آزادانه هزینه می‌کنند. در نتیجه در این حالت می‌توان انتظار داشت که بازار صعودی شود.

اگر تولید ناخالص داخلی کاهش یابد، ممکن است حتی اقتصاد ویران شود. کاهش تولید ناخالص داخلی می‌تواند نتیجه چندین عامل باشد اما در نهایت منجر به کاهش قدرت خرید مصرف‌کننده می‌شود. و به این ترتیب با صرف هزینه کمتر از سوی مصرف‌کنندگان، می‌توان انتظار داشت که بازار خرسی بروز کند.

ویژگی های بازارهای خرسی و گاوی

در بین سرمایه‌گذاران بازار صعودی بازاری است که در آن سهام صعود و بازار خرسی آن است که سهام در آن سقوط کرده است. اما دقیقا چه چیزی بازار خرسی یا بازار گاوی را مشخص می‌کند؟

بیایید ابتدا نگاهی به تعریف واقعی بازار خرسی بیندازیم و ببینیم چه عواملی باعث به وجود آمدن بازار خرسی می‌شود، تفاوت بین بازار صعودی و بازار نزولی و دیگر مفاهیم کلیدی که سرمایه‌گذاران باید بدانند چیست؟

دلایل ایجاد بازار خرسی

معمول بازار خرسی حاصل ترس یا عدم اطمینان سرمایه‌گذاران است، اما دلایل زیادی دیگری هم در ایجاد این بازار وجود دارد.

در حالی که همه‌گیری جهانی کوید ۱۹ باعث ایجاد آخرین بازار خرسی در سال ۲۰۲۰ شد، سایر دلایل تاریخی شامل حدس و گمان گسترده سرمایه‌گذاران، وام‌های اعطا شده غیرمسئولانه، تحرکات قیمت نفت، سرمایه‌گذاری با اهرم بیش از حد و موارد دیگر هم جزو عواملی هستند که باعث ایجاد بازار خرسی می‌شوند.

دلایل ایجاد بازار گاوی

اگرچه طیف گسترده‌ای از عوامل مختلف به صعود بازار کمک می‌کند، اما معمولا دو عامل اصلی زیر باعث ایجاد بازار گاوی می‌شود:

  • اقتصاد قوی
  • سطح بالای اشتغال در سطح عمومی

در بازار خرسی و بازار گاوی چه باید کرد؟

در حالی که بازارهای گاوی به طور کلی استرس زیادی برای مردم ایجاد نمی‌کنند، بازارهای خرسی اغلب باعث ایجاد اضطراب و عدم اطمینان می‌شوند. با این وجود، نحوه مدیریت بازار خرسی بستگی به زمان‌بندی سرمایه گذاری شما دارد.

دلایل ایجاد بازار خرسی

نحوه مدیریت بازار خرسی

اگر چند دهه از هدف سرمایه‌گذاری خود فاصله دارید

اگر شما در سن ۲۰، ۳۰ و یا حتی ۴۰ سالگی هستید و برای هدفی دورتر مانند بازنشستگی سرمایه‌گذاری می‌کنید، سعی کنید سهام خود را حفظ کرده و در هر بازاری سرمایه‌گذاری کنید. اگر در سبد سرمایه‌گذاری متنوع سرمایه‌گذاری می‌کنید، استراتژی سرمایه‌گذاری و دارایی‌های خود را با در نظر گرفتن بازارهای صعودی و نزولی طراحی کنید.

اگر وسوسه شدید که سرمایه‌گذاری‌های خود را بفروشید تا مانع از دست دادن پول بیشتر در بازار خرسی شوید، درست است که شاید مانع تجربه ضرر شوید اما قطعا بعد برای تعیین زمان ورود مجدد به بازار سهام دچار مشکل و به عبارتی تردید خواهید شد.

زمان‌بندی بازار بسیار دشوار است و شما هرگز نمی‌دانید که چه زمانی بازار به اوج خود می‌رسد.

در عوض، به بازارهای خرسی به عنوان فرصت نگاه کنید: در جوانی، بازار خرسی به شما این فرصت را می‌دهد تا قبل از بهبودی از قیمت پایین سهام استفاده کنید. در حقیقت، ممکن است در مجموع هزینه کمتری برای هر سهم پرداخت کنید.

در حالی که باید سعی کنید در دوران رکود سهامتان را نفروشید، اما در کل بعد از بازار نزولی، درست زمانی که بازار رو به بهبود می‌رود، باید استراتژی سرمایه‌گذاری خود را دوباره تدوین کنید.

اگر به هدف سرمایه‌گذاری خود نزدیک هستید

اگر به پایان زمان‌بندی سرمایه‌گذاری خود نزدیک می‌شوید (یا چند سال تا تاریخ بازنشستگی مورد نظر خود فاصله دارید)، زمان کمتری برای بازیابی از افت بازار سهام دارید. در حالی که همه ما این مساله که بازار به طور تاریخی از هر بازار خرسی بهبود می‌یابد را می‌دانیم، ممکن است به درک بازار سهام طور متوسط ​​حداقل دو سال فرصت نداشته باشید تا سرمایه گذاری‌های شما به ارزش‌های قبلی خود بازگردد.

