آخرین اخبار
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست و چگونه می توان از آن در تحلیل قیمت استفاده کرد؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال اساسا بررسی رویدادهای قبلی بازار، به عنوان روشی برای امتحان و پیش بینی روندهای آینده قیمتی است. از بازارهای سنتی گرفته تا بازار مربوط به ارزهای رمزنگاری، بیشتر معامله گران برای انجام تحلیل های خود از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند که RSI یکی از آنهاست.
شاخص قدرت نسبی از جمله شاخص های تحلیل تکنیکال است که در اواخر دهه ۱۹۷۰ به عنوان ابزاری معرفی شد که معامله گران می توانند از آن برای بررسی عملکرد یک سهام در طی یک دوره زمانی معین استفاده کنند. این شاخص اساسا نوسان سنج حرکت است و میزان حرکات قیمتی و همچنین سرعت(مقدار نوسان) این حرکات را اندازه گیری می کند. RSI بسته به جایی که معامله گر استفاده می کند و نوع معاملات وی، می تواند یک ابزار بسیار مفید باشد.
شاخص قدرت نسبی یا RSI توسط جی ولز ویلدر در سال ۱۹۷۸ معرفی شد. وی تعریف این شاخص را در کتاب خود به نام “مفاهیم جدید سیستم معاملاتی تکنیکال” به همراه سایر شاخص های تکنیکال مثل پارابولیک سار(Parabolic SAR)، میانگین محدوده واقعی(ATR) و شاخص میانگین جهت دار(ADX) ارائه داد.
ویلدر قبل از این که یک تحلیلگر فنی شود، به عنوان مهندس مکانیک و مشاور املاک فعالیت می کرد. وی انجام معاملات سهام را در حدود سال ۱۹۷۲ آغاز کرد، اما خیلی موفق نبود. چند سال بعد ویلدر تجارب و تحقیقات خود را در قالب فرمول های ریاضی و شاخص هایی که بعدها توسط معامله گران سراسر جهان تایید شد، گردآوری نمود. این کتاب تنها در ۶ ماه نوشته شد و علیرغم آن که قدمت آن به دهه ۱۹۷۰ بازمی گردد، اما هنوز هم مرجع بسیاری از معامله گران است.
شاخص RSI چگونه کار می کند؟
به طور پیش فرض، RSI تغییرات قیمت یک دارایی را در طی یک دوره ۱۴ تایی(۱۴ روز برای نمودارهای روزانه یا ۱۴ ساعت برای نمودارهای ساعتی و غیره) اندازه گیری می کند. در این شاخص از تقسیم میانگین سودی که دارایی در بازه زمانی مشخص داشته بر میانگین ضرری که در همان بازه زمانی داشته، استفاده می شود. مقدار RSI بین ۰ تا ۱۰۰ متغیر است.
همانطور که گفته شد شاخص قدرت نسبی یک شاخص اندازه گیری حرکت است که میزان تغییر قیمت را اندازه گیری می کند. افزایش شتاب حرکتی و افزایش قیمت، نشان می دهد که سهام یا دارایی به طور فعال در بازار خرید می شود. اگر حرکت نزولی باشد، یعنی فشار فروش افزایش یافته است.
RSI همچنین یک شاخص نوسانی است و این امکان را فراهم می کند تا معامله گران بتوانند نقطه خرید و فروش بیش از حد را در بازار شناسایی کنند. این شاخص، قیمت دارایی را در یک دوره ۱۴ تایی با نمره ۰ تا ۱۰۰ ارزیابی می کند. اگر مقدار RSI برابر یا کمتر از ۳۰ باشد نشان می دهد که احتمالا دارایی به سمت سطح کف یا فروش بیش از حد پیش می رود. مقدار ۷۰ یا بالاتر نشان می دهد که دارایی در حال رسیدن به بالاترین قیمت یا خرید بیش از حد در آن دوره زمانی است.
RSI
اگر چه تنظیمات RSI به طور پیش فرض برای یک دوره ۱۴ تایی است، اما معامله گران ممکن است برای افزایش حساسیت دوره زمانی کمتر یا کاهش حساسیت دوره زمانی بیشتری را انتخاب کنند. بنابراین RSI در یک دوره زمانی ۷ روزه نسبت به ۲۱ روزه حساسیت بیشتری دارد. علاوه بر این برای دوره های زمانی کوتاه مدت، مقدار RSI برای مشخص شدن نقطه فروش یا خرید بیش از حد باید ۲۰ و ۸۰ (به جای ۳۰ و ۷۰) در نظر گرفته شود. به این ترتیب احتمال دریافت سیگنال های کاذب کمتر است.
