تحلیل تکنیکال بورس چیست
آموزش تحلیل تکنیکال - آموزش تحلیل تکنیکال در بازار های مالی روشی برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار از طریق داده های گذشته همچون قیمت، حجم معاملات و. است.
برای یادگیری بورس راه های مختلفی را برای شما در نظر گرفته ایم - آموزش تحلیل تکنیکال برای سرمایهگذارانی که خواهان تجربه معاملاتی مطمئنتر هستند الزامی است. برای آشنایی جامع با تحلیل تکنیکال کلیک کنید.
آشنایی با اصول تحلیل تکنیکال - تحلیل تکنیکال علمی هست که حدودا سه قرن قدمت دارد و با بررسی گذشته نمودار قیمت، آینده قیمتها را پیشبینی میکند.
فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال چیست؟ - آیا می دانید تحلیل تکنیکال چیست ؟ آیا برای موفق شدن در بورس تنها دانستن تحلیل تکنیکال می تواند کافی باشد؟ در این مقاله قصد داریم به توضیح مفصلی درباره تحلیل تکنیکال و کاربرد آن بپردازیم با ما همراه باشید
تحلیل تکنیکال چه چیزهایی را به شما میگوید؟ - تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال مطالعه اطلاعات تاریخی بازار شامل قیمت و حجم است. تحلیل تکنیکال با استفاده از اطلاعاتی در زمینه روانشناسی بازار اقتصاد .
یکی از راه های مهم موفقیت در بازار سهام و بورس استفاده از تحلیل تکنیکال است. در نگاه اول تحلیل تکنیکال بسیار سخت و پیچیده به نظر می رسد ولی می توان با افزایش آگاهی و تمرین مداوم در تحلیل و بررسی قدرت تحلیلی خود را تا حد بسیار زیادی افزایش داد.
تحلیل بنیادی چیست؟ - تحلیل تکنیکال چیست؟ کاربرد Technical Analysis در بازارهای مالی مثل بورس، فارکس، ارز دیجیتال، 3. مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، تحلیل بازار چیست؟ 4. بهترین نرم افزارهای تحلیلی
فعال سازی اکانت کاربری - کامل ترین دوره آموزش فارکس و بورس، شامل تحلیل تکنیکال و فاندامنتال سهام و ارز، با مدرک معتبر از انگلستان
فرض های اساسی تحلیل تکنیکال - این موضوع که تحلیل تکنیکال چیست سوال بسیاری از افراد در بازارهای مالی است. در این نوشتار مفهوم تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن مرور میشود.
تحلیل تکنیکال چیست؟ الف – به مطالعه ساختار مالی شرکتها میپردازد ب – تکنیکهای مختلف تحلیل یک سهم را با یکدیگر مقایسه میکند ج – مطالعه رفتار بازار با استفاده از نمودارها و با هدف .
تاریخچه تحلیل تکنیکال - تحلیل تکنیکال یا Technical analysis یکی از روشهای پیش بینی قیمت سهمها و مطالعه روند هر سهم در بازار بورس است. در ادامه با تاریخچهی و سطوح مختلف آن آشنا میشویم.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال - تحلیل تکنیکال چیست؟ بنیادی یا تکنیکال؟ انواع سبکهای تکنیکال چیست و از کجا شروع کنیم؟ برای آشنایی جامع با تحلیل تکنیکال با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ - آموزش تحلیل تکنیکال بورس با زبان ساده و قابل درک برای تمامی افراد با هر سطح علمی | آموزش تحلیل تکنیکال بورس عینی و ذهنی در انواع بازارهای سرمایه گذاری چیست
آشنایی با 3 اصل تحلیل تکنیکال - تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ اصول تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب آن کدامند؟ ما در این مطلب از سایت sdbroker گام به گام تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی را آموزش دادهایم.
برچسبها - یکی از روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات بورس، روش تکنیکال است. به طور کلی دو روش برای بررسی و تحلیل بازار چیست؟ آنالیز اطلاعات در بورس وجود دارد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال جزو روش های اصلی تحلیل معاملات بورس است.
دوره آموزش تابلو خوانی بورس - یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل در بازارهای مالی و معاملاتی تحلیل تکنیکال است. در این مقاله به تعریف و کاربرد تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میپردازیم.
آموزش تحلیل تکنیکال - تحلیل تکنیکال در بورس یا «Technical Analysis» روشی تحلیل بازار چیست؟ برای پیشبینی قیمتهای بازار است که روند بازار را براساس حرکتهای گذشته در نظر میگیرد.
فرضهای اساسی تحلیل تکنیکال - تحلیل تکنیکال واقعا چیست؟ | برای ورود به هر بازاری ابتدا باید ابزارهای مهم آن بازار را شناسایی کرد ما در مقاله راجب تحلیل تکنیکال بورس و ابزار آن صبحت میکنیم.
