«رابرت کیوساکی» میگوید: ثروتمندان یاد گرفتهاند که چطور میتوان پول درآورد. به همین دلیل است که روز به روز ثروتمندتر میشوند.
پول خود را به کار انداختن
در اصطلاح علم اقتصاد مجموع داراییهای واقعی و مالی را «ثروت» میگویند.
فهرست مندرجات
۱ - مقدمه
[ویرایش]
«ثروت (Wealth)» به کلیه مواد و اشیایی اطلاق میشود که حاجتهای بشر را رفع مینمایند. این ثروتها یا طبیعی هستند و مستقیم یا غیر مستقیم مورد استفاده واقع میشوند و یا تولید میگردند؛ یعنی به دست بشر، تغییر شکل یافته، مورد استفاده قرار میگیرند. در اقتصاد، مفهوم دیگری به نام «دارایی (Assets)» هم وجود دارد. دارایی به دو دسته «واقعی» و «غیر واقعی» تقسیم میشود.
داراییهای واقعی، عبارتاند از: ماشین آلات، زمینها و ساختمانهای تحت مالکیت شرکتها و همچنین شامل کالاهای مصرفی با دوام، مانند: ماشین لباسشویی، دستگاههای صوتی - تصویری و خانههای مسکونی که در مالکیت خانوارها قرار دارند. این داراییها دارای بازدهیاند و با یکدیگر تفاوت دارند. خانههای شخصی افراد در واقع، نوعی بازدهی برای صاحبان آنها هستند و در آنها زندگی میکنند و هیچ گونه اجارهای نمیپردازند. همین طور، صاحبان دستگاههای صوتی - تصویری بدون پرداخت اجاره از آنها بهره میبرند. داراییهایی از این دست را دارایی واقعی مینامند. در بعضی از کشورهای صنعتی، ارزش دارایی واقعی هر فرد، حدود سی هزار دلار است.
نوع دیگر دارایی «دارایی مالی» است که شامل پول، سهام، اوراق قرضه،(در جمهوری اسلامی ایران، اوراق قرضه، اشکال شرعی دارد. لذا به جای آن، اوراق مشارکت وجود دارد.) و یا اوراق مشارکت میشود. مجموع داراییهای واقعی و مالی را «ثروت» میگویند.
اگر ادعا کنیم برنامه ریزی اقتصاد غرب بر این استوار شده است که همواره از نظر کمیت بر دارایی افراد افزوده شود و ثروت اشخاص زیاد گردد، گزاف نگفتهایم. بازهم اگر ادعا کنیم که برنامه ریزی عاقلانه (rational) افراد بر این پایه است که استفاده بهینه از این ثروت نمایند بیراهه نرفتهایم. در آن اقتصاد، یک اصل پذیرفته شده است که هر فرد میخواهد از راه حداکثر کردن سود، بر ثروت خویش بیفزاید. ثروت خوب و ثروت بد مفهومی ندارد. هر کاری که منجر به افزایش مجموع داراییها شود خوب است؛ اما در اسلام، مباحث به گونهای دیگر مطرح است. کلمه ثروت در متون دینی ما بسیار کم دیده شده است و در آیات و روایات، به جای ثروت، واژه «مال» آمده است و به شخص ثروتمند، «غنی» گفته میشود که در مقابل آن، واژه «فقیر» قرار میگیرد. در مورد ثروت در اسلام، سؤالاتی مطرح است که این نوشتار، در صدد پاسخ به بعضی از آنهاست.
۲ - انگیزه کسب ثروت
[ویرایش]
اقتصاد دانان در تحلیل رفتارهای اقتصادی افراد، به کنکاش انگیزهها پرداختهاند. از دیدگاه فیلسوفان اقتصادی غرب، مانند بنتام، هابز، ویلیام جونز و آدام اسمیت، هدف نهایی انسان، دستیابی به لذت فردی است.
امام علی (علیهالسلام) این هدف نهایی از کسب ثروت و درآمد را نفی میکند و حاکمیت لذت طلبی بر رفتار خود را به شدت، انکار مینماید: «من آفریده نشدم که خوردن خوراکیهای پاکیزه، مرا به خود مشغول دارد؛ همچون حیوان پرواری که تمام همتش علف است، و یا همچون حیوان رها شدهای که کارش چریدن و خوردن و پرکردن شکم است و از سرنوشتی که در انتظار اوست بی خبر است. آیا بیهوده یا مهمل و عبث آفریده شدهام؟
هدف اصیل از نگاه اسلام، جلب رضایت خداوند است.
۳ - ویژگیهای مثبت ثروت
[ویرایش]
از آغاز پیدایش حضرت آدم (پول خود را به کار انداختن علیهالسلام) که روابط اجتماعی شکل گرفت و این روابط بر اساس نیازها تنظیم گردید، نیاز انسان به خوراک و پوشاک و سرپناهی که او را از سرما و گرما حفظ کند معنا پیدا کرد. تامین این نیازهای فیزیولوژیک هم یا از طریق کالا و یا از طریق پول بوده است. در هر صورت، انسان باید چیزی میداشت تا به رفع این نیازها بپردازد. قبیلهها و طایفهها یا به واسطه زور و قدرتی که داشتند شکل میگرفتند و یا به واسطه مال و ثروتی که اندوخته بودند. وگرنه فقیرانی که توان اداره خود را نداشتند به تدریج، در معرض زوال قرار میگرفتند و محوری که بر گرد آن جمع شوند وجود نداشت.
امروزه نیز که به تدریج، زندگی قبیلهای از بین رفته است شرکتها و کمپانیهای اقتصادی بر اساس میزان سرمایه شرکت٬ها و قدرت مانور در بازارها طبقه بندی میشوند. گرچه امروزه برخلاف دوران قدیم، گروههای علمی و پژوهشی و پارکهای تحقیقاتی نیز از جایگاه ویژهای برخوردارند. نقطه مشترک قبیلهها و طایفههای قدیم و کمپانیها و شرکتهای جدید این است که اجزا و عناصر آنها باید افراد ثروتمند و متمکن باشند، وگرنه هیچ گاه فقیری را به درون خود راه ندادهاند.
از نظر اسلام نیز داشتن مال و ثروت، یک ارزش است و برکاتی در آن نهفته است. رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: ثروت، عیوب انسان را میپوشاند و فقر، عیب او را آشکار میسازد.
یکی از راویان زمان امام صادق (علیهالسلام) مطلبی از قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیده بود که باعث تعجب وی شده بود. لذا از جمیل بن دراج صحابی امام صادق (علیهالسلام) سؤال میکند که: شنیدهام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده اگر «شریف» از قومی نزد شما آمد، او را احترام کنید. جمیل، این راوی را تصدیق کرد؛ ولی معنای شریف را از امام صادق (علیهالسلام) سؤال کرد. حضرت فرمودند: «شریف کسی است که صاحب مال و ثروت است».
۴ - پرهیز از انباشت ثروت
[ویرایش]
در اقتصاد غرب، معمولا مال و ثروت یا مصرف میشوند و یا به صورت پسانداز و سرمایهگذاری درمی آیند. البته سرمایهگذاری بالا یک «ارزش» است و معمولا کشورهایی که ریسک پذیرند سرمایه خود را در معرض این خطر قرار میدهند؛ ولی سعی میکنند در موارد و کشورهایی سرمایهگذاری کنند که درجه ریسک پایین تری دارند. مثلا در مقایسه اقتصاد امریکا و ژاپن، گفته میشود چون امریکا ریسک پذیرتر است، لذا پسانداز کمتر و سرمایهگذاری بیشتری دارد.
در اسلام نیز از انباشتن بیهوده ثروت، به شدت نهی شده، در آیات و احادیث، تعبیرهای بسیار شدیدی علیه این پدیده زشت، وارد شده است: روزی که آن گنجینهها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند و گویند این است آنچه برای خود اندوختید. پس کیفر آنچه را میاندوختید، بچشید.
مفهوم مقابل کنز (اندوختن)، انفاق در راه خداست. این انفاق میتواند به صورت کمک به فقیران و درماندگان صورت گیرد. راه دیگر آن به جریان انداختن این سرمایه در امور تولیدی و ایجاد اشتغال است. راه اول که کمک مستقیم به نیازمندان است، فایده اجتماعی ندارد؛ اما به جریان انداختن سرمایه در راه تولید، هم فایده شخصی و هم فایده اجتماعی دارد. اشتغال، باعث بالا رفتن تولید میشود و تولید هم به طریق دیگری میتواند اشتغال را زیاد کند. یک مثال ساده این مفهوم را روشن میکند. فرض کنید یک میلیارد واحد پولی را میتوانیم بین نیازمندان تقسیم کنیم. بعد از تقسیم، این پولها به مصرف نهایی رسیده، تمام میشوند؛ ولی اگر با این پول، کارخانه تولید قند تاسیس شود، عدهای مشغول به کار میشوند، تولید قند بالا میرود و نیاز جامعه و کارگران کارخانه تامین میشود. از طرف دیگر، چون در اصطلاح، قند و چای، دو کالای مکمل هستند و با هم مصرف میشوند، کارخانه چای سازی فعال میشود و خود به خود اشتغال و تولید هم در آنجا بالا میرود. لذا هر واحد این یک میلیارد، دارای «فایده نهایی اجتماعی» (Social Marginal utility) است. پس به جای انباشت ثروت و به جای کمک مستقیم به فقیران، میتوان با فعال کردن چرخه تولید، نوعی از انفاق در راه خدا را جامه عمل پوشانید.