به همین دلیل است که مشاوران مالی به شما توصیه می‌کنند در طول زندگی خود بارها و بارها مجموعه سرمایه خود خود را بازبینی کنید تا نحوه تخصیص سبد سهام خود را تنظیم کرده و در صورت لزوم تعادل ایجاد کنید. این کار ممکن است به معنای خرید یا فروش اوراق بهادار مختلف برای حفظ ترکیب مناسب سهام، اوراق بهادار و پول نقد برای رسیدن به اهداف مالی و سطح تحمل ریسک شما باشد.

اگر مطمئن نیستید که چگونه می‌توانید سبد سهام خود را به طور مناسب با زمان‌بندی و تمایل خود برای پذیرش ریسک مالی مطابقت دهید، بهتر اس با یک مشاور مالی مشورت کنید تا مطمئن شوید تنوع و سرمایه‌گذاری مناسبی داشته باشید.

اگر بازنشسته هستید

هنگامی که دیگر جریان درآمد فعال ندارید، بهتر است استراتژی‌های سرمایه‌گذاری خود را به جای تغییر به سمت حفظ تغییر دهید. به طور کلی این به این معنی است که سرمایه‌گذاری‌های خود را محافظه‌کارتر یا مبتنی بر پول نقد، اوراق و درآمد ثابت کنید.

با این اوصاف، اگر نگران بازدهی بازار سهام در دوران بازنشستگی هستید، شاید در نهایت لازم باشد تنها ۳ درصد از سبد سهام خود را برداشت کنید. یک مشاور مالی یا کارشناس مالی می‌تواند به شما در تعیین نرخ برداشت مناسب برای دارایی‌های شما و تحمل ریسک کمک کند.

چگونه از مزایای بازار گاوی استفاده کنیم

سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند از بازار صعودی بورس سود ببرند، باید زودتر خرید کنند تا از مزایای افزایش قیمت استفاده کرده و آنها را پس از رسیدن به اوج بفروشند. اگرچه تعیین زمان افت و نزول سخت است اما بیشتر ضرر حاصل شده در این زمان حداقل بوده و معمولا موقتی هستند.

در ادامه، چندین استراتژی برجسته که سرمایه‌گذاران در دوره‌های بازار صعودی یا بازار گاوی استفاده می‌کنند را معرفی می‌کنیم. با این حال، از آنجا که ارزیابی وضعیت بازار در شرایط فعلی دشوار است، این استراتژیها حداقل تا حدی ریسک هم دارند.

بخرید و نگه دارید

یکی از اساسی‌ترین استراتژی‌ها برای سرمایه‌گذاری، فرایند خرید یک اوراق بهادار خاص و نگه داشتن آن، به طور بالقوه برای فروش در آینده است.

این استراتژی لزوما نیاز به اعتماد سرمایه‌گذار دارد. به همین دلیل، خوش بینی همراه با بازارهای صعودی به تقویت رویکرد خرید و نگهداری کمک می‌کند.

افزایش خرید و نگه داشتن

افزایش خرید و نگهداری یک تغییر در استراتژی خرید است و ریسک بیشتری را شامل می‌شود. فرض افزایش رویکرد خرید و نگهداری سهام یا سرمایه این است که یک سرمایه‌گذار تا زمانی که قیمت سهام افزایش یابد، به دارایی‌های خود در اوراق بهادار خاص اضافه می‌کند.

یک روش متداول برای افزایش دارایی‌ها نشان داده که یک سرمایه‌گذار به ازای هر افزایش قیمت سهام با مبلغ از پیش تعیین شده، مقدار ثابت بیشتری از سهام را خریداری می‌کند.

تجارت کامل نوسان

شاید تهاجمی‌ترین روش برای سرمایه گذاری در بازار صعودی، فرایندی است که به عنوان تجارت کامل شناخته می‌شود.

سرمایه‌گذاران که از این استراتژی استفاده می‌کنند، نقش های بسیار فعالی را ایفا می‌کنند. آنها با استفاده از روش‌های فروش کوتاه و سایر تکنیک‌ها، سعی می‌کنند حداکثر سود را از بین ببرند زیرا تغییرات در چارچوب بازار بزرگ گاوی اتفاق می‌افتد.

نتیجه‌گیری

در حالی که بازارهای خرسی در شرایط بازار بورس می‌توانند ترسناک باشند، بخشی طبیعی از چرخه اقتصادی هم هستند و اغلب به بازده بازار حتی قوی‌تر از قبل هم منجر می‌شود. بنابراین بهترین رویکرد برای مواجه شدن با بازار خرسی و حتی بازار گاوی این است که سبد سرمایه گذاری یا سبد سهام خود را متنوع کنید تا بتوانید با این تنوع سرمایه‌گذاری از هر نوع بازاری با اطمینان عبور کنید.