نحوه استفاده از RSI در واگرایی
علاوه بر مقادیر ۳۰ و ۷۰ شاخص قدرت نسبی که می تواند شرایط فروش و خرید بیش از حد را نشان دهد، معامله گران از RSI برای پیش بینی احتمال معکوس شدن روند و یا یافتن نقطه سطح حمایت و مقاومت استفاده می کنند. این عملکرد مبتنی بر واگرایی صعودی و نزولی است.
واگرایی صعودی شرایطی است که قیمت و مقدار RSI در جهت مخالف یکدیگر حرکت کنند. بنابراین مقدار RSI افزایش می یابد و به سطوح بالاتری می رسد در حالی که قیمت در حال افت است و به سطوح پایین خود تنزل می یابد. این در واقع واگرایی صعودی نامیده می شود و نشان می دهد که با وجود کاهش قیمت، قدرت خرید افزایش می یابد.
در مقابل، واگرایی نزولی زمانی است که علیرغم افزایش قیمت تمایلات بازار نزولی است. بنابراین مقدار RSI افت می کند و به سطوح پایین تر می رسد، در حالی که قیمت رو به افزایش است و به سطوح بالاتر می رسد. در نتیجه احتمال افت قیمت زیاد است.
البته به خاطر داشته باشید که اختلافات RSI در جریان نوسانات شدید بازار چندان قابل اعتماد نیستند. به همین دلیل واگرایی RSI برای بازارهای کم نوسان مناسب تر است.
نتیجه گیری
چندین فاکتور مهم هنگام استفاده از شاخص قدرت نسبی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند. مثل تنظیمات مقدار یا امتیاز(۳۰ و ۷۰) و واگرایی صعودی یا نزولی. با این حال همیشه باید در نظر داشته باشید که هیچ شاخص فنی ۱۰۰% کارآمد نخواهد بود، به خصوص شاخص مقاومت نسبی اگر به تنهایی استفاده شود. بنابراین معامله گران حرفه ای برای جلوگیری از دریافت سیگنال های اشتباه باید از شاخص RSI به همراه سایر شاخص ها استفاده کنند.
اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور از ابزارهای تحلیل تکنیکال است. با استفاده از این ابزار، روی نمودار قیمتی محدودهای بین دو قیمت حداکثری با استفاده از دو خط رسم میشود. سپس یک شاخص یا اندیکاتور تولید میشود، که در این محدوده نوسان میکند.
بنابراین به زبان ساده میتوان گفت، اسیلاتور ابزاری برای نوسان سازی است. سرمایه گذاران از این ابزار برای بررسی روند خرید و فروش بیش از اندازه در کوتاه مدت استفاده میکنند.
وقتی مقدار نوسانگر به قیمت حداکثری بالا نزدیک میشود، تحلیلگران فنی این اطلاعات را به این معنی تفسیر میکنند، که دارایی بیش از حد خریداری شده است.
در مقابل با نزدیک شدن نوسانگر به قیمت حداکثری پایین، این چنین تلقی میشود که دارایی را بیش از حد فروخته شده است.
اسیلاتورها چگونه کار میکنند؟
اسیلاتورها به طور معمول همراه با سایر شاخص های تجزیه و تحلیل فنی برای تصمیم گیری درمورد معاملات استفاده میشوند. تحلیلگران وقتی نتوانند روند مشخصی را از درمورد سهام یک شرکت به راحتی بیابند، از اسیلاتور استفاده میکنند.
تحلیلگران با استفاده از نرم افزارهای شاخص مقاومت نسبی تحلیل تکنیکال، نمودار دارایی مورد نظر خود را انتخاب کرده و دو قیمت را به عنوان حدود قیمتی انتخاب میکنند. سپس با استفاده از ابزارهایی که نرم افزار در اختیار آنها میگذارد، دو خط یکی برای حد بالا و یکی برای حد پایین رسم میکنند.
به این ترتیب، یک کانال روی نمودار در بازه قیمتی منتخب ایجاد میشود. حال با افزودن ابزار اسیلاتور، نوسان سازی آغاز شده و یک شاخص روند ایجاد میشود.