۵ - ویژگیهای منفی ثروت
[ویرایش]
ثروت به خودی خود و بالذات امری ناپسند و مذموم نیست بلکه اگر در مسیر توسعه و به هدف تحقق عدالت اجتماعی بکار گرفته شود بسیار مثمر فائده است اما اگر ثروت خود تبدیل به هدف زندگی انسان شود در آن صورت میتواند عامل اصلی بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و طغیان و سرکشی و فراموشی خداوند و در نهایت سقوط از مرتبه انسانیت گردد.
۵.۱ - ریشه بدیها
ریشه بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی و جرم و جنایت، مال و ثروت است. به طمع کسب ثروت، دزدی صورت میگیرد و به نیت پنهان کردن ثروت، روابط خانوادگی و خویشاوندی تیره و تار میگردد. در سطح کلان و ارتباط جوامع، علت پیدایش کشورهای شمال و جنوب، غارت ثروت کشورهای جنوب توسط کشورهای شمال است. کشورهای صنعتی غرب، همواره با اقتصادهای تک محصولی رابطه دارند و این محصولات را وارد کرده، کالاهای مصرفی را روانه کشورهای صاحب نفت، شکر، قهوه و. میکنند تا هم بر ثروت خود بیفزایند و هم کشورهای جنوب را نیازمند خویش نمایند. امروزه سرانه درآمد کشورهای صنعتی حدود سی برابر کشورهای جهان سوم است.
آنچه این فرآیند ظالمانه را تشدید میکند، ایجاد ثروت و لذت بیشتر است.
۵.۲ - طغیان و سرکشی
مادام که انسان در آرامش و راحتی زندگی میکند و مشکل خاصی ندارد، گمان میکند اگر مانعی پیش روی او قرار گیرد، با پول و ثروت، آن را از میان برداشته، به نهایت لذت، دسترستی خواهد یافت و او را وادار به طغیان خواهد کرد. لذا خداوندی که انسان را خلق کرده به زوایای وجودی او آگاهی کامل دارد و او را به گونهای قرار داده که باید برای جلب روزی تلاش کند. تعدادی را هم آفریده که به ظاهر بی نیازند. این افراد، اولا کسانی هستند که خدا بر احوال آنها آگاه است، ثانیا رفتار آنها تفسیر عینی این آیه است که: اگر خدا روزی را بر بندگانش فراخ گرداند، مسلما در زمین سر به عصیان برمی دارند؛ لیکن آنچه را بخواهد به اندازهای که مصلحت است فرو میفرستد. به راستی که او به حال بندگانش آگاه بیناست.
۵.۳ - فراموشی خدا
دنیا و آخرت، دو مفهوم متضاد و مقابل هم هستند. عدهای فقط لذتهای دنیا را میبینند و تمام تلاش و کوشش خویش را صرف در بهره بیشتر از آن به کار میبرند؛ عدهای هم با گوشه نشینی و کناره گیری از دنیا دل به سرای باقی، خوش کردهاند تا از لذت جاودانه آن، کام خویش را شیرین کنند. از بررسی آیات و روایات، این نکته به دست میآید که باید از هر دو، کام گرفت و هیچ یک را فدای دیگری نکرد: «ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة؛
پروردگارا! از خوبیهای جهان به ما ببخش، و نیز از خوبیهای آخرت».
و به تعبیر امام علی(علیهالسلام): برگزیدهترین شما کسی است که آخرتش را به سبب دنیایش رها نکند و دنیای خود را برای رسیدن به آخرت، ترک نگوید.
نباید دل بستن به مال و ثروت، موجب فراموشی خدا شود. گویا طبیعت مال و ثروت، آن است که موجب این فراموشی میشوند. لذا قرآن هشدار میدهد: ای کسانی که ایمان آوردهاید، مبادا اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل گردانند! ؟ و هر کس چنین کند، آنان خود زیانکاراناند.
خسارت نفس با خسارت مال، فرق دارد. گویا خسارت نفس، ترمیم نمیپذیرد. لذا در قرآن آمده است:پس هرچه را غیر از او میخواهید، بپرستید. بگو: زیانکاران در حقیقت، کسانی هستند که به خود. ستم کردهاند.
۵.۴ - غصههای فراوان
گرچه مال و ثروت ویژگیهای مثبتی دارد، ولی این ویژگیها وقتی وجود دارند که این ثروت از راه حلال به دست آید و علاوه بر تامین نیاز صاحب آن، در راه خدا خرج شود. اگر چنین نباشد، ممکن است چند صباحی رضایت صاحبش را حاصل کند، ولی همواره موجب نگرانی و دل مشغولی است. هم به فکر زیاد کردن آن است و هم به فکر حفاظت آن و هم حفاظت از خودش. کم اتفاق افتاده فقیری مورد سوء قصد قرار گیرد. ولی در تاریخ، موارد زیادی از تعرض به مال و جان ثروتمندان، ثبت شده است.
پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: مال دنیا هرچه زیادتر و انبوه تر شود، بلای بیشتری بر صاحب آن وارد میشود.
۶ - نتیجهگیری
[ویرایش]
آنچه از آیات و روایات و نظریات اقتصادی فهمیده میشود، اینکه جمع کردن مال و ثروت و هر روز بر آن افزودن، مورد قبول هیچ کدام از دو نظریه اقتصاد اسلامی و اقتصاد غربی نیست؛ بلکه باید از راه صحیح، درآمد کسب نمود، به اندازه کفاف، مصرف کرد، و مازاد آن را بعد از ادای حقوق آن، در مسیر سرمایهگذاری و یا کمک کردن به نیازمندان خرج نمود که البته راه اول در بسیاری از موارد و شرایط، صحیح تر به نظر میرسد؛ چون هم تولید را افزایش میدهد، هم بیکاری را کم میکند و هم انگیزه تولید کالاهای دیگر را فزونی میبخشد.
حسن ختام این نوشتار، سخن رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که فرمود: جمع کردن مال، پنج ویژگی دارد و جمع نکردن آن هم پنج ویژگی دیگر.
اما ویژگیهای جمع مال و ثروت:
۱. به سختی جمع میشود؛ ۲. اصلاح مال و ثروت و به آن مشغول بودن، انسان را از یاد خدا باز میدارد؛ ۳. مورد دستبرد و سرقت واقع میشود؛ ۴. ممکن است صاحب آن را بخیل بخوانند؛ ۵. دلبستگی به آن، موجب دل کندن از صالحان و نیکان میشود.
اما ویژگیهای دل نبستن به مال و ثروت:
۱. راحتی انسان؛ ۲. فراغت داشتن برای ذکر خدا؛ ۳. ایمن بودن از سارق و سرقت؛ ۴. برگزیدن اسم «کریم» برای خود؛ ۵. همنشینی با صالحان و خوبان.
حمایت مالی پناهجویان
مهم است که قادر به پشتیبانی از خود باشید. اگر قادر به بدست آوردن پول نباشید و منابع حمایتی دیگری نداشته باشید، می توانید از هیأت مهاجرت درخواست حمایت مالی کنید. حمایت مالی متشکل از چند بخش است: کمک در مخارج روزانه، کمک به فراهم سازی وسایل آسایش و راحتی و مزایای خاص.
- አማርኛ (amhariska)
- العربية (arabiska)
- English (engelska)
- Español (spanska)
- Français (franska)
- يه دری (dari)
- Русский (ryska)
- Af soomaali (somaliska)
- Swedish (svenska)
- ትግርኛ (tigrinska)
هنگامی که درخواست پناهجویی می کنید باید به هیأت مهاجرت اعلام کنید که چه مقدار پول یا منابع دیگری در دست دارید. اگر منابع تامین مالی ندارید، برای مخارج روزانه خود حقوق روزانه دریافت می کنید.
اگر موقعیت مالی شما تغییر یابد، مثلا مشغول به کار شوید، باید این موضوع را به هیأت مهاجرت اعلام کنید. اگر دارای شغل هستید و پول بدست می آورید و با این وجود از هیأت مهاجرت حقوق برای مخارج روزانه دریافت می کنید، مرتکب جرم می شوید. حق دریافت کمک هزینه روزانه می تواند در صورت نقل مکان نیز تحت تاثیر قرار گیرد. به همین واسطه همیشه در صورت دارا بودن آدرس جدید آن را به اداره مهاجرت اعلام کنید.