روش‌ موفقیت در بورس به سبک جان تمپلتون

روش‌ موفقیت در بورس به سبک جان تمپلتون | آموزش تخصصی بورس در مشهد | کلاس بورس در مشهد | آموزش تحلیل بنیادی در مشهد | پارسیان بورس

روش‌ موفقیت در بورس به سبک جان تمپلتون: اگر شما واقعا یک سرمایه‌گذار بلندمدت هستید، به بازار کساد بعنوان موقعیتی برای کسب درآمد نگاه خواهید کرد. بسیاری از کسانی که به تازگی وارد بورس می‌شوند، فقط به سهامی که رشد چشم‌گیری داشته توجه می‌کنند.

تعداد بسیار زیادی از این افراد با خرید در سقف قیمت متضرر می‌شوند و سپس بقیه را مقصر می‌دانند. شما تازه کار نباشید، کف قیمتی سهام را بشناسید و خرید کنید.

در ادامه سلسله مطالب روانشناسی بازار سهام به بررسی خلاصه زندگی‌نامه جان تمپلتون می‌پردازیم، فردی که لقب «شکارچی جهانی قیمت مناسب» را یدک می‌کشد. این سرمایه‌گذار مشهور یک توصیه معروف دارد که شاید کاربرد ویژه‌ای در بازار سرمایه فعلی ایران داشته باشد. او در یکی از اظهارنظرهای خود می‌گوید «اگر شما واقعا یک سرمایه‌گذار بلندمدت هستید، به بازار کساد به عنوان موقعیتی برای کسب درآمد نگاه خواهید کرد.»

توصیه‌ای که بارها در بازار بورس تهران از سوی کارشناسان مطرح شده، اما دریغا که در بازار کم‌عمق ایران انگیزه کسب نوسان در کوتاه‌مدت حرف اول را می‌زند.

با این حال باز هم توصیه می‌کنیم که با مطالعه این بخش از روانشناسی بازار سهام تامل بیشتری در رفتار خود در بازار تامین کنید، شاید شما هم بتوانید با عمل به توصیه تمپلتون در مقام یک سرمایه‌گذار بلندمدت، آینده موفقی را برای خود رقم بزنید.

روش‌ موفقیت در بورس به سبک جان تمپلتون | آموزش تخصصی بورس در مشهد | کلاس بورس در مشهد | آموزش تحلیل بنیادی در مشهد | پارسیان بورس

موفقیت در بازار سن نمی‌شناسد

کتاب 23 اصل موفقیت وارن‌ بافت در تشریح زندگی این سرمایه‌گذار موفق نوشته است: جان تمپلتون که اخیرا در 93 سالگی درگذشت از طریق جمع آوری سهام ارزان قیمت در بازارهای نوپا مانند ژاپن و آرژانتین برای صندوق خود «تمپلتون گراس»، در دهه‌های 1950 و 1960 ـ مدت‌ها پیش از آنکه این بحث به امری عادی بدل شود ـ به سرمایه‌گذاری مشهور تبدیل شد.

روش‌ موفقیت در بورس به سبک جان تمپلتون

اما اولین سرمایه‌گذاری عمده او در آمریکا صورت پذیرفت.

در سال 1939، تمپلتون با درک این موضوع که جنگ به بحران بزرگ اقتصادی ده ساله، پایان خواهد داد، به میزان 100 دلار از هر یک از سهامی که در بورس اوراق بهادار آمریکا کمتر از یک دلار معامله می‌شد را خریداری کرد. او در مجموع 104 نوع سهام خرید که آن دسته از سهامی که دچار ورشکستگی شده بودند را نیز شامل می‌شد.

چهار سال بعد، برخی از شرکت‌هایی که تمپلتون در آنها سرمایه‌گذاری کرده بود ورشکست شده بودند. اما بسیاری از آنها نیز رشد کرده بودند که برخی از آنها به میزان 12500 درصد رشد داشتند! در مجموع تمپلتون سرمایه‌گذاری اولیه خود به میزان 10000 دلار را به 40000 دلار (بیش از یک میلیون دلار امروز) رساند، که معادل افزایش 41.1 درصد در سال بود.

سهام کم‌طرفدار را دریابید

اگر این روش آشنا به نظر می‌رسد به این خاطر است که واقعا روشی آشنا است.

روش‌ موفقیت در بورس به سبک جان تمپلتون : این روش بر مبنای اصول بنجامین گراهام قرار داشت. در واقع تمپلتون در دهه 1930 در کلاسی در مورد تحلیل اوراق بهادار شرکت کرد که گراهام آن را تدریس می‌کرد. دقیقا همچون بافت، تمپلتون نیز شکل منحصر به فردی از سیستم اصلی گراهام را برای خود طراحی کرد.

اولین سرمایه‌گذاری عمده تمپلتون نمونه‌ای از سرمایه‌گذاری‌هایی بود که او در مدت زمان طولانی حرفه سرمایه‌گذاری‌اش انجام می‌دهد:

تنها قیمت‌های مناسب را بخرید. سهام محبوب را نادیده بگیرید، همان سهامی که سهامداران اصلی آن حقوقی هستند (و به تبع آن در موقع لازم مورد حمایت قرار می‌گیرند) و تحلیل‌گران وال‌استریت آنها را پیگیری می‌کنند. خودتان به جست‌وجو بپردازید تا سهامی را بیابید که افراد کمی به آن علاقمند هستند.