همچنین بخوانید : آموزش بورس از صفر
سپس سرمایه گذاران قادر خواهند بود از شاخص روند برای خواندن شرایط فعلی آن دارایی خاص در بازار برای استفاده کنند. در نتیجه سرمایه گذاران با این تحلیل که، حرکت شاخص به سمت حد بالای قیمت نشانه خرید زیاد و برعکس حرکت آن به حد پایین نشانه فروش زیاد است، درمورد دارایی تصمیم گیری میکنند.
سرمایه گذاران میزان نوسان را به صورت درصد در نظر میگیرند.
- چنانچه حالت بیشینه ای که به آن اشاره کردیم رخ دهد، یعنی درصد نوسان چیزی حدود 70 تا 80 درصد باشد، هجوم برای خرید زیاد است، بنابراین بهترین فرصت برای فروش میباشد.
- در حالت کمینه، یعنی چیزی حدود 20 تا 30 درصد، فروش شدت گرفته است، بنابراین فرصت مناسبی برای خرید است.
اسیلاتور تا چه زمانی معتبر است؟
نوسان ساز تا زمانی که قیمت اوراق بهادار اساسی در محدوده تعیین شده باقی بمانند، معتبر باقی هستند. چنانچه شکست قیمتی رخ دهد، دیگر نمیتوان به آنها اتکا کرد. در طی شکست قیمت، نوسان ساز ممکن است برای مدت زمان طولانی در محدوده خرید یا فروش بیش از حد باقی بماند، که یک اختلال است.
بنابراین تحلیلگران تکنیکال، اسیلاتورها را برای بازارهای جانبی مناسب تر میدانند. تصور بر این است که اگر اسیلاتور را همراه با یک شاخص تکنیکال که بازار را در یک روند یا محدوده مشخص میکند، استفاده کنیم مؤثرتر است.
انواع اسیلاتورها
اسیلاتورها به صورت کلی از نظر بازه نوسان به دو دسته متمرکز و نواری تقسیم میشوند.
اسیلاتورهای متمرکز بدر بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی به صورت پیوسته نوسان میکنند. این اسیلاتورها برای شناسایی قدرت یا ضعف و جهت حرکت قیمت دارایی مناسب هستند. در ساده ترین حالت، زمانی که اسیلاتور متمرکز بالای خط مرکزی حرکت میکند، بازار صعودی یا گاوی است و وققتی پایین خط باشد، بازار نزولی یا خرسی است. شاخص های MACD و ROC از این دسته هستند.
همچنین بخوانید : تله گاوی چیست؟
اسیلاتورهای نواری در بالا و پایین دو باند یا نوار نوسان دارند، که بیانگر دو سطح حداکثری قیمت هستند. از این نوع نوسان سازها معمولاً برای معرفی و ورود به بحث اسیلاتورها استفاده میشود، که در ابتدا نیز به آن اشاره کردیم.
شاخص مقاومت نسبی(RSI) و نوسانگر تصادفی دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند. در یک دسته بندی جزئی تر اسیلاتورها براساس نحوه عملکرد دسته بندی میشوند، که در ادامه برخی از آنها را معرفی میکنیم.
این اسیلاتور در اواخر دهه 1950 میلادی توسط دکتر جورج لین معرفی شد.اسیلاتور تصادفی از طریق مقایسه قیمت جاری با محدوده از پیش تعیین شده کار میکند. این شاخص روند حرکت قیمت را دنبال میکند نه خود قیمت.
از این روند در بحث سرمایه گذاری با اصطلاح مومنتوم یاد میشود، که سیگنالی مبنی بر تغییر ارسال میکند و بسیار سریعتر از رخدادن تغییر قیمت نشانه های آن را آشکار میکند.
شاخص مقاومت نسبی یک شاخص تکنیکال است که نرخ کاهش و افزایش قیمت را در بازه زمانی مشخص بیان میکند و محدوده ارزش آن بین 0 تا 100است. مانند آنچه قبلتر توضیح دادیم تحلیل را براساس مقادیر بیشینه 80 درصد و کمینه 20 درصد انجام میدهیم.
شاخص کانال کالای اولیه (Commodity Chanel index)
این شاخص در دهه 1980 توسط «دونالد لمبرت» معرفی شد. همانطور که از نام آن پیدا است، از این شاخص در تحلیل بازار کالاهای اولیه استفاده میشد، اما امروزه از آن در انواع بازارها از جمله سهام و فارکس استفاده میشود.