کاربرد تحلیل تکنیکال در بازه های زمانی مختلف - آموزش تحلیل تکنیکال در مجتمع فنی تهران نمایندگی میرداماد، با ارائه مدرک بین المللی و دو زبانه. دوره تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
تاریخچه تحلیل تکنیکال - تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) چیست: تحلیل تکنیکال کاملاً مبتنی بر نمودارها، جدولها، روند ارزش سهام، آمار و ارقام و محاسبات ریاضی است.
تحلیل تکنیکال چیست؟ - تحلیل تکنیکال یک دوره جامع از مقدماتی تا پیشرفته در آکادمی آنلاین مکتبخونه، به شما تحلیل بازار چیست؟ در انتخاب سهام ارزنده و تحلیل صفر تا صد بازار سرمایه کمک میکند.
تاریخچه تحلیل تکنیکال - آیا می دانید تحلیل تکنیکال چیست ؟ در آکادمی صرافی بیتپین کلیات تحلیل تکنیکال را برای موفقیت در بازار بورس و ارزهای دیجیتال توضیح دادهایم.
تحلیل اقتصادی چیست؟ چگونه تحلیلگری کنیم؟
تحلیل اقتصادی چیست؟ تحلیل اقتصادی چه کمکی به ما در درک بهتر شرایط می کند؟ آیا فقط اقتصاددان ها، تحلیل گر اقتصادی خوب هستند؟ آیا برای تحلیل اقتصادی، بایستی اقتصاد خرد و کلان دانست؟ آیا روانشناسی و جامعه شناسی هم در تحلیل اقتصادی نقش دارد؟ تفاوت تحلیل اقتصادی در بازار های موازی چیست؟ چگونه می توان یک تحلیل گر اقتصادی خوب در بازار ایران باشیم؟ چه کتاب هایی برای آشنایی با اصول و مبانی تحلیل اقتصادی و مالی نیاز داریم؟
تلاش این گفتار، پاسخ به سوالات بالا و معرفی ده ها کتاب ارزنده ای است که شما را با اصول و مبانی حرفه ای و علمی تحلیل اقتصادی بازار های مسکن، خودرو، سکه، طلا، بورس و آینده اقتصاد ایران و جهان، آشنا می کند. اگر شما هم درباره تحلیل اقتصادی خوب، نظر و دیدگاهی دارید، از طریق بخش کامنت با ما در ارتباط باشید.
اقتصاددان ها دروغ می گویند؟
پروفسور جیم استنفورد، استاد اقتصاد کانادا، در کتاب اقتصاد به زبان خودمان که در سال ۹۳ توسط نشر آمه، با ترجمه آرش حسینیان روانه بازار شد، به زبان خودمانی، وضعیت اقتصاد جهان را تشریح می کند. این استاد اقتصاد، معتقد است که نباید به حرف اقتصاددان ها گوش کرد! بله! درست متوجه شدید. پروفسور استنفورد در این کتاب، مستندات و استدلال هایی می آورد درباره وضعیت کنونی اقتصاد جهان، محیط زیست و ثروت و فقر جوامع و این طور نتیجه می گیرد که: اقتصاد مهم تر از آن است که به اقتصاددان ها سپرده شود. مردم عادی، دانش اقتصادی ارزشمندی دارند که متخصصان، غالبا نادیده می گیرند.
پروفسور استنفورد یکی از دلایلی که در این کتاب به آن، به عنوان مصداق بارز این ادعا که نباید به حرف اقتصاددان ها گوش کرد، اشاره می کند، بحث تحلیل سود و زیان شرکت ها در ترازنامه ها و بیان موضوعات اقتصادی با کلمات قلمبه و سلمبه مثل ضریب جینی و رشد ناخالص ملی و امثالهم است.
او می گوید، آن چه در تحلیل های اقتصادی امروز جهان، وجود خارجی ندارد، و سالهاست که مرده است، محیط زیست، زندگی شرافتمندانه و کره زیست پذیر است. او موضوع مسئولیت اجتماعی شرکت ها (CSR) را مقوله ای فراموش شده در جهان مالی می داند و از این که ترازنامه ها، مشخص نمی کند، این سود، به چه بهایی تهیه شده و چقدر محیط زیست آلوده شده و زندگی انسان و حیوان به خطر اقتاده است، ابزار تاسف می کند.
آری! اقتصاد امروز جهان، فقط به فکر سود بیش تر است. به ترازنامه سود و زیان (SINGLE BOTTOM LINE) نگاه می کند و بس. هیچ کس نمی پرسد این سود، به چه قیمتی حاصل شده است. اقتصاد امروز، جامعه، محیط زیست و ذینفعان (STAKEHOLDERS) را فدای سهامداران (SHAREHOLDERS) کرده است. شاید به همین خاطر است که هر روز شاهد توسعه فست فودی ها و تولید کنندگان نوشابه های گازدار که تهدید جدی سلامت انسان در قرن بیست و یکم هستند، بوده و سرطان و دیابت، بخش جدایی ناپذیر از سبک زندگی ما شده است. گول آمار ها را نخوریم!
نکته طلایی: همه مردم، تحلیل گر اقتصادی هستند و اقتصاد را می فهمند. کف آگاهی عمومی از اقتصاد در قرن ۲۱، ده ها برابر فهم مردم قرن بیستم و ماقبل است.