اما تمپلتون نسبت به گراهام و حتی بافت، محدوده وسیع‌تری را در نظر می‌گرفت؛ او تمام دنیا را جست‌وجو می‌کرد تا شرکت‌هایی را بیابد که بتوان آنها را با قیمتی بسیار کمتر از ارزش واقعی شان خریداری کرد.

روش‌ موفقیت در بورس به سبک جان تمپلتون

در بازار رو به نزول، خرید کنید. بهترین زمان برای خرید هنگامی است که بازار کساد است و اغلب سرمایه‌گذاران از جمله حرفه‌ای‌ها از سرمایه‌گذاری به شدت می‌ترسند.

تمپلتون همچون بافت و گراهام، تنها زمانی سرمایه‌گذاری می‌کند که بتواند از حاشیه امنیت زیاد در مورد آن مطمئن باشد. محتمل‌ترین زمان برای برخورداری از چنین حاشیه امنیتی، هنگامی است که بازار بسیار ضعیف شده است.

از این لحاظ او شبیه بافت است که در زمان سقوط بازارهای سهام، ولخرجی می‌کند و در زمان‌های دیگر باید ماه‌ها و یا مدت بیشتری صبورانه منتظر باشد تا سرمایه‌گذاری منطبق با معیارهایش را بیابد. تمپلتون با اتخاذ دیدگاهی جهانی می‌دانست که تقریبا همیشه می‌تواند در نقطه‌ای از جهان بازاری رو به سقوط بیابد.

اگر مایل به پیروی از روش او هستید، بر بخش کوچکی از بازار تمرکز کنید و در آن سطح از سرمایه‌گذاری‌ها، همچون گراهام به خرید سهامی بپردازید که معیارهای شما را تامین کند. برخی از این سرمایه‌گذاری‌ها ممکن است با زیان همراه شود، اما سودها آنقدر زیاد است که آن زیان‌ها را جبران خواهد کرد.

با یک «جرقه» سرمایه‌گذاری کنید

تمپلتون به دنبال رویدادی است (از قبیل پیدایش جنگ جهانی دوم که به بحران بزرگ خاتمه داد و از شروع رونقی جدید خبر داد) که سرنوشت سرمایه‌گذاری‌های او را تغییر می‌دهد.

به ندرت پیش می‌آید که جرقه‌های موجود اینچنین واضح باشند. اغلب موفقیت‌های تمپلتون از این باور او ناشی می‌شود که بازارها در درون چرخه‌هایی حرکت می‌کنند که یک بازار کساد ناگزیر پس از یک بازار رو به ‌ترقی می‌آید و برعکس. بنابر این، این جرقه‌ها تغییرات غیر قابل اجتنابی در بازار ایراد می‌کنند.

این موارد، اصول اساسی روش سرمایه‌گذاری او است که در 53 سال بعد از آن نیز ـ البته با اعمال اصلاحات زیاد ـ از آن‌ها پیروی کرد. به غیر از یک مورد استثناء: تمپلتون برای اولین سرمایه‌گذاری عمده خود در سال 1939 از ابزاری متفاوت استفاده کرد. او 10000 دلار نداشت، بنابراین کل این مبلغ را وام گرفت!

آشنایی کامل با اصطلاحات بورسی و اوراق بهادار

چرا دانستن اصطلاحات بورسی مهم است؟ مهم‌ترین اصطلاحات بورسی کدامند؟ ما در این مطلب مهم‌ترین و پر کاربردترین اصطلاحات بورسی را به شما معرفی کرده‌ایم.

برای ورود به بازار بورس و شروع سرمایه‌گذاری در این بازار باید با اصطلاحات بورسی آشنا شوید. این امر به شما کمک می‌کند تا بتوانید از مکانیسم بازار، پیش از فرو رفتن در آن آگاه شوید. در نتیجه می‌توانید هر گام خود را در بازار بورس به صورت آگاهانه برداشته و کمترین خطر را در معاملات خود بپذیرید. آشنایی با مهمترین اصطلاحات بورسی به شما کمک می‌کند تا بتوانید گام‌های خود را در این بازار محکم‌تر برداشته و خشت اول را با دقت و با کیفیت بگذارید. در این مقاله می‌خواهیم پر کاربردترین اصطلاحات بورسی را به شما آموزش داده و به شما در کسب درآمد از بورس کمک کنیم.

برای اطلاعات در مورد محاسبه ارزش اسمی سهم کلیک کنید.