خرید بیش از اندازه (overbought)
تا اینجا چندین بار از عبارت خرید بیش از اندازه استفاده کردیم. این اصطلاح به سهامی اطلاق میشود، که با قیمتی بیشتر ارزش واقعی معامله میشود.
Overbought معمولاً نشانگر یک روند کوتاه مدت است، و بیان میکند که به زودی اصلاحی در بازار روی خواهد داد. چنین نتیجه ای، معمولاً در نتیجه انجام تحلیل تکنیکال حاصل میشود، با این حال با تحلیل بنیادی نیز میتوان به آن رسید.
فروش بیش از اندازه (oversold)
فروش بیش از اندازه شاخص مقاومت نسبی نیز یکی دیگر از اصطلاحات بورسی است که تا به اینجا چند بار با آن برخورد داشتیم. منظور از این اصطلاح این است که، یک سهم با قییمتی کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود و امکان جهش قیمت وجود دارد.
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور
اندیکاتور و اسیلاتور، فاکتورهایی نیستند که بتوان آنها را با هم مقایسه کرد. اندیکاتور (indicator) که در زبان فارسی، شاخص ترجمه میشود، به توابع ریاضی گفته میشود که در تحلیل تکنیکال بازار سرمایه از آن استفاده میشود.
اسیلاتور در لغت به معنی نوسان ساز است و از اندیکاتورها تشکیل میشود. درواقع مجموعه ای از شاخص ها است، که به منظور نوسان سنجی ابداع شده اند و در حول نرخ عرضه و تقاضا محاسبات انجام میدهند.
همانطور که دیدیم، اسیلاتورها نیاز به محدوده دارند بنابراین میتوان گفت که تنها اندیکاتورهایی که بازه میسازند در این دسته قرار میگیرند.شاید بهتر است بگوییم اسیلاتورها زیر مجموعه ای از اندیکاتورها هستند.ضمنا ما در مقاله ای جداگانه به صورت اختصاصی و مفصل به تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور پرداخته ایم.
سخن پایانی
تحلیل تکنیکال مهمترین عامل موفقیت معامله گران در بازار سرمایه و فارکس است.
همانطور که میدانید، برای انجام این تحلیل ها، فاکتورهای بسیاری باید در نظر گرفته شود. یکی از فاکتورهای پرکاربرد اسیلاتور است. نوسان سازی که سعی بر تشخیص روند بازار و کمک به انتخاب بهترین زمان برای خرید یا فروش دارد.
درواقع تمام هدف تحلیل بازار انتخاب زمان مناسب ورود به معامله و خروج از آن است، که با استفاده از روش های گوناگون و ترکیب آن ها با یکدیگر حاصل میشود. توجه داشته باشید که اسیلاتورها همیشه هم درست عمل نمیکنند، بنابراین مطمئن شوید که تمام شاخص ها را میشناسید و میتوانید از یک ترکیب مناسب و کارآمد از آنها استفاده کنید.
رشد 50 درصدی کاردانو !
ارز دیجیتال کاردانو در یک هفته گذشته بیش از ۵۳ درصد رشد کرد و حالا در محدوده ۲/۱۸ دلار معامله میشود.
ارز دیجیتال کاردانو در یک هفته گذشته بیش از ۵۳ درصد رشد کرد و حالا در محدوده ۲/۱۸ دلار معامله میشود.
دادههای کوین مارکتکپ نشان میدهد رشد کادانو با عبور از مقاومت ۲ دلار شدت گرفت و این ارز در جریان معاملات ۲۴ ساعت گذشته هم بیش از ۵ درصد رشد کرده است. کاردانو مانند بسیاری از ارزها در حال حاضر در بالاترین قیمت خود از زمان شروع روند نزولی قرار دارد.
بسیاری از فعالان و کارشناسان بازار عقیده رشد کاردانو به دلیل با ارتقای فناوری این ارز همراه بود. لاک دیویس، معاملهگر معروف قراردادهای هوشمند را یک کاتالیزور صعودی قدرتمند برای میداند.
همه میدانند که ادامه رشد کاردانو و همه بازار رمزارزها به شکستن مقاومت ۴۷ هزار دلار بیتکوین بستگی دارد.