کمک هزینه روزانه
میزان کمک هزینه روزانه بسته به اینکه آیا در یکی از کمپهای پناهندگی اداره مهاجرت زندگی میکنید که در آن غذا هم سرو میشود و یا در کمپی زندگی میکنید که غذا سرو نمیشود، متفاوت است. همچنین اگر در یک مسکن شخصی، بعنوان نمونه بصورت همخانه نزد دوستان یا بستگان زندگی کنید، هم میزان کمک هزینه روزانه تحت تاثیر قرار میگیرد.
در اقامتگاهی که در آن غذا سرو می شود، حقوق روزانه برابر است با:
- روزانه 24 کرون برای بزرگسالانی که تنها هستند
- روزانه 19 کرون به ازای هر شخص برای بزرگسالانی که مخارج خانوار را می پردازند
- روزانه 12 کرون برای کودکان تا سن 17 سال
در اقامتگاهی که در آن غذا سرو نمی شود، حقوق روزانه برابر است با:
- روزانه 71 کرون برای بزرگسالانی که تنها هستند
- روزانه 61 کرون به ازای هر شخص برای بزرگسالانی که خرج خانوار را بر عهده دارند
- روزانه 37 کرون برای کودکان زیر 3 سال
- روزانه 43 کرون برای کودکان 4 تا 10 سال
- روزانه 50 کرون برای کودکان 11 تا 17 سال
خانواده هایی که بیش از دو فرزند دارند، حقوق کامل روزانه برای دو فرزند ارشد و نصف حقوق روزانه برای دیگر فرزندان را دریافت می کنند.
حقوق روزانه به جز غذا باید موارد دیگری همچون لباس، کفش، مراقبت های بهداشتی و دارو، خدمات دندان پزشکی، اقلام بهداشتی، دیگر کالاهای مصرفی و فعالیت های اوقات فراغت را پوشش دهد.
امکان کاهش حقوق روزانه وجود دارد اگر:
- اگر در تصدیق هویت خود همکاری نکنید
- با پنهان شدن باعث به تعویق انداختن رسیدگی به درخواست پناهجویی خود شوید
- با وجود دریافت حکم ردی درخواستتان یا حکم اخراجتان در فرایند ترتیب سفر بازگشت به خانه همکاری نکنید
اگر به یک منطقه مسکونی نقل مکان نمایید که با چالشهای اجتماعی و اقتصادی روبرو میباشد ممکن است حق دریافت کمک هزینه روزانه را از دست بدهید. همچنین اگر آدرس دیگری غیر از آدرس محلی که واقعا در آنجا زندگی میکنید را هم بدهید، بعنوان مثال یک صندوق پستی، ممکن است حق دریافت کمک هزینه روزانه و کمک هزینههای ویژه را از دست بدهید.
به پایان رسیدن حق دریافت کمک اقتصادی
هنگامی که اجازه اقامت دریافت نمایید حق دریافت کمک اقتصادی را از دست میدهید. اگر در یک کمپ پناهندگی اداره مهاجرت زندگی میکنید، معمولا هنگامی که از سوی یک کمون پذیرفته شوید، حق دریافت کمک هزینه را از دست میدهید. اگر در مسکن شخصی زندگی میکنید، معمولا یک ماه پس از آنکه اجازه اقامت گرفتید، حق دریافت کمک هزینه را از دست خواهید داد.
همچنین اگر یک تصمیم ترک خاک یا اخراج دریافت نمودهاید که قوت اجرایی یافته و یا هنگامی که مهلت شما برای ترک داوطلبانه کشور به پایان رسیده باشد نیز ممکن است حق دریافت کمک اقتصادی را از دست بدهید. این امر شامل شمایی میشود که بزرگسال بوده و با کودکی که زیر ١٨ سال دارد و شما سرپرستی او را برعهده دارید، زندگی نمیکنید. حق شما برای دریافت کمک اقتصادی هنگامی که کشور را ترک کنید نیز، به پایان میرسد.
خانوادههای دارای فرزند اجازه دارند تا زمان ترک سوئد و یا تا هنگامی که بدلیلی دیگر از پوشش واحد پذیرش اداره مهاجرت خارج شوند، در مسکن موقت اداره مهاجرت باقیمانده و حق دریافت کمک هزینه اقتصادی را حفظ نمایند. اگر پس از آنکه جواب منفی شما شروع به اعتبار یافتن نمود، درخواست اجازه اقامت کاری نمایید، از پوشش واحد پذیرش اداره مهاجرین خارج خواهید شد و دیگر حق دریافت کمک هزینه اقتصادی یا کمک برای داشتن مسکن نخواهید داشت. این امر شامل اعضای خانواده که همراه با شما درخواست اقامت نمودهاند هم میشود.
کمک هزینه ی خاص
اگر نیاز مبرم به چیزی دارید که تحت پوشش حقوق روزانه نیست، می توانید درخواست کمک هزینه ی ویژه دهید. باید ثابت کنید که نیاز مبرم به آن کالا یا خدمات دارید و اینکه نمی توانید به تنهایی هزینه اش را بپردازید. مثلا این نیاز می تواند نیاز به عینک، کالسکه بچه یا کفشهای زمستانی باشد. هیأت مهاجرت همیشه یک ارزیابی فردی از نیازها انجام می دهد.
شما تنها می توانید کمک هزینه ی ارزانترین موارد را برای برطرف کردن نیازتان دریافت کنید.
اگر به یک مسکن شخصی نقل مکان نمایید که در منطقهای قرار دارد که از سوی یک کمون بعنوان منطقهای با چالشهای اجتماعی و اقتصادی معرفی شده، حق شما برای دریافت کمک هزینه ویژه ممکن است تحت تاثیر قرار گیرد.
هنگامی که مثلا برای رویت تحقیق پناهجویی، ملاقات با مامور پذیرش شما، یا شرکت در جلسه ی اطلاعاتی گروهی برای حضور در هیأت مهاجرت فرا خوانده می شوید، می توانید به منظور پرداخت هزینه ی مسافرت خود، کمک هزینه دریافت کنید. برای کسب اطالاعات درباره این موضوع، با مامور پذیرش خود صحبت کنید.
حقوق اقامتی
اگر شغلی پیدا کردید یا پیشنهادی کاری دریافت کردید، می توانید درخواست حقوق اقامتی کنید. این برای زمانی است که بیشتر از سه ماه مشغول به کار باشید و به جایی نقل مکان کرده اید که هیأت مهاجرت در آنجا اقامتگاه ندارد. حقوق اقامتی برابر است با:
- ماهانه 850 کرون برای خانواده ها
- ماهانه 350 کرون برای شخصی که سرپرست خانوار است
حکم درباره ی حقوق مالی
هنگامی که هیأت مهاجرت حکمی درباره حقوق مالی صادر کرد، شما اعلانی درباره ی این حکم دریافت خواهید کرد.
- توسط مامور اجرایی در نهاد پذیریشی شما، یا
- به اصطلاح با استفاده از ابلاغیه ابتدایی
ابلاغیه ابتدایی یعنی هیات مهاجرت سوئد حکم را از طریق پست معمولی به آدرس محل زندگیتان، ارسال می کند. روز بعد با ارسال نامه ی دیگری به همان آدرس به شما اطلاع می دهیم که حکم را برایتان فرستاده ایم. این کار را برای به حداقل رساندن میزان اشتباهات انجام می دهیم. از این طریق هیات مهاجرت بررسی می کند که شما ابلاغیه ی حکم را تا دو هفته بعد از زمان ارسال، دریافت نموده اید. بعد از آن سه هفته وقت دارید که برای حکم فرجام خواهی کنید.
اگر آدرس ارائه شده معتبر نباشد و حضور شما در سوئد ثبت شده پول خود را به کار انداختن باشد، این حکم و نامه ی کنترل به آدرسی که در پرونده ثبت نامی شما وجود دارد، ارسال خواهد شد.
همچنین بطور منظم، پست خود را چک کنید.
کارت بانکی
اگر اداره مهاجرت با پرداخت کمک هزینه روزانه به شما موافقت کند به شما یک کارت بانکی داده میشود که به یک حساب بانکی متصل است که پولها به آن واریز میشود.
اگر قصد فرجام خواهی دارید
اگر فکر می کنید که هیأت مهاجرت درباره حقوق شما حکم اشتباهی صادر کرده، حق فرجام خواهی حکم را دارید. در چنین شرایطی شما باید فرجام خواهی خود را تا سه هفته بعد از آگاهی از حکم به هیأت مهاجرت تحویل دهید. اگر هیأت مهاجرت حکم را تغییر ندهد، فرجام خواهی شما به دادگاه اجرایی انتقال داده می شود که حکم را مورد بررسی دوباره قرار خواهد داد. در صورتی که دادگاه اجرایی هم فرجام خواهی شما را رد کند، این مسئله به دادگاه فرجام خواهی منتقل می شود.