اهمیت دانستن اصطلاحات بورسی

بسیاری از افراد بدون داشتن هیچ دانشی از اصطلاحات رایج در بورس، وارد این بازار سرمایه‌گذاری می‌شوند. هرچند از دور به نظر می‌رسد که تجارت در بازار بورس نسبتا آسان است و نیازی به زمان و سرمایه زیادی ندارد، اما استفاده نکردن از فرصت آموزش اصطلاحات بورس پیش از ورود به این دنیا، روند تصمیم‌گیری شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. تجهیز کردن خود به برخی از ابزارهای اساسی و آموزش‌های لازم پیش از ورود به این بازار، به شما کمک می‌کند که بتوانید گام‌های محکم‌تری در این بازار برداشته و زودتر کسب درآمد کنید. دنیای بورس یک دنیای جدید است که در آن افراد با زبان خاص خود صحبت می‌کنند. ندانستن اصطلاحات رایج در این زبان و عدم آشنایی با آن‌ها، باعث می‌شود که شما نتوانید با افراد حاضر در این بازار ارتباط برقرار کرده و شرایط را تحلیل کنید.

ندانستن اصطلاحات بورسی چه مشکلاتی را ایجاد می کند؟

روند کسب درآمد شما با ندانستن اصطلاحات بورسی، با مشکل مواجه می‌شود.

احتمال انجام معاملات با ریسک زیاد و پر خطر افزایش پیدا می‌کند.

عدم آشنایی با مهمترین اصطلاحات بورسی، درآمد و سود شما را در این بازار به حداقل خواهد رساند.

درک بازار برای شما مشکل خواهد شد و سرعت شما در یادگیری شیوه‌های معامله‌گری تا حد زیادی کاهش پیدا خواهد کرد.

بدون دانستن پر کاربردترین اصطلاحات بورسی نمی‌توانید استراتژی‌های مالی خود را تدوین کرده و ایده‌ها و اهداف مالی خود را در این بازار شکل دهید.

مهمترین و پر کاربردترین اصطلاحات بورسی

سهم کوچک‌ترین واحدی است که به وسیله آن مالکیت هرکس بر روی یک شرکت احراز می‌شود. سهام مجموعه‌ای از سهم‌های یک شرکت منفرد یا چندین شرکت است که به یک شخص تعلق دارد. مقدار سهام مشخص می‌کند که یک فرد تا چه حد می‌تواند در امور یک شرکت دخالت کرده و تا چه حد در سود و زیان آن سهیم است.

کارگزاری بورس در واقع یک بنگاه معاملاتی برای خرید و فروش سهام است. کارگزاری‌ها را می‌توان به عنوان واسطه‌ای میان سهامداران و سامانه بورس دانست که به عنوان وکیل تام‌الاختیار دو سوی معامله، فعالیت می‌کنند. هر کارگزاری تنها می‌تواند در زمینه‌ای از بورس فعالیت کند که برای آن مجوز دریافت کرده است. این بنگاه‌های معاملاتی خدمات مختلفی را به سهامداران ارائه می‌دهند.

تحلیل تکنیکال و بنیادی

تحلیل تکنیکال و بنیادی از پر کاربردترین اصطلاحات بورسی هستند. انجام تحلیل‌ها برای درک روند حاکم بر بازار و برداشتن گام بعدی ضروری است. در تحلیل تکنیکال شما باید تاریخچه داده‌ها را بررسی کنید. این تاریخچه شامل قیمت و حجم معاملات است. در نتیجه بر اساس نتایج این تحلیل می‌توانید آینده بازار را پیش بینی کنید. در تحلیل بنیادی یا فاندامنتال، شما باید ارزش اوراق بهادار را بررسی کنید. در این تحلیل باید همه شرایط اقتصادی و مالی تاثیرگذار مانند شرایط کلی صنعت و مدیریت شرکت مورد بررسی قرار بگیرند.

بازار اولیه و ثانویه

در بازار اولیه تنها شرکت‌هایی حضور دارند که سهام خود را برای نخستین‌بار عرضه کرده‌اند. هدف شرکت‌ها از حضور در این بازار، تامین سرمایه مورد نیاز از طریق پذیره‌نویسی و فروش سهام به مردم است. کار پذیره‌نویسی معمولا بر عهده یک بانک یا موسسه، به عنوان نماینده شرکت، گذاشته می‌شود. فعالیت در بازار اولیه برای افرادی که به تازگی وارد بازار بورس شده‌اند، بسیار خوب است زیرا در 90 درصد موارد منجر به سوددهی خواهد شد. اما پس از طی شدن چرخه اولین معامله، شرکت‌ها وارد بازار ثانویه می‌شوند.

آربیتراژ از اصطلاحات بورسی تخصصی است و در مواردی استفاده می‌شود که افراد با استفاده از اختلاف قیمت در بازارهای مختلف، سود به دست می‌آورند. در این فرآیند، معامله‌گران اقدام به خرید سهام در بازاری می‌کنند که قیمت کمتری دارد. سپس از طریق فروش آن در بازارهای دیگر با قیمت بیشتر، کسب سود می‌کنند.