بگذار آشغال بخورند!
وقتی اقتصاد جهان و آنالیز های اقتصادی، بهره وری را صرفا در سود و زیان و حداکثر اثربخشی و بازدهی ، برای کسب منفعت بیش تر بنگاه ها و استثمار کارگران می داند، دنیایی خلق می شود که می بینیم. کتاب بگذار آشغال بخورند، چگونه سرمایه داری، گرسنگی و چاقی می آفریند، نوشته رابرت آلبریتون از نشر اختران، در واقع، روایتی است از دنیایی که پروفسور استنفورد در کتاب اقتصاد به زبان خودمان، برای ما به زبان ساده شرح داده است.
وقتی اقتصاد و تحلیل اقتصادی، در دست ثروتمندان و بنگاه های تولیدی و خدماتی باشد و مردم را غیر تحلیل گر و بی اطلاع از فرمول ها و اصطلاحات قلمبه و سلمبه اقتصادی و صورت های مالی پیچیده فرض کنیم، فلاکت را پشت پرده صورت های مالی خوش بر و رو، پنهان می کنیم تا کسی سر در نیاورد!
از اقتصاددان ها دروغ می گویند و بگذار آشغال بخورند و هزاران کتاب مثل این ها، این نتیجه ساده را می توان گرفت که نباید گول تحلیل های اقتصادی اقتصاددان ها و تحلیلگران و ستون نویس های ژورنال ها و رسانه های دیداری و شنیداری و دیجیتالی را خورد. جهانی که آن ها تحلیل می کنند، معمولا از اخلاق و صداقت و شرافت و محیط زیست سالم، خالی است .. .
به چه تحلیل اقتصادی نیاز داریم؟
قرن بیست و یکم، به ترازنامه ها، صورت های مالی، ارزیابی های مسئولانه اقتصادی و تفسیرگرهای مالی و پولی نیاز دارد که هم به ما، واقعیت اقتصاد را بگوید و هم بگوید: به چه قیمتی؟! به چه قیمتی، سود فلان شرکت تولید کننده لبنیات، امسال چند برابر شده است؟ به چه قیمتی سود فلان شرکت خودرو ساز یا تولید کننده سیمان و فولاد، ایکس درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافته است؟ محیط زیست چقدر آسیب دید؟ جسم کارگران چقدر آسیب دید؟ کالای ارزان، به قیمت بدبخت شدن چه افرادی در کدام کشور ها صورت گرفت؟ (پوشاک ارزان تولید تحلیل بازار چیست؟ کارگران تایلندی!)
(اعتراض جهانی به دستمزد پایین در فست فود فروشی ها و شرکت های مد و لباس برای تولید محصولاتی ارزان و پر فروش که نقض حقوق کارگران است)
اگر این مطالبه گری وجود داشته باشد، ما شاهد شرکت های سبز، کسب و کار های سبز (GREEN BUSINESS) و شهروند شرکت ها (CORPORATE CITIZENS) خواهیم بود که قرنی شکوفا و پاک را برای نسل های بعد از خود به یادگار گذاشته ایم. اگر آرمان شما، زندگی سالم برای خود و دیگران است و کسب سود به هر قیمتی برای شما ملاک نیست، شما یک ارزیاب اقتصادی مسئول خواهید بود که بسیار به آن نیاز داریم.
نکته طلایی: قرن ۲۱، قرن شرکت هایی است که محصولاتی گران اما با الزامات زیست محیطی تولید می کنند. آنالیز گرانی برای ارزیابی روش ها و سیستم ها و تراز نامه های چنین مجموعه هایی نیاز است.
تحلیل اقتصادی چیست؟
تحلیل اقتصادی (ECONOMIC ANALYSIS) یا ارزیابی اقتصادی (ECONOMIC EVALUATION) در واقع، فهم پارامترها و راهکارهای گوناگون انجام یک فعالیت یا برنامه مبتنی بر هزینه (COST) و فایده (BENEFIT) است. هر چیزی را که شما بر اساس هزینه و فایده (سود و زیان) ارزیابی و بررسی کنید، در واقع یک تحلیل اقتصادی انجام داده اید. خواه، سهام شرکت ها در بازار بورس ایران یا نزدک باشد، خواه خرید یک واحد مسکونی در فلان نقطه شهر یا حتی خرید یک بسته شکلات از فلان برند. ارزیابی اقتصادی، به شما اطلاعات می دهد. اطلاعات، به شما شناخت می شود و شناخت، اشراف اطلاعاتی و آگاهی شما را افزایش می دهد.
پس ارزیابی اقتصادی خوب، می تواند زندگی بهتری را برای ما رقم بزند. چرا که استفاده بهینه و اثربخش از منابع مالی و غیر مالی (مثل سرمایه نیروی انسانی و تجهیزات) را به ارمغان می آورد. علت اهمیت ارزیابی اقتصادی و توجه مردم به این موضوع در سبک زندگی آن است که این بررسی، ابزاری به منظور تعیین وضعیت مناسب همه منابع در موقع تصمیم گیری است. هدف از این تشخیص، برآوردی از هزینه و فایده طرح و پروژه و خرید و فروش کالا و خدمات در هر حوزه ای است. در بازار سهام، ارزیابی، تکنیکی و بنیادی است و ابزار زیادی دارد. مثل روانشناسی و تابلو خوانی!