اگر درباره حقوق روزانه یا دیگر کمک هزینه ها سوالی دارید
اگر درباره حمایت مالی پناهجویان سوالاتی کلی دارید، می توانید با هیأت مهاجرت تماس بگیرید. اما اگر درباره حقوق شخصی خودتان سوال دارید، مجبورید به نهاد پذیرش بیایید. کارمندان هیأت مهاجرت به دلایل امنیتی نمی توانند درباره این مسائل پشت تلفن با شما صحبت کنند. در ملاقات با نهاد پذیرش کارت LMA خود را به همراه داشته باشید.
چگونه ظرف یک سال پولدار شویم؟
رؤیای پولدار شدن و دستیابی به پول سریع، همیشه برای آدمها وجود داشته است. در گذشته مشکلات مالی کمتر بود و پولدار شدن راحت تر ممکن میشد؛ اما سالها طول میکشید تا یک فرد پولدار شود. امروزه هزینههای زندگی، بیشتر از گذشته است ولی اطلاعات و دانش انسان در مورد پولدار شدن کاملتر شده و راههای زیادی برای افزایش ثروت در مدت زمان کم، پیدا کرده است. ما در پاسخ به سؤال « چگونه ظرف یک سال پولدار شویم؟ » بهترین راهکارهایی که برای ثروتمند شدن وجود دارند را بررسی میکنیم. 😍
1- هزینهها را کاهش دهید!
چگونه ظرف یک سال پولدار شویم؟ این کار اسان تر از آن چیزی است که مردم فکر میکنند؛ و البته در عمل سختتر.
در واقع اولین قدم برای پولدار شدن، پیدا کردن شیوههایی برای کمتر خرج کردن است.
البته با این قیمتهای سرسام آور، کاهش دادن هزینهها بسیار کار سختی است؛ اما تا جایی که برایمان ممکن است، باید هزینهها را کم کنیم.
کم کردن هزینهها به ما کمک میکند تا پول بیشتری برای پسانداز و سرمایهگذاری داشته باشیم.
1-1- تغییر عادتهای بد
برای کم کردن هزینهها باید از مصرف زیاد آب، برق، گاز، تلفن و موبایل و اینترنت دست بردارید.
مصرف بی رویهی انرژی علاوه بر آسیب زدن به محیط زیست، باعث میشود بخش زیادی از درآمدمان را صرف پرداخت قبضهای مختلف کنیم.
اگر کسب و کار شما وابسته به اینترنت نیست برای هدر ندادن وقت و پولتان مصرف اینترنت را کاهش دهید.
2-1- از خرید وسایل لوکس و وسایل غیر ضروری اجتناب کنید.
یک راهکار خوب برای جلوگیری از خریدهای غیر ضروری این است که پول کمتری با خود حمل کنید.
برای مثال یک کارت بانکی که پول کمی در موجودی آن است را با خودتان بیرون ببرید.
همچنین اگر اهل خرید برندهای گران هستید، برای جمع کردن پول بیشتر این عادت را ترک کنید.
هزینه کردن زیاد برای کالاهایی که ارزش آنها به سرعت کاهش پیدا میکند عاقلانه نیست.
3-1- بودجهبندی را فراموش نکنید.
بودجهبندی یعنی اینکه بدانید در یک ماه پولهایتان را چگونه خرج میکنید و مثل وقتی که برای کارهای روزانه برنامهریزی میکنید، برای دخل و خرجتان هم برنامهریزی کنید.
برای بودجهبندی باید تمام هزینههایتان را یادداشت کنید و ببینید آخر ماه، چه مقدار پول برایتان باقی مانده است.
این کار کمک میکند که برای ماههای بعدی بهتر برنامهریزی کنید.
در واقع برای ثروتمند شدن باید دقیقاً میزان پولی که وارد زندگیتان میشود و پولی که خارج میشود را بدانید. هزینههای ثابت و متغیر زندگیتان را بشناسید و همیشه در جریان باشید که موجودی حسابتان چقدر است.
2- پسانداز کنید.
پسانداز همان نادیده گرفتن قسمتی از درآمد امروز برای فرداست.
برای اینکه بتوانیم عادت پسانداز کردن را برای خودمان همیشگی کنیم، باید به شکل سختگیرانهای هر ماه مقداری پول را کنار بگذاریم.
اگر آدم ولخرجی هستید و پسانداز کردن برایتان سخت است از روش «پسانداز پلهای» استفاده کنید.
پس انداز پلهای : در این روش پسانداز، شما باید هر هفته مقداری پول کنار بگذارید. ولی هر هفته نسبت به هفتهی قبل باید مقدار پولی که کنار میگذارید بیشتر باشد. مثلاً اگر هفتهی اول را با 5 هزار تومان شروع کردهاید در هفتهی دوم 10 هزار تومان و هفتهی بعد 15 هزار تومان کنار بگذارید و این کار را تا یک سال ادامه دهید.
همچنین صرفهجویی در هزینهها یک روش پسانداز است.
با هر میزان درآمدی که دارید میتوانید با کمی صرفهجویی، پسانداز داشته باشید. مثلاً استفاده از محصولات و خدمات تخفیفدار و یا استفاده از وسایل نقلیهی عمومی، باعث صرفهجویی در هزینهها میشود.
3- سرمایهگذاری کنید.
پس از این که درآمد مازاد خود را بودجهبندی کردید، باید آن را سرمایهگذاری کنید.
سرمایهگذاری یعنی به کار انداختن پول در مسیری که در آن، پول برایمان پول بیاورد.
بیشتر مردم سرمایهگذاری را به خرید سهام، اوراق قرضه و یا خرید ملک میشناسند اما سرمایهگذاری یعنی خریدن هر چیزی که برایمان سود مالی تولید کند.
مثلاً وقتی یک خیاط، چرخ خیاطی میخرد، چرخ خیاطی سرمایهی اوست چون به وسیلهی آن چرخ خیاطی شروع به کسب درآمد میکند.
یک نکتهی مهم در مورد سرمایهگذاری این است که برای به حداقل رساندن ریسک، باید یک سبد سرمایهگذاری تشکیل دهیم .
مثلاً اگر تصمیم داریم سهام بخریم، عاقلانه نیست که کل پولمان را به خرید یک سهم اختصاص دهیم و باید برای جلوگیری از ریسک، سهام چندین شرکت مختلف را بخریم.
در ادامه از شما دعوت میکنم مطلب کامل زیر را در مورد سرمایهگذاری با سرمایه اندک حتما مطالعه کنید.
4- هوش مالی خود را افزایش دهید!
اینکه ” چگونه یک ساله میلیاردر شویم “ و یا ” چطور در عرض یک سال میلیونر یک شبه شویم؟ “ ، سؤالهای جذابی است که همیشه انسانها به دنبال پاسخهایی برایشان بودهاند.
اما باید بدانید که پولدار شدن یک علم است و برای ثروتمند شدن باید آن را یاد بگیریم.
پیش از آنکه به فکر اینکه “چطور ثروتمند شوید” باشید، باید اصول و قواعد هوش مالی را یاد بگیرید.
البته میتوانید از مشاوران مالی هم کمک بگیرید؛ اما مشکل اینجاست که اگر همیشه پولتان را به دیگران بسپارید تا برایتان مدیریت کنند، چیزی یاد نمیگیرید و همیشه وابسته به آنها هستید.
«رابرت کیوساکی» میگوید: ثروتمندان یاد گرفتهاند که چطور میتوان پول درآورد.
به همین دلیل است که روز به روز ثروتمندتر میشوند.
بانکهای ایرانی با پول مردم چه می کنند؟
نسبت تولید ناخالص داخلی به تعداد بانکها در آمریکا 1.52 است؛ یعنی بابت هر 1.5 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی در آمریکا، یک بانک وجود دارد اما در ایران این رقم یک بانک برای هر 14.8 میلیارد دلار است.
سعید ارکانی: مردی است میان سال و در شعبه یکی از بانک هایی که در سال های اخیر سهامش در بورس فروخته شده، در میدان آرژانتین تهران نشسته است. هنوز 6 نفر جلوتر از شمارهای که در دست دارد، نشسته اند تا خدمات بانکی خود را انجام بدهند. او می گوید: «نسبت به زمانی که ما نوجوان بودیم، اوضاع بانک ها خیلی بهتر شده است. یادم می آید که با پدرم گاهی به بانک می رفتم و مثل نانوایی پشت باجه صف می ایستادیم. حالا این سیستم شماره ای کار را خیلی راحت کرده. هر چند که البته خیلی دیر شماره ها را اعلام می کنند. خیلی از کارها هم اینترنتی شده و آدم مجبور نیست مدام بیاید بانک برای یک قبض برق و تلفن.» شاید این تحولات را بشود نتیجه ورود بانک های خصوصی به صنعت بانکداری ایران دانست.
با پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از بانک هایی که در کشور به صورت خصوصی کار می کردند، ملی شدند. شورای انقلاب در هفدهم خرداد ماه 1358، برای «حفظ سرمایههای ملی، به کار انداختن چرخهای تولیدی کشور و تضمین سپردهها و پسانداز مردم در بانک ها»، بانک های کشور را ملی اعلام کرد. 36 بانک فعال پیش از انقلاب در سه گروه بانک های دولتی، خصوصی ایرانی و خصوصی مشترک بین ایران و یک کشور دیگر تقسیم شده بودند. بسیاری از این بانک ها به دلیل مشکلات مالی، وابستگی به رژیم گذشته و مسایلی که انقلاب نمی توانست آنها را نادیده بگیرد، توان یا اجازه اداره خود را نداشتند و شورای انقلاب تصمیم به ادغام بانک ها گرفت. بنابراین از ادغام بانک های زیادی در کشور، بانک هایی مثل بانک ملت - ادغام 10 بانک از جمله بانک های عمران، پارس، ایران و عرب، داریوش، فرهنگیان و تهران - و بانک تجارت - ادغام 11 بانک ایران و انگلیس، اعتبارات ایران، ایران و خاورمیانه، تجارتی ایران و هلند، بازرگانی ایران، ایران و روس، صنایع ایران، بینالمللی ایران و ژاپن، ایرانیان، کار، شهریار و ایرانشهر - بانک صنعت و معدن، بانک کشاورزی و بانک مسکن به وجود آمدند و در کل 9 بانک در ایران فعالیت صنعت بانکداری را در سالهای انقلاب و جنگ در دست گرفتند. بعدها بانک توسعه صادرات نیز به وجود آمد و بانک های ایران به تعداد 10 بانک کاملا دولتی رسیدند و همین وضع تا سالهای دهه 80 ادامه داشت. می توان گفت که در 25 سال اول انقلاب، هیچ بانکی غیر از بدنه دولت به صورت مستقل کار نمی کرد. اما به تدریج، مثل همه زوایای دیگر اقتصاد کشور، نیاز به تحول در صنعت بانکداری و ورود بخش خصوصی به این حوزه احساس شد.
خصوصی ها چه می کنند؟
در روز 5 اسفند ماه 1377، مدیرکل وقت نظارت و امور بانک های، بانک مرکزی اعلام کرد که فعالیت بانکهای خصوصی به تایید بانک مرکزی و تصویب شورای نگهبان رسیده است. اولین بانک خصوصی که در دوران پس از انقلاب تاسیس شد، بانک «اقتصاد نوین» بود که جمعی از سرمایهگذاران در حوزه ساخت و ساز و مسکن، با سرمایه اولیه 25 میلیارد تومان در تیر ماه 1380 آن را تاسیس کردند. از نظر تاریخی، در سال 79 و در برنامه پنج ساله سوم، لزوم تاسیس بانک های خصوصی مورد توجه قرار گرفته بود و در سال 1380 بانک «اقتصاد نوین» و «پارسیان» تاسیس شدند. از سال 1376 تاسیس موسسات مالی و اعتباری خصوصی هم مصوب شده بود و سه موسسه «توسعه»،«سامان اقتصاد» و «کارآفرینان» تشکیل شده بودند که بعدها دو موسسه آخر به بانکهای «سامان» و «کارآفرین» تبدیل شدند.
به موازات تاسیس بانک های خصوصی، از خرداد ماه 84 که سیاست های کلی اصل 44 قانون پول خود را به کار انداختن اساسی ابلاغ شد، خصوصی سازی به عنوان اصلی ترین سیاست اقتصادی کشور برای رشد و توسعه در پیش گرفته شد و بانکهای دولتی نیز در این راه، به سوی خصوصی سازی سوق داده شدند. با ابلاغ بند «ج» سیاست های کلی اصل 44 در تیر ماه 1385، سرمایه گذاری، مالکیت مدیریت بانکهای ملی ایران، سپه، بانک صنعت و معدن، بانک توسعه صادرات، بانک کشاورزی، بانک مسکن و بانک توسعه تعاون منحصرا در اختیار دولت اعلام شد اما بقیه بانک ها به سوی خصوصی شدن حرکت کردند.
در حال حاضر، بیش از 20 بانک خصوصی در کشور فعالیت می کنند و پس از دو سال گذشته که بانک مرکزی مجوز بانک های خصوصی زیادی را صادر کرد، حالا به نظر می رسد که مدیریت ناظر بانکی کشور با وسواس بیشتری به بانک های خصوصی جدید مجوز می دهد. پس از تاسیس بانکهای خصوصی در اوایل دهه 80، فضای بانکداری کشور رقابتی شد و تحولات مثبتی مثل استفاده از سیستم های بانکی آنلاین، خرید الکترونیکی یا نوع نگاه به مشتری و مکانیزه شدن شعب بانکها و سیستم نوبتدهی برای باجه ها در کشور صورت گرفت. از آن سو، بانک های دولتی نیز برای عقب نماندن از بانکهای خصوصی، خود را با سیستم های جدید تطبیق دادند. در حقیقت، بانکهای خصوصی تحولی در ارائه خدمات بانکی ایجاد کردند و توانستند منابع زیادی را جمعآوری کنند تا به صورت تسهیلات در اختیار مردم قرار دهد. طبیعی است که بانکهای خصوصی باید به سود بیشتری برسند؛ بنابراین با به خدمت گرفتن ابزارهای جدیدتر و توسعه بانکداری الکترونیک، استفاده از روش های نوین گشایش اعتبارات اسنادی و روابط خارجی، تلاش میکنند که سود بیشتری کسب کنند.
بانکها برای پول مردم چقدر هزینه می کنند؟
در ایران بیش از 20 هزار شعبه بانکی فعالیت می کنند که بسیاری از آنها نسبت به دهه گذشته، تغییر چهره داده اند. تاسیس شعبه جدید در بانک ها منوط به داشتن شرایط خاصی است؛ تنها در صورتی مجوز تاسیس شعبه جدید به بانک ها داده می شود که بانک مورد نظر برای هر 5 شعبه یک بازرس داشته باشد. بانک ها برای تاسیس شعب جدید باید نسبت میزان سرمایه و تعداد شعب را نیز رعایت کنند؛ یعنی در هیچ مقطع زمانی، حجم مانده دارایی ثابت یک بانک نمی تواند از 30 درصد حساب سرمایه تجاوز کند. بنابراین بانکی با سرمایه بیشتر می تواند شعبه های بیشتری داشته باشد، منابع سپردهای بیشتری جذب کند و به تبع آن، امکانات مالی بیشتری برای اعطای تسهیلات و مشارکت داشته باشد اما بانکی با سرمایه کمتر، نمی تواند به راحتی شعبه های خود را گسترش دهد و باید میزان ساختمانهای محدودی در اختیار داشته باشد. از سوی دیگر، خود بانک مرکزی هم باید به ازای هر 15 تا 20 شعبه بانک موجود در کشور یک بازرس داشته باشد که این میزان بسیار بیشتر از تعداد بازرسان فعلی است. با این حال، این روزها می بینیم که در خیابان های اصلی شهرها، شعبه های رنگارنگ بانک های مختلف افتتاح می شوند و آن طور که رونق بانکها در ایران نشان می دهند، به نظر می رسد دوران شکوفایی بانکداری در ایران همچنان ادامه خواهد داشت.
در صنعت بانکداری اصطلاحی وجود دارد که «قیمت تمام شده پول» است و این میزان، به خوبی میتواند نشان بدهد که آیا بانکداری در ایران بصرفه است یا نه. به عبارت دیگر، این میزان تا حدی میتوان بهای تمام شده خدمات بانکی در بانک های ایران را مشخص کند. مولفه هایی که قیمت تمام شده پول را مشخص می کنند، به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم می شوند. مولفه مستقیم تعیین قیمت تمام شده پول، سود سپردههایی است که بانکها به مردم برای سپردهگذاری آنها پرداخت می کنند. هر چه این سود بیشتر شود، قیمت تمام شده پول هم برای بانک بیشتر خواهد بود. مولفه های غیر مستقیم موثر بر این قیمت هم هزینه های جاری بانک مثل هزینه های اداری، حقوق کارکنان و استهلاک املاک است. اگر بانکها بخواهند که هزینه های خود را کاهش دهند، باید یا سود سپرده ها را کم کنند یا این که از هزینه های جاری خود بکاهند. هزینه های جاری معمولا در کمترین میزان خود در سالهای اخیر بوده است و سود سپرده ها را هم بانک ها نمی توانند با توجه به نرخ تورم بالا در کشور، کاهش دهند. بنابراین بانکها تا حدی می توانند قیمت تمام شده پول را پایین بیاورند و اختیار تعدادی از مولفه های کاهش قیمت در دست آنان نیست. برخی مدیران بانک ها گفته اند که قیمت تمام شده پول در بانکهای دولتی ایران حدود 13 تا 15 درصد و در بانک های خصوصی با توجه به هزینه های آنها و جذابیت های هزینه بری که برای جذب مشتری باید داشته باشند، تا 21 درصد هم می رسد.