بیتکوین در محدوده ۴۷ تا ۵۰ هزار دلار با فشار فروش همراه است و تا به حال بارها به این محدوده واکنش نشان داده است.
شاخص مقاومت نسبی (RSI) در ارز کاردانو از زمان شروع رشد قیمت از محدوده ۱/۲۵ دلار میان محدوده خنثی و اشباع فروش در حرکت بوده و در حال حاضر در نیمه بالایی محدوده خنثی قرار دارد.
اندیکاتور پارابولیکسار هم از زمان شروع روند صعودی سیگنال صعودی داشت اما از محدوده قیمتی ۲/۱۶ دلار سیگنال نزولی دارد و بر اساس این اندیکاتور احتمالا بعد از این رشد شاهد یک اصلاح یا رنج زدن باشیم.
MFI هم از محدوده اشباع خرید خارج شده و این یعنی پول ورودی به این ارز نسبت به زمان صعود کاهش پیدا کرده است.
در حال حاضر شاخص ترس و طمع روی اعداد بالایی قرار دارد و این موضوع ریسک بازار را به شدت افزایش داده است. البته اگر روند صعودی بیتکوین ادامه پیدا کند آلتکوینها هم به رشد خود ادامه میدهند.
۴ شاخص بیت کوین نسبت به معاملات بیت کوین خوشبین هستند
هفته گذشته بیت کوین سوار بر اسبی تیزپا بود و قیمت این ارز به ۱۹۴۳۴ دلار رسید. در آن زمان بهای استفاده از قراردادهای آتی برابر با ۲ درصد بود. در شرایط فعلی کارمزد پرداختی برای استفاده از این قراردادها برابر با ۱.۱ درصد است. با وجود کاهش ۱۴ درصدی قیمت های کارمزد استفاده از قراردادهای آتی همچنان بیشتر از ۰.۸ درصد است. معمولا چنین اتفاقی برای سرمایه گذاران به معنای تسلط گاوها بر بازار رمزارز است.
نرخ سرمایه گذاری در قراردادهای آتی ثابت
کارمزد استفاده از قراردادهای آتی ثابت، معمولا هر ۸ ساعت تعیین می شود.به این ترتیب سرمایه گذاران دارایی خود را از خطرات احتمالی در امان نگه می دارند. اگر چه خریدار و فروشنده زمان عقد قرارداد را با یکدیگر هماهنگ می کنند اما میزان سود و زیان متفاوت است.
زمانی که خریدار به دنبال اعمال اهرم فشار است، نرخ سرمایه گذاری مثبت خواهد بود. در این حالت خریدار کارمزد را پرداخت می کند. این مسئله در بازارهای گاوی نیز صادق است. چرا که غالبا میزان تقاضای خرید در بازار گاوی به مراتب بیشتر است.
در این حالت کارمزد ۲ درصدی که برای یک هفته نشان دهنده بازاری خوشبین است. این روند در بازارهای گاوی مشاهده می شود. اما اگر قیمت کاهش پیدا کند، همین کارمزد ها مشکل ساز خواهند شد.
در چنین شرایطی اعمال فشار بیشتر از سوی خریدار به منزله افزایش نقدینگی در بازار همزمان با کاهش قیمت ها است.
در نمودار بالا مشاهده می کنید از ۵ نوامبر معامله گران در برابر حرکت این شاخص به سمت مثبت مقاومت می کنند. به همین دلیل خریداران نیز تصور می کنند که این بازار همچنان در وضعیت گاوی است.
شاخص خرید به فروش Option Put-call
با در نظر گرفتن تعداد جایگاه های خرید یا فروش به احساسات کلی موجود در بازار پی ببریم. روی هم رفته تمام گزینه ها در بازار گاوی به کار برده می شوند. در حالی که در بازار خرسی شاهد فروش بیشتری هستیم.
اگر شاخص Option Put-call میزان فروش بازار را برابر با ۰.۷۰ نشان دهد، میزان خرید ۳۰ درصدی نشانه بازار گاوی خواهد بود. درواقع زمانی که تعداد خرید های بازار از میزان فروش هایی که در بازار انجام می شود بیشتر باشد، بازار گاوی است. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که این نمودار تمام ماه های معاملاتی بازار بیت کوین را در سنجش خود در نظر می گیرد.