پرتفو یا پرتفوی

یکی دیگر از رایج‌ترین اصطلاحات بورسی، پورتفو یا Portfolio است. این اصطلاح در واقع نامی است که به یک سبد از اوراق بهادار اختصاص یافته است. معامله‌گران معمولا برای اینکه ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهند، سهم‌های مختلف را تهیه می‌کنند. بنابراین اگر یک تغییر یک عامل بر روی یک بازار تاثیر منفی گذاشته و رشد بازار دیگری را به دنبال داشته باشد و شما صاحب هردوی این سهم‌ها باشید، این حالت‌های مثبت و منفی تا حد زیادی با هم خنثی خواهند شد.

زمانی که در سامانه سجام ثبت نام کرده و به یک کارگزاری مراجعه می‌کنید، یک کد معاملاتی به شما اختصاص داده می‌شود. این کد شناسه‌ای ثابت است که می‌توانید در زمان انجام معامله از آن استفاده کنید. کد معاملاتی ترکیبی از حروف و اعداد است. سه حرف اول نشان دهنده نام خانوادگی شما است. شماره‌های موجود در این کد نیز یک شماره منحصربه فرد است که در نقل و انتقالات مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای اطلاعات بیشتر می توانید مقاله کد معاملاتی چیست را مطالعه کنید.

گزارش سالانه راهی برای ارزیابی مالی شرکت است. این گزارش در واقع یک نگاه اجمالی به وضعیت مالی و عملکرد شرکت دارد و وظیفه دارد تا دانش عمیقی درباره پارامترهای مختلف عملکرد شرکت در یک سال مالی مشخص را به سهامداران ارائه دهد. گزارش سالانه یکی از اصطلاحات بورسی است که می‌توان از طریق آن به یک نمای کلی از عملکرد شرکت در سال مالی گذشته یا قبل از آن دست پیدا کرد. با استفاده از گزارش سالانه می‌توان پتانسیل شرکت در آینده بر اساس عملکرد گذشته را مورد بررسی قرار داد. گزارش‌های سالانه حاوی اطلاعاتی درباره درآمد، وضعیت مالی، جریان وجوه نقد، تحلیل مدیریت، قیمت بازار سهام و سود سهام پرداخت شده هستند. این گزارش‌ها نشان می‌دهند که شرکت مورد نظر به چه صنایعی تعلق دارد و به عنوان رزومه شرکت در سال مال قبلی مورداستفاده قرار می‌گیرد.

بازار خرسی یا نزولی

Bear Market یکی از رایج‌ترین اصطلاحات بورسی ویژه صنعت است که روند نزولی را در وضعیت کلی بازار نشان می‌دهد. این موضوع به این معنا است که قیمت‌های تجمعی سهام پذیرفته‌شده در بازار سهام در حال کاهش است. بازار خرسی معمولا در اثر بدبینی، ترس و احساسات منفی سرمایه‌گذاران در مورد بازار یا اقتصاد به وجود می‌آید.

بازار صعودی یا گاو نر

بول مارکت یا بازار صعودی یک اصطلاح بورسی در نقطه مقابل بیر مارکت است. در این حالت بازار در حال چرخش است و روند صعودی بازار در اثر هیجان محسوس یا خوش‌بینی سرمایه‌گذاران نسبت به بازار یا اقتصاد است. در این حالت قیمت کل بازار سهام در حال افزایش است.

بتا نوسانات قیمت سهام را در مقایسه با حرکت کلی بازار اندازه‌گیری می‌کند. به عبارت بهتر بتا یکی از پر کاربردترین اصطلاحات بورسی برای سنجش رابطه میان قیمت سهام و حرکت کلی بازار است. اگر ارزش سهام بتا برابر 2 باشد، یعنی برای هر تغییر کلی در بازار، قیمت سهام دو واحد تغییر می‌کند. بتا یک معیار اندازه‌گیری مهم برای ارزیابی ریسک اضافه کردن یک سهام به سبد است. هرچه مقدار بتا بالاتر باشد، ریسک سهام نیز بیشتر است. زیرا نوسانات بازار بر روی سهم‌هایی با بتای بیشتر، تاثیر بیشتری خواهند داشت. بتاهای کمتر خطر کمتری دارند اما به همان نسبت بازده آن‌ها نیز کم است.

آلفا بازده نسبی سرمایه‌گذاری در مقایسه با کل بازار است. به عبارت بهتر می‌توان گفت که آلفا نشان می‌دهد که یک سهم در مقایسه با بازار کلی عملکرد خوبی داشته یا اینکه ضعیف بوده است. آلفا سنجش دقیق عملکرد سهام مستقل از حرکت بازار یا ارزش ذاتی سهام است.

سبدگردانی یکی از خدماتی است که کارگزاری‌ها برای مدیریت پرتفوی ارائه می‌دهند. با استفاده از این خدمت، افرادی که تجربه چندانی برای حضور در بازار بورس ندارند، می‌توانند مدیریت سرمایه خود را به افراد با تجربه سپرده و از این طریق سوددهی خود را بیشتر کنند.