در چند سال اخیر، سامانه های اینترانتی (شبکههای داخلی رایانهای) و اینترنتی توانسته اند صنعت بانکداری ایران را بهبود بسیاری بخشند و به کاهش هزینه های خدمات بانکی کمک بسیاری برسانند. طبق تحقیقی که در سال 1385 با همکاری بانک ملی و موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی صورت گرفت، مشخص شد که اگر مدت زمان لازم برای انجام هر تراکنش در بانک ملی به روش سنتی 100 نفر دقیقه باشد، این زمان در صورت استفاده از روش های اینترانتی 25 تا 51 نفر دقیقه و در صورت استفاده از روش های اینترنتی 1 نفر دقیقه خواهد بود. بنابراین متوسط بهای تمام شده خدمات بانکی، با توجه به حجم اسناد مربوط به هر خدمت در بانکداری سنتی و نیمه مکانیزه تقریبا 2 برابر هزینه تمام شده در بانکداری اینترانتی است. همچنین مقایسه دو سیستم بانکداری سنتی و نیمه مکانیزه با بانکداری اینترنتی، بیانگر این حقیقت است که بهای تمام شده هر تراکنش در بانکداری سنتی و نیمه مکانیزه، بیش از 100 برابر هزینه تمام شده هر تراکنش در بانکداری اینترنتی است.
بانکهای خصوصی به استفاده از روشهای نوین بانکداری الکترونیک بیشتر علاقه نشان داده اند. این بانکها در سالهای اخیر، برای استفاده از پدیده هایی مثل پول دیجیتالی، چک الکترونیکی، کیف پول الکترونیکی، امضای دیجیتالی در بستر موبایل بانک ها و اینترنت بانک ها، با یکدیگر رقابت می کنند و برنامه های پژوهشی و اجرایی فراوانی در زمینه کاربرد این ابزار در بانکداری ایران دارند. اما همچنان مشکلاتی از جمله مسایل امنیتی و ضریب نفوذ وسایل نوین الکترونیکی، وجود دارد که مانع گسترش مویرگی این امکانات در مناطق دور از مرکز کشور میشود.
آیا بانکها باید سرمایه گذاری کنند؟
معمولا بانکهای ایران شرکت هایی تاسیس می کنند که در آن، مستقیما مشغول فعالیت های اقتصادی می شوند. در اقتصادهای پیشرفته دنیا، بانکها به دو شاخه کلی بانک های تجاری و بانک های سرمایه گذاری تقسیم می شوند؛ بانک تجاری یک موسسه مالی است که به کسب و کارها، سازمانها و افراد، خدماتی را ارایه می کند. این خدمات همان قدر که شامل حساب های بانکی جاری، پسانداز و سپرده می شود، وام دادن به کسب و کارها را نیز در بر می گیرد. یک بانک تجاری، بانکی تعریف می شود که کسب و کار عمده آن پرداختن به حساب های بانکی و وامها است. اما بانک سرمایه گذاری یک بانک با طیف وسیعی از خدمات ویژه به شرکت ها و سرمایه گذاران بزرگ است که شامل تضمین کردن و حمایت از اوراق بهادار، دیگر انواع افزایش سرمایه، ادغام و تصاحب شرکت ها، تجارت در بازار سرمایه، مشاوره مدیریتی، تحقیق و سرمایه گذاری در خرید سهام شرکت ها می شود. کسب و کار بانک های تجاری در مقایسه با فعالیت ناپایدار بانک های سرمایه گذاری، نسبتا با خطر کمتری مواجه است. عملکرد بانک های تجاری خیلی زیاد به رشد اقتصادی و میزان برداشت از حساب های بانکی وابسته است در حالی که عمکرد بانکهای سرمایهگذاری به اندازه قابل توجه به عملکرد بازار سهام بستگی دارد.
در برخی کشورها، بانک های تجاری و بانکهای سرمایه گذاری به صورت قانونی از هم جدا شده اند؛ برای مثال، در ایالات متحده آمریکا، قانونی مصوب سال 1933، بانک های تجاری را وارد شدن به حوزه فعالیت های بانک های سرمایه گذاری و کسب و کار بیمه ممنوع کرد. این قانون گذاری پاسخ مقامات آمریکایی به سقوط وال استریت در سال 1929 - رکود بزرگ- بود که در آن جا ادعا شد سفتهبازی عظیم بانک ها با اوراق بهادار دلیل سقوط بوده است. قانون گذاری مشابهی در سال 1948 در ژاپن انجام شده بود. اما مرز جدایی بین بانک های تجاری و بانک های سرمایه گذاری، در سال های بین 1990 تا 2007 که دوره آزادسازی مالی و جهانی شدن بود، مدام کمرنگ تر شده است. از سالهای 8-2007 که بحران بانکی در غرب رخ داد، تعداد کمی از بانک هایی که فقط بانک سرمایه گذاری هستند، باقی ماندهاند و بقیه در بانکهای تجاری ادغام شده اند.
اما مشکل بزرگی که بانکهای ایرانی به وجود آوردهاند، این است که آنها خود وارد بازار کار می شوند و در بسیاری از حوزههای اقتصادی و تولیدی، دست به فعالیت اقتصادی می زنند. برخی از کارشناسان میگویند که بانکها حق ندارند به طور مستقیم در فعالیت های اقتصادی شرکت کنند چون این امکان وجود دارد که در این فعالیتها زیان کنند و سرمایه بانک ها که از منابع مردم و جامعه است، از بین برود. در حقیقت، وظیفه اصلی بانک های ایران که تقریبا همه بانک های تجاری هستند، تامین منابع مالی بنگاههای اقتصادی است نه این که خود در سرمایهگذاری ها شرکت کنند.
فعالیت های اقتصادی غیر مرتبط با امور بانکداری نزد بانکهای ایرانی، در دو سال اخیر به اوج خود رسیده بود. حتی کار به جایی رسید که در بحران ارزی سال 90 و 91، بانکهای خصوصی دست به نوعی احتکار ارز زدند. در اواخر مهر ماه امسال، عباس شاکری، اقتصاددانی که رییس دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی هم است، گفت که «در بحرانهای ارزی در طول بیش از یک سال گذشته، بانکها به دلالان ارزی تبدیل شدند به طوری که انگار برای چنین روزهایی تاسیس شده بودند». او گفت: «به محض این که اقتصاد با کاهش منابع ارزی روبهرو شد، همه به معامله ارز روی آوردند به گونهای که موسسات مالی و بانکهای خصوصی وارد بازار شدند و این ادعا را میتوان از نتایج مالی و سودهایی که از این بانکها در سازمان بورس اعلام میشود اثبات کرد.» بسیاری از نهادهای دیگر نیز این ماجرا را تایید کردهاند. حتی در اوج بحران ارزی، کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی مجلس، گزارشی رسمی از بحران ارایه کرد و در آن، یکی از موارد سوء مدیریت بانک مرکزی در بحران ارزی را «تعدد موسسات مالی و اعتباری و حتی صرافیهای بانکها و تلاش این موسسات به همراه سایر عواملی که تلاش کردهاند برای حفظ ارزش دارایی های خود، داراییهای ارزی را به سبد داراییها و سهام (پورتفوی) خود اضافه نمایند» دانست.
بانک های ایرانی در مقایسه با بانک های اقتصادهای قوی
مقایسه تعداد بانک ها در کشورهای مختلف در سال 2010 حکایت از این دارد که در آمریکا 9441 بانک، ترکیه 62 بانک، ژاپن 203 بانک، آلمان 2400 بانک، عربستان 23 بانک (12 بانک داخلی و 11 بانک خارجی) و در ایران 24 بانک وجود داشته است. اگر تعداد بانک ها را به تولید ناخالص داخلی تقسیم کنیم، به یک شاخص قابل مقایسه خواهیم رسید که بر این اساس، نسبت تولید ناخالص داخلی به تعداد بانکها در آمریکا 1.52 است؛ یعنی بابت هر 1.5 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی در آمریکا، یک بانک وجود دارد اما در ایران این رقم یک بانک برای هر 14.8 میلیارد دلار است. بنابراین نگرانی از زیاد بودن تعداد بانک های خصوصی کشور که هر از گاهی مطرح می شود، نمیتواند چندان قابل توجیه باشد و حتی می توان گفت که تعداد بانک ها بسیار کم است.