شاخص خرید به فروش
در شرایط فعلی این چهار شاخص بیت کوین ثبات خود را حفظ کرده اند، پس از اینکه قیمت بیت کوین از مرز ۱۹۵۰۰ دلار عبور کند، معامله گران در انتظار عبور قیمت ها از بالاترین رکورد این ارز در تاریخ رمزارز هستند.
اوضاع بازار خوب است وهمه به بیت کوین خوش بین هستند. به نظر می رسد که قیمت بیت کوین به روند گاوی ادامه دهد و این به معنای آن است که باید هرچه زودتر برای خرید بیت کوین وارد عمل شوید. این نکته را به یاد داشته باشید که بهترین زمان برای خرید بیت کوینف هنگامی است که قیمت این ارز کاهش پیدا کرده است. اگر برای خرید بیت کوین آماده هستید با ما در رمزارز مارکت همراه باشید و بیت کوین را به سبد سرمایه خود بیفزایید.
محتوانویس و مترجم زبان انگلیس است. از خواندن و نوشتن به وجد میآید. پر انرژی است و بهسادگی خسته نمیشود. در وصف او همین بس که شیفته آموختن است.
روند (Trend) در بازار معاملاتی چیست؟
روند، جهت کلی بازار یا قیمت دارایی است. در تجزیه و تحلیل فنی، روندها با خط روند (trendline) یا پرایس اکشن (تحرکات قیمت) مشخص میشوند. زمانی که ارزش یک مورد به بیشترین حد ریزش یا افزایش خود برسد و سپس تغییر جهت دهد و یا زمانی که ارزش آن به کمترین حد ریزش یا کاهش برسد و سپس تغییر جهت دهد.
بسیاری از تریدرها ترجیح میدهند که در همان جهت معامله کنند، درحالی که متخلفان درصدد شناسایی معاملات معکوس یا خلاف جهت روند هستند. روند صعودی و نزولی در همه بازارها مانند سهام، اوراق قرضه و معاملات آتی رخ میدهد. روندها در داده ها نیز اتفاق میافتند، مانند زمانی که داده های اقتصادی ماهانه، افزایش یا کاهش مییابد.
نکات کلیدی
- روند، جهت کلی قیمت یک بازار، دارایی یا معیار است.
- روندهای صعودی با افزایش نقاط داده، مانند اوج های نوسان و پایین ترین چرخش مشخص میشوند.
- روند نزولی با کاهش نقاط داده مشخص میشود، مانند پایین تر بودن سرعت و بالاترین میزان چرخش.
- بسیاری از تریدرها ترجیح میدهند در همان جهت معامله کنند و تلاش میکنند از ادامه این روند سود ببرند.
- پرایس اکشن، خط روند و شاخص های فنی، همه ابزاری هستند که میتوانند به شناسایی روند کمک کرده و در هنگام تغییر روند هشدار دهند.
روند چگونه کار میکند؟
تریدرها میتوانند با استفاده از اشکال مختلف تجزیه و تحلیل فنی، از جمله خط روند، پرایس اکشن و اندیکاتور های تکنیکال، یک روند را شناسایی کنند. به عنوان مثال، خطوط روند ممکن است جهت یک روند را نشان دهند در حالی که شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای نشان دادن قدرت یک روند در هر زمان مشخص، طراحی شده است.
روند صعودی با افزایش کلی قیمت مشخص میشود. هیچ چیزی برای مدت طولانی بطور مستقیم صعود نمیکند. بنابراین همیشه نوسان وجود خواهد داشت، اما جهت کلی باید یک روند صعودی باشد. صعود باید بالاتر از سطح نوسان پایین قبلی باشد. هنگامی که این ساختار شروع به خراب شدن کرد، روند ممکن است حالت صعودی خود را از دست بدهد یا به یک روند نزولی تبدیل شود. روند نزولی از پایین ترین نوسان و بالاترین میزان با چرخش کمتر تشکیل شده است.
هنگامی که روند صعودی است، تریدرها ممکن است تصور کنند که این روند تا زمانی که شواهدی مبنی بر خلاف آن وجود داشته باشد، ادامه خواهد داشت. چنین شواهدی میتواند پایین ترین نرخ نوسان، شکست قیمت زیر یک خط روند یا شاخص های فنی نزولی باشد. در حالی که در روند صعودی، تریدرها بر خرید تمرکز دارند و سعی دارند از افزایش مداوم قیمت سود کسب کنند.