انواع روش های تحلیل اقتصادی
تحلیل اقتصادی، روش های مختلف دارد. این ۴ تحلیل در واقع در همه بازارها از زمین و مسکن و طلا و سهام گرفته تا ارز و نفت و فلزات، جواب می دهد:
- تحلیل هزینه که تکنیکی ساختارمند جهت تشخیص هزینه های یک برنامه با جزییات دقیق بر اساس واحد پولی است که CA نام دارد.
- تحلیل هزینه-فایده که CEA نام دارد و تکنیکی برای فهم میزان موفقیت یک نظام در رسیدن به اهداف از نقطه نظر هزینه است.
- تحلیل مطلوبیت هزینه یا CUA در واقع، اهتمامی برای سنجش میزان موفقیت یک نظام اقتصادی در رسیدن به چشم انداز (VISION) بر اساس رفتار سازمانی است.
- تحلیل سودمندی-هزینه که CBA COST نام دارد، کلیه هزینه و نتایج و ریسک و خسارات، مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل اقتصادی هزینه-فایده، ابزاری کارآمد است که در دستور کار کارشناسان اقتصادی قرار دارد.
چگونه تحلیل گر بازار باشیم؟
تحلیل گری بازار، آن طور که در ابتدای گفتار ارائه شد، الزاما، مدرک دانشگاهی نیاز ندارد. به سواد و شم اقتصادی نیاز دارد که نمی توان آن را در تنها در مدرسه های اقتصادی و کلاس های درس دانشگاهی بدست آورد. برای ارزیابی هر چیزی، باید درک درستی از بازار آن داشت. پس برای ارزیابی اقتصادی خوب، شما باید، ممیز خوب همان بازار باشید و اصطلاحا MARKET ANALYSIS خوبی باشید. هر بررسی، نیاز به استراتژی دارد. شما باید تکلیف خودتان را مشخص کنید که هدف شما از این ارزیابی چیست:
- آیا آنالیز اقتصادی شما روی صورت های مالی یک شرکت در بورس، برای فهم صنعتی است که آن شرکت در واقع شده است یا صرفا نگاه کوتاه مدت به تغییرات قیمت دارید؟
- آیا تحلیل اقتصادی شما از تغییرات قیمت فلزات در یک بازه زمانی، پیش بینی نرخ روند کوتاه مدت است، یا استراترژی شما برای خرید محصولاتی است که شاهد کاهش میزان تولید آن در جهان هستیم؟ (مثل فلز روی)
- آیا بررسی اقتصادی شما از وضعیت روز مسکن در ایران، به منظور خرید آپارتمانی کوچک در فلان نقطه فلان استان کشور است یا قصد اخذ وام کم بهره برای انبوه سازی در فلان منطقه دارید؟
- آیا آنالیز چارتی شما از رفتار سینوسی نرخ ارز در ایران، پیش بینی نرخ روند در بلند مدت به منظور خرید دلار در سال ۹۸ و به بعد است یا اینکه تسعیر نرخ ارز در سودآوری شرکت های سهامی عام را مد نظر دارید؟
همان طور که در پرسش های بالا مشاهده می کنید، تحلیل گر اقتصادی، اول باید تکلیف خود را از علت و دلایل تحلیل مشخص کند. اصطلاحا، باید استراتژی مشخص داشته باشد. استراتژی داشتن برای تحلیل هر بازاری، فوق العاده مهم است. استراتژیست ها، نگاه صفر و یک به تحلیل هیچ بازاری ندارند. برای آن ها، رفتارهای کوتاه مدت و سینوسی موقتی، اهمیت ندارد. استراتژیست های اقتصادی، هم اقتصاد را می فهمند، هم جامعه را و هم روانشناسی رفتارهای اقتصادی مردم را. این موضوعی است که برترین بورس بازهای جهان نیز به آن اشاره دارند (مثل وران بافت).
برای این که تحلیل گر خوب یک بازار باشید، استراتژی های کسب و کار (BUSINESS STRATEGY) را باید بفهمید تا ساختار بازار رقبا را تشخیص دهید. برای این که تحقیقات بازار کنید، باید استراتژی های بازاریابی (MARKETING STRATEGY) را فهمیده و آنالیز درستی از رفتار مشتریان و رقبا را در دستور کارقرار دهید.
آنالیز درست بازاری که قصد تحلیل مولفه های آن را دارید (مثل بازار ارز، بازار خودرو، بازار طلا، بازار سهام و غیره)، به شما داده های ارزشمند میدهد که تفسیر واقع بینانه و غیر متعصبانه آن، فرصت آفرین است.