از سوی دیگر، وقتی به متوسط سرمایه پایه هر یک بانک های برتر می پردازیم، متوجه یکی دیگر از ضعفهای سیستم بانکی کشور می شویم؛ متوسط سرمایه پایه بانکهای برتر کشور در مقایسه با کشورهای رقیب و کشورهای مطرح دنیا، جایگاه پایینی دارد. به عبارت دیگر، بانکهای ایران از نظر میزان سرمایه کوچک هستند. همچنین هزینه هایی که به نظام بانکی تحمیل می شود، هزینه پول یا تجهیز منابع را برای نظام بانکی بالا میبرد. برخی از مقررات هزینهزا عبارتند از تعیین دستوری نرخ بهره، الزام بانکها به سهمیهبندی اعطای تسهیلات، بالا بودن میزان سپرده قانونی نزد بانک مرکزی و نسبت پایین کفایت سرمایه در مقایسه با استانداردهای جهانی. درباره میزان سپرده قانونی بانکها هم باید گفت که این مبلغ در ایران بیش از دو برابر متوسط دنیا است؛ در اقتصادهای پیشرفته این رقم بین 5 تا 5.5 درصد است اما در ایران در ابتدای سال جاری 12 درصد و مازاد سپرده قانونی از این بابت 16.8 هزار میلیارد تومان بوده است که رقم بسیار بالایی برای اقتصاد ایران محسوب می شود.
فیشینگ (Phishing) و راه های حفاظت از دارایی
حمله سایبری فیشینگ بیشتر در حوزههای مالی اتفاق میافتد و کلاهبرداران در این روش، پول و دارایی مردم را به سرقت میبرند. ممکن است حمل فیشینگ برای یک صرافی معتبر ارز دیجیتال نیز رخ دهد.با ما همراه باشید تا با فیشینگ، انواع آن و روشهای مقابله با این حمله خطرناک آشنا شوید.
حمله فیشینگ به چه معناست؟
Phishing یک حملهی سایبری است که توسط یک شخص کلاهبردار در شکل یک کسب و کار و یا موجودیت معتبر جهت فریب مردم و به دست آوردن اطلاعات با ارزش آنها انجام میشود؛ اطلاعاتی از قبیل: جزئیات کارت اعتباری، نام کاربری، رمز عبور و امثال اینها.
از آنجایی که فیشینگ یک نوع فریب روانی محسوب میشود و به شکست انسانی (به جای سختافزاری و نرمافزاری) وابسته است، آن را به عنوان نوعی از «حملههای مهندسی اجتماعی» به شمار میآورند. در این حملهها، کاربر فریب خورده و خودش ناخواسته اطلاعات را در اختیار کلاهبرداران قرار میدهد.
معمولاً حملههای Phishing از طریق ایمیلهای جعلی که برای کاربران فرستاده میشود، اتفاق میافتد. به این صورت که در این ایمیلها شخص را متقاعد میسازند تا اطلاعات شخصی خودش را وارد یک وبسایت جعلی کند. این ایمیلها معمولاً از کاربر میخواهند تا رمز عبور خود را بازیابی کند و یا اطلاعات کارت اعتباری خود را تأیید و اعتبارسنجی کند. برای این کار، کاربر را به سمت یک وبسایت که کاملاً شبیه نمونهٔ اصلی و واقعی آن است، هدایت میکنند.
انواع فیشینگ کدام است؟
فیشینگ را میتوان بر اساس هدف و نوع حمله، به انواع مختلفی طبقهبندی کرد. در ادامه، به ذکر برخی از حملات Phishing میپردازیم:
کلون فیشینگ (Clone)
در Phishing شبیهسازی شده یا کلون، فیشر یک ایمیل قانونی و معتبری که قبلاً فرستاده شده است را به شیوهٔ خودش تغییر میدهد. همان محتوای ایمیل را استفاده میکند و در عوض، یک لینک مشابه با وبسایت آن ایمیل را به محتوا اضافه میکند. فیشر در ایمیل مدعی میشود که این یک لینک جدید یا به روز شدهٔ لینک قبلی است.
اسپیر فیشینگ (Spear)
اسپیر فیشینگ یا فیشینگ هدفدار روی یک شخص و یا یک مؤسسه متمرکز میشود که معمولاً توسط اشخاص دیگری شناسایی شدهاند. حملهٔ اسپیر Phishing از دیگر انواع فیشینگ پیچیدهتر است، زیرا در اینجا هدفهای موردنظر شناسایی و نمایهسازی میشوند. یعنی این که فیشر در مورد قربانیان خود اطلاعات مخصوصی (از قبیل نام دوستان، خانواده و آشنایان) کسب میکند و به واسطهی این اطلاعات کاربر را برای بازدید از وبسایت خودش و یا دانلود فایلی که آلوده و مخرب است، متقاعد یا تهدید میکند.
فارمینگ (Pharming)
در این روش، فیشر یک DNS (سیستم نام دامنه) معتبر را هدف قرار میدهد و آن را آلوده میکند که عملاً کاربران را به سمت وبسایت جعلی، که فیشر آن را از قبل آماده کرده است، هدایت میکند. این خطرناکترین نوع حملهی فیشینگ است، زیرا وقتی DNS آلوده میشود، یعنی عملاً کاربران هیچ کنترلی روی آن ندارند و در ادامه نمیتوانند از اطلاعات خود پول خود را به کار انداختن مراقبت کنند.
فیشینگ ویلینگ (Whaling)
این حمله نوعی از اسپیر فیشینگ است که افراد مهم و ثروتمند را هدف قرار میدهد؛ افرادی مانند مدیران عامل شرکتهای بزرگ و مسئولان مهم دولتی (Phishing نهنگی).
ایمیلهای جعلی (Email Spoofing)
ایمیلهای Phishing معمولاً ارتباطات افراد و یا شرکتهای معتبر را جعل میکنند. این ایمیلها، قربانیان از همهجا بیخبر را به سمت وبسایتهای جعلی خود هدایت میکنند که در آن فیشرها اطلاعات حساب کاربران را جمعآوری کرده و با استفاده از صفحات ورود هوشمندانهای که تهیه کردهاند، آنها را مورد هدف قرار میدهند.
تغییر مسیر یا ریدایرکت وبسایتها (Website Redirects)
ریدایرکت وبسایت یعنی وقتی کاربری قصد وارد شدن به سایتی را دارد، تغییر مسیردهندهها آن شخص را به سمت آدرس وبسایتی دیگری هدایت میکنند. فیشرها بر روی نقاط آسیبپذیر وبسایتها تمرکز میکنند؛ در آن تغییر مسیردهندهها را نصب میکنند و یا حتی برای کامپیوتر کاربران، بدافزار ارسال میکنند.
تایپو اسکواتینگ (Typosquatting)
تایپو اسکواتینگ، ترافیک (حجم بازدید) وبسایتهای معروف را به سمت وبسایتهای جعلی هدایت میکند؛ وبسایتهایی که نامشان با غلط املایی کوچکی مشابه با نام اصلی وبسایت طراحی شده است. نام دیگر تایپو اسکواتینگ، دزدی برند است. فیشرها از این دامنهها برای تقلید از رابط کاربری وبسایتهای معتبر استفاده میکنند. قربانیان این نوع فیشینگ با تایپ اشتباه آدرس وبسایت موردنظر، گرفتار این نوع از کلاهبرداری میشوند.
حمله واترینگ هول (Watering Hole)
در حملهی واترینگ هول، فیشرها کاربران را زیر نظر دارند و وبسایتهای پربازدید آنها را مشخص میکنند. فیشرها در این وبسایتها به دنبال نقاط ضعف و آسیبپذیری هستند و اگر این نقاط ضعف را پیدا کنند، با اضافه کردن اسکریپت آلوده به وبسایت، کاربران آن را مورد هدف قرار میدهند.
جعل هویت و جایزه دادن (Impersonation & Giveaways)
یکی دیگر از نقشههایی که در حمله Phishing به کار گرفته میشود، جعل هویت افراد معروف و سلبریتی در شبکههای اجتماعی است. بعضی وقتها فیشرها هویت مدیر عاملهای شرکتهای بزرگ و یا اشخاص مهم دیگر را جعل میکنند. سپس، با استفاده از اعتبار آنها کاربرانی را برای خود جمعآوری کرده و در آخر جایزههایی را به عنوان طعمه برای آنها قرار میدهند تا از این طریق و یا روشهای دیگر بتوانند از آنها دزدی کنند.
این امکان وجود دارد که قربانیان این نوع فیشینگ، افراد مشخصی باشند که طی یک حملهی مهندسی اجتماعی مورد هدف قرار گرفتهاند. حملهکنندگان حتی میتوانند حسابهای کاربری تایید شدهی افراد شاخص را هک کنند و از آنها برای مقاصد خود استفاده کنند. اخیراً این نوع Phishing در پلتفرمهایی مانند اسلک (Slack)، دیسکورد (Discord) و تلگرام رایجتر شده و برای مقاصد شوم فیشرها مناسبتر است. در این پلتفرمها با جعل مکالمات، جعل هویت اشخاص و تقلید از خدمات معتبر شرکتها، حملهی فیشینگ صورت میپذیرد.
تبلیغات و استفاده از صفحه نتایج جستجو (Advertisements)
نوع دیگری از فیشینگ که در اینجا به آن میپردازیم، Phishing از طریق تبلیغات پولی است. این تبلیغات جعلی دامنههایی که برای فیشرها هست را به خود اختصاص میدهند. فیشرها در آنجا از تایپواسکوات استفاده میکنند و نفوذهایی در صفحات ورود انجام میدهند که از طریق آنها میتوانند اطلاعات کاربران را سرقت کنند.