نرخ پیشنهادی یکی از اصطلاحات بورسی برای حداکثر مبلغی است که خریدار برای خرید یک سهام پیشنهاد می‌دهد. همچنین به مبلغی که فروشنده برای آن سهام ارائه می‌دهد نیز نرخ پیشنهادی گفته می‌شود.

پایان کار یا زمان بسته شدن به زمانی گفته می‌شود که در آن کلیه فعالیت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری در بورس متوقف می‌شوند. زمان بسته شدن بورس تهران، 12:30 بعدازظهر است. قیمت‌های پایانی روز در این زمان تعیین می‌شوند و معمولا تاثیر قابل توجهی در قیمت‌های افتتاحیه روز بعد خواهند داشت.

دنیای بورس یک دنیای بسیار گسترده است که افراد در آن با زبان خاص خود صحبت می‌کنند. برای رسیدن به موفقیت در این بازار باید با اصطلاحات بورسی و زبان تخصصی آن آشنا بود. در غیر این صورت نمی‌توان هیچ معامله پر سودی را در این بازار به سرانجام رساند. بنابراین گام اول برای ورود به دنیای بورس، آموزش اصطلاحات بورس است.

۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

10 شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق می‌کند. در دنیای سرمایه‌گذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده‌ ماشین سرمایه‌گذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روش‌های مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام می‌باشد. بررسی شرایط به کمک تحلیل‌ها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می‌شود. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل بنیادی را معرفی می‌کنیم.

درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه می‌توانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیل‌های اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه می‌کنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیش‌بینی کنند.

 درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار می‌رود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود می‌برند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود که منجر به توصیه فروش می‌شود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، انتظار می‌رود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار می‌رود.

برترین شاخص‌های تحلیل فاندامنتال

همان طور که می‌دانید مدل‌های مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که می‌توان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب ترین آنها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شده‌اند. درک این شاخص‌های کلیدی می‌تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.

درآمد به ازای هر سهم (EPS)

این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص می‌یابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین می‌شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه گذاران است زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما می‌توانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش می‌شود.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه گیری می‌کند. این به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان می‌دهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایه‌گذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه می‌کنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه گذاران مطلوب است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازا هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (درک بازار سهام ۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).

دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبه‌ی آنها استفاده می‌شود. اگر سود پیش‌بینی‌شده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آینده‌نگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.

رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)

نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمی‌شود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران می‌کند. تحلیلگران می‌توانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل تری از ارزش گذاری سهام ارائه می‌دهد. برای محاسبه درک بازار سهام رشد سود پیش‌بینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف می‌شود.

به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:

PEG = نسبت PE / رشد درآمد

PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل می‌شود

PEG = 1.5

قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی می‌شود.

جریان نقدی آزاد (FCF)

به عبارت ساده تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مخارج سرمایه‌ای یک شرکت باقی می‌ماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکت‌هایی با جریان نقدی آزاد بالا می‌توانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری‌ کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی می‌دانند زیرا نشان می‌دهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینه‌های سرمایه را دارد یا خیر.

FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت می‌شود، به همان شکل محاسبه می‌شود. همچنین می‌توان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمول‌های زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه می‌کنیم:

NOPAT = EBIT مالیات –

NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴

FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )

FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه می‌کند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند که آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه می‌شود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام دارایی‌ها منهای بدهی‌ها محاسبه می‌شود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزش‌گذاری شده باشد مفید خواهد بود.

بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

ROE یک نسبت سودآوری است که نشان دهنده نرخ بازدهی است که سهامدار برای بخشی از سرمایه گذاری خود در آن شرکت دریافت می‌کند. این نسبت اندازه گیری می‌کند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه گذاری سهامداران خود ایجاد می‌کند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما می‌توانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش می‌دهد. این تحلیل به این مؤلفه‌های اصلی می‌پردازد:

ROA = درآمد خالص / دارایی‌ها، که می‌توان آن‌ها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:

حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص

نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی

اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام

فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:

ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم

ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام

با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار می‌تواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE می‌شود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

همانطور که می‌دانید شرکت‌ها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌کنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت می‌کند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما می‌گوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز می‌گرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار می‌گذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه می‌شود.

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که می‌تواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان می‌دهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاورده‌اند یا به دلیل یک عقب‌گردی موقت، آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه می‌شود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه گذاران تلقی می‌شود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.

نسبت سود سهام

نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن می‌پردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش می‌یابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها می‌گوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه گذاری کرده‌اند، چه میزان به آنها باز می‌گردد.

نسبت سود تقسیمی به درصد بیان می‌شود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت می‌کنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله می‌شود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله می‌شود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح می‌دهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری می‌کند. سرمایه گذاران می‌توانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی دارایی‌های شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان می‌دهد که در صورت مواجهه کسب ‌و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام می‌تواند تعهدات را برآورده کند.