وقتی روند رو به کاهش است، تریدرها بیشتر روی فروش استقراضی تمرکز میکنند و سعی میکنند ضرر و زیان یا سود ناشی از کاهش قیمت را به حداقل برسانند. بیشتر روندهای نزولی (نه همه) در مقطعی معکوس میشوند. بنابراین با ادامه روند نزولی قیمت، بیشتر تریدرها شروع به مشاهده ی قیمت برای معامله میکنند و برای خرید پیش قدم میشوند که میتواند دوباره منجر به ظهور روند صعودی شود.
تریدرهای متمرکز بر تجزیه و تحلیل بنیادی نیز ممکن است از روندها استفاده کنند. این شکل از تجزیه و تحلیل، تغییر درآمد یا سایر معیارهای تجاری یا اقتصادی را بررسی میکند. به عنوان مثال، تحلیلگران بنیادی ممکن است به دنبال روند سود هر سهم و رشد درآمد باشند. اگر درآمد طی سه یا چهار ماهه گذشته رشد کرده باشد، این نشان دهنده یک روند مثبت است. با این وجود، اگر درآمد طی چهار فصل گذشته کاهش یافته باشد، این روند منفی است.
فقدان یک روند یعنی دوره ای از زمان که در آن پیشرفت کلی صعودی یا نزولی وجود ندارد و یک دوره محدود یا بدون روند نامیده میشود.
استفاده از خط روند
یک روش معمول برای شناسایی روندها استفاده از خط روند است که یک سری از اوج ها (روند نزولی) یا سقوط ها (روند صعودی) را به هم متصل میکند. روندهای صعودی یک سری کاهش و سقوط را به هم متصل میکند و سطح حمایتی را برای حرکت های بعدی قیمت ایجاد میکند. روند نزولی یک سری اوج های پایین تر را بهم متصل میکند و یک سطح مقاومت را برای حرکت های بعدی قیمت ایجاد میکند. این روندها علاوه بر حمایت و مقاومت، جهت کلی روند را نشان میدهند.
گرچه خطوط روند به خوبی جهت کلی را نشان میدهد، اما اغلب آنها باید دوباره ترسیم شوند. به عنوان مثال، در طی یک روند صعودی، قیمت ممکن است به زیر خط روند برسد، اما این لزوماً به معنای پایان روند نیست. قیمت ممکن است به زیر خط روند حرکت کند و سپس به روند صعودی خود ادامه دهد. در چنین شرایطی، ممکن است نیاز باشد که روند برای نشان دادن عملکرد جدید قیمت، دوباره ترسیم شود.
برای تعیین روند نباید منحصراً به خطوط روند اعتماد کرد. اکثر متخصصان همچنین تمایل دارند که به تعیین قیمت و سایر شاخص های فنی کمک کنند تا اینکه تعیین کنند آیا روند رو به پایان است یا خیر. افت زیر خط روند لزوماً سیگنال فروش نیست، اما اگر قیمت به زیر نوسان سطح پایین یا شاخص های فنی نزولی برسد، ممکن است سیگنالی برای فروش باشد.
مثال هایی از روند و خطوط روند
نمودار زیر، روند صعودی همراه با مطالعه ی RSI را نشان میدهد که نشان دهنده ی روند قویاست. در حالی که قیمت در حال نوسان است، پیشرفت کلی صعودی است.
روند صعودی شروع به از دست دادن حرکت و فشارهای فروش میکند. RSI به زیر ۷۰ میرسد، و پس از آن به وضوح سقوط میکند که قیمت را به سمت روند میکشد. حرکت نزولی در روز بعد هنگامی که قیمت به زیر سطح روند صعودی رسید تأیید شد. از این سیگنالها میتوان برای خروج از موقعیت های طولانی استفاده کرد زیرا شواهدی مبنی بر تغییر روند وجود داشت. معاملات کوتاه نیز میتوانند آغاز شوند.
با پایین آمدن قیمت، خریداران علاقه مند به قیمت پایین را جذب خود میکند. روند دیگری (که نشان داده نشده است) نیز میتواند در امتداد کاهش قیمت ترسیم شود تا نشان دهد که چه زمانی ممکن است یک پرش اتفاق بیفتد. این خط روند در اواسط فوریه مشخص میشود زیرا قیمت به سرعت از پایت به سمت بالا افزایش پیدا کرده است.
دیدگاه شما