این سایتها ممکن است حتی در صفحات اول جستجو گوگل هم بیایند یا اولین گزینه پس از جستجوی شما باشند که با نام شرکتهای معتبر روی صفحه ظاهر میشوند. از این سایتها به عنوان وسیلهای برای فیشینگ استفاده میشود.
اپلیکیشنهای مخرب (Malicious Applications)
در برخی موارد فیشرها از طریق اپلیکیشنها (برنامهها) اقدام به انتقال بدافزار به سیستم شما و سرقت اطلاعات شخصی مهمتان خواهند کرد. این اپلیکیشنها معمولاً دارای کیف پولهای مجازی، کنترل حساب و دیگر ابزارهایی هستند که با حساب بانکی و ارزی افراد سروکار دارند.
فیشینگ متن و صدا (Text and Voice Phishing)
در برخی موارد دیگر، Phishing از طریق پیامکها و پیامهای صوتی برای سرقت از کاربران انجام میشود.
فرق فیشینگ و فارمینگ چیست؟
با اینکه کمی بالاتر گفتیم فارمینگ نوعی از فیشینگ است، اما مکانیزم آن با Phishing متفاوت است. فرق اصلی بین فیشینگ و فارمینگ این است که فیشینگ به اشتباه انسانی یک کاربر نیاز دارد، اما برای فارمینگ فقط دسترسی کاربر به یک سایت معتبر کافی است؛ همان سایتی که فیشر در DNS آن تغییراتی را به نفع خود ایجاد کرده است.
شما با مطالعه مقاله حمله داستینگ با آگاهی بیشتری میتوانید از داراییهای خود مراقبت کنید.
حمله فیشینگ در ارزهای دیجیتال و روشهای انجام آن
Phishing علاوه بر اطلاعات حساس کارت اعتباری یا نام کاربری، برای دستیابی به اکوسیستم کریپتوکارنسی هم به کار میرود که در آن فیشر اقدام به دزدیدن بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال میکند. برای مثال، ممکن است شخصی از یک وبسایت معتبر تقلید و کپی کرده و کیف پول آن وبسایت را به آدرس خود تغییر داده باشد و کاربران را برای پرداخت در وبسایت خود متقاعد کند. اما در حقیقت در اینجا پولهای کاربران به سرقت میرود.
چند سال قبل، تایپو اسکواتینگ که کمی بالاتر به آن اشاره شد، با هدف کلاهبرداری از کاربران صرافی بایننس (Binance) انجام شد. این کلاهبرداری به این صورت بود که فیشرها با استفاده از آدرس مشابه سایت بایننس که به صورت Binancẹ نوشته میشد، اقدام به گرفتن اطلاعات محرمانه کاربران در بایننس کرده بودند. شاید اولین بار که خودتان هم این کلمه را خواندید، متوجه جایگزینی”e”با”ẹ” نشدید. افراد مالباخته هم متوجه این تفاوت نشدند!
در کل، هدف Phishing در تمام حوزهها این است که فیشر به اطلاعات حساس و حساب کاربران دسترسی پیدا کند. در مورد ارزهای دیجیتال، این اطلاعات حساس میتواند حساب کاربر در صرافی ارز دیجیتال، کلید خصوصی کیف پول ارز دیجیتال یا کلمات بازیابی کیف پول کاربر باشد.
موارد زیر، چند نمونه از روشهایی هستند که فیشرها میتوانند از شما در دنیای ارز دیجیتال دزدی یا سوءاستفاده کنند.
- استفاده از سایتهای اسکم یا صفحه تقلبی برای صرافی ارز دیجیتال
- کلاهبرداری از طریق ارز دیجیتال رایگان
- آدرس و صفحات جعلی برای استخر استخراج
- ربات تریدر و نرمافزارهای معاملاتی تقلبی
- آدرس و صفحات جعلی برای کیف پول صرافی
چگونه از فیشینگ در امان بمانیم؟
در زیر چند روش مناسب برای جلوگیری از به دام افتادن در حملات Phishing را معرفی میکنیم.
محتاط باشید
بهترین دفاعی که از خود در برابر فیشینگ میتوانید انجام دهید، به کار انداختن تفکر انتقادیتان در هنگام مواجهه با ایمیلهای مشکوک است.
- آیا منتظر دریافت ایمیل با عنوانی که برای شما ارسال شده است، بودهاید؟
- آیا به اطلاعاتی که در ایمیل از شما میخواهند، مشکوک شدهاید؟
اگر دچار شک و تردید شدید، حتماً از طریق روشهای دیگر با مخاطبتان ارتباط برقرار کنید تا مطمئن شوید.
محتوا را چک کنید
بهتر است بخشی از محتوا (و یا آدرس ایمیل فرستنده) را روی یکی از موتورهای جستجو مانند گوگل چک کنید، شاید قبلاً کسی دچار این نوع Phishing شده باشد و در اینترنت آن را به اشتراک گذاشته باشد.
از ابزارهای دیگر استفاده کنید
اگر فکر میکنید درخواست تأیید اطلاعاتی که برای حسابهای خود دریافت کردهاید، معتبر و قانونی است، شاید بهتر باشد روی لینکی که برای شما ارسال شده کلیک نکنید و از ابزارهای دیگری برای اعتبارسنجی این درخواست استفاده کنید.
آدرس اینترنتی را چک کنید
بدون این که روی لینک کلیک کنید، به آدرس آن دقت کنید. آدرس لینک باید با HTTPS شروع شود، نه HTTP. البته باید توجه داشته باشید که این موضوع تنها دلیل بر معتبر بودن وبسایت نیست. آدرسهای اینترنتی را با دقت بررسی کنید تا متوجه غلط تایپی، املایی و دیگر اشتباهات آن بشوید.
کلیدهای خصوصی خود را به اشتراک نگذارید
هیچوقت کلیدهای خصوصی یا کلمات بازیابی کیف پولتان را به اشتراک نگذارید. همچنین، در مورد معتبر و مورد اعتماد بودن خریدار و فروشندهای که هر نوع کریپتوکارنسی را با آن مبادله میکنید، اطمینان حاصل کنید و تا میتوانید وسواس به خرج دهید. تفاوت اصلی بین خرید بیت کوین (و سایر کریپتوکارنسیها) و خرید با کارت اعتباری این است که برای بیت کوین در صورت بروز مشکل، مرجعی جهت پیگیری وجود ندارد، اما برای خرید با کارت اعتباری اینطور نیست. پس در هنگام خریدهای دیجیتالی باید بیش از سایر خریدها محتاط باشید.
در مقالۀ آیا بیت کوین امنیت دارد؟ در مورد احتمال هک شدن بیت کوین و روشهای آن صحبت کردهایم.
همواره مراقب باشید!
فیشینگ یکی از رایجترین و فراگیرترین روشهای حملات سایبری است. با اینکه سرویسهای ایمیل، فیلترهای تشخیصدهنده قوی برای تشخیص ایمیلهای جعلی دارند، اما در آخر خود شخص باید بتواند از خودش در برابر Phishing مراقبت و دفاع کند. همیشه در مورد اطلاعات مهم خودتان و به اشتراک گذاشتن آنها محتاط باشید. در صورت امکان، با استفاده از ابزارهای دیگر برای اعتبارسنجی فرستنده ایمیل اطمینان حاصل کنید.
از هر نوع کلیک کردن بر روی لینکهایی که درخواست تأیید حساب شما را دارند، بدون چک کردن آدرس آن و توجه به HTTPS در آدرس اینترنتی خودداری کنید. در نهایت، در معاملات رمزارزها بیشتر دقت کنید، چرا که مرجعی برای پیگیری این نوع معاملات وجود ندارد. همیشه کلیدهای خصوصی و رمز شخصی را پیش خودتان حفظ و نگهداری کنید و به هیچ کس و هیچ جایی برای به اشتراک گذاشتن آنها اعتماد نکنید.
فیشینگ ایمیلی، اسپیر فیشینگ، کلون فیشینگ و تغییر مسیر لینکها از معروفترین روشهای این حمله است.
مشابه ماهیگیری، فیشینگ نیز تکنیکی است برای «صید کردن» نامهای کاربری، رمز عبور و سایر اطلاعات حساس از «دریای» کاربران. هکرها به طور کلی از حرف “ph” به جای “f” استفاده میکنند و به همین دلیل در ابتدا به عنوان phreaks شناخته میشدند.
بهترین حفاظت آگاهی و آموزش است. پیوستها یا پیوندها را در ایمیلهای مشکوک باز نکنید، حتی اگر ایمیلها از یک منبع شناختهشده آمده باشند. اگر ایمیل غیرمنتظره است، در مورد باز کردن پیوست محتاط باشید و URL را تأیید کنید.
دیدگاه شما