شما می توانید نسبت را با تقسیم کل بدهی‌ها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان می‌دهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰

نتیجه گیری

همه شاخص‌های تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها می‌توانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند که اندازه گیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایه‌گذاری می‌شود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و داده‌های خاص صنعت استفاده می‌شود. این مسائل به شما کمک می‌کند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام می‌خواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخص‌ها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاری‌های بالقوه استفاده می‌کنید.

سود و ضرر در بورس همراه با مثال های واقعی و قابل درک

سود و ضرر در بورس همراه با مثال های واقعی

 سود و ضرر در بورس همراه با مثال های واقعی

سهام شرکت سرمایه گذاری ملت از سال 1384 تا 1386 از حدود 360 تومن به حدود 30 تومن افت کرد ( بیش از 90 %ضرر )

درآمد بورس در یک ماه چقدر است؟

  • میزان درآمد بورس چقدر است ؟
  • درامد ماهیانه از بورس چقدر است ؟
  • آیا بورس به عنوان شغل اول می‌شود ؟
  • سود سرمایه گذاری در بورس چقدر است؟

در بورس هم می توانیم خیلی درآمد داشته باشیم و هم می توانیم خیلی ضرر ببینیم. بورس مثل یک حقوق بگیری نیست و یا مانند سود بانکی نیست که سر برج و ماهانه مبلغی برای شما پرداخت شود . بورس یک سرمایه گذاری است که دارای risk می‌باشد و ممکن است سرمایه شما زیاد و یا کم شود و بستگی به این دارد که شما چه انتخابی در شرکتی که خرید کرده‌اید داشته باشید.

فرض کنید ما یک سهام بخریم و سهام ما هر روز رشد 5% داشته باشد و ۱۰ روز، هر روز این سهام با مثبت ۵% معامله شود.

حال اگر من ۱ میلیون تومان سرمایه گذاری کرده باشم پول من چقدر می شود؟

  • سود بورس چند درصد است ؟
  • میانگین درامد بورس چقدر است ؟

اگر بخواهیم سریع جواب دهیم می‌گوییم ۱۰ روز، روزی ۵% درصد می‌شود ۵۰% پس پول من ۵۰% رشد خواهد داشت بنابراین ۱میلیون تومان من می‌شود ۱میلیون‌و‌پانصد، ولی اینطور نیست و این پول تساعدی رشد می‌کند

یعنی اینکه روز اول ۱میلیون تومان دارید و روز دوم ۱میلیون‌و‌پنجاه هزار تومان دارید پس روز دوم آن ۵% باید روی ۱میلیون‌و‌پنجاه هزار تومان محاسبه شود . اگر این مبلغ را برای ۱۰ روز حساب کنیم سود شما می‌شود حدود ۶۰۰ هزار تومان در واقع در این ۱۰ روز که ۵% هر روز سهام ما رشد پیدا کرده ما حدود ۶۰% سود می‌کنیم در منفی شدن هم همین طور است

یعنی اینکه اگر سهام من ۱۰ روز هر روز ۵-% کاهش پیدا کند در بدترین شرایط سود ما ۵۰% کم نمی‌شود . زیرا یک میلیون ما روز دوم می‌شود ۹۵۰ هزار تومان روز سوم ۵% از این ۹۵۰ هزار تومان کسر می‌شود و ما کمتر ضرر می‌بینیم . بعد از ۱۰ روز یک میلیون تومان ما می‌شود ۶۰۰ هزار تومان یعنی ما ۴۰% ضرر کرده‌ایم ۱۰ روز هر روز منفی ۵% و ما ۴۰% آسیب می‌بینیم و ضرر کرده‌ایم

اما این‌ها همه مثال هستند که متوجه بشویم روند حرکتی یک سهام در بهترین حالت و در بدترین حالت چطور می‌تواند باشد چقدر می‌توانیم آسیب ببینیم . چقدر می‌توانیم سود کنیم چقدر می‌توانیم ضرر کنیم نه اینکه این اتفاقات هیچ وقت اتفاق نیافتاده باشند . در موارد مثبت و منفی ممکن است این اتفاق بیافتد اما این که به طور ناگهانی یک سهام هر روز مثبت ۵ و یا هر روز منفی ۵ باشد به ندرت در بورس اتفاق می‌افتد و بیشتردر این بین نوسان می‌کند

یعنی ما اکثرا شاهد این هستیم که قیمت سهام در این بین معامله می‌شود و لزوما هر روز ۵+ و یا ۵- نمی باشد. من این محاسبات را انجام دادم تا ذهنمان آماده شود و بدانیم که وضعیت بالا و پایین شدن قیمت به چه صورت است .راه‌هایی وجود دارد که ما بتوانیم هنگام رشد بیشترین استفاده را ببریم و هنگام ضرر کردن کمترین ضرر را ببینیم

یا اگر قرار باشد یه سهم مثلا ۶ ماه وضعیت خوبی نداشته باشد و هر روز چند درصد منفی باشد راه‌هایی وجود دارد که ما کمترین مقدار ممکن ضرر کنیم که در مباحث آینده در مورد آن صحبت خواهیم کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.