پالایشگاه نفت تهران با نماد شتران را خیلی از بورس بازها، به عنوان یک مثال تاریخی برای تحلیل درست اقتصادی در قالب فهم یک صنعت و بازار در بورس معرفی می کنند. شتران در سال ۱۳۹۱ با قیمت ۷۵۰۰ تومان در فرابورس ایران، کشف قیمت شد. خیلی ها فکر می کردند که این قیمت، در مقایسه با سهام دیگر شرکت های پالایشی، خیلی گران است و احتمال افت قیمت زیاد است.
(سهم شتران پس از بارها افزایش سرمایه (۲۴ میلیارد سهم) قیمتش به ۵۰۰ تومان رسید. یعنی سود رویایی برای کسانی که درست خریدند و زمان درست فروختند یا سهامداری کردند)
خیلی ها روی این قیمت فروشنده شدند. اما، ورق برگشت، ظرف کم تر از ۱۲ ماه، قیمت هر سهم از ۷۵۰۰ تومان به ۱۲۴ هزار تومان رسید. یعنی ۱۶۰۰ درصد سود ظرف ۱۲ ماه! سودی تحلیل بازار چیست؟ معادل ۸۰ سال سود سپرده در نظام بانکی کشور (سالی ۲۰ درصد). یا نماد انرژی ۳ در بورس سال ۹۷ که ظرف ۸ ماه از ۱ هزار تومان به بیش از ۸ هزار تومان رسید. ۷۰۰ درصد سود ظرف ۸ ماه!
چه کسی برنده این سودهای رویایی در اقتصاد امروز ایران است؟ کسی که تحلیل اقتصادی او، صرفا مبتی بر رفتار سینوسی قیمت ها، تحلیل دم دستی صورت های مالی نباشد و کل اقتصاد و بازاری که در آن قرار دارد را به خوب بفهمد و در کنار شم اقتصادی، شم روانشناسی و شم جامعه شناسی هم داشته باشد. چگونه حاصل می شود؟ با صبوری، پشتکار و مطالعه و نگاه فازی.
نکته طلایی: اگر می خواهید تحلیل گر خوبی در اقتصاد آینده ایران و جهان باشید، تحلیل گری فازی را در دستور کار خود قرار دهید.
منطق فازی و ارزیابی سلسله مراتبی را یاد بگیرید تا همه چیز را به صورت خوب یا بد، زشت و زیبا، مناسب یا غیر مناسب، صفر یا یک نبینید. منطق فازی، امروزه در تحلیل ها موثر است. از ترمودینامیک و مکانیک سیالات گرفته تا هوش مصنوعی و ساخت ربات های خرید و فروش سهام و تحلیل صورت های مالی و غیره.
تحلیل سنتیمنتال (sentimental) یا احساسات در بازارهای مالی چیست؟
علاوه بر مدیریت سرمایه (Investment Management) و کنترل احساسات (Emotion control)، داشتن یک تحلیل مناسب در شرایط بازار از عوامل تاثیرگذار موفقیت معامله گر یا سرمایهگذار میباشد.
فراگیری سه تحلیل برای فعالان بازارهای ارز دیجیتال بسیار حیاتی است:
1-تحلیل فاندامنتال (Fundamental)
2-تحلیل تکنیکال (Technical)
3-تحلیل سنتیمنتال (sentimental)
در این مقاله قصد داریم به جدیدترین نوع تحلیل ها یعنی تحلیل سنتیمنتال (sentimental) بپردازیم.
تحلیل سنتیمنتال به چه معناست؟
پیشرفت روز به روز تحلیل ها باعث شده عرصه معاملاتی بسیار حرفهایتر و تخصصیتر شود. تحلیل سنتیمنتال یک تحلیل نوین است که رفتار شناسی و روانشناسی فعالان بازار را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد. با توجه به رویدادهایی که در بازارهای مالی رخ میدهد اطلاعاتی میدهد که نشان دهنده نوع گرایش و اقبال فعالان بازار میباشد. اطلاعاتی که شما را در انجام معاملات درست تر و دقیق تر و تشخیص موقعیت های ساختگی بازار کمک میکند.
دانستن دانش تحلیل سنتیمنتال برای تریدر ها یا معاملهگران بازارهای ارز دیجیتال زمانی که کسانی مثل نهنگها که موقعیت های ساختگی در بازار ایجاد میکنند، وجود دارند و یا شبکههای اجتماعی که باعث تشنج بازار میشوند، بسیار مهم و الزامی است.
شاخص ترس و طمع تحلیل سنتیمنتال چیست؟
یکی از شاخصهای تحلیل سنتیمنتال، شاخص ترس و طمع است که از صفر تا صد نوسان دارد. زمانی که عدد به صفر نزدیک شود، بازار دچار ترس عجیبی شده است و مردم حاضر هستند تا دارایی خود را به هر نحوی به فروش برسانند.
و بالعکس زمانی که شاخص ترس و طمع به عدد 100 نزدیک شود. این بدین معناست که بازار دچار طمع شده است و مردم حریص حاضر هستند با تمام توان خود دارایی مورد نظر را بخرند. کسانی که صاحب آن دارایی هستند علاقهمند به فروش آن نیستند. تمرکزشان به سیر صعودی افزایش قیمت داراییشان است.
در شاخص ترس و طمع پارامترهای مختلفی در نظر گرفته میشود. مانند نوسانات قیمت بیت کوین، حجم معاملات روزانه، نظرسنجیهای مردمی که توسط سایتها و توییتر اتفاق میافتد. شبکههای اجتماعی (Social media) که محل باز نشر نظر مردم درمورد روند بازار یا دامیننس بازار است. و یا جستجوهایی که درمورد بازار اتفاق میافتد از پارامترهای مهم شاخص ترس و طمع به حساب میآیند.
برای درک بهتر به پارامتر فضای مجازی دقت کنید. اگر در اینترنت مردم در مورد کلاهبرداری بودن و یا نبودن بیت کوین زیاد سرچ کنند از نشانههای ترس جامعه نسبت به بازارهای مالی میباشد. به همین ترتیب جستجوهای مختلف دیگر در مورد ارزهای مختلف، میتواند بیانگر نوع نگرشی افراد باشد.
بیش از حد نباید به این شاخص وزن داد و نه خیلی نسبت به آن بی توجه بود. زیرا در اکثر مواقع اگر عدد شاخص 80 یا 90 باشد، راههای بسیاری برای اصلاح و برگشت به حالت عادی وجود دارد. پس بهتر است علاوه بر تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به این شاخص توجه ویژهای داشته باشیم. و نسبت به گذشته آموزشهای مرتبط با این حوزه را بسیار جدی بگیریم.
تحلیل سانتیمنتال چه نقشی در انجام معامله دارد؟
تحلیل سانتیمنتال همان پارامتر تجربهای است که قبلتر به معامله گران با تجربه و قدیمی این بازار ها نسبت داده میشد. در اصل اگه بخواهیم سادهتر بگوییم، افراد با تجربه بازار فقط با نگاه به شاخص و موقعیت چارت میتوانستند تصمیم گیری بسیار درستی برای نحوه مانور دادن بر روی آن ارز بگیرند. حتی وضعیت آن ارز را به طور کامل تحلیل کنند، بدون هیچ ابزاری و بدون هیچ معادلاتی!
در اصل تحلیل سانتیمنتال همین است. یعنی شما فقط با دانستن دانش این تحلیل به راحتی میتوانید یک تصمیم گیری درست درباره سرمایه گذاری بر روی یک ارز داشته باشید. باید به این نکته هم توجه داشت که افراد کمی از معامله گران و سرمایه گذاران به خوبی دانش این تحلیل را دارند.
سخن پایانی
آگاهی از اوضاع سنتیمنتالی بازار میتواند جو کلی مارکت را برای معاملهگران مشخص کند. تا آنها بتوانند در جهت بازار معامله کنند. و یا در صورتی نوسانات زیاد به بی تصمیم بودن خریداران و فروشندگان به طور موقت از بستن پوزیشن های معاملاتی خودداری کنند.
تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روشهای تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟
فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روشهای تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از دادههای تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل میکنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبهی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.
در این مطلب از چشم بورس سعی میکنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبکهای مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمیدانید و یا پس از امتحان کردن سبکهای مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
تکنیکال پیشبینی آینده و شکار فرصتهای معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیستها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامهدار خواهد بود یا خیر؟
تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند. برخی از تکنیکالیستها به خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده میکنند و گروهی دیگر ترجیح میدهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفهایها نیز با ترکیب روشهای مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی میکنند.
پیشفرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:
- همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
- گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرکهای روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمیکنند و تاریخ تکرارپذیر است.
- قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت میکند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تکرار میشود. به عبارت دیگر، حرکتهای قیمت تصادفی نیست.
تاریخچهای مختصر از تحلیل تکنیکال
چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده میشود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیکهای اولیهی تکنیکال را برای پیشبینی بازارهای هلند استفاده میکرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاشهای چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.
در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعهای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معاملهگران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهمترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیستها الگوهای شمعی را پایهی تکنیکال و دروازهی ورود به آن میدانند.
انواع نمودارهای قیمت
نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش میدهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان میدهد. نمودارهای قیمت به شکلهای مختلفی نمایش داده میشود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.
نمودار خطی
نمودار خطی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای خطی سادهترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمتهای بسته شدن بازار رسم میشود. آنها به سادهترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان میدهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معاملهگران مبتدی از این نمودارها استفاده میکنند.
نمودار میلهای
نمودار میلهای در تحلیل تکنیکال
نمودارهای میلهای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت در یک دورهی معاملاتی را نشان میدهند. خط عمودی بازهی قیمتی در یک دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. خطوط افقی نشاندهندهی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص میکند.
هر میله یک جزیرهی واحد است و رفتار قیمت در یک بازهی زمانی را نشان میدهد. مجموع میلهها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص میکنند.
نمودار شمعی
نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میلهای هستند. محدودهی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش میدهد. سایهی (فتیله) بالایی، بالاترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهد. سایهی پایین نیز نشاندهندهی پایینترین قیمت در طول دورهی معاملاتی است. اگر قیمت در دورهی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.
تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میلهای استفاده میکنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میلهای خواناتر هستند.
سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال
حمایت و مقاومت و روندها
حمایت محدودهی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه میکند. خطوط حمایت از اتصال کفهای (درهها) نمودار به همدیگر رسم میشوند. در محدودههای حمایتی احتمال ریزش بیشتر قیمت کم است.
مقاومت نقطهی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش مییابد. مقاومت با اتصال سقفهای (قلهها) نمودار به همدیگر رسم میشود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
روندها جهت بازار را مشخص میکنند. اگر نمودار قیمت سقفها و کفهای بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقفها و کفهای پایینتر، قیمت وارد روند نزولی میشود. جهت روند را با خطوط روند مشخص میکنند. خطوط روند در اصل محدودههای حمایت و مقاومتی هستند.
فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبتها رسم میشوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدودههای مهم برگشت بازار را مشخص میکنند.
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیشفرضهای تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دستهی بازگشتی و ادامهدهنده تقسیم میشوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدودههای بازگشت یا ادامهی بازار را شناسایی میکنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.
اندیکاتورها
اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست میآیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده میشوند و اوسیلاتور نام دارند.
میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهمترین اوسیلاتورها نیز می توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.
ایچیموکو
ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی میشوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگینهای متحرک رسم میشود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو
پرایس اکشن
تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته میدانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیشبینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبکهای بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.
تکنیکال یا فاندامنتال؟
تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیشبینی روند آتی بازار استفاده میشوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکتها را مطالعه میکنند. درآمدها، هزینهها، داراییها و بدهیها از مهمترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.
در نقطهی مقابل ورودیهای تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیشبینی روندها هستند. مثالهای تحلیل بازار چیست؟ زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده میکنند.
تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقتگیر است. شما کدامیک را ترجیح میدهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئنتر گام بردارید؟ برای روشنتر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال ساده و انعطافپذیر است. آن را میتوان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار میکند استفاده کرد. در نقطهی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل میکند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس میتوانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.
فرقی نمیکند معاملهگر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همهی دورههای زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معاملهگران معمولا نگاه میانمدت و بلندمدت به بازار دارند.
سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورتهای مالی شرکتها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیستها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ میکنند.
معایب تحلیل تکنیکال
مهمترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل میکنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.
ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنالهایی متفاوت و گاه متضاد صادر میکنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.
برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث میشوند معاملهگران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.
منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال
منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی میتوانید به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش میکنیم مجموعهای جامع از سبکهای مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتابهایی که در ادامه معرفی میشوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:
- تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
- داینامیک تریدینگ (معاملهگری پویا)؛ رابرت سی ماینر
- دورهی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
- معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
- راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
- مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
- سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
- پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز
سخن آخر
در این مطلب در مورد تحلیل تکنیکال و سبکهای مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبکهای مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معاملهگران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده میکنند. اینها سه پایهی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.
خود را به یک سبک محدود نکنید. میتوانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و پیشبینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.
هر دوی این روشها برای پیشبینی آینده بازار استفاده میشوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکتها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطهی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده میکند. تکنیکالیستها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.
تریدرهای موفق از سبکهای مختلفی استفاده میکنند. نمیتوان گفت کدامیک بهتر است. حتی میتوانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.
نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند. محبوبترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میلهای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده میشوند.
خیر! روشهای تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده میشوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.
تحقیقات و نیازسنجی بازار چیست و چه تأثیری در کسب و کار ما دارد؟
شما هم حتما به چنین افرادی برخورده اید که می توانند پیش بینی کنند یک محصول یا خدمات در بازار مورد استقبال قرار می گیرد و باعث افزایش سودآوری کسب و کار و برند تولید کننده خود قرار می گیرد و یا برعکس باعث نابودی کسب و کار و برند تولید کننده خود می شود. چنین فردی که توانایی شناخت بازار و تحلیل آنرا دارد تحقیقات و نیازهای بازار را به خوبی می شناسد.
تحقیق و توسعه و نیازسنجی بازار در اصل به معنی فرایندی است که کسب و کار و برند شما را از راه تحقیقات به مرتبط می کند. اگر شما به خوبی تحقیقات و نیازسنجی بازار کسب و کار خود را انجام داده باشید میزان ریسک پذیری کسب و کار خود در سرمایه گذاری در بخش های مختلف را به شدت کاهش می دهید و با این کار برند و خود را در برابر شوک های مختلف بازار ایمن می کنید!
تحقیق و توسعه بازار مزایای زیادی برای کسب و کار شما دارد، ولی اگر بخواهیم مهم ترین مزایای آنرا برشماریم به موارد زیر خواهیم رسید:
نیاز سنجی باعث می شود شما برای گام برداشتن به سمت مشتریان بالقوه و بالفعل خود تصمیم درستی بگیرید:
شما با انجام این تحقیقات متوجه می شوید مشتریان شما به چه چیزی علاقه دارند و چه چیزی حس خوبی به آنها منتقل می کند و متناسب با این کار می توانید کالا یا خدماتی مورد نظر مشتریان خود ارائه دهید.
با انجام درست نیازسنجی و تحقیقات بازار فرصت های پیش روی موجود در بازار را پیدا می کنید:
زمانی که شما کالا یا خدماتی به بازار عرضه می کنید ممکن است در بخش خاصی از کالای خود نقصی کوچک وجود داشته باشد که در آینده برای شما مسئله ساز شود، زمانی که در حال بررسی نقص محصول خود هستید به اطلاعاتی می رسید که شما را در بهبود کیفیت آن یاری می کند، این اطلاعات در واقع همان تحقیقات بازار شماست که شما پیش از عرضه آن کالا به بازار باید به آن دست پیدا می کردید، پس چه بهتر که پیش از انجام این کار تحقیقات خود را کامل کرده باشید.
تحقیقات بازار باعث افزایش شهرت شما می شود:
تحقیقات بازار همیشه باعث می شود شما کسب و کارها و برندهای رقیب را نیز بررسی کرده و با این کار نقایص احتمالی خود را پیدا و در جهت رفع آنها اقدام کنید. ضمن اینکه به برندی که همیشه خود را به روز نگه می دارد شهره می شوید.
۵ سطح تحقیقات بازار:
سطح اول: شناخت بازار یا اطلاعات اولیه بازار
جمع بندی بازار شامل تعداد افرادی است که در آن منطقه جغرافیایی خاص که قصد عرضه کالا یا خدمات خود را دارید زندگی می کنند. این آمار توسط ادارات دولتی سرشماری به راحتی قابل دسترسی است. به این نکته توجه داشته باشید که آمار سرشماری باید با برآوردی که شما از تعداد کالا یا خدمات عرضه شده دارید کاملا همخوانی داشته باشد. علاوه بر این شما باید مواردی از جمله توزیع سنی و جنسیت را در نظر گرفته باشید که کالا برای کددام جنسیت و چه شرایط سنی تهیه شده است. برای مثال اگر کالا یا خدمات ارائه شده برای محدوده سنی ۱۸ سال به بالا است باید محدوده سنی تا ۱۷ سال را از آمار خود حذف کنید. همین مورد را با توجه به جنسیت نیز باید در نظر بگیرید.
سطح دوم: بازار در دسترس یا اطلاعات ثانویه بازار
پس از اینکه اطلاعات کلی را در سطح یک به دست آوردید باید بدانید چه تعداد از افراد جامعه آماری شما برای شما در دسترس هستند. برای مثال تعدادی از افراد که شامل استفاده از خدمات یا کالای شما هستند شغلی فصلی دارند و تحلیل بازار چیست؟ در فصلی که شما محصول خود را عرضه می کنید در جامعه هدف شما حضور ندارند. در مثالی دیگر اگر کشور چین را در نظر بگیرید مسئولین یک پروژه بخشی از شهر پکن را برای اجرا انتخاب کرده بودند که مشتریان بالقوه آنها در طی روز به حومه شهر برای کشاورزی می رفتند و امکان اسفاده از آن محصول را نداشتند.
سطح سوم: بازار بالقوه یا بازار هدف
بازار هدف در واقع تخمین وسیع تری از اشتیاق بازار برای بهره مندی از کالا یا خدمات کسب و کار شماست. به این فکر کنید که شما برای شهری ساحلی با آب و هوای گرم ۲ پیشنهاد کاری دارید: یکی تولید چترهای آفتاب گیر و دیگری پخش آب معدنی. قطعا پاسخ شما به این پرسش که کدام یک را انتخاب می کنید این است که هر دو دارای سودآوری برای شما هستند و هر دو را انتخاب می کنید. اما اگر پوشاک زمستانی نیز یکی ار گزینه های تولید شما باشد حتی به آن فکر هم نمی کنید! چرا که در آب و هوای گرم، پتانسیل بازار شما به نوشیدنی های خنک و کالای آفتاب گیر گرایش دارد.
سطح چهارم: بازار خدمات
حالا که اطلاعات کاملی از بازار هدف خود دارید، می توانید کالا یا خدمات خود را بر اساس متغیرهایی مانند مشتریان خاص، مسافرانی که به آن منطقه برای کاری خاص می آیند و مواردی از این دست سفارش سازی و خصوصی سازی کنید.
سطح پنجم: نفوذ در بازار
آخرین سطح نشان دهنده تعداد کسانی است که تصمیم خود برای خرید محصول شما گرفته اند. این مرحله شاید برای شما ساده ترین مرحله باشد ولی سختی هایی که در مراحل پیشین با آنها درگیر بوده اید را فراموش نکنید!
در انتها چیزی که در نیازسنجی بازار اهمیت دارد این است که بدانید یک گروه مصرف کننده و تقاضا دهنده کالا یا خدماتی هستند که شما عرضه کننده آن هستید. دقت کنید چه چیزی را به چه کسی عرضه می کنید!
دیدگاه شما